معمای خاشقجی روابط عربستان با غرب را چگونه متاثر میسازد؟
تاریخ انتشار: ۲۲ مهر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۰۵۶۳۱۰
خبرگزاری مهر، گروه بین الملل- رضا عمویی: روابط بین الملل همیشه غیرقابل پیش بینی بوده و هست و گاه برخی حوادث آن چنان ابعاد و واکنشهای بینالمللی به خود میگیرد، که شاید تا قبل از آن حتی انتظار آن نیز نمیرفت.
از جمله طی یک هفته گذشته مسئله مفقود شدن یک نویسنده مشهور سعودی در کنسولگری عربستان در استلانبول ترکیه، موضوع برجسته تحولات خبری منطقه است و فراتر از آن با واکنشهای جهانی در میان متحدان غربی عربستان روبرو شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در ابتدا تصور میشد که مفقود شدن جمال خاشقجی در کنسولگری عربستان در شهر استانبول ترکیه، به عنوان نویسنده منتقدی که سیاستهای بن سلمان ولیعهد عربستان را زیر سوال میبرد و طی چند سال گذشته در تبعیدی خودخواسته در آمریکا به به سر برده بود، تنها روابط آنکارا و ریاض را تحت تاثیر قرار خواهد داد و به اعتقاد زیادی سردی روابط دو طرف را به دورهای از تنشهای جدید سوق خواهد داد، اما حال واکنشهای فرمنطقهای در اروپا و آمریکا این احتمال را مطرح کرده که پرونده مفقودی خاشقجی حتی ممکن است روابط ریاض و غرب را نیز متاثر سازد.
اما براستی مفقود شدن جمال خاشقجی تا چه میزان میتواند آینده روابط خارجی عربستان با ترکیه و یا با متحدان غربی خود را تحت تاثیر قرار دهد؟
خاورمیانه ناآرام سعودیها در برابر پراگماتسیم اردوغانی
برای عربستان، خاورمیانه طی حداقل چند سال گذشته در ناآرامترین شرایط ممکن بوده است.
ریاض از زمان ناآرامیها در سوریه، مصر و تونس همواره خود را درگیر میدان تنشهای داخلی نموده است و پس از آن با روی کارآمدن سلمان بن عبدالعزیز نیز آتش جنگ را به یمن کشاند و در حالی که برنامهاش برای جنگ علیه کمیتههای مردمی یمن فقط برای چند هفته بود، حال همان چند هفته به سال چهارم کشیده شده، اما سعودیها هنوز نتوانستهاند به هدف خود برای تحمیل منصور هادی به عنوان گزینه تحمیلی ریاست جمهوری در صنعا دست یابند.
از سوی دیگر از خردادماه سال گذشته نیز رهبران ریاض با همراه کردن امارات و بحرین و کمی آنسوتر مصر، طرح محاصره قطر تحت عنوان قطع رابطه سیاسی و اقتصادی با دوحه بدلیل حمایت از تروریسم را کلید زدند و این بحران دیپلماتیک تا به امروز همچنان ادامه دارد.
بحران دیپلماتیک قطر همچنین به سردی روابط میان آنکار و ریاض منجر شد و ترکیه حمایت تمام قد خود را از قطر در برابر محاصره اقتصادی و سیاسی سعودیها اعلام کرد، تا آن که این روزها مسئله خاشقجی نیز به پرونده پراختلاف ترکیه و عربستان در منطقه افزوده شده است.
از همان ابتدای انتشار خبر مفقود شدن خاشقجی در کنسولگری عربستان در شهر استانبول، رهبران ترکیه به شدت واکنش نشان دادند و علاوه بر احضار سفیر عربستان، اردوغان نیز در میان خبرنگاران گفت که پرونده جمال خاشقجی را خود دنبال خواهد کرد.
اما با ادامه یافتن ماجرای خاشقجی با وجود آن که پلیس ترکیه قتل این نویسنده سعودی را بسیار محتمل عنوان کرده و حتی برخی مقامات غیررسمی از جمله رئیس اتحادیه رسانههای ترکی-عربی و دوست نزدیک خاشقجی قتل وی در کنسولگری عربستان را به نقل از مقامات پلیس تائید کرده است، اما آنکارا همچنان با وجود واکنشهای گسترده، دست به عصا حرکت میکند.
