Web Analytics Made Easy - Statcounter

خرداد: چندی قبل زن جوانی هراسان با پلیس تماس گرفت و گفت از خرید برگشته بودم و قصد داشتم وارد خانه شوم که متوجه سر و صداهایی از خانه همسایه شدم. از روی کنجکاوی نگاهی به پنجره خانه‌ای که صدا از آنجا به گوش می‌آمد کردم. مرد جوانی را دیدم که به شیشه می‌زند و کمک می‌خواهد.

به گرارش خرداد به نقل از ایران، با تماس زن جوان تحقیقات آغاز شد و مأموران دریافتند دو مرد میانسال، جوانی به‌نام سهراب را ربوده و در خانه‌شان حبس کرده‌اند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!



با ورود مأموران، گروگان آزاد و دو متهم میانسال بازداشت شدند. مهندس جوان در بازجویی‌ها گفت: این دو آدم ربا از اقوام دور من هستند. مدتی قبل یکی از آنها به سراغم آمد و گفت قصد تجارت دارد. با این بهانه 50 میلیون تومان از من گرفت. فرزاد قرار بود 50 میلیون تومان را یک ماهه به من برگرداند اما نداد. وقتی دیدم فرزاد پولم را برنگرداند از آنجایی که خودم نیز چک داشتم مجبور شدم از یکی از اقوامم به‌نام بهرام 70 میلیون تومان پول قرض بگیرم تا با این پول هم چکم را پاس کنم و هم مشکلات دیگرم را برطرف کنم.

او ادامه داد: در این مدت چندین بار به سراغ فرزاد رفتم و او مدام امروز و فردا کرد. از طرفی بهرام هم پولش را می‌خواست و من توانایی پرداختش را نداشتم. تا اینکه روز حادثه فرزاد با من تماس گرفت و گفت می‌خواهد پولم را بدهد. به محل قرار که یکی از خیابان‌های شمال تهران بود رفتم و سوار نیسان او شدم. اما بهرام هم آنجا بود خیلی تعجب کردم. آنها مرا به بنگاه املاکی بردند و دو ساعت شکنجه دادند. بهرام از من می‌خواست برگه‌ای را امضا کنم که داخل آن نوشته بود طلبش از من به جای 70 میلیون تومان 250 میلیون تومان بوده است. فرزاد هم می‌خواست پای برگه‌ای را امضا کنم که داخل آن نوشته شده بود هیچ بدهی به من ندارد. اما من این کار را نکردم تا اینکه در فرصتی که آنها برای صحبت به اتاق دیگری رفته بودند، من خودم را به پنجره رساندم و شروع به داد و بیداد کردم.

با شکایت مهندس جوان تحقیقات از دو متهم میانسال ادامه یافت. متهمان به آدم ربایی خود اعتراف کرده و با تأیید حرف‌های شاکی جوان؛ انگیزه خود را از این آدم ربایی مسائل مالی عنوان کردند. تحقیقات به دستور بازپرس دادسرای امور جنایی پایتخت ادامه دارد. برچسب ها: مهدی کروبی ، حوادث و اتفاقات عجیب ، بازداشت ، گروگانگیری

منبع: خرداد

کلیدواژه: مهدی کروبی بازداشت گروگانگیری

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khordad.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خرداد» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۱۱۸۵۸۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

شوهرم بوی سیگار و مشروب و عطر زنانه می‌دهد! | طلاق می‌خواهم چون شب‌ها دیر به خانه می‌آید

به گزارش همشهری آنلاین، دختر جوان رنگ به چهره نداشت. مدام به همسرش که روبه‌رویش ایستاده بود نگاه می‌کرد و زیر لب کلمات نامفهومی بیان می‌کرد و رفتار پر اضطرابش توجه اطرافیان را جلب کرده بود.

پسر جوان نزدیکش شد و گفت میترا جان بس کن بیا بریم خانه، باور کن اشتباه می‌کنی من با کسی رابطه ندارم، من عاشق تو و زندگی‌ام هستم. چرا من و خودت را اینقدر عذاب می‌دهی؟

میترا نگاهی به پسر جوان کرد و گفت: برای این حرف‌ها دیگر خیلی دیر شده باید خیلی وقت پیش به این موضوع فکر می‌کردی.

فرار دختر جوان با پسری که او را کنیز خودش کرد | کتکم می‌زد و دست‌هایم را می‌سوزاند ازدواج زن ۴۰ ساله با پسر ۱۸ ساله | می‌خواستم از شوهر سابقم انتقام بگیرم

در همین موقع مدیر شعبه دادگاه خانواده بیرون آمد و زوج جوان را به داخل فراخواند.

