Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «تسنیم»
2024-04-30@16:43:40 GMT

ماجرای یک توییت لاکچری‌زده

تاریخ انتشار: ۲۱ مهر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۰۳۸۸۷۳

ماجرای یک توییت لاکچری‌زده

وزیر فرهنگ در حالی از تئاتر لاکچری انتقاد کرده است که تئاترهای مورد کلام او همگی در دستگاه تحت‌نظرش شکل گرفته‌اند. ۲۱ مهر ۱۳۹۷ - ۱۱:۴۷ فرهنگی تلویزیون ، سینما و تئاتر نظرات

باشگاه خبرنگاران پویا - احسان زیورعالم

Luxury با تلفظ درست /ˈlʌkʃ(ə)ri/ واژه‌ای است که به واسطه یک توییت دیگر به بخشی از واژگن تئاتر بدل شده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

واژه‌ای که در زبان مبدا خود، یعنی لاتین لکسوس خوانده می‌شود و می‌تواند یادآور نوعی ماشین گران‌قیمت ژاپنی برای ما باشد. لکسوس در لاتین برابر با واژه انگلیسی excess است که معنای اضافی، افراط و فزونی را می‌دهد.

از همین رو واژه لاکچری به حالتی گفته می‌شود که فرد در راحتی مفرط به همراه ثروتی افزون به سر می‌برد. یک سرخوشی که به ندرت به دست می‌آید. چیزی که اساساً در فارسی آن را عیش و در شکل افراطیش عیاشی می‌دانیم.

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در جدیدترین توئیت خود از آنچه آن را «تئاتر لاکچری» نامید انتقاد کرد. این خبری است که به همراه این توییت منتشر شد «‌تئاتر لاکچری تیر خلاص به این هنر مردمی است. اداره کل هنرهای نمایشی با هم‌اندیشی و همیاری خانه تئاتر، حریم صحنه را از آن مصونیت دهد.»

البته مشخص نیست وزیر فرهنگ با استناد به چه چیزی این توییت را منتشر کرده است؛‌ از آن رو که وزیر همواره به مناسبت یک روز به خصوص یا تماشای یک نمایش اقدام به انتشار توییت کرده است. می‌توان البته حدس زد این بار همه چیز درباره اتفاقی است در راه. اتفاقی که محصول یک ماه اعتراض هنرمندان تئاتر به تبلیغات غیرقانونی یک نمایش به کارگردانی یکی از مدیران وزیر و بلیت گران‌قیمت نمایشی دیگر در مجموعه‌ای زیر نظر وزیر رخ داده بود. به عبارتی توییت وزیر بیش از هر چیزی به سمت شخصیت‌ها و موقعیت‌هایی نشانه رفته است که تحت لوای او فعالیت می‌کنند.

وزیر در توییت خود ابتدا اتفاق رخ داده را با واژه انگلیسی لاکچری توصیف کرده است. یعنی وزیر معتقد است تئاتر گران‌قیمت شکل گرفته در پاییز امسال محصول تفکر تجملاتی است که همواره از سوی رهبر انقلاب مورد انتقاد قرار گرفته شده است. رهبر انقلاب در دیدار مسئولان نظام جمهوری اسلامی ایران مورخ 1390/05/16 تأکید دارند:«رواج فرهنگ اسراف و تجمل‌‌گرایی در جامعه، رشد یا عدم توقف میل به خشونت در برخی از بدنه‌ جوان کشور، مضر است.»

رهبر انقلاب همچنین در سال 77 به مناسبت بیستمین سالگرد انقلاب فرمودند «دستگاهی که مردم را به دنیا‌طلبی سوق بدهد و آنها را تشویق به بهره‌‏مندی شخصی و التذاذطلبانه از دنیا بکند، به‏‌نظر من کمک به آسیب‌های انقلاب و ضربه خوردن به انقلاب می‌کند.»

البته اینها تنها بخشی کوتاهی از گفته‌هایی است که رهبریت کشور علیه نگاه تجملاتی فرموده‌اند و تئاتر این روزها به کالایی لوکس بدل شده است. لوکس شدنی که هشدارش را سال‌های پیش در گفتگویی میان همایون غنی‌زاده و رامتین شهبازی می‌توان جستجو کرد:

شهبازی: نه اما با ارزانی بلیت مخاطب بیشتری را در کارتان مشارکت می دهید.آنگاه تماشاگران بیشتری برای دیدن یک نمایش حق انتخاب دارند.
غنی‌زاده: من اینطور فکر نمی‌کنم. در ضمن تئاتر برای بعضی‌ها کالای لوکس است.

