Web Analytics Made Easy - Statcounter

به احتمال زیاد نیکی هیلی به دلیل افزایش نقش بولتون و پمپئو از مقام خود کناره‌گیری کرده است. پمپئو تاکید کرده که می‌خواهد همانند سنت سیاسی گذشته امریکا وزیر امور خارجه نقش قدرتمندی داشته باشد. بولتون نیز با هیلی دچار اختلاف‌نظرهایی شده بود. هیلی می‌دید که دیگر ستاره کابینه ترامپ نیست و نمی‌تواند باشد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

احتمال آن نیز وجود دارد که اختلافات میان ترامپ و نیکی هیلی بالا گرفته بوده باشد. آفتاب‌‌نیوز : سرویس بین الملل- همزمان با اعلام خبر پذیرش استعفای "نیکی هیلی" سفیر امریکا در سازمان ملل متحد از سوی ترامپ، رییس جمهوری آن کشور، بازار گمانه‌زنی در رسانه‌ها و مطبوعات امریکا درباره علت این استعفا داغ شده است. 
به گزارش آفتاب‎نیوز؛ شبکه خبری "سی ان ان" سه گمانه احتمالی را درباره علت اصلی استعفای نیکی هیلی مطرح کرده است: 

1-او با فشار پمپئو و بولتون مجبور به استعفا شد 
تردیدی نیست که مشاور امنیت ملی امریکا یعنی جان بولتون و مایک پمپئو وزیر امور خارجه کابینه ترامپ افرادی تندرو در عرصه سیاست خارجی هستند و علیرغم آنکه طنین صدای هیلی در سازمان ملل متحد سرسختانه و خشن بود واقعیت آن است که او در مقایسه با بولتون و پمپئو فردی میانه‌روتر بود و در خط جناح اصلی حزب جمهوریخواه حرکت می‌کرد. علیرغم آنکه بدون هیچ تردیدی در سال نخست ریاست‌جمهوری ترامپ، هیلی ستاره جمع اطرافیان ترامپ بود با این حال، او با ترامپ چندین‌بار بر سر مسائلی به خصوص موضوع روسیه دچار اختلاف‌نظر شده بود. او در مصاحبه‌ای تلویزیونی در ماه آوریل گذشته گفته بود که آمریکا تحریم‌های تازه‌ای را علیه روسیه وضع خواهد کرد. این در حالیست که ترامپ تاکید کرد که امریکا تحریم تازه‌ای را علیه روسیه اعمال نمی‌کند. ترامپ گفت که اظهارات هیلی ناشی از سردرگمی لحظه‌ای بوده است. هیلی اما به سرعت پاسخ داد و گفت که او حواس‌اش بوده که چه گفته است. در چنین شرایطی هیلی پیش از آنکه اخراج شود خود از مقام‌اش استعفا داد. 
2-او نیاز به پول بیشتری دارد 
هیلی مدت زیاد را در مناصب دولتی بوده است. پیش از آنکه فرماندار شود (در سال 2010 میلادی) او شش سال عضو مجلس نمایندگان امریکا بود. این‌ها شغل‌های پرسود و درآمدزایی نیستند. او در سال 2015 میلادی، یک سال پیش از آن که به خدمت دولت ترامپ در آید به همراه همسرش درآمد سالانه‌ای تنها 170 هزار دلاری داشت. در سال 2014 میلادی، این درآمد تنها به 190 هزار دلار نزدیک شده بود. در سال 2013 میلادی، هیلی و همسرش مایکل، طبق گزارش‌ها 270 هزار دلار درآمد داشتند. طبق گزارش سال 2018 میلادی، هیلی بدهی‌های زیادی داشته است؛ از جمله بدهی 25 تا 65 هزار دلاری برای کارت‌های اعتباری، بدهی برای وام مسکن بیش از یک میلیون دلار و بدهی‌های مشابه. یک فرزند کوچک و فرزند دیگری که در کالج مشغول تحصیل هستند احتمالا سبب شده تا هیلی نیازمند کسب درآمد بیشتری باشد. او می‌تواند پول بیشتری را در بخش خصوصی کسب کند. 
3-او می‌خواهد برای نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری بعدی آماده شود 
شکی نیست که هیلی در برخی مواقع چشم به کسب مقام ریاست جمهوری و سکانداری کاخ سفید دوخته است. احتمال آن وجود دارد که او بخواهد در سال 2020 میلادی ترامپ را به چالش بکشد. لبخندنزدن‌های زیاد هیلی در روز سه‌شنبه نشان داد که ممکن است او بخواهد در برابر ترامپ در دور بعدی انتخابات ریاست جمهوری در سال 2020 بایستد. او می‌تواند از مزایای خود استفاده کند. او یکی از محبوب‌ترین چهره‌ها در بین جمهوریخواهان است. برخی اما می‌گویند هیچ‌کس نمی‌تواند ترامپ را در انتخابات شکست دهد. با این حال، این به معنای پایان کار هیلی نیست. او می‌تواند بار دیگر در سال 2024 میلادی نامزد جمهوریخواهان شود. این احتمال نیز وجود دارد که او جایگزین مایک پنس معاون کنونی رییس جمهوری امریکا در دور بعدی شود. 

