«دردسرهای عظیم» کودکان مهاجر برای تحصیل
تاریخ انتشار: ۱ آبان ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۲۰۱۷۷۷
تهران- ایرناپلاس- آنچه میشنیدیم حکایت از آن داشت که امسال دوباره تعداد کودکان بازمانده از تحصیل افزایش یافته است و این بیش از همه به قوانین جدیدی مربوط میشد که برای گرفتن برگه حمایت از تحصیل کودکان مهاجر فاقد مدرک وضع شده بود.
سه سال پیش بعد از فرمان مقام معظم رهبری که «هیچ بچهای از تحصیل بازنماند»، مشکلات کودکان مهاجر برای تحصیل خیلی کم شد و تعداد بازماندگان از تحصیل بهشدت کاهش یافت؛ کودکان مهاجر قانونی برای ثبتنام در مدارس دولتی مشکلی نداشتند و مهاجران فاقد مدرک باید برای ثبتنام برگه حمایت از تحصیل دریافت میکردند، به این صورت که همه اعضای خانواده را سرشماری میکردند و به همه بچههای خانواده که در سن مدرسه بودند، برگه حمایت از تحصیل داده میشد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
درواقع امسال مهمترین دلیل بازماندگی از تحصیل کودکان، قوانین جدید بود که مانع گرفتن برگه حمایت از تحصیل میشد. دلایل دیگری هم وجود داشت ولی طبق گزارشهای فعالان مدنی، بیشتر کودکان به این دلیل از تحصیل بازماندند و تعداد کودکانی که به دلایل دیگری از تحصیل بازماندند خیلی کمتر بوده است.
برای اطلاع از جزئیات وضعیت کودکان بازمانده از تحصیل، با چند نفر از فعالان اجتماعی در شهرهای مختلف صحبت کردم. طاهره خاوری که در محمودآباد مدرسه خودگردان دارد در مورد وضعیت تهران توضیح داد. مریم آشور که در شیراز پیگیر وضعیت این دانشآموزان بوده و سالهای پیش به آنان تدریس کرده از وضعیت دانشآموزان شیرازی گفت. ملیحه احمدی، فعال اجتماعی در اصفهان که پیگیر حل مشکل این دانشآموزان بوده و تلاش کرده آنان را در مدارس ثبتنام کند و به آنان آموزش بدهد، مشکلاتی که در شهر اصفهان با آن مواجه شده بودند را بازگو کرد و معصومه نظری که در مشهد مدرسه خودگردان دارد نیز توضیحاتی در باب کودکان مشهدی داد.
دانشآموزان مهاجر فاقد مدرک باید برای ثبتنام در مدرسه، برگه حمایت از تحصیل دریافت کنند و امسال آنان چندین مانع برای دریافت این برگه داشتند:
**اثبات حضور حداقل دو سال در ایران با ارائه مدرک باطل شده
در 'توضیح کمیته آموزش نهاد رهبری در خصوص مصوبات مربوط به ثبتنام دانشآموزان افغانستانی' که در 20 مرداد 1397 از طریق اداره کل امور اتباع و مهاجرین خارجی وزارت کشور منتشر شد، آمده است که مهاجرین حتی اگر کمتر از یک سال در ایران حضور دارند، اما در طرح سرشماری 6 ماه پیش شرکت کردهاند و یا بتوانند یک سال حضور خود را با مدرکی اثبات کنند، میتوانند در مدرسه ثبتنام کنند، اما در عمل چیزی که اتفاق افتاده و از فعالان اجتماعی میشنویم چیز دیگری است و حضور حداقل دو سال شرط گرفتن برگه حمایت از تحصیل بوده است.
طاهره خاوری، فعال اجتماعی تهران در مورد موانع ثبتنام کودکان افغانستان میگوید: قانون موجود در سال گذشته، امسال تغییر کرده است. به این صورت کسانی که مدارک شناسایی ندارند و میخواهند برای بچه، برگه حمایت از تحصیلی بگیرند باید یک مدرک باطل شدهای داشته باشند تا ثابت کنند از دو سال قبل ایران بودند. مثلاً کارت باطل شده یا پاسپورت تمدید نشده ارائه دهند. ولی خیلی از خانوادهها، ازجمله خانوادههایی که به ما مراجعه کردند، هیچکدام از اینها را نداشتند.