شهبازی: نه تئاتر یک ارائه فرهنگی است نه کالای لوکس. شاید مخاطب کالای لوکس صرفاً مصرف‌کننده‌ای باشد که چندان هم اهل تئاتر نیست.
غنی‌زاده: البته مصرف‌کننده کالای لوکس هم یک شهروند است که ممکن است اهل تئاترباشد یا نباشد؛ اما باید اعتراف کنم که من هم دوست دارم بلیت این تئاتر ارزان‌تر باشد. اما ما گروه‌های تئاتر نمی‌توانیم آن را ارزان عرضه کنیم.به هر حال این وظیفه دولت است که شرایطی را به وجود آورد تا مردم دسترسی آسان‌تر و ارزان‌تر به تئاتر یا هر گونه مقوله فرهنگی دیگر داشته باشند. اتفاقی که در مورد نان رخ می‌دهد. ما نیاز به سوبسید داریم. این تئاتر بدون کوچکترین حمایتی  به شکل صد‌در‌صد خصوصی روی صحنه رفته است. ما نمی‌توانیم به جای دولت به مردم سوبسید بدهیم.

همایون غنی‌زاده اما این روزها یکی از متهمان مورد خطاب توییت وزیر به حساب می‌آید. کارگردانی که در ابتدای دهه نود اعلام می‌کند گران شدن تئاتر محصول فقدان سوبسید دولتی است و دولت با کنار کشیدن خود از حمایت شرایط را برای لوکس شدن تئاتر مهیا می‌کند. غنی‌زاده شاید امروز با بلیت 200هزار تومانی برچسب تجاری و لاکچری بودن را بر سینه‌ خود زده باشد؛ اما او پیش از توییت وزیر گفته است که لاکچری شدن محصول چیست.

پس ما اکنون با یک دوگانه غامض روبه‌روییم. از سویی وزیر معتقد است تئاتر لاکچری امری مذموم است و در سوی دیگر هنرمند متهم پیش از واقعه گفته است این مذموم بودن به واسط عقب‌نشینی دولت رخ داده است. البته وضعیت زمانی بغرنج می‌شود که نمایش‌های لاکچری اصولاً در تالار وحدت روی صحنه می‌رود. به یاد داشته باشیم مدیریت بنیاد رودکی، مسئول تالار وحدت را وزیر برمی‌گزیند و در تازه‌ترین رویدادهای بنیاد، با وجود پایان مأموریت علی‌اکبر صفی‌پور، وزیر هنوز مدیریت جدید مجموعه را انتخاب نکرده است.

وزیر در توییت خود آورده است «تئاتر لاکچری تیر خلاص به این هنر مردمی است.» شاید برای برخی این عبارت قابل‌هضم نباشد؛ چرا که متهم ردیف اول این توییت حسین پارسایی، از مدیران پرسابقه هنری کشور است. مردی که مدیریت تئاترشهر، اداره کل هنرهای نمایشی، بنیاد رودکی، تماشاخانه ایرانشهر، دبیری جشنواره فجر و در نهایت مدیریت دفتر شبکه خانگی سازمان سینمایی را برعهده داشته است. بیشترین سطح اعتراض‌ها در روزهای اخیر به حسین پارسایی است، مردی که تا اوایل دهه نود با ساختن نمایش‌های مذهبی کم‌فروش با گروه آیین مشهور گشته بود، ناگهان به همراه خاندان آن روزهای پیمان قاسم‌خانی، نمایشنامه «آرسنیک و توری کهنه» را در ایرانشهر روی صحنه برد و پس از یک دوره رخوت، «اولیورتویست» را روی صحنه برد؛ در حالی که مسئولیت دولتی در سازمان سینمایی برعهده داشت. آن روزها نیز برخی به پارسایی و نمایشش اعتراض کردند و نتیجه آن کاهش محسوس قیمت بلیت‌ها بود. نمایش در تالار وحدت و در دوران وزارت آقای صالحی روی صحنه رفت و همان زمان منتقدان از این نمایش با عنوان لاکچری یاد کرده بودند.

