خاطره مداح آذری از مسلمان شدن یک جوان روسی
تاریخ انتشار: ۴ آبان ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۲۴۱۳۴۱
باشگاه خبرنگاران جوان: کمتر پیش میآید که مداحِ آذری زبانی بخواند و اشکها را بر گونهها جاری نکند. با نوای آذری سوزناکترین نوحهها و روضهها خوانده میشود. در میان مداحان مشهور که سال هاست به عشق اباعبدالله الحسین (ع) میخوانند و مردم با نوحه هایشان گریه کردند، مداحان آذری زبان و روضه هایشان نیز دیده میشوند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
صدیف علی خان محمدی مشهور به صدیف مشکینی متولد مشکین شهر است. پیچیدن آوازه این مداح از شهرهای آذری زبان آغاز شد و سپس تمام شهرهای ایران با وی آشنا شدند. خان محمدی همیشه متوسل به امام حسین (ع) بوده و حالا فرزندانش به پیروی از پدرشان حرکت میکنند. پدر بزرگ خان محمدی از مداحان مشهور تبریز و اردبیل بود و به نظر میرسد که صدیف هم صدای خوشش را از پدربزرگش ملا غفار به ارث برده است.
در آستانه اربعین حسینی، با این مداح قدیمی گفتگویی کردیم که در ادامه میتوانید آن را بخوانید.
آقای خان محمدی، چه چیز شما را به سمت امام حسین (ع) و مداحی اهل بیت (ع) کشاند؟
از آن جا که فرزند آخر خانواده بودم، پدر و مادرم علاقه خاصی به من داشتند. علاوه بر این پدر و مادرم خیلی دوست داشتند که من مداح اهل بیت (ع) شوم؛ به همین دلیل من را بیشتر به مداحی تشویق میکردند؛ بنابراین نخستین مشوقانم برای ورود به عرصه مداحی مرحوم پدر و مادرم بودند. پدرم عاشق اهل بیت بود و حتی در وصیتنامه اش، بخشی از ثروتش را برای امام حسین (ع) وقف کرد.
از چه کسی در عرصه مداحی الگو گرفتید؟
اهالی روستای ما شبهای پنجشنبه، دور هم جمع میشدند و دایی من همیشه روضه خوان هیئت بود. مرثیه خوانی او من را به مداحی علاقهمند کرد. هر زمان که میخواند، روی اشعارش زمزمه میکردم. آرام آرام به من هم اجازه دادند که یکی دو بیت در آن هیئت بخوانم. پدرم همیشه برایم یک قرانی (پول رایج) آماده میکرد و شبهای پنجشنبه برای مداحی کردنم به من هدیه میداد. دوستانم که همسن من بودند، همیشه پنجشنبهها با من به هیئت میآمدند که یک قرانی را بگیرم و باهم فردا خرما بخریم و بخوریم.
مادرتان هم حمایتتان میکرد؟
بله؛ مادرم خودش مداح بود. پدرشان مرحوم ملا غفار بود که خودش مداح بزرگی بود. من شنیدم پدر بزرگم صدای بسیار خوب و بلندی داشت. مادرم تعریف میکرد که در ماه مبارک رمضان، روستاهای هم جوار روستای ما، با مناجات ایشان از خواب بیدار میشدند و سحری میخوردند. ملا غفار بر اثر برخورد با اشرار و اصابت گلوله شهید شدند.
پس مداح شدن شما ریشه خانوادگی دارد؟
دایی من به واسطه پدرش، مداح زبدهای بود. زمانی که کوچک بودم و تازه راه رفتن یاد گرفته بودم، اهالی محل من را مامور میکردند که شبهای جمعه به دایی ام بگویم که امشب شب جمعه است. اگر یادآوری نمیکردیم آن قدر عزت نفس داشت که به خودی خود نمیآمد و مداحی نمیکرد. با اینکه همیشه ایشان میخواند، اما اگر دعوت نمیشد برای مداحی کردن، به هیئتی نمیرفت. مادرم من هم هر هیئتی که میرفت، من را با خودش میبرد.
