گزارش هفتگی، از دلنوشته‌های مردمی، در خانه موزه آیت الله هاشمی رفسنجانی
تاریخ انتشار: ۲ آبان ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۲۲۶۹۳۷
به گزارش ایلنا، در هفته جاری، منتهی به دوم آبان ماه، علاوه بر بازدیدهای خاص از جمله: سفیر فلسطین در ایران، وزیر سابق صمت، معاون رئیس‌جمهور و رئیس سازمان مناطق آزاد و ویژه اقتصادی و مدیرعامل شرکت ساماندهی شهرداری تهران، از خانه موزه آیت الله هاشمی رفسنجانی، تعداد ۶۰۰ نفر از هموطنانمان از سراسر کشور نیز از این خانه موزه، بازدید کردند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!
در بین یادداشت های این هفته به جای مانده از هموطنانمان، در دفتر یادبود خانه موزه آیت الله هاشمی رفسنجانی، به دلنوشته های جالبی بر می خوریم که به دلیل رعایت اختصار، مجبوریم به انعکاس گزیده ای از آنان، آنهم به طور مختصر بسنده کنیم.
هم وطنی که پس از مداوای بیماری قلبی خود، در بیمارستان قلب جماران، از خانه موزه بازدید کرده، در یادداشت خود آورده است:".. آمدم تهران، بیمارستان قلب جماران، سعادتی شد منزل یار امام، جناب حاج آقا هاشمی رفسنجانی را دیدم. بیمار قلبی هستم ولی منزل هاشمی را دیدم، خیلی ناراحت شدم. انشالله بتوانیم این انقلاب را حفظ و راه حاج‌آقا را ادامه دهیم."
بازدیدکننده دیگری، با مدرک کارشناسی، در دلنوشته خود، این چنین می نویسد:"... امید، بذر هویت ماست.....در آستانه چهل سالگی انقلاب اسلامی ایران، فقدان چهره بزرگی همانند آیت الله هاشمی رفسنجانی، به شدت احساس می شود.
او که مایه اطمینان خاطر نظام و آرامش ملت بود، در گردنه‌های سخت دوران.
باشد که در ادامه، بتوانیم ذره ای همانند شخصیت ایشان را، در میان جوانان و دانشجویان بیابیم".
هموطن دیگری با مدرک تحصیلی فوق لیسانس راه و ساختمان، پس از بازدید از مجموعه خانه موزه آیت الله هاشمی رفسنجانی، با کتابت متن کوتاهی آورده است:"... فرصتی شد، در تاریخ ۲۶ مهرماه، از خانه مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی، در جماران دیدار نمایم. به یادم آمد تلاش های فراوان ایشان، در جهت سازندگی کشور که بنده نیز عضو کوچکی از آن مجموعه بودم. خداوند، روح ایشان را قرین رحمت نموده و اجر اخروی به تلاش بی وقفه اش رحمت فرماید".
بازدیدکننده محترم دیگری با مدرک تحصیلی لیسانس، دلنوشته خود را این چنین تحریر کرده است:" سلام و درود خدا بر مرحوم مغفور، حضرت آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی بهرمانی(ره). فرصتی شد تا از بیت ایشان که در حقیقت، خانه مقاومت و پایداری باید نام برد، دیدن کنم. انشاالله، راه و روش ایشان، در ادامه رسیدن به حضور حضرت عصر (عج) ادامه داشته باشد."
یا در دلنوشته هم وطن عزیز دیگری، با مدرک لیسانس، می خوانیم:" آنقدر هاشمی برایم عزیز بود که فوت ایشان، همزمان بود با فوت مادرم. برپایی این موزه، به حق، موجب رشد و نمو تاریخ اصیل انقلاب و پایه های اصلی آن که قطعاً مرحوم حضرت آیت الله هاشمی از آن جمله است،می شود. روحش شاد و انشاءالله ادامه دهنده راهش باشیم. روح سردار سازندگی انقلاب همیشه شاد و خرم باشد. یاد ایام جنگ(به خیر) که هر وقت در تهران بودم، اگر امام نماز جمعه هفته، آن مرحوم بود، حتما به عشق آن حضرت می آمدم و به خطبه های کوبنده، جذاب، دقیق و انقلابی او از جان و دل گوش می دادم. روحش غریق رحمت باد.
در یکی دیگر از دلنوشته ها، به قلم بازدیدکننده محترمی با مدرک تحصیلی لیسانس، آمده است:"
....خدا را شاکرم در زمانی زندگی کردم که در فضای آن، مردی حضور داشت که در تاریخ ماند. هاشمی، مردی بود برای تمام دنیا. مردی بود که هرگز کسی را ندیدم از او غمی به دل داشته باشد. خدایا، برای روح آن سفر کرده، بهترینها را آرزو دارم و بر سر سفره ائمه اطهار(ع) میهمانش دار. از خداوند متعال، آرزوی سلامتی برای تمام بازماندگان ایشان دارم.
