Web Analytics Made Easy - Statcounter

«مغز ما»

(چگونه از مغز خود بهتر استفاده کنیم)

نویسنده: ماتیو مک دونالد

مترجم: محمدرضا باطنی

ناشر: فرهنگ معاصر، چاپ اول 1397

424 صفحه، 48000 تومان

 

***

 

کتاب‌ها خیلی خیلی زیاد هستند و روزبه‌روز هم بیشتر می‌شوند. این درست. خب؟ این فراوانی باعث می‌شود افرادی که ولع کتاب دارند، بیشتر کتاب‌ها را نصفه‌نیمه مطالعه کنند تا به کتاب‌های دیگر هم برسند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

آدم هول و حرص و ولع دارد که سراغ کتاب‌های دیگر هم برود. از هر کدام گازی می‌گیرند و آن را نیم‌خوانده کنار می‌گذارند. کتاب بعدی همین‌طور و... . البته همه‌اش نیز تقصیر میل و اشتهای خوانندگان نیست. کتاب‌ها به‌صورت همه‌جانبه‌ای جذاب نیستند تا خواننده خود را مثل آهن‌ربا جذب و میخ‌کوب کنند. این وضعیت نامطلوب بی‌علت هم نیست؛ زیرا شکاف بزرگی میان آثار علمی و کتاب‌های مربوط به چگونه زیستن وجود دارد. آثار علمی صرفا داده‌ها، نظریات و نتایج علمی جدید را گزارش می‌کنند، بدون این‌که پیامدهای آن را برای زندگی بشر نشان دهند. از آن طرف، کتاب‌های مربوط به چگونه زیستن انواع روش‌های جذاب و جدید زندگی کردن را معرفی می‌کنند، بدون اینکه دلایل و پشتوانه‌های علمی معتبری داشته باشند. نتیجه؟ آثار عامه‌پسندی بی‌مایه و آثار پرمایه‌ای بدون مخاطب.

علی‌رغم فراگیری چنین شرایطی، در این میان معدود آثاری هست که تلاش می‌کنند بر این شکاف پل بزنند و خلا موجود را پر کنند. گاهی از میان آنها کتابی به‌دست انسان می‌افتد که این شلوغی و آشفتگی را برای مدتی خاموش می‌کند و خواننده را رام و آرام می‌سازد. خواننده به همان یک کتاب می‌چسبد و اصلا برای تمام کردنش عجله‌ای ندارد. آهسته مطالعه می‌کند و از هر صفحه‌ای حظ خود را می‌برد و حتی گاهی آرزو می‌کند که ای کاش کتاب هرگز تمام نشود. مگر خواننده از کتاب چه می‌خواهد جز دانش مفید و لذت؟ وقتی هر دوی اینها در کتابی جمع باشد، دیگر چه عجله یا اصلا انگیزه‌ای برای رفتن به سراغ دیگر کتاب‌ها می‌ماند. این کتاب به همین خوبی است.

هدف اصلی این کتاب علمی بهبود زندگی ماست از طریق شناخت سازوکارهای مغزمان. به همین دلیل، به معرفی اموری از مغز اکتفا شده که در این زمینه موثر هستند و نه همه چیز. جنبه فیزیکالیستی و سخت‌افزاری مغز نیز به صورت حداقلی تصویر شده و بیشتر مباحث متمرکز بر جنبه نرم‌افزاری مغز است. از این نظر مباحث کتاب همه‌جانبه است.

فرض کنید به کسی بگویند که بهترین تلفن همراه را با پیشرفته‌ترین نرم‌افزارهای حال حاضر جهان طراحی کند. بعد او برود چرتی بزند و کارش را فراموش کند. پس از صد هزار سال از خواب بپرد و آن دستگاه را به همان صورت که قبلا از او خواسته شده بود، بسازد. بله، آن را ابداع کرده، اما کارایی‌اش در آن زمان دیگر همانند گذشته نخواهد بود. مغز ما نیز همین‌طور است؛ یعنی چیزی است که در صد هزار سال گذشته کارایی فوق‌العاده‌ای داشته، اما امروزه چیزی تاریخ مصرف گذشته است. این هم از عجائب است که چگونه این مغز قدیمی توانسته با این شرایط زندگی مدرن سازگار شود. سامانه‌ای که برای زندگی در جنگل و فرار از دایناسورها شکل گرفته، چگونه ما را در آپارتمان‌ها و پاساژها و بازارها هدایت می‌کند؟ در این‌جا مسئله این است که با این مغز کهنه چگونه می‌توان امروزه زندگی کرد؟ از این بیشتر، چگونه می‌توان زندگی خوب و بهتری داشت؟