مادرتان هم مداح بودند؟
بله؛ مادرم مرثیه خواندن بلد بود. خیلی هم روی مداحی هایش دقت میکرد. اگر تشویق پدر و مادرم نبود، من در این مسیر نمیافتادم. از آنجایی که از طریق پدر و مادر وابسته به اهل بیت (ع) بودم، از وقتی این دو بزرگوار را از دست دادم خیلی به من سخت گذشت. محبتهای پدر و مادر بود که من را به امام حسین (ع) وصل کرد. سید الشهدا (ع) به من عنایت کرد که پدر و مادر متدین و عاشق اهل بیت (ع) را نصیبم کرد.
پس از علاقهمند شدن به مداحی و خواندن در هیئتی که دایی تان آنجا مداح بود، مسیر شما در عرصه مداحی چگونه ادامه پیدا کرد؟
در مسجد امام علی (ع) مشکین شهر که آن زمان به مسجد شاه معروف بود، جرقه حضورم در مداحی پر رنگتر شد. ۱۰ سال بود که در این مسجد مراسم تعزیه خوانی برگزار میشد. به من گفتند صدایت خوب است و یکی از نقشها را به من دادند. وقتی در تعزیه ابیاتی را خواندم، صدایم شنیده شد. سال دوم در مسجد عباسیه، در هیئت طفلان مراسم زنجیز زنی بود. شخصی به نام یونس آبادی خودش یک هیئت به خرج خودش تشکیل داده بود. ما در آن هیئت با بچههای کودک و نوجوان نوحه میخواندیم و دسته راه میانداختیم. دو سال آن جا خواندم و مردم از صدای من خوششان آمد. بعد ریش سفیدان در مسجد امام علی (ع) گفتند که باید اینجا برای ما مداحی کنی. آن زمان من ۱۵ سال داشتم. آن جا برای بزرگسالان مداحی کردم. چند سال آنجا خواندم. زمانی که ۱۹ ساله بودم، پس از روضه خوانی در یک مجلس زنانه همسرم را دیدم و به او علاقهمند شدم. بعد از مدتی با او ازدواج کردم.
بنابراین در آستانه ۲۰ سالگی، کم کم نامتان بر سر زبانها افتاد؟
از آنجا تقریباً صدایم در شهر پیچید و دیگر بچه هیئتیها من را شناختند. آرام آرام شهرستانهای اطراف من را برای مداحی دعوت کردند. شهرستان گرمی نخستین شهرستانی بود که رفتم. آن زمان سرباز بودم که از فرمانده ام اجازه گرفتند و من را به گرمی بردند. مدتی در مسجد جامع گرمی مداحی کردم. بعد از جریان انقلاب به زنجان، ارومیه، اردبیل، تهران و دیگر شهرها رفتم. بعد از مدتی هم در دهه پایانی ماه صفر در مشهد خواندم.
خاطرهای از مداحی کردنتان در آن دوران دارید؟
خاطرهای دارم که در مسجد بازار گرمی برایم اتفاق افتاد. من با هیئت برای مراسم طشت گذاری به مسجد بازار میرفتم. زمانی که میخواستم وارد مسجد شوم، متوجه شدم که همه نگاهها به سمت من است. من هم جوان بودم و خوش سیما. یک لحظه در دلم گفتم که مردم من را دوست دارند؛ حالا در مسجد غوغا میکنم. تا دو بیت مانده به آخر خواندم، هیچ کسی گریه نکرد. همه نگاه میکردند و هیچ کس حس و حال معنوی نداشت. همان جا فهمیدم چه شده است. همیشه مجالس گرم بود و همه گریه میکردند، اما این بار این اتفاق نیفتاد. از مردم سوال کردم از شعرم خوشتان نیامد؟ همه گفتند که شعر خوب بود. پرسیدم من نتوانستم خوب بخوانم؟ همه گفتند که خیلی خوب خواندی. آن لحظه اعتراف کردم که من با خودستایی به مسجد آمدم. بعد فریاد زدم، امام حسین (ع) غلط کردم ... اشتباه کردم. تا این را گفتم، حال مسجد تغییر کرد. سپس شعر چهار بیتی مرحوم انور اردبیلی را خواندم که خیلی خوب جواب داد و مجلس متحول شد. بعد از آن تجربهای که پیدا کردم، هر وقت میخواهم جایی بخوانم، ابتدا دامن اهل بیت (ع) را میگیرم و به آنها متوسل میشوم. خدا را شکر از آن به بعد مداحی ام در مجالس مشکلی نداشت و همیشه مورد عنایت ائمه اطهار (ع) قرار گرفت. برخی میگویند که مداحی، سرمایه اش صدای خوب است، اما از نظر من نخستین سرمایه مداحی ارادت به اهل بیت (ع) و تقوای مداح است.
