Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «پارسینه»
2024-04-30@16:42:16 GMT

چرا بعضی‌ها وسواسی می‌شوند؟

تاریخ انتشار: ۱۰ آبان ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۳۳۲۰۳۰

چرا بعضی‌ها وسواسی می‌شوند؟

«مرتب درحال شستن است و همه چیز کثیف به‌نظرش می‌رسد، البته از شنیدن این‌که بگویند وسواسی هستی، خوشش نمی‌آید و تنها به گفتن این جمله اکتفا می‌کند: «من فقط تمیزم.»

این داستان زندگی بیشتر افرادی است که وسواس دارند؛ بیماری‌ای که نشانه اصلی آن را عامه مردم شست وشو‌های مداوم می‌دانند درحالی‌که بعضی از وسواسی‌ها مدام به این می‌اندیشند که کاری را باید انجام بدهند یا گروهی دیگر باید هر چیزی را چندین‌وچندبار چک کنند تا مطمئن شوند شیر آبی باز نیست، فلکه گاز سرجایش قرار گرفته، همه چراغ‌ها خاموش‌اند و .

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

.. وسواس البته به شکل ترس از مرگ، شمردن دکمه‌ها، نرده‌ها و حتی قدم‌ها و ... نمود پیدا می‌کند. خبر خوش، اما این‌که این بیماری هم مانند بیماری‌های جسمی قابل درمان است. در این گزارش به انواع وسواس و راه‌های درمان آن پرداخته شده است.

وسواسی‌ها از تجربیات‌شان می‌گویند

لیلی، تمام چهارسال دانشجویی را با وسواس دست به گریبان بود. شست‌وشو‌های مداوم امانش را بریده بودند و نمی‌خواست قبول کند وسواس دارد، اما بالاخره با مشاوره‌های بسیار درمان شد. «گاهی اوقات پیش می‌آمد که روزی سه‌بار حمام می‌رفتم. بیشتر اوقات در محل شست‌وشو بودم و از تمیز بودن همه‌چیز لذت می‌بردم همان‌قدر که کثیف بودن چیزی آزارم می‌داد.» وسواس لیلی تا جایی پیش رفت که حنجره‌اش را هم درگیر کرد هنوز هم در شرایطی او را آزار می‌دهد. ساناز هم برهه‌ای را وسواس داشته؛ وسواس چک کردن، اما خیلی کوتاه و زودگذر: «کنکور داشتم و از استرس دچار وسواس شده بودم. مرور آن روز‌ها به یادم می‌آورند که چقدر روز‌های سختی بودند. مدام فلکه گاز و شیر آب را چک می‌کردم و تا جایی که در توانم بود، آن‌ها را سفت می‌کردم تا خیالم آسوده شود.» همه اطرافیان و آشناهایش «آرش» را جزو مردان تمیز و باسلیقه می‌دانند، اما مشاور به او گفته دچار وسواس شمردن است. «همه‌چیز را مرتب می‌شمارم و حتی گاهی اوقات بی‌آنکه متوجه باشم، قدم‌هایم را هم می‌شمارم. این کار واقعا برای خودم آزاردهنده است و فعلا در پروسه درمان هستم و امید دارم از این وسواس خلاصی پیدا کنم.»

چرا بعضی‌ها وسواسی می‌شوند؟

برای بروز وسواس در انواع مختلف آن می‌توان عواملی را دخیل دانست که منجر به ایجاد یا شدت گرفتن این بیماری می‌شوند؛ عواملی که گفته می‌شود با سن، هوش، شخصیت و محیط زندگی فرد در ارتباط هستند. گاهى ترشح ناموزون بعضى هورمون‌ها در مغز باعث به‌وجود آمدن این بیمارى مى‏شود یا مسأله اضطراب که ردپای آن را می‌توان در افراد مبتلا به این بیماری دید؛ اضطرابی که گاهی خود بیمار هم علت آن را نمی‌داند، اما همیشه با او همراه است. مسائل جنسی و از دست دادن ناگهانی یکی از نزدیکان هم می‌تواند در ایجاد یا دامن زدن به وسواس دخیل باشد.

