Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «صراط نیوز»
2024-04-23@13:23:51 GMT

خداوند محبتش را بر چه کسانی واجب می داند؟

تاریخ انتشار: ۲۴ مهر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۰۸۶۱۹۰

صراط:

خداوند به انسان نگاه همراه به عشق دارد و همواره با زبان محبت با انسان صحبت می کند؛ به همین دلیل محبت خود را بر کسانی که فقط به خاطر خدا همدیگر را دوست دارند، واجب می داند.

در حدیث معراج به این جمله رسیدیم:« وجبت محبتی للمتحابین فی= محبت من واجب می شود بر کسانی که بخاطر من یکدیگر را دوست دارند».

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

جلسه گذشته این مبنا را ذکر کردیم که «آدمیت یک آدم، به این است که چقدر محبت خدا برایش اصالت دارد». چون خداوند تبارک و تعالی در قرآن بر اساس نوع نگاهی که به ما دارد، با ما حرف می زند. اگر برای یک سری اعمال فرموده:«ان الله یحب...»، برای یک سری دیگر از اعمال هم فرموده:«ان الله لا یحب...». ما باید بدانیم از چه رو خداوند این گونه فرموده و از چه زاویه ای به انسان نگاه کرده که برای بازداشتن او از کارهای بد فرموده:«دوست ندارم» و برای تشویق او به کارهای خوب فرموده:« دوست دارم». این طرز حرف زدن، برای چه نوع آدمهایی موثر است؟ زبان حیوان که نمی تواند باشد؛ زیرا زبان حیوان، زبان منع و تهدید است. زبان کفار هم نمی تواند باشد؛ زیرا خداوند آنها را بدتر از چهارپایان و یا مرده می داند. پس زبان آنها هم زبان تهدید است:« اولئک اصحاب النار هم فیها خالدون=آنان اصحاب جهنم هستند و برای همیشه در آن می مانند». برای افراد متوسط هم می فرماید: «جنات تجری من تحتها النهار=بهشت هایی که از زیر آن نهرها جاری است»؛ ولی برای کسانی که واقعا سنخیت با خداوند دارند و به معنای حقیقی انسان هستند و طمع کار و مزدور نیستند، زبان محبت را به کار گرفته است. آن زبان این است که می فرماید: «دوست دارم این کار را بکنی و دوست ندارم آن کار را بکنی». این زبان بر روی چه آدمی موثر است؟ چه کسی با این زبان می تواند عمل کند و با خدا کنار بیاید و به کاری که خدا دوست دارد، رغبت پیدا کند؛ و به کاری که خدا دوست ندارد، رغبت نداشته باشد؟ یکی از کارهایی که خدادوست دارد، «دوست داشتن همدیگر است» که خداوند ضمانت این دوستی را محبت خود بر بندگانش قرار داده و فرموده : « وجبت محبتی للمتحابین فی».

ساحران فرعون هم خیلی طمع داشتند که مقرب فرعون شوند. فرعون به آنها قول داده بود که بعد از غلبه بر موسی علیه السلام از مقربین درگاه من خواهید بود و از پول و ثروت و طلا برخوردار خواهید شد.

حالا ببینید دوست داشتن های خدا چه ارمغان هایی در پی دارد و دوست داشتن های غیر خدا چه پیامدهایی دارد.

تضمینِ خداوند برای مهندسی نظام محبتی چیست؟

انسان ها اگر نظام محبتی شان را با محبت خداوند مهندسی کنند و همدیگر را فقط به خاطر خدا دوست داشته باشند، خداوند هم تضمین می کند که حتماً و حتماً آنها را دوست خواهد داشت. اما اگر غیر از این باشد، معنای خطرناکی به خود می گیرد.

یعنی اگر ما کسی را دوست داشته باشیم؛ ولی نه برای خدا. دوست داشتن برای غیر خدا، هر چه که باشد شرک است؛ این ننگ بوده و به منزله خودفروشی است که آدم نتوانسته باشد نظام محبتی اش را طوری مهندسی کند که انگیزه اش از خوش آمدن یا نیامدن و محبت و تنفر «خود حقیقی» نباشد.

امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود:« اگر من بینی یک مؤمن را با شمشیر بزنم، هرگز از من بدش نمی آید. ولی اگر دنیا را هم به یک منافق بدهم، از من خوشش نمی آید». چرا مؤمن از امیرالمؤمنین بدش نمی آید، برای این که محبتی که به امیرالمؤمنین دارد، از نوع غیرشخصی و برای خدا است. مؤمن چون همه محبتش برای خداست، هر چه که رنگ خدا را داشته باشد دوست دارد.

مبنای نفسانی برای محبت، فحشا و فساد به شمار می آید

اگر در گرایش به حب و بغض و کینه و آشتی، مبنا نفس خودمان باشد، فحشای باطنی محسوب می گردد. حتی اگر حب و بغض در مسائل مادی نظیر ازدواج باشد که در آن انگیزه های قوی حیوانی مطرح است، باز این مسئله صدق می کند؛ ولی اگر غیر از این باشد، خیلی خطرناک است.

