چه کسی در فدراسیون فوتبال حرف آخر را میزند؟ وقتی همه چیز فدای رسیدن به جام جهانی میشود
تاریخ انتشار: ۲۳ مهر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۰۶۵۶۹۳
درگیری مسئولان دو تیم فوتبال بزرگسالان و امید در حالی بالا گرفته که فدراسیون فوتبال به جای مدیریت کردن ماجرا نقش تماشاگر را ایفا میکند.به گزارش بلاغ، در ادامه اتفاقات عجیب در فوتبال ایران دو تیم ملی کشورمان که خود را برای دو رویداد مختلف آماده میکنند علیه همدیگر موضع گرفتهاند. تیم ملی بزرگسالان آماده حضور در جام ملتهای آسیا میشود و تیم امید هم میخواهد طلسم سالها نرفتن به المپیک را بشکند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در تاریخ فوتبال ایران کم نبوده مشکلاتی که بر اثر نداشتن تعامل بین تیمهای ملی با باشگاهها یا تیم ملی بزرگسالان با تیم امید رخ داده است. کافی است مروری به گذشته داشته باشید تا به یاد بیاورید اتفاقات و درگیریهایی که همگی از نداشتن تعامل و عدم مدیریت فدراسیون فوتبال در زمانهای مختلف نشات گرفته است. درگیری بین دو تیم بزرگسالان و امید هم در گذشته بوده اما این بار واقعاً نوبر است.
ماجرا از کجا شروع شد؟
کمپ تیمهای ملی یا همان مرکز ملی فوتبال ایران محلی است برای استفاده «تمام تیمهای ملی». ساختمان «پِک» هم که از امکانات خوبی برای ریکاوری و تمرینات آمادهسازی بازیکنان برخوردار است، در همین محل واقع شده است. ماجرا از جایی شروع شد که حمید استیلی مدیر تیم فوتبال امید گفت که «هنوز پک را ندیدیم چه برسد بخواهیم از آن استفاده کنیم». همین اظهار نظر کافی بود تا امیرحسین حسینی مدیر رسانهای تیم ملی علیه استیلی موضع بگیرد و او را به فرافکنی برای پوشش دادن نتایج تیم امید متهم کند. بعد هم رضا شاهرودی و سهراب بختیاریزاده مربیان تیم امید به انتقاد از کیروش پرداختند و گفتند که ساختمان پک باید در اختیار تمام تیمهای ملی باشد. آنها از این گلایه کرده بودند که چرا تیم امید باید هر روز در یک زمین تمرین کند. کرانچار نیز روز گذشته در حاشیه تمرین تیم امید اعلام کرد «هنوز با چراغ سبزی برای استفاده از پک مواجه نشده است».
ادبیات «بدِ» استاد به شاگرد سرایت کرد
کیروش روز گذشته در حاشیه تمرین تیم ملی و در جمع خبرنگاران گفت: «استیلی چطور وقت کرد به روسیه بیاید و از تماشای بازیهای تیم ملی لذت ببرد؟» و استیلی هم گفت که «با خرج خودش به روسیه رفته است». این اما پایان ماجرا نبود و این بار نوبت به میک مک درموت دستیار کیروش رسید که با ادبیاتی که قبلا هم از سوی کیروش و اطرافیانش دیده بودیم بگوید: «به نظر میرسد آقای استیلی تیم ملی را با سیرکاشتباه گرفته است. اگر شما به دنبال استفاده از خرس برای سیرک هستید بهتر است خرسهایی که در میانمار جا گذاشتهاید را استفاده کنید.» استیلی روز گذشته برای تلطیف فضا به سایت فدراسیون فوتبال گفت که «تیم امید و بزرگسالان در کنار هم هستند» اما این اظهارنظر هم باعث نشد مشکلات فروکش کند.
