Web Analytics Made Easy - Statcounter


هر انسانی ممکن است در زندگی اش دچار شکست عشقی شود و با این بحران مواحه شود. اگر شما هم به تازگی شکست عشقی داشته اید این مطلب را از دست ندهید.

اگر از ناکامی شما در عشق مدت هاست که می گذرد، به احتمال زیاد همچنان دچار احساسات و هیجانات منفی هستید، البته نه به شدت روزهای اول. گاهی ساعت ها به معشوق خود فکر می کنید و هر از چندگاهی وجودتان پر از اندوه می شود، خاطرات گذشته تازه می شوند و ناامیدی دوباره به جانتان می افتد، در این شرایط کارهای زیر در سازگاری به شما می تواند تا حدودی کمک کننده باشد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!



1 - قبول کنید که همه چیز تمام شده است

در این برهه که مدتی است رابطه شما تمام شده است، پذیرش واقعیت برای شما راحت تر است. اولین قدم به سمت آینده ای روشن و مثبت این است که قبول کنید عشق تان را از دست داده اید. به واقع همانند تمامی درمان های روانشناختی، اولین قدم جهت بهبود، پذیرش مشکل است.

2 - مواظب باشید که عشق به نفرت تبدیل نشود

بعد از مدت کوتاهی وارد مرحله نفرت می شوید و فقط دوست دارید فریاد بزنید تا احساسات خود را خالی کنید، به شدت از همه چیز خشمگین هستید و هر قدر فرایند جدایی بیشتر طول بکشد، این خشم بیشتر خواهد شد. هم از خودتان عصبانی هستید هم از معشوق قبلی تان؛ اما بعد از مدتی به این نتیجه خواهید رسید که این جدایی اجتناب ناپذیر بوده است.
در واقع این خشم و غلیان احساسات خیلی طولانی نخواهد بود. سعی کنید کارهای مثبت انجام دهید تا از آنها انرژی بگیرید. سعی نکنید نفرت را جایگزین عشق کنید چون خود همین نفرت در شما احساسات متناقضی را به وجود می آورد که می تواند برایتان دردسرساز شود.

3 - خاطرات را دور بریزید

تمام چیزهایی که ممکن است شما را به یاد معشوق بیندازد را دور بریزید، مثل آهنگ ها، و وسیله ها. در این زمان باید از هر چیزی که برایتان یادآور خاطره ای است دوری کنید، حتی چیزهایی وجود دارند که به طور ناخودآگاه وقایع گذشته را به شما یادآوری می کنند، باید حواستان به آنها هم باشد. یک جعبه دستتان بگیرید و در اتاق بچرخید و هر چه را احتمال می دهید شما را به یاد او بیندازد در آن بگذارید حتی اگر خیلی کوچک باشد. بعد این جعبه را تا جایی که می توانید از خود دور کنید.

4 - بر ویژگی های مثبت خود تمرکز کنید

در این برهه به احتمال زیاد نظر مثبتی نسبت به خود ندارید و دائما در مورد خود منفی صحبت می کنید و شاید خود را لایق زندگی ندانید اما مطمئنا شما همچنان فرد ارزشمندی هستید که دارای ویژگی های مثبت فراوانی است اما شرایط شما قدرت دیدن این توانایی های مثبت را از شما گرفته است.
پس بهتر است در گوشه ای بنشینید و لیستی از ویژگی های مثبت خود تهیه کنید؛ ویژگی هایی که قبل از عاشق شدن شما وجود داشت و همچنان نیز وجود دارد. با این کار دید مثبتی به خود پیدا خواهید کرد و خود را سزاوار دوباره زیستن خواهید دانست.

5 - از پیشگویی خودکامبخش بپرهیزید

بسیاری از افرادی که در عشق ناکام می شوند، باور دارند که دیگر عشق را تجربه نخواهند کرد و شخص دیگری آنها را دوست نخواهد داشت. جالب آنکه گاهی اوقات این باور به وقوع می پیوندد زیرا این افراد از پیشگویی خودکام بخش استفاده کرده اند. این اصطلاح روانشناسی بدین معنا است که مسئله و تفکری واقعیت می یابد، چون فرد انتظار واقعیتش را داشته و به گونه ای رفتار می کند که باعث اتفاق افتادن آن می شود.

شما و همه انسان ها لیاقت دوست داشته شدن و عاشق شدن را دارید اما هر قدر فردی بیشتر بگوید: «من هرگز عشقی نخواهم یافت» احتمال وقوع چنین انتظاری افزایش می یابد؛ زیرا مثلا کمتر وارد گروه های اجتماعی می شود؛ برخورد دیگران را بیشتر کینه جویانه برداشت می کند، روابط سردتر با دیگران برقرار می کند؛ از کوچکترین رفتاری، فاجعه می سازد اما به طور متضاد، هر اندازه افق دیدگاه کسی روشن تر باشد، مثلا بگوید: «من چنان آدم شاداب و باطراوتی هستم که حتما همدمی پیدا خواهم کرد.» پیشگویی آینده عشقی او نیز روشن تر خواهد بود.