امام صادق علیه السلام که رئیس مذهب ما است از یک چیز خیلی گله و شکایت دارد. این گله را امام سجاد هم از ما شیعیان دارند و آن این است که «شیعیان در رفاقت با همدیگر ضعیفند و نمی توانند در روابط بین خودشان، شیطان را کنار بزنند». به همین علت، زود روابط شان خراب می شود. امام صادق علیه السلام در این باره خیلی سرمایه گذاری کردند؛ حضرت به اصحابش پول می داد و می گفت: هر وقت دیدید دو نفر شیعه به جان هم افتاده اند، با این پول هزینه کنید تا روابط شان خراب نشود. این کار امام مفهوم مهمی دارد. معنی اش این است که دو تا شیعه نباید با هم درگیر شوند. یعنی مواظب باشید یکی از مصایق دنیا که پول است، باعث اختلاف شما نشود. امام تان می گوید من از جیب خودم پول خرج می کنم برای اینکه شما به جان هم نیفتید. اگر قرار است دنیا و مظاهر دنیا بین شما اختلاف بیندازد، زود از این اختلاف دوری کنید و نگذارید شیطان بر شما مسلط شود.

اگر بعد از امام رحمة الله علیه جناح های ما در مملکت همین یک فرمایش امام صادق را عمل می کردند و به خاطر حب مقام و ریاست و به خاطر دنیا به جان همدیگر نمی افتادند، امروز کشور ما خیلی جلو می رفت. اما الآن مملکت ده ها سال عقب افتاده است؛ برای اینکه ما حاضر نیستیم دست از دنیا برداریم و به یکدیگر محبت کنیم. قاعده مهم این است که هر گاه در روابط کاری بین دو نفر اختلافی پیش آمد، حتی جایی که ظاهراً کار مقدس است، مثل کار برای امام زمان، اگر قرار است بین کار و رفاقت تان یکی را انتخاب کنید، حتماً رفاقت تان را انتخاب کنید. در غیر این صورت آن کار مقدس را خراب کرده ایم.

توصیف مقام بهشتی کسانی که همدیگر را به خاطر خدا دوست دارند

امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند:« قال سمعته یقول: إن المتحابین فی الله یوم القیامة على منابر من نور قد أضاء نور وجوههم ونور أجسادهم ونور منابرهم كل شئ حتى یعرفوا به، فیقال: هؤلاء المتحابون فی الله= کسانی که بخاطر خدا به یدیگر محبت می ورزند، در روز قیامت بر منبرهای نوری هستند که نور آن چهره ها و بدن هایشان و همه چیز را روشن می کند؛ بطوری که بوسیله آن نور، همه چیز شناخته می شود».

این نوع احادیث، مسئولیت ما را چند برابر می کند. «منبر» هایی از نور، یعنی بلندی و یک جایگاه فوق العاده بلند از نور. در روایت بعدی می خوانیم که وضعیت چنین افرادی چنان فوق العاده است که حتی انبیاء هم از جایگاه آنان تعجب می کنند. مفهوم این نور چیست، این نور، نور حسی نیست. یعنی شما وقتی با همدیگر بخاطر خدا محبت می کنید، محیط کاری تان، محیط خانواده و... چنان نورانی و شفاف و روشن می شود که شیطان نمی تواند کاری علیه شما بکند. اما شیطان در محیط تاریک و ظلمانی نفوذ می کند؛ یعنی در جایی که نفسانیت در کار است. «یخرجونهم من النور الی الظلمات=شیطان آنان را از نور خارج می کند و به سوی ظلمات و تاریکیها می برد». نور جایی هست که محبت برای خدا باشد و ظلمات جایی هست که محبت برای خدا نباشد».

فرمول «مدیریتِ اسلامی» چیست؟

این نوع نگاه، در بحث های مدیریت اهمیت زیادی دارد. مدیریت های پیشرفته امروزی در مقابل مدیریت اسلامی در حال حاضر دوره الفبای مدیریت به حساب می آیند. ان شاءالله وقتی امام زمان علیه السلام بیایند و فرمول های پیشرفته مدیریت را اجرا کنند، تازه مردم جهان قدر مدیریت اسلامی را خواهند دانست. یکی از این فرمولها همین است که یک مدیر باید افراد زیرمجموعه خودش را دوست داشته باشد، پدر و مادر باید عاشق خانواده اش باشد، خواهر برادرها باید همدیگر را دوست داشته باشند.