گاهی اوقات یک اتفاق مشکل‌آفرین و پرفشار مثل مرگ یکى از نزدیکان یا بعضى مسائل جنسى باعث بروز وسواس می‌شود. مسائل فردی را هم نمی‌توان نادیده گرفت، چون در بعضی موارد عقده‏هاى فرو خورده و ناکامى‏هاى درون ریخته‌شده باعث این بیمارى مى‏شوند یا احساس گناه که مسأله‌ای فردی است هم در مواردی باعث بروز وسواس در فرد می‌شود. نکته قابل تامل در مورد وسواس این است که این بیماری گاهی از طریق تقلید به وجود می‌آید. یعنی فرد با تقلید از نزدیکان مانند والدین و دیگر فامیل دچار وسواس می‌شود. هوش فرد مبتلا هم در این مسأله بی‌تاثیر نیست، چون تحقیقات علمی نشان از این دارد که وضع هوشى افراد وسواسی در سطحى متوسط و حتى بالاتر از حد متوسط است. وسواسى‏‌هایى که داراى هوش اندک یا با درجه ضعیف باشند، بسیار کم هستند و بر این اساس رفتار آن‌ها نباید حمل بر کم‏‌هوشى‌شان شود.

چطور به جنگ وسواس برویم

وسواس درمان‌پذیر است، این نخستین نکته‌ای است که باید به آن معتقد باشید. اگرچه تصور رایج جامعه، وسواس را بیماری درمان‌ناپذیر تلقی می‌کند، البته بسیاری از متخصصان، رفتاردرمانی را درمان انتخابی و موثر بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی می‌دانند. رفتار درمانی در ٦٠ الی ٧٥‌درصد بیماران موثر است. حساسیت‌زدایی، بازداری فکر، غرقه‌سازی تجسمی و شرطی‌سازی آزارنده هم در درمان بیماران به کار رفته است. برای درمان این گروه از بیماران پرهیز از ترحم بیجا و در عین حال اعتدال در رفتار‌های درمانی و پرهیز از خشونت و انتقاد‌های تند و تهاجمی به بیمار قدرت می‌دهد، البته نباید از یاد برد که بعضی از بیماران به واسطه وسواس دچار استرس و اضطراب غیرقابل تحملی شده‌اند و برای درمان نیاز به بستری‌شدن دارند تا محیط بیمارستان و دوری از استرس، علایم بیماری را به سطح قابل تحمل کاهش دهد.

نمونه‌ای از این روش‌های درمانی عبارتند از:

مواجهه یا غرفه‌سازی:

در این روش درمانی بیمار با «خود» روبه‌رو می‌شود. در واقع بیمار از واقعیت‌ها و مشکلاتش فرار نمی‌کند. در این روش درمان اضطراب فرد مبتلا از بین می‌رود و فکر مزاحم ضعیف می‌شود.

تکنیک حساسیت‌زدایی و تاخیر:

این تکنیک به فرد وسواس کمک می‌کند به مرور زمان از وسواس خود بکاهد تا جایی که برای همیشه از دست آن راحت شود. به‌عنوان مثال، هربار که فرد وسواسی نیاز به شستن یا حتی شمردن دارد، چند ثانیه صبر می‌کند و بعد کار موردنظرش را انجام می‌دهد.

این تاخیر کمک می‌کند فرد با خودش بگوید: «سه ثانیه توانستم آن را به تعویق بیندازم» و در روز‌های بعدی سعی کند این زمان را طولانی‌تر کند. بدین شکل پس از مدتی، کنترل امور را به دست خواهد گرفت.

استفاده از شیوه تداعی و تخلیه:

در این روش درمانی فرد بیمار سعی می‌کند آن‌چه در ذهن دارد را عرضه کند. به این معنا که همه احساسات و افکارش را از دوران کودکی تاکنون نسبت به خانواده، محیط، والدین و... به خاطر آورده و در مورد آن‌ها صحبت می‌کند. این مسأله به او کمک می‌کند خاطرات تلخی که باعث پیداش وسواس و... شده را بیرون ریخته و آشکار کند و در نهایت منجر به رهایی از شر آن‌ها شود.

