روایت مهدی نصیری از تقابل داعش و اربعین
تاریخ انتشار: ۵ آبان ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۲۵۷۱۴۷
مهدی نصیری در برنامه تلویزیونی عصر گفت حرکت بزرگ اربعین درست زمانی نشانه و نماد اسلام شد که غرب همه همتش را بر نمادسازی از داعش متمرکز کرده بود.
به گزارش مشرق، مهدی نصیری روزنامهنگار و پژوهشگر مهمان نادر طالبزاده در برنامه تلویزیونی عصر بود. او درباره ظرفیتهای فرهنگی و رسانهای اربعین صحبت کرد.
مهدی نصیری در ابتدای صحبتهای خود گفت: اگر حادثه اربعین 200 سال قبل رخ میداد از جهات متعددی اهمیت امروز را نداشت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مدرنیته با اتکای نظام سلطه بنا داشت تا خداوند و غیب را از عالم حذف کند و اومانیست را بر عالم حاکم کند که از این منظر، سرمایهگذاریهای بسیار عظیمی نیز انجام داد. البته مدرنیته در این جهت توانست به توفیقاتی برسد اما به یک باره در اوج سلطه مدرنیته، حادثهای در عراق اتفاق میافتد که به واسطه آن، جمعیت میلیونی حضور پیدا میکنند و محتوای آن خداوند و معنویت و عدالت است.
این ها تمام آن چیزهایی است که فرهنگ اومانیسم سعی کرد در طی یک قرن اخیر، آن را محو کند. به نظرم خیلی از غربیها بیش از ما، عظمت این حادثه را درک میکنند. آنان به این جریان به عنوان یک رقیب و یک مزاحم نگاه میکنند.
دقت کنید که همزمان با برجسته شدن این حادثه در 10 سال اخیر، غربیها و نظام سلطه مدرن، داعش را علم میکند و به آن میدان میدهند و از او حمایت میکنند. آنان با تولید داعش و حمایت از آن، دو هدف مهم را دنبال میکنند. یکی تسخیر جبهه مقاومت در برابر اسرائیل بود که از آن جمله میتوان به تسخیر سوریه، عراق و ... اشاره کرد.
هدف دیگر که استراتژیکتر نیز بود این است که غرب میخواست داعش را به عنوان سمبل اسلام به دنیا معرفی کند و یک ضربه کاری و اساسی به اسلام بزند. در چنین شرایطی اربعین مطرح میشود و میگوید که سمبل اسلام، امام حسین علیهالسلام است و امروز برای تجلیل از او این اجتماع رخ داده است.
بیشتر بخوانید میلاددخانچی: مهدی نصیری تکلیف آینده ایران را روشن میکندوی افزود: وقتی انقلاب اسلامی پیروز شد، یک روزنامهنگار عرب راجع به امام خمینی گفته بود که او کسی است که غرب را به زانو درآورد، شرق را حیران کرد و همه عالم را متوجه خود کرد. حادثه اربعین از جنس این نوع تحولات است که دنیا را تکان داد. من فکر میکنم که غربیها بیش از آن که نگران حرکت اسلامی و شیعی اربعین باشند، نگران این هستند که اربعین یک پیام جهانی و فرادینی برای بشریت دارد.
در حقیقت امام حسین چنین پتانسیلی را در نهضت خود قرار داد که این پیام فرا دینی صادر بشود. این پیام، شیعی خاص و اسلامی خاص نیست بلکه همه ادیان و همه بشریت میتوانند آن را درک کنند. همه میدانند که ظلم بد است و عدالت خوب است و از این منظر، پیام ظلمستیز امام حسین را همه درک میکنند.
به همین دلیل است که وقتی گاندی میخواست انقلاب خود را پایهگذاری کند به مردمش میگوید که من تاریخ کربلا را مطالعه کردهام و امام حسین الگوی بسیار خوبی برای مبارزه با ظلم انگلستان میتواند باشد.
به نظرم ما باید در این حادثه بیشتر از اکنون پیش برویم تا ابعاد آن برای ما نمایان بشود. باید بگویم که چیزی که در سفر سال گذشته اربعین برای ما مشهود بود این بود که مهمانان خارجی از این واقعه حیران شده بودند و مات و مبهوت اربعین شده بودند. در حقیقت، هیچ کس برخورد عادی و معمولی با این حادثه نمیکرد.
نصیری تاکید کرد: خاطرم هست همان شب اول که مهمانان رسیده بودند، دیدم که از منظر خبرنگاری پر از سوژه است. باید بگویم که من به جز دو مقطع هیچ وقت کار خبرنگاری به صورت حرفهای انجام نداده بودم. اولی در جنگ بوسنی بود که همراه با شما بودیم. در آنجا من کار خبرنگاری انجام میدادم، گزارش میگرفتم و مصاحبه میکردم؛دومی در اربعین سال گذشته اتفاق افتاد.
همه ما آیه «عم یتسائلون، عن النبا العظیم» را شنیدهایم. در تفسیرها گفته میشود که مقصود از نبا عظیم، امیرالمومنین و ولایت است. من حقیقتا در این سفر نبا عظیم را منعکس میکردم. دقت کنید که عاشورا و امام حسین تداوم امیرالمومنین است و از این منظر، خود خبر بزرگ است. کاری که حضرت زینب انجام داد نیز نبا عظیم است و خطبه ایشان در کاخ یزید، اتفاق بسیار بزرگی است و او را تحقیر میکند. حال ببینید که ما در مورد چنین واقعه بزرگی کار خبرنگاری میکردیم.
زمانی که در هتل بودم با دیدن این سوژهها بسیار خوشحال شدم و اول از هر چیز سراغ خانم مککینی نماینده کنگره آمریکا رفتم. ایشان در هتل محجبه شده بود و چادر پوشید. بلافاصله تصویری از ایشان گرفتم و همراه با یک مصاحبه به خبرگزاری مشرق دادم و بیان کردم که عضو سابق کنگره آمریکا در این راهپیمایی شرکت کرده است.
این خبر منتشر شد و جالب است که فردای همان روز در حالی که ایشان در نجف قدم میزد، تعدادی از ایرانیان به سراغش آمدند و او را صدا کردند. او جا خورده بود که شما من را از کجا میشناسید؟ یکی از آنان موبایلش را درآورد و تصویر کانال مشرق را به ایشان نشان داد. فردای آن ماجرا به من گفت که تو من را ستاره کردی و اکنون همه ایرانیان من را میشناسند.
بعد از ایشان نیز با آقای دوگین گفتگو داشتیم. چند روز بعد که به سمت کربلا در حال پیادهروی بودیم، رپرهای آمریکایی شروع به دم گرفتن کردند و یک سری مضامین مذهبی جالب را مطرح کردند. بدون پیشبینی، موبایلم را درآوردم و از آنان فیلمبرداری کردم. فیلم را بلافاصله برای دوستان فرستادم و در ایران بازخوردهای خوبی داشت. ظاهرا آنان متعلق به یک جریان رپ معنوی در آمریکا هستند که هدفشان این است که رپ را از مضامین فاسد دور کنند.
طالبزاده به معرفی مهمانان کنفرانس افق نو که در اربعین حضور داشتند، پرداخت و گفت: چاپ شدن مطالب مرتبط با مهمانان اربعین، سرعت انتقال را بسیار بالا برد. علت این که این مهمانان را انتخاب کرده بودیم این بود که میخواستیم آنان این جریان را ببینند. برای مثال اکنون خانم مککینی در اعتراض به آمریکا از کنگره بیرون آمده است و در بنگلادش تدریس دانشگاه میکند. او یک زمانی کاندید انتخابات ریاستجمهوری بوده است و اکنون هم امید مردم آمریکا در بسیاری از تحولات شناخته میشود. این که چنین فردی از نزدیک چنین فضایی را مشاهده کند بسیار مهم است.
حضور او از این جهت مهم بود که ایشان نماینده دولت امریکا بود و فضای رسانهای زیادی پیرامون او وجود داشت. همچنین در مورد این خوانندهها باید بگویم که یکی از آنان تعریف میکرد که افبیآی، 3 بار در خانه او آمده است و از او پرسیده است که چرا به مراسم اربعین میروی؟ خب به کسی ربطی ندارد. آنان 4 شخصیت جذاب هنری بودند که می توانستند اربعین را شاهد باشند و همراه با آن به ایالات متحده برگردند. هدف ما این بود که کسانی را دعوت کنیم که بعدا روی 100ها هزار نفر تاثیر داشته باشند. خانم مامائدی، معروفترین قصهگوی آمریکایی است که به دو زبان اسپانیولی و انگلیسی قصهگویی میکند. او مسیحی است. از ایشان دعوت کردیم که بیاید. حال جالب است که دختر او که یک نظامی است، بسیار تلاش کرد تا او نیاید. او سن بسیار بالایی داشت ما با این حال، قصههای خوبی را برای مردم بیان کرد. حضور آقای دوگین نیز از این جهت مهم بود که اکنون روسیه تنها کشوری است که در کنار لشگر اسلام آمده است و با دشمنان آن میجنگد. او سفیر شوروی بوده است و به عربی مسلط است. وقتی در مراسم حضور پیدا کرد به من گفت که در عمرم چنین چیزی را اصلا ندیده بودم.
نصیری در مورد الکساندر دوگین گفت: ایشان یک مسیحی و ارتدوکس کاملا متدین است. خاطرم هست که در یک برنامهای ایشان را سر سفره دیدم که دعای سفره میخواند. او عمیقا به سنت دینی خود پایبند است. از طرف دیگر، ایشان یک متفکر مدرنشناس است که پستمدرنهای الهی را نیز میشناسد. او نقد بسیار جدی به مدرنیته دارد و مشکل او با غربیها و آمریکا بر سر یک موضوع ایدئولوژیک است.
او به اموزههای آخرالزمانی مسلط است و حتی جالب است که میگفت حادثه سوریه زمینهساز آخرالزمان و ظهور است. او در مورد راهپیمایی اربعین میگفت که این جریان از امام اول شما آغاز میشود، به امام سومتان میرسد و در نهایت به امام دوازدهمتان ختم میشود. در این راهپیمایی من شعارهایی را میبینم که دال بر ظهور است. به او گفتم که چرا رسانههای غربی از این حادثه خبری نمیزنند؟ او تحلیل بسیار خوبی ارائه داد و گفت که وظیفه رسانههای غرب، پوشاندن حقیقت و قلب آن است. آنان با همین مشی رسانهای بر دنیا مسلط میشوند.
او بیان داشت: گفته میشود که حضرت امام زمان در زمان ظهور راجع به مباحث مختلفی حرف میزنند. یکی از موضوعاتی که راجع به آن حرف میزنند، این است که جدشان امام حسین را تشنه کشتند. حال جالب است که قبلا این سوال پرسیده میشد که اهل عالم چگونه امام حسین را میشناسند؟ اکنون وقتی حادثه اربعین را میبینیم و انعکاس جهانی آن را مشاهده میکنیم، میفهمیم که چگونه مردم امام حسین را میشناسند. در حقیقت، اربعین امام حسین را به مردم میشناساند.
احساس اشخاص نظیر آقای دوگین این است که حادثه اربعین یک حادثه آخرالزمانی است. البته نمیدانم که چرا روند حضور آن مهمانان امسال ادامه پیدا نکرد. خیلی از آنان میگفتند که ما حتما سال آینده نیز شرکت خواهیم کرد. البته باید بگویم که الگوی سال گذشته برای مسئولان ما جا افتاد. به نظرم ما باید یک جریان غربشناسی در کشور راه بیندازیم و عمده محتوای آن هم از خود متفکران غربی تامین بشود.
باید بگویم که جریان روشنفکری غرب بر خلاف جریان روشنفکری ما که علاقهمند به غرب است، آن را در ابعاد مختلف نقد میکند. برای مثال، آقای جرالدی که سال گذشته شما در کنفرانس افقنو مشهد آورده بودید، آدم بسیار مهمی است که سالها در سیا فعالیت داشته است.
طالبزاده در بخش انتهایی برنامه گفت: آوردن چنین افرادی به ایران و صحبت کردن با آنان بسیار مهم است. کسی مانند جرالدی را باید به ایران بیاورید تا صحبت کند. این افراد تاثیرگذار هستند.
منبع: تسنیممنبع: مشرق
کلیدواژه: حمایت از کالای ایرانی بازار سکه و ارز اربعین اربعین داعش مهدی نصیری نادر طالب زاده
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۲۵۷۱۴۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روایت روزنامه جمهوری اسلامی از مدارا با طالبان بدون خط قرمز/ جازدن سیل به جای دادن حقابه!
به گزارش خبرآنلاین روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز خود نوشت: رواداری برای دولتها یک راهبرد مفید و موثر برای دستیابی به موقعیت در سیاستهای داخلی و خارجی است. اِعمال این راهبرد در زمینه سیاست داخلی هر قدر بیشتر باشد بهتر است ولی در مورد سیاست خارجی اگر مرز مشخصی رعایت نشود، قطعاً زیانهای فراوانی به همراه خواهد داشت.
از حکمرانان یک نظام سیاسی دینی همچون نظام جمهوری اسلامی انتظار اینست که حداکثر رواداری را در سیاست داخلی اِعمال کنند و به این فرموده پیامبر خدا صلیالله علیه وآله پایبندی نشان دهند که اگر حاکم در عفو اشتباه کند بهتر است از اینکه در عقوبت کردن گرفتار خطا شود. «...فان الامام لان یخطئ فی العفو خیر له من ان یخطئ فی العقوبه». متاسفانه سیاست داخلی ما بر این توصیه رسولالله مبتنی نیست و بعضی از حکمرانان ما تصورشان اینست که با سختگیری و فشار حداکثری در کیفر دادن میتوانند مردم را به مسیری که میخواهند سوق دهند. عجیب است که علیرغم تجربیات متعدد و مستمری که در زمینه کارآمد نبودن سیاست زور و فشار وجود دارد، این دسته از حکمرانان همواره بر استمرار این سیاست شکستخورده اصرار میورزند.
عجیبتر اینکه همین حضرات که اِعمال فشار حداکثری در سیاست داخلی را میپسندند، در زمینه سیاست خارجی به ویژه درباره بعضی کشورها که خطرناک بودنشان برای منطقه و آینده منافع ملی ایران اظهر منالشمس است، به رواداری کامل و بدون قید و شرط معتقدند! با اینکه طبق ضربالمثل معروف «مار گزیده از ریسمان سیاه و سفید میترسد» حکمرانان ما باید از کسانی که بدترین سابقه تروریستی، تکفیری، بدعهدی و پایبند نبودن به قوانین و مقررات بینالمللی را دارند برحذر باشند، آنها را به راحتی تحمل میکنند، تخلفاتشان را نادیده میگیرند و امتیازات زیادی در اختیارشان قرار میدهند.
امیرخان متقی، وزیر خارجه حکومت خودخوانده طالبان که از سران بدسابقه این گروه تروریستی تکفیری است، اخیراً ضمن انکار حضور داعش در افغانستان گفته است این گروه تحت حمایت سه کشور منطقه قرار دارد و این سه کشور داعش را حمایت میکنند و باعث ناامنی منطقه شدهاند. هرچند امیرخان اسمی از این سه کشور نیاورده ولی آشنایان با تفکر او گفتهاند منظورش سه کشور تاجیکستان، ایران و پاکستان هستند که طبق ادعای این طالب متوهم، اولی نیروی انسانی داعش را تامین میکند، دومی راه عبور را برایشان باز میگذارد و سومی بودجه و مراکز برنامهریزی آنها را برعهده دارد.
جالب است که دولتمردان تاجیک و پاکستانی همواره از وجود گروههای متعدد تروریستی ازجمله داعش در افغانستان تحت حاکمیت طالبان خبر میدهند و این کشور را کانون ناامنی میدانند. از طرف دیگر، هر وقت قتل و غارت و جنایتی در افغانستان اتفاق میافتد حکومت خودخوانده طالبان آن را به گردن داعش میاندازد در حالی که همه میدانند طالبان با داعش تقسیم کار کرده و جنایتهای خود را به گردن داعش میاندازد و داعش هم که با طالبان همدست است، این تقسیم کار را پذیرفته و جنایات را گردن میگیرد. با اینکه این واقعیت کاملاً قطعی و روشن است، امیرخان متقی با وقاحت تمام ادعا میکند داعش در افغانستان حضور ندارد و این سه کشور حامیان داعش هستند.
پاکستان و تاجیکستان در حال تسویه حساب با طالبان هستند و آنچه مایه تاسف است اینست که ایران هنوز به سیاست مدارا با این گروه تروریستی تکفیری ادامه میدهد و این گروه علیرغم بدعهدیها و تخلفاتی که از قوانین بینالمللی دارد دائماً از ایران امتیاز میگیرد. در نزدیک سه سالی که طالبان بر افغانستان سلطه دارد هنوز حاضر نشده حقابه ایران از هیرمند را بدهد و اخیراً که سرریز سیل به سیستان رسید، طالبان آن را به عنوان حقابه ایران جا زد! امتیازات سیاسی و تجاری زیادی نیز از ایران میگیرد و مهمتر اینکه خطر ناامنی در ایران به دلیل ورود عناصر وابسته به طالبان هر روز افزایش مییابد ولی حکمرانان ما به هشدارها اعتنا نمیکنند. حالا که امیرخان هم ایران را به همکاری با داعش متهم کرده آیا باز هم سیاست مدارا با طالبان جایز است؟ خط قرمز کجاست؟
311311
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901685