ایران سبب شد اروپا به وابستگی به ایالات متحده شلیک کند
تاریخ انتشار: ۲۲ مهر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۰۶۰۷۰۶
دونالد ترامپ در حال سوق دادن ایران به سوی چین است. اما آیا این در دراز مدت به نفع ایالات متحده یا حتی دنیای غرب است که ایران هیچ جایگزین بهتری برای شراکتی ممتاز جز چین نداشته باشد؟ پس ما می توانیم این بحران را به شکلی متفاوت به نفع اروپا حل کنیم
پاسکال بونیفاس» بنیانگذار و رئیس مؤسسه روابط بین الملل و استراتژیک فرانسه «IRIS» که روز شنبه 13 اکتبر مهمان «برنامه لوپرومیر» در شبکه خبری rtbf بود به تحلیل مسائل بسیار مهم بین المللی و به خصوص سیاست های دونالد ترامپ و تأثیر آن بر کل جهان پرداخت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
از نظر پاسکال بونیفاس وضعیتی که ترامپ مسبب آن شده و اروپا را مقابل ایران قرار داده است نشانه یک اروپای مطیع و تابع غول آمریکایی یعنی دلار است.
او در این برنامه گفت: ما در سال 1992 میلادی یورو را برای رقابت با دلار به عنوان یک ارز بین المللی ایجاد کردیم. اما با آن چه کاری انجام دادیم؟ در واقع هیچ کار. در حال حاضر سهم یورو در تبادلات تجاری جهانی ضعیف تر از 10 سال پیش است؛ جایگاهی که ترامپ به خودش اجازه داد ایران را در چنین وضعیتی قرار دهد. »
پاسکال در ادامه افزود: اینجاست که ترامپ می تواند به حاکمیت اروپاییان حمله کند. این حقیقت که او پیمان هسته ای ایران را نقض کرد، در حال حاضر یک مشکل است. اما این که می گوید: « اگر شما با ایران وارد تجارت شوید، تحریم و مجازات خواهید شد» مشکلی دیگر است. در واقع این دیگر اتحادی با کشورهایی همسان با موقعیت برابر نیست، و نشانه تبعیت اروپا است!
راهکار مهار آمریکا توسط اروپا
مدیر IRIS با بیان اینکه شاید برای نگرانی درباره ایران خیلی دیر شده باشد، چند راهکار برای مهار گردنکشی آمریکایی پیشنهاد داد:
دوباره باید OFAC را راه اندازی کنیم، به این معنی که اداره ای که تحریم ها علیه شرکت ها و سازمان های اروپایی را تصویب می کند برای هماهنگی با ایالات متحده راه اندازی کنیم. این از نظر استراتژیک برای ما به مفهوم شلیک به وابستگی ها به آمریکا و خروج از یوغ این کشور است.
بنا به پیش بینی پاسکال، در سطح ملی به نظر می رسد که پرزیدنت ترامپ به خوبی عمل کرده است و اقتصاد آمریکا از وضعیت خوبی برخوردار شده است بنابراین مردم آمریکا از برخی تصمیمات او استقبال می کنند. درواقع ترامپ نه تنها می تواند رأی اکثریت مردم آمریکا برای انتخابات میان دوره ای را به دست آورد؛ حتی برای انتخابات سال 2020 میلادی هم دوباره به عنوان رئیس جمهور آمریکا انتخاب خواهد شد. بنابراین باید ترامپ را جدی بگیریم.
ترامپ را جدی بگیریم پاسکال هشدار می دهد که شاید همه چیز در کوتاه مدت خوب به نظر برسد ولی در دراز مدت اوضاع متفاوت است. این کارشناس ژئوپلویتیک فرانسوی می گوید پیامدهای خطرناک تصمیمات ترامپ بعدها بیشتر احساس خواهد شد به خصوص در مورد رویارویی با چین. چرا که میان ایالات متحده و چین یک وابستگی دوجانبه عمیقی وجود دارد.
وی با اشاره به خنده های دونالد ترامپ در مجمع عمومی سازمان ملل می گوید: به ظاهر موضوعی برای نگرانی وجود ندارد؛ اما به دلایلی باید نگران این خنده ها بود!»