6 - از اشتباهات خود عبرت بگیرید

بعد از اینکه از دست احساسات منفی رها شدید، می توانید به رابطه گذشته خود به عنوان یک تجربه آموزنده بنگرید. در مورد علت جدایی و اینکه چه چیزی در نهایت باعث ناسازگاری شما شد بیندیشید. با اجرای این مرحله مطمئن خواهید شد که دیگر اشتباهات گذشته که در انتها منجر به جدایی خواهد شد را در رابطه جدیدتان تکرار نخواهید کرد.

7- به خودتان زمان دهید

گذشت زمان سبب می شود بتوانید منطقی تر در مورد گذشته خود بیندیشید. به قول سعدی:
سعدی به روزگاران مهری نشسته بر دل – بیرون نمی توان کرد الا به روزگاران


توصیه هایی که باید جدی بگیرید :

1 - برای بهتر کنار آمدن با قضیه، سعی کنید نگرانی ها، احساسات ضد و نقیض و غم هایتان را بنویسید. بی پرده بنویسید و نوشته هایتان را دور بریزید. تنها آن بخشی از نوشته ها باید نگه داشته شوند که در آنها به شکلی منطقی درباره دلایل این شکست، تقصیرات دو طرف، مشکلات موجود و غیرقابل حل و تاثیرات این مشکلات در دراز مدت نوشته اید.

2 - به مکان هایی که از آنها خاطره دارید نروید. نمک به زخم خود نپاشید و سعی نکنید با هر بهانه ای به یاد این رابطه تمام شده بیفتید.

3 - موسیقی غمگین، فیلم های رمانتیک و کتاب های عاشقانه ممنوع اند. حداقل تا زمانی که هنوز خودتان را پیدا نکرده اید و داغی این عشق شکست خورده برایتان کم نشده است.

4 - در جمع، وقتی سوالی از دلایل شکست عاطفی تان پرسیده می شود، بدون شرم و با خونسردی توضیح دهید. سفره دلتان را برای همه باز نکنید و چهره یک آدم مظلوم درد کشیده و جفا دیده را به خود نگیرید. جلب ترحم فقط باعث می شود دیرتر قد راست کنید و از این مشکل بیرون بیایید.

5 - درهای قلبتان را به روی دیگران نبندید. دنیا تمام نشده و اگر این رابطه به پایان رسیده، ممکن است یک رابطه کامل تر، کم تنش تر و منطقی تر در انتظار شما باشد. عشق اول یک افسانه است. عشق هرگز نمی میرد هم همین طور. پس برای آدم های اطرافتان گارد نگیرید.

6 - اگرچه توصیه کردیم درهای قلبتان را روی دیگران نبندید اما باید بدانید که خیلی زود هم نباید وارد یک رابطه دیگر شد. پرت شدن شما از یک شکست عاطفی به یک رابطه جدید به معنی جایگزین پیدا کردن برای آدم قبلی و تلاشی چشم بسته برای کسب آرامش و تکیه گاه است. انتخاب در این شرایط بسیار پرخطر و کورکورانه خواهد بود. حتی اگر خودتان فکر کنید که خیلی عاقلانه دارید تصمیم می گیرید، اما شرایط روحی شما باعث می شود منطقتان کمرنگ تر شده و دوباره خود را در معرض تکرار شکست قرار دهید. پس حداقل تا 6ماه یا تا زمانی که داغ عشق قدیمی برایتان کمرنگ نشده، وارد رابطه دیگری نشوید.   منبع: سیمرغ 

منبع: پارسینه

کلیدواژه: شکست عشقی اشتباهات عشق عشق ناکام

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.parsine.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارسینه» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۹۵۳۳۸۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ادامه جنجال توسل‌جویی علم‌الهدی به شاهنامه | نمی‌دانستید منیژه، زن باده‌نوش و دختر دشمن ایران بود | این ابیات را هم بخوانید!

در سخنان علم‌الهدی، نکتۀ فرعی نادرستی هم وجود دارد و آن اینکه وی منیژه را "یک زن فرهیخته و ایرانی" توصیف کرده؛ در حالی که منیژه تورانی بوده است. او دختر دشمن بزرگ ایران، یعنی دختر افراسیاب – پادشاه توران – بود!

