شهرداری همدان روی تنها آثار به دست آمده از تاریخ «مادها» آسفالت کشید تا پیاده راهسازی خیابان «بوعلی سینا» آغازی بر خیابان گردیهای سبز در این استان باشد اما به رغم قربانی کردن تاریخ مادها در همدان، طرح در نیمه راه ماند تا این خیابان سنگفرش به هیچ کجا نرسد! زهرا کشوری خبرنگار پیاده راهسازی خیابان بوعلی سینا به خیابان اکباتان قرار بود گردشگران را از پای مقبره بوعلی سینا به سایت «هگمتانه» برساند! هگمتانه را تاریخ نویسان، پایتخت سلسله مادها میدانند اما باستان شناسان در 12 فصل کاوش در هگمتانه نتوانسته بودند اثری مادی را در آن بیابند که ثابت کند این نقطه مرکز مادها بوده! این تیغ بولدوزرهای شهرداری در طرح پیاده راهسازی میدان امام بود که آنها را به آثاری متعلق به مادها رساند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
باستان شناسان آنچه به تیغ بولدوزرهای شهرداری گیر کرده بود را ادلهای مهم برای اثبات حضور مادها دانستند. فعالان میراث فرهنگی هم پیشنهاد دادند که این نقطه به یک موزه تبدیل شود اما مرغ شهرداری یک پا داشت و روی آثار را سیمان کرد تا گردشگری در سنگفرش خیابان بوعلی-اکباتان جان بگیرد! خدمات دهندگان این خیابان در گفتوگو با «ایران» میگویند:«طرح پیاده راهسازی این دو خیابان به صورت نصفه نیمه در خیابان بوعلی متوقف شده است!» خیابانی که به رغم دفن تاریخ باستانی شهر، باز هم میتوانست سبزترین خیابان استان باشد اگر در نیمه نمیماند و دچار پاییز زودرس مدیریتی نمیشد. خیابانی در هلند! می تواند خیابانی در هلند یا آلمان باشد اما خیابانی است در همدان! همه چیزش به طرز عجیبی «به قاعده» است. همه چیز آنقدر خوب است که باورکردنی نیست. از شلوغی میدان بوعلی سینا تا خلوتی خیابانی سنگفرش به همین نام، تنها چند ثانیه تفاوت است. میتوانی ساعتها در خیابان قدم بزنی، دوچرخه سواری کنی و به صدای موسیقی گوش بدهی بیآنکه ترافیکی آرامشت را بهم بزند و تصادفی روحت را خراش دهد! خودروها شکل و شمایل اتولهای قدیمی دارد. اتولهایی که تو را میگیرد و به گذشته شهر میبرد. ماشینها با برق کار میکند و به گفته رانندههایش ساخته کارخانهای در همدان است. ماشینهایی که در سنگفرش تاریخی – گردشگری بوعلی، مدام پر و خالی میشوند. خیابان دوستدار کودک شهرداری حتی برای کودکانی که در خیابان «بوعلی سینا» تردد میکنند هم برنامه دارد. برنامهای که اشتغال را برای چند جوان هم در پی داشته است. آنها روروک هایی را به خانوادهها اجاره میدهند تا کودکان همزمان با خرید بزرگسالان، یک دل سیر خیابان سنگفرش را رانندگی کنند. پدر و مادر گاهی هم پای صدای نوازندهای جوان میایستند تا کمی استراحت کرده باشند. اما جوانها از وضعیت درآمدی راضی نیستند. آنها در میدان امام متوقف شدهاند! در حالی که حساب بیشتری روی درآمدزایی در 6 خیابان تاریخی این طرح کرده بودند! اما همه چیز به بوعلی ختم میشود. خیابانی که با مجسمههایش، شغلهای قدیمی شهر را هم به گردشگران معرفی میکند. ابتدای خیابان بوعلی چند ویلچر را هم سهم بیماران، توان یابان و معلولان کردهاند که در نوع خود بینظیر است. راننده یکی از اتولها میگوید:«این ویلچرها برای مریضهایی است که نمیتوانند راه بروند.» خیابان بوعلی پر از پزشکهای متخصص است. به گفته او بیمارانی که جراحی کردهاند یا نمیتوانند سوار ماشین برقیها شوند از ویلچر استفاده میکنند. اما تعداد ویلچرها کم است. او میگوید: «این خیابان حداقل 30 تا ویلچر میخواهد.» عصر که میشود سر ویلچرها دعواست. او برای گرفتن ویلچر اقدام کرده اما نتوانسته است رضایت شهرداری را جلب کند. میگوید: «به ما گفتند پیمانکار داریم اما پیمانکار ضعیف عمل میکند و نمیتواند ویلچر بخرد.» پیمانکار هم گفته که شهرداری قرار است ویلچرهای جدید را بخرد. هر ویلچر تا قبل از اینکه دلار سر به فلک بکشد یک میلیون تومان میشد. او میگوید: «به پیمانکار گفتهام اگر پول ندارد، من ویلچر میخرم و طبق همان تعرفهای که شهرداری گفته به بیماران میدهم.» اما بازهم به توافق نرسیدند. استفاده از ویلچر در یک ساعت اول رایگان است و بعد از آن هر ساعتی 2 هزارتومان هزینه دارد. یکی دیگر از رانندهها میگوید: «معمولاً مردم سعی میکنند در همان ساعت اول کارشان را انجام بدهند تا برایشان رایگان