Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایرنا»
2024-04-26@04:28:27 GMT

مرز میان رسالت سینما با اغراق کجاست؟

تاریخ انتشار: ۲۶ مهر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۱۱۸۵۶۲

مرز میان رسالت سینما با اغراق کجاست؟

تهران- ایرنا- چند سالی‌ست که بحث سیاه‌نمایی در سینمای ایران به شکل جدی مطرح شده و همواره این اختلاف نظر میان فیلمسازان وجود دارد که مرز میان فیلم‌هایی با موضوع آسیب‌های اجتماعی و آثار سیاه‌نما کجاست؟

به گزارش خبرنگار سینمایی ایرنا، فیلم‌های سیاه یا همان «نوآر» برای نخستین بار در سال‌های 1940 پایش به سینمای جهان باز شد و تا قرن 21 نیز رد آن در هنر هفتم دیده می‌شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!


«نوآر» که ابتدا از ادبیات وارد سینما شد در زبان فرانسه به معنای سیاه است و فیلم نوآر، فیلم سیاه معنی می‎شود. این ژانر برای نخستین بار در رمان‌های «ریموند چندلر» و «داشیل همت» دیده شد و البته این دو نویسنده بعدها تاثیر فراوانی بر این جریان گذاشتند.
در تاریخ سینمای جهان نیز فیلم نوآر به معنی فیلم سیاه است. اما در تعریف، ژانر نوآر به فیلم‌های پلیسی اطلاق می‌شود که نوعی آنارشیست در آنها وجود دارد و چندان با لقب سیاه نمایی که به فیلم‌های ایرانی داده می‌شود، تطابق ندارد.
واژه سیاه‌نمایی که بعد از ساخت چند فیلم در کمتر از یک دهه پیش در سینمای ایران به شکل جدی‌تری مطرح شد درواقع نگرشی سیاسی و حتی اجتماعی است که کمتر به قواعد و تئوری‌های سینمایی نزدیک است و منتقدان بسیاری نیز دارد.
سینماگران ومنتقدان این نوع نگاه معتقدند که عموما دولت‌ها برای در دست گرفتن مدیریت سینما بعضی فیلم ها «سیاه» می‌نامند در حالی که این فقط یک نام است و باید دید فیلم چه اثری روی مخاطب می‌گذارد.
منتقدین این نظر معتقدند، اینکه تعریف سیاه‌نمایی را به این سمت می‌بریم که فیلمی با گزندگی و تلخی، مسائلش را تعریف می کند و یا حقیقت را وارونه نشان می دهند بی انصافی محض در قبال این گونه آثار است.
اما روایت پدیده‌ها و معضلات اجتماعی که به ژانر اجتماعی در سینمای دنیا معروف است در هنر هفتم ایران و با مختصاتی خاص با سینمای نئورئالیسم ایتالیا همسو به نظر می‌رسد. در این گونه سینمایی، فیلم‌ساز به دل جامعه می زند تا معضلات مردم را از نزدیک درک کرده و روای صادقانه آن باشد.
حال سوال و در واقع بحث اصلی از همین جا آغاز می شود که این فیلم‌ساز تا چه اندازه در روایت معضلات صادق بوده و در نمایش آنها اغراق نکرده است. یعنی سینما منشاء خیریت خود را حفظ کرده است و از نشان دادن سیاهی‌ها و پلشتی‌ها این قصد را داشته که مسئولان و مردم را باخبر کند تا این معضلات از بین برود یا تنها با پیدا کردن یک سوژه تلخ تلاش در ناامید کردن مخاطبان خود داشته است.
این دعوای فرهنگی- سیاسی که هر از گاهی با تولید یک فیلم اجتماعی بالا می‌گیرد همچنان ادامه دارد و شاید مهمترین دلیل آن این باشد که مرزی میان روایت واقعی و سیاه نمایی در سینما تعریف نشده است.
اکنون ما در خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) در سلسه گفت‌وگوهایی با کارشناسان و منتقدین سینما این موضوع را به طور جدی بررسی و سعی کرده ایم هم‌راستا با رسالت رسانه‌ای خود صادقانه نظر موافقان و مخالفان این موضوع را به بحث بگذاریم تا شاید از این مجموعه بحث‌ها به راهکار درست و سندی برای مرزبندی سیاه نمایی در سینمای ایران دست یابیم.
در ادامه آنچه فیلمسازان و منتقدان سینما درباره وجود سیاه نمایی در هنر هفتم ایران گفتند را می‌خوانید.

