روستاییان «هاشمک» در حسرت آب و گاز/ امکانات برای ویلانشین هاست
تاریخ انتشار: ۲۹ مهر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۱۵۸۸۲۸
خبرگزاری مهر، گروه استان ها- شمیم علاءالدینی: تنها ۱۲ کیلومتر از شهر دماوند که خارج شده و به سوی شهر آبسرد حرکت کنید، به روستاهای« هاشمک» می رسید، روستاهایی که با آب و هوایی خوش، به ویژه در فصل تابستان و بهار، هر انسانی خوش ذوقی را به سوی خود فرا می خواند.
اما همین روستاها که زیر گوش پایتخت قرار دارند، نیز شاهد مهاجرت روستاییان به شهرهای اطراف و نیز تهران هستند، چرا که کمبود امکانات در این روستاهای زیبا، زندگی را برای روستاییان سخت کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
روستاییان در این ۳ روستای ییلاقی و زیبا آن قدر از ابتدایی ترین امکانات زندگی محروم هستند، که انسان تصور می کند، در چند دهه پیش زندگی کرده و یا به جای ۸۰ کیلومتری پایتخت، در روستایی دور افتاده قدم می زند، آن قدر که روستاییان زحمتکش را خسته کرده و آن ها را به گلایه واداشته است، گلایه هایی که شاید اغلب شنیده نشده و یا با وعده های بی عمل پاسخ داده شده است.
توزیع آب با تانکرهای غیر بهداشتی/گاز هم نداریم
یکی از روستاییان در این خصوص در گفتگو با خبرنگار مهر اظهار داشت: مسئولین متعدد به روستای ما سفر می کنند، وعده هم می دهند، اما هنوز اثر وعده های آن ها را ندیده ایم، ما مشکل آب، گاز، جاده، مدرسه و بهداشت داریم و در این منطقه از امکانات بی بهره هستیم، سهم ما از امکانات شهری و روستایی تنها برق و تلفن است، در ۲ کیلومتری منطقه ما کشاورزان از نعمت گاز بهره مند هستند، اما ما مجبوریم جهت گرمایش از بخاری برقی استفاده کنیم.
وی در حالی که سعی داشت، ما را با تمام وجود با سختی های زندگی در این روستاها آشنا کند، گفت: در حالی که خودمان منزل مسکونی داریم، مجبوریم برای مدرسه بچه ها و فرار از سرما از اواخر پاییز تا اوایل تابستان به گیلاوند رفته و مستاجری کنیم، زندگی در این مکان در زمستان بسیار سخت است و حتی آب نداریم، آب هم اگر باشد، یخ زده است.
یک خانم میان سال روستایی که دست های پینه بسته اش حاکی از زحمات فراوان وی در بخش کشاورزی و دامداری داشت، نیز در خصوص وضعیت آب و مشکلات روستا به خبرنگار مهر گفت: آب از طریق تانکر در این منطقه تخلیه می شود، ما از این آب برای آشامیدن خود و دامهایمان استفاده می کنیم، حمام هم با همین آب می رویم و در واقع باید از آب این تانکر برای رفع تمام نیازمندی هایمان بهره بگیریم.
وی اضافه کرد: این آب تانکر نیز یک روز می آید و ۳ روز نمی آید، برای تخلیه هر تانکر نیز مبلغی شیرینی باید به راننده بدهیم، البته مجبور نیستیم، این کمبود امکانات سزاوار مردم این روستا نیست، موقعی که انتخابات مجلس و دیگر انتخابات می شود، صندوق سیار می آورند و همه مردم روستا رای می دهند، حتی خانوارهایی که در شهر خانه دارند، برای افزایش اعتبار روستایمان به این روستا آمده و رای می دهند، ما برای اعتبار شهر و روستایمان همه کاری کرده ایم.
سرمازدگی محصولاتمان را از بین برد و خبری از پرداخت خسارت توسط بیمه هم نیست
صحبت که به این جا رسید، خانم جوان روستایی دیگری گلایه ها را ادامه داد و افزود: ما برای آبادانی کشور و مملکت همه کار کرده و می کنیم، هر سال چندین تن گندم، تعداد بالایی دام از این روستا برای تامین مایحتاج گوشت مردم خارج می شود ولی کسی ما را نمی بیند و جواب زحمات این مردم را نمی دهند.
