پاسخ ضررهای ملی: ببخشید، ندیدم
تاریخ انتشار: ۳۰ مهر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۱۹۱۵۳۴
مجله فارسپلاس: از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تا امروز، معاهدات و قراردادهای بینالمللی متعددی از سوی جمهوری اسلامی ایران با طرفهای خارجی منعقد گردیده است. در این میان برخی قراردادها، بویژه آنهایی که باواسطه یا مستقیم با طرف آمریکایی بسته شده است، همواره به دیوار بسته خورده و نهتنها منافع ملی در آن تأمین نشده بلکه زمینه وارد شدن لطمات بسیاری بر مردم ایران شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
راهبرد دشمن برای نیل به اهداف خود را میتوان در دو شیوه خلاضه کرد:
۱- استفاده از بیدقتی و اهمال مذاکرهکنندگان داخلی در بررسی دقیق مفاد قراردادها که این اجازه را به طرف مقابل میدهد که با سوءاستفاده از خُلل و فُرجهایی که در قراردادها وجود دارد، به منافع ملی مردم به آسانی ضربه وارد کند!
۲- برای مجبور کردن جمهوری اسلامی به پذیرفتن کنوانسیونهای بینالمللی متضاد با منافع ملی، با فضاسازی و گسیل کردن لشکر تبلیغاتی-رسانهای خود در داخل و خارج از کشور، به اهداف خود در این زمینه نائل میآید.
بر همین اساس، حجتالاسلام رئیسی تولیت آستان قدس رضوی در سخنان خود در سالگرد ارتحال آیتالله مهدوی کنی، با تاکید بر شکست دشمن در میدان جنگ سخت و نرم از مردم ایران، گفت: «دشمن امروز تلفیقی از جنگ نرم و سخت را شروع کرده است. آنها میخواهند با فشار وارد کردن به ملتها آنها را خسته کنند. بسیاری از کنوانسیونها را کشورهای پدید آورنده آن، آن را امضا نکردند، اما از ما میخواهند از آن تبعیت کنیم. ما شاهد بودیم در قرارداد الجزایر به خاطر درست ننوشتن واژه تابعیت بارها در دادگاه لاهه محکوم شدیم.»
ماجرای محکومیت جمهوری اسلامی در دادگاه لاهه چه بوده است؟
بیانیه الجزایر قراردادی بود که با میانجیگری کشور الجزایر، میان نمایندگان جمهوری اسلامی ایران و آمریکا در ۱۹ ژانویه ۱۹۸۱ به امضا رسید و آمریکا با دادن تعهداتی به جمهوری اسلامی توانست جاسوسان خود را که در ماجرای تسخیر سفارت این کشور در تهران به اسارت دانشجویان پیرو خط امام درآمده بودند، آزاد کند.
براساس توافق طرفین، مقرر شد تا برای حل و فصل دعاوی این دو کشور، یک نهاد مرضیالطرفین به نام «دیوان داوری دعاوی ایران و آمریکا» در لاهه ایجاد گردد. به عنوان نمونه مقرر گردید دعاوی اتباع هر یک از دو کشور از دولت مقابل نزد این دیوان ظرف یک سال مطرح و ثبت گردد.
عدم دقت لازم در تبیین دقیق واژه «تابعیت» و پیشبینی نکردن راهی برای جلوگیری از طرح دعاوی ایرانیان دارای تابعیت مضاعف از سوی طرف ایرانی موجب شد تا بسیاری از اشخاص حقیقی و حقوقی بویژه وابستگان به رژیم پهلوی که دارای تابعیت دوگانه بودند، از این مساله سوءاستفاده کرده و با طرح دعاوی مختلف علیه ایران، محکومبه خود را از مبلغ موجود در صندوقی که طبق بیانیه الجزائر هر یک از طرفین ایران و آمریکا میبایست آن را پر نگه میداشتند، دریافت کنند!