قاضی پشت میز نشسته و سرگرم مطالعه پرونده آنها بود. دقایقی بعد سرش را بالا آورد و به میلاد گفت: چرا همسرت درخواست طلاق داده است؟

میلاد مِن‌مِن‌کُنان گفت: نمی‌دانم جناب قاضی؛ من همسرم را دوست دارم و برایش هیچ چیز در زندگی کم نگذاشته‌ام از خودش بپرسید که چه می‌خواهد؟

میترا گفت: آقای قاضی ما یک سال قبل ازدواج کردیم و در این مدت اتفاقات زیادی رخ داد که من با گذشت چشمم را روی همه اشتباهات این آقا بستم اما دیگر خسته شده‌ام. در این یک سال بارها از او خواهش کردم شب‌ها زودتر به خانه بیاید. وقتی ساعت کاری‌اش ۹ شب است، چرا باید ۱۱ و ۱۲ شب بیاید؟ هر شب به بهانه‌ای دیر می‌آید؛ یا زنگ می‌زند و می‌گوید دارم می‌روم باشگاه ورزش کنم یا می‌گوید می‌روم برای مغازه جنس بیاورم یا می‌گوید با دوستانم شام می‌روم بیرون و... وقتی هم که می‌آید یا بوی سیگار و مشروب می‌دهد یا بوی عطر زنانه! هربار اعتراض کردم با چرب زبانی مرا فریب داده و گفته عاشق من است و به هیچ زن و دختری نگاه نمی‌کند.

وی ادامه داد: من هم باور کردم اما دیدن عکس‌هایش در میهمانی‌های مختلط در صفحه اینستاگرام دوستانش مرا بدجوری عصبانی کرده است. همان شب‌هایی که گفته رفتم برای مغازه جنس بخرم یا باشگاه هستم در میهمانی بوده و مشغول خوش‌گذرانی. از اینکه در این یک‌سال فریب حرف‌های دروغش را خوردم از خودم بدم می‌آید.

میلاد با شنیدن این حرف‌ها گفت: من دروغ نگفته‌ام. آن شب با دوستم باشگاه بودم وقتی او را به خانه‌ای که گفته بود رساندم متوجه شدم نامزدش برایش میهمانی گرفته و غافلگیرش کرده است بعد از من هم خواست در میهمانی‌اش شرکت کنم همین واقعیت ماجرا بود اما همسرم مرا متهم به دروغگویی کرده است. البته جناب قاضی بگذارید یک واقعیت را بگویم؛ خواهر همسرم به دلیلی که نمی‌دانم چیست شاید به خاطر حسادت به زندگی ما، ایشان را مدام علیه من تحریک می‌کند او هم چون از خواهرش کوچک‌تر است و تحت‌تأثیر حرف‌های او قرار می‌گیرد مدام با من سر ناسازگاری دارد.

میترا با عصبانیت گفت: به خواهر من چه کار داری؟! تو زندگی‌مان را خراب کردی. تو به من خیانت می‌کنی و برای توجیه رفتارت من و خواهرم را متهم می‌کنی!

میلاد هم گفت: تو و خواهرت هر دو بیمار روانی هستید و به همه شک دارید من اگر از روز اول می‌دانستم این بیماری سوء‌ظن در خانواده شما وجود دارد هرگز با تو ازدواج نمی‌کردم.

زن جوان با شنیدن توهین‌های همسرش عصبانی شد و گفت: آقای قاضی لطفاً طلاق مرا صادر کنید چون دیگر نمی‌توانم با این مرد خیانتکار و بی‌ادب زندگی کنم.

امیرحسین صفدری - کارشناس حقوقی

علت اصلی ایجاد تنش‌ها بین این زوج جوان این است که آنها در مدت آشنایی راجع به اولویت‌های زندگی مشترک و اهداف‌شان از ازدواج، هیچ صحبتی نکردند و بدون شناخت کافی و از روی ظواهر باهم ازدواج کردند که تأثیرات منفی این ساده‌انگاری را الان مشاهده می‌کنید.

میلاد و میترا اگر می‌خواهند این زندگی را حفظ کنند باید از ابتدا به این رابطه نگاه کنند و با صداقت و تعهد و مسئولیت‌پذیری رابطه خودشان را بسازند وگرنه این رابطه با این طرز تفکر که هیچ تعهدی در آن‌ دیده نمی‌شود و دروغ وارد آن شده است راهی جز طلاق و جدایی را برایشان به ارمغان نخواهد آورد.

زوج‌های جوان باید بدانند زندگی متاهلی با زندگی مجردی تفاوت زیادی دارد زندگی مشترک یعنی مسئولیت‌پذیری یعنی تعهدداشتن و وفاداری و از خودگذشتگی و اگر این موارد را رعایت نکنند با شکست مواجه می‌شوند.

کد خبر 846228 منبع: ایران برچسب‌ها خبر مهم ازدواج - طلاق خانواده حوادث ایران

دیگر خبرها

  • آموزش عامل شکل‌گیری روان است
  • گروگان گیری خونبار در مشهد
  •  نجات گروگان از مخفیگاه آدم ربایان زباله گرد با تماس شهروند وظیفه شناس
  • همسرکشی با بند بادکنک | قاتل جسد همسرش را ۲ شب زیر تخت فرزندش مخفی کرد
  • شوهرم بوی سیگار و مشروب و عطر زنانه می‌دهد! | طلاق می‌خواهم چون شب‌ها دیر به خانه می‌آید
  • طلاق می‌خواهم، چون شوهرم شب‌ها دیر به خانه می‌آید
  • لیگ یک/ فرصت‌سوزی بزرگ تیم اخباری در خانه
  • قتل اسیدی مرد جوان با انگیزه مرموز!
  • ۴ هزار جوان ۱۸ ساله در آرزوی مستقل شدن هستند
  • نجات زن جوان یزدی از زیر آوار خانه قدیمی