به گفته خاوری این خانوادهها یا دو سال قبل، اصلاً ایران نبودند یا شوهرشان بوده، بچهها نبودند و یا شوهرشان رفته بچهها را آورده، یک سری از خانوادهها هم بودند که چهار-پنج سال است در ایران هستند ولی نه از طرح خبری داشتند، نه بچهها به سن مدرسه رسیده بود که بروند برگه حمایت از تحصیل بگیرند. یکسریها که اصلاً نمیدانستند سرشماری انجام شده و از چنین مواردی اصلاً خبر نداشتند.
مریم آشور، فعال اجتماعی که در شیراز مشغول فعالیت است نیز در این مورد اظهار میکند: ما خانوادههایی میشناسیم که خیلی بیشتر از دو سال است اینجا زندگی میکنند ولی هیچ مدرکی ندارند و سمنها و کسانی که آنها را میشناسند هم هیچ اعتباری ندارند. حتی از خدمات مددکاری هم استفاده نکردهاند. البته میشود حتی استشهاد محلی برای آنها جمع کرد ولی عملاً این اتفاقها نمیافتد.
**جابهجایی دفتر کفالتها
گروهی که سال قبل برگه حمایت از تحصیلی را دریافت کرده بودند، امسال باید آن را تمدید میکردند و برای تمدید هم باید به همان دفتر کفالت سال قبل مراجعه کنند، یکی از مشکلاتی که این کودکان با آن مواجه بودند این بود که دفتر کفالتها جابهجا شده بودند و پیدا کردن آدرس آنان ممکن نبود.
طاهره خاوری در مورد این مشکل هم میگوید: خانوادهها نامه را باید فقط به همان دفتر کفالت سال قبل ببرند و تمدید کنند، اما این دفتر کفالتها جابهجا میشوند و آدرس دقیقی نمیدهند... یک مورد را که من خودم داشتم پیگیری میکردم، مادرش میگفت: من کل دفتر کفالتهایی که در شهرری بوده را گشتم، میگفت حداقل بگویید آن دفتر کفالت الان کجا رفته، اما به او جواب میدادند که نمیدانیم. من با این مادر رفتم وزارت کشور، استانداری که در شهرزیبا بود. آنجا هم گفتند ما فقط اینجا جوابگوی کسانی هستیم که پاسپورت و کارت شناسایی دارند، آنهایی که مدارک ندارند اصلاً به ما هیچ ربطی ندارد.
**شلوغ بودن دفاتر کفالت
امسال، شلوغ بودن دفاتر کفالت، مشکل دیگری بود که باعث شد این دفاتر، کار این دانشآموزان را انجام ندهند.
به گفته خاوری، این مشکل سالهای قبل وجود نداشت. یکی از دلایلی که دفتر کفالت باز بود ولی کار انجام نمیداد، این بوده که سه طرح همزمان با هم شروع شده بود؛ یکی تمدید کارتهای آمایش، دیگری تمدید پاسپورتهای طرح خانواری و سوم دادن برگههای حمایت از تحصیل و تمدیدشان هم بود. یعنی دفتر کفالت همزمان، هر سه کار را با هم انجام میداد، بعضی از آنها که شلوغ بودند، میگفتند کار کارتیها و پاسپورتیها را انجام میدهیم ولی آنهایی که برگه حمایت از تحصیلی داشتند چون سرشان شلوغ بود، میگفتند بروید جای دیگر. در صورتی که وظیفه خودشان بود و باید خودشان انجام میدادند.
**دفتر کفالتها سلیقهای عمل کردند
سلیقهای عمل کردن دفاتر کفالت در دادن برگه حمایت از تحصیلی به بچهها، مسئله دیگری است که موجب بازماندگی از تحصیل میشود. بعضی جاها برگه حمایت از تحصیل را دادهاند، اما بعضی دیگر خیلی در این باره سختگیری کردهاند.
