سیدجواد هاشمی از ریزهکاریهای فیلمسازی برای کودکان میگوید پیشونی سفید ۳ هم آماده است!
تاریخ انتشار: ۵ آبان ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۲۵۱۱۸۰
سینما و تلویزیون > سینمای ایران - نیلوفر ذوالفقاری:
از روزهای اوج سینمای کودک و نوجوان که بچهها با ذوق و شوق برای تماشای شخصیتهای عروسکی جلوی سینماها صف میکشیدند خیلی گذشته است.
حالا دیگر بچهها باید خیلی خوششانس باشند که در هر نوبت جدید اکران، یک فیلم مخصوص کودکان هم بین فیلمهایی باشد که قرار است روی پرده بروند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این به اصالت شغلی و حرفهای من برمیگردد. من یک آموزگار هستم و همین موضوع باعث شده نسبت به بچهها عرق متعصبانه داشته باشم. فکر کردم از زمانی که توان پیدا کنم برای نویسندگی و کارگردانی و تهیهکنندگی، تا زمانی که عمر و پولم یاری کند، فیلم جدی برای بچهها بسازم.
اما خودتان در صحبتهایتان گفتهاید بدون سرمایه، کار در سینمای کودک خیلی سخت است.بله برای سینمای کودک کسی خرج نمیکند اما خودم که میتوانم در حد توانم این کار را بکنم! سرمایهگذار فیلم من، خود عوامل بودند. 50درصد هزینهها را من پرداختم اما کسانی هم با سهم 3درصدی بودند. بعضی از بازیگران مثل محمدرضا شریفینیا هم قدمپیش گذاشتند. خوشبختانه سرمایه فیلم برگشت و شرمنده نشدیم اما سودی عاید ما نشد. کسی برای سرمایهگذاری در سینمای کودک جلو نمیآید. من 5سال صبوری کردم؛ چون خودم دیگر توان مالی ساخت فیلم خوب را نداشتم و باید به ساخت فیلم معمولی راضی میشدم. ساختن فیلمهایی مثل پیشونی سفید که هزینههای فنی زیادی دارد با دکورهای مختلف و جلوههای ویژه خاص اصلا ساده نیست.
یعنی در سینمای کودک سرمایهگذاری نمیشود؟در سینمای کودک سرمایهگذاری نیست چون هیچ حاشیه امنی وجود ندارد. در 10سال اخیر فیلمهایی که برای کودکان و نوجوانان ساخته شدند، با توجه به فضای روحی بچهها در این زمانه، نتوانستند موردتوجه قرار بگیرند. هیچکدام از فیلمها حتی نتوانستند سرمایه اولیه خود را برگردانند. فیلمهایی مثل فیلشاه که با هزینه میلیاردی ساخته شدند نتوانستند موفق شوند. طبیعی است که هیچ سرمایهگذاری برای حضور در سینمای کودک تمایل نداشته باشد مگر اینکه عاشق این کار باشد. به این ترتیب خودم آستین بالا زدم.
سرمایه ساخت قسمت دوم پیشونیسفید چطور تأمین شد؟اتفاق جالب این بود که بعد از 5سال، پیشونی سفید1 در بازار قاچاق شد و این بار بچههایی آن را تماشا کردند که موقع اکران یا به دنیا نیامده یا خیلی کوچک بودند. بچهها فیلم را دوست داشتند و شعرهای آن را حفظ میکردند. یکی از دوستان از علاقه فرزندش به فیلم گفت و پرسید چرا قسمت بعدی برای آن نمیسازم؟ برایش از هزینههای سنگین ساخت فیلم گفتم و مجبور شدنم به فروش خانه و دفتر. او معتقد بود میتوانم فیلم را سبکتر و با هزینه کمتر بسازم اما من نمیخواستم این کار را انجام بدهم.