مغز مرکز فرماندهی بدن ماست. همه کارها و فعالیت‌های طبیعی و غیراختیاری ما توسط مغز هدایت و انجام می‌شود. اما کارها و تصمیم‌های به‌ظاهر اختیاری و آزادانه ما هم وابسته به مغز است. از این روی، آشنایی با مغز، شناخت خودمان و دانستن سامانه اصلی زندگی ماست. بسیار جالب است بدانیم که با شناختی که از مغز به‌دست می‌آوریم، می‌توانیم حتی این‌گونه مسائل مهم زندگی را هم تا حدی حل کنیم: «چگونه بفهمیم طرف مقابل همسر مناسبی برای ما خواهد بود؟»، «چرا درباره دیگران غالبا پیش‌داوری‌های منفی داریم؟»

علل بسیاری از اختلالات در زندگی هم نشان داده می‌شود و معلوم می‌شود که ریشه زیستی دارند. از همه مهمتر این‌که مغز ما در صدهزار سال گذشته تغییر چندانی نکرده و آنچه امروزه در جمجمه‌های قرار دارد، در اصل برای وضعیت زندگی انسان آن دوران ایدئال بود. اما مغز ما هنوز برای زندگی فعلی و به‌ویژه مدرن کاملا سازگار نشده است. به همین علت در مواجهه با بسیاری از رویدادها همان واکنشی را نشان می‌دهد که مناسب با زندگی گذشته هزار قرن پیش است. علاوه بر این، مشکل دیگری هم هست. اینک معلوم شده که سلول‌های مغزی نه زیاد می‌شوند و نه تغییر می‌کنند. حال با توجه به این وضعیت، اساسا آشنایی با سازوکارهای مغز چه فایده‌ای برای زندگی دارد جز فهمیدن محدودیت‌ها و ناتوانی‌های ذاتی خودمان و در نهایت ناامید شدن. خیر، نباید ناامید شد؛ زیرا چیزهایی وجود دارد که هنوز هم جایی برای امیدواری باق می‌گذارند.

نکته کلیدی برای پاسخ این است که این فرآیندهای نرم‌افزاری اموری ثابت و ساکن نیستند، بلکه امکان تغییر و بهبود و حتی ارتقاء آنها وجود دارد. برای مثال اگرچه تعداد نورون‌ها ثابت است، اما ساختارهای پیوندهای نورونی در مغز قابلیت تغییر دارد و اگر بدانیم آنها را چگونه تغییر دهیم، می‌توانیم کارکرد مغز خود را بهبود بخشیم و از این طریق زندگی خود را بهتر کنیم. نویسنده برای هر حوزه خاص زندگی، روش‌های متعددی را برای چنین تغییراتی معرفی می‌کند. البته در این کتاب فقط به جنبه‌های مادی و فیزیکی زندگی مثل خواب و خوراک و نوشاک توجه نشده، بلکه ابعاد غیرمادی و غیرفیزیکی زندگی نیز کاملا مورد توجه هستند. خرد، هوش، عشق، روابط انسانی و... به همان میزان و حتی بیشتر بررسی شده‌اند. این موارد را هم بیفزایید: آزمون‌هایی برای فهم شخصیت‌مان، معماهایی برای فهم بهتر سازوکار فعلی مغزمان، توصیه‌هایی برای جوانان، راه‌کارهایی برای پیران، چگونه بخوابیم، از حافظه خود چگونه بهره‌برداری کنیم و ده‌ها نکته کلی و جزیی دیگر. علی‌رغم این‌که همه این مباحث به صورت علمی و مستند هستند، اما در عین حال بسیار شیرین و جذاب ارائه شده‌اند. خواندن آنها نیز با هیچ دشواری خاصی همراه نیست و برای عموم علاقمندان قابل توصیه است. این هم اثر فوق‌العاده خوب دیگری از یک ناشر خوب.

نشر فرهنگ معاصر به‌طور تخصصی هدف خود را تهیه و نشر فرهنگ‌های گوناگون در زمینه‌های مختلف دانش قرار داده است. این کار را هم در بالاترین سطح استانداردها انجام می‌دهد. اما در کنار این کار، کتاب‌هایی را نیز منتشر کرده که از نوع فرهنگ نیستند. واضح است که ناشر برای حفظ اعتبار خود کتاب‌هایی را برمی‌گزیند که از وثاقت محتوایی و ارزش معرفتی بالایی برخوردار باشند. این کتاب نیز چنین است. در باب ترجمه آن نیز هرگونه اظهارنظری بی‌مورد است. کتابی که مترجم آن استاد دکتر محمدرضا باطنی باشد، برای نشان دادن کیفیت ترجمه‌اش، علاوه بر ذکر نام مترجم، نیاز به هیچ توضیح اضافه‌ای ندارد.

در پایان برای این‌که خوانندگان دست‌خالی نروند، نکته کوچکی را از کتاب نقل می‌کنیم:

«یک راه دیگر که می‌تواند در یادآوری به ما کمک کند این است که تخیل خود را به‌کار اندازیم و اقلام فهرست خرید را به‌صورت داستانی به‌هم ببافیم. برای این کار باید از تصویرهای ذهنی روشن استفاده کنیم و داستانی خلق کنیم که آن‌قدر عجیب و غریب و مضحک باشد که مغز را مجبور کند اتصالات نورونی تازه ایجاد کند».

