نقد حسن محدثی به داوری اردکانی درباره علم دینی و پاسخ بیژن عبدالکریمی
تاریخ انتشار: ۲۱ مهر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۰۳۵۸۴۱
به گزارش ایکنا؛ پس از آنکه گفتوگوی اخیر دکتر داوری در روزنامه سازندگی، سهشنبه ۱۷ مهر را میخواند، حسن محدثی گیلوایی به نقد سخنان وی میپردازد، به ویژه این ادعا که داوری از روز نخست نیز مدافع علم دینی نبوده است. محدثی معتقد است که مجموعه سخنان سابق دکتر رضا داوری، حکایت از آن دارد که ادّعای جدید او ادّعایی کاذب است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
۲. بار پیش، پس از اینکه استاد دکتر رضا داوری علم دینی را ممتنع دانست، یادداشتی نوشتم تحت عنوان آب پاکی فیلسوف نورچشمی بر «علم دینی» و «علوم اجتماعی اسلامی» (محدثی، ۱ اسفند ۱۳۹۶، @HasanMohaddesi). گمان نداشتم که آن یادداشت آن همه مورد توجه قرار گیرد و واکنش برانگیزد. آن توجهات و واکنشها اندکی مرا نگران ساخت که نکند حق بندهای از بندهگان خدا را ضایع کرده باشم. اما وقتی بزرگواری از هواشناسی سخن گفت، من اطمینان یافتم که خطا نکردهام.
۳. پیش از این به مخاطبانام قول داده بودم در نقد اندیشه استاد محترم دکتر رضا داوری اردکانی مقالهای بنویسم تحت عنوان بازیهای آقای فیلسوف. آن وعده عجالتاً بهتأخیر افتاد، زیرا در حال حاضر به مجموعه مقالاتی که داوری در دهه شصت و هفتاد نوشته است، دسترسی ندارم. داوری تمام آن مطالب را با تغییرات زیاد منتشر کرده است و در نتیجه انتشار همان مطالب در جلدهای جدید روند تحولات فکری او را پنهان میسازد. این نکتهای است که دکتر شهریار زرشناس (کسی که سالها از افکار امثال رضا داوری تغذیه فکری کرده است)، بهدرستی (در طی مصاحبهای با خبرگزاری مهر) مورد اشاره قرار داده است:
۶. چرا بار دیگر در باب داوری نوشتهام؟ بخشی از سخنان اخیر دکتر داوری در روزنامه سازندگی منتشر شده است و برخی از مخاطبان محترم تصویر صفحه مربوطه را برای من ارسال کردهاند و خواستهاند سخنان پیشینام را در مورد دکتر رضا داوری پس بگیرم. چرا؟ زیرا دکتر رضا داوری ادّعا کرده است که از اول نیز مدافع علم دینی نبوده است: «من هیچوقت و هیچجا طرح علم دینی و علوم اجتماعی اسلامی را تأیید نکردهام حتی وقتی زمزمه علوم اجتماعی اسلامی آغاز شد، طرح آن را عجیب دانستم» (داوری، ۱۳۹۷:۱۰؛ روزنامه سازندگی، سهشنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۷).
۷. وانگهی، گزارشگر روزنامه سازندگی نیز نوشته است که اشاره داوری اردکانی به ملامتگران، احتمالاً به روشنفکران دینی برمیگردد (همانجا). گویا نوشته من نیز در همان دسته جای میگیرد.
۸. اما مجموعه سخنان سابق دکتر رضا داوری، حکایت از آن دارد که ادّعای جدید او ادّعایی کاذب است. داوری یا آگاهانه و عامدانه دروغ گفته است یا سوابق نظرات و سخنان خویش را به یاد ندارد. من برخی از سخنان او را در اینجا ذکر میکنم تا نشان دهم که داوری چهگونه سخن گفته است و چهگونه خلقی را به بازی گرفته است: این فیلسوف نامدار کشورمان همچنین تصریح کرد که اخیرا در جامعه ما مسائلی مثل اسلامیسازی علوم اجتماعی مطرح شده است. بنده نمیتوانم با این حرف مخالفت کنم، اما لازم است بگویم که برای تحقق علوم انسانی اسلامی عالم اسلامی باید وجود داشته باشد، چون علم هر جهانی با آن جهان پیوستگی دارد، ولی رابطه علت و معلولی ندارد.