درباره هزینه ساخت قسمت دوم پرسید و من که نمیدانستم قرار است چه اتفاقی بیفتد، رقمی به او گفتم که البته کمتر از سرمایه اصلی فیلم بود. روز بعد آن دوست نیمی از مبلغ را به حسابم واریز کرد و گفت بهخاطر فرزندش دوست دارد برای ساخت پیشونیسفید 2 قدم جلو بگذارد. دنبال فراهم کردن باقی سرمایه موردنیاز بودم که این بار نوجوانی با من تماس گرفت که با صدایی نازک درباره علاقه خود به فیلم حرف زد و گفت دوست دارد برای ساخت قسمت بعدی آن سرمایهگذاری کند. او 12سال بیشتر نداشت و میگفت فیلم را بارها به همراه خواهر کوچکش تماشا کرده است.
چرا در فیلم از این همه بازیگر چهره استفاده کردهاید؟همه به من میگفتند فیلم کودک اگر یک بازیگر چهره هم داشته باشد کافی است و چرا 10بازیگر شناختهشده را برای بازی در پیشونی سفید انتخاب کردهای؟ این کار هزینه زیادی داشت اما من فیلم کوچک برای بچهها نمیسازم و معتقدم باید این سینما را جدی گرفت. فیلم باید آبروی بچههای ایرانی را بخرد. بهنظر من ساختن فیلمهای دمدستی برای بچهها گناه است چون آنها خوراک فرهنگی ندارند و ناچارند به تماشای فیلمهایی مثل «تد» بنشینند که اصلا برایشان مناسب نیست. باید فیلمی بسازیم که حتی پدر و مادرها هم آن را بپسندند و دوست داشته باشند فرزندشان را برای تماشای آن به سینما بیاورند.
از پیشونیسفید3 چه خبر؟بعد از استقبال خوب تماشاگران پیشونی سفید 3 را با سرمایه خودم ساختم و هماکنون در مرحله صداگذاری است. این فیلم را در سکوت خبری ساختیم تا قسمت قبلی در شرایط ایدهآلی قرار بگیرد. بعد از پیشونیسفید3 من 2فیلم کودک دیگر هم ساختم. به این ترتیب در یک سال 4فیلم برای بچهها ساختم. یکی از این فیلمها به نام «تورنادو» کار منحصربهفردی است که در آن قصه سفر چند کودک به فضا روایت میشود و اکبر عبدی نقش اصلی فیلم را بازی میکند.
چرا بعضی قسمتهای فیلم برای بزرگترها نوستالژی و برای بچهها بیمعناست؟در پیشونی سفید2 ناچار به مسیری کشیده شدم که خودم منتقد آن بودم. وقتی شهرموشهای2 اکران شد من نسبت به آن انتقاد داشتم و معتقد بودم فیلم، نوستالژی بزرگترهاست و بچهها با آن ارتباط برقرار نمیکنند. اما خودم در این ورطه افتادم و مجبور شدم نوستالژی بزرگترها را هم وارد کار خود کنم تا مخاطب بیشتری جذب کنم و مانع ضرر سرمایهگذاران شوم.
در قسمت دوم با اضافه شدن شخصیتها و قصههای فرعی، داستان پیچیده شده بهطوری که بچهها در سینما خط قصه را گم میکنند یا حوصلهشان سرمیرود. این موضوع را قبول دارید؟خودم هم این موضوع را قبول دارم. شاید در ایران سادگی در فیلمها باعث شده ما همیشه منتظر فیلم ساده باشیم. هرچند قسمت اول هم پیچیدگیهای خود را داشت اما در پیشونیسفید2 این پیچیدگی را بیشتر کردیم. بدون اینکه قصد مقایسه داشته باشم، میخواهم از هریپاتر بهعنوان فیلمی نام ببرم که اتفاقا همین پیچیدگی در کنار فانتزی و ترسناک بودن به اندازه، باعث جذابیت آن شد.