ورزش و پیاده‌روی:

روزی نیم‌ساعت پیاده‌روی تند با افزایش ترشح هورمون‌های سروتونین و آندورفین خون که شادی‌آور، انرژی‌زا، رضایت‌آور، ترمیم‌کننده و تسکین‌دهنده دردها، آرامش‌بخش، کاهنده اضطراب هستند، سهم عمده‌ای در رفع اضطراب و افسردگی دارد.

تلقین موفقیت‌ها:

متاسفانه احساس یأس و افسردگی زمینه‌ساز وسواس هستند، بنابراین تلقین موفقیت‌ها نقش مهمی در درمان و پیشگیری می‌توانند بازی کنند. با به یادآوری موفقیت‌ها، نعمت‌ها و خوشبختی‌های خود باید بدانیم که هیچ‌کس حقیر نیست؛ اگرچه ممکن است محرومیت‌های فراوانی را تجربه کرده باشیم، ولی تا می‌توانیم به داشته‌هایمان بیندیشیم.

تغییر محیط و شرایط زندگی:

باید محیطی دور از اغتشاش، بگومگو و فشار برای فرد بیمار فراهم شود. دوری از تنهایی و بودن با جمع مانند حضور در مسافرت‌های جمعی، میهمانی‌ها، کلاس‌ها، گردهمایی‌ها و... الگوبرداری و مشاهده مستقیم اینکه دیگران چگونه زندگی می‌کنند، بسیار موثر است.

انواع وسواس

وسواس فکری: مدام به این می‌اندیشد که کاری را انجام نداده و این مسأله را پشت‌سر هم به خود گوشزد می‌کند که باید فلان کار را انجام دهد؛ فکر‌هایی که باعث پریشانی فرد می‌شود. این افراد دچار استرس و اضطراب‌اند و کار‌های روزمره‌شان را به سختی انجام می‌دهند و گاهی اوقات به کار‌های روزمره‌شان نمی‌رسند. اهمیت وسواس فکری تا جایی است که علاوه بر روانشناسان، جامعه‌شناسان و مدیران اقتصادی هم به آن توجه می‌کنند و برایشان اهمیت دارد، چون این وسواس بازده کاری جامعه را پایین می‌آورد. درواقع تعادل فرد به هم می‌خورد و او را در سازگاری با محیط دچار مشکل می‌کند. این وسواس را می‌توانید به شکل‌های مختلف که در ادامه آورده شده ببینید.

*وسواس گیردادن به بدن: افراد مبتلا به این وسواس به عیب‌های خیالی خود مشغول می‌شوند آن هم از نظر ذهنی؛ عیب‌هایی که برای دیگران قابل مشاهده نیست، اما این افراد با رفتار‌های تکراری (مثل وارسی کردن در آینه، آرایش بیش از حد و ...) یا اعمال ذهنی (مثل مقایسه کردن ظاهرشان با دیگران) در پاسخ به نگرانی‌های ظاهر مشخص می‌شود.

*وسواس احتکار: این وسواس سبب می‌شود فرد مبتلا با دور انداختن اموال بی‌ارزش مشکل داشته باشد و نتواند از این اموال دل بکند. در نتیجه این افراد نیاز خیالی شدیدی به زمینه ذخیره‌کردن وسایل و ناراحتی زیاد از دور انداختن وسایل دچار هستند. این اختلال با جمع‌کردن طبیعی تفاوت دارد. برای مثال نشانه‌های اختلال ذخیره‌کردن به انباشته شدن تعداد زیادی اموال منجر می‌شود که به قدری مکان زندگی را پر می‌کند و به هم می‌ریزد که از مصرف آن‌ها به‌طور قابل ملاحظه‌ای چشم‌پوشی می‌شود.

*اختلال مو و پوست کنی: این وسواس به شکل زیاده‌روی در کندن مو و پوست نمود می‌یابد و با از دست دادن مو و اقدامات مکرر برای کاهش دادن یا متوقف کردن مو کندن یا پوست کندن منجر می‌شود.