تمام شود.» نوبت به گردشگران نمیرسد توی خیابان بوعلی سینا از حکمرانی ماشینها خبری نیست. طراحی ماشینها به صورتی است که خیابان با همه جنب و جوشش، روح مسافر را آرام میکند. روی نیمکتهای سنگی پیرمردها دل سپردهاند به خاطرات جوانی و جوانها گوش جان دادهاند به صدای سازها. دوچرخه سوارها بیبیم ماشینهای ترمز بریده، بالا و پایین خیابان را رکاب میزنند. همدانیها برای سوار شدن به اتولها صف کشیدهاند. نوبت به گردشگران نمیرسد. یکی از رانندهها میگوید:«وقتی صفها طولانی میشود، گردشگران ترجیح میدهند مسیر را پیاده بروند.» آنها دل خوشی از این ماجرا ندارند. این ابتدای افسوسی که بر یکی از طرحهای سبز همدان _که استاندارش از آن به سبزترین استان یاد میکند_ سایه میافکند. مسیر سبزی که ابتدای کار برایشان به تصویر کشیدهاند با دست اندازهایی که امروز با آن دست و پنجه نرم میکنند، همخوانی ندارد. از میدان بوعلی تا میدان امام کرایه 500 تومان است. یکی از رانندهها میگوید:« سه سال است که کرایه همین است. کرایه تاکسیهای معمولی اضافه شده اما کرایه ما ثابت مانده است.» وعدهها برای حمایت کارخانهای که ماشینهای برقی را میسازد هم به سرانجام نرسید. به گفته یکی دیگر از رانندهها قرار بود با دادن وام کم بهره از کارخانه حمایت شود تا هم ایجاد اشتغال شود و هم کیفیت ماشینها بالا برود اما همه را قطع کردند. او از بیکاری نزدیک به 10 کارگر همکارش در این شرکت خبر میدهد و میگوید:«اگر حمایت نکنند، کارخانه هم تعطیل میشود.» کارخانه به گفته او کلی بدهی دارد. هر ماشین 8 باطری میخورد که یک ماه پیش با گرانی دلار قیمت هر باطری به سه میلیون تومان رسید. او میگوید: «هر ماشین ماهی هم 24 میلیون تومان هزینه باطری دارد. اگر کارخانه به دلیل گرانی و عدم حمایت تاب نیاورد همه چیز جمع میشود!» البته این قیمت بعد از افزایش دلار است. یکی دیگر از رانندهها میگوید:«قرار بود 6 خیابان تاریخی را پیاده راهسازی کنند و ساخت ماشینها و تأمین رانندهاش را هم کارخانه انجام بدهد اما حتی اجازه نمیدهد در خیابان اکباتان که بعد از میدان امام قرار دارد، تردد کنیم.» همه چیز در میدان امام تمام میشود میدان امام با ساختمانهای قدیمی و جنب و جوش دیدنی گردشگرانش، زیبایی این طرح را به نهایت میرساند و متوقف میشود. اکباتان بعد از میدان امام، با آن مجسمههای قشنگ سر خیابانش، خلوت خلوت است. نه گذر ماشینهای برقی را حس میکند نه دوچرخه سوار رکابزنی را میبیند و نه کودک روروک سواری را به آغوش میکشد. بیش از هر کسی صدای اعتراض کسبه بازار تاریخی همدان به گوش میرسد. آنها میگویند بعد از سنگفرش شدن خیابان اکباتان، حضور ماشینهای معمولی در خیابان ممنوع شد از سوی دیگر شهرداری اجازه نمیدهد تا ماشینهای برقی در این خیابان تردد کنند. بنابراین پای خریدار هم به بازار تاریخی نمیرسد. انگار به خیابان اکباتان گرد مرگ پاشیده باشند. پرنده پر نمیزند. فرش فروشان میگویند:«با این اتفاق مشتریهای خود را از دست دادیم» این پاییز زودرس که از بهار گردشگری بوعلی تا خزان توریستی اکباتان یک میدان فاصله دارد، نشان میدهد همدان تا رسیدن به آمستردام یا یکی از شهرهای آلمان راه زیادی دارد! یک سؤال بیپاسخ! مرحوم «مسعود آذرنوش» باستان شناس نامی ایران در دو دهه 12 فصل کاوش در هگمتانه انجام داد اما به اثری که نشان بدهد این سایت مرکز مادها است نرسید. اعلام چنین نتیجهای واکنشهای بسیاری به او داشت. همچنین همدان برای اینکه مرکز «مادها» باشد رقبای قدری چون کردستان و آذربایجان هم دارد! حالا این سؤال پیش میآید. چرا شهرداری که تنها آثار متعلق به مادها در همدان را فدای طرحی سبز کرد، در نیمه مسیر ایستاده و طرح را به پایان نمیبرد؟ چرا حالا که گذشته شهر را آسفالت کرده، شش خیابان وعده داده را به جایی برای نفس کشیدن کودکان و آیندگان تبدیل نمیکند؟ لااقل اجازه دهد چنین طرح هزینه زایی، جایی برای بچهها باشد و کمی از افسوس آنچه زیر سیمانها دفن کرد، کم شود!
منبع: ایران آنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا
منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۱۷۵۷۳۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عملیات روکش آسفالت محور ماهدشت - کیانمهر
دریافت 13 MB کد خبر 6096933