در پیشونیسفید2 بارها در سینما از زبان بچهها میشنیدم که از پدر و مادرشان میپرسند: چی شد؟ این یعنی این میزان پیچیدگی آنها را تشویق میکند دوباره فیلم را تماشا کنند. شاید دوباره به سینما نیایند اما سیدی آن را میخرند.
انتقاداتی هم نسبت به ترسناک بودن بعضی صحنهها وجود دارد.این موضوع هم در سینمای کودک دنیا رایج است. اتفاقا بچهها از این صحنهها اگر اصولی باشند استقبال میکنند. فانتزی موجود در فیلم، ترسناک بودن آن را جبران میکند. در فیلمهای موفقی مثل «گلنار» و «دزد عروسکها» هم همین اتفاق افتاد. حتی در کلاهقرمزی هم شخصیت اژدها برای ایجاد فضای ترسناک به فیلم اضافه شده بود. بعضی منتقدان نمیتوانند دنیای کودک و نوجوان را درک کنند.
فیلم شما سرگرمکننده است یا قصد داشتید آموزنده هم باشد؟به بچههای امروزی نمیتوان مستقیم پند و اندرز داد. من از گذشته هم وقتی همراه با بچهها به اردو میرفتم، برای اثرگذاری روی آنها، حرفهای اخلاقی را با موضوعات ترسناک شروع میکردم تا خواب از سرشان بپرد. از همان زمان میدانستم برای جذب بچهها باید آموزش را با چاشنی ترس، هیجان، شعر ، آهنگ و خنده همراه کرد. در فیلم هم سعی کردم نکات آموزنده را در مسیر قصه و به شکل غیرمستقیم به بچهها بگویم. شخصیت پیشونیسفید بهعنوان دختری نترس که به خدا امید دارد و جلوی زور و ستم میایستد میتواند برای بچهها الگو باشد.
خودتان از قصه فیلم راضی هستید؟من از نویسندگی فیلمام دفاع نمیکنم و باید به صراحت بگویم که من نویسنده خوبی نیستم. ضعیف بودن افتخار نیست اما من این موضوع را میپذیرم چون چاره دیگری نداشتم. من نویسنده خوبی پیدا نکردم که بخواهد قصهای برای کودکان بنویسد. معتقدم ما نویسنده خوب در حوزه کودک نداریم.
بعد از تورنادو چه برنامهای دارید؟قصد دارم فیلم «امپراطوری میمونها» را بسازم. 3سال است که روی قصه آن فکر میکنم تا بهترین کارم را بسازم. برای ساخت این فیلم باید دنبال جذب سرمایهگذار بخش خصوصی باشم چون سرمایهگذاران دولتی رابطه خوبی با من ندارند.
این موضوع کمی عجیب است. با نگاهی به کارنامه شما بهنظر میرسد اتفاقا جزو کارگردانان موردعلاقه دولتیها باشید.در همه این سالها هیچ حمایت دولتیای دریافت نکردهام. تا به حال فقط یک وام 200میلیون تومانی از مؤسسه فارابی گرفتهام برای ساخت 4فیلم و همه میدانند این رقم برای ساخت فیلم بسیار ناچیز است. من آدم سیاسیای نیستم اما بسیار اتفاق میافتد که حرفهای اخلاقیام را با منظور سیاسی تحلیل میکنند و در مقابلم میایستند. یک اظهارنظر ساده درباره یک بازیگر باعث میشود ناگهان همه ارزشیها با من دشمن شوند. از آن طرف هم طیف مقابل حرفهای مرا تظاهر میداند و باور نمیکند. در نتیجه دشمنیها ادامه پیدا میکند. من روی پای خودم میایستم و امیدوارم عمرم کفاف دهد روزی در سینمای کودک برند شوم و به کسی احتیاج پیدا نکنم.