**محسنی‌نسب: ساخت فیلم تلخ در میان فیلمسازان جوان اپیدمی شده است
محسن محسنی‌نسب کارگردان فیلم سینمایی «یاس‌های وحشی» پرداختن به موضوعات تلخ و سیاه را اپیدمی‌های در میان فیلمسازان جوان که قصد ورود به سینما دارند، دانست و افزود: متاسفانه این تفکر اشتباه در میان فیلم سازان ما وجود دارد که حتما باید به سراغ ساخت سوژه‌هایی مثل دختران فراری، اعتیاد و امثال این معضلات اجتماعی بروند، هر چند ساخت فیلم درباره این موضوعات هم لازم است اما واقعا چرا به یکباره این همه فیلم با این قبیل موضوعات ساخته می‌شود.
وی اقبال جشنواره‌های خارجی به فیلم‌های ایرانی با موضوع معضلات اجتماعی را عاملی برای ترغیب بیشتر فیلم‌سازان به ساخت آثاری با این مضامین خواند.
کارگردان فیلم سینمایی «شیرهای جوان»، از بی توجهی به الگوهای ملی مانند رستم، سهراب، آرش، سیاوش یا حتی الگوهای مذهبی مانند حضرت عباس (ع) انتقاد کرد و گفت: ساختن درام و قصه درباره این شخصیت‌ها باعث قهرمان پروری در سینمای ایران می شود همان چیزی که اکنون در سینما کم شده و قطعا به آن نیاز داریم.
محسنی‌نسب افزود: سینمای ایران بعد از انقلاب تقریبا یک مشخصه منحصر به فرد دارد و آن هم اینکه از قهرمان تهی و خالی شده است در حالی که در هیچ کجای دنیا سینما بدون قهرمان نه وجود و نه معنی دارد.
وی ادامه داد: سینما و درام با قهرمان شکل می گیرد حال آنکه فیلمسازان ما این موضوع را به فراموشی سپرده اند در حالی که قهرمان، معیار جذب مخاطب و حفظ فرهنگ ایثارگری است.

**خرازی‌ها: سیاه‌نمایی در سینما ایران مهار شده است
شهرام خرازی‌ها منتقد و نویسنده سینما، به ایرنا گفت: ماجرای سیاه نمایی به صورت خیلی جدی از سال‌های نه چندان دور در سینمای ایران نفوذ کرد. فیلمسازان جوان و به اصطلاح فیلم اولی که می‌خواستند به سرعت شهرتی کسب کنند با تولید آثاری سیاه که چهره‌ای کریه از ایران نشان می داد کار خود را آغاز می کردند.
وی افزود: این ترفند اتفاقا خوب هم جواب می داد و آثار سیاه‌نمای این افراد سکوی پرتابی برای شهرت و کسب جایزه‌های بین‌المللی برای آنها می‌شد.
این منتقد سینما ادامه داد: نکته قابل تامل نیز آنجا بود که متولیان و مسئولان سینمای ایران نیز بی‌توجه به این موضوع گاه آثار سیاه‌نما را به عنوان نماینده ایران به فستیوال‌های مختلف جهانی معرفی می کردند تا شاید در زمان مدیریت خود جوایز بیشتری نصیب سینمای ایران شود.
خرازی‌ها با اشاره به اینکه خوشبختانه این موضوع در سال‌های اخیر بسیار کم‌رنگ شده است، گفت: این روزها کمتر شاهد تولید آثار سیاه نما در سینمای ایران هستیم. یعنی آثاری که تصویری ناقص از فرهنگ و وضعیت زندگی مردم ایران نشان دهد.
وی نمونه بارز فیلم سیاه‌نما تولید شده در این سال‌های سینمای ایران را «ابد و یک روز» معرفی کرد و افزود: در این فیلم با تصویری ناقص از مردم ایران مواجه هستیم. مردمی که تنها با فقر، فلاکت، اعتیاد و بی‌پولی زندگی می‌کنند.
این نویسنده سینما، انتخاب آثاری که جنبه هنری بیشتر و بالاتری نسبت به جنبه‌های سیاسی دارند را گزینه‌های مناسب‌تری برای معرفی به جشنواره‌های خارجی دانست و گفت: متاسفانه این موضوع در گذشته اصلا رعایت نمی‌شد اما در دوره‌های اخیر توجه بیشتری به فیلم‌های سفیر ایران در خارج از کشور شده است.

