ما و بازنشستهها
تاریخ انتشار: ۲۴ مهر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۰۸۴۹۹۴
تهران- ایرنا- مسوولان کشور از کجا آمدهاند و چطور بر سر عمل نشستهاند؟ 40 سال پیش چگونه و مبتنی بر چه اصل و قاعدهای وزرا و وکلا انتخاب شدند و بزرگان انقلاب با چه معیار و ملاکی استانداران و فرمانداران و شهرداران و مدیران را پشت میز مسوولیت نشاندند؟
روزنامه اعتماد در یادداشتی به قلم سیدعلی میرفتاح، آورده است: انقلابیون بر مبنای سوابقی که از مبارزه و زندان و تحصیل همدیگر در ذهن داشتند، با توجه به فورس آن ایام، «خیرالموجودین» را برگزیدند و بر مصدر امر گماردند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مرحوم آقای صادق طباطبایی به این دلیل متصدی اولین رفراندوم جمهوری اسلامی شد که در خارج از کشور در انجمنهای اسلامی اروپا، کار تشکیلاتی آموخته بود و تجربه کسب کرده بود. لذا توانست با گرد هم آوردن دانشجوهای سابق در مدت زمانی کوتاه جای خالی سیستم اداری را پر کند و جمهوری اسلامی را در برگزاری اولین همهپرسیاش سربلند کند. مردم صادق طباطبایی را نمیشناختند، اما چون بزرگان انقلاب از توان و ظرفیت او و امثال او باخبر بودند، ریسک و اعتماد را به هم آمیختند و با بهرهگیری از روابط دوستانه کشور را اداره کردند. اگر مذاکرات مجلس خبرگان را به خاطر داشته باشید عرض مرا تایید میکنید که سوابق تحصیلی نیز در سپردن مسوولیتهای ریز و درشت اهمیت فوقالعاده داشته است.
چون علما در فیضیه یا حقانی یا دیگر مدارس علمیه از توان نظری و عملی هم خبر داشتند پس خیلی راحت فهرستی از مسوولان بالقوه فراهم آوردند و عندالزوم هر جا که شرایط اقتضا میکرد به فعلیتشان رساندند. منباب مثال، مرحوم محمدی گیلانی سابقهای در دستگاه قضایی نداشت اما چون شهید بهشتی و مرحوم اردبیلی به توان علمی و فقهی و قضایی او آشنا بودند او را بر مسند قضا نشاندند. واقعبینانه اگر بخواهیم درباره 40 سال پیش اظهارنظر کنیم باید بگوییم که راه دیگری جلوی پای انقلابیون نبود و به نحو دیگری ممکن نبود تا مسوولان کشور را انتخاب و انتصاب کنند. فلذا شما یا باید در حوزه درس میخواندید، یا سابقه زندان و تبعید و مبارزه میداشتید، یا در جاهایی مثل حسینیه ارشاد و گروه منصورون و فداییان اسلام و موتلفه از این قبیل رفت و آمد میکردید تا اسمتان در لیست مسوولان کشور ثبت میشد.
اما در همان ابتدای انقلاب یک اتفاق مهم افتاد که دایره انتخاب نظام را برای یافتن افراد صاحب صلاحیت گسترش داد: جنگ. جنگ بدیهای خود را داشت وباعث داغدار شدن خانوادههای بسیاری شد. بسیاری از دستگلهای مردم شهید شدند و خون پاکشان به خاک ریخت. جوانانی که هر کدام یلی بودند و میتوانستند در زمره بهترین و پاکترین مدیران کشور درآیند برای عقیده و کشور سینه سپر کردند و جلوی پیشروی دشمن را گرفتند. درود خدا بر شهدا و جانبازان و ایثارگران. اما فراموش نکنیم که جنگ تحمیلی فرصت بینظیری فراهم آورد تا بسیاری از استعدادها نیز شکوفا شود و همه آنها سابقه زندان و حوزه و کنفدراسیون و مبارزه و انجمن اسلامی نداشتند که در آن مجال به میدان بیایند و ضمن ثابت کردن برادری و وفاداریشان، هنرها و توانهای خود را به منصه ظهور رسانند. روآمدن این گروه جوان و تازهنفس و متعهد و توانمند البته که بیهزینه نبود. ما هزینه هنگفتی پرداخت کردیم، کشور نیز آزمونی سخت و طاقتفرسا را پس داد...
اما از آنطرف به برکت جنگ مجموعه مدیران قابل اعتمادی متولد شدند که سرمایههای ارزشمند کشور به حساب آمدند و میآیند. یک دانشجوی ساده، یک معلم شهرستانی یا یک کارگر حاشیهنشین، یک کشاورز روستایی یا یک بچه مدرسهای تازه پشت لب سبز کرده به جبهه میرود و در آنجا تبدیل به رزمندهای هوشیار، جنگجویی تمامعیار، مبدعی خلاق و دانا و فرماندهی متواضع میشود. در مهندسی رزمی نخبههایی پرورش یافتند که کارهای نشدنی کردند و موجبات افتخار این سرزمین را فراهم آوردند.