قرار نیست برای بزرگسالان فیلم بسازید؟چشمانداز من این است که از این به بعد بهطور تخصصی برای کودکان فیلم بسازم. البته ممکن است تجربیات مختلفی بهجز فیلم موزیکال را هم دنبال کنم. در پی ساخت 2 گونه فیلم هستم: فیلمی که سراسر شعر و موسیقی باشد و دیالوگها هم با شعر نوشته شده باشند و فیلمی که موزیکال نباشد و برای راضی کردن بچهها از ترانه استفاده نکند.
در قسمت دوم فیلم، پایان کار مشخص نیست و این یعنی بیننده حتما باید پیشونیسفید3 را هم ببیند. این باعث شده فیلم به جای سهقسمتی بودن، یک سریال بهنظر برسد. چرا این تصمیم را گرفتید؟فکر میکنم این اتفاق خوبی است و عمدا این کار را کردهام. بعضی انتقادها بیشتر شکل ایرادگیری دارد وگرنه چهکسی میگوید این کار غیرحرفهای است؟ مثلا در مرد عنکبوتی، بیننده اگر قسمت دوم را ببیند حتما دوست دارد قسمت بعدی را هم تماشا کند.
اما دوست داشتن با مجبور بودن متفاوت است.اتفاقا من میگویم اگر مجبور باشیم که عالی است! این یعنی من فیلمساز برنده شدهام. از ابتدا هم گفته بودم این فیلم 3قسمت دارد و معلوم است که دوست دارم مخاطب بار سوم هم به سینما بیاید. فکر میکنم در جامعهای دیگر مخاطبان از ادامه داشتن فیلم خوشحال هم میشوند. بچهها اصلا مثل ما بزرگترها فکر نمیکنند بلکه منتظر قسمت بعدی هم هستند. بعضی از موارد مورد انتقاد دیگر هم اتفاقا عمدی بودهاند، مثل شبیه بودن کاراکتر بازاری با کارخانه شکلاتسازی.
الگو گرفتن اصلا بد نیست. به شخصیت «زورو» دقت کنید، فرد بیعرضهای که وقتی نقاب میزند قهرمان میشود. بعد از آن سوپرمن، بتمن و مردعنکبوتی همه با همین الگو ساخته شدند. چرا هیچکس اعتراض نمیکند که این کارها تکراری است؟ چون آنها معتقدند با 7نت تکراری موسیقی میتوان تا ابد آهنگهای جدید ساخت.
از فروش فیلم راضی هستید؟همزمان با پیشونیسفید2، 5فیلم کمدی اکران شده است. مشخص است که با این گرانی، در سبد خرید خانواده شاید فقط یکبار سینما رفتن باشد. معلوم است که بزرگترها ترجیح میدهند فیلم کمدی ببینند و بعدا سیدی فیلم را برای بچه بخرند. اگر فیلم عید اکران میشد حتما بیشتر مخاطب داشت. پدر و مادرها فرزندشان را سینما نمیبرند و به او میگویند منتظر باش تا سیدی فیلم عرضه شود. این فرهنگی است که باید اصلاح شود.
خودتان در بچگی چه فیلمهایی را در سینما تماشا میکردید؟برای ما بچهها آن روزها فیلمی ساخته نمیشد در نتیجه طبیعی است که دیدن بروسلی در سینما برایمان جذاب بود. تلویزیون هم فقط فیلمهایی برای کودکان نمایش میداد که درباره بچهها نبود، مثل سوپرمن و تنتن. پیش از انقلاب کودکان سهمی از سینما نداشتند. بعد از پیروزی انقلاب بعضی سینماها مثل سینما سعدی در خیابان جمهوری یا سینما عصرجدید را به کودکان اختصاص دادند. کمکم به بچهها توجه شد و فیلمهایی برای بچهها ساختند. بعد از آن حدود 15سال دوباره سینمای کودک به فراموشی سپرده شد تا این اواخر که دوباره فیلمسازان ساخت فیلم کودک را شروع کردهاند. من هم سعی کردم سهمی در توجه به این سینما داشته باشم.