جانشین هیلی چه کسی خواهد بود؟
روزنامه "نیویورک تایمز" با اشاره به نامزد احتمالی جایگزینی مقام "نیکی هیلی" می‌نویسد: "احتمال آن وجود دارد که جانشین هیلی، دینا پاول معاون سابق امنیت ملی باشد. برخی نیز می‌گویند که احتمال انتصاب ایوانکا ترامپ دختر رییس جمهوری امریکا وجود دارد. گزنیه احتمالی دیگر ریچارد گرنل سفیر امریکا در آلمان است. او زمانی به عنوان سخنگوی جان بولتون فعالیت کرده بود؛ زمانی که او سفیر امریکا در سازمان ملل در دولت بوش بود". 
"نیویورک تایمز" می‌نویسد به احتمال زیاد نیکی هیلی به دلیل افزایش نقش بولتون و پمپئو از مقام خود کناره‌گیری کرده است. پمپئو تاکید کرده که می‌خواهد همانند سنت سیاسی گذشته امریکا وزیر امور خارجه نقش قدرتمندی داشته باشد. بولتون نیز با هیلی دچار اختلاف‌نظرهایی شده بود. هیلی می‌دید که دیگر ستاره کابینه ترامپ نیست و نمی‌تواند باشد. احتمال آن نیز وجود دارد که اختلافات میان ترامپ و نیکی هیلی بالا گرفته بوده باشد. ماه گذشته در یادداشتی یکی از مقام‌های ناشناس دولت ترامپ نوشته بود که افرادی در درون کابینه ترامپ با بسیاری از تصمیمات او مخالفت می‌کنند. هیلی خود نیز گفته بود که در همه چیز با ترامپ موافق نیست. او گفته بود زمانی که اختلاف‌نظری وجود دارد او راه درست را انتخاب می‌کند. تلفنی با ترامپ تماس می‌گیرد یا شخصا به دیدار او می‌رود. او همچنین گفته بود زنانی که نسبت به رفتار ترامپ و یا سوء‌رفتار جنسی او گلایه و شکایتی دارند حق دارند آزادانه حرف‌های‌شان را بیان کنند. این در حالیست که ترامپ شخصا این اتهامات را کذب خوانده بود. کاخ سفید همچنین مخالف نظر هیلی در مورد تحریم روسیه به دلیل نقش آن کشور در سوریه بود. همچنین، هیلی در مورد برگزاری جلسه با موضوع ایران در سازمان ملل متحد گویا با بولتون دچار اختلاف‌نظر شده بود به خصوص پس از اعتراض اروپایی‌ها نسبت به خروج امریکا از برجام. از همین رو بود که عنوان و موضوع جلسه به مقابله با تسلیحات کشتار جمعی تغییر یافت". 
هدف هیلی از استعفا چه بود؟
نشریه "نیویورکر" نیز در مطلبی تحت عنوان "واقعا چرا هیلی استعفا داد"؟ با گمانه زنی در این‌باره می‌نویسد: "هیلی یک سیاستمدار است و مانند یک سیاستمدار رفتار می‌کند. او هدفی در ذهن دارد که ما نمی‌دانیم چیست". آیا نیکی هیلی می‌خواهد نازمد انتخابات ریاست جمهوری 2020 شود یا آنکه می‌خواهد به لیندسی گراهام سنا تبدیل شود و صاحب نفوذ بیشتر در میان سناتورها شود و یا دلایل دیگری پشت تصمیم او برای استعفا از نمایندگی امریکا در سازمان ملل متحد بوده‌اند؟ یک نکته را پیش از قضاوت باید در ذهن داشته باشید. هیلی پیش از هر چیز یک سیاستمدار است. او فرماندار پیشین کارولینای جنوبی بوده است. او مانند یک سیاستمدار رفتار می‌کند. او چیزی در سر دارد اما بعدا مشخص می‌شود که چیست. دوم آنکه احتمال آن زیاد است که جارد کوشنر و ایوانکا ترامپ در پشت‌پرده هیلی را مجبور به استعفا کرده باشند. هیلی خود گفته بود که آنان مغز متفکر در دفتر ترامپ هستند. آیا این یک پیام بود که آنان باعث کناره‌گیری او شده‌اند؟ نکته سوم آن که زمان اعلام این خبر مهم است. این خبر درست پس از پرونده کاوانا و جنجال درباره حضور او در دیوان عالی امریکا اعلام شد. هیلی به شدت محاسبه‌گر است. شاید در محاسبات سیاسی او پرونده کاوانا نیز نقش داشته است. آیا دیگر دلیلی برای حضور یک زن در تیم امنیت ملی کابینه ترامپ وجود نداشته است"؟
کد خبر: ۵۵۰۲۱۴ تاریخ انتشار: ۱۸ مهر ۱۳۹۷ - ۱۴:۳۲

