Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «تقریب»
2024-04-25@14:17:24 GMT

​کالبدشکافی ادبیات داستانی دهه ۹۰

تاریخ انتشار: ۱۶ مهر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۰۹۷۰۸۵۱

​کالبدشکافی ادبیات داستانی دهه ۹۰

به گزارش خبرگزاری تقریب، داستان‌نویسی‌ در ایران‌ به‌ قرون‌ اولیه‌ بازمی‌گردد و ادبیات‌ کهن‌ ما با انواع‌ و اقسام‌ صورت‌های‌ داستانی‌ افسانه‌، تمثیل‌، حکایت‌ و روایت‌ آمیخته‌ است‌؛ اما داستان‌نویسی‌ جدید ایران‌ ادامه طبیعی‌ و منطقی‌ این‌ ادبیات‌ نیست‌ و در شیوه‌ جدید داستان‌پردازی‌ حتی‌ کم‌ترین جای پا از این‌ میراث‌ کهن‌ باقی‌ نمانده‌ است‌.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

رمان و داستان‌نویسی به معنای امروزی آن تا 70 سال پیش نیز چندان در ایران سابقه نداشته است،‌ به دنبال ترجمه رمان‌های خارجی در ایران،‌ داستان نویسی نیز آغاز شد.

در ایران بر خلاف دنیای غرب ما از داستان شروع کردیم و به رمان رسیدیم،‌ بنابراین رمان سابقه‌ای چندان در ادبیات ایران ندارد. با این حال در همین عمر کوتاه آثار شاخص و قابل توجهی منتشر شده است،‌ پس از انقلاب رمان‌نویسی و داستان کوتاه نیز شتاب بیشتری به خود گرفت،‌ با بروز انقلاب اسلامی، ادبیات با موضوعی روبه رو شد که نمی‌توانست در برابر آن سکوت کند. انقلاب مسائل عمیق و فراگیری را در خود داشت،‌ بنابراین لازم بود که نویسندگان خاص خود را تربیت کند و از رهگذر این حوادث اجتماعی رمان‌های خوبی منتشر شدند. تا جایی که دهه 70 تا اواسط دهه 80 درخشان‌ترین دوره رمان و داستان‌نویسی در ایران پس از انقلاب بود،‌ دوره‌ای که تلاش‌های دهه 60 در آن نمایان شد.

با این حال از اواسط دهه 80 و به ویژه از ابتدای دهه 90 سیر صعودی ادبیات داستانی ایرانی اگر نگوییم روند نزولی به خود گرفته است،‌ دیگر شتاب سابق را ندارد،‌ بسیاری از نویسندگان شاخص حوزه انقلاب،‌ دفاع مقدس و حتی اجتماعی‌نویس‌ها کمتر دست به قلم برده و آثار خلق شده در این سال‌ها نیز رمان دندان‌گیری از آب در نیامده است. عدم معرفی برگزیده بخش ادبیات در دوره‌های متعدد جایزه کتاب سال و جایزه جلال آل احمد در این سال‌ها خود گواه این ادعاست. در کنار این سکوت نسبی نویسندگان شاخص دهه‌های 70 و 80،‌ جوان‌گرایی البته در ادبیات داستانی دهه 90 رشد یافته و آثار خوبی از نویسندگان جوان در این سال‌‌ها منتشر شده است.با این حال منتقدان بر این باورند که در دهه 90 ما با تولید انبوه اما ضعیف آثار ادبیات داستانی روبرو هستیم.

به باور این گروه داوری‌، سهولت در چاپ، شتازدگی و تعدد مراکز عرضه داستان کوتاه، مسئله‌های نازل و شخصی نویسندگان، نبود دردمندی و رسالت اجتماعی‌، نبود اقلیم‌ها و گویش‌های محلی در داستان‌ها‌، استفاده از مفاهیم و دغدغه‌های تکراری در رمان‌های اجتماعی از جمله مهمترین ضعف‌های داستان کوتاه در سال‌های اخیر بوده است. اما در حوزه رمان نیز وضعیت چندان مطلوب نیست‌، داوران جوایز مختلف ادبی‌، منتقدان و ... معتقدند که رمان ایرانی در سال‌های اخیر گرفتار عجول بودن نویسندگانش شده است،  از این رو رمان‌های ناپخته،‌ گرفتار ضعف‌های تکنیکی و ساختاری فراوان در این سال‌ها منتشر شده است.

سوالی که اینجا مطرح می‌شود،  این است که چه اتفاقی برای ادبیات ما افتاده است که از نقطه اوج دهه 70 و 80 در دهه 90 رو به افول پیش می‌رود،‌ نویسندگان شاخص دهه‌های 60 تا 80 را چه شده است که دیگر یا دست به قلم نمی‌برند،‌ یا قلمشان دیگر طراوت و تازگی قبل را ندارد؟ چه باید کرد که از جوان‌گرایی ادبیات داستانی در دهه 90 به نفع ادبیات استفاده کرد؟ پرونده جدید گروه فرهنگی خبرگزاری تسنیم با موضوع کالبدشکافی ادبیات داستانی در دهه 90 از فردا در قالب گفت‌وگو با نویسندگان،‌ منتقدان ادبی‌ و جامعه‌شناسان منتشر خواهد شد.