اما ماجرای این صندوق نیز از نکات تاسفبرانگیز بیانیه الجزائر است. منوچهر محمدی اولین مجری قراراد الجزایر که در آن زمان در منصب معاون نخستوزیر و سرپرست دفتر حقوق بینالملل بوده است، در این زمینه میگوید: «ما در قبال دعاوی که آمریکاییها علیه ما طرح میکردند، یک تضمینی را در دادگاه لاهه قرار داده بودیم یعنی یک میلیارد دلار قرار داده بودیم، اما برای دعاوی که ما علیه آمریکا داشتیم هیچ تضمینی از سوی آمریکا برای ایران قرار داده نشده بود. ضرورتاً ایران نپذیرفته بود که محکوم شود، اما در هر دادگاهی خواهان میتواند از خوانده دعوا درخواست یک تضمین داشته باشد که اگر حکم علیه او صادر شد بتواند از آن تضمین استفاده کند. متقابلاً خوانده هم میتواند از خواهان درخواست یک تضمین داشته باشد که اگر خواهان شکست خورد باید خسارت خوانده را بدهد. در دادگاه لاهه ما بهعنوان تضمین یک میلیارد دلار هزینه دادیم، اما آمریکا هیچ ضمانتی نپذیرفت. درنتیجه وقتیکه ما مواردی را پیدا کردیم که حکم به نفع ایران صادر شد و به آمریکا بردیم درنهایت نتیجهای نگرفتیم و اینیک اشکال اساسی در این بیانیه بود.
اشکال دوم که فاجعهآمیز بود این بود که آمریکا بهعنوان نماینده شهروندان آمریکا میتوانست علیه ایران طرح دعوا کند و درنهایت از ایرانیهای طاغوتی که قبلاً در ایران بودند و فرار کردند و عموماً دارای تابعیتی آمریکایی ایرانی داشتند استفاده کرده و دعواهای آنها را هم بهعنوان شهروندان آمریکایی مطرح کرد و این فاجعه بود. در حقیقت نهتنها یک میلیارد دلار صرف دعاوی شد، بلکه ایران تعهد داده بود حتی اگر این مبلغ به ۵۰۰ میلیون دلار رسید دوباره آن حساب را پر کند و متأسفانه ما این کار را ادامه میدادیم تا این دعاوی به یکجایی برسد. این حساب به خاطر قرارداد الجزایر بارها از سوی ایران به صورت مجزا شارژ شد.» [۱]این اشتباه بزرگ تیم مذاکره کننده ایرانی به سرپرستی «بهزاد نبوی» که یکی از دلایل مهم آن را میتوان در عدم استفاده از تیم تخصصی حقوقدانان اشاره کرد، موجب شد تا در طول ۴ دهه گذشته بسیاری از منسوبان به رژیم پهلوی و اشخاص دیگر با سوءاستفاده از این قرارداد، به آسانی بهعنوان یک تبعه آمریکایی از ایران شکایت کرده و به بازپسگیری اموال خود که از طریق غارت منبع ملی ایرانیان بدست آوردهاند، دست بزنند!
اما متاسفانه این عدم دقت و اهمال در نوع مواجهه با طرف خارجی در طول سالیان گذشته، باز هم لطمات جبرانناپذیری به منافع ملی وارد کرده است.
تجربهای که دوباره تجربه شد
در ابتدای دولت یازدهم و پس از امضای «توافق ژنو» که به امضای «برجام» منتهی گردید، بسیاری از دلسوزان و متخصصان نسبت به استفاده از تجربه تاریخی اشتباهات گذشته برخی مسئولان در اعتماد به طرف خارجی و همچنین اهمال در تقریر قراردادها هشدار دادند.