وی که به نظر تحصیلکرده نیز می آمد، افزود: در اماکن ویلانشین که تهرانی ها فقط در تابستان، آن هم هفته ای یک بار به ویلاهایشان می آیند، گاز آورده اند، اما برای ما مردم روستا که تمام فصول سال در این محل زندگی می کنیم، خبری از گاز نیست، شغل جوان های تحصیلکرده ما فروش آب با تانکر در روستا است، دامداری و کشاورزی هم می کنند، تعدادی هم دلالی کرده و در کار فروش زمین آباء و اجدادی خود هستند، شغل درستی ندارند، که بتوانند منبع درآمد داشته باشند.
این خانم روستایی اضافه کرد: اگر کسی شب مریض شود، باید بیمار را به بیمارستان و یا مراکز درمانی دماوند ببریم، تاکسی هم در این روستا نیست و باید یکی از اهالی روستا که وسیله نقلیه دارد، را بیدار کنیم، تا بیمار را به دماوند ببرد.
وی در پاسخ به این سوال که میزان زمین های زراعی و باغات این روستا چقدر است، گفت: در این روستا حدود ۸۰۰ هکتار مزرعه زراعی وجود دارد، که گندم کاری های آن بیشتر به صورت دیم انجام می شود و باغات زیادی به صورت سیب و ..و داریم، که در سال جاری به دلیل سرمازدگی خسارت فراوانی دیده ایم، استشهاد هم برای دریافت خسارت از بیمه محصولات کشاورزی پر کرده ایم، اما هنوز مبلغی از بیمه پرداخت نشده است.
گاز تا اوایل سال ۹۸ به روستاهای « اتابک شمس علیا» ، « اتابک کتی» و « هاشمک» می رسد
اما بخشدار مرکزی دماوند در گفتگو با خبرنگار مهر در خصوص مطالبات روستاییان با بیان این که اخیرا با حضور مسئولان دستگاه های اجرایی بازدیدی از ۳ روستای « اتابک شمس علیا» ، « اتابک کتی» و « هاشمک» داشته ایم، اضافه کرد: آب شرب این روستاها از اساسی ترین نیاز مردم این روستاها است، که مطالبات زیادی از سوی مردم وجود دارد، برای رفع این نیاز برنامه هایی نیز داریم، که از نماینده مردم شهرستان در مجلس و نیز فرماندار می خواهیم، سرعت بیشتری به اجرای این طرح ها بدهند، تا بتوانیم با ایجاد مجتمع های آبی به حل و فصل مشکلات این روستاها بپردازیم.
مهدی حیدری افزود: در خصوص روستای « هاشمک» گازرسانی نیز مطالبه به حق مردم است، که تاکنون مشکل حفاری در مسیر راه را داشتیم، که خدا را شکر این مشکل حل شده و پیش بینی می کنیم، که پیمانکار تا دهه فجر شروع به کار کند و در اوایل سال آینده بحث گازرسانی این روستا حل و فصل شود، موضوعات آسفالت این روستا و جدول کشی این روستا نیز در دستور کار قرار دارد.
این مسئول اعتبار لازم برای این طرح ها را نزدیک به ۴ میلیارد تومان دانست و گفت: در پی این هستیم، که بتوانیم، از طریق مالیات بر ارزش افزوده به رفع معضلات روستا بپردازیم.
وی در خصوص مشکلات حریم راه های روستایی نیز گفت: متاسفانه اداره کل راهداری استان تاکنون همکاری لازم را با ما نداشته است، امیدواریم، با نگاهی مساعد و بهتر و تعامل بیشتر بتوانیم، مشکلات را به حداقل برسانیم و از راهداری توقع داریم، در این خصوص به طور جدی تر وارد شود، ما در این روستاها به ویژه در فصل زمستان مشکلات عدیده ای داریم و حضور پررنگ راهداری را در این مسیرها نمی بینیم، امیدواریم امسال حضور پررنگ تر راهداری در کنار مردم روستا را داشته باشیم و در موضوعاتی مانند گازرسانی و ایجاد خدمات دیگر برای روستاها با نگاهی مساعد و حل کننده بتوانیم به روستاییان خدمت بیشتری کنیم.
حیدری اضافه کرد: نزدیک به ۳۷۰ کیلومتر راه روستایی داریم، که پراکندگی زیادی دارند و همین پراکندگی نیاز به مساعدت و همت بیشتر راهداری را می طلبد،
وی گفت: راه روستایی « اوچونک» و راه روستایی که از دریاچه « تار» تا روستای « کهنک» و روستاهایی که در آن مسیر هستند، قرار دارد و مسیر « مرا» تا « تمسیان» و بعد از آن روستای « زره در» مسیرهایی هستند، که تعداد روستاهای زیادی در آن ها قرار دارد و ساکنین زیادی دارد و نیازمند توجه بیشتری دارد.
