سیاست و سیاسیون؛ تعیین کننده بسیاری از معادلات اقتصادی
تاریخ انتشار: ۲۱ مهر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۰۳۴۷۳۸
خرداد: به عقیده بسیاری از کارشناسان، حزب در ایران به معنای واقعی آن وجود ندارد؛ حزبی که بتواند برنامههای مشخصی را ارائه دهد و اقتصاد کشور نیز در چارچوب آن برنامهها پیش رود. در این ارتباط «آرمان» با محمد کیانوش راد فعال سیاسی اصلاحطلب و نماینده سابق مجلس به گفتوگو پرداخت که میخوانید.
به گزارش خرداد، به عقیده بسیاری از شخصیتها و کارشناسان سیاسی نبود حزب به معنای واقعی، معضلی است که همواره جامعه و کشور را دچار مشکلات بسیاری کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سابقه حزب در ایران حداقل از سال 1320 به بعد است که اگر ملاک عمل قرار دهیم، سابقه کمی تاکنون برای شکل گیری و به کارگیری روشهای حزبی نیست. معنای سخنان این است که چه به لحاظ فرهنگی و چه به لحاظ آمادگیهای اجتماعی، شرایط برای وجود حزب در ایران فراهم است اما برخی از مشکلات مانع است و برخی مشکلات اتفاقا از سوی حاکمیت و قدرت حاکم ایجاد گردیده است که امکان گسترده شکلگیری احزاب را تا حد زیادی در جامعه مخدوش ساخته است. البته بخش پذیرش مردم از جریانات حزبی مبحث دیگری است که کارآمدی نخبگان حزبی در دیدگان مردم باز میگردد که در حال حاضر نسبت به این موضوع سخن گفته نخواهد شد اما اگر بنا باشد احزاب فراگیر و کارآمد در کشور شکل بگیرد حداقل در شرایط کوتاه مدت به سه فاکتور مهم نخست: کاهش فشارهای امنیتی و تضمین آزادیهای سیاسی، دوم: تامین شفافیت منابع مالی احزاب سیاسی آنگونه که در بسیاری از کشورهای با نظامهای حزبی مورد عمل قرار میگیرد و سوم: اصلاح قانون به گونهای که رسمیت نظام حزبی را در انتخابات همگان شاهد باشند. اگر چنین شرایطی به صورت واقعی در ایران شکل بگیرد، قاعدتا مشکلی از وجود احزاب و حضور نخبگان و فعال سیاسی در آنها نیست. متاسفانه قانون تشکیل حزب در شرایط فعلی برای فعالان سیاسی به شدت محدودیت ایجاد کرده است به تعبیری این قانون میگوید که بسیاری از افرادی که عضو جامعه ایران هستند از فعالیتهای حزبی محروم هستند. وجود برخی شرایط در این قانون به معنای محروم کردن بخش زیادی از فعالان سیاسی در فعالیتهای حزبی و یا ایجاد نظامی مبتنی بر وفاق سیستماتیک بر ای حضور در احزاب سیاسی است. در واقع این نظام حزبی بخش بسیار اندکی را به صورت واقعی میتواند از فعالان سیاسی جامه ایران در خود جای دهد. این اصلیترین مشکلی است که متاسفانه نه تنها در جهت گشایش بیشتر طی طریق ننموده است بلکه با قانون حزبی بستهتری در شرایط فعلی مواجه هستیم. این موارد دلایل عمدهای است که فعالیتهای حزبی را در جامعه ایران دچار مشکلات اساسی کرده است.
چرا جریانات سیاسی در ایران برنامههای اقتصادی مشخصی ندارند؟
در زمینه برنامههای اقتصادی احزاب با دو مساله روبهرو هستیم. یک به لحاظ نظری که اصولا نوعی سردرگمی میان جریانات فعال موجود که اجازه فعالیت دارند مواجه هستیم، بحث اقتصاد برنامهای و یا اقتصاد نئولیبرالیسم دو نوع گرایشی است که از ابتدا وجود داشته است. اقتصاد بازار اقتصاد برنامهریزی شده که با نامهای متفاوتی میتوان آنها را نامگذاری کرد. اولا در این بحث نوعی سردرگمی میان فعالان سیاسی و یا نوعی جابهجایی در مواضع قبل و اکنونی آنها وجود دارد. این مساله، البته در برخی از احزاب روشنتر است و در برخی احزاب نیز دچار ابهام است اما در اینکه تمام احزابی که حداقل به نام احزاب اصلاحطلب نامیده شدند نوعی از گرایش اقتصادی که مبتنی بر خواست اکثریت مردم و منافع اکثریت مردم است وجود دارد، اگرچه میان اقتصاد آزاد و یا اقتصاد متمرکز برنامهریزی شده اختلاف نظر وجود دارد اما در عمل پیوندی را در جهت گیری به سمت اقتصادی با مناف عامه مردم رقم زده است. در بخش نظام اجرایی ما علاوه بر مشکلاتی که به لحاظ نظری وجود دارد، قاطعیت و توان لازم برای تصمیمگیری وجود نداشته و یا کمتر مشاهده شده است که این امر بخشی به درون دولت و تیم اقتصادی دولت و بخشی نیز به صورت واقع بینانه به شرایط خارج از دولت و محدودیتهایی که در برابر دولت قرار میگیرد بستگی دارد. به طور کلی باید اذعان داشت که دولتهای مختلفی که تاکنون روی کار بودهاند اگرچه به طور بسیار مشخص، احزاب سیاسی، مانیفستهای خود را ندادند اما میتوانیم در دورانی که جریان چپ و راست وجود داشت و یا بعدا در قالب اصلاحطلبان و اصولگرایان وارد شدند، میتوان به نوع دولتها نیز توجه داشت. دولتهای پس از انقلاب از جمله دولت مرحوم هاشمی، دولت اصلاحات، احمدینژاد و آقای روحانی، هر کدام گرایشهای کلی خود را دارند.