بهترین ثمرهای که از این مداحیها گرفته اید، چه بوده است؟
من در آستان اباعبدالله (ع) خیلی چیزها نصیبم شده است. یکی از آن چیزهایی که نصیبم شد و سرمایهای که امام حسین (ع) به من دادند، عنایت و لطف مردم است. از آن بالاتر سرمایهای برای خودم نمیدانم.
بیایید بیشتر از مداحی و مشکلات موجود در آن بگوییم. شما خود خاطرهای گفتید که ممکن بود، اخلاص مداحی شما را تحت تاثیر قرار دهد. به نظر شما بیشترین آسیب در مداحی چیست؟
بزرگترین آسیب در مداحی که تاثیر منفی فراوانی روی مستمع میگذارد، رفتارهای ناشایست یک مداح است. الان خیلی چیزها هست که مجالس امام حسین را زیر سوال میبرد. یک عده افعال من مداح را میبینند و به امام حسین (ع) بدبین میشوند. ادا و اطوار ما را در هیئت میبینند و به مکتب امام حسین (ع) بدبین میشوند. یکی از مشکلات عرصه مداحی ورود سبکهای آهنگین به مداحی هاست. به فلان شاعر پول میدهند و میگویند که با فلان سبکی که از یک موزیک گرفته شده است، مداحی بساز. عدهای هم سست ایمان هستند و این کار را انجام میدهند. بعضی مداحها هوشیار هستند، اما درگیر مادیات میشوند و این اشعار را میخوانند. در هیئتهایی که با این نیتها برپا شود، هیچ اشکی برای امام حسین (ع) جاری نمیشود؛ اما، چون جمعیت زیادی به هیئت میآیند، مداح فکر میکند که خیلی اتفاق بزرگی را رقم زده است. به جوانهایی که وارد عرصه مداحی شده اند، توصیه میکنم اشعاری بخوانند که مجلس را با مرام و اهداف اباعبدالله (ع) آشنا کند و مستمع بفهمد که امام حسین (ع) برای چه خود و نزدیکانش شهید شدند. چرا اهل و عیالش اسیر شدند؟ اگر شاعران در سرایش شعر و مداحان در مداحی هایشان به این مفاهیم بیشتر دقت کنند، قطعا هیئتها مسیر بهتری را طی میکنند.
مداحان از امام حسین (ع) بخواهند که وابسته به مال دنیا نشوند. اگر این مردم که به مجلس امام حسین (ع) میآیند، بدانند سید الشهدا (ع) چقدر عنایت به عاشقانش دارد، مجلس امام حسین (ع) را ترک نمیکنند. ما پیر بزرگی با نام امام حسین (ع) داریم که از ایشان هم در دنیا هم در آخرت خیر و برکت دریافت میکنیم. ما مداحان نباید برای پول بخوانیم؛ چراکه سرور ما، رزق دنیا و خیر آخرت را به ما عطا میکند. اگر یک میلیارد هم برای خواندن دو بیت به یک مداح بدهند، نباید درگیر آن پول شده و ارزش معنوی اش را فراموش کند.
شما در جبهههای جنگ در دوران دفاع مقدس حضور داشتید. از آن دوران و تجربیاتی که در خط مقدم به دست آوردید، برای ما بگویید.