بخشدار مرکزی دماوند افزود: متاسفانه کمبود امکانات، در این منطقه زیاد است و بنده به عنوان ناظر، مشکل مدیریتی را در خصوص این کمبود امکانات اساسی ترین معضل می دانم و با تغییری که در مدیریت راهداری در شهرستان رخ داده بتواند، مدیریت استان را نیز تکان داده و برای خدمات رسانی بیشتر حمایت کند و صرفا در حد نامه نگاری و بخشنامه های استانی نباشد، لذا ما از مقام عالی وزارت راه، مسکن و شهرسازی تقاضا داریم، تا فکری برای مدیریت راهداری در استان تهران کند، چرا که ما از عملکرد مدیریت استان در شهرستان دماوند راضی نیستیم.
اولویت اول ما حل مشکل بهداشت آب روستاها است
فرماندار دماوند، علت اصلی عدم وجود مدرسه و یا تعطیلی مدارس در برخی از این روستاها را کمبود جمعیت دانست و به خبرنگار مهر گفت: باید با حمایت از آموزش و پرورش شرایط تحصیل دانش آموزان روستایی را فراهم کرده و مشکل تحصیل این افراد حل شود.
مجید صفری در خصوص بهداشت آب دربرخی از روستاهای دماوند نیز گفت: این مساله در اولویت اول ما است، چرا که در خصوص بهداشت و سلامت اهالی با کسی تعارف نداریم و در پی این هستیم، تا به زودی مشکل آب این روستاها از طریق تجمیع حل شود.
حال که مشکلات تراکم جمعیت در تهران و دیگر شهرها، اعم از آلودگی، ترافیک، مصرف گرایی و ... مطرح است و مسئولین دم از مهاجرت معکوس می زنند، بهتر است، با تعامل، مدیریت و همکاری بیش از پیش شرایط را برای زندگی روستاییانی که با تمام وجود برای زندگی در روستاهای خود می جنگند، فراهم کنند، تا شاهد خالی شدن بیش از پیش روستاها از سکنه و مهاجرت به شهرها نباشیم.
کد خبر 4435133منبع: مهر
کلیدواژه: دماوند روستا شهرستان دماوند اربعین ۹۷ اربعین 97 اربعین حسینی بوشهر گرگان کرمانشاه مشهد یاسوج مرز مهران شهرکرد خبرگزاری مهر خرم آباد شیراز خطبه های نماز جمعه مجلس شورای اسلامی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۱۵۸۸۲۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
رمزگشایی از ماجرای مرموز روستایی که یک شبه ناپدید شد!
«با کمال تاسف و تاثر بایستی به آگاهی شما برسانیم که در جریان یک حادثه اسرارآمیز روستای آبکار علیا در زیر میلیونها تن خاک دفن شد»؛ از آن روز که مجری استانی این خبر را اعلام کرد ۲۶ سال میگذرد، اما چهره این گوینده و آن خبر از ذهن شنوندهها و کسانی که ماجرای روستای آبکارعلیا در منطقه لِبد بازُفت را میشنوند، پاک نمیشود. روستایی که یک شب مانده به سیزدهبهدر یعنی ۱۲ فروردین ماه سال ۷۷ در یک اتفاق شبانه و واقعا اسرارآمیز ناپدید میشود و دیگر نه آبکاری میماند و نه مردم و باغ و خانهها و دامهایشان که دوست و فامیل بخواهند به آن سر بزنند یا آنهایی که از روستا کوچیدهاند با قدمزدن در کوچهباغهای زادگاهشان خاطرهبازی کنند. از ساکنان روستای آبکار علیا در سال ۷۷ تنها یک مقبره یادبود دستهجمعی مانده است و چند مستند قدیمی که سعی میکند به سوالها درباره این حادثه پاسخ بدهد. با این که یادآوری آن اتفاق، تلخ است در پرونده امروز به سراغ مستندها و روایتهایی که از آبکار علیا موجود است رفتیم و با دکتر «داریوش رحیمی» استاد جغرافیای طبیعی که چهارمحال و بختیاری را مانند کف دستش میشناسد و روایتهای دستاولی درباره آن اتفاق دارد گفتگو کردیم.