وسواس عملی: یکی از انواع وسواس‌ها وسواس عملی است که به شکل‌های زیر در فرد نمود پیدا می‌کند.

*شست‌و‌شوی مکرر: برحسب عادت عامه مردم این مورد را تنها وسواس می‌دانند؛ بیماری‌ای که در میان زنان رایج‌تر است.

*رفتار مجرمانه: جلوه آن در مواردی به صورت دزدی است و این امر حتی در افرادی دیده می‌شود که هیچ‌گونه نیاز مادی ندارند.

*دقت وسواسی: نمونه‌اش را در منظم کردن دکمه لباس و... می‌بینیم و وضع فرد به‌گونه‌ای است که گویی از این امر احساس آرامش می‌کند.

*شمردن: شمردن و شمارش‌ها در مواردی می‌تواند از همین قبیل به حساب آید. مثل شمردن نرده‌ها با اصرار بر این‌که اشتباهی در این امر صورت نگیرد.

*راه رفتن: گاهی وسواس‌ها به‌صورت راه رفتن اجباری است. شخص از این‌سو به آن‌سو راه می‌رود و اصرار دارد که تعداد قدم‌ها معین و طبق ضابطه باشد. مثلا فاصله بین دو نقطه از ١٠قدم تجاوز نکند و هم از آن کمتر نباشد.

وسواس ترس: یکی از وسواس‌هایی که می‌شود دید وسواس ترس است که به شکل‌های مختلفی خود را بروز می‌دهد؛ ترس از مرگ، ترس از آلودگی، ترس از دفع، ترس از محیط محدود، ترس از امرى خلاف اخلاق، ترس از تحقق آرزو.

وسواس الزام: در این نوع وسواس فرد نمى‌‏تواند خود را از انجام عمل یا فکرى بیرون آورد و در صورت رهایى از آن فکر و خوددارى از آن عمل، موجبات تنش در او پدید خواهد آمد.

منبع: شهروند

منبع: پارسینه

کلیدواژه: وسواس اضطراب

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.parsine.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارسینه» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۳۳۲۰۳۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مراقب باشید؛ این داروها و خوراکی‌ها پلاکت خون را کاهش می‌دهند

پلاکت خون پایین (ترومبوسیتوپنی) نوعی بیماری است که در آن بدن به دلیل عارضه یا سایر شرایط، پلاکت کافی تولید نمی‌کند. علائم ناشی از آن شامل خونریزی داخلی و خارجی است.

به گزارش خبرآنلاین، تشخیص زودهنگام ترومبوسیتوپنی، نتایج مثبتی در درمان دارد اما تأخیر در تشخیص می‌تواند منجر به مشکلاتی از حمله قلبی، آسیب به اعضای بدن (به عنوان مثال، طحال، روده، کلیه و حتی آمبولی ریه) شود.

ترومبوسیتوپنی به اختلال در پلاکت خون گفته می‌شود و شرایطی است که در آن تعداد پلاکت‌های خون بیمار کاهش یافته و سلول‌های خونی قادر نخواهند بود فعالیت‌های اساسی بدن را انجام دهند.

پلاکت چیست؟

پلاکت به کوچکترین ذرات خونی گفته می‌شود که آنزیم‌های لازم برای انعقاد خون را در خود دارند. پلاکت‌ها بسیار کوچکند و با چشم غیرمسلح قابل دیدن نیستند. این اجزای کوچک مسئول بازسازی بافت‌های آسیب‌دیده هستند و نقش مهمی در انعقاد خون دارند. میانگین عمر هر پلاکت ۱۰ روز است و محل تولید آن در مغز استخوان است.

نحوه عملکرد پلاکت خون

کار اصلی پلاکت جلوگیری از خونریزی است. تجمع پلاکت‌ها در محل خونریزی، موجب لخته شدن خون و آغاز روند بهبودی می‌شود. پلاکت‌های فعال حاوی پروتئین چسبنده‌ای به نام فیبرین هستند که این پروتئین‌ها در تشکیل لخته خونی نقش مهمی ایفا می‌کنند.