آنهایی که جبهه را دیدند، میدانند که آنجا یک دانشگاه بزرگ بود. دانشگاهی که بنیانگذارش حضرت امام (ع) بود و تئوری هایش را از مکتب سید الشهدا (ع) الهام گرفته بود. آنجا خیلی چیزها دیدم. جوانهایی را دیدم که روی مین میرفتند. اصلا زبانم توانایی بیان اتفاقات و معجزات معنوی هشت سال دفاع مقدس را ندارد. هیچکس نمیتواند رشادت رزمندگان اسلام را به طور کامل بیان کند.
ظاهراً شما در جنگ مجروح شدید. برایمان توضیح میدهید که چگونه این اتفاق افتاد؟
در کربلای پنج پیکر هشت نفر از رزمندگان ما کنار سنگر عراقیها مانده بود. من گفتم میروم و این شهدا را میآورم. چند نفر از رزمندگان به من گفتند نرو. دو دوشکا از چپ و راست ما را هدف قرار داده بود و به اصطلاح رویمان آتش میریخت. گفتم اگر حتی در این راه بمیرم، باید بروم. اینها فهمیدند که نمیتوانند جلویم را بگیرند و به مسئول دسته ما اطلاع دادند. مسئول دسته به من گفت که صبر کن، ما به خطیها دستور بدهیم با کلاش، خط عراقیها را بزنند که متوجه رفتن تو برای نجات رزمندگان نشود. از اینجا به بعد دیگر رزمندگان با من همراه شدند و سوار ماشین شدیم. وقتی به آن رزمندگان در کنار سنگر رسیدیم، متوجه شدیم که بجز یکی بقیه شهید شدند. آن فردی هم که زنده بود با آرپیجی پاهایش را زده بودند و یک پایش قطع شده بود. در راه برگشت دوشکاها این جوان را شهید کردند. در راه معراج شهدا یک آرپیجی در فاصله دو متری ما افتاد و همان جا من از ناحیه پشت و کتف مجروح شدم.
شما هم با رهبر انقلاب و هم با امام خمینی (ره) دیدار داشتید. از این دو دیدار برایمان بگویید.
قبل از انقلاب خدمت حضرت امام (ره) رسیدم. دیدار ما مربوط میشود به زمانی که تازه زمزمههای انقلاب شروع شده و بین طلبهها پیچیده بود. دو بار از نزدیک خدمت حضرت امام (ع) رسیدم. وقتی نزدیکشان رفتم و خواستم، دست آقا را ببوسم، یکی که من را میشناخت، به امام (ره) گفت: این جوان خیلی به شما ارادت دارد. امام با حالت تبسم به من نگاه کرد و گفت: پسرم امیدوارم عاقبت به خیر بشوی. چهار سال و ۹ ماه هم کارمند مجلس بودم و به سبب شرایط کاری خدمت رهبری میرسیدم. یک بار در دفتر کارشان، برایشان قرآن خواندم که ایشان دستی روی سرم کشیدند و ابراز محبت کردند.
مدتی هم برای کار به خارج از کشور میرفتید؟ آنجا با رویدادهای مذهبی مانند عزاداری سید الشهدا (ع) مواجه شدید؟
بله؛ سفرهایی به باکو و مسکو داشتم. در باکو روز عاشورا، نماز ظهری خوانده شد که در تاریخ چنین اتفاقی نیفتاد. همانند آن نماز را ما در زنجان اقامه کرده ایم. زمانی هم که در روسیه بودم یک جوان روسی به من گفت که میخواهم مسلمان شوم. این را که گفت: بغلش کردم. شهادتین را یادش دادم. وقتی مسلمان شد رفت و بعد از چند روز مجدد پیشم آمد و گفت: میخواهد شیعه باشد. گفتم شهادت به ولایت علی بده. بعد از چند روز مجدد آمد و گفت: میخواهم طلبه باشم. گفتم به ایران بیا؛ خودم هزینههایت را متقبل میشوم و قول دادم که اگر بیاید ایران مخارجش را خودم همراه با دیگر دوستانم پرداخت کنیم. تلفنم را هم به وی دادم، اما نمیدانم تلفنم را گم کرد یا اتفاق دیگری پیش آمد که موفق نشدم با وی در ارتباط باشم.