به عنوان نمونه حجتالاسلام رئیسی در خطبههای پیش از نمازجمعه تهران در تاریخ ۲۲ آذرماه ۱۳۹۲ (سه هفته پس از امضای توافق ژنو) با اشاره به تجربه قرارداد الجزایر خطاب به فعالان حوزه دیپلماسی گفت: «در قرارداد الجزایر واژه تابعیت در توافقات ذکر شد، ولی معنای این واژه برای نظام جمهوری اسلامی ایران و غرب متفاوت بود چرا که در نظام ایران، تابعیت مضاعف وجود ندارد، ولی این مفهوم در غرب مورد تأیید است؛ لذا غربیها با سوءاستفاده از این واژه باعث شدند تا بسیاری از افراد ضدانقلابی که اموالشان توسط نظام جمهوری اسلامی مصادره شده بود بتوانند با شکایت علیه ایران در دادگاه لاهه، میلیاردها تومان اموال جمهوری اسلامی را از آن خود کنند.» [۲]وی با اشاره به اهمیت واژگان و کاربرد آنها در فرهنگهای مختلف تاکید کرد: «فعالان حوزه دیپلماسی باید به این موضوع توجه کنند و در متن توافقاتشان دقیق و حسابشده نظارت کنند تا خدای ناکرده این واژگان مورد سوءاستفاده دشمنان قرار نگیرد». [۳]این هشدارهای دقیق هرچند از سوی مدعیان دیپلماسی که بارها تسلط به «زبان انگلیسی» از سوی لشکر رسانهایشان به عنوان یکی از محاسن آنها معرفی میگردید، شنیده نشد، اما گذر زمان نشان داد که تیم ضعیف دولت یازدهم هم با اهمال در متن برجام و سستی در شناخت اهمیت واژگان در فرهنگهای مختلف، لطمات جبرانناپذیری به منافع ملی وارد کردند.
به عنوان نمونه، «وندی شرمن» عضو سابق تیم مذاکره کننده هستهای آمریکا- فروردین۹۶ - در اندیشکده وودرو ویلسون و در حضور «کاترین اشتون» با تمسخر درباره توافق هستهای گفت: «اعضای ۱+۵ و اتحادیه اروپا توافق کردند که (با پوزخند) تحریمهای هستهای را «موقتاً متوقف کنند»، «lift» لغتی است که در زبان انگلیسی به معنی (معلق نگاه داشتن و یا موقتاً متوقف کردن) است، اما طرف ایرانی «lift» را به معنی «پایان دادن و خاتمه دادن ترجمه میکرد» و به همین دلیل هم ما از این لغت استفاده کردیم.» [۴]ببخشید! ندیدم
هرچند این مساله [دقت در تفسیر طرفین از واژگان مورد استفاده در متن توافق]از همان ابتدا از سوی منتقدان به جواد ظریف و تیم وی هشدار داده شد، اما برای این افراد که از سوی حسن روحانی مأمور «توافق کردن به هر قیمتی ولو به قیمت ضربه به منافع ملی» بودند، این هشدارها مورد اعتنا قرار نگرفته و با فضاسازی و پروپاگاندای رسانهای زمینه وارد شدن لطمات جبران ناپذیر به منافع ملی را فراهم آوردند.
به عنوان نمونه دکتر ظریف در ۳۰ تیر ۹۴، با حضور در مجلس شورای اسلامی با نسبت دادن ترجمه اشتباه به منتقدین مدعی شد: «اصلاً تعلیق در هیچ جا نیامده است در هیچ جای برجام واژه تعلیق نیامده و هرکس تعلیق ترجمه کرده اشتباه ترجمه کرده است. در برجام اصلاً تعلیق وجود ندارد و تاریخ اجرای لغو هم زمانی است که آژانس گزارش دهد که ایران این اقدامات کمی را انجام داده است.» [۵]جالب آن است که بعد از مشخص شدن اشتباه فاحش دکتر ظریف، سید عباس عراقچی در نشست خبری خود در توجیه این اشتباه ظریف به جای توضیح صادقانه درباره اشتباه وزیر خارجه و عذرخواهی بابت آن از مردم، در اظهاراتی توجیهگرانه گفت: «منظور وزیر خارجه، تحریمهای شورای امنیت بوده است»!
