گزارش تسنیم| بحران خشکسالی در افغانستان؛ مرگ خاموش یک جغرافیا
تاریخ انتشار: ۶ آبان ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۲۷۸۰۵۹
بحران کم آبی در افغانستان مسئلهای است که از چند سال قبل رسانههای این کشور نسبت به آن هشدار داده بودند اما کاهش منابع آبی و عدم ناتوانی دولت در کنترل مصرف بیرویه آب، نشان دهنده بروز یک فاجعه محیطی-انسانی خاموش در این کشور است. ۰۶ آبان ۱۳۹۷ - ۱۴:۱۴ بین الملل آسیا-اقیانوسیه افغانستان نظرات
به گزارش دفتر منطقهای خبرگزاری تسنیم، صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل یا «یونیسف» اخیرا هشدار داد که افغانستان پس از سپری کردن خشکترین زمستان، با کم آبی جدی روبرو است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
براساس گزارش این نهاد، از 34 ولایت 20 ولایت در افغانستان از خشکسالی متأثر شدهاند. گزارش میگوید؛کم آبی یک میلیون نفر در افغانستان را تهدید میکند و دو میلیون افغان دیگر نیز طی دو ماه آینده از این وضعیت صدمه خواهند دید.
اولین هشدارها درباره کم آبی در افغانستان
روزنامه «افغانستان» در سال 90 به نقل از گزارشهایی نوشت که بسیاری از مردم افغانستان به ویژه در ولایات مرکزی، با کم آبی شدید مواجه شدهاند.
این روزنامه افزود: بخش عمدهای از کشتزارهای ولایتهای «وردک»، «بامیان» و «دایکندی» به دلیل خشکسالی نابود شدهاند و صدها خانواده نیز روستاهای خود را ترک کردهاند.
یک سال پس از آن نیز در نشستی از سوی اداره «توسعه شهر جدید کابل» و اداره «همکاریهای بینالمللی ژاپن»، نسبت به کم آبی هشدار داده شد.
«غلامسخی حسنزاده» رئیس اجرایی اداره توسعه شهر جدید کابل در این نشست گفت: به دلیل خشکسالیهای مداوم و استفاده از آبهای زیرزمینی، سطح آب کابل از ٤٣ متر مکعب به ٣٣ متر مکعب کاهش یافته که این ذخایر آبی فقط جوابگوی یک میلیون از 5 میلیون شهروند پایتخت است.
روزنامه «هشت صبح» نیز در سال 92 درباره کمبود آب و تأثیرات آن بر کشاورزی افغانستان نوشت: شماری از کشاورزان میگویند که در اثر خشکسالی و نبود آب، سالانه هزاران جریب زمین کشاورزی آنان از کشت باز میماند.
جدیتر شدن هشدارهای خشکسالی
دفتر «هماهنگ کننده امور بشردوستانه» سازمان ملل در سال جاری از وقوع کمبود شدید غذایی در افغانستان به دلیل کم آبی هشدار داد.
این سازمان در گزارشی تاکید کرد: کمبود 70 درصدی بارندگی در افغانستان و آسیبی که طی پنج سال متوالی به کاشت گندم وارد شد، سبب بحران تأمین غذا برای جمعیتی بالغ بر دو میلیون نفر در دو سوم ولایتهای افغانستان گردیده است.
سازمان ملل همچنین در این گزارش اظهارداشت: کشاورزان در 20 ولایت افغانستان واقع در شمال و شمالغرب به دلیل فقدان بارندگی، کارشان را به تأخیر انداخته و کاشت گندم را کاهش دادهاند.
دفتر هماهنگ کننده امور بشردوستانه سازمان ملل خواستار کمک فوری 115 میلیون دلاری برای تهیه غذا و سرپناه برای آسیبدیدگان شد.
همچنین «دویچه وله» به نقل از «فریدون آرین» از مسئولان دفتر «یونیسف» در افغانستان میگوید که این سازمان نیز برای رسیدگی به کودکان و خانوادههای متضرر از کم آبی خواستار 10 میلیون دلار کمک شده است.