منبع: آفتاب

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۰۰۶۱۲۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ایران؛ بازدارندگی منطقی/کوچه زیباکلام هنوز تیر چراغ برق دارد؟! /جنگ روانی اسرائیل

 

به گزارش «تابناک» روزنامه‌های امروز یکشنبه ۲ اردیبهشت ماه درحالی چاپ و منتشر شد که اسراییل به دنبال احیای اعتبار از دست رفته؟، افزایش تحرکات اردوغان هم‌زمان با بازنگری قطر در نقش میانجی میان اسرائیل و حماس، گیرپاچ گرانی خودرو در سراشیبی بنزین ارزان! و بایدن به دنبال احیای برجام! در صفحات نخست روزنامه‌های امروز برجسته شده است.

در ادامه تعدادی از یادداشت‌ها و سرمقاله‌های منتشره در روزنامه‌های امروز را مرور می‌کنیم: 

جنگ روانی اسرائیل


حسن هانی‌زاده کارشناس مسائل خاورمیانه طی یادداشتی در شماره امروز آرمان ملی نوشت: رژیم صهیونیستی جنگ روانی را با هدف بازسازی جایگاه خود علیه ایران آغاز کرده و با توجه به اینکه عملیات وعده صادق یک عملیات تنبیهی مهمی بود رژیم صهیونیستی با شکست نظامی و اطلاعاتی بزرگی مواجه شد و بخشی از بدنه ارتش رژیم صهیونیستی به خاطر عملیات وعده صادق فلج شد؛ لذا کابینه نتانیاهو و هم فرماندهان نظامی به این نتیجه رسیدند که برای جبران شکست خود در جنگ غزه و همچنین عملیات وعده صادق یک سری جنگ روانی برای ایجاد آشفتگی داخلی در ایران انجام بدهند. در جریان حمله اخیر که در واقع ریز پرنده‌هایی وارد فضای هوایی ایران شدند و پدافند هوایی هم در تعقیب و سرنگونی آن‌ها نقش داشته رژیم صهیونیستی اعلام کرده با توجه به اینکه توانایی لازم را برای حمله به تاسیسات هسته‌ای ایران دارد لذا این عملیات را به عنوان عملیات پیشینی و مقدمه برای حمله به ایران انجام دادند در حالی که هیچ گونه عملیات نظامی علیه ایران صورت نگرفته است. حتی در درون صهیونیست‌ها نیز اختلاف نظر‌ها وجود دارد. اخیرا هم ایهود باراک، نخست وزیر سابق رژیم صهیونیستی با تمسخر رفتار‌های غیرمنطقی و ماجراجویانه نتانیاهو اعلام کرد که او با ایجاد درگیری در منطقه و کشاندن پای قدرت‌های بزرگ به یک درگیری منطقه‌ای قصد دارد جهان را به آخرالزمان تبدیل کند. در عین حال نیز به اهداف خود در جریان نبرد ۶ ماهه در غزه دست پیدا کند. انتقادات تمسخرآمیز رهبران رژیم صهیونیستی نسبت به نتانیاهو افزایش پیدا کرده است، زیرا در ابتدای امر و در بامداد دیروز مقامات رژیم صهیونیستی مدعی شدند که به تاسیسات هسته‌ای ایران در اصفهان حمله کردند در حالی که این اتفاق درست نبود و صرفا یکسری ریزپرنده‌ای بودند که به صورت مشکوک وارد فضای هوایی اصفهان شدند و