بهاری که در یک چشم بههمزدن خزان شد
۱۲ فروردین سال ۷۷ بود. مردان و زنان روستای آبکار علیا سرشان به زندگیشان گرم بود و لابد برای بهار پیشرو نقشه میکشیدند. آبکار در دامنه کوه «کی نو» واقع شده بود. نوروز بود، درختها شکوفه زده و چمنها دشت را سبز کردهبود. باران سختی میبارید، اما مردم آن منطقه به این چیزها عادت داشتند. دم غروب صدای مهیبی از روستا آمد و از فردای آن روز دیگر خبری از هیچچیز و هیچ جنبدهای در آبکار نبود و بهار روستا یک شبه رنگ خزان گرفت. میلیونها تن خاک از کوه مقابل به جای ریختن در دره بین آبکار و آن کوه، مستقیم روی این روستا پرتاب شده بود و آبکار و مردمانش در یک چشم به هم زدن زیر خروارها خاک مدفون شدند؛ بیآن که فرصتی برای خداحافظی با عزیزانشان داشته باشند یا بازماندگان بتوانند برای آخرین بار آنها را ببینند و فرصتی برای تشییع و دفن آنها داشته باشند. انگار از ازل هیچ روستایی و هیچ مردمی در این روستا زندگی نمیکردهاند. رسانهها مینوشتند زمین یک روستا را بلعید، اما در حقیقت آبکار با خاک یکسان شده بود و زیر خروارها خاک مدفون. این حادثه آنقدر عجیب بود که حتی توضیحات کارشناسان زمینشناسی در آن زمان، هم نتوانست نظر آدمهایی را که قبل و بعد آبکار را دیده بودند عوض کند و هنوز که هنوز است چرا و چگونه ذهن آنها و کسانی که ماجرای روستای آبکار را شنیدهاند، آزار میدهد.
۱۵۱ نفر ناپدید شدند و یک نفر ماند
آمارها درباره تعداد افرادی که در آبکار ناپدید شدند و تا الان هیچ خبری از آنها نیست تفاوت دارد. به گفته دکتر داریوش رحیمی حدود ۱۵۱ نفر از اهالی روستای آبکار علیا که در خانه یا روستا و باغهایشان بودند در آن شب پرمعما و با اتفاق غیرمنتظرهای که افتاد در کنار همه خاطراتشان به خواب ابدی رفتند و از این روستا فقط یک نفر باقی میماند که او هم دم غروب به روستا میرسد. وقتی میبینید باید پیاده به روستا برود و هوا تاریک شده و باران سنگینی میبارد در همان روستای پایینتر میخوابد. دامداری شغل اصلی مردم آبکار بود و گفته میشود ۲ هزار راس میش و گوسفند هم در آن حادثه زیر خاک تلف شد. شبی که این اتفاق افتاد اهالی روستاهای بالادست و پاییندست آبکار با شنیدن آن صدای مهیب اول فکرکردند زلزله آمدهاست. بعضی هم فکر کردند سیل راه افتاده و این صدای خروش سیل بهاری است. راه روستای آبکار مالرو بود و با خودرو نمیشد خود را به روستا رساند. گذشته از آن در سال ۷۷ نه خبری از جادههای آسفالته بود و نه فراوانی خودرو. مردم فانوسشان را روشن کردند و تا خودشان را در آن باران و تاریکی به آبکار برسانند سپیده زده بود. این حادثه را هم مردم روستاهای اطراف به گوش مسئولان رساندند، اما کار از کار گذشته بود. با این همه مردم، هلالاحمر و نیروهای دولتی بسیج شدند تا شاید بتوانند ساکنان آبکار را پیدا کنند، اما این تلاش سرانجامی نداشت.
وقتی چراغهای روشن یکباره خاموش شد
مردم ماندهبودند چطور میشود آن توده عظیم خاک که روی آبکار علیا ریخته بود به جای ریزش در دره به کمرکش کوه مقابل پرتاب شده باشد. خیلیها میگفتند انفجار است، بعضیها میگفتند بلایی است که از آسمان نازل شده است و بعضی هم به حساب رانش کوه میگذاشتند. یکی از کسانی که آن شب در بالادست روستای آبکار بوده است آن صدای مهیب را شنیده و دیده که قبل از آن اتفاق چراغ خانهها در آبکارعلیا روشن است. او و همراهش در مستند «روستایی که دیگر نیست» آن اتفاق را روایت میکند: «ما اینجا [منطقهای بالادست روستای آبکار]نشسته بودیم. دیدم زمین لرزش گرفت. طوری که مردم از ساختمانها بیرون آمدند. ساعت ۷ ربع کم (یک ربع مانده به ۷ عصر) و دم غروب بود. ما میخواستیم چراغی روشن کنیم و چراغی هم از آن منزلها در آبکارعلیا روشن بود. یکهو صدای لرزشی آمد که فکر کردیم زمینلرزه است. دود غلیظی بلند شد و اصلا شب شد.
