چگونه از بروز تنش بین نوجوانان و والدین بکاهیم؟
تاریخ انتشار: ۳ آبان ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۲۳۱۱۵۰
به گزارش وانانیوز، دکتر فرج حسینیان عضو هیات علمی جهاد دانشگاهی علوم پزشکی تهران با بیان اینکه توجه به تیپ شخصیتی افراد در ساماندهی روانی و ارتقای سلامت روان تاثیر مستقیم دارد، اظهار کرد: متاسفانه در آموزش و استعداد یابی، تیپهای شخصیتی افراد خیلی مورد توجه قرار نمیگیرد و شناخت افراد از خودشان مبهم و کلی است که این مساله آنها را دچار سردرگمی و بی هویتی میکند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی عدم کسب مهارتهای ضروری زندگی را عاملی برای بروز ناهنجاریها و اختلالاتی همچون اعتیاد عنوان کرد و ادامه داد: یکی از مشکلات عمده خانوادهها عدم آگاهی نسبت به تفاوتهای شخصیتی نوجوانان نسبت به کودکان است. در فرایند رشدی زیر ۱۸ سال ۳ دوره ۶ ساله داریم که ۶ سال سوم دوران نوجوانیاست. هر یک از این دورهها الگوهای تربیتی خاص خود را دارد که والدین میتوانند با آگاهی نسبت به این الگوها، تعامل مثبت و مفیدتری با نوجوان خود برقرار کنند.
وی افزود: به عنوان نمونه والدین تصور میکنند که نوجوان باید مثل بچه دبستانی حرف گوش کن باشد در حالیکه نوجوان اصطلاحا وزیر و مشاور بوده و باید در مسایل مربوط به خود طرف مشورت قرار گرفته و حرفهایش شنیده شود؛ بنابراین یادگیری نحوه تعامل با نوجوان توسط والدین و آموزش مهارتهای اصلی زندگی به نوجوان یک ضروت اجتناب ناپذیر است.
ضرورت کسب مهارتهای فرزندپروری از سوی والدین
وی ادامه داد: والدینی که دورههای مهارت آموزی، فرزندپروری و نحوه تعامل با کودکان را آموزش میبینند هم فرزند بهتر و صالحتری تربیت میکننند و هم خودشان راحتتر بوده و کمتر دچار چالش میشوند، این دسته از والدین میتوانند بجای چالش، با فرزند خود همدلی و همنوایی کنند. در حقیقیت نوجوان و جوان را نمیتوان با سرکوب تربیت کرد چراکه نه تنها تاثیری ندارد بلکه فرد را دچار مشکلات و آسیبهای جدیتری میکند.
این عضو هیات علمی جهاد دانشگاهی علوم پزشکی با تاکید بر ضرورت آگاه سازی خانوادهها نسبت به نیازهای روانشناختی نوجوانان و جوانان، اظهار کرد: اگر در این جهان رو به تغییر، جهانی که نوجوان و جوان از نقطه نظر اطلاعاتی از والدین خود جلو افتاده، خواهان ارتقای سطح سلامت روان افراد هستیم باید جدیتر عمل کرده و آموزش مهارتهای ضروری زندگی را در برنامههای آموزشی خود بگنجانیم.
این روانشناس با اشاره به عوامل درونی و بیرونی موثر در سلامت روان افراد، اظهار کرد: به عنوان نمونه در عوامل درونی، ویژگیهای شخصیتی افراد در سلامت روان موثر بوده و در رابطه با عوامل بیرونی، خانواده، رسانه، فضای مجازی، مراکز آموزشی، دانشگاهها و به خصوص گروه دوستان از مهمترین عوامل موثر بر ابعاد روحی و روانی فرد بوده که باید برای ارتقای آن برنامهریزی شود.
