«مغز ما» (چگونه از مغز خود بهتر استفاده کنیم)؛ ماتیو مک دونالد؛ ترجمه محمدرضا باطنی؛ نشر فرهنگ معاصر زندگی مدرن و مغز تاریخ مصرف گذشته
تاریخ انتشار: ۱۷ مهر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۰۹۹۲۷۱۶
«مغز ما»
(چگونه از مغز خود بهتر استفاده کنیم)
نویسنده: ماتیو مک دونالد
مترجم: محمدرضا باطنی
ناشر: فرهنگ معاصر، چاپ اول 1397
424 صفحه، 48000 تومان
***
کتابها خیلی خیلی زیاد هستند و روزبهروز هم بیشتر میشوند. این درست. خب؟ این فراوانی باعث میشود افرادی که ولع کتاب دارند، بیشتر کتابها را نصفهنیمه مطالعه کنند تا به کتابهای دیگر هم برسند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
علیرغم فراگیری چنین شرایطی، در این میان معدود آثاری هست که تلاش میکنند بر این شکاف پل بزنند و خلا موجود را پر کنند. گاهی از میان آنها کتابی بهدست انسان میافتد که این شلوغی و آشفتگی را برای مدتی خاموش میکند و خواننده را رام و آرام میسازد. خواننده به همان یک کتاب میچسبد و اصلا برای تمام کردنش عجلهای ندارد. آهسته مطالعه میکند و از هر صفحهای حظ خود را میبرد و حتی گاهی آرزو میکند که ای کاش کتاب هرگز تمام نشود. مگر خواننده از کتاب چه میخواهد جز دانش مفید و لذت؟ وقتی هر دوی اینها در کتابی جمع باشد، دیگر چه عجله یا اصلا انگیزهای برای رفتن به سراغ دیگر کتابها میماند. این کتاب به همین خوبی است.
هدف اصلی این کتاب علمی بهبود زندگی ماست از طریق شناخت سازوکارهای مغزمان. به همین دلیل، به معرفی اموری از مغز اکتفا شده که در این زمینه موثر هستند و نه همه چیز. جنبه فیزیکالیستی و سختافزاری مغز نیز به صورت حداقلی تصویر شده و بیشتر مباحث متمرکز بر جنبه نرمافزاری مغز است. از این نظر مباحث کتاب همهجانبه است.
فرض کنید به کسی بگویند که بهترین تلفن همراه را با پیشرفتهترین نرمافزارهای حال حاضر جهان طراحی کند. بعد او برود چرتی بزند و کارش را فراموش کند. پس از صد هزار سال از خواب بپرد و آن دستگاه را به همان صورت که قبلا از او خواسته شده بود، بسازد. بله، آن را ابداع کرده، اما کاراییاش در آن زمان دیگر همانند گذشته نخواهد بود. مغز ما نیز همینطور است؛ یعنی چیزی است که در صد هزار سال گذشته کارایی فوقالعادهای داشته، اما امروزه چیزی تاریخ مصرف گذشته است. این هم از عجائب است که چگونه این مغز قدیمی توانسته با این شرایط زندگی مدرن سازگار شود. سامانهای که برای زندگی در جنگل و فرار از دایناسورها شکل گرفته، چگونه ما را در آپارتمانها و پاساژها و بازارها هدایت میکند؟ در اینجا مسئله این است که با این مغز کهنه چگونه میتوان امروزه زندگی کرد؟ از این بیشتر، چگونه میتوان زندگی خوب و بهتری داشت؟
مغز مرکز فرماندهی بدن ماست. همه کارها و فعالیتهای طبیعی و غیراختیاری ما توسط مغز هدایت و انجام میشود. اما کارها و تصمیمهای بهظاهر اختیاری و آزادانه ما هم وابسته به مغز است. از این روی، آشنایی با مغز، شناخت خودمان و دانستن سامانه اصلی زندگی ماست. بسیار جالب است بدانیم که با شناختی که از مغز بهدست میآوریم، میتوانیم حتی اینگونه مسائل مهم زندگی را هم تا حدی حل کنیم: «چگونه بفهمیم طرف مقابل همسر مناسبی برای ما خواهد بود؟»، «چرا درباره دیگران غالبا پیشداوریهای منفی داریم؟»
علل بسیاری از اختلالات در زندگی هم نشان داده میشود و معلوم میشود که ریشه زیستی دارند. از همه مهمتر اینکه مغز ما در صدهزار سال گذشته تغییر چندانی نکرده و آنچه امروزه در جمجمههای قرار دارد، در اصل برای وضعیت زندگی انسان آن دوران ایدئال بود. اما مغز ما هنوز برای زندگی فعلی و بهویژه مدرن کاملا سازگار نشده است. به همین علت در مواجهه با بسیاری از رویدادها همان واکنشی را نشان میدهد که مناسب با زندگی گذشته هزار قرن پیش است. علاوه بر این، مشکل دیگری هم هست. اینک معلوم شده که سلولهای مغزی نه زیاد میشوند و نه تغییر میکنند. حال با توجه به این وضعیت، اساسا آشنایی با سازوکارهای مغز چه فایدهای برای زندگی دارد جز فهمیدن محدودیتها و ناتوانیهای ذاتی خودمان و در نهایت ناامید شدن. خیر، نباید ناامید شد؛ زیرا چیزهایی وجود دارد که هنوز هم جایی برای امیدواری باق میگذارند.