اما این پایان ماجرای اهمالهای وزیرخارجه و تیم وی نبود. احمد توکلی نماینده وقت تهران در مجلس شورای اسلامی در گزارش خود از پشت پرده بررسی برجام میگوید: «شش روز بعد از توافق وین، در ۲۹ تیرماه شورای امنیت سازمان ملل قطعنامه ۲۲۳۱ را تصویب کرد. با این قطعنامه، شش قطعنامه تحریمی پیشین علیه ایران لغو مشروط شد که در واقع تعلیق بود؛ و در عین حال برجام را تصویب کرد. روز بعد، سه شنبه ۳۰ تیر آقای دکتر ظریف به مجلس آمد و گزارشی از برجام و حواشی آن، از جمله قطعنامه ۲۲۳۱ تقدیم مجلس کرد. چهار سئوال نوشتم و برای رئیس جلسه، آقای لاریجانی فرستادم. این از حقوق نمایندگان است که سئوال خود را از مسئولانی که گزارش تقدیم مجلس میکنند به رئیس جلسه بدهند و او باید بخواند و پاسخ بخواهد. آقای لاریجانی سه تا را خواند و دکتر ظریف پاسخ داد. از جمله پرسیدم در حالی که لااقل ۴ بار لفظ تعلیق صراحتاً در برجام آمده است چرا آقای وزیر چند بار با تأکید گفتند تمام تحریمها لغو شده است؟ با کمال تعجب وزیر محترم در پاسخ گفت: «اصلاً تعلیق هیچ جا نیامده، در هیچ جای برجام تعلیق نیامده، هر کس تعلیق ترجمه کرده اشتباه کرده، هیچ جای برجام تعلیق نیامده. کلمه تعلیق وجود ندارد. لغو کرد... لغو، تمام شد.» من کلمه انگلیسی suspend را در متن برجام با ماژیک برجسته کردم و، چون خودم منتظر اجازه اخطار بودم، از آقای دکتر نجابت خواهش کردم برود آنها را به دکتر لاریجانی نشان دهد. لاریجانی که مطمئن شد، به نجابت گفت: برو به ظریف نشان بده. آقای دکتر ظریف در واکنش به دکتر نجابت گفت: من ندیده بودم! عذر بدتر از گناه»! [۶]مرور تجربههای مختلف کارزار دیپلماسی مذاکرهکنندگان ایرانی با طرفهای خارجی بویژه آمریکا نشان میدهد که متاسفانه دلایل مختلفی بویژه اعتماد بهنفس کاذب، توهم مهارت بینظیر در عرصه دیپلماسی و عدم توجه به هشدارهای دیگران بویژه متخصصین موضوع مورد مذاکره، اولویت دادن منافع فردی و جناحی بر منافع ملی و... موجب شده است تا نمایندگان مردم ایران در میز مذاکره با طرف غربی، بجای تأمین منافع ملی و سرازیر شدن عوائد حاصل از مذاکره، بیشتر موجبات بهرهمندی طرف مقابل از منافع مذاکره و بالتبع ضربات و لطمات جبرانناپذیر به مردم کشور را فراهم کنند. نکته تاسفبارتر اینکه با وجود چنین تجربههای تاریخی گرانبهایی که در اختیار آنان قرار دارد، باز هم شاهد آن هستیم که مدعیان عرصه دیپلماسی که میز مذاکره را با گعده و شوخی اشتباه گرفتهاند، عبرت نگرفته و خود تبدیل به عبرتی برای آیندگان این مرز و بوم شدهاند.
پینوشت:
۱- http://akharinkhabar.com/Pages/News.aspx?id=۲۲۷۲۱۱۸،
۲- http://snn.ir/fa/news/۲۸۰۸۳۸،
۳- http://snn.ir/fa/news/۲۸۰۸۳۸،
۴- www.mashreghnews.ir/news/۷۵۶۰۰۸،
۵- www.mashreghnews.ir/news/۴۴۳۹۳۲،
۶- http://www.rajanews.com/news/۲۲۶۸۹
منبع: فردا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.fardanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فردا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۱۹۱۵۳۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
۴ تکنیک برای اینکه دیگران را راحتتر ببخشید
به گزارش گروه اجتماعی ایسکانیوز، با این وجود، در همه موارد ذکر شده تنها دو گزینه برای انتخاب کردن پیش رویمان وجود دارد: بخشش واقعی و عمیق یا تصمیم گیری برای نبخشیدن و نگهداشتن تلخی، خشم و کینه در قلب مان.
بیشتر بخوانید: با این عادات بد خداحافظی کنید تا در پیری قابل تحمل باشید!چرا بخشش تا این اندازه پیچیده است؟ چرا بخشش مهم است؟ واقعا چگونه میتوان بخشش را انجام داد؟ بخشش به معنای یادآوری مکرر یک رویداد گذشته میباشد که باعث رنج زیادی شده است.