دویچه وله، میافزاید هرچند افغانستان در سالهای گذشته نیز از خشکسالی آسیب دید، ولی شدت کمبود آب و مواد غذایی در سال جاری بیشتر از سالهای گذشته است.
به نقل از این گزارش «بادغیس»، «بامیان»، «غور»، «هلمند»، «دایکندی»، «قندهار»، «ارزگان»، «تخار»، «ننگرهار»، «جوزجان»، «نورستان» و «نیمروز» ولایاتی هستند که خشکسالی در آنها بحرانیتر است.
بر اساس این گزارش در ماههای تابستان سوءتغذیه 25 درصد افزایش خواهد یافت، چنانچه حدود 1.6 میلیون کودک و 443 هزار زن باردار از سوءتغذیه در افغانستان رنج خواهند برد.
بر اساس گزارش صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل یا «یونیسف»، در بین ماههای ژوئیه تا دسامبر 2018 حدود 121 هزار کودک دچار سوءتغذیه و 33 هزار تن از زنان باردار و شیرده به خدمات غذایی برای نجات زندگیشان نیاز خواهند داشت.
دولت افغانستان با وجود تمام این هشدارها تقریبا نشان داده است که نه تنها از حل این مسائل عاجز است، بلکه این خشکسالی را نیز به درستی نمیتواند ارزیابی کند و حتی در مواردی، خود ادارات دولتی نیز در تشدید بحران کم آبی دخیل هستند.
شرکتهای تولید آب معدنی و شهرداری؛ غارتگران آبهای کابل
طبق آمارهای ارائه شده در تلویزیون خصوصی «طلوع نیوز»، 250 تا 300 شرکت بزرگ و کوچک تولید آب معدنی و آبمیوه در کابل فعالیت دارند که همه آنان با استفاده از حفر چاههای عمیق، آبهای زیرزمینی کابل را با حجم زیاد استخراج میکنند و با اضافه کردن مواد معدنی لازم آنها را در بازارهای افغانستان به فروش میرسانند.
این گزارش به نقل از منابع گفته است: شرکت «الکوزی» و شرکت تولید آب معدنی «کریستال» از بزرگترین این شرکتها در پارکهای صنعتی کابل هستند که روزانه مقدار زیادی از آبهای زیرزمینی کابل را به این نحو مصرف میکنند.
گزارش میافزاید، یکی دیگر از بزرگترین مصرف کنندگان آبهای زیرزمینی کابل «شهرداری» این شهر است.
«شهرداری کابل» از سالها به این طرف در بخشهای مختلف شهر چاههای عمیقی حفر کرده است که در حال حاضر شمار آن به بیشتر از پنجاه حلقه چاه با فشار آب بلند میرسد. روزانه از هر کدام این چاهها بیشتر از 10 تانکر پر میشود و برای آبیاری بیش از یک میلیون و 800 هزار درخت و فضای سبز پایتخت استفاده میشود.
آب آشامیدنی کابل آلوده به مدفوع
یکی دیگر از عوامل بحران کم آبی در افغانستان، عدم دسترسی شهروندان آن به آب آشامیدنی سالم است.
«اداره مرکزی آمار» افغانستان در سال گذشته اعلام کرد، بررسی دو ساله این نهاد از کیفیت آبهای افغانستان نشان میدهد که حدود 60 درصد از آبهای آشامیدنی افغانستان آلوده به «مدفوع» است.
این اداره اظهار داشت که ارزیابی مذکور طی مدت 5 ماه توسط آنها با حمایت فنی «یونیسف» در 900 خانه و 10 ولایت انجام شده است.
در این نمونهبرداری از آبهای شرب منازل، 6 مورد از هر 10 نمونه آلوده به مدفوع بوده و میزان آلودگی در این 10 ولایت در روستاها 68 درصد و در مناطق شهری 52 درصد را نشان میدهد.
به گفته این نهاد بیشتر آبها پس از اینکه از منابع اصلی گرفته میشود به دلیل نگهداری نادرست و حمل و نقل ناسالم آلوده میشوند.
در ماه میزان سال جاری نیز پژوهشی از سوی موسسه روانی-اجتماعی «فکر» با حمایت مالی «هاینریش بل» افغانستان در بخش کیفیت آب در تمامی ناحیههای کابل راهاندازی شد. این نمونهبرداریها نشان دادند که آبهای یکسوم کل مناطق مورد مطالعه، میکروبی بوده و توصیه شده که قبل از شرب جوشانده شوند.