اگرچه آقای پارسایی بارها در گفتگوهایش گفته است هزینه تولید آثار اخیرش را از طریق بخش خصوصی تأمین کرده است؛ اما عده‌ای معتقدند بخش خصوصی با توجه به قدرت اجرایی او حاضر به سرمایه‌گذاری و مشارکت شده است و چهره‌های شاخص تئاتری همانند دکتر علی رفیعی از این وضعیت بهره‌ای نبرده‌اند. برای مثال در نمایش آخر دکتر رفیعی با وجود قول‌های علی مرادخانی، مسائل مالی از جانب معاونت هنری - دستگاه زیر نظر وزیر - حل و فصل نمی‌شود. این اتفاق برای دیگر شخصیت‌های شاخص و مشهور نیز رخ داده است. هر چند مهدی شفیعی، در دوران مدیریتش تلاش کرد با اختصاص بودجه به گروه‌های جوان، اجازه به خاموش شدن تلاش‌های تازه ندهد؛ اما مبلغ ناچیز کمک‌ها در نهایت منجر به فاصله‌های طولانی میان فعالیت‌های هنری شده است.

در مقابل گروه‌های تجاری همانند گروه حسین پارسایی به واسطه گیشه موفق و البته جذب سرمایه‌گذار توانسته‌اند با اندک فاصله‌ای به فعالیت خود ادامه دهند. بعلاوه این گروه‌ها از جمله نمایش «اولیورتوییست» در جشنواره فجر اخیر نیز بیشترین کمک‌هزینه را دریافت کرده‌اند. برای چنین گروه‌هایی فرصت اجرا همواره مهیاست و برخلاف گروه‌های دیگر نیز فاصله میان بازبینی و اجرا بسیار است. به عبارتی، چرخ دولت برایشان بیش از دیگران می‌چرخد.

حال با اشاره به توییت وزیر باید گفت لاکچری بودن بیش از همه به خود دولت بازمی‌گردد و به نظر توییت کردن اشتباه است. هر چند خبرها حاکی از آن است که در روزهای اخیر وزیر درباره اتفاقات رخ داده جلساتی برگزار کرده است و حسین پارسایی نیز نسبت به آن واکنش نشان داده است؛ اما این دردی از وضعیت موجود - تئاتر لاکچری - کم نمی‌کند. برای مثال می‌توانیم به مصاحبه اخیر علی‌اکبر علیزاد، عضو هیئت علمی دانشگاه هنر رجوع کنیم که گفته است:

علی‌اکبر علیزاد: مساله این است که دولت با بی‌شرمی تمام از دادن سوبسید و کمک به تئاترها خودداری کرد و هنرمندان هم انگار از آن استقبال کرده و وارد این رقابت شدند و الان کار به اینجا کشیده است. همه می‌دانند که در همه‌جای دنیا تئاتر بدون سوبسید دولت (نه دخالت) نمی‌تواند روی پای خودش بایستد. پیتر هال زمانی گفته بود دولت باید بابت انتقادی که من از او می‌کنم پول بدهد، امروزه در شرایط تئاتر ایران می‌توان گفت هنرمندان بابت انتقادی که به هیچ‌چیز نمی‌کنند از دولت و تماشاگر بی‌خاصیتی که باهم تربیت کرده‌اند،  دستمزد و تشویقی می‌گیرند. وقتی کار را به عرصه اقتصاد بازار آزاد می‌کشانید، اساسا کسانی وارد کار می‌شوند که آرتیست نیستند، بلکه بازاری‌اند، تاجرند، کافه‌دارند؛ چه تهیه‌کننده و چه کارگردان. بنابراین خیلی بعید می‌دانم چنین راهکاری بتواند به‌صورت فراگیر اعمال شود.

وضعیت توییت وزیر زمانی ناامیدکننده می‌شود که او گفته است «اداره کل هنرهای نمایشی با هم‌اندیشی و همیاری خانه تئاتر، حریم صحنه را از آن مصونیت دهد.» نکته قابل تأمل آن است که مدیریت هنرهای نمایشی با وجود قول مساعد در تشکیل شورا برای بررسی شرایط رخ داده هنوز موفق به چنین کاری نشده است. شهرام کرمی اخیراً گفته است که شورا در هفته اخیر تشکیل نشده و به هفته آتی منتقل شده است. این شورا قرار بود شرایط بلیت‌فروشی و قیمت آن، در کنار تخلفات تبلیغاتی نمایش‌ها تشکیل شود؛ در حالی که فصل جدید تبلیغات نمایش «بینوایان» در مقام متهم به شکل وسیع‌تری در شهر تهران رخ داده است.