وی با تاکید بر خودشناسی به عنوان یکی از ضروریات بحث ارتقای سلامت روان، اظهار کرد: در مبحث روانشناختی برای خود شناسی، آزمونهای ویژه شخصیت، هوش، استعداد و اختلالات وجود دارد که افراد میتوانند از این طریق شناخت بهتری از خود داشته باشند. به عنوان نمونه در زمان انتخاب شغل و رشته تحصیلی شناخت دقیق از فرد و توانمندیها شاخصی بسیار مفید است، چراکه با چند آزمون روانشناختی ساده میتوان از کشمکشها و صرف انرژیهای بیهوده بین والدین و فرزند برای انتخاب رشته جلوگیری کرد.
انتهای پیام
منبع: وانا
کلیدواژه: خانواده روانشناسی نوجوان والدین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت vananews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «وانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۲۳۱۱۵۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
از اثر دانینگ کروگر چه میدانیم؟
به گزارش خبرگزاری علم و فناوری آنا، اختلالهای شناختی به گروهی از اختلالات روانی اطلاق میشود که بیش از هر چیز بر تواناییهای شناختی انسان از جمله درک مطلب، تمرکز روی مسائل، قابلیت یادگیری و حل مسئله اثرگذار هستند. یکی از این اختلالات اثر دانینگ کروگر (Dunning-Kruger Effect) نام دارد که باعث می شود افراد میزان تسلط خود را روی حوزههای تخصصی بیش از حد واقعیت ارزیابی کنند. این اختلال شناختی اولین بار در پژوهشی که توسط دیوید دانینگ (David Dunning) و جاستین کروگر (Justin Kruger) سال ۱۹۹۹ در دانشگاه کرنل انجام گرفت مطرح شد.
دانینگ و کروگر در مقاله خود این مشکل به این صورت بیان کردند: «کسانی که اطلاعاتشان از حد میانگین کمتر بود، همزمان دو داشتند. آنها نه تنها نتیجهگیریهای اشتباه میکردند و برطبق آن سؤگیری مکررا مرتکب خطا میشدند، بلکه حتی عدم توانایی خود را نیز درک نمیکردند!»
تحقیقات نشان می دهد بروز اثر دانینگ کروگر به یک حوزه و یا قشر خاص محدود نمی شود و این پدیده در طیف گستردهای از افراد به وقوع می پیوندد. اثر دانینگ کروگر صرفاً مشکل افراد عادی نیست، بلکه افراد با ضریب هوشی بالا نیز گرفتار این مسئله بودهاند. در حقیقت نقطه ضعف افراد با ضریب هوشی بالا در همان حوزههایی است که آنها خود را در آن متخصص می دانند و تعصب خاصی بر آن دارند. این تعصب باعث می شود آنها نتوانند عملکرد و مهارت خود را بهصورت واقعی ارزیابی کنند؛ فرضاً افرادی که مهارت خود را در یک رشته خاص بالای ۸۰ درصد ذکر کرده بودند، با تحقیقات بیشتر مشخص شد اطلاعاتشان بسیار کمتر از چیزی بود که فکر می کردند.
برخی پژوهشگران معتقدند این اتفاق به این دلیل رخ میدهد که افراد چون در هیچ رشتهای مهارت و تخصصی ندارند، آنگاه با کسب کمترین میزان دانش ممکن، خیال میکنند که بر تمامی جنبه های آن حوزه مسلط شدهاند. آنها صرفاً زمانی از این خیال باطل خارج میشوند که مطالعات خود را در آن حوزه بیشتر کنند.
برای بررسی اینکه من و شما هم تحت تأثیر این اثر هستیم یا نه یک روش ساده وجود دارد. نگاهی به گذشته کنیم و ببینیم آیا پیش آمده که افراد مختلفی به ما نصیحت یکسانی داشته باشند و ما حرف های آنان را نادیده بگیریم؟ اگر جوابتان به این پرسش مثبت است هیچ بعید نیست که شما نیز تحت تأثیر این اثر قرار گرفته باشید. اثر دانینگ کروگر جنبه دیگری هم دارد و آن اینکه افراد بادانش مهارتهای خودشان را دستکم می گیرند! به عبارت دیگر آنها گمان می کنند هر کسی می تواند به سادگی از پس وظایف آنها برآید.
انتهای پیام/