Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «تسنیم»
2024-04-25@20:25:57 GMT

نگاهی به خواب پلنگ نوشته هادی حکیمیان

تاریخ انتشار: ۱۶ مهر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۰۹۶۷۴۱۴

نگاهی به خواب پلنگ نوشته هادی حکیمیان

مرتضی شمس‌آبادی، کارشناس ادبی، درباره رمان «خواب پلنگ» می‌نویسد: هادی حکیمیان که در کارنامه‌ی آثارش، برای بزرگسالان هم قلم زده، در انتخاب محور و موضوع داستان‌های نوجوانش دست به نقطه‌هایی از تاریخ می‌گذارد که به‌خصوص از منظر سیاسی اهمیت خاصی دارند. ۱۶ مهر ۱۳۹۷ - ۱۱:۳۵ فرهنگی ادبیات و نشر نظرات

باشگاه خبرنگاران پویا، مرتضی شمس‌آبادی:

تعارف که نداریم؛ بازار کتاب‌های کودک و نوجوان را آثار ترجمه قبضه کرده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

شما نگاهی بیندازید ببینید چند اثر از نویسندگان داخلی، جزء پرفروش‌های کتاب کودک و نوجوان هستند؟! ناشران جدید این حوزه با برنامه‌ریزی، طراحی و پخش و تبلیغات، مدام به ترجمه‌ آثار بیشتر و ارائه‌ آن‌ها به فرزندانمان دامن می‌زنند و متأسفانه خانواده‌های ما و نوجوانان هم از این موضوع استقبال کرده و به خوبی از آن‌ها حمایت می‌کنند.

اینکه میزان مطالعه، چه از آثار تألیفی و چه آثار ترجمه بالا برود، به خودی خود چیز بدی نیست؛ اما اینکه خوراک یک کودک یا یک نوجوان که سنین رشد فکری و جسمی خود را سپری می‌کند از طریق مترجم و ترجمه باشد، اتفاق خوشایندی نیست و بی‌شک در سال‌های پیش‌رو، آثارش را بیش از حال خواهیم دید.

نوجوانی که باید در بستر فرهنگی و زبانی کشور خودش رشد کند و در خاک کشور خود ریشه کند، مهم‌ترین دوران زندگی خود را در خانه‌ بیگانگان زندگی می‌کند. زبان یعنی فرهنگ؛ ما با ترجمه‌ کتاب، لایه‌ نازکی بر این فرهنگ می‌کشیم تا بتوانیم آن را بخوانیم و بفهمیم، اما در اصل و بطن آن تفاوتی ایجاد نمی‌شود. داستان همان داستان است، تنها زبانش را تغییر داده‌ایم. حرف همان است، تنها دو - سه صفحه‌ای را وزارت ارشاد حذف کرده و تمام. بی‌شک اگر با همین رویکرد جلو برویم، معلومات و دغدغه و غیرت فرزندانمان نسبت به کشورشان و فرهنگشان متلاشی شده و کارش تمام است؛ البته اگر تاکنون چنین نشده باشد.

برای جلوگیری از این رخداد شوم، می‌بایست خانواده‌ها و ناشران در درجه‌ اول، و همین‌طور مسئولین تصمیم‌گیرنده، همتی کنند تا به چه کنم چه کنم‌های بعد از مرگ سهراب دچار نشویم.

بگذریم از حوزه‌ی ژانرهای رایج آثار کودکان کشور که دردی است و سخن را به درازا می‌کشاند. در این وانفسای نشر و کتاب و ژانر، هادی حکیمیان کمر همت بسته به نگارش رمان برای نوجوانان. آن هم رمانی با طعم تاریخ. پیش از این، باغ خرمالوی حکیمیان که با استقبال خوبی هم در مدت یک سال مواجه شده بود، برگزیده‌ جایزه‌ی شهید غنی‌پور گشت و حال برادر کوچک باغ خرمالو به بازار نشر آمده؛ «خواب پلنگ».

«خواب پلنگ» داستان حسینعلی و کوچکعلی است که درگیر ماجرای پادشاه زمان خود می‌شوند. همان حسینعلی و کوچکعلی که در باغ خرمالو به زیبایی در کنار هم قرار گرفته بودند.

این دو شخصیت و شخصیتِ ننه کردی، در هر دو رمان مشترک هستند. یکی بارِ روایت داستان را برعهده می‌گیرد و دیگری بارِ طنز اثر را که از قضا تا حدی همین شخصیت طناز داستان، سطرها را جلو می‌برد و ننه کردی هم نقش راهنما و بزرگ‌تر را به دوش دارد.

