به نقل از «ایران آنلاین»

خانه ای روی آب!

تاریخ انتشار: ۵ آبان ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۲۵۸۱۳۹

شمالی ها از کی با «جنگل» غریبه شدند؟ جنگل از کی چتر سبزش را از روی سر آنها برداشت؟ این دو کجا، روی در روی هم قرار گرفتند؟توسکاها و سرخدارها چرا برایشان بی معنی شد؟

زهرا کشوری

شمالی ها از کی با «جنگل» غریبه شدند؟ جنگل از کی چتر سبزش را از روی سر آنها برداشت؟ این دو کجا، روی در روی هم قرار گرفتند؟توسکاها و سرخدارها چرا برایشان بی معنی شد؟

 به گزارش ایران آنلاین: هرچند قصه به «مازنی ها» و«گیلکی ها» محدود نمی شود و زاگرس نشین ها هم با بلوط هایشان غریبه شده اند! اما چه شد که جنگل نشینان  شمالی چنان ناگهانی، طوفانی از تبر را به جان جنگل انداختند! که هرچه کاشته بودند، طوفان به باد داد! طوفانی که همین هفته گذشته، کلبه های بسیاری را ویرانه کرد! پل های زیادی را پشت سرش شکست و شهروندانی را به کام مرگ فرستاد! بسیاری نقطه آغاز جنگ، جنگل و جنگل نشین ها را بزرگراهی می دانند که پارک ملی گلستان را دو شقه کرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

پارک دو تکه شد و اشک زمین را درآورد تا سیلاب را به جان گلستانی ها بیندازد. دهه 80 بود که سیلاب بیش از 200 نفر از شهروندان و گردشگران گلستان را راهی خاک سرد گورستان کرد. اینگونه بود که داسی که به ریشه درختان زخم زد جان آدمیان را گرفت و سایه سار سبز جنگل های هیرکانی گورستان آرزوی آنها شد.

این آغاز جنگ شمالی ها و جنگل های هیرکانی بود! زبان زبان تبر شد و سیلاب. گیله مردان جز به زبان تبر با جنگل هیچ نمی گفتند. مازنی ها غیر زبان لودر، زبان دیگری را به کار نبردند!تیشه به ریشه جنگلی که زمین را زیر پای آنها سفت کرده بود! زدند! زمین قهرش گرفت! سیلاب را به کلبه هایشان انداخت. کلبه هایی که دیگر بوی کاهگل نمی دهد! سیمانی شده اند. شیروانی ها هم دیگر رنگ اصالت ندارند. نارنجی های بی هویت! هر لحظه قامت درختی خم. جنگل زمین کشاورزی! می شود و زمین زراعی ویلا! این دور باطل آنقدر ادامه پیدا می یابد تا زمین طغیان می کند و آنچه در سر راهش است را در هم می کوبد. مرد جنگل و زن شالیزار دیگر طبیعت اش را ترجمه نمی کند. انگار حافظه ها کوتاه مدت شده اند، غریبه با طبیعت و خاک خویش. سال ۸۳ بود که برف سنگینی رشتی ها را زمینگیر کرد! گرسنگی امانشان را برید. بسیاری می گویند هرگز تلفات واقعی آن حادثه از زیر آوار برف بیرون نیامد! شهر دچار نسیان شده بود. برف را از جغرافیای سبزش خط زده بود. رشتی ها فراموش کرده بودند و نمی پرسیدند چرا در گذشته های نه چندان دورشان "پارو" جز لاینفک جهاز دخترانشان بود. همانطور که از یاد برده بودند هر ۳۰ سال یکبار برف جغرافیای سبز بارانی شان را سپید می کند و باید همیشه برای آن روز مبادا آماده باشد! حالا هم از ترجمان طبیعت خویش بازمانده اند. دل داده اند به خوش نشینی و حریم دریا را شکسته و تا بستر رودخانه ها را خانه ساخته اند! خانه ای روی آب!