"تایلر وندرویل" دکترای اپیدمیولوژیست و استاد دانشکده بهداشت عمومی هاروارد تی چان در مقالهای مرتبط با تازهترین و جامعترین مطالعه در مورد بخشش نوشته است:"بخشیدن فردی که به شما صدمه زده هرگز آسان نیست، اما تمرکز بر روی آن وقایع و تکرار مداوم آنها میتواند ذهن فرد را با افکار منفی و خشم سرکوب شده پر کند".
در آن مطالعه از دیدگاه چندین رشته استفاده شده و نتایج نشان میدهند که وقتی بخشش آموزش داده میشود، تمرین میشود و عملا به دست میآید نتیجه آن سطح بالایی از رفاه ذهنی، عاطفی و جسمی برای فردی است که بخشش را انجام داده و هم چنین علائم اضطراب و افسردگی را کاهش میدهد.
وندرویل در آن مقاله میافزاید:" وقتی بخشش را یاد میگیرید، دیگر در دام اقدامات گذشته دیگران نیستید و در نهایت میتوانید احساس آزادی کنید".
"اورت ال ورتینگتون" روانشناس بالینی و استاد گروه روانشناسی در دانشگاه ویرجینیا و یکی از نویسندگان آن مقاله میگوید که چگونه بخشش میتواند پویایی روابط را تغییر دهد و بسیاری از چیزها را در جامعه بهبود بخشد.
او میگوید: "بی عدالتیهایی وجود دارند که ما هر روز آن را تجربه میکنیم و مردم مجبور نیستند ببخشند، اما این انتخابی است که میتوان انجام داد یا نداد. ما در مقالهای که منتشر شده دو نوع بخشش را برجسته میکنیم: اولی تصمیم گیری برای رفتار متفاوت با فرد متخلف به عنوان یک فرد ارزشمند بدون انتقام جویی و نوع دوم بخشش عاطفی است که شامل جایگزینی احساسات منفی مانند نفرت و ناامیدی با احساسات مثبت نسبت به طرف مقابل مانند همدلی، همدردی، شفقت و عشق است".
ورتینگتون میگوید که برای انجام برخی از تحقیقات شرکتکنندگان تمریناتی را از روی یک دستورالعمل انجام دادند. محققان دریافتند که به طور میانگین تنها ۳ تا ۳.۵ ساعت به طول انجامید تا فرآیند بخشش انجام شود.
ورتینگتون میگوید: "اگر تصمیم بگیریم به بخشش عاطفی برسیم میتوانیم خود را از رنج رها سازیم. این دستورالعمل ما را در مدت زمان بسیار کوتاهی به نتیجه نهایی که بخشش است میرساند. با این وجود، مهم است که روشن سازیم بخشش واقعا به چه معناست و آیا واقعا میخواهیم آن را انجام دهیم یا خیر".
بخشش چه هست و چه نیست؟انجمن روانشناسی آمریکا بخشش را این گونه تعریف کرده است: رها کردن داوطلبانه احساس رنجش نسبت به فردی که در قبال شما مرتکب اشتباه شده، رفتاری ناعادلانه یا آزار دهنده در قبال تان داشته و یا به نوعی به شما آسیب رسانده است.
این امر مستلزم تغییر داوطلبانه در احساسات، نگرشها و رفتار است به طوری که فرد دیگر تحت سلطه رنجش نیست و میتواند شفقت، سخاوت و احساسات مشابه را نسبت به فردی که به او صدمه زده ابراز کند.
"دانیل لومرا" زیست شناس، مدرس مراقبه و متخصص بخشش اهل ایتالیا میگوید: "بخشش به معنای درک چگونگی رهایی خود از اعمال و نیاز به عمل در پاسخ به خشم عمیق، ناراحتی و در عوض واکنش از روی آگاهی، وضوح و درک عمیق از چیزها است".