مریم آشور در مورد سلیقهای انجام شدن کارها در دفاتر کفالت نیز میگوید: من این را شنیدم که دفاتر کفالتی بودند که نامه یک سمن را قبول کردند، برای اینکه بدون کارنامه تمدید کنند و جاهایی هم بودند که به هیچوجه قبول نکردند. انگار به شخص هم ربط پیدا میکند و قانون آنقدر مشخص نیست.
**بچههایی با شرایط خاص
در این میان شرایط کودکانی با شرایط خاص، مشکل را برای بچههای اتباع خارجی دوچندان میکند که دانشآموزان کمشنوا یا دارای دیرآموزی و درس ضعیف را شامل میشود.
آشور در مورد این مشکلات میگوید: یک کودک کمشنوا یا تقریباً ناشنوا نمیتواند در مدارس دولتی درس بخواند، ما بهتازگی با چنین موردی نیز روبهرو شدهایم. وضعیت این افراد نیاز به پیگیری دارد. باید وضعیت این دانشآموز مشخص شود و با توجه به شرایطش به مدارس مناسب برود. اما چون تاکنون اقدام نکرده باوجود اینکه یازده سالش هم هست و کارنامهای هم نداشت، امسال برگهاش تمدید نشد.
**مدرسه نرفتن فرزندان بزرگتر خانواده
این فعال اجتماعی میگوید: در خانوادهای که فرزندان بزرگتر آن به مدرسه نرفتهاند، فرزندان کوچکتر نیز نمیتوانند به مدرسه بروند، چرا که دیگر برای کل آن خانواده برگه حمایت از تحصیلی صادر نمیکنند.
«من خانوادههای دیگری را میشناسم که مثلاً خواهرهای بزرگتری که زیر هجده سال هستند، نتوانستند به مدرسه بروند و برگههایشان را هم نتوانستند تمدید کنند. حالا خواهر کوچکتری که داشتند و امسال به سن قانونی رسیده که به مدرسه برود چون برگه حمایت کل آن خانواده تمدید نمیشده است، به این بچه هم برگه ندادند.»
**الزام حضور پدر برای گرفتن برگه حمایت از تحصیلی
آشور ادامه میدهد: حضور پدر برای گرفتن برگه حمایت از تحصیلی فرزندان مهاجران نیز الزامی است. اما در بسیاری موارد، پدر معتاد است و بارها شده هر چه پیگیری کردیم پدر حاضر نشده برای گرفتن برگه مراجعه کند و همین باعث محرومیت آنها از تحصیل میشود
**عدم تطابق شهر کارت آمایش با شهری که در آن زندگی میکنند
مشکل دیگری که سبب بروز مشکلات برای تحصیل فرزندان مهاجرین میشود به عدم تطابق شهر کارت آمایش با شهری که در آن زندگی میکنند برمیگردد.
وی درباره این مشکل اینگونه توضیح میدهد: یک بخش از بچههای بازمانده از تحصیل، بچههایی هستند که کارت آمایش دارند ولی کارت آمایش شهرهای دیگر را دارند. این در مواقعی است که خانواده از روی بیمسئولیت یا نبود کار و یا وجود اقوام و آشنایان در شهری زندگی میکنند که با شهر کارت آمایشان متفاوت است. برخی از این خانواده هشت فرزند در سن مدرسه دارند. اما بهدلیل عدم تطابق شهر کارت آمایش با شهری که در آن زندگی میکنند، اینها نمیتوانند در مدارس ثبتنام شوند.
**بازماندگی از تحصیل به خاطر تعصب خانواده
این فعال اجتماعی ادامه میدهد: خانوادههایی نیز هستند که به خاطر تعصب اجازه خروج بچه از خانه و حضور در مدرسه را نمیدهند و به این دلیل بچه بازمانده از تحصیل میشود. سال گذشته برای اینکه میخواستیم بچهها را در مدارس دولتی ثبتنام کنیم، خانه به خانه میچرخیدیم و صحبت میکردیم. در این بین، ما با خانوادهای برخورد کردیم که یک دختر هشتساله داشت و مدارکشان هم قانونی بود، یعنی همه چیز مشخص بود ولی برادر خانواده، که خیلی هم جوان بود، میگفت: من اصلاً غیرتم اجازه نمیدهد که خواهرم از خانه بیرون بیاید، حتی نمیگذاشت ما که همه خانم بودیم او را ببینیم.
