Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فرارو»
2024-04-18@20:56:58 GMT

دروازه ورود ایران به بازار جهانی

تاریخ انتشار: ۲۹ مهر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۱۶۵۱۶۹

دروازه ورود ایران به بازار جهانی

بررسی موازنه تجاری اقتصاد ایران در ۶ ماه نخست سال‌جاری حاکی از اثر معنادار رشد دلار در تقویت تراز تجاری است؛ اما مهم‌ترین عامل نحوه حرکت نرخ ارز است.   به گزارش دنیای اقتصاد، در صورتی که نرخ ارز هماهنگ با متغیر‌های اقتصاد کلان و به‌طور پیوسته رشد یابد، اثر فزاینده روی صادرات و اثر کاهنده روی واردات دارد؛ چراکه رشد پیوسته نرخ ارز، این فرصت را به صادرکنندگان می‌دهد تا در بازار‌های خارجی سهم کالای خود را افزایش دهند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

    در سوی مقابل، رشد جهشی نرخ ارز علاوه‌بر اثرات منفی روی باز توزیع ثروت و رفاه مصرف‌کننده، نقش قابل‌توجهی در بهبود تراز تجاری ایجاد نمی‌کند؛ چراکه ممکن است در چنین شرایطی صادرکننده افزایش صادرات خود را از ناحیه کاهش عرضه به مصرف‌کننده داخلی جبران کند. بررسی‌ها نشان می‌دهد در ۶ ماه ابتدایی سال جاری ارزش دلاری صادرات حدود ۱۳ درصد افزایش و ارزش دلاری واردات حدود ۱۲ درصد کاهش یافته است.   این در حالی است که رشد صادرات در مدت مشابه سال گذشته حدود ۷ درصد و رشد واردات حدود ۲۵ درصد بوده است؛ بنابراین می‌توان از مدیریت بازار ارز به‌عنوان دروازه صدور کالا‌های دارای مزیت به بازار‌های خارجی استفاده کرد؛ مشروط به اینکه نرخ ارز همسو با متغیر‌های مرتبط با اقتصاد کلان و بدون رفتار جهشی تعدیل شود.