امروزه اگر بخواهید در یک مجموعه مثل یک موسسه و شرکت و یا در یک مجموعه اقتصادی یا سیاسی و یا هر جای دیگر، سرعت و موفقیت در کارها باشد، برای این منظور به شما سیستم اقتصادی، سیستم مدیریت نوین، مدیریت بحران، مدیریت زمان و مدیریت ... می دهند تا طبق آن سیستم رفتار کنید؛ ولی وقتی راه دستیابی به همین مقصود را به دست امام صادق علیه السلام می دهید، می گوید: «اگر در آن محبت باشد، سرعت و برکت پیدا می کند. حتی اگر کافر باشند». یعنی محبت، معجونی است که حتی اگر بین کفار هم باشد، خدا به کارشان سرعت و برکت می دهد. حتما اگر مومن باشند و بخاطر خدا همدیگر را دوست داشته باشند و کاری را انجام دهند، برکاتش خیلی بیشتر می شود؛ مثل 8 سال دفاع مقدس که آن قدر برکات داشت که شما اگر آن برکات را به هر کامپیوتر و ابر کامپیوتری بدهید، چون نمی تواند محاسبه کند، می سوزد. به هر کارشناسی بدهید، تعجب می کند و نمی تواند محاسبه کند. این یعنی چه؟ در کشوری که به شدت زیر بار قرض است و امکانات کافی ندارد؛ اما از آن طرف دنیا با تمام امکاناتش و با همه قدرت نظامی با او مقابله کند و شکست بخورد، این یک معجزه است.

مثلاً در یک خانواده وقتی همه همدیگر را دوست داشته باشند و انگیزه ها الهی باشد، برکات سرازیر می شود. مثلا یک دفعه می بینید درآمد مرد این خانواده، ماهانه یک میلیون تومان است، اما هزینه هایی که در خانه صورت می گیرد، 3 میلیون تومان می شود. این تفاوت از کجا تامین می شود؟ مهندس عالم و امام معصوم دارد حرف می زند؛ یعنی کسی که ساختار ریاضی عالم در دستش هست، می گوید «محبت برای خدا برکت می آورد».

می فرماید شما این کار را نکن چون سرعت و برکت در زندگیت کم می شود. توصیه من نیز به شما عزیزان این است که اجرای این دستورالعمل برای همه ما واجب است. اگر کسی این دستورالعمل را نمی تواند اجرا کند، به خودش ظلم کرده و به امام زمان علیه السلام خیانت کرده است.

خدا رحمت کند «شهید همت» را که در چند عملیات با ایشان بودیم. بعضی از این عملیات ها موفق بود، بعضی ها هم موفق نبود. ما هر وقت شکست می خوردیم، حاج همت می گفت: آقایان اخلاص شان کم بوده؛ مستحبات را انجام ندادند؛ نماز شب نخواندند؛ توسل شان ضعیف بوده که شکست خوردیم. ما در صدر اسلام هم به نقل از پیامبر ص همین حرف ها را داشتیم. وقتی مسلمین در جنگ شکست می خوردند، حضرت می فرمود: مستحبات را رعایت نکردند، شکست خوردیم. این که همه ما گنهکار، مقصر، عیب دار هستیم، شکی نیست. ولی روی نیت های مان، دل و نوع نگاه مان باید کار کنیم. یک آدم ضعیف که کار بلد نیست، یا فقط 20درصد، 30 درصد کار را بلد است و در 70 درصد بقیه خطا دارد، اما اگر با نیت خوب و محبت به دیگران وارد کار شود، خدا به کارش برکت می دهد. اما یک نفر متخصص که صد در صد کارش را هم بلد است، اما عرضه و مهارت محبت کردن برای خدا را ندارد، سرعت و برکتی در کارش وجود نخواهد داشت.

تخصص به تنهایی کافی نیست

کسی که فکر می کند همه کارها در یک مجموعه و نظام مدیریتی و یک سیستم تخصصی با موفقیت پیش می رود و لا غیر، این شخص کافر است و فقط ظاهر را می بیند:« یَعْلَمُونَ ظَاهِرًا مِنَ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَهُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غَافِلُونَ[1] = از زندگى دنیا ظاهرى را مى ‏شناسند و حال آنكه از آخرت غافلند». «آخرت» یعنی صرف نظام مدیریتی دنیا نه. آخرت به معنای قیامت است. یعنی داشتن تخصص همه ی کار نیست؛ تو اول باید خودت را درست کنی.

وقتی که پای صحبت دانشمندان هسته ای می نشینید، می گویند حضرت زهرا کمک مان کرد. من هم فیلم شان را دیدم و هم با خودشان صحبت کردم. ما باید همه شرایط مادی و معنوی را با هم و کنار هم بگذاریم. اصل تخصص باید کنار تقوا، معنویت، صفا، همدلی، صمیمیت و محبت به همدیگر در راه خدا باشد. یک متخصص بی تقوا و فاسق باعث غضب خداوند و فرشته ها می شود. فرشته موجودی نیست که چهارتا بال داشته باشد، بلکه فرشته یعنی قوای عالم. قوای عالم با وجود چنین شخصی راه نمی آیند و کار نمی کنند. برای همین بود که امیرالمؤمنین علیه السلام 7 نفر را که نزد خدا خیلی محترم و عزیزند، اسم می برد و می فرماید: «سلمان، مقداد و ابوذر و ... ». اینها چقدر عزیزند که همه چیز به نور اینها شناخته می شود. مثلاً در تاریکی شب، وقتی که می خواهیم کاری انجام دهیم، باید زیر نور مهتابی، لامپ و چراغی انجام بدهیم. در روز قیامت هم کارهای ما زیر نور این آدمهای مهم انجام می شود. این خیلی حرف بلند و مهمی است که بدانیم کارهای قیامت در زیر نور کسانی انجام می شود که در راه خدا به همدیگر محبت می ورزند و همه چیز قیامت به وسیله این آدمها شناخته می شود.