پس چطور به سینما علاقهمند شدید؟من 12ساله بودم که به تئاتر علاقهمند شدم و دنیای نمایش را با این هنر تجربه کردم. سالها بعد با فیلم پرواز در شب رسول ملاقلیپور بازیگری در سینما را هم تجربه کردم.
قصد ندارید بازیگری را ادامه دهید؟من از ابتدا هم بازیگری را برای تجربه کردن انتخاب کردم. در دانشگاه هم موقع مصاحبه گفتم که اگر نتوانم کارگردانی بخوانم، ترجیح میدهم به جای انتخاب بازیگری و ادبیات نمایشی دانشگاه را عوض کنم. همان سال اصغر فرهادی در رشته ادبیات نمایشی قبول شد و من سراغ کارگردانی رفتم. بازیگری برایم تجربه یک حوزه جدید بود. مثل ساخت موسیقی برای فیلم یا ترانه گفتن برای بچهها در آموزش و پرورش.
چرا در جشنواره فیلم کودک شرکت نمیکند؟ قهر با جشنواره سلیقهایحرف زدن درباره جشنواره مرا به حاشیه میبرد. به اعتقاد من جشنوارهها بهشدت سلیقهای هستند؛ مثلا به اصرار دوستان پیشونیسفید1 در جشنواره کودک شرکت کرد درحالیکه من مشغول فیلمبرداری تورنادو بودم و نتوانستم حضور داشته باشم. خیلیها گفتند با این کار داورها قهر میکنند اما من در پاسخ گفتم اگر قرار است حق فیلم بهخاطر قهر با من ضایع شود، بهتر است نباشم. فیلم در هیچ جایزهای جز جایزه بهترین فیلم کاندیدا نشد.
با وجود همه نقاط قوت فیلم و پرفروشترین بودن آن، در جشنواره هیچ جایزهای نگرفت. وقتی داوریها سلیقهای است من چرا باید در چنین جشنوارههایی شرکت کنم؟ وقتی داوری مثل رسول صدرعاملی میگوید اگر فیلم در یک بخش خوب نباشد به بخشهای دیگر آن توجه نمیکند، این قضاوت عادلانه است؟
ما حتی در انتخاب داوران جشنواره کودک هم دقت نمیکنیم.
بسیاری از داوران تجربه ساخت کاری برای کودکان را ندارند. بسیاری از آنها هم اصلا دنیای کودکان را نمیشناسند. ضمن اینکه معتقدم در کنار داوران، هیأتی از کودکان حضور داشته باشند که بدون ذهنیت دادن به آنها، فیلم را تماشا کنند. البته که بخشهای تخصصی باید زیرنظر داوران متخصص باشد.
حال خیلی از ما بهدلیل مشکلات اقتصادی خوب نیست اما اگر مثل بچهها باشیم حالمان خوب میشود.
ای کاش پول داشتم و بدون اینکه به برگشت سرمایه فکر کنم، برای بچهها فیلم میساختم.
اگر نویسنده و شاعر خوبی قدم جلو بگذارد، خودم را کنار میکشم.
فکر میکنم باید برای بچهها خوراک آماده کنیم و این روزها مشغول آشپزیام!
به جای سرگرم کردن بچهها با بازیهای موبایلی، آنها را سینما ببریم.
منبع: همشهری آنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۲۵۱۱۸۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
علت پرحرفی کودکان؛ چطور رفتار کنیم؟
کودکان با صحبتکردن بیوقفه میزان صبر و مقاومت والدین را میآزمایند. هر مرحله از رشد کودک چالشهای خاص خودش را دارد. در مرحلهای که کودک یاد میگیرد با کلمات مختلف جملات معنادار بسازد، کمکم مقدار صحبتکردن او بیشتر میشود. صحبتکردن و سؤال پرسیدن روشهاییاند که کودک برای آشنایی بیشتر با محیط استفاده میکند و دنیای اطرافش را بیشتر میشناسد.