پاسخ دولت افغانستان به نگرانیهای مردم
با وجود انبوهی از هشدارها در رابطه با بروز فاجعه خشکسالی در افغانستان، اما دولت افغانستان تاکنون پاسخی درخور و مناسب نداده است و اقدامی که بتواند راه حلی برای مسئله کم آبی در افغانستان باشد نیز روی دست نداشته است.
خبرگزاری «پژواک» به نقل از وزارت «انرژی و آب» در زمستان سال گذشته نوشته بود: با توجه به بارندگیهای اخیر و پیشبینی بارندگی تا بهار، نگرانی در مورد کم آبی در افغانستان رفع شده است.
«فضلالحق باختری» رئیس منابع آبی وزارت انرژی و آب به پژواک گفته بود که میانگین بارندگی نسبت به زمان مشابه سال گذشته 8 درصد کاهش داشته و به 245 میلیلیتر رسیده است.
اما او تأکید کرد؛ علیرغم اینکه شاهد کاهش در میزان بارندگی هستیم و حجم بارندگی در سال جاری با توجه به معیارهای مناطق خشک کم آبی به حساب میآید، اما احتمال خشکسالی وجود ندارد.
باختری خاطر نشان کرد: در صورتی که بارندگی در کشور، به بالاتر از 250 میلیلیتر برسد، نگرانی از کم آبی به طور کامل رفع خواهد شد.
«محمد نسیم مرادی» مسئول پیشگویی ریاست «هواشناسی» نیز به این خبرگزاری گفته بود که تغییرات اقلیمی، افغانستان را نیز متأثر ساخته و باعث کاهش بارندگی و کم آبی شده است.
این در حالی است که مردم افغانستان در کنار دست و پنجه نرم کردن با معضل افراطگرایی و تروریسم، رنج مضاعف خشکسالی و کم آبی را نیز متحمل میشوند اما پاسخی که هر از گاه از مسئولین میشنوند، صرفا چنین وعدههایی است که رضایت مخاطب را فراهم نمیکند.
دست به دامن باران؛ خوشبینیهایی که مشکلات را حل نکردند
در کنار وجود تهدیدها مبنی بر کم آبی در افغانستان، شماری از مقامهای حکومتی این کشور از بارندگیهای زمستان گذشته ابراز خرسندی کرده بودند که ادامه این بارندگیها میتواند حدود بیش از 60 درصد از مشکلات کم آبی و خشکسالی را در اکثر روستاهای افغانستان رفع کند.
«قاسم حیدری» معاون سیاسی «وزارت دولت در امور رسیدگی به حوادث طبیعی» در اواخر سال گذشته به خبرنامه گفته بود: «ما تاکنون نمیتوانیم سال پیش رو را یک سال با کمبود آب و خشکسالی معرفی کنیم، چون سه ماه برای باریدن باران فرصت باقی است و احتمال اینکه باران داشته باشیم نیز بیشتر است».
این در حالی است که سازمان ملل در اواخر سال قبل، نگرانی شدید خود را از احتمال خشکسالی در افغانستان اعلام کرده بود.
مسئولان کمکهای بشردوستانه سازمان ملل متحد در برنامه اعلام این گزارش در کابل گفتند: «اگر خشکسالی رخ دهد و کمبود یک میلیون و 500 هزار تُن گندم به میان آید، من شکی ندارم که جامعه جهانی چه از کشورهای اروپایی و نهادهای دیگر، هر کار ممکن را انجام خواهند داد».
اما وضعیت کم آبی در تابستان سال جاری و انتشار گزارشهای زیادی از رسانههای عمومی و شبکههای مجازی افغانستان نشان داد که میزان کم آبی در این کشور رو به افزایش است و دلخوش کردن به همکاریهای طبیعت همچون باریدن باران نیز فعلا دردی از مشکلات مردم را حل نکرده است.