**پرتوی: سینما صادق است نه سیاه‌نما
کامبوزیا پرتوی نیز در این باره به ایرنا گفت: مشکلات در تمام دنیا به اندازه‌های مختلف وجود دارد و سینماگران تمام دنیا نیز آن را به شکل‌های مختلف روایت کرده‌اند، بنابراین بحث سیاه‌نمایی که سینمای ایران را به آن متهم می‌کنند را اصلا قبول ندارم.
وی افزود: فیلم های بسیار تلخ در سینمای مستقل آلمان و یا حتی آفریقا ساخته می شود که همواره از آن به عنوان سینمای گره گشا و راهنما یاد می‌کنند بنابراین به جای دعوا و نکوهش باید از موضوع آنها استقبال کنیم.
این نویسنده و کارگردان سینما، با تاکید بر اینکه تحمل شنیدن واقعیت ها را باید داشته باشیم، ادامه داد: به هر موضوعی از چند جنبه می‌توان نگاه کرد و ما هم اگر به جای اتهام زدن به سینما از نگاه ریزبین آن استفاده کنیم حتما پیشرفت خواهیم کرد.
پرتوی گفت: این ماجرای سیاه نمایی در سینمای ایران چند سالی است که مطرح شده و اگر واقعا قرار بود با نمایش این فیلم‌ها اتفاق بدی در جامعه بیفتد، چرا همچنان نیافتاده است.
وی تاکید کرد: شعارهای منفی که برخی علیه فیلم‌ها سر می‌دهند باعث شده‌ سینما از ماهیت تلنگری خود خارج شود و این کارکردش را در ایران تا حدودی از دست دهد در حالی که سینما باید پیشرو و آینده نگر باشد.
کارگردان فیلم سینمایی «کافه ترانزیت»، افزود: البته باید بپذیریم که جامعه ما دچار مشکلاتی است و به عنوان نمونه همین بالا و پایین شدن قیمت طلا و ارز طی روزهای اخیر مشکلاتی برای مردم ایجاد کرد و حالا اگر سینماگری آن را روایت کند همین دوستان او را به سیاه‌نمایی متهم می‌کنند.

**اطیابی: دروغ گفتن در سینما یعنی سیاه ‌نمایی
مسعود اطیابی کارگردان سینما به ایرنا گفت: سیاه‌نمایی در سینما یعنی نشان دادن چیزی خلاف واقعیت که معتقدم در سینمای ایران چنین چیزی وجود ندارد. نشان دادن مشکلات، گرفتاری‌ها و معضلات جامعه سیاه نمایی نیست بلکه یکی از کارکردهای مهم سینما است و باید در هنر هفتم وجود داشته باشد.
وی افزود: نشان دادن معضلات جامعه وقتی بار منفی پیدا می کند که در خارج از کشور تصویر شده و باعث تحقیر جامعه می شود و بنده نیز با آن مخالف هستم.
کارگردان فیلم سینمایی «ماه‌گرفتگی» تاکید کرد: نشان دادن نکات کور و مبهم جامعه ممکن است نمایش سیاهی باشد اما نباید آن را انکار کنیم بلکه باید درصدد اصلاح آن برآییم.
اطیابی تعریف درست سیاه نمایی در سینمای هر کشور را نشان دادن موضوعی دروغ و یا مشکلی که اصلاح ناپذیر است، دانست و گفت: در واقع مطرح کردن چیزی خلاف واقعیت را می توان سیاه نمایی گفت نه اینکه از معرفی ضعف‌های جامعه با هدف اصلاح را سیاه نمایی تعبیر کنیم.
وی افزود: معتقدم در مجموعه سینمای ایران سیاه نمایی به آن تعبیری که گفتم وجود ندارد و یا شاید کلا در طول این سال‌ها یکی دو مورد باشد که نمی توان آن را به کل سینما نسبت داد.