اگر قرار باشد چنین فکری داشته باشیم باید بپرسیم که آیا میتوان علم را با اعتقادات میزان کرد؟ در یک مجلسی این حرف را زدم و چند نفر بر من خرده گرفتند که شما از ساحتهای انسانی خبر ندارید و من در پاسخ به آنها با ادعا گفتم خوب است که بحث ساحتهای انسانی را بنده مطرح کردم حال چطور این موضوع را بر سر ما میکوبید؟ بحث من این است که ساحات مختلف انسان باید متعادل باشد و ما نمیتوانیم بگذاریم که یک ساحت به بقیه ساحتها غلبه کند. رئیس فرهنگستان علوم با ابراز گلایه مندی از جامعه شناسان گفت: از جامعهشناسان گله دارم، چون به این موضوع فکر نکرده اند که مسئله علوم انسانی موجود بر مبنای دینی استوار نیست (داوری، ۱۳۹۵، خبرگزاری مهر؛ عالَم اسلامی لازمه علوم انسانی اسلامی / گلایه داوری از جامعهشناسان).
چنانکه در عبارات فوق میبینید، او نه تنها ایده علوم اجتماعی اسلامی را عجیب ندانسته است، بلکه صراحتاً گفته است: بنده نمیتوانم با این حرف مخالفت کنم. علاوه بر آن، مدّعیانه متعرّض جامعهشناسان نیز شده است که چرا به این موضوع فکر نکردهاند که مسئله علوم انسانی موجود بر مبنای دینی استوار نیست! این سخنان در سال ۱۳۹۵ منتشر شده است و داوری هرگز بعد از انتشار آن، این مطالب را تکذیب نکرده است.
۹. داوری یک سال پیشتر از آن نیز نه تنها ایده علم اجتماعی اسلامی را رد نکرده بود بلکه معتقدان به چنین علمی را دعوت به کوشش در جهت تحقق آن نموده بود:، چون شرایط موجود اقتضا کرده است که اندیشه اسلامی کردن یا دینی کردن علوم اجتماعی به صورت یک ضرورت سیاسی در آید باید دید که سعی کوشندگان راه دینی کردن علوم انسانی و اجتماعی به کجا میانجامد؟ میگویند و بهدرستی میگویند که این علوم بر مبنای غیردینی قرار دارند. غیردینی بودن اصول و قواعد ممکن است بالذات یا بالعرض باشد. اگر این علوم مبادی و مبنای غیردینی باشند یعنی مطالب غیردینی و خلاف دین بر حسب اتفاق در آنها وارد شده باشد کار چندان مشکل نیست و با گزینش مطالب و نوشتن سرفصل برای دروس دورههای مختلف تحصیلی قضیه حل میشود.
ولی چندین سال است که در این راه سعی کردهاند و این سعی به جایی نرسیده و جز دلسردی دانشجو و تکدّر خاطر استاد حاصلی نداشته است. بعضی از فضلای معتقد به اسلامی کردن علوم اجتماعی در سالهای اخیر دریافتهاند که از فکر تغییر مبانی و مبادی علوم موجود باید صرفنظر کرد، زیرا این امر غیرممکن است. اما کسانی همچنان در این اندیشهاند که به مدد مهندسی فرهنگ، علوم اجتماعی دینی تأسیس کنند. اگر به علوم اجتماعی نیاز نداشتیم به آنها میگفتیم ما که نیازی اجتماعی نداریم پس شتاب مکنید و اندکی در شرایط و امکان کاری که میخواهید بکنید و راهی که میخواهید بگشایید تحقیق و تأمل کنید. اما چه کنیم که به علوم انسانی نیاز داریم.
دانشمندان پشتیبان حکومت دینی هم طبیعی است که به علوم انسانی و اجتماعی دینی بیندیشند و کاش آنها خود قدم در راه میگذاشتند و تدوین صورت دینی این علوم را آغاز میکردند و کار را به مهندسی فرهنگ وانمی گذاشتند. صرفنظر از اینکه مهندسی فرهنگ صورتی از تدبیر سیاسی است و مسئله تاریخی را با تدبیر سیاسی نمیتوان حل کرد، اصحاب و دانشمندان علوم اجتماعی غالباً طرح دینی کردن علم را بیوجه و محال میدانند و آنان که مطالبه دینی شدن دارند اگر دانشمند باشند بهندرت در زمره دانشمندان علوم اجتماعی قرار دارند. پس طبیعی است که گروه اول اصلاً در بحث وارد نشود و گروه دیگر بیشتر با زبان خطابه بر تمنای خود اصرار کند. این جدایی و بیگانگی نه برای دولت و حکومت سودی دارد و نه از آن مددی به علم میرسد.