چهره آخرتیِ دوست دارندگانِ برای خدا، چگونه است؟

امام باقر علیه السلام از حضرت رسول صلی الله علیه وآله و سلم نقل می کند: «المتحابّون فی اللّه یوم القیامة على أرض زبرجدة خضراء فی ظلّ عرشه عن یمینه-وكلتا یدیه یمین-وجوههم أشدّ بیاضا و أضوأ من الشمس الطالعة، یغبطهم بمنزلتهم كلّ ملك مقرّب و كلّ نبی مرسل، یقول الناس من هؤلاء؟ فیقال: هؤلاء المتحابّون فی اللّه[2]= کسانی که به خاطر خدا همدیگر را دوست می دارند، روز قیامت بر زمینی که از زبرجد سبز و درخشنده است، در کنار عرش الهی ایستاده اند و صورتهای بسیار سفید (و نورانی) دارند که از نور خورشید درخشنده ترند. [وقتی] ملائکه و انبیا [صورت نورانی آنان را مشاهده می کنند] به حال آنان غبطه [و حسرت] می خورند و مردم می پرسند: آنان چه کسانی هستند؟ گفته می شود: اینها کسانی هستند که [در دنیا] برای خدا با هم دوستی داشتند».

حضرت چقدر ملیح حرف می زنند آنجا که می فرمایند:« فی ظلّ عرشه عن یمینه-وكلتا یدیه یمین = در جانب راست عرش - هر دو جانب عرش راستند-». یعنی اگر گفتم جانب راست، فکر نکنید که عرش سمت چپ هم دارد، خیر هر دو طرفش راست است. فکر نکنید آنجا یک عده ای سمت راست خدا هستند و یک عده ای سمت چپ. خدا راست و چپ ندارد. این یک معما و رمز است که در بحث اسماء الله وقتی انسان به آن پی می برد، خیلی سرمست می شود. فهم هندسه عالم چگونه خواهد بود که همه اطراف عرش راست است. عرش احاطه دارد. هر دو جانب عرش یمین و پربرکت است. «یمن و یمین و میمنت» یعنی مبارکی. چهره هایشان نورانی تر و سفیدتر از خورشید است و همه فرشتگان مقرب و پیامبران مرسل به جایگاه و مقام شان غبطه می خورند. معلوم است که این، یک کار خیلی ویژه است. چقدر هم مفت و رایگان در اختیار ما گذاشته اند. آیا کار سختی است که آدمها بخاطر خدا همدیگر را دوست داشته باشند؟ انگیزه هایشان از توجه و رسیدگی به هم، خدا باشد؟ می گوید من کاری ندارم که این بلال سیاه است؛ بدقیافه است؛ زبانش هم می گیرد؛ بلال بخاطر خدا دوست داشتنی است. من کاری ندارم فلان کس افغانی است؛ دیگری عرب است؛ آن یکی آمریکایی یا اروپایی است، اینها چون شیعه و مؤمن هستند. باید به عشق شان نفس کشید و برایشان نگران بود. کاری ندارم دارای چه ملیتی هستند. من نه با ملیتش کار دارم و نه با قیافه شان کار دارم؛ نه با فقیر و غنی بودنشان کار دارم؛ فقط بخاطر شیعه بودنشان، برایم دوست داشتنی اند.

همه فرشتگان مقرب و پیامبران مرسل به جایگاه و مقام کسانی که اینطور باشند، غبطه می خورند. حالا شما بیایید در کتابهای عرفانی که نوشته شده نگاه کنید، در هیچ کدام خبری از این فرمول ها نیست. کتب عرفانی غیردینی که مزخرف است. این معصوم است که تمام عشقش را در کلامش می ریزد و به شیعه اش می دهد. می بینی با چه عشقی با شیعه حرف زده، حالا شما را به کجا دعوت می کند؟ می گوید، روی منبرهای نور دعوت تان می کنند که انبیاء و فرشته ها حسرت شما را بخورند. با چه سخاوتی این را در اختیار ما گذاشته اند؟

تمرینِ محبت کنیم

باید تمرین کنیم که آدم ها را دوست داشته باشیم. درست نگاه شان کنیم و به آنها احترام بگذاریم. اگر دعواهایی اتفاق می افتد، برای این است که ما نتوانستیم نظام محبتی مان را «فی الله» بکنیم. هر چه مرتبه ایمان بالاتر می رود، محبت انسان نسبت به دیگران بیشتر می شود.

«محبت کردن» تمرین خوبی است. بگوییم از این به بعد، تلاش می کنیم به خانه که می رویم، یا سر کار که می رویم؛ مثلا به اداره می رویم، یا در مغازه اگر هستیم، اینگونه باشیم. با مشتری همینطور رفتار کنیم. از در که داخل مغازه می آید، با نگاه «اعظم حرمة من الکعبه=حرمت مومن عظیم تراز کعبه است» به او نگاه کنیم؛ به عنوان یک شیعه اهل بیت نگاهش کنیم.