با این وجود، او یک نکته را میافزاید: "پویایی بخشش قابل تعمیم نیست و منحصر بفرد است. گاهی اوقات بخشش والدین اسانتر است، زیرا آنان بخشی از فرایند صمیمیتر تعریف هویت ما هستند. ما انگیزه بیشتری برای بخشیدن آنان داریم، زیرا آنان احساسات عشق بی قید و شرط را در ما القا میکنند. "
"اونائی آسو" روانشناس شناختی رفتاری اشاره میکند که بخشش به مثابه یک سازوکار مقابلهای عملکردی عمل میکند.
او میگوید:" این به عنوان نوعی رها کردن کینههای گذشته عمل میکند و به فرد اجازه میدهد تا به جلو برود. فرآیند بخشش والدین به دلیل ماهیت منحصربفرد رابطه والدین و فرزند میتواند به طور قابل توجهی متفاوت از بخشش افراد باشد. من موارد زیادی را دیده ام که بخشیدن یک فرد دور از هسته خانواده بسیار دشوارتر است، اما عکس آن نیز میتواند رخ دهد، زیرا انتظار وارد شدن چنین صدمه شدیدی از سوی والدین در ذهن فرد وجود نداشته است".
دانیل لومرا میگوید:"بنابراین، در آن صورت بخشش بسیار پیچیدهتر است، زیرا درد قویتر میباشد". او اشاره میکند که بخشش یک عمل شجاعانه است و نه نشانه ضعف. لومرا میافزاید:"شاید در ظاهر این گونه به نظر برسد که بخشش عملی بیهوده است، اما دقیقا برعکس میباشد. بخشش میتواند کیفیت زندگی ما را به روشهای باورنکردنی تغییر دهد".
چهار گام کلیدی جهانی برای بخشش
"دانیل لومرا" چهار مرحله جهانی برای بخشش را خلاصه میکند روشی که او در مدارس و زندانها و حتی در مورد افرادی که در حال مرگ هستند از آن استفاده کرده است.
ابراز کردن: "لومرا" میگوید:" من باید آن چه را که احساس میکنم و آن چه را که فکر میکنم به شکلی بسیار جدی بیان کنم و آن را به تمرینی صادقانه و آگاهانه تبدیل نمایم. گفتن "من تو را میبخشم، چون به من خیانت کردی یا مرا رها کردی" در واقع یک اتهام آگاهانه است. بنابراین، شما میتوانید بدون آن که شخص مقابل تان باشد آن را تمرین کنید و از این طریق با درد عمیق تان در تماس باشید. این یک راه بسیار قدرتمند برای رها کردن، آگاهی از آن چه احساس میکنیم، نشان دادن آن، ابراز آن و مراقبت از خود است".
مسئولیت: او میافزاید:"من باید درک کنم آن چه احساس میکنم نشئت گرفته از درون ام میباشد. اگر در درون ام آرامش داشته باشم هیچ کس نمیتواند مرا عصبانی کند. من باید مسئولیت آن چه را که احساس میکنم بپذیرم، زیرا همان طور که آن را به وجود میآورم میتوانم آن را تغییر دهم، زیرا منبع آن داخلی است".
حق شناسی و شکرگزاری: به ما این امکان را میدهد که ارزش چیزهایی را که داریم بدانیم. "لومرا" میگوید:"در آن صورت به خود میگویم، زیرا سقفی بالای سرم دارم و از غذا و حمایت برخوردارم. هر روز میتوانیم افراد، چیزها و موقعیتها را بشناسیم و برای آن چه داریم ارزش قائل شویم آن را جستجو و کشف کنیم. ا گر برای چیزی سپاسگزار باشم و بتوانم از آن چه اتفاق افتاده رشد کنم و تکامل پیدا کنم میتوانم به خاطر هر اتفاقی که افتاده خوشحال باشم. در آن صورت من توانسته ام تکامل پیدا کنم".
عشق: "لومرا" در پایان میافزاید:"این حالتی از آگاهی فراگیر است که در آن گسست بین خود و شخص دیگر از بین میرود و التیام مییابد و فرد دوباره جایی برای آشتی را تجربه میکند".
منبع: فرارو
انتهای پیام/
کد خبر: 1228231 برچسبها دانستنی ها