در خصوص تصمیمات ترامپ برای رویارویی با چین و ایران، دونالد ترامپ در حال سوق دادن ایران به سوی چین است. اما آیا این در دراز مدت به نفع ایالات متحده یا حتی دنیای غرب است که ایران هیچ جایگزین بهتری برای شراکتی ممتاز جز چین نداشته باشد؟ پس ما می توانیم این بحران را به شکلی متفاوت به نفع اروپا حل کنیم./
منبع: ایران آنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۰۶۰۷۰۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دامی که آمریکا برای عراق پهن کرد
مینا العریبی، سردبیر روزنامه انگلیسی زبان در مقاله The National «عراق را ترک نکنید؛ در چرایی تداوم حضور آمریکا در عراق» که در وب سایت فارن افرز منتشر شده است، سعی در توجیه تداوم حضور آمریکا در عراق داشته است.
به گزارش فرهیختگان به نقل از العریبی در این مقاله سعی کرده آمریکا را ضامن حاکمیت عراق توصیف کند؛ گزارهای که بیپایه بودن آن در نگاهی سطحی به وضعیت عراق در طول سالیان اشغال روشن میشود. نکته مهمتری که خوانش این مقاله آن را روشن میسازد، بیم آمریکا و حامیان آن از پیوند محکم جمهوری اسلامی ایران و عراق و ارتباطات قوی دو کشور است.
اکثر نخستوزیران عراق در دو دهه گذشته در مقطعی از ارتش آمریکا خواستهاند کشورشان را ترک کنند.
مذاکرات دوجانبه طی ۱۵ سال گذشته یا بیشتر سبب شده است حضور نظامی ایالاتمتحده در عراق از زمان اوج آن در سال ۲۰۰۷، یعنی زمانی که ۱۷۰ هزار نیروی آمریکایی بهعنوان بخشی از «بسیج» مبارزه با القاعده و پشتیبانی از نیروهای مسلح این کشور که پس از متلاشی شدن از سوی واشنگتن در سال ۲۰۰۳ هنوز در مرحله بازسازی خود بودند، بهشدت کاهش یابد.
تعداد فعلی سربازان آمریکایی در عراق اکنون ۲۵۰۰ نفر است. تهدید ایجاد شده از سوی القاعده و داعش در این کشور هم به میزان قابلتوجهی کاهش یافته و اعمال خشونتآمیز چشمگیر هم نادر شده، شرایطی که توجیهکننده حضور کمرنگ نیروهای آمریکایی در عراق است.
اکنون سودانی به دنبال پایان دادن به ماموریت نظامی آمریکا در عراق است. اگرچه سودانی بهعنوان فرمانده کل قوا عملا باید بر تمام نهادهای مسلح عراقی تفوق داشته باشد، اما در عمل، گروههای شبهنظامی یا بهصورت خودمختار یا از طریق نیروهای بسیج مردمی -سازمانی فراگیر که از نظر قانونی بخشی از دستگاه امنیتی عراق بوده، اما مستقیما با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران- هماهنگی دارد.
هنگامی که سودانی در ۱۵ آوریل با جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا در واشنگتن دیدار کند، از ایالاتمتحده درخواست خواهد کرد تمام نیروهای آمریکایی را از عراق خارج کند، اما بعید است که طرحی برای مقابله با شبهنظامیان پس از خروج این نیروها ارائه کند.
اگر حضور نظامی ایالاتمتحده در عراق به پایان برسد، احتمالا متعاقبا شاهد ایجاد اختلافات سیاسی خواهیم بود. پیشرفتهای حاصل شده برای نیروهای مسلح عراق از سال ۲۰۱۴ یعنی زمانی که آنها نتوانستند مانع پیشروی داعش در یکسوم خاک خود شوند، در صورت برداشته شدن دست حمایت ایالاتمتحده ممکن است از بین برود. واشنگتن اکنون باید از اهرم نفوذ خود در بغداد برای حفظ حضور نظامی غیرجنگی، مشابه نیروهایی که در آلمان، ژاپن، فیلیپین و کشورهای دیگر دارد، استفاده کند.