کلام پایانی؟
باز هم از همه جوانان میخواهم که فقط دامن اهل بیت (ع) را بگیرند. این مدت که در خدمت اباعبدالله (ع) بودم، خیر و برکت به زندگی ام آمد. نتیجه نوکری من این شد که بچه هایم اهل نماز، قرآن و مسجد هستند. یکی از دخترانم مدرس قرآن است و دیگری دکترای الهیات دارد و یکی هم مداح اهل بیت (ع) است.
منبع: فردا
کلیدواژه: مداح آذری مسلمان شدن جوان روس
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.fardanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فردا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۲۴۱۳۴۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دفاع دانشجویان غیر مسلمان از مردم مظلوم فلسطین و غزه بازتاب نامههای مقام معظم رهبری است
آیتالله مصطفی محامی در خطبههای نمازجمعه این هفته زاهدان گفت: یکی از راههای تحصیل تقوای الهی تلاش برای ارتقا علمی، فرهنگی و رشد اقتصادی جامعه اسلامی است.
امام جمعه زاهدان ضمن اشاره به ۲۵ شوال تسلیت سالروز شهادت امام جعفر صادق (ع) عنوان کرد: امام صادق (ع) نمونه انسان کامل، پیشتاز، پیشرو و یک نمونه عالی برای بندگی صالح و شایسته خدا بود که دوست و دشمن به عبادت، زهد، علم، اخلاق، عرفان و معنویت ایشان شهادت دادند.
وی گفت: به واسطه اینکه سن امام صادق (ع) بیشتر از سایر ائمه بود به نام شیخالائمه شناخته میشوند و ایشان در سن۳۱ سالگی به امامت رسیدند و ۳۴ سال امامت داشتند و در سن ۶۵ سالگی به دست منصور دوانیقی به شهادت رسیدند.
آیتالله محامی اظهار داشت: امام صادق (ع) یک الگو برای وحدت و تعامل با مذاهب اسلامی بودند و محافل درس ایشان محل حضور علما، بزرگان و حتی ائمه مذاهب مخالف بود و خیلیها به شاگردی ایشان افتخار میکردند و امام در اواخر دوره بنی امیه و اوایل دوره بنی عباس توانستند در ادامه نهضت امام باقر (ع) یک نهضت علمی و فرهنگی راه بیندازند و معارف اسلام ناب را ارائه کردند و لذا اکنون بیش از صد هزار حدیث به دست ما رسیده و البته خیلی از منابع از دست ما رفته و این نشان دهنده عطمت حرکت بزرگ امام صادق (ع) و فرصت شناسی ایشان است.
وی گفت: ما باید از امام صادق (ع) درس بگیریم و در جهت تقویت وحدت، اتحاد و انسجام امت اسلامی و نیز تقویت مکتب اهل بیت (ع) و ترویج معارف مکتب اهل بیت (ع) با فرستادن فرزندان مستعد خود به حوزههای علمیه تلاش کنیم تا با معارف اسلام آشنا و در برابر هجوم دشمنان از اسلام ناب دفاع کنند و مبلغ شایستهای باشند.
نماینده ولیفقیه در سیستان و بلوچستان ضمن گرامیداشت سالروز شهادت شهید آیتالله مرتضی مطهری و تبریک روز معلم با اشاره به عملیات وعده صادق عنوان داشت: عملیات وعده صادق نقطه عطفی در تاریخ انقلاب اسلامی و جبهه مقاومت بود و ایران اسلامی توان نظامی، دفاعی، علمی و اطلاعاتی خود را به رخ دشمنان جهان اسلام کشید و با اقتدار کامل این عملیات را انجام داد و دل مسلمانان و آزادی خواهان جهان را شاد کرد.
وی افزود: نکته اینجاست که اگر فکر جوان ایرانی به کار بیفتد و به میدان بیاید میتواند افتخار بیافریند و در صنعت نظامی، دفاعی، هوا و فضا و انرژی هستهای این توان را مشاهده کردیم و حالا همین فکر در عرصه اقتصادی هم میتواند حضور یابد و وضعیت اقتصادی کشور را بهبود ببخشد و چرا از این توان به درستی استفاده نمیشود.