لذا- بعد از جنگ- انتخاب وزیر و وکیل و مدیر و شهردار و از میان این گروه آزمون پس داده کار سادهتری بود. مدیران کشور از دل همین گروههایی که بر شمردم بیرون آمدند و بار سازندگی را به دوش گرفتند. اما کیست که بتواند قسم بخورد رانت و پارتی و زد و بند به گزینش و انتصاب مسوولان راه نداشته. اصل و اساسش همینها بود که برشمردم اما هیچ کجا نیست که دست شیطان بسته باشد و هیچ سیستمی نیست که از فساد مصون باشد. به خصوص هر کجا که بیشتر از ارزشهای اخلاقی و دینی فاصله گرفتیم حضور نفس اماره و شیطان پررنگتر شد، ریا و سمعه نیز به مناصب راه یافتند.
ما واقعا در این زمینه گرفتاریهای جدی داریم که باید هرچه زودتر حل و فصلشان کنیم و گرنه روز به روز زور و قوه ما کمتر میشود و قدرت و صلابت نفس اماره بیشتر.
حالا که 30 سال از جنگ میگذرد و 40 سال از انقلاب، وقت بازنشستگی مدیران کشور فرا رسیده است. به اختیار یا به اجبار بسیاری از وزرا و استانداران و شهرداران و مدیران باید کنار بروند و منزل به دیگری بسپارند. خیلی هم خوب. اما آیا ما در طول این 40 سال مکانیسمی طراحی کردهایم که امروز با خیال راحت آن را جایگزین آزمون جنگ و زندان و مبارزه قرار کنیم؟ در مورد یکی از وزرای زمان جنگ خاطرم هست که رییس دولت در مناقبش میگفت او در زندان ستمشاهی بدترین و سختترین شکنجهها را تاب آورده. آزمون زندان را دستکم نگیرید. اگر کسی توانسته باشد شدائد و مشقات زندان و شکنجه زمان شاه را تاب بیاورد پس میشود با خیال راحت به او اعتماد کرد و کارهای اساسی را به او سپرد. جنگ شوخیبردار نیست. به قول مرحوم چمران هر گاه شیپور جنگ نواخته شود مردها از نامردها تمییز داده میشوند.
ما هشت سال جنگ را تجربه کردیم و در مواقع مختلف توانستیم مردها را از نامردها تمییز دهیم. به برکت همین آزمون بزرگ جنگ بود که جمهوری اسلامی توانست کادر اداره کشور را تکمیل کند و بینگرانی مسوولیتهای بزرگ را به دوش مدیران جوان بگذارد. این مسوولان از خارج که نیامدهاند. یا در جنگ تربیت شدهاند یا کولهباری از مبارزه و تبعید و زندان را بر پشت دارند یا در انقلاب از خود رشادتها نشان دادهاند. چند روز پیش در همین صفحه نوشتم که ما متاسفانه به حزب و فعالیتهای حزبی اهمیت ندادیم و توان حزب را در آموزش مدیران سیاسی جدی نگرفتیم و راه شهید بهشتی را ادامه ندادیم.
حالا که در 30 سال گذشته نه جنگی بوده (خدا را صد هزار مرتبه شکر که نبوده) نه انقلاب و مبارزهای و نه حتی حزبی. پس چطور و با چه مکانیسمی و به توسط چه سیستم هوشیاری میتوانیم نیروهای جوان را به میدان بیاوریم و کارهای بزرگ را به ایشان بسپاریم؟ در این میان چند تجربه نه چندان خوشایند را نیز از سر گذراندهایم. چند جوان متخصص و کارآزموده را هنوز به مقامی نرسانده صداهای اعتراض از هر سو بلند شد و خود آن مدیران عطای مسوولیت را به لقایش بخشیدند و رفتند دنبال زندگیشان. این را مقایسه کنید با پایمردی و ایستادگی مسوولان دهه شصت.
البته تجربه موفق جهرمی و دوستانش را هم باید جد بگیریم. البته که نظام نیازمند خطرپذیری هم هست. اعتماد و خطرپذیری قوم و خویش همند و نمیشود بدن نگرانی قدرت را از پیرها گرفت و به جوانترها داد. یادمان باشد که دهه شصت با وجود ترورها و تهدیدها و کمبودها مدیران مورد نظر ما ماندند و پروژههای خود را به فرجام رساندند اما حالا در دهه 90، عملا هنوز پروژهای شروع نشده بعضی دوستان جا میزنند و کنار میکشند و تمام میشوند و میروند پی کارشان.