نکته کلیدی برای پاسخ این است که این فرآیندهای نرمافزاری اموری ثابت و ساکن نیستند، بلکه امکان تغییر و بهبود و حتی ارتقاء آنها وجود دارد. برای مثال اگرچه تعداد نورونها ثابت است، اما ساختارهای پیوندهای نورونی در مغز قابلیت تغییر دارد و اگر بدانیم آنها را چگونه تغییر دهیم، میتوانیم کارکرد مغز خود را بهبود بخشیم و از این طریق زندگی خود را بهتر کنیم. نویسنده برای هر حوزه خاص زندگی، روشهای متعددی را برای چنین تغییراتی معرفی میکند. البته در این کتاب فقط به جنبههای مادی و فیزیکی زندگی مثل خواب و خوراک و نوشاک توجه نشده، بلکه ابعاد غیرمادی و غیرفیزیکی زندگی نیز کاملا مورد توجه هستند. خرد، هوش، عشق، روابط انسانی و... به همان میزان و حتی بیشتر بررسی شدهاند. این موارد را هم بیفزایید: آزمونهایی برای فهم شخصیتمان، معماهایی برای فهم بهتر سازوکار فعلی مغزمان، توصیههایی برای جوانان، راهکارهایی برای پیران، چگونه بخوابیم، از حافظه خود چگونه بهرهبرداری کنیم و دهها نکته کلی و جزیی دیگر. علیرغم اینکه همه این مباحث به صورت علمی و مستند هستند، اما در عین حال بسیار شیرین و جذاب ارائه شدهاند. خواندن آنها نیز با هیچ دشواری خاصی همراه نیست و برای عموم علاقمندان قابل توصیه است. این هم اثر فوقالعاده خوب دیگری از یک ناشر خوب.
نشر فرهنگ معاصر بهطور تخصصی هدف خود را تهیه و نشر فرهنگهای گوناگون در زمینههای مختلف دانش قرار داده است. این کار را هم در بالاترین سطح استانداردها انجام میدهد. اما در کنار این کار، کتابهایی را نیز منتشر کرده که از نوع فرهنگ نیستند. واضح است که ناشر برای حفظ اعتبار خود کتابهایی را برمیگزیند که از وثاقت محتوایی و ارزش معرفتی بالایی برخوردار باشند. این کتاب نیز چنین است. در باب ترجمه آن نیز هرگونه اظهارنظری بیمورد است. کتابی که مترجم آن استاد دکتر محمدرضا باطنی باشد، برای نشان دادن کیفیت ترجمهاش، علاوه بر ذکر نام مترجم، نیاز به هیچ توضیح اضافهای ندارد.
در پایان برای اینکه خوانندگان دستخالی نروند، نکته کوچکی را از کتاب نقل میکنیم:
«یک راه دیگر که میتواند در یادآوری به ما کمک کند این است که تخیل خود را بهکار اندازیم و اقلام فهرست خرید را بهصورت داستانی بههم ببافیم. برای این کار باید از تصویرهای ذهنی روشن استفاده کنیم و داستانی خلق کنیم که آنقدر عجیب و غریب و مضحک باشد که مغز را مجبور کند اتصالات نورونی تازه ایجاد کند».