**عنقا: مدعیان سیاه‌نمایی سینما شناختی از این هنر ندارند
نویسنده مجموعه تلویزیونی «پدر» با بیان اینکه کسانی که درباره سیاه نمایی در سینمای ایران صحبت می‌کنند فقط به دنبال اثبات بی اطلاعی خود هستند، گفت: سیاه‌نمایی در سینما از آن دست اصطلاحاتی ا‌ست که تنها کارکرد داخلی دارد.
حامد عنقا در گفت و گو با ایرنا گفت: قبل از اینکه به موضوع سیاه نمایی در سینمای ایران اشاره کنم می‌خواهم سینمای هالیوود و اروپا که آثار شاخصی در آن ساخته می شود و در ایران نیز طرفدارنی دارد را بررسی کنم.
وی افزود: حتما همه کسانی که سینمای هالیوود و اروپا را دنبال می‌کنند آثاری که به موضوع بزهکاری، فساد در اقتصاد آمریکا یا اروپا، فقر، نژادپرستی و مشکلات اجتماعی پرداخته را دیده‌اند، بنابراین حالا سوال از دوستان که به سینمای ایران انگ سیاه‌نمایی می‌زنند، این است که نظرشان درباره این آثار چیست؟
این نویسنده و کارگردان تاکید کرد: گاهی اوقات در آثار هالیوودی پرده از خیانت‌هایی از طرف سران آمریکایی برداشته می شود که اگر سینماگران ایرانی ذره‌ای بخواهند به این موضوعات نزدیک شوند انواع و اقسام تهمت‌ها را خواهند شنید در حالی که کارکرد اصلی سینما همین شفاف سازی است.
کارگردان مجموعه تلویزیونی «به همین سادگی»، گفت: ماهیت سینما در دنیا همسو بودن با اتفاقات جامعه است یعنی یکی از رسالت های هنر هفتم علاوه بر سرگرمی و تفنن، روشنگری است.
عنقا با اشاره به اینکه آنهایی که به سینما انگ سیاه نمایی می‌زنند حتما توقع دارند سینما فقط باید جنبه سرگرمی داشته باشد، افزود: متاسفانه این نوع نگاه آنقدر سطحی است که نمی‌توانم بیشتر درباره آن صحبت کنم.
نویسنده «قلب یخی»، گفت: برخی نیز سینما را با ابزاری برای رپورتاژ و آگهی اشتباه گرفته اند و گمان می کنند سینما هم باید مانند آگهی های بازرگانی در خدمت نهاد یا گروهی خاص باشد درحالی که هنر هفتم ماهیتی مردمی دارد و باید مطالبات مردم را در قالب آثار سینمایی مطرح کند.
عنقا تاکید کرد: کسانی که درباره سیاه نمایی در سینمای ایران صحبت می کنند فقط به دنبال اثبات بی اطلاعی خود از این مقوله هستند.
نویسنده مجموعه «تنهایی لیلا» با بیان اینکه اصولا وظیفه سینما، تئاتر یا رمان و کتاب تنها معرفی یک جامعه نیست، افزود: این هنرها رسالت‌هایی هم به دلیل مردمی بودن برای آگاهی بخشی به جامعه دارند که در هیچ کجای دنیا نسبت سیاه نمایی به آن زده نمی شود به همین خاطر معتقدم این اصطلاحات تنها کارگرد داخلی برای ما دارد.