بازدیدکننده عزیز دیگری که در مقابل مدرک تحصیلی خود نوشته:" در مقابل حاجی بی سواد" در متنی که از خود به جای گذاشته این چنین می نویسد.... امروز برای عمل آنژیو با برادر ها و دیدن مادر به بیمارستان(جماران) آمدم . سعادتی بود برای دیدن منزل مرحوم حاج آقا رفسنجانی. واقعا حس خوبی به ما دست داد. دوران حاجی آقا، واقعا دوران تکامل و پیشرفت بود و انسان به آینده اش و همینطور فرزندانمان امیدوار بودیم. حیف که زود رفت و نتوانست آنچه را که امام برای مردم ما می خواست به ثمر برساند. روحش شاد. مردی بزرگ که در آینده نه چندان دور، تاریخ همه چیز را برای مردم آن روشن خواهد کرد. به امید آن روز."
در دو دل نوشته کوتاه به جای مانده از بازدیدکنندگان خانه موزه آیت الله هاشمی رفسنجانی، می خوانیم:".. با آمدن به اینجا احساس خوبی نسبت به ایشان پیدا کردم و فضای خانه را دارای انرژی مثبت زیادی دیدم.
در کل خوشحال شدم آمدم اینجا. خدا رحمتشان کند. روحت شاد ای یار امام.خدا بیامرزدش.
....سیاستمدار بی عیب و تمام قد در نظام جمهوری اسلامی ایران. روح بزرگوارشان قرین رحمت الهی.
و این دل نوشته ها همچنان ادامه دارد.....
بیمار قلبی هستم، ولی منزل هاشمی را دیدم خیلی ناراحت شدم.
مردی بزرگ که در آینده نه چندان دور، تاریخ همه چیز را برای مردم روشن خواهد کرد.به امید آن روز.
منبع : سایت خانه موزه آیت الله هاشمی
منبع: ایلنا
کلیدواژه: خانه موزه آیت الله هاشمی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.ilna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایلنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۲۲۶۹۳۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دلنوشته فرمانده اسبق سپاه امیرالمومنین (ع) همزمان با تفحص پیکر شهید «محمدشفیع فیضی‌زاده»
ایسنا/ایلام همزمان با انتشار خبر تفحص پیکر مطهر شهید محمدشفیع فیضی‌زاده، فرمانده اسبق سپاه امیرالمومنین (ع) دلنوشته خود خطاب به شهید را منتشر کرد.
«محمدتقی قاسمی» در این دلنوشته آورده است: رجعت مردی از تبار مجاهدان، مردی از نسل یوسف که غربت و تنهای را برای آیندگان در شبی طوفانی و نبردی غریبانه و عاشورایی در سرزمینی غریب در میان آتش و خون در آن روزهای تشخیص مرد از نا مرد در مدت زمانی طولانی چهل و یک سال به یاد گار گذاشت تا هجران و غریبی یوسف هرگز فراموش نشود.
«محمدشفیع فیضی‌زاده» کی تو را می شناسد آیا نسل امروز شما را می شناسند؟ می‌دانند که نبردهای شما در آن روزگار غربت و تنهایی در دل خاک دشمن، چه وحشتی در اردوگاه ارتش متجاوز بعث عراق ایجاد کرد، مانده‌ام ای سرو قامت شکسته‌ام کدام حماسه شما را بنگارم، قلم عاجز و زبانم ناتوان از «میمک» یا «دشت هلاله» و «شور شرین» و «چنگوله» و «مهران» و نبردهای چریکی در عمق خاک عراق را بگویم یا شناسایی‌های در دل شب برای نیروی شجاع اطلاعات و عملیات لشکر امیرالمومنین (ع) را.
چه زیبا و عاشقانه و عارفانه و شجاعانه به استقبال خطر می‌رفتی. به یاد دارم و هرگز فراموش نخواهم کرد آن روزگار تلخ و شیرین را در هنگامه نبرد و خطر را ای هم سنگرم کدام عملیات و نبرد ذکر کنم.
عبور از خطوط دفاعی ارتش متجاوز بعث عراق در تاریکی شب در میان مین‌های گسترده و کمین کرده در عقبه دشمن، بارها بین مرگ و زندگی قرار گرفتی تا خطر را از کشور و انقلاب دفع و رفع شود که امنیت ملی تأمین شود آری ای هم قطار دلاور سفر کرده‌ام سال‌ها به انتظارات نشستیم و گریستیم، دلم شکسته وقتی خبر رجعتت شنیدم.
به یاد شب عملیات والفجر ۳ در مرداد ماه سال ۱۳۶۲ در آن گرمای تابستان و عبور بچه‌های اطلاعات و عملیات به عمق خاک عراق به منظور انهدام یگان‌های زرهی و مکانیزه ارتش متجاوز بعث عراق، قبل از آغاز عملیات رزمندگان خط‌شکن، امیدشان شما بودی، چهل و یک سال غریبی، چهل و یک سال صحرانشینی، چهل و یک سال انتظار.
رفتند یاران چابک سواران و دشمن شکاران یاد همه شهیدان گرامی باد
انتهای پیام
اعلام محدودیت های ترافیکی پایان هفته در جاده های شمالی کشور