برای این مطلب مثال ذکر میشود، همانگونه که همه مباحث با مثالهای زنده و روشن همراه است تا فهم مطالب بهتر و جذابتر شود.
*دکترای فلسفه
منبع: الف
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۹۹۲۷۱۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عاشق شعر عالمگیر ایران هستم/بهترین سوغاتی از نمایشگاه کتاب تهران
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، به نقل از ستاد خبری سیوپنجمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، طالب آذرخش شاعر ملی تاجیکستان (با تخلص آذرخش) و سردبیر نشریه «پیام سغد» است. تاکنون به قلم او کتابهای بسیاری به خط سیریلیک در تاجیکستان منتشر شده است. اثری هم به نام «دیوان عشق» به خط فارسی و سیریلیک دارد که گلچینی از آن توسط انتشارات خردگان در تهران با عنوان «چشم، جانم، چشم...» منتشر شده است.
او بسیار تاکید دارد که آثارش به خط سیریلیک و فارسی منتشر شوند تا کسانی که در تاجیکستان با خط فارسی آشنایی ندارند با آن آشنا شوند و فرصتی برای مقایسه پیدا کنند. همچنین برخی اشعارش نیز در چند نشریه در تهران منتشر شده است. در چندین کنگره و همایش در تهران، تبریز، اصفهان و شیراز شرکت کرده و به قول خودش این «شهرهای عزیز» را دوست داشته است.
طالب آذرخش سابقه حضور در محافل ادبی بسیاری در ایران را دارد و کتاب شعر را بهترین سوغات از ایران میداند. آذرخش درباره سابقه حضورش در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران گفت: خوشبختانه تجربه حضور در نمایشگاه کتاب تهران را دارم که برایم بسیار جالب بود. همچنین در چندین محفل فرهنگی از جمله محفل جشنواره فضولی نیز شرکت داشتهام.
وی افزود: نمایشگاه کتاب تهران یک بازار بزرگ کتاب است. یکباری که حضور داشتم از صبح تا عصر نتوانستیم حتی نصف نمایشگاه را هم ببینیم. من از حضور در این نمایشگاه که به عنوان یک فروشگاه بزرگ کتاب به نظر میرسد بسیار شاد و مسرور شدم. کتابهای جالبی در این نمایشگاه دیدم.
آذرخش ادامه داد: در نمایشگاه کتاب تهران، کتابهای ادبیات کلاسیک را که سالها آرزوی دستیابی و مطالعهشان را داشتم پیدا کردم. با ناشران گوناگونی که آثار شعرای بزرگ مثل حافظ، سعدی، فردوسی و ...را منتشر کردهاند، گفتوگو کردم. وقتی هم که به تاجیکستان بازگشتم کتابهای جیبی این شاعران را به عنوان سوغات برای دوستانم آوردم.
این شاعر فارسیسرا در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به این نکته که به ادبیات معاصر ایران بسیار علاقهمند است، گفت: نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، محل آشنایی من با آثار معاصر ادبیات ایران بود. من عاشق شعر و خصوصا شعر عالمگیر ایران هستم. با شعر معاصر ایران هم آشنایی دارم. آثار شاعرانی همچون شهریار، سهراب سپهری، فروغ فرخزاد، نادر نادرپور، هوشنگ ابتهاج (ه. ا. سایه)، شاملو و ... در تاجیکستان شناخته شده است. از اینکه در نمایشگاه کتاب تهران بدون واسطه و به راحتی به این کتابها دسترسی داشتم موجب خشنودیام بود.
آذرخش همچنین با اشاره به این نکته که گویش تاجیکستانیها و ایرانیها باهم تفاوتی ندارد، ادامه داد: ما یک زبان داریم. شعر معاصر ایران و شعر معاصر تاجیکستان یک زبان دارد که همان زبان رودکی، خیام و حکیم فردوسی است. ما همان چیزی را که شما میخوانید، میخوانیم. البته در حوزه شعر معاصر ایران شعرهایی هم هست که به لهجه تهرانی یا شیوههای متفاوت است. اما همه اینها به زبان فردوسی و حافظ است. ما امروز شعری که در شاهنامه میخوانیم در شعر معاصر تاجیک هم میبینیم.