مرتب به ظاهر و قیافه افراد گیر ندهیم. بگوییم اگر او چند تا مشکل یا فحشای ظاهری دارد، خود من صدتا فحشای باطنی دارم که به مراتب بدتر از فحشای ظاهری او است. آدم هایی که اهل محبت کردن به دیگران نیستند، وقتی یک نفر به آنها ابراز محبت می کند و آنها را می بوسد، تعجب می کنند و فکر می کنند که او از نظر عقلی کم دارد یا انحرافی دارد که هر دفعه ما را می بیند، بغل می کند و می بوسد و ابراز محبت می کند. چون خود اینجور آدمها همیشه در محبت کردن چرتکه می اندازند که آیا من به فلانی ابراز محبت بکنم یا نه. اینها محبتشان با دیگران، «فی الله» نیست، برای همین است که نمی تواند به دیگران کند و برای این کار، شرط می گذارد. اینها حتی نمی توانند محبت دیگران را باور کنند. اما آن کسی که با خداست و محبتش «فی الله» است اصلاً کاری ندارد، شرط ندارد، شرک ندارد.

چرا برخی افراد از ابراز محبت به دیگران خودداری می کنند؟

برخی افراد از ابراز محبت خودداری می کنند تا مبادا دیگران از آنها سوء استفاده کنند. یعنی جلوی خدایی شدن خودشان را می گیرند، برای این که دیگران از ابراز محبت آنان سوء استفاده نکنند. این درست نیست. شما کار خودت را بکن و بگذار دیگران سوء استفاده کنند؛ اما تو خدایی شو و کاری به دیگران نداشته باش.

علی علیه السلام فرمودند: من هیچ وقت به خاطر این که کار اسلام و کار خدا را پیش ببرم، خودم را آلوده نکردم. و همچنین می فرماید: من می توانم شما را اصلاح کنم؛ اما «لا بفساد نفسی= نه به قیمت آلوده شدن خودم». شما مدیریت حضرت علی را نگاه کنید. نامه هایی که به استاندارهایش می نویسد؛ استاندار بصره، مصر، کوفه و ... می نویسد: شنیده ام که شما این کارها را کردید. بعد ابوموسی اشعری و عمرعاص را می آورند و حکومت را از دست علی می گیرند و می دهند به معاویه. چرا علی علیه السلام نمی تواند مدیریت را جمع کند؟ آیا بی عرضه است؟ بلد نیست؟ عقل ندارد؟ نه. توان همه این کارها را هم دارد و می گوید من می توانم همه شما را اصلاح کنم؛ اما نه به قیمت آلوده شدن خودم. علی امام است و نماینده خدا روی زمین. خداوند در قرآن به پیغمبرش هم می فرماید که اگر یک عده ای ایمان نمی آورند، نباید غصه بخوری. می فرماید:« لَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَفْسَكَ أَلَّا یَكُونُوا مُؤْمِنِینَ[3]= شاید تو از اینكه [مشركان] ایمان نمى ‏آورند جان خود را تباه سازى».

منبع: صراط نیوز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.seratnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «صراط نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۰۸۶۱۹۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