**شوقی: ناتوانی از حل مشکلات در آثار سینمایی یعنی سیاه‌نمایی
خسرو شوقی منتقد و نویسنده سینما نیز در این باره به ایرنا گفت: هیچ منتقد و فیلم سازی با ساختن آثاری با موضوعات اجتماعی و معضلات جامعه مشکلی ندارد اما همواره باید دقت کنیم تا مرز میان واقعیت و اغراق در تولید آثار حفظ شود.
وی افزود: متاسفانه در سینمای ایران در نشان دادن مشکلات اغراق اتفاق می افتد و در واقع این همان سیاه نمایی است که بنده و یک جریان فکری در ایران با آن مخالف هستیم.
این منتقد و نویسنده سینما، تاکید کرد: وقتی فیلمی در ایران ساخته می‌شود ،انواع و اقسام بدبختی‌ها در آن نمایش داده می‌شود و هیچ راه حلی نیز برای رهایی از این مشکلات نشان داده نمی شود و در نهایت نیز با همان شکل اسفناک تمام می‌شود، چه معنی دیگری جز سیاه نمایی می‌تواند داشته باشد.
شوقی گفت: این گونه فیلم‌ها که اتفاقا این روزها در میان فیلم سازان جوان نیز رواج بیشتری پیدا کرده باید مدیریت شود. مشکلات در تمام دنیا وجود دارد، اما انصاف به خرج دادن درباره نمایش آن نوع معضلات از نشان دادن خودِ مشکل واجب تر و مهمتر است.
وی افزود: این رویه متاسفانه از چند سال پیش آغاز شده و بعد از جوایز و تشویق‌هایی که فیلم سازان جوان در خارج از مرزها به واسطه فیلم های خود دریافت کردند حالا این اتفاق به یک جریان در سینما تبدیل شده است و به نظرم مدیران باید آن را کنترل کنند.
این منتقد و نویسنده سینما، گفت: وقتی فیلم در ایران ساخته می‌شود که هیچ نقطه امیدی در آن وجود ندارد و سراسر سیاه است چرا نباید به آن سیاه‌نمایی گفت. به طور قطع هر مشکلی راه‌حلی دارد اما برخی از فیلم‌های ایرانی با فضایی سیاه آغاز و با سیاهی ادامه پیدا می‌کند و در نهایت نیز با چندین سوال سیاه به پایان می‌رسد و وقتی نقدی به این فیلم برای سیاه نمایی‌اش می‌کنیم فیلم ساز آن می گوید که ما مشکلات را روایت کردیم.
شوقی گفت: بله اینها درست می‌گویند مشکلات را روایت کرده‌اند اما بحث ما این است که چرا فقط نقاط تاریک و سیاه را نشان می‌دهید. شاید همه آن چیزی که شما در فیلم‌هایتان می‌گویید درست باشد اما وقتی روایت ما فقط از تاریکی‌ها است این یعنی یک جای کار می‌لنگد.
وی تاکید کرد: معتقدم این فیلم سازان همانطور که خودشان هم می‌گویند واقعیت‌ها را به تصویر می‌کشند اما فقط یک طرف ماجرا که همان سیاهی است را می‌بینند و این یعنی روایت ناقص و غلط که سینما را به ورطه سیاه نمایی می‌اندازد.

** بهمنی: سیاه نمایی در سینما را نمی توان انکار کرد
حبیب الله بهمنی نویسنده و کارگردان سینما نیز در این باره به ایرنا گفت: بررسی آثار 15 سال گذشته سینمای ایران گویا است و متاسفانه اظهار نظر افرادی مانند من بیشتر به جای اصلاح امور باعث بایکوت شدن خودمان می‌شود تا نتوانیم فیلم بسازیم.
وی افزود: اینکه جشنواره‌های خارجی به فیلم‌های ایرانی که موضوع آن شرایط سخت و به عبارتی سیاه‌ نمایانه در کشور است جایزه می‌دهند، دیگر چیز پوشیده‌ای نیست و باید بپذیریم که متاسفانه سازندگان این آثار از نیاز واقعی مردم غافل شده اند.
کارگردان فیلم سینمایی «سیب و سلما» با بیان اینکه امروز دو مشکل سیاه‌نمایی و های کمدی مبتذل در سینمای ایران رسوخ کرده است، ادامه داد: یا برای تامین گیشه و سود خوب به دنبال کمدی مبتذل هستیم و یا برای دریافت جایزه از جشنواره های خارجی اهداف به اصطلاح سینمای جشنواره ای را تامین می کنیم.
بهمنی تاکید کرد: تنها برخی از جشنواره ها مستقل عمل می کنند وگرنه باقی جشن ها یا جشنواره های مهم دنیا مثل اسکار، کن و برلین همگی سیاست های خاص خود را دارند و بر اساس روابطشان با کشورها آثار برتر را انتخاب می کنند.
نویسنده فیلم سینمایی «فرار از جهنم» تاکید کرد: بی تردید اگر معاونت نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی در دو مقطع صدور پروانه ساخت و پروانه نمایش با دقت عمل کند خیلی از مشکلات پیش نخواهد آمد.
بهمنی گفت: قانون برای ما حدودی را مشخص کرده است و مطمئن باشید اگر قانون را رعایت کنند خیلی از این اتفاقات در سینمای ایران نخواهد افتاد و اینقدر موضوع سیاه نمایی در هنر هفتم کشور رسوخ نمی‌کرد.
وی تاکید کرد: مدیریت ما باید قانونی باشد نه اعمال سلیقه شخصی، آن وقت سینما مسیرش را درست طی خواهد کرد و حالا که بحث سیاه نمایی در سینما مطرح است یعنی هنرمان را درست و بر اساس قوانین مدیریت نکرده ایم.
بازیگر فیلم سینمایی «وعده دیدار» خاطرنشان کرد: امیدوارم این اظهار نظرها به جای اینکه خط کشی ایجاد کند تا مدیران از برخی سینماگران حمایت و برخی را بایکوت کنند باعث حل مشکل سینما شود.
فراهنگ**9246** 9053