اگرچه برخی کشور‌های خارجی مانند چین، رویکرد افزایش ملایم نرخ ارز را به منظور تقویت تراز تجاری خود در پیش می‌گیرند، اما درخصوص اثر تقویتی ارز روی تراز تجاری در ایران کارشناسان نظرات مختلفی دارند.   برخی عدم برقراری شرط «مارشال لرنر» را مورد توجه قرار داده و عقیده دارند در مقاطع افزایش دلار، واردات بالنسبه افزایش یافته و تراز تجاری با کسری مواجه می‌شود. بررسی‌ها نشان می‌دهد برقراری شرط مارشال لرنر به حد قابل توجهی تابعی از دو عامل «انعطاف‌پذیری تولید داخلی» و «قدرت جایگزینی کالای صادراتی در بازار‌های خارجی» است.   کالا‌های عمده صادراتی ایران یا فرآورده‌های نفتی بوده که قابلیت رشد تولید در میان‌مدت را دارند یا کالا‌های غیر ضروری مثل پسته، زعفران و فرش بوده که جزو سبد مصرفی ضروری خانوار نیستند؛ بنابراین می‌توان گفت: در مقاطع افزایش نرخ دلار، اقتصاد این فرصت را دارد تا بدون کاهش زیان رفاهی به مصرف‌کننده داخلی، حجم صادرات را افزایش دهد. بررسی‌ها نشان می‌دهد در ۶ ماه ابتدایی سال جاری نسبت به بازه مشابه سال گذشته رشد صادرات به میزان قابل توجهی افزایش داشته و رشد واردات منفی شده است: رشد ارزش دلاری صادرات در ۶ ماه ابتدایی سال جاری حدود ۱۳ درصد و رشد ارزش دلاری واردات حدود منفی ۱۲ درصد بوده است. از طرفی، بررسی‌ها نشان می‌دهد اثر تقویتی رشد ارز در مواقعی که دلار به‌طور پیوسته افزایش می‌یابد بیشتر از حالتی است که ارز به‌طور ناگهانی رشد می‌کند؛ چرا که در موقع رشد ناگهانی ارز، صادرکنندگان در کوتاه‌مدت پتانسیل پاسخ به افزایش تقاضای بازار‌های خارجی را ندارند.   عقیده دو گروه
اگر چه افزایش ناگهانی نرخ ارز اقتصاد کلان را در معرض شوک‌های قابل توجه قرار می‌دهد، اما برخی کشور‌ها رویکرد افزایش کنترل‌شده و پیوسته نرخ ارز را در دستور کار خود قرار می‌دهند. انگیزه مهم این سیاست‌گذاران روی مثبت سکه رشد نرخ ارز یعنی تقویت موازنه تجاری است.   به عبارت دیگر، این سیاست‌گذاران استدلال می‌کنند که افزایش نرخ ارز منجر به تقویت صادرات و تضعیف واردات شده و در نهایت اقتصاد داخلی بهره بیشتری از مزیت تجارت جهانی خواهد برد.   در سوی مقابل، عده‌ای استدلال می‌کنند که افزایش نرخ ارز لزوما منجر به تقویت تراز تجاری نخواهد شد و حتی ممکن است به افزایش بی‌رویه واردات منجر شود. در واقع، منبع اختلاف عقیده این دو گروه به کشش قیمت تقاضا برای واردات و صادرات کشور داخلی برمی‌گردد؛ مساله‌ای که به کمک «شرط مارشال لرنر» توضیح داده می‌شود.   شرط مارشال لرنر
شرط مارشال لرنر به دنبال این است که آیا یک واحد افزایش در نرخ ارز به‌طور خالص کسری تراز تجاری را کاهش می‌دهد؟ اگر این اتفاق بیفتد وضعیت تجاری با مازاد روبه‌رو خواهد شد.   اما در صورتی که این اتفاق نیفتد اقتصاد شاهد کسری تجاری خواهد بود. به عبارت دیگر، شرط مارشال لرنر راوی این است که «اگر قدرمطلق مجموع کشش قیمت تقاضای واردات و صادرات بیشتر از یک باشد، بالا نگه داشتن تصنعی نرخ ارز منجر به تقویت تراز تجاری خواهد شد و اگر قدرمطلق مجموع کشش‌های مذکور کمتر از یک باشد، تراز تجاری در معرض تضعیف قرار می‌گیرد».   زمانی که نرخ ارز به طور تصنعی بالا نگه‌داشته می‌شود هر دو واردات و صادرات تغییر می‌کنند، اما اثر نهایی آن روی تراز تجاری را خالص اثر این دو نیرو تعیین می‌کند. برای فهم موضوع، فرض می‌شود هر دلار در مقطع کنونی ۱۰ هزار تومان است و ایران ۲ واحد کالا صادر می‌کند که قیمت هر کالا ۲۰ هزار تومان است.   در چنین شرایطی، با توجه به نرخ دلار، بهای تمام‌شده کالای صادر شده برای کشور مقصد برای هر واحد معادل ۲ دلار خواهد بود.   از طرفی، با توجه به اینکه در هر سال ۲ واحد کالا صادر شده، درآمد صادراتی ایران معادل ۴ دلار یا ۴۰ هزار تومان است. درخصوص واردات نیز فرض می‌شود ایران در هر سال ۲ واحد کالا وارد می‌کند که قیمت هر کالا نیز ۲ دلار است؛ بنابراین کل واردات ایران در این دوره معادل ۴ دلار یا ۴۰ هزار تومان است.   در چنین شرایطی در مقطع فعلی، با توجه به اینکه ارزش ریالی و دلاری واردات با صادرات برابر بوده، سمت تجارت موازنه خواهد بود. اما تغییر نرخ ارز باعث تغییر در هر دو سطح صادرات و واردات خواهد شد.