مثل ترانه‌سرایی که صدای ترانه‌های خود را پیدا کند و تا سال‌ها با خواننده‌ای خاص فعالیت کند، گویی حکیمیان هم راوی حرف‌ها و قصه‌هایش را پیدا کرده است. با فضاسازی‌ها و شخصیت‌سازی‌هایش می‌تواند تا مدتی حرف دلش را از زبان همین فضاها و شخصیت‌ها به گوش دیگران برساند. این مدت می‌تواند طولانی‌تر هم بشود، به شرطی که هربار چیز جدیدی از کارکترهای رمان ببینیم  و جای کشف و شگفت و لذت برای خواننده بگذارد و ما را در دایره‌ی تکرار نیندازد و یا نوع و شیوه‌‌ روایی خود را هر بار متفاوت از قبل کند؛ چراکه قصه‌گویان دوران کودکی ما، مادران و مادربزرگان و پدربزرگان، این راویانِ قهار، آن‌قدر پذیرفتنی بودند که نیاز به تغییر راوی نبود و شیوه‌ داستان‌گویی‌شان هم دلچسب می‌نمود.
تاکنون، با دو رمان پیش رو، حکیمیان به خوبی توانسته از عهده‌ این موضوع برآید. باید دید در کتاب بعدی‌اش چگونه عمل خواهد کرد.

دیگر اینکه نویسنده غافل نیست از حس شوخ‌طبعی و می‌داند باید فضای تاریخی را تلطیف کرد تا بتوان برای نوجوان آن را بازگو نمود؛ هم باغ خرمالو و هم خواب پلنگ را به آثاری تبدیل کرده که در عین انتخاب موضوع‌هایی سخت و بحرانی، در فضای شوخ و قابل هضم به نوجوان ارائه می‌شود. شعرهای باربط و بی‌ربطِ طنزی که در خواب پلنگ آورده شده، هم به سبک کردن فضای سنگین آن کمک می‌کند و هم می‌تواند نوعی طعنه‌ واقع‌گرایانه باشد به آنچه هست و یک کودک، با صداقت ذاتی‌اش، آن را چنان که می‌تواند تبیین می‌کند. صداقت کودکانه با تعریفی که از دیده‌ها و شنیده‌ها دارد و توانایی‌هایش، همگی زنجیری می‌شوند تا نویسنده بتواند انتها و ابتدای اثر را به شیرینی جلو ببرد؛ در عین‌حال که تاریخ تلخی در حال تکرار است.

هادی حکیمیان که در کارنامه‌ی آثارش، برای بزرگسالان هم قلم زده، در انتخاب محور و موضوع داستان‌های نوجوانش دست به نقطه‌هایی از تاریخ می‌گذارد که به‌خصوص از منظر سیاسی اهمیت خاصی دارند. تبعید رضاشاه و جایگزین شدن محمدرضا پهلوی و یا قتل ناصرالدین‌شاه برای ایجاد تغییری در دل سیاست ایران. این موضوعات بسیار متفاوت است از موضوعاتی که غالباً نوجوان امروزی در رمان‌ها و کتاب‌ها با آن درگیر است.

رمان‌های فانتزی، علمی - تخیلی و وحشت، اتمسفر کتاب‌هایی‌ است که در بین نوجوانان دست‌به‌دست می‌شود و این دست موضوعات تاریخی که به وضوح نویسنده به سراغ آن‌ها می‌رود، با جو حاضر فاصله دارد.

نمی‌توان گفت قصه‌های پریان و تخیلی، نیاز نوجوان نیست و مطلوب خواندن نمی‌باشد؛ که هست و از قضا باید هم باشد و از آن طرف هم  نمی‌توان نیاز نوجوان را به کسب اطلاعات و دانش و تجربه درباره‌ی پیشینه‌ی تاریخی‌اش نادیده گرفت. نوجوان ما، تاریخ را در قالب کتابِ مصوب وزارت آموزشی کشور می‌بیند و با آن آشنا می‌شود و متأسفانه در زمان اندکی هم آن را خاطر می‌برد. اینکه با رمان و داستان به بازگویی تاریخ بپردازیم، حرکتی شایسته است، اما باید در انتخاب موضوعات و روندی که قرار است او را با خود همراه کنیم، تأمل کرد. تا اینجای کار، حکیمیان با دو رمان نوجوان و تاریخی خود، قابل تقدیر است؛ اما اگر دو سه اثر بعدی او همچنان از منظر انتخاب موضوع رویه‌ کنونی را طی کنند، جای سؤال است که چه چشم‌انداز و فرآیندی را برای این انتخاب‌هایش درنظر گرفته و می‌گیرد.