وی اضافه کرد: وقتی از ادبیات ایران حرف میزنیم، تفاوتی بین ایران و تاجیکستان نمیبینیم. فقط یک ادبیات فارسی در میان است. حتی ادبیات معاصر ایران هم در تاجیکستان شناخته شده است. بسیاری از آثار رماننویسان معاصر در تاجیکستان منتشر شده است. اما در تاجیکستان شاعران ایرانی بیشتر مورد اقبال عموم قرار گرفتهاند. من در اخبار دیده بودم که یکی از کتابهای فاضل نظری در یک فروشگاه در تهران، فروش چند هزار جلدی داشته است. این کتاب در تاجیکستان هم به زبان سیریلیک برگردانده شده است و غزلهای او علاقمندان خاص خودش را دارد. من سردبیر مجله «پیام سغد» در تاجیکستان هستم. ما در هر شماره از مجله شعری از همزبانان ایرانی یا افغانستانی را چاپ میکنیم. من تاکید میکنم که شعر همزبان خود را منتشر میکنیم نه شعر ادبیات ایران یا افغانستان را.
آذرخش در بخش دیگری از این گفتوگو به نقش نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران در بهبود دیپلماسی فرهنگی میان دو کشور ایران و تاجیکستان اشاره کرد و ادامه داد: خیلی خوب میشد اگر نمایشگاهی مانند نمایشگاه کتاب تهران در کشورهای فارسیزبان یعنی افغانستان و تاجیکستان هم میداشتیم. چون در افغانستان و تاجیکستان نمایشگاههای صنعتی و اقتصادی مشترک و غیرمشترک بسیاری برگزار میشود، اما نمایشگاه کتاب نداریم. نکته دیگر این است که خیلی خوب میشد اگر در نمایشگاه کتاب تهران مکان معینی وجود داشت تا خوانندگان با ادیبان، نویسندگان و ناشران گفتوگو و دیدار داشته باشند. من خیلی علاقهمندم که آثار شاعران تاجیکستانی در نمایشگاه کتاب تهران معرفی شود و در معرض دید و خرید عموم قرار گیرد. ما میتوانیم کتابهایی منتشر کنیم که یک طرف آن خط فارسی و طرف دیگر آن خط سیریلیک باشد. این موضوع به آموزش زبان فارسی کمک خواهد کرد چون تاجیکستانیها حتما باید خط فارسی را یاد بگیرند. آشنایی با خط فارسی باعث میشود که از گذشته خود آگاه شوند و آینده خود را ببینند. البته اگر خوانندگان ایرانی هم با خط سیریلیک آشنا شوند خیلی خوب میشود.
وی در پایان در پاسخ به این سوال که «چرا با وجود پیوندهای فرهنگی و زبان مشترک میان ایران و تاجیکستان، ارتباطات فرهنگی محدودی میان دو کشور وجود دارد؟» گفت: فکر میکنم سرحدات و مرزهای جغرافیایی دلیل این موضوع باشد. اخیرا قابلیتی ایجاد شد و در فضای مجازی صفحاتی پدید آمد که خوانندگان، ادیبان و شاعران ایرانی و تاجیکی با یکدیگر در تعامل باشند و مثلا یک شاعر تاجیکستانی بتواند با خواننده ایرانی طرف گفتوگو قرار گیرد. چون تاجیکستانیها هم به زبان فارسی سخن میگویند. فقط لازم است که با زبان فارسی آشنایی داشته باشند تا بتوانند از آثار شاعران ایرانی استفاده کنند. اگر رفتوآمد این محافل ادبی بیشتر شود شاهد نتایج بهتری هم خواهیم بود. همچنین ارسال کتابهای تاجیکستانی به ایران و بالعکس میتواند عامل مهمی برای تقویت این پیوندها باشد.
سیوپنجمین دوره نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران با شعار «بخوانیم و بسازیم» از ۱۹ تا ۲۹ اردیبهشت (۱۴۰۳) در محل مصلی امام خمینی(ره) به شکل حضوری برگزار میشود.
۲۲۰۵۷
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1900156