فضای مذاکرهحضور ایالاتمتحده در عراق در برههای ناپایدار برای خاورمیانه در کانون توجه قرارگرفته است. جنگ در نوار غزه فرصتهایی را برای آن دسته از بازیگران خارجی ایجاد کرده است که به دنبال سود بردن از ویرانیها هستند، ازجمله ایران. نیروهای نیابتی ایران اکنون بیش از هر زمان دیگری فعال هستند و تهران خواستار چیزی جز کاهش حضور ایالات متحده در منطقه و ترک کامل عراق نیست.
ایالاتمتحده امروز دوستان زیادی در رهبری عراق ندارد؛ وضعیتی که نتیجه عدم تعامل دیپلماتیک این کشور در طول سالها به شمار میرود. با این حال، این امر بدان معنا نیست که سیاستمداران عراقی همگی خواهان خروج نیروهای آمریکایی از این کشور هستند.
در این میان سیاستهای دولت عراق نیز تا حدودی متناقض است. تلاشهای کنونی برای پایان دادن به حضور نظامی ایالاتمتحده بخشی از تلاش گستردهتر بغداد برای محدود کردن نفوذ بینالمللی در این کشور است؛ دولت عراق همچنین استفاده از دینار عراق را برای معاملات مالی بهجای دلار آمریکا دنبال میکند و نهاد ماموریت کمکرسانی سازمان ملل به عراق را نیز که به نظارت بر انتخابات و تشویق گفتگو میان احزاب سیاسی رقیب کمک کرده، محدود کرده است.
با این حال، دولت عراق همچنان به دنبال برقراری پیوند نظامی با غرب است. گروه مامور ناتو در عراق که به آموزش و مشاوره نیروهای عراقی کمک میکند، برخلاف آمریکا، زیر بار انتقادها قرار ندارد.
دلایل بقادولتهای پیشین ایالاتمتحده تلاشهای مختلفی را برای پاسخگویی به خواستههای عراق برای مذاکره مجدد درباره حضور نظامی ایالات متحده در عراق انجام دادهاند. خاطرات وعده رئیس جمهور اوباما برای خروج نیروهای آمریکایی از عراق و بازگشت سهسال بعد آنها به این کشور هنوز هم در خاطرات اهالی عراق زنده است.
برای بیش از دو دهه، عراق سنگ بنای سیاست خاورمیانهای ایالاتمتحده بوده و فعالیتهای نظامی ایالاتمتحده بیشتر بر تهدید تروریستی القاعده و بعدا داعش متمرکز بوده است. البته اگرچه این گروهها هنوز هم تهدید بهشمار میروند، دامنه دست درازی آنان بهشدت کاهش یافته است، اما در این میان خطرات دیگری در قالب گروههای شبهنظامی سرکش پدیدار شده است که بیشتر آنها از سوی تهران تغذیه میشوند.
البته ایالاتمتحده در این میان بدون اهرم فشار هم نیست. عراق همچنان بهشدت به حمایت سیاسی و نظامی واشنگتن برای تقویت نیروهای مسلح خود و همکاری با شرکای منطقهای متکی است.
آزمون ارادههایک تناقض کلیدی در بطن سیاست عراق وجود دارد؛ درخواستهای ارائهشده برای حاکمیت بیشتر عراق که در عمل به خروج نیروهای آمریکایی ترجمه میشود، توسط گروههایی تحریک میشود که خود با گرفتن دستورات از تهران، اقتدار دولت عراق را تضعیف میکنند. ایالاتمتحده ضربه اولیه را [به حاکمیت عراق]با جنگ و اشغال سال ۲۰۰۳ وارد کرد و آسیب به حاکمیت عراق به شبهنظامیان و دیگر بازیگران غیردولتی اجازه داد تا در سالهای پس از آن تکثیر شوند.
موضوع حضور نیروهای آمریکایی در عراق به آزمون اراده بین بازیگران سیاسی خواستار هماهنگی بغداد با تهران و کسانی تبدیل شده که میخواهند استقلال عراق را از طریق ایجاد توازن در روابط با تهران و واشنگتن تضمین کنند. آنچه در این بحث مطرح است بسیار بزرگتر از چند هزار سرباز غیرجنگی است. بهنفع عراق و ایالاتمتحده است بر سر یک توافق بلندمدت مذاکره کنند که مساله سربازان را حل و در مرحله بعدی روابط ایالاتمتحده و عراق را تنظیم کنند.