برخی چهرههای سیاسی ترکیه از جمله «سزگین تانریکولو»، نماینده حزب جمهوری خواه خلق و نایب رئیس کمیسیون حقوق بشر پارلمان این کشور خواستار اخراج کنسول عربستان از استانبول شدهاند و یا «کمال قلیچدار اوغلو»، رهبر حزب جمهوری خواه خلق (CHP) به عنوان بزرگ ترین حزب اپوزیسیون خواستار آن شده که دولت بی درنگ در روابط خود با عربستان تجدید نظر کند، اما هیچکدام از این واکنشها تا کنون بازخوردی از سوی مقامات رسمی نداشته و حداکثر واکنش مقامات آنکارا درخواست از عربستان برای تحقیقات بیشتر و انتشار فهرستی از مظنونان به قتل خاشقجی در ساختمان کنسولگری در استانبول بوده است.
روشن است که دولت ترکیه علی رغم واکنش تند ابتدایی و احضار سفیر عربستان و همچنین اظهار نظر شخصی اردوغان برای پیگیری ماجرا، اما چندان علاقمند به ادامه یافتن این تنش نیست.
تجربههای مشابه قبلی نیز نشان داده که بطور عمده رویکردهای دولت اردوغان در سیاست خارجی و در برابر حوادثی که جنبه بینالمللی به خود میگیرند، در ابتدا بسیار گرم و پرحرارت و در ادامه همراه با کاهش تدریجی این واکنشهاست؛ که البته به خاطر ترجیحات استراتژیک است.
در جریان محاصره نوار غزه و مشاجره لفظی اردوغان و شیمون پرز، رئیس جمهور وقت رژیم صهیونیستی با وجود ترک جلسه توسط اردوغان در مجمع جهانی اقتصاد، اما واکنش ترکیه به محاصره غزه تا همین حد باقی ماند و بعدها در جریان حمله به یک کشتی امدادی ترکیه از سوی نظامیان صهیونیست، با وجود اعلام قطع رابطه با تلآویو از سوی آنکارا، اما کمتر از یک سال بعد مذاکرات برای از سرگیری دوباره روابط آغاز شد.
همین واکنشهای ابتدایی تند و آتشین در موارد دیگری از جمله در جریان قطع رابطه عربستان با قطر یا حمایت عربستان از دولت نظامی مصر و یا تنش میان ترکیه و آلمان بر سر بازدید مقامات آلمانی از پایگاه نظامی اینجرلیک در خاک ترکیه نیز دیده شده و با وجود واکنشهای اولیه تند وزارت خارجه ترکیه، اما در ادامه هیچگاه آنکارا تمایلی به تشدید این تنشها و جدی گرفتن آن از خود نشان نداد.
براین اساس واکنشهای به نسبت تند دولت اردوغان علیه ناپدید شدن نویسنده سعودی در استانبول نیز در قالب همان هجمههای پرحرارت ابتدایی میتوان عنوان نمود که این روزها جریان دارد. به عبارت دیگر عملگرا و یا پراگماتیسم بودن دولت اردوغان بطور محتمل مانع از آن خواهد شد که ترکیه تنشها در روابط خود با عربستان بر سر مسئله خاشقجی را بیش از آن چه هست تشدید کند.
یک طرف دیگر ماجرا نیز حضور قابل توجهای از سرمایههای سعودی در خاک ترکیه است که خود باعث میشود که ترکها نسبت به تشدید مواضعشان علیه ریاض با احتیاط بیشتری برخورد کنند.
تنها در سال ۲۰۱۷ سرمایهگذاران سعودی اقدام به تاسیس ۲۵ شرکت با سرمایه اولیه ۲۰ میلیون لیره ای (۵.۲ میلیون دلاری) در استان غربی ترابوزان ترکیه کردهاند و این موضوع را سوات حاجیصالحاوغلو، رئیس هیئت مدیره اتاق صنایع و بازرگانی ترابوزان نیز تائید کرد. طبیعی است سرمایهگذاریها مشابه در دیگر مناطق ترکیه نیز از سوی سعودیها دنبال شده و در این شرایط و در حالی که دولت اردوغان به شدت بدنبال جذب سرمایهگذرای خارجی است، از هرگونه اقدامی که منجر به در خطر قرار گرفتن این فرصتها شود، پرهیز خواهد کرد.