به منظور سنجش اثر بالا نگه داشتن تصنعی نرخ ارز بر تراز تجاری، فرض می‌شود نرخ دلار ۱۰۰ درصد افزایش یافته و به ۲۰ هزار تومان می‌رسد.   در چنین شرایطی بهای تمام شده کالای صادراتی ایران که ۲۰ هزار تومان بوده، با افزایش نرخ ارز برای شهروندان خارجی به یک دلار کاهش می‌یابد. به همین دلیل در تقابل با سایر رقبا، گرایش بازار‌های صادراتی به سمت کالای ایرانی تقویت می‌شود. فرض می‌شود تقاضای خارجیان برای کالای صادراتی ایران که قبلا ۲ واحد بوده در شرایط کنونی به ۵ واحد افزایش می‌یابد.   در این شرایط دو اتفاق همزمان افتاده است: ابتدا به دلیل کاهش ارزش پول داخلی، ارزش دلاری کالای صادراتی از ۲ دلار به یک دلار کاهش یافته است؛ که این اثر کاهشی در ارزش صادرات دارد. اتفاق دوم این است که حجم فیزیکی صادرات از ۲ واحد به ۵ واحد افزایش یافته است.   اثر افزایش دلار روی تراز تجاری را خالص اثر این دو نیروی متقابل تعیین می‌کند. در این مثال فرضی با توجه به اینکه ارزش دلار دو برابر شده، اما حجم فیزیکی صادرات ۵/ ۲ برابر شده، بنابراین در مجموع صادرات افزایش می‌یابد. در واقع در چنین حالتی ارزش دلاری صادرات معادل ۵ دلار (در حالت قبل ۴ دلار بود) و ارزش ریالی صادرات ۱۰۰ هزار تومان خواهد بود.   در یک حالت دیگر، می‌توان فرض کرد، تقاضای بازار‌های خارجی برای کالای صادراتی ایران به جای ۵ واحد تنها به ۳ واحد افزایش خواهد یافت. در این حالت با توجه به اینکه ارزش پول ملی نصف شده، اما حجم فیزیکی صادرات ۵/ ۱ برابر شده، صادرات به‌طور مطلق کاهش خواهد یافت.   در چنین حالتی ارزش دلاری ۳ واحد کالای صادراتی، ۳ دلار خواهد بود که نسبت به ۴ دلار حالت اولیه کاهش یافته است. این کاهش در حالی اتفاق افتاده که حجم فیزیکی فروش افزایش یافته است؛ بنابراین به‌طور کلی می‌توان گفت: اگر اثر افزایش فیزیکی صادرات بیشتر از اثر بالا نگه داشتن تصنعی نرخ ارز باشد، صادرات به‌صورت مطلق افزایش می‌یابد، این متغیر در علم اقتصاد به «کشش قیمت تقاضای صادرات» معروف است.