خانه تئاتر نیز در روزهای اخیر بی‌واکنش‌ترین عنصر ممکن بوده است. طبق داده‌هایی که اخیراً این موسسه منتشر کرده است که طی آن اعلام شده است تعداد هنرمندان فعال در تئاتر بیش از 17هزار نفر است و از این بین تنها 1700 نفر عضو خانه تئاتر هستند. فارغ از اینکه می‌دانیم بخشی از این عدد جز هنرمندان فعال نیستند؛ باید گفت خانه تئاتر تنها نماینده 10درصد جامعه تئاتری است و وزیر به نظر چندان از این مسئله آگاه نیست. طبق این توییت 10درصد یک جامعه باید برای 90درصد دیگر تصمیم بگیرد. این عدد از تعداد امضاکنندگان نامه به وزیر در حمایت از مهدی شفیعی کمتر است. نامه‌ای که وزیر هیچگاه به آن پاسخ نداد و شاید بی‌پاسخی او شرایط امروز را فراهم کرده است.

باید گفت توییت وزیر فرهنگ بیش از هر کس به او و اطرافیانش بازمی‌گردد. شاید او در روند خصوصی‌سازی تئاتر دخیل نباشد؛ اما او تلاشی برای بهبود وضعیت موجود نکرده است. از بودجه مصوب سال گذشته که بیش از 60 میلیارد بوده تنها نصف رقم توسط دولت تأمین می‌شود که در نهایت تنها 24میلیارد آن به تئاتر تزریق می‌شود. یعنی چیزی در حدود یک سوم بودجه اعلام شده به مجلس.

در پایان باید گفت در تاریخ 1381/07/30 رهبر انقلاب طی بیاناتی در دیدار اقشار مختلف مردم به مناسبت عید نیمه‌ شعبان می‌فرمایند:«استفاده از قدرت برای به ‌دست آوردن پول، یکی از بزرگترین جرایم است.»

پی‌نوشت:

علی جنتی، وزیر سابق فرهنگ و از فعالان خصوصی‌سازی تئاتر پس از تماشای اولیورتوییست گفته بود «من موزیکال بینوایان را در خارج از ایران دیده بودم و همیشه تمایل داشتم که کاری با این شیوه هم در ایران صورت بگیرد که خوشبختانه امروز شاهد چنین کار بزرگی بودم.»

انتهای پیام/

R1369/P1356/S4,34/CT4 واژه های کاربردی مرتبط خانه تئاتر اداره کل هنرهای نمایشی بنیاد رودکی تالار وحدت تئاتر

منبع: تسنیم

کلیدواژه: خانه تئاتر اداره کل هنرهای نمایشی بنیاد رودکی تالار وحدت تئاتر خانه تئاتر اداره کل هنرهای نمایشی بنیاد رودکی تالار وحدت تئاتر

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۰۳۸۸۷۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

نکوداشت اکبر زنجان‌پور همراه با شرم و حیای نوید محمدزاده

نکوداشت اکبر زنجان‌پور با سخنانی از محمود دولت‌آبادی، محمد رحمانیان، مسعود دلخواه، نوید محمدزاده و دکتر پرویز ممنون (استاد این هنرمند در دانشکده هنرهای زیبا) برگزار شد.

به گزارش ایسنا، این نکوداشت، عصر روز یکشنبه ۹ اردیبهشت ماه همزمان با زادروز حمید سمندریان که یکی از استادان زنجان‌پور بوده است، با حضور جمع پرشماری از مخاطبان در تالار استاد جلیل شهناز خانه هنرمندان ایران برپا شد.

در این مراسم که به کوشش انجمن کارگردانان تئاتر ایران با اجرای محمد سلوکی برگزار شد، نشان ویژه خانه تئاتر به این هنرمند باسابقه اهدا شد.

در آغاز، شهرام گیل‌آبادی، رییس انجمن کارگردانان با اشاره به زادروز حمید سمندریان گفت: نام او خاطرات فراوانی به ذهن هر یک از ما می‌آورد و هُرم نفس ایشان بر صورت تک تک ما نشسته و هیچ لحظه‌ای در تئاتر ما بی‌حضور ایشان نبوده. 

او با ارایه توضیحاتی درباره تقدیرهایی که در نوزدهمین «شب کارگردان» صورت می‌گیرد، افزود: خوشحالیم در سال قبل به سختی سعی کردیم در کنار دوستان‌مان بایستیم. هیچ تحمیلی را نپذیریم و با استقلال در جهت عملی کردن نظرات خود بکوشیم. همچنان در کنار تمام هنرمندان تئاتر می‌ایستیم و  به ظالم اجازه صف‌آرایی نمی‌دهیم چون تئاتر، عرصه حقیقت است.