کمکهای ناچیز جامعه جهانی به افغانستان برای خطرات ناشی از خشکسالی
«پینی موردانت» وزیر اداره «توسعه بینالمللی» انگلیس اعلام کرد که بسته جدید بیش از 13 میلیون دلار کمکهای کشورش را برای 1.4 میلیون افغان که با خطر ناشی از خشکسالی مواجهاند، تهیه کرده است.
بر بنیاد خبرنامه «سفارت انگلیس»، این کمک برای بیش از 440 هزار نفر شامل توزیع آرد، روغن، حبوبات و سایر مواد ارتزاقی است.
خانم موردانت در مورد این کمکها گفت: «خشکسالی در افغانستان با توجه به اینکه زندگی 1.4 میلیون نفر را تهدید میکند و در چند هفته در چندین ولایت افغانستان حاصلات با نابودی مواجه خواهند شد، یک بحران در حال ظهور است. ما از کشورهای دیگر میخواهیم تا به این تلاشهای بینالمللی برای حمایت از آسیبپذیرترین افراد جهان که در این مقطع زمانی با دشواریهای زیاد روبرو هستند، پاسخ بگویند».
نتیجه
پایتخت افغانستان که زمانی فقط برای حدود یک میلیون انسان درنظر گرفته شده بود، حالا بر اساس آمارهای اخیر میزبان دستکم 5 میلیون انسان است. زمستانهای خشک و غیرمعمول و رشد بیرویه جمعیت، این شهر را به دشتی با کمبود آب آشامیدنی مواجه کرده است.
این مشکل البته محدود به کابل نمیشود و کم آبی و خشکسالی تمام افغانستان را به نوعی تهدید میکند. هر کس در افغانستان قدرت حفر یک چاه عمیق را دارد سعی میکند مشکل خانوادهاش را حل کند اما بسیاری از مردم در حال حاضر نیز دسترسی به آب آشامیدنی سالم ندارند و مجبورند تا از آبهایی که آلوده استفاده کنند.
فساد اداری و نبود نظارت دولت بر استفاده از منابع آبی باعث شده است که شرکتهای بزرگ آب معدنی، شرکتهای آبرسانی به منازل و حتی شهرداری کابل با حفر چاههای عمیق و استخراج بیرویه آب، بر شدت بحران بیافزایند و شمارش معکوس خشکسالی در افغانستان را تسریع بخشند.
دولت افغانستان هم که بیش از هر مسئله دیگر، با بحرانهای امنیتی و تنشهای داخلی بر سر قدرت دست و پنجه نرم میکند، طی هفده سال اخیر نتوانسته است تا سازوکار مشخصی را در رابطه با نجات افغانستان از کم آبی روی دست بگیرد.
تمامی اقدامات دولت در این زمینه، یا به نحوی کوتاهمدت و مقطعی بوده است و یا عوامفریبانه؛ که این روش حکومتداری، نشانهای از حکومتداری ناسالم در افغانستان است.
افغانستان که فعلا روی محور کمکهای نظامی و مالی جامعه جهانی استوار است، اما در بخش رفع چالش پیامدهای ناشی از خشکسالی که عدم مصونیت غذایی است، کمکهای چشمگیری دریافت نکرده تا بتواند از این معضل عبور کند و از همین رهگذر، نوعی بحران جدی سالهای آینده افغانستان و مردم آن را تهدید میکند.
در حال حاضر مدیریت ناسالم در افغانستان زندگی را برای ساکنین این کشور به نحوی سخت و دشوار کرده است که اگر مردم طی سالهای آینده در برابر ناامنیها دوام بیاورند، اما خشکسالی ضربه بزرگی به زندگی و حیات آنها خواهد زد.
این زنگ خطر و هشدار باید توسط مسئولان افغان مدنظر گرفته شده و در راستای حل آن اقدامات جامعی روی دست بگیرند.
انتهای پیام/.
R7891/P36446/S8,87,1413/CT4منبع: تسنیم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۲۷۸۰۵۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پدر جغرافیای ایران کیست؟
محمدحسن گنجی یکی از اساتید دانشکده ادبیات و علوم انسانی، بنیانگذار دانش جغرافیای نوین و هواشناسی ایران بود.