منبع: ایرنا

کلیدواژه: فرهنگي سينما سياه نمايي

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۱۱۸۵۶۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

حمید سهیلی خود را سرباز سینما می‌دانست/ آثار سهیلی اسناد تاریخی معتبری است

مستندساز شاخص سینمای ایران گفت: سهیلی فردی بسیار متواضع بود و من کسی را مانند او در سینمای ایران ندیدم. او خود را سرباز سینما می‌دانست و اگر از او کمکی می‌خواستید امکان نداشت از انجام آن دریغ کند.

به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، پژمان مظاهری پور مستندساز گفت: جای حمید سهیلی در میان ما خالی است و نامش همیشه جاودان خواهد بود. او آثار ماندگاری را از خود باقی گذاشت. سهیلی فعالیت حرفه‌ای خود را با سمت مدیر تدارکات و مدیر تولید در سریال «آتش بدون دود» به کارگردانی زنده یاد نادر ابراهیمی آغاز کرد. او سپس پژوهش‌های مرتبط با ایران شناسی را در موسسه ایران پژوه که توسط آقای ابراهیمی اداره می‌شد آغاز کرد.

وی ادامه داد: در این گروه سهیلی با محمدرضا مقدسیان و عزیزالله حاجی مشهدی کار می‌کرد. آن‌ها کار پژوهشی مجموعه «سیاحت ایران» که قرار بود داریوش مهرجویی آن را تهیه و کارگردانی کند را انجام می‌دادند.

مظاهری‌پور خاطرنشان کرد: یک قسمت از این مجموعه که درباره «قلعه الموت» است به تولید رسد، اما از نگاتیو‌های آن اطلاعی در دست نیست. حمید سهیلی تصایری به صورت هشت میلیمتری از روز‌های تولید آن بخش را در اختیار داشت و تعلق خاطر او به مستند سازی در اینجا مشخص می‌شود. او اولین فیلم مستند خود را در مجموعه «سفر‌های دور و دراز هامی و کامی» تجربه می‌کند که در ارتباط با مراحل استخراج ذغال سنگ است.

آثار سهیلی اسناد تاریخی معتبری به شمار می‌روند

مظاهری‌پورهمچنین گفت: او پس از انقلاب اولین مجموعه مستند خود با نام «دست آفریده‌ها» را ساخت که در اتباط با کارگاه‌های صنایع دستی است. سهیلی فردی بسیار دقیق و منظبتی بود و در ساخت آثار خود با پژوهشگران طراز اول هر رشته مشورت می‌کرد. سال ۵۸ شش فیلم درباره تاریخ خط ساخت و به سراغ دکتر مهرداد بهار از اسطوره شناسان مطرح رفت. این مجموعه دارای یکی از مصاحبه‌های مهم بهار است. او در «مرگ یزدگرد» به عنوان مدیر تدارکات و تولید با بهرام بیضایی نیز همکاری کرد و سپس مجموعه «به سوی سیمرغ» را در قالب ۱۲ فیلم کار کرد که مربوط به تاریخ نقاشی ایران است و آیدین آغداشلو در اثر همراه او بوده است.

این فیلمساز سینمای مستند اقرود: سهیلی از سال ۶۲ تا ۷۰ مجموعه «معماری ایرانی» را کارگردانی کرده است که پژوهشگر اصلی آن نیز خودش بوده است. حمید سهیلی فردی بسیار متواضع بود به همین دلیل فیلم‌های او تیتراژ ندارند.

