Web Analytics Made Easy - Statcounter

سید کمیل حسینی متخصص جامعه و جنسیت از اصالت همجنس‌بازی یا همجنس‌گرایی، مستندسازی‌های علمی در مورد ژنی و هورمونی بودن همجنس‌بازی، دوجنسه‌ها و ترنس‌ها و راه حل مشکلات آنها می‌گوید.

گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو،همزمان با فعال شدن مسائل حقوق بشری سازمان ملل علیه جمهوری اسلامی ایران مبنی به رسمیت نشناختن حقوق همجنس‌بازی و هم‌صدایی یک اصلاح‌طلب و مجرم فتنه 88 در ایران با آنها با سید کمیل حسینی استاد دانشگاه و پژوهش‌گر حوزه‌ جنسیت و جامعه در این مورد به گفتگو پرداخته‌ایم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

حاصل چندین سال کار نظری و پژوهش‌های آقای حسینی، فعالیتی است با عنوان: «جامعه‌ جنسیت‌زده »(sexualized society).

بعد تر همین مطالعات و دیگر کارهای پژوهشی مرتبط را به عنوان مشاور کارگردان در فیلم‌های مستند «پشت صحنه» و «بازگشت گمورا» مورد استفاده قرار داد. او کارگاه‌ها و سخنرانی‌های بسیاری در دانشگاه‌ها و مراکز گوناگون درباره‌ رابطه‌ جنسیت و جامعه داشته است. بخش دوم این گفتگوی تفضیلی در اختیار مخاطبان قرار می‌گیرد.

همجنس‌بازان، همجنس‌بازی را یک امر تکوینی حیوانی و یا گرایش طبیعی معرفی می‌کنند

استدلال  همجنس‌بازان برای رد انحراف بودن همجنس‌بازی چیست؟

 استدلالات همجنس‌بازان برای قلمداد نکردن همجنس‌بازی به عنوان یک انحراف اجتماعی را می‌توانیم به عمده استدلالات ایشان در دو دسته تقسیم کنیم:

1) استدلالی که با آوردن شواهدی از همجنس‌بازی در زندگی حیوانات آن را امری طبیعی و تکوینی قلمداد می‌کنند و چون انسان را نیز حیوانی از رسته پستانداران می‌داند وجود همجنس‌خواهی در آن را نیز طبیعی و خدادادی می‌دانند.

2) دسته دوم استدلالات که وجود میل و گرایش به همجنس را در برخی انسان‌ها طبیعی و زیستی می‌داند و محکوم کردن آنها را به رابطه با غیرهمجنس را امری غیر انسانی قلمداد می‌کند.

در حیوانات هم همجنس‌بازی اصالت ندارد و طبیعی نیست

چرا همجنس‌بازی را نمی‌توان یک امر تکوینی طبیعی و حیوانی در نظر گرفت؟

در مورد استدلال اول چندین نکته حائز اهمیت است: اول اینکه برخی زیست‌شناسان بر برخی از مصداق‌هایی که همجنس‌بازان از گونه‌های حیوانی آورده‌اند ایراد وارد کرده و آن را غیرقابل حمل بر رفتار همجنس‌بازانه در انسان دانسته‌اند. مثلا آنها برخی از تماس‌ها و همراهی‌های میان گوزنان، خرس‌ها، یوزپلنگ‌ها، زرافه‌ها  و ... را بدون جنبه جنسی می‌دانند.

لازم به توضیح است که مصادیقی که همجنس‌بازان از طبیعت حیوانات آورده‌اند در بسیاری از موارد یک رابطه جنسی کامل مثلا میان دو حیوان نر نبوده و بلکه گاهی شاخ زدن و یا گردن مالیدن دو حیوان و درکنار هم خوابیدن و ... را نشانه‌ای از همجنس‌بازی قلمداد کرده‌اند.

مورد دوم این است که در برخی از موارد عمل همجنس‌بازی در حیوانات در شرایطی دیده شده است که آنها دسترسی به جنس ماده نداشته‌اند نه در یک حالت طبیعی( مثلا میان دو گاو نر جدا شده از ماده‌ها در طویله ).

 اشکال سوم اینکه گاهی ممکن است در برخی از حیوانات نیز فشار غریزه جنسی بیش از میزان معمول بوده ( دچار بیش فعالی جنسی باشد ) و این فشار غریزی به رفتار جنسی غیر طبیعی و غیر معمول تبدیل گردد.