به گزارش اقتصاد۲۴، وی بهعنوان رییس هواشناسی ایران، رییس هواشناسی منطقه آسیا و عضو کمیته اجرایی سازمان هواشناسی جهان شناخته میشد. او در رشته تاریخ و جغرافیا دارالمعلمین عالی به تحصیل پرداخت و به همراه دانشجویان دانشسرای عالی برای ادامه تحصیل به فرانسه رفت، اما، چون در دبستان زبان انگلیسی آموخته بود بعد از چند ماه به انگلستان اعزام شد.
پروفسور گنجی علت علاقه خود به جغرافیا و به خصوص هواشناسی را پدیده خشکسالی و سیلی میداند که در روزگار کودکی و نوجوانی در زادگاهش اتفاق افتاد و به روستاییان آسیب غیرقابل جبرانی وارد کرد. استاد گنجی پس از بازگشت به ایران بهعنوان استاد در دانشکده ادبیات و دانشسرای عالی به تدریس جغرافیا مشغول شد. اندکی بعد به آمریکا رفت و درجه دکتری در رشته جغرافیا را کسب کرد.
دوران کودکی و نوجوانی محمدحسن گنجیمحمدحسن گنجی در ۲۱ خرداد سال ۱۲۹۱ خورشیدی در بیرجند (قهستان) به دنیا آمد. سرزمین قهستان شبیه یک جزیرهای در دریای شن بود و مردم برای وارد شدن به آن از هر طرف باید از فرسنگها کویر بیآب و علف گذر میکردند. اهالی آن منطقه و به خصوص اهالی بیرجند از ایرانیان قدیمی با رگههایی از دیگر اقوام بودند که بیشتر از راه کشاورزی همراه با دامداری امرار معاش میکردند. خانواده دکتر گنجی نیز از این مردمان جدا نبودند. وی دارای سه برادر و دو خواهر بود که چهار نفر از آنها در همان شهرستان بیرجند تدریس میکردند و پدرش هم مدتها نایبالحکومه شهر قائن بود و همزمان به شغل کشاورزی و دامپروری نیز مشغول بود.
محمدحسن گنجی در سن شش سالگی وارد مدرسه شوکتیه در بیرجند میشود. در مدرسه شوکتیه رسم بر این بود که به شاگرد نخست، شاگرد دوم و شاگرد سوم به ترتیب مدال طلا، مدال نقره و یک کتاب نفیس هدیه میدادند و دکتر گنجی در طی شش سال تحصیل خود، چهار مدال طلا و دو نقره به دست آورد و در جشن پایان دوره که آن مدالها را به سینه زده بود چنان احساس سربلندی میکرد که به گفته خودش «گویی قلعه خیبر را فتح کرده بود.»
پس از پایان تحصیلات مقدماتی، به دارالمعلمین عالی تهران وارد شد و توانست در رشته تاریخ و جغرافیا مدرک کارشناسی را اخذ کند و بعد از آن بهعنوان دانشجوی برگزیده به اروپا اعزام شد و در دانشگاه ویکتوریا، منچستر انگلستان ادامه تحصیل داد و در سال ۱۳۱۷، کارشناسی ارشد خود را در رشته جغرافیا کسب کرد. در سال ۱۳۳۱، محمدحسن گنجی بار دیگر با استفاده از بورسیه تحصیلی به کشور آمریکا اعزام شد و دکتری خود را در رشته جغرافیا، از دانشگاه کلارک دریافت کرد و پس از بازگشت، در دانشگاه تهران مشغول به تدریس شد و در سال ۱۳۵۸ بازنشسته شد، اما او هرگز دست از کار نکشید و از سال ۱۳۶۴ با مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی همکاری خود را شروع کرد و از سال ۱۳۷۰ بهعنوان مشاور رییس دانشکده علوم زمینی با دانشگاه شهید بهشتی همکاری داشت. دکتر گنجی در زمان جنگ تحمیلی هم در ستاد بسیج مسئولیت بررسی و ارزیابی نقشه جبهههای جنگ را بر عهده داشت. علاوه بر این از سال ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۲ مشاور رییس سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح بود.