منبع: تقریب

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.taghribnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تقریب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۹۷۰۸۵۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ممنون به خاطر همه چیز: خداحافظ برای همیشه!

به گزارش "ورزش سه"، «نسل طلایی والیبال ایران» این کلید واژه‌ای است در یک دهه اخیر بارها و بارها در مورد والیبال ایران تکرار شده است. یک سری بازیکن جذاب که با خولیو ولاسکوی بزرگ والیبال ایران را به جمع بزرگان دنیا رساندند و فقط و فقط خاطره خوش از خودشان به جا گذاشتند و‌ بس.

اما داستان ستاره‌های این نسل طلایی با هم خیلی فرق داشته است. یکی به مربیگری رو آورده، یکی به بحث پایه ورود کرده، بعضی‌ از آن‌ها آخرین سال‌های بازی خودشان را پشت سر می‌گذارند و البته تعدادی از این نسل هم هنوز در بالاترین سطح والیبال حضور دارند.

سید محمد موسوی و امیر غفور جزء دسته آخر هستند، یعنی بازیکنانی که هنوز در جلد فوق‌ستاره ظاهر می‌شوند و در دو فصل اخیر هم عنوان ارزشمندترین بازیکن لیگ والیبال ایران را تصاحب کردند. کسی که به توانایی این دو نفر شک داشته باشد احتمالا خیلی والیبالی نیست. غفور که امسال یکی از بهترین‌های لیگ رومانی بوده و موسوی هم که نمایش‌های درخشان و قهرمانی اخیرش با فولاد سیرجان را تماشا کردیم.

بعد از فینال لیگ با محمد موسوی صحبت‌ کردیم و همان موقع متوجه شدیم که انگار قرار نیست در تابستان او را کنار تیم ملی ببینیم، هر چند که او از صحبت در مورد این موضوع طفره رفت. با این حال چند روز پیش مطمئن شدیم که او نمی‌خواهد در لیگ ملت‌ها کنار تیم ملی باشد و حالا امروز این خبر رنگ و بوی رسمی به خود گرفت.

یکی از بهترین مدافعان دنیا در سالیان اخیر برای دومین بار طی دو سال گذشته از تیم ملی انصراف داد. موسوی دوسال پیش قبل از قهرمانی جهان با یک مصاحبه آتشین و دلایلی مثل کمبود امکانات از تیم ملی کناره‌گیری کرد اما این بار در سکوت خبری دست به اقدامی مشابه زد.

هیچکس نمی‌تواند خاطرات خوبی که سید برای والیبال‌دوستان به جا گذاشته را فراموش کند. دفاع‌ها و اسپک‌هایی که بعضاً حتی رقبا را هم وادار به تشویق و احترام کرد و در نهایت نقش مهم او در افتخارات آن نسل جذاب انکارشدنی نیست، اما بالاخره یک جا همه چیز به پایان می‌رسد و چه بهتر که همراه با یک خداحافظی با کلاس باشد. به نظر می‌رسد که این رفت و برگشت‌ها به تیم ملی نه برای سید قشنگ است و نه تیم ملی؛ پس چه بهتر که داستان جذاب این دو همین جا به شکل کامل تمام شود، حتی اگر معجزه شد و تیم ملی توانست بلیت المپیک پاریس را کسب کند.

در مورد امیر غفور اما داستان متفاوت است. او سال گذشته حتی نامه خداحافظی‌اش را هم منتشر کرد و هیچوقت هم چراغ سبزی برای بازگشت نشان نداد که بخواهیم از او خرده بگیریم. غفور هم مثل موسوی یکی از اعضای آن نسل طلایی بود و احتمالا بهتر است از فدراسیون و مربیان تیم ملی بخواهیم که دیگر او را به تیم ملی دعوت نکنند چون خودش علنا پایان کارش در این عرصه را اعلام کرده است.

هر چه که هست به نظر می‌رسد که این دو فوق‌ستاره والیبال ایران در تیم ملی به خط پایان رسیده‌اند؛ یک داستان زیبا که امروز صفحه آخر آن هم ورق خورد و به پایان رسید.

دیگر خبرها

  • ممنون به خاطر همه چیز: خداحافظ برای همیشه!
  • بازآفرینی داستانی از پهلوان ایرانی برای کودکان/ نمادی از فرهنگ پهلوانی در« پهلوان و فیل»
  • معرفی نامزدهای جایزه ادبیات داستانی زنان
  • بازآفرینی داستانی از پهلوان ایرانی برای کودکان
  • یادداشت| پیمانه‌ای که پُر شد
  • نق‌نق‌‌نویسی داستان اجتماعی نیست
  • ورود «مسافر و مهتاب» با «فرقه خودبینان» به کتابفروشی‌ها
  • کالبدشکافی یک پیوند نامبارک
  • برای آگاهی‌بخشی و انعکاس خواست مردم
  • هر جا نامی هست، داستانی دارد