وی گفت: علیرغم تاکید مقام معظم بر حضور مردم و جوانان در فعالیتهای اقتصادی، اما کمتر به این توصیه توجه میشود و امسال تحت عنوان جهش تولید با مشارکت مردم نامگذاری شده و مهم است که مسئولان بزرگوار باید برای حضور مردم در عرصه اقتصاد برنامه ریزی کنند.
امام جمعه زاهدان افزود: فعالیتهایی انجام شده، اما نیاز به مراتب بیشتر است و البته توان مردم و جوانان هم بیش از اینهاست و باید از این توان استفاده شود و فارغ از آمارهای خوبی که مسئولان و دولتهای مختلف ارائه میکنند مردم منتظر دیدن نتیجه این آمارها در سر سفره زندگی و معیشت خود هستند.
نماینده ولیفقیه در سیستان و بلوچستان بیان داشت: در عرصه بینالمللی همان گونه که مقام معظم رهبری فرمودند جریان فلسطین و غزه در صدر اخبار است خصوصا در این روزها که دانشجویان و دانشگاهیان آمریکا و اروپا هم به طرفداری از مردم غزه به میدان آمده اند و علیه رژیم غاصب صهیونیستی شعار میدهند و میبینیم که چه برخوردهایی با آنها میشود.
وی به بیان یک نکته پرداخت و گفت: در سالهای گذشته و زمانی که بلوک شرق و اتحاد جماهیر شوروی هنوز وجود داشت امام خمینی(ره) به رهبر آنها گورباچف نامه نوشته و او را به اسلام دعوت کردند و فرمودند جمعی از دانشمندان خود را بفرستید تا درس بخوانند و با اسلام آشنا شوند و با بینش دقیق و نگاه نافذ که از آن برخوردار بودند عنوان کردند که زین پس باید کمونیست را در موزههای تاریخ پیدا کنید و آنها توجهی نکردند و پس از مدتی اتحاد جماهیر شوروی فرو ریخت.
امام جمعه زاهدان تصریح کرد: مقام معظم رهبری نیز در بهمنماه سال۱۳۹۳ به دانشجویان اروپایی و آمریکایی نامهای نوشته و از آنها خواستند که از بزرگان خود دلیل اسلام ستیزی را سوال کنند و آنها را به تحقیق در خصوص اسلام و آشنایی با معارف و ارزشهای اسلامی توصیه کردند و بعد از عملیاتهای تروریستی که در کشورهای اروپایی رخ داد و آن را به نام مسلمانان افراطی گذاشتند و در آذرماه ۱۳۹۴ مجددا مقام معظم رهبری به دانشجویان اروپا و آمریکا نامه نوشتند و مطرح کردند که تروریست با هیچ تعالیم دینی به خصوص اسلام سازگاری ندارد و تروریست درد مشترک ماست و به ناامنیهای کشورهای منطقه و حمایت و پشتیبانی آمریکا و کشورهای غربی از گروههای تروریستی اشاره کردند و مجددا آنها را به آشنایی مستقیم و بیشتر با اسلام دعوت کردند.
آیتالله محامی اظهار داشت: بازتاب این بیانات و سایر فعالیتهای فرهنگی انقلاب اسلامی را امروز مشاهده میکنیم از جمله رواج حجاب اسلامی در بین مسلمان کشورهای مختلف چه کشورهایی که حکومت اسلامی دارند و چه کشورهایی که حکومت اسلامی ندارند و حجاب به عنوان پوشش زن مسلمان رواج یافته و این دشمنان اسلام را نگران کرده و دومی هم حرکت دانشجویان برای دفاع از مردم مظلوم فلسطین و غزه است آن هم دانشجویانی که مسلمان نیستند و چه بسا این حرکت بازتاب همان نامهها باشد و نشان دهنده این است که حرف حق جای خود را باز خواهد کرد و راه خود را پیش خواهد برد.