به گزارش چطور، گرچه گاهی این صحبتکردن بیوقفه کودک بسیار آزاردهنده است و ممکن است بخواهید با جستوجوی راههای ساکتکردن کودک با عنوان «چکار کنیم بچه کمتر حرف بزنه؟» بهدنبال یافتن راهحل باشید، لازم است بدانید که این اوضاع موقتی است. با بزرگترشدن کودک و افزایش درکش از محیط کمکم صحبتکردن او کمتر خواهد شد. صبور باشید و بدون عصبانیت کودکتان را با دنیای اطرافش آشنا کنید.
علت پرحرفی کودکان چیست؟ ۱. اختلال کمتوجهی بیشفعالی (ADHD)گاهی علت روانشناسی پرحرفی کودک ابتلا به برخی اختلالات رفتاری است. معمولا کودکانی که دچار اضطراب، اختلال کمتوجهی بیشفعالی و سایر اختلالات رفتاری هستند، تمایل بیشتری به صحبتکردن دارند. در صورتی پرحرفی کودکان نشانه تکانشگری و ابتلا به اختلال کمتوجهی بیشفعالی است که کودک صرفنظر از محیط و اطرافیان، بیوقفه حرف بزند و مدام صحبت دیگران را قطع کند.
۲. اضطراباگر کودک حین صحبتکردن بیوقفه استرس دارد، علت پرحرفی اضطراب درونی اوست. گرچه اضطراب کودک معمولا با رفتارهایی مانند خجالتکشیدن یا گوشهگیری همراه است، گاهی کودکان خردسال اضطرابشان را با پرحرفی نشان میدهند.
۳. هوش زیادصحبتکردن بیش از حد کودک همیشه حاکی از ابتلا به اختلالات رفتاری مختلف نیست و گاهی ممکن است نشانهای از توانایی کلامی فوقالعاده او باشد که در کودکان تیزهوش رایج است. یافتن راههای دیگری برای ابراز وجود کودک و ارتباط با دیگران ممکن است وابستگی کودک به صحبتکردن با شما را تا حد زیادی کاهش دهد.
۴. اوتیسماگر صحبتکردن بیوقفه کودک با سایر مشکلات اجتماعی مانند ارتباط چشمی ضعیف، پافشاری زیاد روی یک موضوع یا مشکل در برقراری ارتباط متقابل همراه است، ممکن است نشانهای از طیف اوتیسم باشد. اگر نگران صحبتکردن بیش از حد کودکتان هستید، بهتر است در این باره با متخصص کودکان مشورت کنید.
راهکارهای مقابله با پرحرفی کودکانعلت پرحرفی کودکان هرچه باشد، گاهی والدین واقعا از اینهمه سؤال و جواب خسته میشوند. اگر اکنون در این وضعیت هستید و هرلحظه وسوسه میشوید که به کودک بگویید «ساکت باش دیگه»، باید بدانید که این راهکار مؤثری نیست؛ ممکن است در لحظه کودک ساکت شود، اما تأثیر مثبت و ماندگاری روی او ندارد.
۱. تعیین کنید چه صحبتهایی نیاز به پاسخ دارندهمه حرفهای کودک خطاب به شما نیستند و گاهی در حال بازیکردن با خودش حرف میزند و واقعا نیازی به پاسخی از جانب والدین ندارد. به حرفهایی که کودک خطاب به شما میگوید و سؤالاتی که میپرسد، با مهربانی جواب بدهید ولی وارد حریم صحبتکردن او با خودش یا اسباببازیهایش نشوید و اجازه بدهید تنها بازیکردن را یاد بگیرد.