اما مورد چهارم که ایراد اصلی این استدلال است این است که اساسا مبنای این استدلال ایراد دارد زیرا ساحت زندگی انسانی بسیار پیچیده‌تر و والاتر از زندگی حیوانی است و این دیدگاه برآمده از گفتمانی انسان‌شناسانه است که انسان را فاقد روحانیت بلکه تنها موجودی زیستی و در نهایت دارای جنبه‌های روانی و اجتماعی پیچیده‌تر می‌بیند و اگر غرض الگوگیری از حیوانات باشد ما در آنها بسیاری چیزهای دیگر نیز می‌توانیم مشاهده کنیم مانند درندگی و غارت و کودک‌خوری و رابطه با والدین و .... و آیا این مباحث را نیز می‌توان امری مشروع و طبیعی و غیرانحرافی برای انسان دانست؟

اگر قرار باشد همجنس‌بازی به بهانه وجود در حیوانات پذیرفته شود،چرا موارد دیگر پذیرفته نشود؟

چگونه عده‌ای همجنس‌بازی را به بهانه وجود آن در برخی حیوانات به رسمیت می‌شناسند ولی چندهمسری را نه؟ 

دقیقا این هم سوال دیگری است که از همجنس‌بازان داریم. اگر در این اندیشه همجنس‌بازی حیوانات می‌تواند نشانه‌ای از مشروعیت این رفتار باشد چرا از رفتارهای دیگر جنسی حیوانات مانند بودن چند حیوان ماده در دایره زادآوری یک حیوان نر نیز که در بسیاری از پستانداران و شاید اغلب ایشان امری متداول است الگوگیری نمی‌شود؟

بسیاری از کشورهایی که از طرفداران همجنس‌بازی قلمداد می‌شوند چندهمسری مردان را غیرانسانی دانسته و به رسمیت نمی‌شناسند؟ در حالیکه این شکل از روابط جنسی حداقل از نظر زیستی ( اندام جنسی و .. )  تباینی با طبیعت انسان نداشته در حالیکه همجنس‌بازی در مقابل طبیعت زیستی بشر ( حداقل از منظر اندام‌های تناسلی و فرزندآوری ) می‌باشد پس حتما مسائلی دیگر در انتخاب این رجحان و موجه کردن آن با سفسطه‌های شبه علم وجود دارد.

تمایل افراد به همجنس‌بازی به علت انحراف در گرایش و اختلال در هویت جنسی است نه داشتن ظاهری متفاوت با جنسیت

چرا همجنس‌بازی نمی‌تواند یک گرایش طبیعی و مادرزاد باشد؟

اما درباره دسته دوم از استدلالات که تلاش می‌کنند گرایش جنسی به همجنس را در برخی افراد مادرزادی و طبیعی قلمداد کنند تا از قباحت آن بکاهند. در این دسته می‌توان این افراد را به دو گروه تقسیم کرد:

1)افرادی که دچار اختلال در هویت نمی‌باشند و خود را همانچه آفریده شده‌اند می‌دانند اگر زن هستند خود را زن و اگر مرد هستند خود را مرد می‌دانند اما در اعمال جنسی دچار انحراف هستند و با همجنس خود رابطه جنسی دارند.( گی‌ها ، لزبین‌ها)

2)افرادی که دارای بدن مذکر و مونث هستند اما هویت جنسی خود را جنس مخالف می‌دانند و فکر می‌کنند که در این بدن حبس شده‌اند فلذا اگر بدنی مذکر دارند خود را زن می‌شناسند و در رفتار جنسی زنانه با مردان قرار می‌گیرند و در نتیجه عمل جنسی بین دو مرد اتفاق می‌افتد(همجنس‌بازی) که این دسته را ترنس‌ها می‌دانند. که همین موضوع برای فردی با جسم زنانه و تلقی مردانه از خود هم وجود دارد.

 همان طور که مشاهده می‌شود در این دو دسته هیچ مشکل جسمی ظاهری وجود ندارد بلکه اندام‌های هر دو دسته کاملا متعلق به آن جنس هست اما در یکی گرایش و در دیگری هویت دچار انحراف و اختلال است.