هیچگونه اتفاق قابل قبولی رخ نداد؛ لذا این صرفا یک جنگ روانی است که صهیونیست‌ها به راه انداخته‌اند تا مردم ایران دچار آشفتگی روانی شوند؛ لذا اگر هم رژیم صهیونیستی بخواهد به ایران حمله کند در واقع ایران اقدام استراتژیک خود را برای حمله کردن به تمام تاسیسات رژیم صهیونیستی انجام خواهد داد و ایران گزینه‌های نظامی را علیه اسرائیل در دستور کار و روی میز قرار داده و اگر نتانیاهو بخواهد دست به ماجراجویی بزند طبیعتا ایران پاسخ کوبنده‌تری نسبت به عملیات وعده صادق به اسرائیل خواهد داد. 
رژیم صهیونیستی به لحاظ جغرافیایی بسیار محدود است و اینکه تمام تاسیسات استراتژیک از جمله تاسیسات آب شیرین‌کن در حیفا و فرودگاه‌های نظامی و همچنین تاسیسات هسته‌ای از یک جغرافیای مشخصی ضریب آسیب پذیری اسرائیل را افزایش داده است. به ویژه اینکه نیروگاه دیمونا که زمانی نماد قدرت هسته‌ای رژیم صهیونیستی بوده الان به پاشنه آشیل این رژیم تبدیل شده است. زیرا هرگونه حمله به تاسیسات نیروگاه دیمونا در صحرای نقب به یک فاجعه منجر خواهد شد و تلاش اسرائیل این است که به صورت مستقیم با ایران درگیر نشود.

 

 

 


ایران؛ بازدارندگی منطقی


علی آهنگر طی یادداشتی در شماره امروز اعتماد با عنوان ایران؛ بازدارندگی منطقی نوشت: فارین پالسی نشریه‌ای بین‌المللی است که از سال ۱۹۷۰ در زمینه سیاست خارجی مطالبی می‌نویسد که مورد توجه محافل علمی و مکاتب فکری در سرتاسر جهان قرار می‌گیرد. وبگاه اینترنتی این مجله که در واشنگتن منتشر می‌شود، در روز سه‌شنبه ۲۸ فروردین مقاله‌ای متفاوت به قلم استفان والت در مورد اقدام نظامی ایران در حمله موشکی و پهپادی به اسراییل با هدف بازیابی بازدارندگی، درج کرده است.


استفان والت بدون شک مشهورترین استاد روابط بین‌الملل در دانشگاه هاروارد امریکا است. آنچه او در این مقاله می‌نویسد، برخلاف جریان یک‌سویه تبلیغات رسانه‌ای حاکم در دنیای غرب است.


او در سرآغاز نوشتارش می‌گوید حمایت عمومی ایران از حماس بر اساس حقوق بین‌الملل مشروع است: طبق کنوانسیون ژنو، جمعیتی که تحت «اشغال متخاصم» زندگی می‌کنند حق مقاومت در برابر نیروی اشغالگر را دارند. با توجه به اینکه اسراییل بخش‌های زیادی از کرانه باختری را به کنترل خود درآورده و بیت‌المقدس را از سال ۱۹۶۷ با بیش از ۷۰۰ هزار شهرک‌نشین اشغال نموده و هزاران فلسطینی را در این روند کشته است، شکی نیست که این یک «اشغال متخاصم» است. به همین علت، مقاومت حماس و سایر گروه‌های فلسطینی در برابر اشغالگری مشروع است و کمک به مردم تحت محاصره در ایستادگی و مقاومت لزوما اشتباه نیست. 