مثلا اگر میگوید «من میخوام با رنگهای آبی و قرمز و بنفش نقاشی بکشم» این جمله نیازی به پاسخ یا واکنشی از سمت شما ندارد. اما اگر میگوید «مامان، به این نقاشی نگاه کن، خوب کشیدهام؟»، یعنی باید به تصویری که خلق کرده است توجه کنید و مهربانانه نظر بدهید.
۲. حدومرز تعیین کنیدبه زبانی ساده و قابلفهم به کودک توضیح دهید که کارهای دیگری هم دارید که باید در طول روز انجام بدهید و بازی با او را هم در فهرست کارهایتان بگنجانید. زمانی از روز را به نشستن کنار فرزندتان و بازیکردن و صحبتکردن با او اختصاص دهید. در این زمان هیچ کار متفرقه دیگری انجام ندهید و تمام توجهتان را معطوف بازیکردن با او کنید.
با این کار نیاز کودک به بودن در کنار شما رفع میشود و وقتی مشغول کارهای دیگر شوید، مدام دنبالتان نخواهد بود. وقتی زمان مشخصی از روز را به وقتگذراندن با کودک اختصاص میدهید، کمکم میفهمد چه زمانی وقت بازیکردن و صحبتکردن با شماست.
۳. مراقب لحنتان باشیدهرگز حرفهایتان را با لحن تند یا جملات منفی به کودک نگویید. شنیدن جملاتی مانند «تو هیچوقت دست از حرفزدن برنمیداری!» باعث میشود در ذهن کودک تصوری منفی از خودش شکل بگیرد و خجالتزده شود.
بهجای صحبتکردن با لحن تند، به کودک بگویید «من عاشق شنیدن حرفهای تو هستم، اما کارهای دیگری هم دارم که باید انجام بدم. هروقت کارهام تموم شد، با هم صحبت میکنیم. باشه عزیزم؟» این لحن صحبتکردن باعث میشود کودک بفهمد شما همیشه دوستش دارید و فقط وظایف دیگری هم دارید که نمیتوانید تماموقت کنارش باشید.
چطور خودتنظیمی و کنترل تکانه را به کودک بیاموزیم؟هیچ کودکی مجهز به مهارتهای مختلف به دنیا نمیآید؛ ما والدین مهارتهای مختلف را به آنها میآموزیم. همه کودکان برای تقویت مهارتهای خودتنظیمی و کنترل تکانه نیاز به الگو و انجام تمرینات مکرر دارند. علت پرحرفی کودکان هرچه باشد، شما باید به شیوهای سرگرمکننده خودتنظیمی را به کودک خود بیاموزید.
۱. زمانی از روز را به تمرین سکوت اختصاص دهیدبهتدریج باید تحمل ساکتماندن فرزندتان را افزایش دهید. به کودک بگویید «بیا چند دقیقه هیچی نگیم و یک کار سرگرمکننده انجام بدیم، مثلا نقاشی بکشیم یا با لگوها بازی کنیم». از زمانهای کوتاه شروع کنید و بهتدریج این زمان را افزایش دهید.
در ابتدا همراهیاش کنید و بهمرور اجازه دهید بهتنهایی مشغول بازیکردن شود. اسباببازیهای متنوع در اختیارش بگذارید تا انگیزهاش برای بازیکردن افزایش و برای صحبتکردن بیش از حد کاهش یابد.
۲. خودکنترلی را با کودک تمرین کنیدبا تمرین و بازی به کودک یاد بدهید که همیشه باید با دقت به حرفهای شما گوش کند. کتابهای مرتبط با این موضوع برایش بخوانید و اهمیت گوشدادن هنگام حرفزدن دیگران را از زبان شخصیتهای قصه روایت کنید. حتی میتوانید خودتان قصهای جذاب بسازید و با نهیکردن پرحرفی شخصیتهای قصه، غیرمستقیم به کودک یاد بدهید که بیش از حد صحبتکردن کار خوشایندی نیست.
کانال عصر ایران در تلگرام