در واکنش به اظهارات اخیر امام جمعه مشهد درباره حجاب، سایت عصرایران در یادداشتی نوشته است؛

در خبرها آمده بود که احمد علم‌الهدی، امام جمعۀ مشهد، گفته است: «حجاب متعلق به فرهنگ ایران است. حتی آن زمان که هنوز اسلام وارد ایران نشده بود، حجاب فرهنگ ایرانیان بود؛ بخصوص در تاریخ ایران باستان؛ و انعکاس این فرهنگ را می‌توان در شاهنامۀ حکیم ابوالقاسم فردوسی دید؛ آن زمان که از قول منیژه به عنوان نماد یک زن فرهیخته و ایرانی نقل می‌کند: منیژه منم، دخت افراسیاب / برهنه ندیده تنم آفتاب».

اینکه جناب علم‌الهدی برای دفاع از حجاب ترجیح داده به سراغ شاهنامه برود و از منیژه مدد بگیرد، خود تایید ناخواسته‌ای است بر آنچه به عنوان دین‌گریزی در جامعۀ ایران مطرح و البته از تریبون‌های رسمی انکار شده است.

محافظه‌کاران در ایران، به ویژه اگر اهل سیاست باشند، غالبا منکر داعیه دین‌گریزی در جامعۀ ایران‌اند؛ ولی چگونه هم آن ادعا را نادرست می دانند و هم آقای علم‌الهدی برای دفاع از حجاب دست به دامن منیژه‌ای شده که اگرچه آفتاب تنِ برهنه‌اش را ندیده بود، ولی شراب‌خواری و عیش و عشرت هم از دیگر ویژگی‌های او بوده است؟

در داستان بیژن و منیژه در شاهنامه، منیژه به بیژن دل می‌بندد و او را به خیمه‌اش دعوت می‌کند. چند شبانه‌روز با او مشغول خوردن و باده نوشیدن می‌شود، در حالی که نوازندگان با بربط و چنگ برایشان می‌نواختند.

ببینیم فردوسی چه توصیفی از خلوت بیژن با "منیژه" داشته:

نهادند خوان و خورش، گونه‌گون

همی ساختند از گمانی فزون

 

نشستنگه رود و می ساختند

ز بیگانه خیمه بپرداختند

 

پرستندگان ایستاده به پای

ابا بربط و چنگ و رامش سرای

 

میِ سالخورده به جام بلور

برآورده با بیژن گیو زور

 

سه روز و سه شب شاد بوده به هم

گرفته بر او خواب مستی ستم

 

در ابتدا هم که بیژن وارد خیمۀ منیژه می‌شود، فردوسی می‌گوید:

به پرده درآمد چو سرو بلند

میانش به زرین کمر کرده بند

منیژه بیامد گرفتش به بر

گشاد از میانش کیانی کمر

 

به هر حال پوشش منیژه هر چه بوده باشد، رفتار و کردار او قطعا باب طبع و مطابق عقاید جناب علم‌الهدی نبوده. پس چرا ایشان از منیژه مدد جسته برای دفاع از عقایدش؟ آیا این گونه تعبیر نخواهد شد که پدیده‌ای به نام دین‌گریزی را پذیرفته‌اند که به باور منتقدان افرادی نظیر آقای علم‌الهدی در شکل‌گیری آن پدیده نقش موثری داشته‌اند از منیژه و نه شخصیت های دینی نام برده است؟

مثلا در همین داستان بیژن و منیژه، نوازندگان برای دو دلداده می‌نواختند تا خلوت و معاشرت‌شان خوشایندتر شود و این اقبال به موسیقی هم دقیقا بخشی از همان "فرهنگ ایرانیان" بوده که آقای علم‌الهدی به آن تمسک جسته‌اند. ولی الآن که اختیار خراسان و شهر مشهد در ید باکفایت جناب علم‌الهدی قرار گرفته، برگزاری یک کنسرت در مشهد هم ممنوع است.

این نفی موسیقی هم آیا برآمده از "فرهنگ ایرانیان" است؟ و آیا همین سخت‌گیری‌ها موجب دین‌گریزی جوانان [‌یا دست کم لایه‌های قابل توجهی از آنان‌] نشده؟ قطعا اگر این سخت‌گیری‌ها نبود، امروز امام جمعۀ مشهد ناچار نبود برای دفاع از حجاب، به مشی منیژه‌ای متوسل شود که پس از آن سه روز شادخواری‌اش با بیژن، در جام شراب بیژن داروی هوش‌بر ریخت و او را با کمک ملازمانش پنهانی به کاخ پدرش برد و باقی قصه را هم از زبان فردوسی بشنوید:

نهفته به کاخ اندر آمد به شب

به بیگانگان هیچ نگشاد لب


چو بیدار شد و بیژن و هوش یافت

نگار سمن‌بر در آغوش یافت

 

در سخنان آقای علم‌الهدی، نکتۀ فرعی نادرستی هم وجود دارد و آن اینکه وی منیژه را "یک زن فرهیخته و ایرانی" توصیف کرده؛ در حالی که منیژه تورانی بوده است. او دختر دشمن بزرگ ایران، یعنی دختر افراسیاب – پادشاه توران – بود!