در بخش دوم مقاله، استفان والت به اقدام نظامی ایران در نیمه شب و بامداد روز یکشنبه ۲۶ فروردین می‌پردازد و تصریح می‌کند پاسخ ایران به بمباران کنسولگری خود از سوی اسراییل عملی منطقی است. او می‌نویسد: تصمیم ایران برای انتقام پس از بمباران کنسولگری کشورش در دمشق و به شهادت رساندن دو فرمانده ایرانی، نشانی از تجاوز ذاتی ندارد، بلکه یک دفاع مشروع است. به ویژه با توجه به اینکه تهران بار‌ها اعلام کرده است که هیچ نقشی در حمله ۷ اکتبر حماس نداشته است. در واقع، انتقام ایران در سطحی انجام شد که به اسراییل هشدار دهد و موجب بازدارندگی شود. روشن است که تهران نمی‌خواهد تشدید بیشتری ایجاد کند. ایران صرفا تلاش می‌کند بازدارندگی را بازیابی کند.


استاد ممتاز روابط بین‌الملل دانشگاه هاروارد در بخش دیگر مقاله اذعان می‌کند: مسوولیت آنچه در حال وقوع است، بیشتر از آنکه بر عهده تهران باشد، بر عهده واشنگتن است. به این دلیل که ایالات متحده سالانه میلیارد‌ها دلار تجهیزات نظامی پیشرفته را به اسراییل ارایه می‌دهد و با تضمین‌های مکرر مبنی بر اینکه حمایت ایالات متحده بدون قید و شرط است، حمایت بی‌چون‌و چرای خود را به این رژیم اشغالگر تقدیم می‌کند.


استاد سرشناس روابط بین‌الملل ادامه می‌دهد: کشور‌های دارای حمایت بی‌چون و چرا تمایل دارند از آن سوءاستفاده کنند و اسراییل نیز از این قاعده مستثنی نیست. زیرا اسراییل بسیار قوی‌تر از مردم فلسطین است و می‌تواند بدون نگرانی از مجازات، علیه آن‌ها اقدام کند. دهه‌ها حمایت سخاوتمندانه و بی‌قید و شرط ایالات متحده، اسراییل را قادر ساخته است تا هر کاری را که می‌خواهد انجام دهد. این حمایت‌ها در طول زمان به افراطی شدن سیاست‌ها و رفتار شنیع رژیم در برابر فلسطینی‌ها کمک کرده است.


این چهره شناخته شده در دانشگاه‌های جهان خاطرنشان می‌کند: اکنون شرایطی ایجاد شده است که فقط مقاومت مسلحانه می‌تواند بر اسراییل تأثیر بگذارد. 

استفان والت در انتهای نوشتار متفاوت و تاثیرگذار خود در توصیف وضعیت کنونی می‌نویسد اکنون شرایط به گونه‌ای شده است که: ۱) راه‌حل دو دولتی شکست خورده است. ۲) اسراییل به یک کشور منحوس و منفور در سطح جهان تبدیل شده است. ۳) حمایت از مقاومت در میان جوانان امریکایی - از جمله بسیاری از یهودیان - در حال افزایش است و ۴) ایران ممکن است به داشتن سلاح هسته‌ای نزدیک شده باشد و تلاش‌های امریکا را برای منزوی کردن خود خنثی کرده است.


نتیجه غیرقابل اجتناب اینکه: اگر کمیته روابط عمومی امریکا و اسراییل (آیپک) و متحدانش قادر به نگریستن در اعمال خود بودند، از کار‌هایی که برای اسراییل کرده‌اند، از تمام رنج‌هایی که بر فلسطینی‌ها روا داشته‌اند، می‌بایست شرمگین و سرافکنده باشند.


کوچه زیباکلام هنوز تیر چراغ برق دارد؟!


روزنامه جوان طی یادداشتی در شماره امروز خود با عنوان کوچه زیباکلام هنوز تیر چراغ برق دارد؟! نوشت: پیش‌بینی چندباره صادق زیباکلام از نتیجه رویارویی نظامی احتمالی میان اسرائیل و امریکا از یک سو و ایران از سویی دیگر، در این روز‌های پس از حمله موشکی ایران به خاکی که رژیم صهیونیستی اشغال کرده، دستمایه طنز و چالش علیه او شده است. چه آنکه او بار‌ها گفته بود در صورتی که ایران به اسرائیل حمله کند، امریکا و اسرائیل و متحدانش حتی یک تیر چراغ برق را در ایران سالم نمی‌گذارند. 


