Web Analytics Made Easy - Statcounter

ساری - ایرنا - اهدای اعضای بدن جوان 31 ساله اهل شهرستان نکا در شرق مازندران که دچار مرگ مغزی شده بود، به چند بیمار نیازمند پیوند اعضا زندگی دوباره بخشید.

به گزارش خبرنگار ایرنا، مرحوم محمد انصاری سه شنبه شب این هفته بر اثر سکته به کما رفته بود.
این جوان مرگ مغزی پس از آن که پزشکان از بازگشت وی به زندگی ناامید شدند با رضایت خانواده اش برای جدا کردن بعضی از اعضای بدن به تهران انتقال یافت.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!


برادر این جوان پنجشنبه شب به خبرنگار ایرنا گفت که پیکر برادرش صبح امروز پس از اطمینان پزشکان در باره عدم بازگشت به زندگی به تهران ارسال شد.
ابراهیم انصاری افرود که با رضایت خانواده کبد، دو کلیه، مفاصل پا، رباط و لگن برادرش مرگ مغزی شده اش برای پیوند به بیماران نیازمند اهدا شده است.
وی گفت که مراسم تشییع پیکر این جوان هم فردا جمعه از آرامگاه نکا به سمت زادگاهش روستای ' لایی ملاخیل ' تشییع و در قبرستان شاهرضا به خاک سپرده می شود.
7332/1654

منبع: ایرنا

کلیدواژه: اجتماعي اهداي عضو نكا مازندران

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۰۲۴۳۰۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

دعوا در صف نانوایی منجر به کنده‌شدن گوش پسر جوان شد

دعوای دو مشتری در صف نانوایی بر سر خرید نان برشته به کنده‌شدن گوش پسرجوان منتهی شد.

به گزارش مشرق، ساعت ۸:۳۰ صبح شنبه یکم اردیبهشت، مأموران کلانتری ۱۱۲ ابوسعید در تماس با بازپرس محمدمهدی براعه از کنده‌شدن گوش پسر جوانی در صف نانوایی خبر دادند.

با گزارش این خبر، بازپرس جنایی دستور تحقیقات را صادر کرد و بررسی‌های اولیه نشان می‌داد دو مرد در صف نانوایی باهمدیگر دعوایشان شده و یکی از آنها گوش دیگری را با دندان کنده است.

به دستور بازپرس جنایی، متهم بازداشت و مرد جوان نیز برای درمان و پیوند گوش به بیمارستان منتقل شد. صبح روز گذشته، مرد جوان مصدوم، به دادسرای امور جنایی پایتخت رفت.

او که از ناحیه گوش چپ آسیب دیده بود به خبرنگار ایران گفت: نیم ساعتی بود که حوالی میدان حسن آباد در صف نانوایی بربری ایستاده بودم. نوبت من که رسید شاطر ۵ نان روی میزش گذاشت و متهم هم بدون توجه به اینکه نوبت من است چهار تا از آنها را برداشت و یک نان خمیر را به جا گذاشت.

او ادامه داد: نمی‌دانستم اعتراضم بر سر نان به کنده‌شدن گوشم ختم می‌شود وگرنه هرگز شکایت نمی‌کردم. به متهم که مرد میانسالی بود، گفتم چرا تمام نان‌های برشته و خوب را برای خودت برداشتی و نان خمیر را برای من گذاشته‌ای؟ او هم در جواب گفت یک نان که بیشتر نمی‌خواهی؛ همین را بردار. من در حوالی میدان حسن آباد ابزارفروشی دارم و نیم‌ساعتی بود که در صف منتظر مانده بودم، از حرف‌های او ناراحت شدم و با هم جر و بحثمان شد.

شاکی ۲۴ ساله گفت: دعوا بالا گرفت و دست به یقه شدیم اما یک دفعه متهم با دندانش گوش چپم را کند و شروع به فرار کرد.

مردم او را گرفتند و تحویل پلیس دادند، من هم به کلانتری رفتم اما چون تکه گوشم مقابل نانوایی افتاده بود و برای پیوند آن را نیاز داشتم دوباره به آنجا برگشتم. دو ساعتی از درگیری گذشته بود که تکه گوش را پیدا کردم و برداشتم و داخل دستمالی گذاشتم و به بیمارستان رفتم. دکتر می‌گفت چون زمان زیادی از قطع عضو گذشته ممکن است پیوند نگیرد.

متهم ۵۳ ساله که او نیز توسط مأموران کلانتری به دادسرا منتقل شده بود از کار خود ابراز پشیمانی کرد. با تلاش بازپرس شعبه سوم دادسرای امور جنایی پایتخت، شاکی رضایت قطعی و نهایی خود را منوط به درمان قطعی و پیوند گوشش دانست.

گفت‌وگو با متهم

چه شد که دست به چنین کاری زدی؟

نمی دانم. مدتی است که فشار زندگی‌ام خیلی زیاد شده و تحملم کم شده است. روز حادثه یک ربعی بود که داخل صف ایستاده بودم و منتطر نان بودم که ناگهان با شاکی بحثم شد.

چرا فرار کردی؟

ترسیده بودم. وگرنه همان موقع با اورژانس تماس گرفتم.

دعوایتان چقدر طول کشید؟

۵ دقیقه بیشتر نبود. من متهم هستم و گناهکارم اما از کسانی که در صف نانوایی بودند و شاهد درگیری شکایت دارم. اگر آنها وارد درگیری شده بودند و با چند کلمه حرف ما را از هم جدا می‌کردند، کار به اینجا نمی‌کشید. هیچ کدام از ما چاقو یا وسیله خطرناکی به همراه نداشتیم.

چرا نان را به او ندادی؟

این کار را کردم. اما او گفت که نان دست خورده است و دیگر به درد او نمی‌خورد.

شغلت چیست؟

۱۰ سالی معلم بودم اما به علت یک‌سری مشکلاتی که داشتم استعفا دادم و الان کار آزاد می‌کنم.

پشیمانی؟

خیلی. دخترم چند سالی از شاکی کوچکتر است. اگر این اتفاق برای بچه خودم می‌افتاد، من چه‌ کار باید می‌کردم؟!.

منبع: روزنامه ایران

دیگر خبرها

  • سه بیمار شیرازی با اهدای عضو دختر ۱۸ ساله تربت جامی جان دوباره گرفتند
  • اعضای بیمار مرگ مغزی در مشهد جان ۴ را نفر را نجات داد
  • زندگی دوباره ۴ بیمار با اهدای عضو در مشهد
  • لبخند سه بیمار نیازمند به پیوند در شیراز
  • پیوند اعضای بانوی مرگ مغزی بجنوردی به ۵ بیمار
  • اعضای بانوی مرگ مغزی در مشهد به پنج بیمار زندگی بخشید
  • بیمار مرگ مغزی در مشهد به ۵ نفر زندگی دوباره بخشید
  • اعضای بانوی مرگ مغزی ساکن بجنورد به پنج بیمار زندگی بخشید
  • دعوا در صف نانوایی منجر به کنده‌شدن گوش پسر جوان شد
  • جراحی موفق خونریزی مغزی اپیدورال، برروی دختر ۹ ساله سراوانی