تاریخ یعنی تجربه و این تجربه را می‌توان در ظرف‌های گوناگون ریخت و به مخاطب کوچک امروزی تقدیم کرد. چه بسا در ظرف‌های ادبیات فانتزی و تخیلی خوش‌تر بنشیند و بازتاب بهتری نیز داشته باشد؛ همچنان که نویسندگان بزرگ خارجی برای آثارشان از این لایه‌های تاریخی استفاده می‌کنند. اما همه‌ این تأملات و تصمیم‌ها و پرسش‌ها زمانی معنای درستی به خود می‌گیرد که همتی جمعی از جانب نویسندگان و ناشران بشود تا هم برای نوجوانِ مهمِ امروزِ کشور بنویسند و هم نسبت به سلامت جسم و روح آن‌ها دغدغه داشته باشند.
اگر چنین نشود، باید به همین باغ خرمالو‌ها و خواب پلنگ‌هایمان اکتفا کنیم و بازبینی و آموزش تاریخ را در همین نقطه واگذاریم... .

الحمدلله رب العالمین

انتهای پیام/

R1013197/P1013197/S4,35/CT4 واژه های کاربردی مرتبط ادبیات انقلاب اسلامی شهرستان ادب ادبیات کودک و نوجوان

منبع: تسنیم

کلیدواژه: ادبیات انقلاب اسلامی شهرستان ادب ادبیات کودک و نوجوان ادبیات انقلاب اسلامی شهرستان ادب ادبیات کودک و نوجوان

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۹۶۷۴۱۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

انتشار زندگینامه فرمانده گردان تبوک در «خواب‌های زنگ‌دار»

به گزارش خبرگزاری مهر، کتاب «خواب‌های زنگ‌دار» نوشته رضا وحید به تازگی توسط انتشارات کتاب جمکران منتشر و روانه بازار نشر شده است. این کتاب زندگینامه شهید اکبر خردپیشه شیرازی است.

شهید اکبر خرد پیشه شیرازی طلبه حوزه علمیه قم، پایه گذار کمیته دِه بید فارس و فرمانده گردان تبوک در عملیات بیت المقدس بوده است. وی همچنین مسؤول آموزش پادگان ۲۱ حمزه تهران، فرمانده یکان دریایی سپاه، مسؤول پادگان شهدای خیبر قم و آموزش سربازان و بسیجیان بوده است.

شهید خرد پیشه شیرازی پس از چند سال فعالیت در مسوولیت‌های مختلف در عملیات کربلای ۴ در جزیره بوارین به شهارت رسید.

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم:

روزهای آموزش که تمام شد، نوبت پذیرش اکبر شد، اما بعد از آموزش گفتند: «چند روز برو مرخصی و شنبه بیا سپاه.»

وقتی بعد از دو سه روز آمد سپاه، دید خبری نیست. هر روز می‌‏آمد و تا ظهر در آسایشگاه می‌نشست؛ ولی کسی کاری به او نمی‌‏سپرد. دیگر خسته شده بود. یک روز آمد آسایشگاه و دید تعدادی نیرو آمد. پرسید: «خبریه؟!» گفتند: «قراره توی میدون آستانه رژه بریم.»

تعدادی کلت و کلاش تاشو بود که بچه‌ها سرش دعوا داشتند. یک تیربار هم کناری افتاده بود؛ ولی کسی به آن محل نمی‌‏گذاشت. شیخ ‏اکبر تیربار را برداشت و روی کولش گذاشت و دو سه ردیف نوار فشنگش را دور کمرش بست و آماده شد برای رژه.

وقتی با آن تیربار سنگین جلوی فرمانده آن وقت سپاه، مرحوم حجت‌الاسلام «ایرانی» رژه رفت، از اکبر خوشش آمد و مشخصاتش را از بچه‌ها گرفت.

این کتاب با ۳۵۲ صفحه و قیمت ۱۴۰ هزارتومان عرضه شده است.

کد خبر 6086231 فاطمه میرزا جعفری

دیگر خبرها

  • عرضه چهار نمایشنامه «تیرنگ» در نمایشگاه کتاب
  • دنیای مد به روایت «حسنا و ملکه‌های رنگی»
  • رمان جدید اکبر والایی چاپ شد/ «بر فراز کشتزار» در بازار نشر
  • رمان جدید اکبر والایی چاپ شد/«بر فراز کشتزار» در بازار نشر
  • کتاب‌های کارآفرینان که باید قبل از تأسیس استارت‌آپ بخوانند
  • انتشار کتابی متفاوت درباره آلبرکامو
  • ورود «مسافر و مهتاب» با «فرقه خودبینان» به کتابفروشی‌ها
  • انتشار زندگینامه فرمانده گردان تبوک در «خواب‌های زنگ‌دار»
  • بازشدن «پرونده قتل مرموز یک یا دو خفاش جوان» در بازار نشر
  • چاپ یک‌رمان پلیسی دیگر از فردریک دار/«آموزش آدمکشی» در بازار نشر