نقش فدراسیون فوتبال چیست؟
اینکه چرا چنین دعوایی به وجود آمده یک طرف ماجرا است و اینکه مربی تیم ملی از ادبیاتی بد و به دور از شأن یک مربی استفاده کند، بحثی دیگر. موضوع مهم اما این است که چرا فدراسیون فوتبال همانند یک تماشاگر نظارهگر دعوای مسئولان دو تیم ملی است؟ پس نقش فدراسیون فوتبال چیست؟ چرا همان روزی که جرقه اولیه این اتفاق رخ داد فدراسیون فوتبال برای حل مشکل پا پیش نگذاشت و طرفین ماجرا را به سکوت دعوت نکرد؟ چرا فدراسیون فوتبال اجازه میدهد این درگیریها اینچنین رسانهای شوند؟ یعنی هیچکس در فدراسیون فوتبال نیست که این ماجرا را مدیریت و پشت درهای بسته آن را حل کند؟ چرا تیم امید باید هر روز سرگردان باشد و در یک زمین تمرین کند؟ مگر این تیم برای فدراسیون و فوتبال ایران نیست؟ مگر این تیم نمیخواهد طلسم رفتن به المپیک را بشکند و مگر نیاز به حمایت ندارد؟
کیروش میگوید: «سال پیش وقتی ساختمان پک آماده شد جلسهای با مسئولان فدراسیون در محل ساختمان پک داشتیم. در آن جلسه کادر تیم ملی زیر 17 سال، کادر تیم ملی بانوان و تیم ملی زیر 23 سال نیز حضور داشتند. تک تک آنها محلهایی (دفتر کار) برای خود در اینجا انتخاب کردند اما تا به امروز هیچ یک از آنها در دفتر خود حضور پیدا نکردند و این دفترها همانند همان روز اول افتتاح ساختمان پک است». حال سؤال این است که چرا تا امروز هیچکدام از مربیان این تیمها سری به اتاقهایشان نزدند؟ شاهرودی گفته بود «به آنها گفتهاند فقط تیم بزرگسالان حق استفاده از این ساختمان را دارد». آیا واقعا فدراسیون فوتبال به تیمهای دیگر ملی اجازه استفاده از امکانات کمپ تیمهای ملی را نمیدهد؟
وقتی «صعود به جام جهانی» هدف میشود
پیش از این بارها و بارها نوشته ایم وقتی «صعود تیم ملی بزرگسالان به جام جهانی» برای مدیران فدراسیون فوتبال هدف میشود و فکر میکنیم با راه یابی به جام جهانی تمام مشکلات فوتبال داخلی مان حل شده و وارد دنیای حرفهای شده ایم سخت دراشتباهیم.
سرمربی تیم ملی و دستیارانش باید حد و حدود خود را بدانند و پا را از گلیم شان درازتر نکنند. البته آنها مقصر نیستند بلکه مقصر مسئولان فدراسیون هستند که از روز اول بخاطر عدم مدیریت صحیح، نگذاشتن چارچوب مشخصی برای کادرفنی تیم ملی، باعث شدند این گستاخیها به عوامل مختلف خودِ فدراسیون، مدیران، مربیان و پیش کسوتان فوتبال به اوج برسد و کار به اینجا بکشد.
جای کارگر و کارفرما در تیم ملی تغییر کرده
آیا رفتن به جام جهانی اینقدر میارزد که کی روش و دستیاران خارجیاش برای رسیدن به هدفشان هر از گاهی با این نوع دیالوگهای توهینآمیز، حاشیه، جنجال و درگیری لفظی در فوتبال بوجود بیاورند؟
آیا عدم مدیریت رفتارهای گذشته کیروش زمینهساز این موضوع نبوده که امروز دستیار خارجی او هم این جسارت را به خود میدهد که به یک بازیکن پرافتخار، مربی فوتبال و مدیر تیم امید اینگونه حمله کند و پا را از دایره اختیارات و مسئولیتش فراتر بگذارد و در نهایت هم به هیچ کس پاسخگو نباشد؟
بدون شک تمام مشکلات به مدیریت ضعیف فدراسیون فوتبال برمی گردد،مدیریتی که همه چیز را فدای رسیدن به جام جهانی کرده است. در چنین شرایطی یاد جمله وزیر سابق ورزش افتادیم که میگفت:جای کارگر و کارفرما در تیم ملی فوتبال تغییر کرده است.