همسر و فرزندان محمدحسن گنجیدکتر گنجی در ۲۴ دی ۱۳۲۰ با خانم لطیفه جوادزاده، از ایرانیان مقیم ارمنستان، ازدواج کرد. آنها فرزندی نداشتند و تا پایان عمر در کنار یکدیگر ماندند. دکتر گنجی در دوران پیری هنگامی که همسرش بیمار بود با وجود کهولت سن خود، از همسرش پرستاری میکرد.
استادان و مربیان محمدحسن گنجیمربیان و استادان دکتر گنجی در طی دوران تحصیل او عبارت بودند از: میرزا احمد نراقی، شیخ احمد سلیمانی نراقی، کلنل علینقی وزیری، مفیدالملک، سیدرضی حسین (ناظم هندی)، عباس اقبال آشتیانی، ماژور مسعودخان کیهان، بدیعالزمان فروزانفر، سیدمحمدکاظم عصار، دکتر صادق رضازاده شفق، عبدالحسین شیبانی وحیدالملک، دکتر عیسا صدیق، دکتر اسدالله بیژن و...
مشاغل و سمتهای پروفسور محمدحسن گنجی• استاد دانشگاه تهران
• ریاست اداره کل هواشناسی ایران
• نماینده ثابت دولت ایران در سازمان هواشناسی جهانی
• معاونت پارلمانی وزارت راه
• ریاست دانشکده ادبیات و علوم انسانی
• ریاست موسسه آموزش عالی امیر شوکت الملک علم بیرجند
• مشاور رییس سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح
• عضویت در بخش جغرافیایی سازمان مطالعه و تدوین کتب دانشگاهی (سمت)
• عضویت در کمیته رهبری اطلس اقلیمی ایران در سازمان هواشناسی
• عضو مادام العمر انجمن جغرافیائی انگلستان
• عضو سابق انجمن سلطنتی مردم شناسی انگلستان و ایرلند
• عضو شورای عالی آمار
• عضو هیات تحریریه دائره المعارف بریتانیا
• عضو افتخاری انجمن آمریکایی پیشرفت علوم
• عضو شورای عالی مردم شناسی
• عضو انجمن جغرافیائی کشورهای آسیا و آفریقا
• عضو کمیته ملی آبشناسی (یونسکو)
• عضو هیات ممیزه دانشگاه تهران
• عضو کمیسیون بورسهای دانشگاهی
• عضو کمیسیون همکاری فرهنگی ایران و فرانسه (دانشگاهی)
• عضو کمیته جغرافیائی فرهنگستان ایران
• عضو شورای عالی جغرافیایی وابسته به سازمان جغرافیایی کشور
• عضو کمیته برنامه ریزی وزارت آموزش و پرورش
• عضو هیات امنای مدرسه عالی بازرگانی رشت
• عضو هیات امنای مدرسه عالی علوم اراک
• عضو هیات امنای مدرسه عالی فنی تهران
• عضو اتحادیه انحمنهای علمی
• رییس اولین کنگره جغرافیدانان ایران
• عضو شورای دانشگاه تهران
• اولین رییس انجمن جغرافیدانان ایران
خانه جغرافیا در تهراندر تاریخ سوم آذر ۱۳۹۰ با حضور پروفسور محمد حسن گنجی، منزل مسکونی او به تملک شهرداری تهران درآمد و بهعنوان خانه جغرافیا نامگذاری شد. در حال حاضر این خانه بهعنوان یکی از مراکز و خانههای علم و زندگی شهر تهران محسوب میشود.
درگذشت پروفسور محمدحسن گنجیپروفسور محمدحسن گنجی در ۲۸ تیرماه ۱۳۹۱ در منزل شخصی خود بر اثر زمین خوردن دچار شکستگی جمجمه و خونریزی مغزی شد. پس از آن به بیمارستان پیامبران تهران منتقل و تحت عمل جراحی قرار گرفت و در نهایت در سن ۱۰۰ سالگی درگذشت. پیکر ایشان پس از تشییع از مقابل دانشگاه تهران جهت خاکسپاری به شهر بیرجند منتقل شد و در تاریخ ۲ مرداد ماه ۱۳۹۱ در محل بوستان دکتر محمدحسن گنجی در خیابان توحید، در خاک زادگاهش آرام گرفت.