گیل‌آبادی یادآوری کرد: سال قبل مدالیوم خانه تئاتر به آتیلا پسیانی اهدا شد که امسال یاد او را گرامی می‌داریم. 

در ادامه تصاویری از آتیلا پسیانی در مراسم سال گذشته این انجمن پخش شد و حاضران به یاد او کف زدند.

سپس احسان حاجی‌پور ، دبیر برنامه و عضو هیات مدیره انجمن کارگردانان با خوشامدگویی به مهمانان متن اولین لوح تقدیر را که به علی شمس مربوط می‌شد، ارائه کرد و این تقدیر با حضور صدرالدین زاهد، کارگردان، مترجم و بازیگر باسابقه تئاتر انجام شد.

علی شمس، نمایشنامه‌نویس و کارگردان تئاتر با تشکر از برگزارکنندگان برنامه آرزو کرد مسیر اتفاقات طور دیگری بچرخد و همه کسانی که به شیوه‌های گوناگون کار می‌کنند، بدون هیچ گونه رنج و تبعاتی بتوانند آثار خود را ارائه کنند.

او عنوان کرد که بهتر است برای اینکه برنامه به حاشیه کشیده نشود، سکوت کند.

در ادامه آرش دادگر، عضو هیات مدیره انجمن کارگردانان طی سخنانی درباره علیرضا کوشک جلالی، کارگردان و مدرس تئاتر، متن تقدیرنامه او را خواند و این کارگردان با حضور اصغر همت، تقدیر شد.

کوشک جلالی با تشکر از برگزارکنندگان این برنامه فقط آرزو کرد که برخی خبرهای ناخوشایند را که این روزها می شنویم، دیگر نشویم.

در بخش بعدی، مراسم تقدیر از ژاله علو برپا شد که خودش در برنامه حضور نداشت اما پیامی صوتی را فرستاده بود که پخش شد.

او در این پیام عذرخواهی کرد که به دلیل کسالت، نتوانسته در برنامه شرکت کند و از عشق و علاقه‌اش به تئاتر و نمایش رادیویی گفت.

او همچنین به پیشینه حضورش در تئاتر و هنرمندانی که با آنان همکاری داشته، اشاره کرد.

علو عنوان کرد که در رادیو نمایش‌های بسیاری را کارگردانی کرده و افزود: برایم افتخاری است که توانستم کارهایی انجام دهم که بعد از گذر سال‌ها هنوز به خوبی از آنها یاد می‌شود.  او در پایان شعری از سروده‌های خودش را خواند.

سپس محمد رحمانیان، دیگر عضو هیات مدیره انجمن کارگردانان متن تقدیرنامه ژاله علو را خواند و ایرج راد به نمایندگی از علو تقدیرنامه او را دریافت کرد.

او همچنین بخش کوتاهی از نمایشنامه «روزهای رادیو» را که اشاره‌ای به ژاله علو و رقیه چهره آزاد داشت، اجرا کرد. 

رحمانیان حضور کوشک جلالی را در تئاتر کشورمان همچون معجزه‌ای خواند که در امر آموزش در استان‌های گوناگون و ترجمه و کارگردانی ثابت قدم است و خطاب به او گفت: علیرضای عزیز بمانی برایمان!

هایده حائری ، مدرس تئاتر و دیگر هنرمند حاضر در برنامه از جایگاه تماشاگران گفت: من اعتراض دارم.

او از مردم کشورمان قدردانی کرد که به هنرمندان کشورشان احترام می‌گذارند و در مراسم تقدیر از آنان شرکت می‌کنند و گفت: الان احساس کردم جای یک خانم در مراسم تقدیر از خانم علو خالی است. ایشان دوست خیلی صمیمی دو تن از عمه‌های من بودند؛ خانم‌ها طوسی و عذرا حائری. حیف است که تقدیرنامه خانم علو را دو تن از آقایان دریافت کنند.

او بعد از این سخنان طنزآمیز که با خنده‌های تماشاگران همراه شد و به دعوت رحمانیان که در دانشکده هنرهای زیبا دانشجویش بوده، روی صحنه رفت و تقدیرنامه علو را دریافت کرد.