ژست حقوق بشری غرب در برابر ریاض
ماجرای ناپدید شدن جمال خاشقجی پس از مراجعه به کنسولگری آمریکا در استانبول ترکیه واکنش غرب را نیز به همراه داشت.
در غرب، اروپاییها زوردتر از متحدان آمریکایی خود به مسئله خاشقجی پرداختند. فدریکا موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا خواستار انجام تحقیقات در این ارتباط شد و سایر مقامات اروپایی نیز تنها تلاش کردند که نازضایتی و یا حداکثر نگرانی خود را در این ارتباط اعلام کنند، بدون آن که از اقدام عملی سخن بگویند.
براین اساس این گونه موضعگیری محتاطانه اروپا نیز نشان میدهد برای آنها روابط با عربستان در سایر حوزههای سیاسی و اقتصادی بیش از مسئله حقوق بشری خاشقجی دارای اهمیت است و حداقل در شرایط فعلی اروپا تمایلی به برجسته کردن موضوع خاشقجی در روابط با عربستان ندارد.
در این میان رهبران واشنگتن اگرچه کمی دیرتر از اروپاییها و تقریبا پس از دو روز از رسانهای شدن ماجرای خاشقجی وارد میدان شدند، اما واکنش واشنگتن نیز نشان میدهد همچنان برای آمریکایی اولویت اصلی در رابطه با عربستان منافع اقتصادی است نه مسائل حقوق بشری.
در واکنش ابتدایی آمریکاییها، مایک پمپئو، وزیر خارجه خواستار همکاری مقامات ریاض با انجام تحقیقات پیرامون سرنوشت خاشقجی شد و ترامپ نیز با طرح همین درخواست، ادعا کرد که همسر خاشقجی را به کاخ سفید دعوت خواهد کرد.
همچنین واکنش برخی نمایندگان کنگره به ماجرای خاشقجی در ارتباط با بررسی قطع معاملات تسلیحاتی با عربستان چندان با استقبال کاخ سفید روبرو نشد و ترامپ بصورت صریح اعلام کرد که دلیلی ندارد به خاطر مفقود شدن جمال خاشقجی روزنامهنگار مخالف عربستان سعودی، صادرات سلاح به این کشور محدود شود.
با این حال اگرچه ترامپ همزمان با ماجرای خاشقجی برخی ادعاها را علیه عربستان اعلام کرد و از جمله گفت که معلوم نیست سرنوشت عربستان بدون آمریکا چه میشود و حتی بعد از آن که در گفتگو با فاکسنیوز که باردیگر تأکید کرد بدون وجود ایالات متحده، عربستان سعودی وجود نخواهد داشت، اما حقیقت آن که سخنان تحقیرآمیز اخیر ترامپ علیه رهبران ریاض از روزها قبل از ماجرای خاشقجی از جمله در کمپین انتخاباتی در ویرجینیای غربی آغاز شده بود، هرچند با ماجرای مفقود شدن خاشقجی همزمان شد.
در واقع مواضع انتقادی اخیر ترامپ بیش از آن که ناشی از حواشی پیرامونی خاشقجی باشد، ریشه در جای دیگری دارد، و آن حوزه نفت است.
ترامپ مدتهاست که از سعودیها میخواهد تا پیش از آغاز و اجرایی شدن تحریمهای ضدایران، میزان تولید و صادرات نفت خود را افزایش دهند، اما ریاض بدلیل ترس از سقوط قیمت نفت و کاهش درآمدهای خود با تاخیر سه ماهه این درخواست واشنگتن را اجابت کرد و از سوی دیگر تنها ۵۰۰ هزار بشکه از تولیدات نفت خود را افزایش داد که در مقایسه با آنچه ترامپ انتظار داشت، چندان چشم گیر نبود.
در این شرایط است که رئیس جمهور جنجالی آمریکا از اواخر سپتامبر و با نزدیک شدن به موعد اجرای تحریمهای ضدایرانی، انتقادات خود علیه ریاض را نیز دوچندان کرده تا به به زعم خود فشارها را بر ریاض با هدف افزایش بیشتر تولید نفت دوچندان کند.