برای این مطلب مثال ذکر می‌شود، همان‌گونه که همه مباحث با مثال‌های زنده و روشن همراه است تا فهم مطالب بهتر و جذاب‌تر شود.

*دکترای فلسفه

منبع: الف

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۹۹۲۷۱۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

پیشنهاد مترجم پیشکسوت برای نوروز 1403

مشهری آنلاین- فرشاد شیرزادی: کوثری در طول سال‌ها فعالیت فرهنگی‌اش در حوزه ترجمه، بیش از 50 عنوان کتاب ترجمه کرده که با این آثار ادبیات فارسی را با برگردان‌هایش غنا بخشیده است. درباره اینکه او در ایام نوروز چه کتاب‌هایی را به مخاطبان پیشنهاد می‌کند با او گپ و گفتی کوتاه زدیم که در پی می‌آید.

در ایام نوروز امسال از میان کتاب‌های خودتان خواندن چه آثاری را به مخاطبان پیشنهاد می‌کنید؟

البته این موضوع بیشتر به سلیقه و ذائقه مخاطب بستگی دارد. از نظر خودم به شخصه هر کتابی که ترجمه کرده‌ام، کتاب‌های درخشانی بوده است، وگرنه دست به ترجمه‌شان نمی‌زدم. فکر می‌کنم اگر کسی به ادبیات کلاسیک قدیم علاقه دارد، یا «آئوریپیدس» یا «آسمودئوس» را بخواند.

از میان آثار امریکای لاتین چه آثاری را پیشنهاد می‌کنید؟ چون خود شما سرآمد مترجمان این حوزه در ایران هستید و در حوزه ادبیات امریکای لاتین تخصص ویژه‌ای دارید.

به گمانم «جنگ آخر الزمان» یا «گفت‌وگو در کاتدرال» هر دو اثر ماریو بارگاس یوسا را بخوانند. «جنگ آخر الزمان» با توجه کتاب قطوری است، برای مطالعه در نوروز مناسب است. اگر وقت بگذارید این دو کتاب را می‌توانید در نوروز به پایان ببرید.

نوروز مشهد هستید؟

بله. سعی می‌کنم که در خانه بمانم و بخوانم و ترجمه کنم.

پیشنهادتان برای سفر به مخاطبان آثارتان و مردم ایران چیست؟

باور کنید چند سال پیش به شیراز رفتم و با وجود اینکه در خانه یکی از دوستانم سکونت داشتم، خرجمان سر به فلک کشید. به گمانم بسیاری از مردم در این شرایط سخت اقتصادی نمی‌توانند به مسافرت بروند و خانه‌نشینی را برمی‌گزینند. اما در عین حال آزادند، هر جا که دوست دارند بروند. قیمت هتل‌ها به قدری سر به فلک نهاده که برخی از مردم قید مسافرت نوروزی را هم می‌زنند. البته من توصیه می‌کنم که با توجه به درآمدشان هر جا که می‌توانند بروند.

چه آرزویی برای مردم ایران در سال جدید دارید؟

همان آرزویی که از سال‌ها پیش داشتم. آرامش و رفاه. این آرزو را به گمانم که نه تنها من بلکه بسیاری از مردم هم دارند و در این مورد خاص مثل دیگر مردم فکر می‌کنم.

عبدالله کوثری (زاده ۲۲ آبان ۱۳۲۵ در همدان) شاعر، مترجم، ویراستار، سال‌هاست که در مشهد سکونت دارد. او چند دوره داور جوایز ادبی بنیاد هوشنگ گلشیری، ابوالحسن نجفی و کتاب سال جمهوری اسلامی ایران شد. کوثری که از نسل سوم مترجمان معاصر ایران محسوب می‌شود و تاکنون چندین بار برنده جایزه کتاب سال ایران شده است و نامش بدل به برند. در نظرسنجی «مترجم محبوب من» در ۱۸ آبان ۱۳۹۷ در بخش مترجمان بالای ۵۰ سال کوثری به‌عنوان محبوب‌ترین مترجم از نظر مخاطبان شناخته شد.

کد خبر 837990 برچسب‌ها قصه (داستان) گویی کتاب - نویسندگان و پدید آورندگان داستان و داستان‌ نویسی کتاب - داستان و رمان ترجمه

دیگر خبرها

  • چند کتاب تازه‌ منتشر شد
  • انتشار «فرزندان آفتاب و باد» و «در آفاق شعر کهن»
  • گفتگوی جنجالی و پرحاشیه ماسک/ از مصرف کتامین تا دیدار با دونالد ترامپ
  • پیشنهاد مترجم پیشکسوت برای نوروز ۱۴۰۳
  • پیشنهاد مترجم پیشکسوت برای نوروز 1403
  • آپارتمان های مدرن چه امکاناتی دارند؟
  • ترجمه استراتژی‌های شخصی به عمل
  • متن و ترجمه جز سوم قرآن کریم + دانلود صوت
  • کتاب‌هایی از برنده بوکر عربی در ایران
  • موسیقی کم‌مایه محصول جامعه معاصر ایران