درخت ها ویلا شده اند تا بهانه هجوم بیشتر گردشگران باشد. گردشگرانی که به هوای دیدن جنگل می آیند و در خانه هایی اقامت می گزینند که برای ساختنش، درختان زیادی را به دم تیغ سپرده اند. هیچ کس دنبال مقصری که سیلاب را به جان شهرها و روستاها می اندازد، نیست! هیچکس حساب جاده هایی که از دل جنگل می گذرند و خانه های که روی درختان ساخته می شود را ندارند. انگار همه مسخ شده اند! هنوز خسارت سیلابی که هفته گذشته به شهرها و روستاهای شمالی هجوم آورده بود تا زمین هایش را پس بگیرد، حساب نکرده بودند که موافقت وزیر جهاد کشاورزی با پیشنهاد نماینده بهشهر آه از نهاد بسیاری برآورد! "علی محمد شاعری " تنها یک سال و نیم بعد از اجرای قانون موسوم به " تنفس" و توقف برداشت چوب از جنگل های شمال ایران، با گرفتن یک نامه از وزیر، دلهره را به جان هیرکانی انداخت. وزیر جهادکشاورزی، با برداشت درختان شکسته-افتاده در کف جنگل توسط بهره برداران موافقت کرد. این تجربه تلخ پیشتر پای جنگل خواران را به بهانه جمع آوری درخت های شکسته به زاگرس باز کرده بود تا آنها در سایه قانون تیشه به ریشه ذخیرگاه ۴۰ درصدی آب کشور بزنند! حالا هم آنها زیر چتر قانون و به درخواست یک نماینده شمالی می روند تا لرزه بر اندام درختان زیتون و ارس بیندازند تا زمین یکبار دیگر به خون خواهی آنها سیلاب را به زندگی جنگل نشینان روانه کند!

سرخ پوست ها می‌گویند"هنگامی که آخرین ماهی دریا صید شد و آخرین درخت جنگل قطع و آخرین قطره آب آلوده و آخرین ذرات هوا مسموم شد، آنگاه درخواهید یافت که پول خوردنی نیست." هرچند نیاز نیست که تا مجلس ترحیم آخرین درخت،صبر کرد. همین الان هم معلوم است بیش از آنچه فروخته ایم از دست داده ایم! بنابراین تا وقت هست تیغ را غلاف کنیم و به درختان لب جاده نگوییم تبر که گلوی خودمان بریده می شود!

 

 

منبع: ایران آنلاین

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۲۵۸۱۳۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

سکانس‌هایی از فیلم ماه در جنگل

تعداد بازدید : 0 کد ویدیو دانلود فیلم اصلی کیفیت 480 کیفیت 284 بازدید 7 فیلم ماه در جنگل به کارگردانی و نویسندگی سیامک شایقی محصول سال 1394 است. آقامحرم، جنگلبان کارکشته جنگل‌های (زیرآب) مازندران، توسط قاچاقچیان چوب به شدت مضروب شده و در بیمارستان بستری است. یحیی پسر جوان آقامحرم، علیرغم آنکه تمایلی به ادامه راه پدر نداشته، آقامحرم را با خود به کلبه جنگلی می‌برد تا هم مراقبت از او را به عهده بگیرد و هم ناگزیر مراقبت از جنگل را، اما قاچاقچیان چوب اقدامات تخریبی‌شان را ادامه می‌دهند و یحیی پایداری‌اش را... . لادن مستوفی، آزیتا حاجیان، فربد فرهنگ، مهسا طهماسبی، رزگار خاطری، کیوان زند، آرمان سلطان‌زاده و علی عظیمی در این فیلم مقابل دوربین روزبه رایگا بازی کردند. داریوش تقی‌پور موسیقی متن این فیلم را ساخت و بهرام دهقانی این اثر را تدوین کرد. سکانس‌هایی از این فیلم سینمایی را می‌بینید.