برای اثر افزایش نرخ ارز روی واردات حالت مشابهی نیز می‌توان برای واردات تصور کرد. زمانی که نرخ ارز به صورت تصنعی بالا نگه‌داشته می‌شود، دو اتفاق همزمان رخ می‌دهد.   ابتدا، با توجه به اینکه وارد‌کننده ارز را با قیمت بیشتری تهیه می‌کند، قیمت نهایی ریالی واردات برای شهروندان داخلی افزایش می‌یابد؛ بنابراین این اثر حجم فیزیکی واردات کالا را افزایش می‌دهد. اتفاق دوم اثر معکوس دارد؛ به‌طوری که با افزایش تصنعی دلار، ارزش ریالی واردات افزایش می‌یابد بنابراین تغییر مطلق واردات بستگی به برآیند این دو اثر متقابل دارد.   در نهایت اثر خالص افزایش دلار روی موازنه تجاری را کشش قیمتی در هر دو واردات و صادرات مشخص می‌کند. در صورتی که مجموع کشش قیمت تقاضای صادرات و واردات بیشتر از یک باشد، بالا نگه داشتن تصنعی نرخ ارز منجر به تقویت تراز تجاری می‌شود. در سوی مقابل، اگر این متغیر کمتر از یک بوده، بالا نگه داشتن تصنعی نرخ ارز منجر به تضعیف تراز تجاری می‌شود.
۲ فاکتور کلیدی
بنابراین اثر مطلق کاهش ارزش پول بر موازنه تجاری را برقراری «شرط مارشال لرنر» تحت دو کشش تقاضای صادرات و واردات تعیین می‌کند. کشش صادرات خود به حد قابل‌توجهی به دو عامل «انعطاف‌پذیری تولید داخلی» و «قدرت جایگزینی کالای صادراتی در بازار‌های خارجی» بستگی دارد.   در صورتی که شرکت‌های صادراتی پتانسیل افزایش تولید داشته باشند، افزایش نرخ ارز باعث می‌شود تا این شرکت‌ها علاوه بر پوشش تقاضای داخلی، افزایش تقاضای بازار‌های خارجی را نیز می‌تواند پوشش دهد.   اما در صورتی که شرکت‌های صادراتی پتانسیل افزایش تولید نداشته باشند، در زمان‌های افزایش نرخ ارز، این شرکت‌ها یا به افزایش تقاضای بازار‌های خارجی پاسخ نمی‌دهند یا اگرهم پاسخ دهند این افزایش از جانب کاهش عرضه کالا‌ها به بازار داخلی پاسخ داده می‌شود؛ بنابراین در چنین حالتی، ممکن است رفاه مصرف‌کنندگان داخلی تحت تاثیر قرار گیرد.   عامل دوم تعیین‌کننده در حوزه کشش تقاضای صادرات، «قدرت جایگزینی کالای صادراتی در بازار‌های خارجی» است. به عبارت دیگر، قبل از افزایش نرخ ارز در داخل، بخشی از بازار کالا‌های صادراتی را در کشور‌های خارجی، شرکت‌های صادر‌کننده داخلی و بخش دیگر را شرکت‌های بین‌المللی دیگر پوشش می‌دهند.   بنابراین، اینکه افزایش نرخ ارز چقدر در افزایش صادرات موثر بوده به این بستگی دارد که بازار‌های خارجی تا چه حد کالای ارزان‌تر داخلی را جایگرین کالای رقبا می‌کنند. این عامل نیز به قدرت شرکت‌های صادرکننده در حوزه تبلیغات، ضریب نفوذ در کشور مقصد و محدودیت‌های تعدیل شرکت‌های صادرکننده رقیب بستگی دارد.

بنابراین، اثر نهایی این دو عامل را نوع کالای صادراتی و قدرت شرکت‌های صادراتی تعیین می‌کنند. با توجه به اینکه عمده کالا‌های صادراتی ایران نفت و فرآورده‌های نفتی است به نظر می‌رسد در حالت متعارف، شرکت‌های صادراتی پتانسیل افزایش تولید به نحوی که رفاه مصرف‌کننده داخلی تحت‌الشعاع قرار نگیرد، را خواهند داشت.   به‌طوری که افزایش صادرات فرآورده‌های نفتی و گازی با پوشش تقاضای داخلی پتانسیل پاسخ‌گویی به بازار‌های بالقوه خارجی را نیز دارد. از طرفی به نظر می‌رسد در یک شرایط طبیعی، بازار‌های خارجی نیز انگیزه کافی به منظور جایگزینی کالای دارای مزیت نسبی داخلی را خواهند داشت.   بررسی گزارش‌های گمرک نشان می‌دهد در ۶ ماه ابتدایی سال جاری در مجموع حدود ۵۷ میلیون تن کالای ایرانی غیر نفتی به کشور‌های دیگر صادر شده است که ارزش آن‌ها حدود ۲۳ میلیارد دلار بوده است. صادرات کالا‌ها و خدمات اگر چه از حیث فیزیکی حدود ۳ درصد نسبت به ۶ ماه ابتدایی سال گذشته کاهش یافته، اما ارزش دلاری صادرات حدود ۱۳ درصد رشد داشته است.   درخصوص بازه مشابه سال قبل، وزن کالا‌های صادراتی حدود ۲ درصد رشد کرده و صادرات حدود ۷ درصد رشد داشته است؛ بنابراین در ۶ ماه ابتدایی سال جاری، رشد ارزش دلاری صادرات نسبت به رشد آن در بازه مشابه سال قبل، حدود دو برابر شده است. اگر چه رشد وزنی صادرات کاهش یافته، اما با توجه به اینکه وزن کالا، تعداد واحد کالای صادراتی را نمایندگی نمی‌کند، نمی‌توان به‌عنوان معیار از آن یاد کرد.   به‌عنوان مثال ممکن است در بازه زمانی مشخص، تجارت به سمت کالا‌های کم وزن‌تر متمایل شده با وزن کالا‌های در معرض تغییر قرار گیرد. البته در نیمه نخست سال جاری، سیاست‌گذار صادرات برخی از کالا‌هایی که عمدتا در لیست کالا‌های ضروری سبد خانوار قرار می‌گرفتند را ممنوع اعلام کرد که این ممکن است روی کاهش وزن کالا‌های صادراتی اثر داشته باشد.