اولین بار تابستان ۹۸ بود که زیباکلام در گفت‌وگوی شبکه وهابی کلمه، تأکید کرد که «اگر امریکا و متحدانش به ایران حمله کنند یک تیر چراغ برق هم در ایران سالم نمی‌ماند.» زیباکلام این سخنان را چند روز پس از شکار پهپاد غول پیکر امریکایی از سوی نیرو‌های نظامی ایران و در روز‌هایی که بحث از حمله تلافی‌جویانه دولت امریکا به ایران داغ بود، بیان کرد. یعنی در اوج جنگ رسانه‌ای پس از سرنگونی پهپاد امریکایی، صادق زیباکلام به جای روحیه دادن به مردم و ایستادن در کنار ملت و کشور خودش، تلاش کرد ایران را کشوری درمانده و ضعیف به لحاظ نظامی نشان دهد. حتی اگر کسی الفبای سیاست را هم بلد باشد، باید بداند که در هنگامه چنین غوغایی وقت تضعیف روحیه مردم نیست، حتی اگر به واقع هم کشوری با توان نظامی خیلی ضعیف باشیم-که نیستیم. 


آن روز‌ها امریکا به ایران حمله نکرد، گرچه دیوانه‌ای همچون دونالد ترامپ در امریکا بر مسند قدرت بود و اگر آنچنان که زیباکلام گفته بود، توان ایران در حدی بود که حمله امریکا کشورمان را نابود کند، ترامپ نباید عقب می‌نشست و حالا نه همه تیر‌های چراغ برق ایران، ولی حداقل دوتا تیر چراغ برق را به تلافی پهپاد آر کیو- ۴ گلوبال هاوکی که ایران به خاطر تجاوز به آب‌های سرزمینی‌اش سرنگون کرده بود، سالم باقی نمی‌گذاشت!


همان زمان اعتراضاتی به زیباکلام صورت گرفت و بسیاری او را به سبب این خودتحقیری و خود کوچک‌پنداری سرزنش کردند. خصوصاً که عدم اقدام امریکا برای گرفتن انتقام پهپادش نشان می‌داد حرف زیباکلام تا چه حد دور از واقعیت است. 
زیباکلام اخیراً نیز این سخنان را تکرار کرده و گفته بر فرض حمله ایران به اسرائیل و حتی کشته شدن هزاران نفر در تل‌آویو، باز ایران نابود می‌شود، چون با حمله اسرائیل و امریکا به ایران، حتی یک تیر چراغ برق هم در ایران باقی نمی‌ماند. 

 


اما باز هم خلاف پیش بینی او اتفاقات پیش رفت. ایران به فلسطین اشغالی حمله کرد، البته هزاران نفر را نکشت، چون کشتار این‌گونه را شرعی و اخلاقی نمی‌داند. اما توانست پایگاه نظامی‌ای را که در حمله اسرائیل به سفارت ایران مورد استفاده قرار گرفته بود، هدف موشک‌های خود قرار دهد. در پاسخ هم اسرائیل تاکنون که با شکست مواجه شده است و صرفاً دو سه ریزپرنده راهی اصفهان کرد که با شکست مواجه شدند. پس از این هم باید شمار تیر‌های چراغ برق کوچه محل زندگی زیباکلام را شمرد تا ببینیم تیر چراغ برقی سالم مانده است یا خیر!

دیگر خبرها

  • اگر سر نترس دارید این کسب و کار پرسود است
  • تظاهرات‌ها در آمریکا در حمایت از ایران نگران‌کننده است
  • مورینیو: با ناراحتی منچستریونایتد را ترک کردم؛ به تن هاخ زمان دادند، به من نه!
  • چالش‌های سیاست خارجی در ۱۴۰۳؛ ایران با کدام پرونده‌های مهم روبروست؟
  • چهار دلیل برای اینکه بدن زنان با وزنه‌برداری حجیم نمی‌شود
  • خروج سربازان امریکایی از خاک نیجر در غرب آفریقا
  • پمپئو در کتابش درباره راضی کردن ترامپ به ترور سردار سلیمانی چه نوشته است؟
  • آیا بدنسازی، بدن زنان را حجیم می‌کند؟
  • ستاره‌های تیم بی‌ستاره نکونام | درخشش چند مهره در ترکیب صدرنشین
  • ایران؛ بازدارندگی منطقی/کوچه زیباکلام هنوز تیر چراغ برق دارد؟! /جنگ روانی اسرائیل