بهترین راه این است که دو طرف قائل به امکان (یا ضرورت) و امتناع تأسیس علوم اجتماعی دینی از ضروری دانستن و محال انگاشتن این تحول بگذرند و به جای تکرار باید و نباید در جستجوی مسائل علم اجتماعی و طرح آن باشند و قدم در راه تحقیق بگذارند. در این آزمایش آنکه به امکان علم دینی معتقد است با علمی که فراهم میآورد اعتبار تمنای خود را میآزماید و آنکه اعتقاد ندارد علم اجتماعی را از افسردگی بیرون میآورد و مجال بحث و تحقیق را گسترش میدهد» (داوری، ۱۳۹۴، نشریه شماره ۵۲ فرهنگستان علوم، http://oe.farhangoelm.ir/News/۳۱۴۸۵).
منبع: ایکنا
کلیدواژه: حسن محدثی داوری اردکانی بیژن عبدالکریمی ایکنا یادداشت نقد علم دینی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iqna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۰۳۵۸۴۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ضرورتِ هدایت نخبگان به سمت علوم انسانی
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، محمدعلی زلفیگل، دانشگاه را نهاد انسان ساز دانست و افزود: در این زمینه فعالیت فرهنگی را توسعه داده ایم، از دانشجویان برای برگزاری برنامههای مختلف استفاده میکنیم، اعتبارات فرهنگی را برای تشکلهای دانشجویی افزایش میدهیم. برای نخستین بار مرکز علوم انسانی را در وزارت علوم تاسیس کردیم و بخشی از ماموریت تحول در علوم انسانی به این مرکز محول شده است. همچنین برگزیدگان جشنواره بینالمللی حرکت و جشنواره رویش به عنوان برگزیده بنیاد ملی نخبگان شناخته میشوند و از مزایای آن بهرهمند میشوند. روند جذب افراد نخبه و مستعد در دولت و دستگاههای اجرایی نیز تسهیل شده است.
وی با تاکید بر اهمیت سلامت جسمی و روحی انسانها گفت: سلامت روحی و روانی در رشتههای علوم انسانی بررسی میشود و اگر به این رشتهها بی توجهی شود، در راستای سلامت روحی و روانی جامعه به خوبی گام برنداشتهایم. باید نخبگان را به سمت علوم انسانی هدایت کنیم. در بسیاری از کشورها نخبگان داخلی به رشتههای علوم انسانی هدایت میشوند و برای رشتههای علوم پایه از نخبگان خارجی کمک گرفته میشود.
وزیر علوم با بیان اینکه تولید علم باید برونداد داشته باشد، تولید مقاله، کتاب، اختراع و دستاوردهای علمی یا هنری یکی از این بروندادهاست و استادان باید برخی از این بروندادها را داشته باشند، اضافه کرد: این موضوع در آییننامه ارتقای جدید استادان و اعضای هیات علمی که در حال تدوین است، قید شده است که استاد میتواند به هر شکلی دستاورد علمی خود را نشان دهد و فقط مقاله مد نظر نیست. کاربردی بودن مقالات را نیز در نظر داریم؛ به همین دلیل مقالات بنیادین ۷ امتیاز، مقالاتی که نیازی از جامعه رفع کنند، ۱۴ امتیاز برای ارتقای استادان خواهد داشت.
وی افزود: فردی که رسالههای بنیادی داشته باشد به اندازه حقوق استاد پایه یک پژوهانه دریافت میکند، فردی که رسالههای کاربردی دارد دو برابر و فردی که رساله فناوری داشته باشد، سه برابر حقوق استاد پایه یک پژوهانه میگیرد. استادان ارتباط با صنعت نیز به صورت ویژه تشویق میشوند. همچنین از علوم نوظهور و نوپدید مانند هوش مصنوعی در حد توان حمایت مالی میکنیم.
وزیر علوم در ادامه خاطرنشان کرد: افزایش پایههای تشویقی استادان به ۶۰ پایه، بورسیه رتبههای برتر کنکور هر سال و المپیادیها، تعیین کارانه (جهش علمی) بر مبنای عملکرد، اختصاص پژوهانه به استادانی نو استخدام، اختصاص پژوهانه برای دانشمندان یکدرصد و دودرصد، قید شدن پژوهانه جامع در برنامه توسعه هفتم، تخصیص ۱۵ درصد بودجه کل دانشگاه برای فعالیتهای پژوهشی و پنج درصد برای فعالیتهای فرهنگی، راهاندازی بورسیه صنعت با همکاری صنایع، حمایت از مجلات تحت نمایههای بینالمللی، تاسیس صندوق عالی عتف از جمله اقدامات انجام شده در راستای تسهیل امور و رشد علمی است.
زلفیگل همچنین با تجلیل از اقدامات عالمان و مدیران پیشین وزارت علوم گفت: عملیات وعده صادق دستاورد دانشآموختههای دانشگاهها بود و شهید طهرانی مقدمها، شهید شهریاریها و شهید احمدی روشنها در همین دانشگاهها آموزش دیدهاند، باید قدردان وزیران و دانشمندان پیشین باشیم.