دفاع در برابر ظالم، نه تنها مشروع بلکه واجب است

جهاد در راه دفاع از دین، وطن و ارزش‌های حقیقی یک ملت، از مسائل دینی است که در آیات و روایات متعدد مورد تاکید قرار گرفته است؛ البته این مسئله فارغ از بعد دینی موضوعی عقلانی است و هر انسان آزاده‌ای در برابر تجاوز دیگران به خود، خانواده و جامعه‌ خودش حساس است.
اخیرا رژیم کودک‌کش اسرائیل به کنسولگری ایران در سوریه حمله کرد که با پاسخ شدید ایران روبرو شد؛ در این فضا برخی، شبهات و تردیدهایی در مورد این دفاع مشروع و عقلایی مطرح کردند.
 با هدف بررسی مشروعیت دفاع و جهاد با آیت‌الله محمود رجبی؛ عضو شورای عالی حوزه و رئیس مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) درباره مبانی دفاع مشروع گفت‌وگو کرده ایم که در ادامه می‌خوانید؛  نگاه اسلام و قرآن به دفاع و جهاد در راه دفاع از ارزش‌ها و میهن چیست؟ دفاع یک امر عقلی و عقلایی و طبق فطرت هر انسان است و حتی کودکان طبق فطرت دست نخورده و اولیه، دفاع از خود را حق می‌دانند؛ در نظامات بین‌المللی و مکاتب و مذاهب هم این مسئله به رسمیت شناخته شده است یعنی حتی اگر در ادیان و قرآن و روایات بیان نشده بود باز یک اصل عقلایی و نهادینه در نهاد انسان‌ها است. اسناد جوامع بین‌المللی مبتنی بر همین اصل است ولی در قرآن کریم هم در مورد فلسفه دفاع مسلمین از نظام و کشور و خاک و ارزش‌های خودشان آیات فراوانی وجود دارد؛ از جمله قرآن کریم فرموده است: وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِیَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ یُذْکَرُ فِیهَا اسْمُ اللَّهِ کَثِیرًا ۗ وَلَیَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ؛ این آیه یکی از فلسفه‌های دفاع را در این می‌داند که اگر دفاع نباشد نه تنها مساجد و اماکن مقدس ادیان دیگر باقی نمی‌ماند بلکه اثری از اصل دین و توحید هم وجود نخواهد داشت. ادیان به صورت کلی در برابر تجاوزگری ستمگران و زیاده‌خواهان می‌ایستند. طبیعتا اگر دفاع نباشد حتی مظاهر دینی و ظواهر هم از بین می‌روند؛ بنابراین دفاع یک امر عقلانی و مشروع است؛ از اوجب واجبات حفظ نظام اسلامی است و هر کجا تعرضی به نظام اسلامی صورت بگیرد باید از آن دفاع کنیم. علاوه بر این در مورد ظلم به مظلومان و لزوم دفاع از مظلوم در برابر ظالم هم آیات و روایات متعددی داریم. حتی بر اساس آیات قرآن کریم، اگر کسی به صورت غیرعلنی مورد ظلم واقع شود می‌تواند به صورت علنی آن را به دیگران اعلام و در دادگاه علیه فرد شکایت کند.
قرآن کریم فرموده است: لَا یُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلَّا مَنْ ظُلِمَ ۚ وَکَانَ اللَّهُ سَمِیعًا عَلِیمًا. امروز آنچه را از رژیم صهیونیستی شاهد هستیم مصداق بارز ظلم بر مظلوم و بر ملت‌های منطقه است و وظیفه هر مسلمانی است که اگر مسلمان دیگری مورد ظلم دشمنان اسلام قرار دارند از آنان دفاع کند. قرآن کریم فرموده است: وَمَا لَکُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ الَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَٰذِهِ الْقَرْیَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْکَ نَصِیرًا. یعنی دفاع از محرومان در حد جنگ و قتال؛ بر این اساس اگر به وظیفه عمل نکنند یعنی انسان سالمی نیستند وگرنه انسان سالمی که عقل خود را دارد و انسانیت و اسلام خود را از دست نداده است فطرتا، عقلا و شرعا باید به دفاع در برابر متجاوز بایستد.  دفاع در برابر ظالم، نه تنها مشروع بلکه لازم و واجب است و علاوه بر این آیاتی در خصوص تعدی و تجاوز داریم از جمله اینکه فرموده است: الشَّهْرُ الْحَرَامُ بِالشَّهْرِ الْحَرَامِ وَالْحُرُمَاتُ قِصَاصٌ ۚ فَمَنِ اعْتَدَیٰ عَلَیْکُمْ فَاعْتَدُوا عَلَیْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَیٰ عَلَیْکُمْ ۚ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِینَ. اگر کسی به شما تعرضی داشت شما هم متعرض او شوید و از کنار او نگذرید و این حق دینی و شرعی است و باید در برابر متجاوز بایستیم. حتی طبق آیات سوره مبارکه حجرات اگر دو طایفه مسلمان با یکدیگر درگیر جنگ شدند باید با کسی که تعدی کرده و ظلم می‌کند مبارزه شود. وَإِنْ طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَیْنَهُمَا ۖ فَإِنْ بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَی الْأُخْرَیٰ فَقَاتِلُوا الَّتِی تَبْغِی حَتَّیٰ تَفِیءَ إِلَیٰ أَمْرِ اللَّهِ ۚ فَإِنْ فَاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَیْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا ۖ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ. در آیه دیگری هم فرموده است: وَجَزَاءُ سَیِّئَةٍ سَیِّئَةٌ مِثْلُهَا ۖ فَمَنْ عَفَا وَأَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَی اللَّهِ ۚ إِنَّهُ لَا یُحِبُّ الظَّالِمِینَ؛ یعنی پاداش کار بد، کار بد در برابر آن است. بنده این آیات را از باب نمونه عرض کردم وگرنه آیات متعدد دیگری هم داریم. در مجموع کسانی که متعرض محرومان و مسلمین و مستضعفان می‌شوند، ولو اینکه موحد هم نباشند باید از آنان دفاع شود و در روایات هم فراوان چنین تعابیری وجود دارد که یکی از مشهورترین این روایات آن است که فرمود: قال رسول الله (ص) «مَنْ سَمِعَ رَجُلاً یُنادِی یا لَلْمُسْلِمِینَ فَلَمْ یُجِبْهُ فَلَیْسَ بِمُسْلِم». هر کسی صدای یک‌نفر موحد را بشنود یعنی قید مسلمان‌بودن هم ندارد و از او کمک بخواهد ولی به کمک او نرود مسلمان نیست. بنابراین طبق آیات و روایات وظیفه داریم و کوتاهی در این زمینه، کوتاهی نسبت به دستورات اسلامی است.  آیا در سیره پیامبر(ص) هم نمونه‌هایی در این زمینه وجود دارد؟ بله. در سیره پیامبر(ص) هم این موارد مشهود است؛ از جمله نقض عهدهایی که در دوران آن وجود مقدس از سوی دشمنان صورت گرفت؛ قرآن کریم فرموده است: وَإِنْ نَکَثُوا أَیْمَانَهُمْ مِنْ بَعْدِ عَهْدِهِمْ وَطَعَنُوا فِی دِینِکُمْ فَقَاتِلُوا أَئِمَّةَ الْکُفْرِ ۙ إِنَّهُمْ لَا أَیْمَانَ لَهُمْ لَعَلَّهُمْ یَنْتَهُونَ؛ یعنی این تعهد و پیمان در صورتی که آنان، آن را بشکنند اعتباری ندارد و مسلمین هم نباید به آن پایبند باشند. امروز جنایات رژیم صهیونیستی مصداق تعدی، ظلم و زور و خیانت و مقابله با دین و از بین بردن یاد خداوند و زیر پا گذاشتن عهد و پیمان‌های بین‌المللی و مورد تاکید همه کشورها است. حمله به کنسولگری یک کشور طبق اعتراف همه کشورها، نقض معاهدات بین‌المللی است و حمله این رژیم صراحتا خلاف پیمان‌های جهانی است؛ پیامبر گرامی اسلام(ص) هم در سیره خودشان وقتی ۳ طایفه از اهل کتاب با ایشان پیمان بستند و بعدا آن را زیرپا گذاشتند با آنان برخورد جدی کردند و حتی یک قبیله(بنی نضیر) را مجبور به ترک وطن و تبعید کردند. پیامبر(ص) در ابتدا نسبت به آنان رافت اسلامی به خرج دادند که می‌توانید اموالتان را با خود ببرید ولی آنها باز در صدد  توطئه برآمدند لذا آنان را تبعید کردند. در قرآن کریم هم در مورد خیانت بیان شده است: وَإِمَّا تَخَافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِیَانَةً فَانْبِذْ إِلَیْهِمْ عَلَیٰ سَوَاءٍ ۚ إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الْخَائِنِینَ؛ و چنانچه از خیانت‌کاری گروهی (از معاهدین خود) سخت می‌ترسی در این صورت تو نیز با حفظ عدل و درستی، عهد آنها را نقض کن، که خدا خیانتکاران را دوست نمی‌دارد. هر مسلمانی  امروز در جهان هر اقدامی را بتواند علیه رژیم غاصب صهیونیستی داشته باشد بر او واجب و لازم است که انجام دهد؛ چه کسانی که خودشان الان مورد تعرض هستند و چه کسانی که مورد تعرض نباشند و در قضیه اخیر هم کنسولگری به مثابه خاک جمهوری اسلامی بود و آنها به آن تعرض کردند و مقابله به مثل علیه خاک آن‌ها مجاز است ضمن اینکه اصلا اسرائیل از نظر ما کشور نیست و خاک فلسطین و مردم مظلوم این منطقه را اشغال کرده است.  برخی کشورهای اروپایی برخلاف قوانین بین‌المللی و آموزه‌های انسانی و اعتقادی به جای محکوم کردن متجاوز، جمهوری اسلامی ایران را محکوم کردند، چیزی که حتی با آموزه‌های ادیان تحریف‌شده کنونی هم سازگار نیست، تحلیل شما در این باره چیست؟ جمهوری اسلامی بعد از جنایت اسرائیل در حمله به کنسولگری ایران چند روز صبر کرد تا واکنش مجامع بین‌المللی را مشاهده کند و اینکه به وظایف خودشان عمل کنند ولی هیچ خبری نشد و محکوم هم نکردند ولی بلافاصله وقتی ایران به این جنایت پاسخ داد محکوم کردند و این نشان از رسوایی آنان است. کسانی که خود را مدافع حقوق کشورها و حقوق بشر و حقوق بین‌الملل می‌دانند چطور در تجاوز ابتدایی رژیم صهیونیستی هیچ عکس‌العملی نشان ندادند ولی در مقابله به مثل طرف ظالم را گرفتند. بخشی از این مسئله ناشی از نقش‌آفرینی استکبار جهانی در پشت صحنه به رهبری شیطان بزرگ است که امام خمینی(ره) فرمودند هرچه فریاد دارید بر سر شیطان بزرگ بکشید و بخشی هم برخاسته از کشورهای همراه با آمریکا و برخی مزدورانی است که از این قدرت‌ها واهمه دارند.  