اینکه برخی در عرصه سیاسی کشور اظهار میدارند به هیچ حزبی وابسته نیستند از سوی برخی نفی شده است. همچنین موضوعی که باید به آن توجه داشت این است که هیچ فردی نمیتواند فارغ از علایق و سلایق شخصی خود عمل کند و این علایق و سلایق انسانها به ویژه در سیاست بسیار تاثیرگذار است. نظر شما در این مورد چیست؟
روسای جمهور در ایران تاکنون مورد حمایت احزاب مشخصی واقع شدند و به موقعیت ریاست جمهور رسیدند. به تعبیری شاید به دلیل نوع ساختار سیاسی که در ایران وجود دارد که بخشی از آن به نبود یک نظام حزبی پارلمانی مشخص معطوف خواهد بود، روسای جمهور را در موقعیتی قرار داده که از تعلق خاص خود به یک حزب سیاسی خاص کناره بگیرند اما هیچگاه از جریان سیاسی وابسته به آن حزب، خود را کنار نکشاندهاند. به عنوان مثال مرحوم هاشمی به طور مشخص در جریان سیاسی کارگزاران و در مجموعه اصلاحطلبان خودرا تعریف نمود. رئیس دولت اصلاحات نیز در چارچوب اصلاحطلبان، همچنین احمدینژاد در چارچوب اصولگرایان و در حال حاضر نیز آقای روحانی با شعار اعتدال، خود را در میانه اصولگرایان و اصلاحطلبان تعریف نموده است. بنابراین هر رئیسجمهوری گرایش سیاسی خود را نفی نکردند.
بحث فراکسیون مستقل که در مجلس تشکیل شده است را آیا میتوان به معنای واقعی مستقل دانست؟
ایرادی ندارد که در یک نظام حزبی، افراد به صورت مستقل فعالیت کنند و یا در مجلس نیز فراکسیونی به صورت مستقلین شکل بگیرد. بنابراین این مساله ایرادی ندارد اما اگر افرادی که به نام لیست امید به مجلس راه یافتهاند علی القاعده باید نسبت به جریان و مجموعه سیاسی خود وفادار باشند یا حداقل از آن فراکسیون خارج شوند. نظام حزبی در جمهوری اسلامی به نحوی است که امکان گردش نمایندگان از موضعی به موضع دیگر فراهم میسازد. یک نظام حزبی چارچوب دار و غیر منعطف نیست. همانگونه که در آمریکا نیز همگان شاهدند که گاهی افرادی از دو حزب جمهوریخواه و دموکرات، به حزب مقابل رأی میدهند و وفاداری حزبی خود را کنار میگذارند. البته در نظام پارلمانی آمریکا، این حالت محدودی دارد اما در جامعه ایران، وضعیت بسیار ژلاتینی و منعطفی دارد به نحوی که کارکردهای یک جریان حزبی را تضعیف میکند و گاهی هم بهترین زمینه برای فرصت طلبان است. این مشکل را در وهله اول، خود احزاب باید چاره جویی کنند و از افرادی حمایت کنند که به چارچوبهای حزبی وفادار باشند. در غیر این صورت همگان شاهد نوعی بینظمی در رفتارهای سیاسی منتخبان مردم چه در سطح مجلس و چه در سطح روسای جمهور خواهند بود. نتیجه این امر نا امیدی مردم به مثلا شورای عالی سیاسی است. شفافیت نه تنها در اقتصاد، که در سیاست لازمتر است. خصوصا زمانی که سیاست و سیاسیون تعیین کننده بسیاری از معادلات اقتصادی هستند.