دوجنسه‌ها با همجنس‌بازان و ترنس‌ها متفاوتند

آیا ترنس ها و همجنس‌بازان همان دوجنسه‌ها هستند؟

البته یک دسته بسیار نادر از انسان‌ها وجود دارد که این‌ها در اندام‌های جنسی دچار اختلال هستند که ممکن است بر اثر جهش ژنی و یا موارد سندرمی و... به وجود آمده باشد که به آنها هرمافرودیت می‌گویند مثلا در برخی افراد این دسته ناحیه تناسلی به شکل مبهمی به هم آمده است نه مردانه است و نه زنانه ممکن است هم قسمتی مردانه داشته باشند هم قسمتی تخمدان و این دسته همان دوجنسه‌ها و از نظر فقهی به آنها خنثی می‌گویند و احکام ویژه‌ای دارند پس هیچ یک از اقسام ترنس‌ها و همجنس‌بازان خنثی و یا دو جنسه نمی‌باشند.

برای دوجنسه‌ها دنیا به پایان نرسیده وراه حل شرعی و قانونی وجود دارد

برای دوجنسه‌ها راه حلی وجود دارد؟

هرمافرودیت یک اختلال نادر جسمی است مانند هزاران بیماری دیگر نظیر مونگلیسم و ... که ربطی به موضوع هم جنس بازی ندارد و باید با اعمال جراحی و مداخلات پزشکی و .... تلاش برای بهبود وضعیت بیمار کرد ذکر این نکته نیز لازم است که شی میل‌ها هم که آلتی مردانه همراه با سینه‌های زنانه دارند نیز جژء هرمافرودیت ها نمی‌باشند بلکه آنها در اصل ترنس‌هایی بوده‌اند که در اصل مذکر بوده‌اند اما خود را زن می‌دانسته‌اند و با مصرف هورمون‌ها و ... بدنشان تغییر پیدا کرده و زنانه‌تر شده است و در هنگام تولد بدن اصلا به این شکل نبوده است.

ریشه اختلالات در گرایش و هویت جنسی را باید در ساحت‌های مختلف زندگی فرد جستجو کرد

حال سوال مقداری واضح می‌شود و آن این است که این تفاوت‌های گرایشی در امر جنسی و یا هویتی ریشه‌ای زیستی دارد یا ریشه در عللی دیگر؟

 برای روشن‌تر شدن پاسخ این سوال باید گفت که ساحت زندگی انسانی را می‌توان در 5 سطح مورد تحلیل و مداقه قرار داد و علل شکل‌گیری و پیامدهای یک موضوع را در این 5 سطح مورد بررسی قرار داد:

ساحت جسمی که معمولا پزشکان به این عرصه می‌پردازند ساحت روانی که مورد نظر روانشناسان است ساحت معنوی و روحانی انسان که عمدتا مد نظر ادیان است ساحت گروه‌های اجتماعی خصوصا خانواده و گروه همسالان که مورد توجه مشاوران و جامعه شناسان است ساحت اجتماعی که متخصصین رشته‌های اجتماعی مختلف از اقتصاد و سیاست و ... و از همه بالاتر جامعه‌شناسان به تفکر درباره آن می‌پردازند

حال باید دید که این اختلالات در گرایش و هویت جنسی بیشتر برآمده از کدام ساحت زندگی یک فرد است.

مستندسازی‌های علمی در مورد ژنی یا هورمونی بودن همجنس‌بازی دروغ است

چقدر ادعای ژنتیکی و یا هورمونی بودن همجنس‌بازی پذیرفته است؟

عده‌ای از طرفداران همجنس‌بازی این ادعا را مطرح می‌سازند که همجنس‌بازی ریشه‌ای ژنتیکی دارد و از طریق وراثت انتقال می‌یابد و یا جنبه هورمونی دارد  در این زمینه ذکر چند نکته ضروری می‌نماید.

1)حدود ده پژوهش کلان از سال 2001 میلادی انجام شده تا به بررسی این موضوع بپردازد که آیا همجنس‌خواهی امری ژنتیکی است و یا خیر و هیچ زمینه ژنتیکی برای این موضوع پیدا نشده است! چنانچه دو تن از برجسته‌ترین روان‌پزشکان دانشگاه کلمبیا، فریدمن و داونی اعلام نمودند: «نظریه ژنتیکی بودن همجنس‌بازی با هیچ شواهد و قرائنی همراه نیست.»

2)با بررسی‌ای که انجام شد 98.5 درصد از همجنس‌بازان فاقد هورمون‌های جنس مخالف بودند.