پس از این مقدمه دو نکته بگویم و بیش از این سرتان را درد نیاورم. اولا بهتر است با توجه به بضاعت کشور از هر نوع افراط و تفریطی بپرهیزیم. حتما جوانگرایی خوب و ضروری و لازم است. سلمنا. بر منکرش لعنت. اما مقدم بر جوانگرایی شایستهسالاری مهم است. مبادا ما به دست خودمان شایستهها را کنار بگذاریم و به مفهومی بلکه به عبارتی بچسبیم که فینفسه ارزشی ندارد. نه جوان بودن فینفسه خوب است و نه پیر بودن بد. مهم این است که هر کسی را بر سر جایش باید نشاند. به عبارت بهتر «تا نشیند هر کسی اکنون به جای خویشتن».
ما مسوولان کشور را آسان و کمهزینه به دست نیاوردهایم. بعضی از اینها برای اینکه صاحب تجربه شوند خون دلها خوردهایم. بیش از خون دل، مادی و معنوی هزینههای گزاف پرداخت کردهایم. برای اینکه جوانی بیتجربه تبدیل به مدیری لایق و توانمند شود کشور هزینه داده است، پس عقل و منطق حکم میکند از خدمات ایشان بهرهمند شویم. مبادا به صرف مبارزههای جناحی و سیاسی عملا خودمان را از نعمت وجود مردمان صاحب صلاحیت محروم کنیم. نکته دو اما ضرورت طراحی سیستمی دقیق و هوشیار و سراسر بین است برای کشف و تربیت مدیران کشور. مدیرانی که از هر حیث قابل اعتماد باشند و اهلیت و صلاحیت قبول مسوولیت در جمهوری اسلامی را داشته باشند. اینجا جمهوری اسلامی است نه اروپا یا جنوب شرق آسیا. اقتضائات سیاسی و عقیدتی جمهوری اسلامی نیز باید همواره مدنظر باشد، ایضا آموزههای تاریخی و دینی را نباید از یاد ببریم و...
*منبع: روزنامه اعتماد،1397،7،24
**گروه اطلاع رسانی**1893**9131
منبع: ایرنا
کلیدواژه: سياسي اعتماد مسوولان كشور صاحب صلاحيت
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۰۸۴۹۹۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تشکیل کارگروه دانشآموزان نخبهپرور در مدارس سما ضروری است
به گزارش خبرنگار خبرگزاری علم و فناوری آنا، سیدمیرالله حسینی رئیس دانشگاه آزاد اسلامی واحد بابل در آیین تکریم و معارفه مدیران کل قدیم و جدید اداره امور مدارس سمای واحد بابل اظهار کرد: این مدارس دارای ظرفیت مناسب برای افزایش دانشآموزشی بر مبنی سیاستهای معاونت مهارت و علوم تربیتی دانشگاه آزاد اسلامی است که با توجه به امکانات موجود و همکاری انجمن اولیا توان افزایش جمعیت دانشآموزی را دارد.
وی افزود: با توجه به هوشمندسازی مدارس سما، تجهیزات و امکانات دانشگاه، همدلی و اتحاد و وفاق کارکنان مدارس سما مردم به سما اعتماد کردند، باید به این اعتماد مردم پاسخ مثبت بدهیم و جمعیت دانشآموزشی را افزایش دهیم. معلمان و مدیران در تعالی و شکوفایی دانش آموزان نقش بسزایی دارند، نخبه پروری در سما ضروری است.
رئیس دانشگاه آزاد اسلامی واحد بابل گفت: در راستای اهداف دانشگاه و گام دوم ملی دانشگاه و سند تحول این واحد دانشگاهی در حوزه مدارس سما و علوم تربیتی طبق سیاستهای دانشگاه حرکت میکند. مدیران و معلمان مدارس سما باید برنامه محور باشند، هماندیشی و همفکری مسئولان مدارس با خانوادهها سبب تقویت علمی و آموزشی دانشآموزان میشود.
حسینی تأکید کرد: شهرستان بابل یکی از شهرهای پرجمعیت استان بوده و دارای ظرفیت دانشآموزشی بالای است، مدیران و معلمان با نهادینه کردن دستاوردهای علمی، فرهنگی و امکانات مدارس سما واحد بابل در جذب حداکثری تلاش مضاعف کنند.
به گزارش آنا، در این مراسم با قدردانی از تلاش بابک حسین زاد و مهدی بیگلریفیروز بهعنوان مدیرکل اداره امور مدارس سمای واحد بابل معرفی شد. بیکلری پیش از این رئیس دانشکده مهارت و کارآفرینی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بابل را به عهده داشت.
انتهای پیام/