بنابراین، در مجموع می‌توان گفت: افزایش نرخ ارز در ۶ ماه نخست ارزش دلاری صادرات را به میزان قابل‌توجهی افزایش داده است. به‌طور کلی می‌توان گفت، بالا نگه داشتن تصنعی نرخ ارز در ۶ ماه نخست سال جاری از یک طرف قیمت دلاری کالا‌ها و خدمات صادراتی را کاهش می‌دهد و از طرف دیگر، کالا‌های داخلی را در بازار‌های جهانی رقابت‌پذیرتر کرده و احتمالا تعداد واحد فروش در بازار‌های خارجی را افزایش می‌دهد.   نتیجه این دو نیروی متقابل این بوده که ارزش دلاری صادرات ۱۳ درصد افزایش یافته است که در قیاس با ۷ درصد رشد مدت مشابه سال گذشته تفاوت قابل ملاحظه دارد. به عبارتی دیگر افزایش فروش واحدی کالا، منجر به افزایش صادرات شده است.   البته در این دو خصوص دو نکته حائز اهمیت است: اول اینکه همراه با افزایش نرخ ارز، در ماه‌های گذشته، شاخص قیمت نیز رشد مثبت داشته و این خود از درجه رقابت‌پذیری کالا‌های صادراتی کاسته است. دوم اینکه، درجه رشد صادرات به حد قابل توجهی، تابعی از شدت بالا نگه داشتن تصنعی نرخ ارز دارد.   به‌طوری که اگر ارزش پول ملی در یک بازه زمانی به طور شوک‌آوری کاهش یابد، با توجه به اینکه قدرت جانشینی کالا‌های صادراتی ایرانی در بازار‌های خارجی نمی‌تواند به سرعت اتفاق بیفتد، انتظار می‌رود قدرت رقابت‌پذیری کاهش یابد و مازاد تجاری با شدت کمتری اتفاق بیفتد.   اما در صورتی که بالا نگه داشتن تصنعی نرخ ارز پیوسته و ملایم باشد شرکت‌های صادراتی این فرصت را داشته تا جایگزینی کالا‌های صادراتی در بازار‌های بین‌المللی را با شدت بیشتری انجام دهند.   رشد پیوسته یا ناگهانی؟
در ۶ ماه ابتدایی سال جاری در مجموع حدود ۱۶ میلیون تن کالا از مرز‌های کشور وارد شده است که ارزش دلاری آن‌ها معادل تقریبی ۲۲ میلیارد دلار بوده است.   به‌طوری که از حیث فیزیکی، واردات کالا‌های مذکور نسبت به مدت مشابه سال گذشته حدود ۹ درصد و از حیث دلاری نیز حدود ۱۲ درصد رشد منفی داشته است. بررسی‌ها نشان می‌دهد در ۶ ماه ابتدایی سال گذشته در مجموع وزن واردات حدود ۱۶ درصد، اما ارزش دلاری واردات حدود ۲۵ درصد رشد داشته است؛ بنابراین افزایش نرخ دلار در ۶ ماه ابتدایی سال جاری منجر به کاهش واردات نسبت به دوره مشابه سال قبل شده است؛ این در حالی است که قیمت‌های جهانی در این بازه زمانی رشد منفی داشته است.   هنگام افزایش تصنعی دلار، دو اتفاق همزمان در بازار واردات می‌افتد: اول اینکه تعداد واحد کالا‌های وارداتی کاهش می‌یابد و اثر کاهنده روی ارزش واردات دارد.   دوم اینکه به دلیل افزایش دلار، ارزش دلاری واردات افزایش می‌یابد. بنابراین، کاهش قابل توجه واردات در ۶ ماه ابتدایی سال جاری نسبت به مدت مشابه سال گذشته حاکی از آن است که برآیند این دو نیروی متقابل روی ارزش واردات اثر منفی داشته است. مقایسه اثر همزمان صادرات و واردات نشان می‌دهد که تراز تجاری در ۶ ماه ابتدایی سال جاری نسبت به مدت مشابه سال قبل تقویت شده است؛ بنابراین می‌توان گفت: قدرمطلق مجموع کشش قیمت صادرات و واردات بزرگ‌تر از یک بوده است.   به عبارت دیگر در صورتی که نرخ ارز متناسب با متغیر‌های مهم کلان حرکت کند بر تجارت اثر مثبت دارد. اما اگر نرخ ارز رفتار جهشی داشته باشد نه تنها روی نرخ ارز بلکه روی رفاه مصرف‌کننده هم اثر منفی دارد.  