3)سیمون لی‌ری نیز که سال‌ها در دانشگاه کلمبیا به مطالعاتی در خصوص هیپوتالاموس مغز پرداخته اظهار می‌دارد: «این مهم است که تأکید کنم من هیچ نشانه‌ای را که نشان دهد شخص هم‌جنس‌گرا به دنیا می‌آید در هیپوتالاموس مغز پیدا نکردم.»

4)با فرض تاثیر وراثت و هورمون‌های زیستی بر یک امر در یک انسان آیا این موضوع دلیلی می‌شود بر عادی تلقی کردن آن؟ برای نمونه تاثیر وراثت و هورمن‌ها بر افسردگی مشخص است اما وقتی کسی با نشانه‌های افسردگی به روانشناس یا روانپزشک مراجعه می‌کند این امر باعث نمی‌گردد که روانپزشک او را رها سازد بلکه حتی با مداخلات پزشکی تلاش می کند بیمار را درمان کند .

گناه گناه است، چه قتل باشد چه همجنس‌بازی 

چقدر گناه نبودن همجنس‌بازی با ربط دادن آن به مشکلات وراثتی و هورمونی پذیرفته است؟

ممکن است وراثت و ترشحات هورمونی بر ارتکاب جرایم دیگر نیز موثر باشد مثلا عوامل ژنتیکی و هورمونی امکان بروز خشونت و یا قتل را در فردی بالا ببرد اما این امور سلب اختیار از فرد نمی‌کند بلکه ممکن است به عنوان یک عامل از صدها عامل موثر باشد و قانون‌گذار نیز نمی‌آید به خاطر تاثیر ژنتیک و ترشحات هورمونی بر امکان قتل و خشونت، قتل و خشونت را از دامنه جرایم و انحرافات خارج سازد.

لذا با بررسی پژوهش‌های انجام شده می‌توان به این نتیجه رسید که همجنس‌بازی چه در اختلال هویتی و چه در اختلال در گرایش و انحراف اخلاقی فاقد جنبه زیستی می‌باشد.

دلیل انحراف اخلاقی فرد به سمت همجنس‌بازی را باید  در ساحت‌های روانی، اجتماعی و... جستجو کرد

پس دلیل وجود عده‌ای خواهان چنین رفتارهایی چیست ؟

برای پاسخ به این سوال باید به ساحت‌های دیگر زندگی فرد توجه کرد و دید آیا این ساحت‌های دیگر زندگی فرد می‌تواند بر اختلال در هویت و یا بر گرایش فرد به رابطه جنسی با همجنس خود موثر بوده باشد؟

ابتدا به ساحت روانی می‌پردازیم عده‌ای از روانشناسان معتقدند مشکلات اساسی در تربیت جنسی کودک و شکل‌گیری صحیح هویت جنسی در دوران کودکی و نوجوانی می‌تواند در آینده باعث اختلال در گرایش و هویت جنسی افراد گردد.

 مثلا عواملی شناختی مانند: حادثه ناگوار برای والد غیرهمجنس، رفتارهای غلط نفرت‌آور از سوی والد غیرهمجنس، تعارضات والدینی و برچسب‌های دوران کودکی و یا عوامل روانی مانند مفاهیم تحریف شده از هویت جنسی، روابط ناسالم دوران کودکی، سوء استفاده‌های جنسی، شرطی‌سازی جنسی، اختلال در ارتباط گیری با دیگر همجنسان و .... را به عنوان عوامل ایجاد این اختلالاتی که بعدهای ممکن است به همجنس‌بازی و اختلالات تراجنسیتی بیانجامد.

برای نمونه رفتارهای پرخاشگرانه پدر با مادر می‌تواند در دوران کودکی دختر را تبدیل به پسری سازد برای حمایت از مادر خویش در برابر پدر و ایشان تبدیل به یک فرد ترنس گردد و یا رفتارهای نفرت‌انگیز و انزجارآور مادر در دوران کودکی و طفولیت می‌تواند یک پسر را کاملا از ارتباط با جنس زن دچار انزجار سازد و این البته نشان دهنده اهمیت فراوان و نقش تاثیرگذار تربیت صحیح فرزند در دوران طفولیت، کودکی و نوجوانی می‌باشد.

در این زمینه در ایران دکتر مهکام روان‌شناس که همین موضوعات رساله دکتری ایشان بوده و با چند صد ترنس مصاحبه عمیق کرده و هم  اکنون نیز در حال درمان افراد همجنس‌باز است نظرات علمی و قابل تاملی دارند که می‌توان برای بحث عمیق‌تر مصاحبه‌ای با ایشان داشت.