البته این نکته اهمیت چندانی ندارد و حق با آقای علم‌الهدی است. یعنی رفتار و سلوک منیژه تفاوت چندانی با رفتار زنان ایرانی نداشته. چون ایرانیان و تورانیان در مجموع تا حد زیادی در اتمسفر فرهنگی مشابهی می‌زیستند. ولی همین که امام جمعۀ مشهد واقف نیست منیژه ایرانی نبوده، نشان‌دهندۀ آشنایی کم او با "تاریخ ایران باستان" است و گمان گرده یک بیت کافی است.

نکتۀ مهم‌تر اما این است که تفاخر منیژه به اینکه آفتاب هم تنش را ندیده، ریشۀ اشرافی هم دارد. در مکه و مدینه نیز اشراف دقیقا به علت وضع مالی بهتری که داشتند، لباس‌ بیشتری بر تن داشتند.

اکثریت مردم حجاز فقیر بودند و لباس‌ چندانی نداشتند. یعنی نه لباس‌های گوناگون داشتند، نه همان تک‌ لباسی که داشتند، همۀ جای بدن‌شان را می‌پوشاند و در نتیجه آفتاب تن آن‌ها را می‌دید و می‌سوزاند.

اینکه نقل شده است پیامبر گرامی اسلام لباس‌های با آستین بسیار بلند را نمی‌پسندید و اگر لباسی می‌خرید و آستین‌اش بیش از اندازه بود، مقدار اضافی را می‌برید، دلیلش این بوده که چنین جامه‌هایی را اشراف از سر تفاخر می‌پوشیدند و بسیاری از مردم پول کافی برای تهیۀ چنین لباس‌هایی نداشتند.

احتمالا در ایران هم اقشار فقیر تا حدی گرفتار چنین مشکلی بودند. به هر حال اینکه منیژه می‌گوید آفتاب هم تن مرا ندیده، احتمالا حاوی اشاره‌ای است به خاستگاه طبقاتی برتر او؛ خاستگاهی که اکثر زنان فاقدش بودند.

به عنوان جمع‌بندی باید گفت در این یادداشت به سه نکته اشاره کردیم. یکم اینکه: وقتی برای دفاع از حجاب، پای زن باده‌نوشی مثل منیژه به میان می‌آید، یعنی جناب علم‌الهدی هم واقف‌اند که برای دفاع از حجاب باید به سراغ شخصیت‌هایی تازه و غیراسلامی رفت و همین نشانۀ تحولی اساسی در جامعۀ ایران است که انکار می‌شود.

دوم اینکه: حتی اگر بپذیریم اسلام دقیقا همان چیزی است که آقای علم‌الهدی و همفکران محافظه‌کار ایشان می‌گویند، سخت‌گیری برای اینکه سبک زندگی مردم و حتی مشی آن‌ها در عرصۀ عمومی "کاملا اسلامی" شود، علت اساسی دین‌گریزی در جامعۀ ایران بوده است. با مردم نباید سخت گرفت وگرنه دین‌گریزی به دین‌ستیزی هم منتهی خواهد شد.

سوم اینکه: اگر چیزهایی به نام "تاریخ ایران باستان" و "فرهنگ ایرانیان" وجود دارد، این امور قطعا تاثیر پایدار و ماندگار خودشان را بر زندگی و مشی و منش ایرانیان گذاشته‌اند. جامعه، مومی در دستان صاحبان قدرت نیست تا آن را به هر شکل که خواستند، درآورند. قناعت را فقط به مردم نباید توصیه کرد. حاکمان هم در تلاش برای ایجاد "جامعۀ مطلوب" خودشان باید اهل قناعت باشند.

دیگر خبرها

  • اگر بیش از حد به دیگران وابسته می شوید بخوانید
  • اگر کف پای شما صاف است؛ بخوانید
  • اسطوره گزارشگری WWE از بهبود وضعیت سلامتی خود خبر داد
  • کیفیت آب بندی درب و پنجره در سیل ایتالیا را حتما ببینید!
  • آموزش روز پنجم، مرغ خامه‌ای
  • ادامه جنجال توسل‌جویی علم‌الهدی به شاهنامه | نمی‌دانستید منیژه، زن باده‌نوش و دختر دشمن ایران بود | این ابیات را هم بخوانید!
  • اگر واکسن آسترازنکا زده‌اید، بخوانید
  • غلبه بر عفونت سینوس : ترفندهای ساده و موثر بدون نیاز به دارو (اینفوگرافی)
  • اگر به شورولت علاقه داری، این نوا را حتما ببین!
  • عکس/ مرد سال آسیا در خانه کعبه