رحمانیان نیز در سخنانی از حائری به عنوان یکی از استادان خوب خود یاد کرد که به نوعی، منشأ ساخت فیلم «هامون» شده چون با اجرای اثری از او، داریوش مهرجویی خسرو شکیبائی را برای بازی در «هامون» انتخاب کرده است.

در بخش بعدی، بخش‌هایی از فیلم زندگی تئاتری اکبر زنجان‌پور در گفتگو با محمد رحمانیان پخش شد.

سپس محمود دولت‌آبادی روی صحنه رفت و با تشریح خاطراتی از مهدی فتحی (بازیگر فقید تئاتر) که دوست مشترک خودش و زنجان‌پور بوده، گفت: ما در آن دوران قدم می‌زدیم و فکر می‌کردیم کسانی که کار هنر نمی‌کنند، چه می‌کنند.

او ادامه داد: زنجان‌پور در کنار دیگر دوستان ما سعی کرده هنر بورزد ولی همیشه موانع اجازه نداده این فعالیت چه در ایشان و چه در دیگر دوستان، ادامه پیدا کند.

دولت‌آبادی افزود: آنچه مایه خرسندی من است، حضور این اجتماع است که به مناسبت دوستی هنرمندان تئاتر تشکیل شده و بسیار گرامی است.

این داستان‌نویس با سابقه که پیشنیه تئاتری دارد، خاطراتی از دوران مشکلات خودش در تئاتر در سال ۵۳ بیان کرد و افزود: بعد از آن سال، دیگر روی صحنه نرفتم ولی سال ۵۶ پیشنهاد تشکیل سندیکای تئاتر را دادم و در تئاترهای لاله‌زار به نشان تقدیر از هنرمندان گذشته خود برنامه‌ای تدارک دیدیم اما متاسفانه دیگر آن تئاترها باقی نماند.

دولت‌آبادی خطاب به حاضران در برنامه افزود: وقتی مهدی فتحی کسل و بی‌حوصله می‌شد، برای خودش نقشی می‌ساخت و آن را اجرا می‌کرد. یعنی لازم نیست حتما چیزی بشود، همین که هستید و سرپا هستید، همین که چنین شب‌هایی برگزار می‌شود، یعنی شدن. چیزی در انتظار هنرمند نیست. آرزو می‌کنم همیشه رونده باشید و وقتی هم خسته می‌شوید، خستگی از تن دور کنید و دوباره ادامه بدهید.

سپس رحمانیان بار دیگر روی صحنه رفت و با یادآوری خاطراتی از زنجان‌پور گفت: اولین بار استاد را در «آتش بدون دود» کار نادر ابراهیمی و بعد از آن در فیلم «بیتا» هژیر داریوش و پس از آن در نمایش‌های تلویزیونی دیدم.

این نمایشنامه‌نویس و کارگردان اضافه کرد: اولین مواجهه من با آقای زنجان‌پور به عنوان کارگردان، اجرای درخشان ایشان از نمایشنامه «همه پسران من» کار آرتور میلر بود که سبب شد راه خودم را به عنوان کارگردان پیدا کنم. صحنه‌های درخشان این نمایش از یک کلاس درس آموزنده‌تر بود و هنوز تک تک صحنه‌های آن را به یاد دارم و بزرگترین تاثیری است که یک اثر هنری و یک کارگردان بر من گذاشته است. 

رحمانیان از اجرای نمایش«مروارید» نوشته عزت‌الله مهرآوران و کار زنجان‌پور به عنوان دیگر نمایش درخشانی یاد کرد که همچنان تاثیرش بر او باقی مانده و آرزو کرد که سایه زنجان‌پور همچنان بر سرمان باقی بماند.

در بخش بعدی برنامه، تصاویری خاطره‌انگیزی از نمایش «نگاهی از پل» نوشته میلر و کار سمندریان پخش شد که سال ۵۱ اجرا شده است.

سپس مسعود دلخواه، دیگر کارگردان حاضر در برنامه در سخنانی با بیان اینکه مبالغه نمی‌کند، گفت: تصمیم دارم از دشواری اکبر زنجان‌پور بودن صحبت کنم چون اکبر زنجان‌پور بودن، اصلا ساده نیست. 

او با یادآوری اولین خاطره‌های خود از زنجان‌پور افزود: نمایشی از رکن‌الدین خسروی دیدم که زنجان‌پور و بهروز بقایی در آن بازی می‌کردند. او در این نمایش بیش از ۲۵ کارکتر را بازی کرد و هنوز صدایش و انرژی‌اش را که خیلی سریع از نقشی به نقشی می‌رفت، در ذهنم مانده. 