وی با بیان اینکه مجموعه «معماری ایرانی» در استودیو گلستان ساخته شده که متعلق به شبکه یک تلویزیون است، بیان داشت: سهیلی در این اثر نیز از کارشناسان مطرحی استفاده می‌کند که در معماری ایران افرادی معتبری هستند. محمد کریم پیرنیا و دکتر اسکندر مختاری که در این برنامه حضور دارد از جمله این افراد بودند.

وی ادامه داد: سهیلی در این مجموعه به بافت‌های شهر‌های ایران می‌پردازد و کار بسیار سنگین و پیچیده‌ای را صورت می‌دهد. او سی و سه فیلم در این مجموعه تولید می‌کند که هر یک در حکم یک سند معتبر است. گفتار ماندگار متن فیلم را آقای میرفخرایی خوانده‌اند که این موضوع نیز از ویژگی‌های این مجموعه به حساب می‌آید. مستند «مرمت آثار باستانی» دارای پشتوانه معتبر پژوهشی است. حمید سهیلی فردی بسیار متعهد، امانت‌دار و اخلاق محور بود و جوایزی را که برای فیلم‌های خود دریافت می‌کرد، به نهاد حامی فیلم‌هایش تقدیم می‌کرد. او ۱۰۴ فیلم ساخته است که در تاریخ سینمای مستند ایران ماندگار است.

مظاهری پور همچنین گفت: سهیلی دارای نشان درجه دو هنری بود، اما لیاقت او بسیار بالاتر از دریافت نشان درجه یک بود.

حمید سهیلی؛ شخصیتی استثنایی در سینمای مستند

در ادامه این نشست دکتر اسکندر مختاری از اساتید حوزه معماری و مرمت نیز گفت: حمید سهیلی یک انسان استثنایی بود، چراکه همواره به دانش اندوزی می‌پرداخت و همچنین خودش و جامعه را جدی می‌گرفت و از فرصت‌های پیش آمده برای خود استفاده می‌کرد. من در جریان فیلم‌های «معماری ایرانی» با او آشنا شدم. او پیش از ساخت هر فیلم مطالعات زیادی انجام می‌داد. به همین دلیل یک کتابخانه شخصی مختص به خود داشت.

وی ادامه داد: سهیلی اعتقاد داشت که تفاوت میان کارشناسان و فیلمساز این بود که یک کارشناس به صورت تصویری به موضوع نگاه نمی‌کند و به همین دلیل نحوه نگاه او با ما تفاوت داشت. او خود نسبت به هر موضوع اشراف داشت و مصاحبه شونده زمانی که مقابل او قرار می‌گرفت متوجه این موضوع می‌شد.

مختاری با بیان اینکه سهیلی عالم را از عالم نما تشخیص می‌داد، ادامه داد: پس از ساخت فیلم، زمانی که صحبت‌های ما را می‌شنید، اگر از موضوعی در اثر خود نمی‌توانست دفاع کند، آن را تغییر می‌داد و اصلاح می‌کرد. او نریشن بیشتر مجموعه «معماری ایرانی» را خودش نوشت و من نیز در چند قسمت او را همراهی کردم. نکته مهم این است که سهیلی در نریشن و موسیقی به دنبال تاثیر عاطفی بر مخاطب نبود. من معتقدم اگر سهیلی فردی دانشگاهی در اروپا بود، به عنوان یکی از مهم‌ترین افرادی که در راستای پیشرفت‌های علمی کشور خود گام برداشته بود شناخته می‌شد.

وی ادامه داد: دوره‌های تاریخی هنر ایرانی که سهیلی در آثار خود به تصویر کشیده است، در حکم یک دایره‌المعارف جامع است. این فرد استثنایی معایبی هم داشت و آن اینکه خود و همکارانش را در تیتراژ فیلم معرفی نمی‌کرد. او تمام راش‌های استفاده نشده خود را به مرکز اسناد میراث فرهنگی تحویل داد که امروزه از اسناد تاریخی مهم به شمار می‌روند. مجموعه «مرمت آثار باستانی» امروزه بخشی از تاریخ معماری است.