معیارهای این کشورها، منافع آنان است و قوانین بین‌المللی را هم با معیارهای دوگانه اعمال می‌کنند و حقوق بشر و حقوق کودک و زنان و ... هم برای آنان ارزشی ندارد و مهم نیست. تنها چیزی که برای آنان مهم است دست‌اندازی و تجاوز به منافع دیگران با اعمال زور و قدرت است و استعمار نحوه جدیدی پیدا کرده است وگرنه نه به ارزش‌های انسانی و نه ارزش‌های عقلی و دینی اعتقادی ندارند و اگر هم گاهی از حقوق انسان و آزادی و دموکراسی و ... سخن می‌گویند استفاده سوء از این واژه‌ها است؛ اگر در جایی اسناد بین‌المللی به نفع آنان باشد از آن بهره می‌برند ولی اگر به نفع آنان نباشد زیر پا می‌گذارند. خودشان قانون برده‌داری می‌نوشتند ولی برده‌داری می‌کردند. اینها اگر مواضع درستی اتخاذ کرده بودند ما باید تعجب می‌کردیم که چرا از راهبرد اصلی خودشان فاصله گرفته‌اند.  اخلاق جنگ از نکات مورد تاکید در آموزه‌های همه ادیان است یعنی اگر کسی ذره‌ای پایبندی اعتقادی و دینی داشته باشد می‌داند کشتار زن و کودک و غیر نظامی مورد تایید اخلاق، عقل و دین نیست ولی رژیم صهیونیستی ده‌ها هزار نفر را در غزه قتل عام کرده است و در جنایت اخیر هم به مرکز دیپلماتیک ایران حمله کرد، نگاه اسلام به اخلاق جنگ چگونه است؟  قرآن فرموده است: فَمَن‌ِ اعتَدی‌ عَلَیکُم‌ فَاعتَدُوا عَلَیه‌ِ بِمِثل‌ِ مَا اعتَدی‌ عَلَیکُم‌؛ واقعا این منطق قرآنی در سطح بین‌الملل به عنوان اخلاق و احکام جنگ در کل عالم بی نظیر است؛ قرآن کریم از یکسو تسلیم ظالم‌شدن را نفی فرموده است و از طرف دیگر عبور از حدود و خطوط قرمز را جایز نمی‌داند؛ اگر در جایی جان انسان‌های بی‌گناه مطرح است اسلام دستور داده است که اگر می‌توانید ظالم را سر جای خود بنشانید بدون اینکه بی‌گناهی که در میدان جنگ نیست آسیب ببیند باید این کار را بکنید؛ حتی فرموده است کسانی که به جنگ شما آمده‌اند اگر در بحبوحه جنگ بگویند من نمی‌دانم منطق من که با شما می‌جنگم حق است یا منطق شما، متعرض او نشوید؛ اسلام را به او عرضه کنید و اگر قبول هم نکرد باز فرموده است: ابلغ مامنه؛ یعنی او را در جای امنی رها کنید؛ این منطق فوق عقلانی است یعنی اگر عقلا هم می‌خواستند دور هم بنشینند و قانون بنویسند چنین کاری را نمی‌کردند ولی اسلام اینطور مراقب است تا بی جهت جان افراد گرفته نشود.  منطق اسلام این است که میزان مقابله و حد و حدود آن نباید فراتر از تجاوزات باشد؛ در این ماجرا، رژیم صهیونیستی بارها به منافع ایران تجاوز کرد و در قضیه حمله به کنسولگری هم باعث کشته‌شدن تعدادی از دیپلمات‌ها و نظامیان ما شد و  این در حالی است که مراکز دیپلماتیک، باید مصونیت داشته باشند. جمهوری اسلامی ایران چه در دفاع مقدس و چه در عملیات وعده صادق طبق قوانین اسلامی و انسانی عمل و فقط به پایگاه‌هایی حمله کرد که نظامی بود و از آنجا به ما تجاوز شده بود و این نهایت رعایت اخلاق در مقابله به مثل است؛ ما حتی وقتی با منافقین مواجه شدیم امام خمینی(ره) فرمودند که باید موازین دینی رعایت شود و برخورد نادرست با کسی صورت نگیرد و این اخلاق دقیقا رعایت شده است و ما به نظامیان جانی رژیم صهیونیستی و پایگاه آنان حمله کردیم؛ نظامیانی که به کشتن مردم مظلوم غزه پرداخته بودند و از جنایتشان عکس یادگاری هم گرفته بودند.   گفت‌وگو از علی فرج‌زاده منبع: ایکنا (خبرگزاری بین‌المللی قرآن)

دیگر خبرها

  • ۲ راهبرد ایران برای افزایش اقتدار و حرکت به سوی قله
  • طب ایرانی یکی از اصول ششگانه سبک زندگی را محیط می‌داند
  • عقلانیت انقلابی راه حل مواجهه با معادله و حل مسائل کشور است
  • عقلانیت انقلابی اهل دوقطبی‌های کاذب نیست
  • ایران اسلامی امنیت پاکستان را امنیت خود می‌داند
  • رئیسی: ایران امنیت پاکستان را امنیت خود می‌داند
  • رئیسی: ایران اسلامی امنیت پاکستان را امنیت خود می داند
  • ترامپ اوکراین را بخشی از روسیه می‌داند
  • دفاع در برابر ظالم، نه تنها مشروع بلکه واجب است
  • سبک زندگی دکتر مرندی به روایت دخترش | ساده‌زیستی را از پدر و مادر یاد گرفتیم