رفتیم بنزین بیاوریم تا چراغ روشن کنیم و با بقیه راه بیفتیم. صبح اول وقت حرکت کردیم و رسیدیم محل حادثه، دیدیم از قسمت بلندی کوه ریزش کرده و ریخته روی آبادی و از روستا خبری نیست. آن خاک و سنگها باید میریخت توی دره و آن آبادی هم هیچیاش نمیشد.» فرد دیگری که تعداد زیادی از خویشاوندانش را در آبکار از دست داده است هم در همان مستند میگوید: «مهندسان گفتند ۷۰ متر خاک آمده روی روستا و جاده هم جوری نیست که ابزاری بیاورند و بتونیم عزیزامون رو بیرون بیاریم.»
ترکیبی از زلزله و زمینلغزه آبکار را ناپدید کرد
یک جغرافیدان ماجرای مرموز روستای آبکار علیا را با دلایل علمی توضیح میدهد
واقعا چه اتفاقی برای روستای آبکار افتاد؟ انفجار بود یا یک حادثه ماورایی؟ این سوالات شاید هیچوقت دست از سر کسانی که حادثه آبکار را شنیدهاند برندارد. دکتر «داریوش رحیمی» استاد جغرافیای طبیعی دانشگاه اصفهان و عضو هیئت علمی دانشکده علوم جغرافیایی و برنامهریزی این دانشگاه در گفتوگویی توضیحات علمی و دقیقی درباره حادثه آبکار علیا در اختیارمان میگذارد. او جغرافیای منطقه را کامل میشناسد و آن سال در استان چهارمحال و بختیاری مشغول به کار بوده است.
پاشویی دامنه زمینه لغزش روستا بود
داریوش رحیمی میداند ویدئوی حادثه آبکار دوباره در فضای مجازی فراگیر شده است او ۲۶ سال پیش و زمان حادثه آبکار در آبخیزداری چهارمحال و بختیاری کار میکرد و درباره آن میگوید: «بچههایی که با من همکار بودند جزو اولین افرادی بودند که بعد از اتفاق روستای آبکار علیا به آنجا رفتند. اصلا بحثهایی که میگویند نبوده. این روستا در حوزه سرشاخه رودخانههای بختیاری است که میریزد به رودخانه دز و آنجا یک گسل هم دارد که فعال است. منتها، چون در طول سال این گسل فعالیت دارد شدت این زلزلهها ضعیف است و در حد ۲.۵ و ۳ ریشتر. اتفاقی که در سال ۷۷ برای آبکار افتاد این بود که آن شب آن منطقه بارندگی سنگینی داشت که از دو روز قبل و همان روز ادامه داشت.
ما پدیدهای به اسم زمین لغزش داریم که در آن زمین جابهجا میشود و سُر میخورد و به آن رانش زمین هم میگویند. علت این رانش زمین چیست؟ فرضکنید من به صندلی تکیه میدهم اگر این صندلی یک جای لیز باشد سُر میخورد ولی اگر تکیهاش به دیوار باشد من هرچقدر به آن تکیه بدهم باز طوری نمیشود. گاهی توسط طبیعت و گاهی انسانها اتفاقاتی میافتد که روی پایداری دامنه و تکیهگاه آن تاثیرگذار است. ما با جادهسازی، خط انتقال برق، نفت و انرژی دامنه را خالی میکنیم و با خالیشدن زیر آن، رانش اتفاق میافتد. یک موقع هم این در طبیعتی اتفاق میافتد که در کنار رودخانه است. روخانه طغیان میکند؛ ما در اصطلاح میگوییم دامنه را پاشویی میکند و زیرش خالی میشود. با این کار یک زمینه برای سرخوردن و لغزش ایجاد میشود. البته در همهجا اینطور نیست.»