اما در ساحتی دیگر یعنی در ساحت گروه‌های اجتماعی مانند خانواده، همسالان و .. نیز می‌توان عواملی موثر در ایجاد این اختلالات را پیدا کرد. همان طور که اشاره شد از هم پاشیدگی خانوادگی می‌تواند یک عامل زمینه‌ساز در این موضوع باشد و یا فضاهای دوستی ناسالم می‌تواند فرد را دچار عادت به تلذذهای منحرف جنسی نماید.

 مانند فردی که از کودکی توسط شخصی از دوستان و یا حتی فامیل مورد سوء استفاده جنسی قرار گرفته این فرد احتمال بیشتری دارد که به این انحرافات گرفتار شود کما اینکه در موارد عینی از این دسته مواردی داشته‌ایم.

اما ساحت چهارم ساحت اجتماعی کلان است و نقشی که عوامل اجتماعی از سیاست، اقتصاد، رسانه  و .... می توانند در ترویج این انحرافات داشته باشند. و متاسفانه شاهد آن هستیم که هم اکنون تاثیر این عوامل بر ترویج همجنس‌بازی بسیار بیشتر از ساحت‌های پیشین است.

رسانه به نفع طبقه سرمایه‌دار فاسد مشغول قبح شکنی و عادی‌سازی همجنس‌بازی است چرا که سود اقتصادی دارد

افزایش همجنس‌بازی را ناشی از چه مسائلی می‌دانید؟

در عبارتی خلاصه می‌توان گفت افرادی وجود ندارند که بر اثر عوامل زیستی دچار این انحرافات گردیده باشند و دسته‌ای بسیار کوچک از افراد هستند که به خاطر عوامل روانی و خانوادگی و دوستی دچار این انحراف می‌شوند. ممکن است یک نفر به خاطر غلیان شهوت و یا هر عامل دیگری ... باری تجربه‌هایی از این دست در طول زندگی داشته بوده باشد ولی نمی‌توان او را همجنس‌باز نامید.

در واقع برای همجنس‌بازی استمرار این عمل و عادت بدان اهمیت دارد مضاف بر این برخی رفتارهای همجنس‌بازانه الزاما ماهیتی جنسی به صورت کامل ندارند می‌توانند به علت عواملی مانند تحقیر طرف مقابل، نشان دادن قدرت و سیطره خود در یک جمع، شوخی‌ها و رفتارهای نامناسب، انتقام‌گیری از یک فرد یا دسته و ... صورت گیرند تعداد این دسته هم بسیار ناچیز است.

 بنابر برخی آمار اعلام شده مثلا در حوزه ترنس‌ها تعداد تقاضا برای تغییر جنسیت در سالی حدود 120 مورد بوده است تازه در ایران که بهشت عمل جراحی ترنس‌ها محسوب می‌شود و عمل تغییر جنسیت ده‌ها بار آسان‌تر از برخی کشورهای توسعه یافته اجازه داده می‌شود که خود حدیث مفصلی دارد.

اما متاسفانه فضای اجتماعی و خصوصا رسانه با مدیریت طبقه سرمایه‌دار توانسته است افرادی را بر خلاف طبیعت جسمی و روانی خویش درگیر همجنس‌بازی کند و به عبارت دیگر ما شاهد دگرجنس‌خواهانی هستیم که تحت تاثیر عوامل اجتماعی از سیاست، قدرت، اقتصاد و رسانه رفتارهای همجنس‌بازانه از خود بروز می‌دهند و همین عامل باعث شده است تعداد همجنس‌بازان در کشورهای غربی از یک درصد بسیار پایین( مثلا عددی در حدود 4 درصد در کشوری مثل آمریکا در حدود 50 سال پیش ) حرکتی رو به افزایش داشته باشد که البته هنوز هم این دسته حتی در آن کشورها هم اقلیت می‌باشند اما توان رسانه‌ای و قدرت بروز بیشتری داشته‌اند. این رویه را سرمایه داری ادامه می دهد چرا که سود دارد حتی اگر به نابودی اخلاق، دین و خانواده بینجامد.

همچنین همین عوامل اجتماعی و رسانه‌ای باعث شده‌اند پذیرش این افراد توسط دیگران نیز نسبت به قبل رشدی فزاینده داشته باشد. به این بیان که عده‌ای از انسان‌ها ممکن است خود رفتار همجنس‌بازانه نداشته باشند اما نسبت به قبل نگاه بدبینانه کمتری نسبت به این دسته داشته باشند.