دلخواه با بیان خاطره همکاری‌اش در نمایش «دایی وانیا» به کارگردانی زنجان‌پور ادامه داد: یک نفر می‌تواند بازیگر، کارگردان، دوبلور یا انسان شریفی باشد و همیشه خود اصیلش باشد ولی داشتن همه اینها در یک جا سخت است و اکبر زنجان‌پور همه اینها را با هم دارد. رفتار او می‌تواند الگویی باشد برای نسل جوان؛ از دیسیپلین کاری‌اش تا برخورد یکسان با همه اعضای گروه.

وی خاطرنشان کرد: در نمایش «دایی وانیا» کاریزمایی روی صحنه می‌دیدم که نظیرش را ندیده بودم. کاریزمای اکبر زنجان‌پور، از خود بودن اوست و نترس بودن و نقاب به چهره نداشتنش. ما بعد از آن نمایش، در گفتگوهایمان از ابزورد بودن شرایط اجتماعی و تئاتری با هم حرف می‌زنیم.

دلخواه در پایان سخنانش پیشنهاد کرد یک جایزه بازیگری به اسم اکبر زنجان‌پور نامگذاری شود و توضیح داد: این نامگذاری تنها به دلیل این نیست که او بازیگر خوبی است بلکه چون انسان شریفی است. 

در ادامه، نوید محمدزاده به عنوان نماینده‌ای از نسل جوان در سخنانی درباره زنجان‌پور گفت: خجالت می‌کشم درباره ایشان صحبت کنم.

او خطاب به زنجان‌پور ادامه داد: استاد خیلی دوست‌تان دارم. چندی پیش فرصتی شد تا در کنار شما متنی را دورخوانی کنیم. امیدوارم قسمت باشد روی صحنه کنارتان بازی کنم و نفس شما را حس کنم و لذت ببرم و یاد بگیرم. سلامت باشید و سرحال.

 در بخش بعدی، شهرام گیل‌آبادی که مدت‌ها مدیر رادیو بوده، خاطراتی از دوران کاری خود در این رسانه بیان کرد و گفت: هُرم نفس خیلی از بزرگان‌رادیو بر صورتم‌ نشست که ویژگی‌های مشترکی داشتند.

او خاطراتی از بازی زنجان‌پور در نمایشی از صدرالدین شجره و نیز خاطراتی از احمد آقالو  و مهدی فتحی بیان کرد و ادامه داد: ما در رادیو با حکمت‌هایی مواجه بودیم که یکی از آنها آموزش سینه به سینه بود. امثال زنجان‌پور، این فضا را ایجاد کردند که حکمت جاری در رادیو، آموزش باشد. چیزی که از این نسل بزرگ عاید من شد، این بود که نظم، توسعه فکری، دانایی و درایت سکوت را می‌آورد. این آدم‌ها هر چه دارند در طبق اخلاص می‌گذارند که دیگران قد بکشند چون آنان بخیل نیستند. ماموریت خود را معرفت‌شناسی و توسعه فکری می‌دانند. آقای زنجان‌پور در عالم هنر، یکی از آبروهای زمین است.

در بخش بعدی، پرویز ممنون، دیگر هنرمند پیشکسوت تئاتر که در وین زندگی می‌کند و دیشب تازه به ایران رسیده، در سخنانی گفت: هنوز گیج راه هستم ولی خوشحالم که در بزرگداشت اکبر شرکت می‌کنم.

او که استاد زنجان‌پور بوده ادامه داد: شما از زمان‌استادی او گفتید و من چند خاطره از زمان دانشجویی‌اش می‌گویم. اولین بار که برای مدیریت دانشکده دعوت شدم، نمایشی از بهمن فرسی روی صحنه بود و اکبر نقش اصلی آن را بازی می‌کرد . فرسی قبل از کارگاه نمایش، کارهای تجربی و غیر متعارف اجرا می‌کرد. با دیدن بازی اکبر حیرت‌زده شدم و اگر سال قبل بازی محمد علی کشاورز را ندیده بودم، با دیدن او روی صحنه، ضعف می‌کردم.

ممنون از زنجان‌پور در کنار آذر فخر و کیهان رهگذر وبه عنوان یکی از چند دانشجوی محبوب خود یاد کرد و افزود: هرچند اکبر هم سنش به دانشجویان نزدیک بود، هرگز سراغ شعار نمی‌رفت و در کار خود همیشه جدی بود. او همیشه محترم بود مثل انتظامی. آنان سر کلاس بسیاری استادان می‌رفتند چون معتقد بودند از هر استادی چیزی یاد می‌گیرند. 