زلزله باعث شوتینگ سنگها شدهبود
این استاد جغرافیای طبیعی معتقد است علم برای حادثه آبکار توضیح دارد و روایت علمیاش درباره آن شب عجیب در آبکار این است: «برخی سازندهای زمینشناسی به اسم مارن داریم که مثل اسفنج هستند. مارنها آب را به خودشان میگیرند ولی تا به آنها فشار نیاید آب را پس نمیدهند. به همین دلیل مارنها سنگین میشوند و وقتی زیرشان خالی میشود رانش زمین اتفاق میافتد. اتفاقی که در آبکار علیا افتاد دقیقا همین بود. رودخانه جلویش بسته و آب جمع شده بود و بعد هم دامنه یکباره خالی و پاشویی شد. یعنی زیر دامنه خالی شد.
همزمان با این اتفاق یک زلزله هم آمده بود، چون آن منطقه خیلی گسل دارد و زلزلهخیز هم هست. تصور کنید آن طرف دامنه بود و روستا هم طرف دیگر دامنه. یک رودخانه هم این وسط بود. رانش زد زیر دامنه و روستا رفت بالا و بعد هم رسوبات ریخت روی روستا. علاوه بر این، زلزلهای هم که اتفاق افتاد باعث حالت شوتینگ شد. یعنی سنگها با ابعاد بسیار بسیار مهیب و بزرگ روی روستا پرت شدهبود. همین هم حیرت مردم را بیشتر کرد و باعث شد برای آن حادثه دلایل عجیبوغریب بیاورند. قضیه اصلا انفجار نبود و دلایلی که گفتم باعث شد کل این روستا در گلولای و رسوبات مدفون شود. الان جادهسازی شدهاست و آن موقع با ماشین نمیشد حتی نزدیک روستا رفت. باید ۱۵ کیلومتری روستا خودرویتان را پارک میکردید تا بتوانید خودتان را پیاده برسانید آبکار. من این توضیحات را در فضای مجازی هم نوشتم و خیلیها بدوبیراه گفتند ولی این عین واقعیت است. یعنی حادثه آبکار یک رانش زمین بود که در اثر پاشویی رودخانه اتفاق افتاد. شیب منطقه هم خیلی تند بود، همزمان یک زلزله ۲.۵ تا ۳ ریشتری هم رخ داد و این حادثه ترکیبی از این دو اتفاق بود.»
ارتفاع خاک و گل روی روستا در بعضی مناطق ۱۵۰ متر بود
دکتر رحیمی بعد از حادثه آبکار علیا در سال ۷۷ برای تهیه یک گزارش برای دفتر آبخیزداری تهران به این روستا رفته است. او با اشاره به این که در منطقه بازفت و کوهرنگ زمینلغزشهای زیادی وجود دارد، میگوید: «در سال ۷۱ روستای چلو از توابع کاوند درویشان حدود ۵۰۰ تا هزار متر بر اثر رانش زمین جابهجا شد و این موضوع در منطقه خیلی طبیعی است.
یعنی شما اگر به شهرکرد بیایید از شهر اردل تا گردنه چری که وارد بازفت میشود به خاطر جادهسازیها در دهه ۶۰ و ۷۰ تا دلتان بخواهد زمینلغزش دارد. جوری که اداره راه یک سال جاده میساخت، سال بعد بارندگی میشد، زیر جاده لغزش میخورد و کل جاده ناپدید میشد. من همان اردیبهشت و خرداد سال ۷۷ به آبکار رفتم تا برای دفتر آبخیزداری تهران یک گزارش مفصل تهیه کنم. آنطور که در خاطرم است ارتفاع خاک و گِل در بعضی مناطق روستا تقریبا ۱۵۰ متر برآورد شدهبود. همان موقع دولت یک طرح مطالعاتی گسترده در بحث رانش و مناطق حادثهخیز تعریف کرد. علاوه بر این سازمان وقت برنامه و بودجه چهارمحال و بختیاری کل استان را مطالعه و روستاهای در خطر لغزش را شناسایی کرد. از همان زمان مقاومسازیها شروع شد و بسیاری از این روستاها را جابه جا کردند. پروفسور بربریان در مرکز سازمان زمینشناسی ایران مشاور مطالعاتی این تیم بود. مقاومسازیها هم به این شکل بود که مثلاروستای علیآباد در خطر لغزش شناسایی میشد. این تیم منطقه رامطالعه میکردند و یکجا را به زمینهای کشاورزی و فعالیت اختصاص میدادند. سپس یک منطقه دیگر که تثبیتشده بود و خطر لغزش نداشت را مکانیابی میکردند و به صورت مهندسی روستاها را میساختند. به همین دلیل بعد از این کارها، دیگر اتفاقات ناگوار شبیه آبکار نداشتیم.»
منبع: روزنامه خراسان
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی