Web Analytics Made Easy - Statcounter

روزنامه شرق: حکم قصاص برای عاملان تعرض به دختر نوجوان دو مرد جوان که دختری را ربوده و آزارواذیت کرده بودند، از سوی دادگاه به اعدام محکوم و این رأی در دیوان عالی کشور تأیید شد.

 اردیبهشت سال ۹۳ دختری جوان به مأموران پلیس خبر داد از سوی دو نفر آزار و اذیت شده است. این دختر که به‌شدت آشفته بود، به پلیس گفت: جوانی به نام مهرداد را می‌شناختم، او از آشنایان خانوادگی ما بود و چندین‌بار من را تا دم در خانه رسانده بود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

روز حادثه دنبالم آمد و گفت: بیا با هم به خانه برویم، یکی از دوستانش هم بود. من هم قبول کردم و سوار ماشین شدم. در راه آن‌ها مسیر را تغییر دادند، من را به مکانی خلوت بردند و در جایی به زور مورد آزار قرار دادند و بعد هم با یکی از دوستانشان تماس گرفتند و او را هم دعوت کردند. مرد جوان وقتی آمد و وضعیت من را دید دلش برایم سوخت و کمک کرد که از محل فرار کنم. من هم بلافاصله خودم را به مأموران رساندم و شکایت کردم. با شکایت دختر جوان، پلیس تحقیقات خود را آغاز کرد و در شاخه دیگری از بررسی‌ها به دستور بازپرس این دختر به پزشکی قانونی فرستاده شد. کارشناسان تعرض به دختر جوان را تأیید کردند. در نهایت پرونده با توجه به مطرح‌شدن موضوع تجاوز به دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. قضات بعد از انجام بازجویی از هر سه متهم پرونده به دلیل اینکه دختر جوان خودش سوار ماشین شده بود، متهمان را از اتهام تعرض مبرا کردند. این حکم مورد اعتراض شاکی پرونده قرار گرفت و پرونده برای رسیدگی به دیوان عالی کشور ارسال شد. با توجه به اینکه پزشکی قانونی تجاوز به دختر جوان را تأیید کرده بود، حکم برائت متهمان نقض و این بار شعبه هم‌عرض مسئول رسیدگی به این پرونده شد. این‌بار متهمان به شعبه ۵ دادگاه کیفری استان تهران برده شدند. در ابتدا دختر جوان که شاکی پرونده بود، گفت: من خودم سوار ماشین شدم و قبول دارم، اما قرار نبود با هم به خانه‌ای برویم. قرار بود کمی در خیابان قدم بزنیم و برگردیم. آن‌ها من را ربودند و مورد آزار قرار دادند اگر متهم ردیف سوم نبود، ممکن بود اتفاقات بدتری برای من بیفتد. البته من از متهم ردیف سوم شکایتی ندارم او به من کمک کرد که از آن خانه متروکه فرار کنم و او به من تعرضی نکرد. سپس متهم ردیف اول در جایگاه قرار گرفت. او گفت: من اتهام را قبول ندارم. دختر جوان خودش همراه ما آمد و اصلا اجباری در کار نبود. متهم ردیف دوم نیز همین ادعا را مطرح کرد، اما متهم ردیف سوم گفت: دوستانم با من تماس گرفتند و گفتند دختر جوانی را به خانه‌ای برده‌اند تا با او رابطه داشته باشند. آن‌ها طوری موضوع را برای من تعریف کردند که من فکر کردم یک کارگر جنسی را به خانه برده‌اند. آدرس را به من دادند و من هم به جایی که گفته بودند رفتم. زمانی که دختر جوان را دیدم، لباس‌هایش پاره شده و خودش ترسیده بود و به‌شدت گریه می‌کرد. او از من خواست کمکش کنم. من هم دلم برایش سوخت. خیلی حالش بد بود وقتی در اتاق بودم به او کمک کردم که فرار کند و بعد هم به دوستانم گفتم که دختر رفت و من نمی‌دانم کجاست. در آنجا بود که فهمیدم دختر را فریب داده و به آن خانه آورده‌اند. با پایان جلسه رسیدگی قضات شعبه ۵ دادگاه کیفری استان تهران وارد شور شدند دو متهم ردیف اول و دوم را به اعدام محکوم و متهم ردیف سوم را با توجه به گفته‌های شاکی و رضایت او تبرئه کردند. این رأی این بار مورد اعتراض متهمان ردیف اول و دوم قرار گرفت، اما در شعبه ۴۳ دیوان عالی کشور تأیید شد. پرونده برای طی مراحل اداری و اجرای حکم به شعبه اجرای احکام دادسرای جنایی فرستاده شد.
منبع

منبع: فردا

کلیدواژه: حکم قصاص دختر نوجوان اعدام تجاوز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.fardanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فردا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۲۵۷۲۹۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

فرار زن جوان از دست مرد شیطان‌صفت | مرا به بیابان‌های اطراف شهر کشاند و...

به گزارش همشهری آنلاین، زن ۳۹ ساله که مدعی بود فریب مردی شیطان‌صفت را خورده است، به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری شهید نواب صفوی مشهد گفت: پاییز سال ۸۷ بود که به همراه مادرم سوار خودروی شخصی مسافربر شدیم. بین راه راننده که مدام از آینه جلو به من نگاه می‌کرد ناگهان روی ترمز کوبید و مرا از مادرم خواستگاری کرد. من هم که آن زمان جوانی خام و بی‌تجربه بودم با این رفتار راننده بلافاصله عاشق شدم و به طور پنهانی با او ارتباط برقرارکردم.