منبع: فرارو

کلیدواژه: بازار جهانی اقتصاد ایران واردات

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۱۶۵۱۶۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

 سیگنال بازارهای جهانی به دلار تهران

قیمت اسکناس آمریکایی در نیمه دوم روز قبل رشد کرد، ولی بررسی روند قیمتی روزانه تتر نشان می‌دهد که سقف روزانه قیمت دلار یک کانال قیمتی کاهش یافته است. این اتفاق نشانه‌ای از کاهش هیجان معاملات روزانه در بازار ارز است، چون فاصله سقف و کف قیمت برای دلار دیجیتال کاهش پیدا کرده است.

معامله‌گران بازار ارز و طلا این روزها به اخبار خاورمیانه چشم دوخته‌اند و برای سنجش ریسک به بازارهای جهانی هم نیم‌نگاهی دارند. اما بررسی‌ها از قیمت اونس طلا و نفت در شب گذشته یک موضوع جالب را نشان می‌دهد. قیمت جهانی نفت وست تگزاس اینترمدیت و قیمت اونس جهانی طلا در شب قبل کاهش یافت.

در لحظه نگارش این گزارش ارزش اونس جهانی طلا از بالای دو هزار و ۳۹۰ دلار کاهش پیدا کرده و پایین‌تر از محدوده دو هزار و ۷۰ دلار قرار گرفته است‌. قیمت جهانی نفت هم در لحظه نگارش این گزارش از سقف روزانه بالای ۸۵ دلار عقب نشسته و در کانال ۸۲ دلاری جا گرفته است.

پیش از تلافی حمله موشکی دمشق توسط ایران، اونس جهانی طلا سقف قیمتی جدیدی را لمس کرد و قیمت نفت افزایش یافت. این رویداد در میان آرامش فضای خبری، یک سیگنال از افزایش تنش‌ها در خاورمیانه بود که در قیمت طلا منعکس شده بود؛ چراکه طلا به عنوان دارایی امن هنگام افزایش تنش‌ها و ریسک‌ها با افزایش تقاضا مواجه می‌شود و افزایش اونس جهانی طلا پیش از تلافی ایران یک علامت از رشد تنش و ریسک بود.

معامله‌گران نفت هم به اخبار خاورمیانه و ریسک‌ها در این منطقه به عنوان مهم‌ترین محدوده جغرافیایی تامین‌کننده نفت توجه ویژه‌ای دارند. در چنین شرایطی کاهش همزمان قیمت نفت و طلای جهانی به معنای کاهش سطح ریسک خاورمیانه در کوتاه‌مدت در میان معامله‌گران بازارهای جهانی است که برآیند پیش‌بینی آن‌ها منجر به کاهش نرخ‌ها شده است.

خبرگزاری رویترز هم در روزقبل اعلام کرد که تحریم‌های احتمالی آمریکا علیه ایران نفتی نخواهد بود، زیرا بایدن از افزایش قیمت نفت و خشم چین به عنوان بزرگترین خریدار نفت ایران بیم‌ناک است. ارزهای نفتی مهم‌ترین منبع درآمدی ارز دولت است و بررسی‌ها از بازار ارز نشان می‌دهد که اخبار نفتی تأثیر بسزایی در ذهنیت معامله‌گران دارد که این خبر نگرانی فعالان حوزه ارز را به دلیل کمرنگ شدن شدت تحریم کاهش می‌دهد.

حمایت مهم بازار سرمایه

بازار سرمایه این هفته محدود شد و پس از تلافی حمله موشکی اسرائیل، دامنه نوسان بازار بورس و فرابورس به محدوده مثبت و منفی یک محدود شد. با این حال، به دلیل افزایش سطح ریسک سیستماتیک در بازار سرمایه، بازدهی بازار سرمایه در هفته گذشته منفی بود و شاخص کل بازار سرمایه در محدوده دو میلیون و ۲۰۸ هزار واحدی قرار گرفت. برخی تحلیل‌گران معتقدند که اگر سیاست‌گذار از تصمیمات در تضاد با منافع بازار سرمایه عقب نکشد و با سیاست‌های حمایتی، بورس را پشتیبانی نکند، باید شاهد ورود بیشتر سرمایه‌ها به بازار ارز وطلا بود.

از طرفی در هفته جاری پس از مدت‌ها، سکوت مجید عشقی رییس سازمان بورس و اوراق بهادار شکست و به بانک مرکزی هشدار داد که اگر به واسطه سیاست‌های بانک مرکزی مشکلی برای صندوق‌های درآمد ثابت و بورس ایجاد شود، دامن کل اقتصاد را خواهد گرفت.

در حال حاضر بازار سرمایه حمایت بسیار مهم محدوده دو میلیون و۲۰۰ هزار واحدی را پیش رو دارد که شکست این حمایت می‌تواند باعث افزایش فشار فروش در بازار سرمایه شود.

منبع:‌اکو ایران

سایر اخبار (تصاویر) عجیب‌ترین موجودات دریایی جهان؛ از شیطان دریایی تا ماهی خون‌آشام! حقایقی عجیب درباره اژد‌های کومودو؛ از بچه‌داری بدون جفت‌گیری تا شنیدن بوی خون از ۴ کیلومتری! چه کسی لباس را اختراع کرد؛ آیا انسان‌های اولیه همیشه لخت بودند؟ اولین قتل در جهان چگونه اتفاق افتاد؟!

دیگر خبرها

  •  سیگنال بازارهای جهانی به دلار تهران
  • تخلیه التهاب بازار ارز و طلا و تداوم کاهش قیمت‌ها
  • واردات روزانه ۲۰۰ تن گوشت گرم از ابتدای سال
  • چرا ورود آیفون ممنوع شد؟/شرط تشکیل پرونده‌ برای آیفون رفرش
  • جهش واردات برخی کشور‌های اروپایی از ایران در نخستین ماه ۲۰۲۴
  • آمار جدید از ورود خودروهای وارداتی به کشور | وزیر صنعت: مردم برای خرید خودرو خارجی عجله نکنند؛ سرعت تحویل به زودی افزایش می‌یابد
  • صادرات ۱۰۰ میلیون یورویی آلمان به ایران در ۱ ماه
  • قیمت جهانی طلا امروز ۱۴۰۳/۰۱/۲۹
  • تامین به موقع و درست ارز توسط بانک مرکزی
  • ارزش دلاری صادرات گمرک لرستان ۱۵۴ درصد افزایش یافت