از طرف دیگر ترامپ با اعلام این که ماجرای خاشقجی ارتباطی با معاملات تسلیحاتی عربستان ندارد، آب پاکی را روی دست کسانی ریخت که فکر میکردند موضوع خاشقجی میتواند بر روابط عربستان و آمریکا تاثیرگذار باشد.
در واقع برای آمریکاییها ماجرای خاشقجی هیچگاه بدتر از مسئله ۱۱ سپتامبر نیست و پیش از این نیز واشنگتن با وجود رای دادگاهی در نیویورک مبنی بر نقش مستقیم ۱۵ تبعه سعودی و ۲ تبعه اماراتی، اما بدنبال بر هم زدن وضعیت موجود در روابط نزدیکش با ریاض برنیامد و دولت اوباما در مقابل تهدید سعودیها به بیرون کشیدن ۱۱۶ میلیارد و ۸۰۰ میلیون دلار اوراق بهادار در خزانه آمریکا به راحتی عقب نشینی و از تشدید اوضاع خودداری کرد.
در وضعیت فعلی نیز مشخص است که علی رغم برخی ادعاهای مطرح شده از سوی مقامات آمریکایی در ارتباط با پیگیری پرونده خاشقجی، اما این پیگیریها تا آنجاست که روابط با عربستان دچار مشکلات اساسی نشود و به تدریج با گذر زمان موضوع خاشقجی نیز در روابط دو کشور اهمیت خود را از دست خواهد داد.
براین اساس با وجود برخی اظهارات اما نمیتوان مدعی بود که مسئله خاشقجی روابط عربستان با ترکیه و یا با غرب و بویژه با ایالات متحده را دچار تغییرات اساسی خواهد ساخت. در واقع آن چه همیشه به کمک سیاست آمده، گذر زمان است که در آن موضوعات و مسائل اخلاقی و غیرسیاسی تحت تاثیر منافع سیاسی سیاستمداران رنگ میبازد. حقیقت آن که خوب یا بد، اما اولویت منافع سیاسی سرشت سیاست است و این موضوع در فراموشی تدریجی مسئله خاشقجی نیز به روشنی ثابت خواهد شد.
کد خبر 4427988منبع: مهر
کلیدواژه: اتحادیه اروپا ایالات متحده آمریکا ترکیه جمال خاشقجی دونالد ترامپ عربستان سعودی محمد بن سلمان اربعین ۹۷ ایالات متحده آمریکا عربستان سعودی ترکیه روسیه جمال خاشقجی سوریه ایران رژیم صهیونیستی عراق دونالد ترامپ فلسطین افغانستان اتحادیه اروپا انگلیس
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۰۵۶۳۱۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نگاه هند به جنوب خلیج فارس؛ نزدیکی به امارات، عربستان و عمان
هند طی سال های اخیر در رقابت با چین حضور اقتصادی، سیاسی و نظامی اش در منطقه خلیج فارس را افزایش داده و از رهگذر ارتقا روابط با عربستان، امارات و عمان خودش را به بازیگری مهم در منطقه خلیج فارس تبدیل کرده است. - اخبار بین الملل -
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، در سالهای اخیر هندوستان روابط اقتصادی با کشورهای خلیج فارس را به طور قابل توجهی توسعه داده است، بطوری که کشورهای این منطقه به شریک اول تجاری دهلی نو تبدیل شده اند. در همین زمینه روابط اقتصادی هند با کشور امارات متحده عربی در سال 2023 به 85 میلیارد دلار رسید و این کشور به سومین شریک تجاری هند بعد از آمریکا و چین تبدیل شده و دو کشور قرارداد تجارت آزاد هم در سال گذشته به امضا رسانده اند.
هند همچنین با عربستان هم روابط اقتصادی گسترده ای دارد که علاوه بر صادرات انرژی و پتروشیمی از عربستان و صادرات کالا و اعزام نیروی کار از هند، در زمینه سرمایه گذاری هم رشد قابل توجهی داشته است. نشست سران ریاض و دهلی نو در سال گذشته منجر به انعقاد 20 یادداشت تفاهم شد. در همین راستا، سعودی ها به دنبال سرمایه گذاری 100 میلیارد دلاری در هند هستند که مهمترین پروژه اقتصادی مشترک دو کشور مجموعه پالایشگاهی "السعید" در ساحل غربی هند است.