علت پایین بودن پلاکت خون

پایین بودن پلاکت خون نوعی اختلال خونی است و معمولاً عوارض جدی ندارد اما در شرایط آسیب‌دیدگی می‌تواند روند انعقاد و لختگی خون را تحت‌تأثیر قرار دهد. تعداد پلاکت خون معمولاً به دلیل بیماری‌های زمینه‌ای و عوارض جانبی مصرف برخی داروها کاهش می‌یابد که در ادامه به شرح این موارد می‌پردازیم:

۱) داروها و خوراکی‌هایی که پلاکت خون را کاهش می‌دهند

مصرف الکل، ترکیبات سمی و نیز برخی داروهای حاوی کنین که جهت رفع گرفتگی عضلات تجویز می‌شوند اثرات منفی بر پلاکت خون دارند. استفاده از برخی نوشیدنی‌ها مانند آب تونیک (نوشابه گازدار حاوی کنین که برای پیشگیری از مالاریا مصرف می‌شود) می‌تواند در کاهش پلاکت خون مؤثر باشد.

این داروها خاصیت ضد انعقادی دارند و موجب کاهش پلاکت می‌شوند:

داروهای ضد انعقاد یا مهارکننده‌های گلیکوپروتئین مانند آبسیکسیماب (این دارو ضد تجمع پلاکت است و برای پیشگیری از عوارض اسکیمی قلبی تجویز می شود)

اپتیفیباتید (این دارو ضد انعقاد خون است و در درمان لخته‌های خونی و حملات قلبی مورد استفاده قرار می‌گیرد)

و تیروفیبان (برای درمان سندرم کرونر حاد)

هپارین، استامینوفن، ایبوپروفن، ناپروکسن، آمیودارون (برای درمان پرکاری تیروئید)، سایمتیدین (برای درمان زخم معده و گاستریت)، پیپراسیلین (نوعی آنتی بیوتیک)، داروهای ضد تشنج مانند کاربامازپین، سولفونامیدها مانند تری‌متوپریم-سولفامتوکسازول، وانکومایسین (نوعی آنتی بیوتیک).

۲) بیماری‌هایی که موجب پایین بودن پلاکت خون می‌شوند

برخی از بیماری‌ها بر تولید پلاکت خون اثر گذاشته و باعث ترومبوسیتوپنی می‌شوند که عبارتند از: سرطان مغز استخوان، لوسمی، HIV و هپاتیت C، عفونت‌های ویروسی، آنمی، سندرم دیستریس تنفسی حاد (ARDS)، سپسیس (نوعی عارضه عفونی)، بیماری های خود ایمنی مانند ITP (نوعی عفونت ویروسی مثل آبله مرغان)، سابقه ارثی و ژنتیکی، زیاده‌روی در مصرف حد الکل، برخورد با ترکیبات سمی، دوران بارداری و ...

کاهش پلاکت خون گاهی می‌تواند سبب بروز برخی اثرات فیزیکی مانند کبودی شود. درمان پایین بودن پلاکت خون شامل تجویز برخی داروها و تلاش برای رفع مشکلات زمینه‌ای است.

در برخی موارد نیز برای درمان، از داروهایی که سیستم ایمنی بدن را سرکوب می‌کنند (مانند کوتیکواستروئیدها) استفاده می‌شود.

کانال عصر ایران در تلگرام

دیگر خبرها

  • ارتباط افسردگی و بیماری‌های قلبی ‌وعروقی
  • یک گیاه ضد باکتری برای درمان برخی بیماری‌های عفونی
  • زالو درمانی؛ انجام بدهیم یا نه؟
  • آبله مرغان تا چند روز واگیر دارد ؟ | برای آبله مرغان چی بخوریم ؟ ؛ درمان سریع آبله مرغان در خانه
  • زالو درمان می‌کند؟
  • بسیاری از اختلالات روانی ریشه جسمانی دارند
  • انجام آزمایش تب مالت دامها نیازمند همکاری مردم در روستاها است
  • آزمایش خون ممکن است ام‌اس زودرس را تشخیص دهد
  • چند باوراشتباه درباره بیماری ام اس
  • مراقب باشید؛ این داروها و خوراکی‌ها پلاکت خون را کاهش می‌دهند