منبع: بلاغ مازندران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.bloghnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «بلاغ مازندران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۰۶۵۶۹۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
در لیگ برتر داوران صدرنشین جدول امتیازات هستند!
به گزارش "ورزش سه"، محمدرضا منصوری میگوید قطعا وقتی اشتباهی رخ میدهد و اگر هر بار تکرار میشود باید به دنبال حل آن بود. چه به وسیله آموزش بیشتر و چه تحقیق و البته برگزاری جلسه برای ریشه کن کردن آن. اما این موضوع در فوتبال ایران اتفاق نمیافتد و همه چیز با یک محرومیت و دوباره ابلاغ مجدد و احیانا اشتباهی تکرار سیکل تکراری فوتبال ایران را تشکیل میدهد.
منصوری درباره اعتراض دامنهدار به داوران در فوتبال ایران میگوید: داوران همان داوران هستند. شاید تغییراتی از 5 سال پیش داشتیم اما تغییرات زیادی نداشتیم. پس داوران همانها هستند و داور از مریخ که نمیتوانیم بیاوریم.من ایراد رو تشکیلات و ساختار میبینم نه فقط کمیته داوران یا دپارتمان داوری. فدراسیون باعث شده فوتبال و طرفداران فوتبال و عوامل فوتبال این دید را به داوری داشته باشند. متاسفانه به جایی رسیدیم که فکر کنم اگر این رویه ادامه داشته باشد، آینده بدتری هم خواهد بود. من الان کارمند شهرداری و در حوزه اجتماعی هستم، شما فکر کنید مرا بگذارند در حوزه شهرسازی. چه اتفاقی میافتد؟ وقتی در این بخش تخصص ندارم چه اتفاقی میافتد؟ این بزرگترین مشکل ماست؛ اینکه انتخابهای درستی نداریم. شاید نوع آمدن دوستان درست نبوده که البته همه این موارد برمیگردد به آن تشکیلات.
وی ادامه داد: وقتی هر هفته اشتباه رخ میدهد چرا جلسه نمیگذارند و از خبرهها بهره نمیگیرند برای حل آن. این موضوعی است که در تمام سطوح اتفاق میافتد. ولی در این بخش کلا پشت گوش میافتد. شاید اینطور فکر میکنند که زمان همه چیز را حل میکند. مثل یک قاضی که برای دادن حکم قصاص به دنبال وقت دادن است تا شاید اولیای دم نظرشان تغییر پیدا کند. اما اینطور نیست. شما ببینید هیچ هفتهای نبوده که نتیجه تغییر پیدا نکند. داور اشتباه میکند، تیم A ضرر کرده و چرا کسی درباره تیم B حرف نمیزند؟ چرا حریفانی که سود کردند کسی حرف نمیزند از آنها؟ خوشبختانه امتیازی به داوران نمیرسد و اگر جدول امتیاز داوران داشتیم الان قهرمان بودند!
منصوری با اشاره به این موضوع که برای ریشه کن کردن مشکلات از اساتید بهره برد میگوید: وقتی اشتباهات تکرار میشود چرا هیچ وقت درباره آن جلسهای تشکیل نمیشود؟ چرا از داوران قدیمی مشورت گرفته نمیشود؟ اینکه هیچ هفتهای نبوده که شاهد اشتباه داوری نباشیم خوب نیست.
وی درباره اینکه آیا تاکنون با پیشنهادی پشت پرده مواجه شده نیز اینطور واکنش نشان داد: والله خوشبختانه که کسی تا به امروز به من چنین چیزی نگفته و نخواسته است و چنین تجربهای را نداشتم. حرف زیاد بوده ولی من خودم به شخصه وجدانا تا حالا چیزی تجربه نکردم. ولی یک سری مثل پازل هست اما هیچ قابل اثبات هم نیست و شاید ردپایی نمیگذارند! به نظر من یک مشکلی که وجود دارد این است که آدمهای متخصص را به کار نمیگیرند. این مثل پازل میماند، وقتی شما یک نفر غیرمتخصص را بالا میگذارید روی تمامی عوامل تاثیر میگذارد و مشکلات بعدی را شکل میدهد.