سومین ایستگاه حضور هندی ها در خلیج فارس عمان است. در حال حاضر مجموع تجارت دو کشور بالغ بر 5 میلیارد می باشد که 3 میلیارد آن صادرات هند و 2 میلیارد دلار هم سهم صادرات عمانی ها است.
در همین زمینه یک مقام آگاه هندی هم به روزنامه العرب خبر داده که هند و عمان قرار است توافق نامه تجاری جدیدی را به امضا برسانند که براساس آن تعرفه ورود کالاهای هندی به عمان و بالعکس طور چشمگیری کاهش خواهد یافت.
نوع نگاه هند به خلیج فارس
هند به خلیج فارس به عنوان گذرگاه اقتصادی و مسیر رسیدن به اروپا می نگرد و از همین رو به دنبال توسعه روابط اقتصادی با کشورهای شورای همکاری است. در این میان باید مدنظر داشت که این روابط صرفا اقتصادی نیست و دهلی نو در زمینه نظامی هم در حال گسترش همکاری ها با کشورهای خلیج فارس است.
همسو با افزایش وابستگی اقتصادی هند به کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس، توسعه مناسبات سیاسی و نظامی میان هند و کشورهای این منطقه نیز قابل توجه بوده است. رزمایش های دریایی و توافقات همکاری و تبادل تجربه نظامی طرفین، بخشی از ابعاد مکتوم و ناگفته این رابطه است.
در این میان چین و پاکستان دو رقیب هند در منطقه خلیج فارس محسوب می شوند و به موازات هم درحال گسترش مراوادات با کشورهای شورای همکاری خلیج فارس هستند. با توجه به حضور این دو کشور در معادلات خلیج فارس، ابعاد امنیتی هم به حضور هند در خلیج فارس اضافه شده است.
آیا طرح کریدور آمریکایی "هند-غرب آسیا-اروپا" موفق خواهد بود؟مواجهه منطقی ایران با کریدور هندی ـ عربی/ ضرورت احیای امتیازات امنیتی و اقتصادی ذیل معادلات جدید منطقهای
این امر نشان می دهد که وابستگی هند به منطقه خلیج فارس، به ویژه بعد از رونمایی از طرح «عرب-مد» به طرز چشمگیری افزایش یافته است.
براساس طرح مزبور کالاهای هندی می بایست از مسیر خلیج فارس (بندر فجیره امارات) به عربستان، اردن و فلسطین اشغالی (بندر حیفا) برود تا از آنجا به اروپا صادر شود. این شرایط باعث شده تا خلیج فارس به رگ حیاتی هندوستان تبدیل شود و دهلی نو همطراز با کشورهای شبه قاره، نسبت به تحولات خلیج فارس حساسیت نشان دهد.
با این حال، این طرح درحالی هند را به سمت مسیر تازه در ارتباط با جنوب خلیج فارس میبرد که باید بهاین نکته اشاره کرد که یکی از اهداف مسیر جدید علاوه بر فراهم شدن بستر جدید در روابط هند با کشورهای عربی و در نهایت با رژیم صهیونیستی، دور زدن تنگه باب المندب و کانال سوئز و اجتناب از موانعی است که توسط یمن در مسیر دریایی رژیم صهیونیستی و در راستای حمایت از مردم مظلوم فلسطین ایجاد شده است.
نکته دیگر این که برای اجرایی شدن اهداف این کریدور، کشورهای عضو این پروژه هزینه تخلیه و بارگیری چندباره در امارات، عربستان و بندر حیفا را باید پرداخت نمایند. این امر منجر به افزایش هزینه و زمان حمل و نقل کالاها می شود. از این رو کارشناسان اعتقاد دارند که این پروژه بیش از آنکه دارای صرفه اقتصادی باشد دارای اهداف سیاسی و ژئوپلتیک است تا برخی از کشورهای دارای تعامل با اسرائیل را از مسیر دیگری به رژیم صهیونیستی پیوند دهد.
انتهای پیام/