برچسب ها: حزب ، اقتصاد ، سیاست
منبع: خرداد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khordad.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خرداد» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۰۳۴۷۳۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اندیشکده آمریکایی بررسی کرد؛ رشد خیرهکننده ایران در بازار تسلیحات پیشرفته جهانی
اندیشکده «شورای آتلانتیک» در گزارشی آورده است ایران به خوبی در راه تبدیل شدن به یک صادرکننده درحال پیشرفت تسلیحات در سطح جهان قرار دارد؛ تهران در سالهای گذشته، فروش و انتقال پهپادهای خود را به نقاط مختلف جهان از آمریکای جنوبی تا آفریقا به سرعت افزایش داده است و به صورت ویژه کشورهای بیشتری به خرید این قابلیتها از ایران علاقه مند شده اند.
«دنی سیترینوویچ» نویسنده این گزارش معتقد است که منافع اقتصادی ایران در این حوزه مشخص است زیرا تخمین زده میشود که هزینه هر پهپاد پرطرفدار شاهد ۱۳۶ بین ۲۰ هزار تا ۴۰ هزار دلار باشد. این موضوع در کنار گزارشهایی مبنی بر فروش بیش از ۲ هزار پهپاد ایرانی فقط به روسیه، نشان میدهد که تهران میلیونها دلار از این معاملات به دست آورده است.
این تحلیلگر آمریکایی تاکید دارد: با این حال، دستاورد ایران از چنین تحرکاتی، بیشتر از منافع مالی آن است، چرا که این معاملات موقعیت سیاسی جمهوری اسلامی را در کشورها عمیقتر میکند و وابستگی به تهران و تولیدات آن را ایجاد مینماید.
کارشناس این اتاق فکر آمریکایی سپس به مقایسه تولیدات ایران با نمونههای مشابه پرداخته و آورده است: در این زمینه، ایران در مقایسه با کشورهایی مانند انگلستان یا آمریکا که تواناییهای مشابهی را به سراسر جهان صادر میکنند، از مزایای قابل توجهی برخوردار است. پهپادها و سایر قابلیتهای نظامی ایران، مانند موشکهای کوتاهبرد فاتح ۱۱۰، ارزانتر از رقبای غربی آن هستند. ضمن آنکه هیچ محدودیت سیاسی یا قانونی که مانع فروش این تسلیحات در سراسر جهان شود، برای ایران وجود ندارد. به نظر میرسد تهران هم هراسی ندارد که این محصولات به دست طرفهای خارجی خطرناک بیفتد.
نویسنده با اشاره به کارایی تسلیحات ایرانی تاکید دارد: از همه مهمتر این است که محصولات ایران در میدان جنگ خود را ثابت کرده اند و این موضوع در استفاده روسیه از آنها در جنگ اوکراین یا توسط گروههای نزدیک به ایران همچون حزب الله لبنان، انصارالله یمن یا شبه نظامیان شیعه در عراق مشخص شده است.
کارشناس شورای آتلانتیک معتقد است: این شرایط به ایران اجازه فروش قابل توجه تسلیحات به بسیاری از کشورهای جهان بهویژه دولت هایی که غرب در زمینه تسلیحات برای آنها محدودیتهایی را ایجاد کرده است، فراهم میآورد.
در بخش دیگری از گزارش با اشاره به جایگاه پیشین روسیه در بازار تسلیحات جهان، ادعا شده است که روسیه پس از حمله به اوکراین، به دلیل مجموعهای از تحریمها در بازار تسلیحات و تجهیزات نظامی دچار مشکلاتی شد. پس از این تحول ایران در نظر کشورهایی که پیش از این به تجهیزات نظامی روسیه وابسته بودند، به گزینه ای جذابتر تبدیل شد. ضمن آنکه، سرمایهگذاری مشترک ایران و روسیه میتواند فروش تسلیحات متعارف آنها را افزایش دهد.
نویسنده این گزارش با اشاره به تحولات در دریای سرخ به کاخ سفید توصیه کرده است: دولت آمریکا باید جدی بودن شرایط را درک کند. نادیده گرفتن این روند میتواند به وضعیت غیرقابل برگشتی منجر شود که ممکن است ایران را به صادرکننده پیشروی تسلیحات در جهان تبدیل کند.
از دیگر پیشنهادهای این اتاق فکر به دولت بایدن آن است که تحریمهای اقتصادی و سیاسی را علیه هر کشوری که به دنبال کسب تواناییهای نظامی ایران است یا سرمایهگذاریهای نظامی مشترک را با تهران انجام میدهد، اعمال کند زیرا این اقدام میتواند به عنوان یک عامل بازدارنده باشد. همچنین تسهیل کمک نظامی به کشورهای معامله کننده با ایران، از بین بردن جذابیت تسلیحات ایرانی و بی اعتبار کردن تواناییهای نظامی ایران از دیگر ترفندها علیه تهران بیان شده است.
منبع: خبرگزاری ایرنا