در ادامه مظاهری‌پور درباره اهمیت گفتار متن در سینمای مستند نیز گفت: او در نوشتن متن بسیار دقیق بود و این کار را با حضور کارشناسان پیش می‌برد. او معتقد بود برخی از گفتار‌های متن مجموعه «معماری ایرانی» برای مخاطب حوصله سربر است و از من می‌خواست در آثارم رویه دیگری را پیش بگیرم. او عقیده داشت باید نریشن دارای وجهی قصه گو باشد تا بتواند توجه مخاطب را به خود جلب کند. میرفخرایی نیز تنها یک گوینده نبود بلکه فردی دانشمند، مولف و آشنا با علم بود.

مظاهری پور با اشاره به اینکه مستند «مرمت آثار باستانی» به صورت شانزده میلیمتری ساخته شده است، افزود: در زمانی که سهیلی با تلویزیون کار می‌کرد، نظام تهیه کنندگی وجود داشت و او نمی‌توانست راش‌ها را با خود داشته باشد و آن‌ها بعد از قطع نگاتیو در آرشیو سازمان صدا و سیما نگه‌داری شدند او با هوشمندی بخشی از موارد فیزیکی باقی مانده از آثار خود را به سازمان میراث فرهنگی تقدیم کرد.

سهیلی خود را سرباز سینما می‌دانست

در ادامه این برنامه ارد عطارپور مستندساز شاخص سینمای ایران که از افراد نزدیک به حمید سهیلی به شمار می‌رفت درباره او گفت: سهیلی فردی بسیار متواضع بود و من کسی را مانند او در سینمای ایران ندیدم. او خود را سرباز سینما می‌دانست و اگر از او کمکی می‌خواستید امکان نداشت از انجام آن دریغ کند. حتی اگر در حوزه‌ای اطلاعات کافی نداشت به مطالعه می‌پرداخت و آن را در اختیار سوال شونده قرار می‌داد.

وی ادامه داد: خط تولید فیلم مستند درباره تاریخ معماری ایران، تحت تاثیر فعالیت‌های حمید سهیلی است و افراد دیگری نیز از او الگوبرداری کرده‌اند. سهیلی زمانی به ساخت آثار مرتبط با تاریخ ایران مبادرت ورزید که آن زمان این اتفاق در کانون توجه نبود.

عطارپور خاطرنشان کرد: او با پافشاری کار خود را پیش می‌برد چراکه علاقه زیادی به وطن خود داشت. فیلم «مرمت آثار باستانی» دارای دقت، جزئیات و دکوپاژی دقیق و برجسته است و توضیحات کاملی دارد. همچنین دارای پلان‌هایی بسته و تعلیقی جذاب است. این مجموعه به یونسکو عرضه شد و در آنجا به عنوان یک سند دیداری و شنیداری به ثبت رسید و افرادی در خارج از کشور نیز متوجه این گنجینه ارزشمند باقی مانده از او شدند.

وی بیان داشت: من در ماه‌های آخر عمر حمید سهیلی از او خواستم تا طرحی را برای ساخت ارائه دهد و جالب است تمام موضوعاتی را که در دست داشت درباره ایران بود.

برنامه «شب‌های مستند» با مشارکت انجمن صنفی تهیه‌کنندگان سینمای مستند در موزه سینما برگزار می‌شود.

دیگر خبرها

  • حمید سهیلی سرباز سینما بود/ راش‌هایی که اسناد تاریخی مهمی هستند
  • ماجرای ورورد فیلمساز مشهور آمریکایی به تهران
  • پرفروش‌ترین سینما‌های کشور در فروردین اعلام شد
  • پرفروش‌ترین سینما‌های کشور در فروردین اعلام شد/ جمع کل؛ بیش از ۱۴۶ میلیارد و ۸۵۱ میلیون تومان
  • حمید سهیلی خود را سرباز سینما می‌دانست/ آثار سهیلی اسناد تاریخی معتبری است
  • حمید سهیلی خود را سرباز سینما می‌دانست
  • روزی که پل شریدر فیلمساز معروف آمریکایی به تهران آمد
  • شترسواری گلاره عباسی در جنوب ایران | عکس
  • واکنش گسترده سینماگران به سخنان جنجالی مدیر پلتفرم نماوا
  • واکنش سینماگران به سخنان جنجالی مدیر یک پلتفرم و عذرخواهی نماوا