**بیاطلاعی خانواده
اما در این میان هستند بچههایی در میان مهاجران که والدین آنها حتی خبر ندارند که امسال فرزندشان باید به مدرسه برود.
معصومه نظری، فعال اجتماعی که در مشهد مشغول فعالیت است در توضیح چنین شرایطی میگوید: موارد بسیاری داشتیم که مادرانی در تابستان تصمیم گرفتند بچه را پیشدبستانی ببرند و تازه فهمیدند که بچه باید مدرسه بروند، حالا این شاید از بیسوادی مادر بوده، اما در بسیاری از مواقع که بچه به دنیا آمده است، سال تولدش در جایی ثبت نشده است که سن و سال دقیق او مشخص باشد.
تمام موارد گفته شده در زمانی است که هنوز بچهها برگه حمایت از تحصیل را نگرفتند. در این میان دلایل بسیاری وجود دارد که حتی پس از دریافت برگه حمایت نیز مانع از تحصیل بچهها میشود.
**کمک به مدرسه مانع ورود کودکان به مدرسه
اگرچه شهریه مدارس حذف شده است، اما طبق تجربهها و مشاهدات فعالان اجتماعی این حوزه، فقط عنوان از شهریه به کمک به مدرسه تغییر کرده است. کمک به مدرسه هم مانند شهریه اجباری است و تا خانوادهها آن را پرداخت نکنند، فرزند آنها را در مدرسه ثبتنام نمیکنند. مدارس منصف آن را قسط بندی میکنند، اما مشاهدات نشان داده است که تعداد این مدارس خیلی کم است و اغلب مدارس همه پول را روز اول میخواهند. لذا تعدادی از خانوادهها این پول را ندارند و تعدادی نیز نمیخواهند پرداخت کنند و با اینکه موفق شدهاند برگه حمایت از تحصیل را دریافت کنند، فرزندان خود را در مدارس دولتی ثبتنام نمیکنند.
آشور شرایط را اینگونه توضیح میدهد: خانوادههایی را هم داریم که برگهها را دارند، شرایطش را دارند ولی چون مدارس پول میگیرند اجازه تحصیل به فرزندانشان نمیدهند. برخی مواقع خانواده از عهده مخارج برنمیآید. در بعضی مواقع نیز میگوید اصلاً برای چه باید برای تحصیل پول بدهیم. سال گذشته در شیراز برای مدارس، 150 تا 200 هزار تومان شهریه میگرفتند. امسال من نمیدانم تهران به چه صورت است اما اینجا بین 300 تا 350 هزار تومان بوده است؛ یعنی 350 تومان برای کلاس اولیها و 300 برای بقیه پایههای ابتدایی. ما همین امسال هم بهخاطر این مبلغ خانوادههایی را داریم که بچههایشان را ثبتنام نمیکنند و نکردند.
وی ادامه میدهد: شاید ما بگوییم 200 یا 350 هزار تومان که چیزی نیست ولی مسئله این است که در برخی مواقع تعداد بچههای یک خانواده زیاد است و از عهده بار مالی آن برنمیآیند. البته خیلی اوقات حاضر به قسط بندی هم هستند، اما مدارس قبول نمیکنند و شرط ثبتنام واریز یکجای کل مبلغ است.
**تکمیل ظرفیت مدارس
به گفته طاهره خاوری، فعال اجتماعی که در شهر تهران مشغول فعالیت است تکمیل ظرفیت مدارس نیز بهانه دیگری برای جلوگیری از تحصیل بچههای مهاجر است.