من و حامد در نهایت با هم ازدواج کردیم ولی خیلی زود متوجه شدم او دست بزن دارد و با هر بهانه کوچکی مرا کتک می‌زد. با وجود این چاره‌ای جز سوختن و ساختن نداشتم چراکه وضعیت اقتصادی خانواده‌ام بسیار ضعیف بود و نمی‌توانستم دوباره به خانه پدرم بازگردم.

بیوه شدن دختر ۲۳ ساله در شب عروسیش | ۲۰ بار مچ شوهرم را با زن‌های غریبه گرفتم پیدا شدن دختر فراری در کلانتری | عکس‌های زننده دختر جوان در فضای مجازی | دخترم آبرویم را برده است

حامد شب‌ها دیر به خانه می‌آمد و درگیر مواد افیونی هم شده بود. حالا دیگر نه‌تنها هیچ‌گونه عشق و محبتی بین ما وجود نداشت، بلکه او نمی‌توانست مخارج زندگی را هم تامین کند. در این شرایط پسرم نیز به دنیا آمد و من برای هزینه‌های پزشکی و مخارج روزانه دچار مشکل شده بودم. به همین دلیل دیگر چاره‌ای جز طلاق برایم باقی نماند و مجبور شدم پسرم را به پدرش بسپارم و از او جدا شوم.

وقتی به خانه پدرم برگشتم، هیچ‌گونه حمایت مالی نداشتم. این بود که به یکی از شرکت‌های خدماتی و نظافتی مراجعه کردم و آنها مرا برای نگهداری از یک زن کهنسال معرفی کردند. در همین روزها مادرم به دلیل ابتلا به بیماری کرونا جان سپرد و یک سال بعد هم پدرم را به دلیل کهولت سن از دست دادم.

در شرایط اسفباری قرار گرفته بودم که پسر بزرگ پیرزن پیشنهاد کرد در خانه آنها سکونت داشته باشم و به طور شبانه‌روزی از مادرش پرستاری کنم. من هم خیلی زود پیشنهادش را پذیرفتم، ولی او چند روز بعد از من خواست برای آن که در منزل آنها راحت باشم، به عقد موقت او دربیایم. با آنکه یعقوب همسر و فرزند داشت، به ناچار پذیرفتم تا سرپناهی برای خودم داشته باشم. اما ۳ ماه بعد از این ماجرا پیرزن فوت کرد و فرزندانش نیز منزل ارثیه‌ای را فروختند.

در این وضعیت من دست به دامان یعقوب شدم و از او خواستم خانه‌ای برای من اجاره کند تا با هم زندگی کنیم. اما او مرا به همراه لوازم شخصیم از خانه بیرون انداخت و مدعی شد مدت زمان عقد موقت به پایان رسیده است و دیگر هیچ تعهدی به من ندارد.

دیگر تنهاتر از همیشه بودم و جا و مکانی هم برای زندگی نداشتم. این بود که به یکی از پارک‌های مشهد رفتم تا شب را در آن جا سپری کنم. در همین حال مردی به من نزدیک شد و ادعا کرد مکانی برای اقامت شبانه من دارد. من هم به خاطر نادانی و غفلت پیشنهادش را پذیرفتم و سوار خودرویش شدم تا به خانه او بروم ولی آن مرد مرا از یک جاده خاکی به بیابان‌های حاشیه شهر برد و قصد تعرض به مرا داشت که تصمیم گرفتم فرار کنم ولی او خودرو را خاموش کرد و با گرفتن کیف و لوازم شخصیم مرا در تاریکی شب در بیابان‌ها رها کرد و گریخت.

من هم نتوانستم به خاطر تاریکی هوا شماره پلاک خودرو را یادداشت کنم. مدتی در کنار جاده سرگردان بودم تا اینکه خودرویی از راه رسید و خانواده‌ای مرا سوار کردند و به شهر آوردند. اکنون نیز به کلانتری آمده‌ام تا از آن مرد شیطان‌صفت شکایت کنم.

با صدور دستوری از سوی سرهنگ علی ابراهیمیان (رئیس کلانتری شهید نواب صفوی مشهد) تحقیقات پلیس درباره ادعاهای این زن جوان آغاز شد.

کد خبر 849567 برچسب‌ها خبر مهم سارق - سرقت ازدواج - طلاق حوادث ایران

دیگر خبرها

  • فرار زن جوان از دست مرد شیطان‌صفت | مرا به بیابان‌های اطراف شهر کشاند و...
  • ربودن دختر نوجوان؛ درخواست میلیاردی برای آزادی / جزئیات
  • شناسایی و دستگیری رباینده دختر ۱۶ ساله/ عاملان درگیری محله فلاح در چنگال پلیس
  • ربودن دختر نوجوان در این شهر؛ درخواست میلیاردی برای آزادی / جزئیات
  • گروگانگیری ۱۰۰ میلیاردی دختر نوجوان در تهران / متهم دستگیر شد
  • ربایش دختر نوجوان و درخواست ۱۰۰ میلیارد ریال در جنوب تهران
  • قتل هولناک زن جوان به دست پسرش
  • قتل هولناک زن جوان به دست پسرش | حمله قاتل با اسید به پلیس
  • قتل زن میانسال در دعوای مادر و دختری | دختر جوان تا یک‌قدمی چوبه دار رفت
  • مجازات دختر‌ی که باعث مرگ مادر معتادش شد