ممنون اضافه کرد: یکی از نقش‌های حساس خود را به او سپرد و بعد از آن، استاد راهنمای رساله‌اش شدم که اجرای نمایش «ریل» نوشته دولت آبادی بود و با همراهای رضا بابک اجرا کردند. همه کسانی که در کار تئاتر هستند، عاشق‌اند ولی زنجان‌پور جدی بود. به همین دلیل وقتی صحبت از بزرگداشت شد، با خودم فکر کردم اگر قرار باشد در بزرگداشت سه چهار تن از دانشجویانم شرکت کنم، حتما یکی از آنان اکبر خواهد بود.

در بخش پایانی، اکبر زنجان‌پور در میان تشویق حاضران روی صحنه رفت و در شرایطی که همه به احترام او ایستاده بودند، گفت: امشب آن‌قدر از من تعریف شد که گیج شدم آن ولی این سخنان مسئولیت آدم را زیاد می‌کند که تماشاگر و هنر را جدی بگیریم. باید حواس‌مان باشد به چیزهایی که نوشته و خوانده نمی‌شود. همه این کارها را می‌کنیم که به فضا برسیم.‌ آنچه کم است، ارتباط نانوشته و ناگفته‌ای است که هر کس سهم خود را از آن بر می‌دارد و گذر می‌کند.

این هنرمند پیشکسوت ادامه داد: وظیفه ماست که سعی کنیم تصویری را که دیده نمی‌شود، بسازیم و آنچه را شنیده نمی‌شود، به تماشاگر پیشنهاد بدهیم و این مال زمانی است که کمتر بتوان حرف زد و گفتنی‌ها را گفت‌.

زنجان‌پور در پایان گفت: امشب از حوصله و محبت شما هم شرمنده‌ام و هم به خودم می‌بالم و اینها مسئولیت مرا بیشتر می‌کند. «ایبسن» می‌گوید قوی‌ترین انسان کسی است که از همه تنهاتر است. بگردیم و تنهایی‌های خود را پیدا کنیم.

سپس نشان ویژه خانه تئاتر با حضور پرویز ممنون، صدرالدین زاهد، محمد رحمانیان، محمود دولت‌آبادی، ایرج راد، اسماعیل خلج، همسر، دختر و نوه زنجان‌پور، نشان ویژه خانه تئاتر به این هنرمند اهدا شد.

متن تقدیرنامه او را شهرام گیل‌آبادی خواند و زنجان‌پور پس از دریافت این نشان گفت: یک عمر دویده‌ام و امشب جایزه گرفته‌ام.

اسماعیل خلج که سال‌ها قبل نمایشنامه مشهور «گلدونه خانوم» را نوشته، خاطره‌ای از زنجان‌پور بیان کرد و گفت: شبی به من تلفن زد و اجازه گرفت اسم دخترش را گلدونه بگذارد و من هم به او گفتم‌ من هم این اسم را از شخص دیگری گرفته‌ام و بر نمایشنامه‌ام گذاشته‌ام.

زنجان‌پور هم توضیح داد نوه‌اش که در این مراسم حضور دارد، دختر گلدونه است.

بعد از برگزاری مراسم، تصاویری از مستند اکبر زنجان‌پور در محوطه باز پارک خانه هنرمندان ایران پخش شد.

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • اضافه‌شدن ۶ نمایش به جشنواره تئاتر رضوی برای اجرا در دهه کرامت
  • شش نمایش همراه جشنواره تئاتر رضوی شدند
  • راهیابی تئاتر ۴۴۴ از مشهد به جشنواره تئاتر مساجد کشور
  • تئاتر ۲ روز تعطیل می‌شود
  • حضور فرهاد ناظرزاده‌کرمانی در اجرای نمایش «نظامِ ابن عربی»
  • تقدیم اجرای «نظامِ ابن عربی» به فرهاد ناظرزاده‌کرمانی
  • سالن‌های تئاتر ۱۴ و ۱۵ اردیبهشت اجرا ندارند
  • مراسم نکوداشت اکبر زنجان‌پور با حضور استادش
  • نکوداشت اکبر زنجان‌پور همراه با شرم و حیای نوید محمدزاده
  • لیلا بلوکات با «خارشتر» به صحنه تئاتر می‌آید