عدم تعریف انسان تراز جامعه اسلامی در آموزش و پرورش و عدم تحققق شبکه ملی اطلاعات پاشنه آشیل ایران است

کدام عوامل اجتماعی را بر همجنس‌بازی موثرتر می‌دانید؟ کدام برای جمهوری اسلامی ایران مشکل بیشتری ایجاد می‌کنند؟

پرداختن به عوامل اجتماعی موثر بر همجنس‌بازی بسیار مفصل است اما می‌توان به صورت خلاصه به برخی از آنها اشاره کرد.

1)سیطره گفتمان پلورال و تکثرگرا بدون خطوط اخلاقی و دینی مشخص ( بررسی رابطه کپیتالیسم و پلورالیسم بسیار مفصل است )

2)سیطره گفتمان سکولاریسم و خارج کردن دین از قوانین و حاکمیت

3)ایجاد ثروت از طریق ترویج این انحرافات مثلا در سایت‌های پورنو همجنس‌بازی از موارد پر بازدید و به تبع بسیار در آمدزاست

4)ایجاد تعاریف گنگ و مخدوش از هویت جنسی در نظام آموزشی مدارس و رسانه‌ها

5)ترویج این رفتارها در انواع فیلم‌های پورن داستانی و کارتون‎ها

6)فضای تحریک بسیار زیاد در درون رسانه‌ها و فضای اجتماع

7)عدم پاسخگویی صحیح و به موقع در برخی کشورها که خود باعث بروز این انحرافات می شود

8)اختلال در سطج ارضا به این بیان که فرد به دلیل تکرار و مشاهده روزمره تعداد زیادی رفتار جنسی دیگر با رفتار معمول ارضا نمی‎شود و به سمت فانتزی‎های جنسی غیر معمول مانند رابطه باحیوانان، همجنس و .. می‌رود

9)ترس از دست دادن بکارت در رابطه جنسی خارج از خانواده با جنس مخالف در دختران در برخی کشورها

10)ترس از تجاوز و یا سوء استفاده جنسی و تنها شدن با جنس مخالف و تامین نیاز در فضای دوستی و ...

11)احساس گناه کمتر نسبت با رابطه با جنس مخالف در افراد و عذاب وجدان پایین‌تر

12)عدم حفاظت کامل از افراد در فضای اجتماع در برابر تجاوزات و سوء استفاده های جنسی

13)اهمیت تخیل و ایجاد تخیلات جنسی جدید. هر روزه در رسانه و برداشت ناخود آگاه انسان از لذت بخش بودن این رفتارها که در رسانه می‌بیند و ترغیب بر انجام و تکرار آن می‌شود هر چند مخالف طبیعت و خواست اولیه او باشد و این نقشی اساسی در این جریان دارد و البته عوامل بسیار دیگر

که البته عدم تعریف انسان تراز جامعه اسلامی توسط آموزش و پرورش در شکل گیری هویت و اتکا به نفس فرزند ایران بسیار نقش مخرب بازی می کند در خلا چنین تعریفی کودک و نوجوان ایرانی دنبال هویت و شأن آفرینش خود می‌گردد اما آن را نمی‌یابد لذا منفعل و اثرپذیر پرورش می یابد.

همچنین علی رغم اینکه شاید برخی در همه چیز بخواهند غربی باشند اما در مواردی چون راه‌اندازی شبکه ملی اطلاعات توجهی ندارند هم اکنون هر کسی با کمترین تلاش به محتوای مستهجن وب دسترسی دارد و همانطور که می دانیم این فضا زمینه ساز و مروج بسیاری از انحرافات چون همجنس بازی است.فردی که در نظام آموزشی ناکارآمد، منفعل بار آمده تحت تاثیر این فضای وب به راحتی گناه را عادی می پندارد.

راه چاره چنین وضعیتی راه انداختن فضای وب متناسب با فرهنگ ملی و اسلامی خودمان است همان چیزی که به اسم شبکه ملی اطلاعات می‌شناسیم.