«وقتی نوبت به ثبتنام بچههای مهاجر میرسد، ظرفیت مدارس تکمیل شده است. مثلاً یک خانواده که دو دختر کلاس اولی داشتند، تقریباً دو هفته تمام، همه مدارس اطرافشان را گشتند حتی به روستاهای اطراف و یک شهرک که کمی با محلی زندگیشان فاصله داشت نیز راضی شدند، اما جوابشان این بود که کلاس اول، دوم و سوم ما پر شده است و نمیتوانیم دانشآموز جدید بگیریم»
وی ادامه میدهد: یکی از مهمترین دلایلی که سال گذشته بچهها نمیتوانستند ثبتنام شوند این بود که مدارس اعلام تکمیل ظرفیت میکردند. البته ما تا آبان ماه توانستیم حدود 47 نفر از بچهها را از طریق اداره کل آموزش و پرورش ثبتنام کنیم. یکی از دلایل تکمیل ظرفیت نامتناسب بودن امکانات آموزشی با جمعیت در مناطق حاشیهای است.
خاوری توضیح میدهد که مدارسی هم بودند که تکمیل ظرفیت را بهانهای قرار میدهند که از پذیرش دانشآموزان مهاجر سر باز زنند. برخلاف اینکه در توضیح مصوبات مربوط به دانشآموزان افغانستانی آورده شده که «کسی نمیتواند خارج از ضوابط اعلامی برای ثبتنام دانشآموزان مجاز یا غیرمجاز در یک منطقهای ممانعت به عمل بیاورد» اما در عمل میبینیم که برخوردها خلاف این است.
**بودجه مدارس شامل مهاجرین نمیشود
نکته دیگری که باید به آن توجه داشت این است که حتی اگر مدارس، مهاجران را ثبتنام کنند، بودجه شامل اغلب آنها نمیشود. بودجه مدرسه شامل مهاجران فاقد مدرک و خیلی از پاسپورتیها هم نمیشود چون پاسپورتیها هم خودشان مدرکی ندارند و اسمشان در پاسپورت پدر نوشته شده است. همین دلیل مهمی است که خیلی از مدارس هم تمایلی برای ثبتنام مهاجرین نداشته باشند.
این مشکلی است که معصومه نظری، فعال اجتماعی در مورد آن اینگونه توضیح میدهد: هر هزینهای را بخواهند بدهند، بچههای مهاجر را شامل نمیشود. نهتنها آنهایی که بدون مدرک هستند و نه آنهایی که اسمشان در پاسپورت پدرشان آمده است سهمی از بودجه مدارس ندارند.
وی ادامه میدهد: من حدود 70 بچه را تحت حمایت داشتم، 12 بچه ایرانی بود که مشکلی نداشتند، 12 بچه هم مهاجر بودند که مشکلی برای تحصیل نداشتند. اما در مورد بقیه بچهها، نتوانستم برایشان بودجهای بگیرم. خیلی اذیت شدم، 3 ماه من درگیر آن بودم و به بهزیستی رفت و آمد میکردم و در آخر نیز نتیجهای نگرفتم.
گزارش از قمر تکاوران
**اداره کل اخبار چندرسانهای**ایرناپلاس**
منبع: ایرنا
کلیدواژه: اجتماعي ايرناپلاس كودكان مهاجر بازمانده از تحصيل
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۲۰۱۷۷۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مدارس پنجشنبه و جمعه آخر هفتهها به خانوادهها اختصاص مییابد؟
به گزارش خبرنگار مهر، آخر هفتههای پدر پسری، مادر دختری؛ این نام طرحی بود که در سال گذشته وزارت آموزش و پرورش آن را آغاز کرد تا فضاهای ورزشی و حیاط مدارس در پنجشنبه و جمعه آخر هفتهها به خانوادهها اختصاص یابد.
وزارت آموزش و پرورش که در تأمین مربی ورزش و مراقب بهداشت و سلامت با مشکل محدودیت استخدام مواجه شده بود؛ از سال گذشته تلاش کرد دانش آموزان به کمک والدین و با کمترین هزینه در مدارس اوقات فراغت خود را سپری کنند.
با این حال آموزش و پرورش تلاش کرد تا با افزایش اعتبارات دولتی فضاهای ورزشی را هم افزایش دهد.