نماینده ولیفقیه در سیستان و بلوچستان گفت: حرف حق و سخن با منطق در دلها اثر میکند و اگر سخن مقام معظم رهبری در عمق جان دانشجویان مسلمان و غیر مسلمان آمریکا و اروپا تاثیر میگذارد نمیتواند در دل دانشجویان خود ما در ایران تاثیرگذار باشد.
وی ادامه داد: مقام معظم رهبری به طور مکرر به ارتباط گیری با دانشجویان توصیه کردند و سوال این است که ما جامعه روحانیت و مسئولان فرهنگی چه مقدار به دستور و تاکید ایشان عمل کردهایم و چه مقدار با قشر دانشجو و دانشآموز ارتباط ایجاد کردهایم و نتیجه آن را باید در دانشگاه ببنیم.
وی گفت: آیا هیجانی که در دفاع از فلسطین در دانشگاههای آمریکا و اروپا وجود دارد در میان دانشجویان داخل کشور هم مشاهده میکنیم؟ و اینکه در یک دانشگاه اروپایی و آمريکايی یک زن پای حجاب خود ایستاده و مقاومت میکند آیا چنین پوششی را ما در دانشگاهای خود مشاهده میکنیم؟ و اگراین طور نیست باید جوابی برای آن پیدا کنیم.
امام جمعه زاهدان افزود: این نشان دهنده کم کاری ماست و یک جهت کار این است که ما نسبت به کشورهای دیگر دستمان نمی رسد جز تمرکز روی منطق و بیان حرف حق اما در کشور خودمان میگوییم زور دست خود ماست و توجه نمیکنیم که کار فرهنگی با زور، قدرت و بخشنامه اجرا نمیشود.
وی ادامه داد: مقام معظم رهبری در جلسه با معلمان فرمودند باید تلاش کنید تا دانش آموزان عقلانیتی که پشت تصمیم های نظام جمهوری اسلامی هست را درک کنند اما ما در این جهت کمتر کار کردهایم در حالی که اگر دانشآموز و دانشجوی ما این منطق را درک کنند قشر زیادی آن را خواهند پذیرفت و افراد محدودی هستند که برای دشمن مزدوری میکنند و عموم فرزندان خود ما هستند و ما باید به دل اینها حرف بزنیم که کمتر صورت گرفته است.
امام جمعه زاهدان تصریح کرد: برای مثال حجاب حکم شرعی، قانون و الزام قانونی دارد و باید پیگیری شود اما قبل، هنگام و پس از پیگیری برای اجرای قانون باید کار فرهنگی و اقناع عمومی صورت گیرد و با عقلانیت همراه باشد و در غیر این صورت همان گونه که رضا شاه با زور نتوانست حجاب سر مردم کند با زور هم نمیتوان حجاب سر مردم کرد مگر اینکه خود او آن را بپذیرد و قبول کند.
نماینده ولیفقیه در سیستان و بلوچستان خاطرنشان کرد: در اجرای الزام قانونی باید تدبیر به خرج داد و بنده در سالهای گذشته و در اجلاس ائمه جمعه خدمت رئیس جمهور محترم گفتم که اجرای قانون باید از دستگاههای اداری که مامور شما هستند شروع شود و عُرف هر جامعهای است که برای نیروهای خود یک لباس فرم تعیین و آن را الزام قانونی میکنند و بعد سراغ شرکتهای وابسته از جمله، بیمارستانها، شهرداری ها و..بروید و در گام بعد نیز مجوز مجموعههایی که برای کار نیاز به تایید شما دارند را مشروط به رعایت همین نکات ارائه کنید که در چنین شرایطی فضای جامعه تغییر پیدا میکند و بعد با موارد محدودی که دهن کجی میکنند برخورد صورت میگیرد اما متاسفانه این کار را نکردند و در خیابان و پارک شروع به برخورد با بی حجاب کردند و اتفاقاتی هم در پی داشت.
وی افزود: الزام قانونی باید پیگیری شود اما نیازمند تدبیر است و باید به تدریج با منطق و بدون ایجاد درگیری و بدون ایجاد دوقطبی سازی صورت گیرد و قبل، هنگام و پس از آن نیز کار فرهنگی لازم است.
باشگاه خبرنگاران جوان سیستان و بلوچستان زاهدان