منبع: خبرگزاری دانشجو

کلیدواژه: همجنس بازی همجنس گرایی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۱۳۹۶۹۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

افزایش ۱.۵ برابری فضای ورزشی در مدارس آذربایجان شرقی

ایسنا/آذربایجان شرقی مدیرکل آموزش و پرورش آذربایجان شرقی از افزایش ۱.۵ برابری فضای ورزشی در مدارس آذربایجان شرقی طی دو سال اخیر خبر داد.

مسعود سعادتی، جمعه، ۱۴ اردیبهشت ماه، در سخنرانی قبل از خطبه‌های نماز جمعه تبریز، گفت: امسال در تلاش هستیم تا فضای ورزشی به ویژه در مدارس دخترانه در اولویت قرار گرفته و شاهد افزایش آن باشیم.

به گزارش ایسنا، وی افزود: هفته‌ی معلم بهانه‌ای برای یادآوری اهمیت و جایگاه مقام معلم است و تجلیل از ارزش و جایگاه معلم حتماً محدود به دوره‌ی زمانی خاص نیست و تمام ایام سال وظیفه داریم همیشه از زحمات آنها قدردانی کنیم.

وی ادامه داد: معلمی اگر به دیده‌ی شغل و کار ادارای بوده و بدون ایثار، اخلاص و مسئولیت پذیری باشد نتیجه‌ای به دنبال نخواهد داشت.

سعادتی با بیان اینکه انقلاب اسلامی یک انقلاب فرهنگی است، گفت: وجود شخصیت‌های بزرگی همچون شهید مطهری، باهنر، مفتح، رجایی که معلم و رهبران سیاسی انقلاب اسلامی بودند برای تک تک ما مایه‌ی افتخار و مباهات است.

مدیرکل آموزش و پرورش آذربایجان شرقی با بیان اینکه آموزش پرورش استان با تمام همت خود در تلاش است تا بزرگترین رسالت خود را به نحو احسن به سرانجام برساند، خاطر نشان کرد: یکی از اولویت‌های آموزش و پرورش، بحث پرورش‌ و تربیت دانش آموزان است و به قدری مسئله‌ی مهمی است که رهبر معظم انقلاب نیز در دیدار اخیر خود با معلمان به آن تاکید کردند.

وی افزود: استان آذربایجان شرقی از نظر بررسی آسیب‌های احتمالی اجتماعی در مدارس جزو استان‌های پیشتاز است.

وی با بیان اینکه وجود آسیب‌های اجتماعی در مدارس غیرقابل انکار است، اظهار کرد: باور داریم حتی یک مشکل در تربیت دانش‌آموزان غیر قابل تحمل بوده و باید در اسرع وقت حل شود.

وی با بیان اینکه مسائلی بازمانده از دوران کرونا وجود دارد که همه‌ی ما نسبت به حل این مسائل وظیفه داریم، ادامه داد: طرح رصد آسیب‌های اجتماعی در مدارس که اولین قدم پالایش اطلاعات و غربالگری بوده و بیش از ۸۰ درصد دانش آموزان در این طرح غربالگری شده‌اند.

سعادتی اذعان کرد: در حال حاضر در بیش از ۸۰ درصد مدارس استان در هفته حداقل یک نماز جماعت برگزار می‌شود.

وی با بیان اینکه سال گذشته در بین استان‌های بزرگ با کمترین مشکل از کمبود معلم مواجه بودیم، گفت: آموزش و پرورش در امر تربیت بدون مشارکت خانواده‌ها نمی‌تواند موفق شود و تحقق سند تحول بنیادین آموزش و پرورش با حضور والدین انجام پذیر است.

انتهای پیام 

دیگر خبرها

  • آموزش حلقه مفقوده حریم خصوصی در اینترنت
  • احداث ۴۲ هزار متر مربع فضای آموزشی در ایلام
  • کشور‌های مختلف برای محافظت از کودکان چه کردند؟
  • آموزش حلقه مفقوده حریم خصوصی در اینترنت/ کشورها برای محفاظت از کودکان چه کردند؟
  • گرایش کودکان به فضای مجازی نتیجه نبود امکانات در جنوب کشور+فیلم
  • گرایش کودکان به فضای مجازی نتیجه نبود امکانت در جنوب کشور+فیلم
  • سرانه فضای ورزشی مدارس اردبیل ۲.۵ برابر شد
  • اجرای نقشه تحول بنیادین آموزش و پرورش یک تکلیف ملی است
  • افزایش ۱.۵ برابری فضای ورزشی در مدارس آذربایجان شرقی
  • مدارس کشور به واقعیت افزوده مجهز می‌شوند؟