صادق ستاری فرد در جلسهای که با حضور وزیر آموزش و پرورش و دیگر معاونین آموزش و پرورش برگزار شده بود با بیان اینکه ۵۰ درصد به تعداد فضاهای ورزشی آموزش و پرورش اضافه شده است؛ گفت: ۲۸۰۰ فضای ورزشی درون مدرسهای ایجاد شده است و این امر موجب شد تا سرانه ورزشی ۳۳ درصد افزایش یابد تا در سرانه از سه دهم مترمربع به چهاردهم متر مربع دست یابیم.
معاون تربیت بدنی و و سلامت وزارت آموزش و پرورش مدعی شد حضور خانوادهها در مدارس حالا دیگر تبدیل به یک گفتمان شده است؛ با این حال هیچ آماری در خصوص تعداد مدارسی که در آخر هفتهها میزبان خانوادهها هستند ارائه نکرد.
هنوز مشخص نیست مدارس چه امکاناتی را به خانوادهها میدهند تا آنان آخر هفته خود را در مدارس سپری کنند؟
خانوادهها معتقدند برای داشتن اوقات فراغت مناسب تنها داشتن یک فضای بازی کافی نیست؛ زیرا پارکها و بوستانها هم چنین فضایی دارند و اگر مدارس امکانات و وسایل ورزشی را برای خانوادهها فراهم نکند؛ عملاً چنین طرحی موفق نخواهد بود.
طرح مادر دختری، پدر پسری این سوال را در اذهان پیش آورده است که مدارس تا چه حد مکلف به اجرای آن هستند؟ مدارس موظف هستند چه امکاناتی را برای خانوادهها ایجاد کنند و آیا پدر حتماً باید همراه دانش آموز پسر و مادر همراه دانش آموز دختر باشد؟
البته در این خصوص باید به برگزاری مسابقات دانش آموزی در سال گذشته هم اشاره کرد؛ جایی که هشت میلیون دانش آموز در آن شرکت کردند. مسابقاتی که زمینه مناسبی برای استعدادیابی ورزشی را هم ایجاد کرد.
البته مسؤولان آموزش و پرورش مصمم هستند استعدادیابی ورزشی را از طریق ایجاد مدارس تربیت بدنی و با تمرکز بر دوره اول ابتدایی و متوسطه ادامه دهند.
موضوعی که نیازمند تأمین اعتبارات و توجه بیشتر دولت است و معلوم نیست آموزش و پرورش با بودجه موجود تا چه تعداد میتواند مدارس مجهز و اختصاصی تربیت بدنی را ایجاد کند.
اینکه چه تعداد از این مدارس تربیت بدنی، امسال به بهرهبرداری می رسند یا چه تعداد از این مدارس دولتی و چه تعداد غیردولتی هستند؛ هنوز معلوم نیست اما وزارت آموزش و پرورش به دنبال ترغیب باشگاههای ورزشی به مدرسه داری است. موضوعی که رضا مراد صحرایی وزیر آموزش و پرورش هم چندی قبل بر آن تاکید کرده بود.
افزایش ساعات درس تربیت بدنی و ساماندهی معلمان تربیت بدنی در دوره ابتدایی از برنامههای دیگر معاونت تربیت بدنی و سلامت آموزش و پرورش در این زمینه است.
تربیت بدنی یکی از ساحتهای شش گانه تربیت در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش است و افزایش تحرک و نشاط ورزشی دانش آموزان، رشد جسمی و استعدادیابی ورزشی از مهمترین مواردی است که وزارت آموزش و پرورش برای دستیابی به آن نیازمند افزایش سرانه ورزشی در مدارس و جذب بیشتر معلم ورزشی و سلامت است.
با توجه به اینکه وزارت آموزش و پرورش توانست پنجاه درصد از اعتبارات به دست آمده از سهم دولت در رشد مالیات بر ارزش افزوده را برای توسعه فضاهای ورزشی مدارس به دست آورد؛ باید منتظر ماند و دید که در سال ۱۴۰۳ چه میزان بر فضاهای ورزشی افزوده شده و چه قدر طرحهایی همچون طرح مادر دختری و پدر پسری با کیفیت مطلوب در مدارس اجرایی میشود.
کد خبر 6078709 علی قدمی