به نقل از «دانا»

سلاح مورد علاقه آدمکش‌ها در آمریکا؛ محصول حامیان ویژه ترامپ در انتخابات/ همیشه پای یک AR-15 در میان است +عکس

تاریخ انتشار: ۱۲ آبان ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۳۵۲۰۴۱

در هر شرایطی نفوذ تبلیغاتی سیاسی اسلحه سازان آمریکایی شرایط را به نفع خود تغییر و فروش محصولاتشان را افزایش می‌دهد.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از مشرق، تیراندازی های بزرگ و قتل با سلاح های گرم به علت حمایت های پیدا و پنهان کارتل های این بخش و همراهی سیاستمداران آمریکایی با آنها، تبدیل به بخشی از زندگی و جریان عادی حوادث در این کشور شده و تقریبا هر روز اخباری مبنی بر قتل بر اثر استفاده از سلاح گرم رخ می دهد و هلاوه بر آن، هر ساله نیز یک یا چند حادثه تیراندازی بزرگ با تلفات بالای 10 کشته به امری روتین و عادی بدل شده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

بررسی جزییات این قتل عام ها نشان می دهد در اکثر موارد تیراندازی های بزرگ در چند سال اخیر آمریکا، یک نام مشترک یعنی AR-15 به چشم می خورد؛ یک نمونه از سلاح هجومی معروف ام 16 برای بازار غیر نظامی آمریکا که تقریبا با واژه قتل، تیراندازی و کشتار در جامعه آمریکایی اجین شده است اما به دلیل لابی های گسترده و سود سرشار، فروش آن متوقف نمی شود. در ادامه نگاهی خواهیم داشت به این سلاح و این که چرا تبدیل به انتخاب اول قاتلان در آمریکا شده است.

M-16 : شروع دوره ای جدید در طراحی سلاح

اسلحه ام 16 به عنوان یک طراح کاملا جدید از مناظر مختلف، در بحبوحه حضور آمریکا در جنگ ویتنام ساخته و در اختیار یگان های رزمی ارتش این کشور قرار گرفت. استفاده از آلیاژهای سبک و مواد پلاستیکی به همراه بهره بردن از فشنگ های کالیبر 5.56 میلی مترظ، این سلاح را به یک جنگ افزار مورد توجه و متفاوت در زمان خود بدل کرده بود. در عین حال این سلاح در طول مدت طولانی خدمت نظامی خود ارتقاء های مختلفی را دیده و در مدل های بسیار متنوعی، در نیروهای نظامی و امنیتی جهان وارد خدمت شده است.

در بازار غیر نظامی آمریکا، سلاح های تهاجمی به شکل غیر اتوماتیک در مدل های مختلف به فروش می رسد و شرکت های بسیار مختلفی چه آمریکایی و چه غیر آمریکایی محصولات خود را به بازار غیر نظامی این کشور ارسال می کنند. سری سلاح های ساخته شده بر پایه تفنگ ام 16 که در آمریکا به سری AR-15 مشهور شده از جمله پر فروش ترین محصولات در بازار اسلحه این کشور هستند و از جمله شرکت های تولید کننده مدل هایی بر اساس این پلتفرم تسلیحاتی می توان به کلت، برت، بوش مستر، زیگ زاور، اسمیت اند وسون، راجر و رمینگتون اشاره کرد که سود بالایی از تولید این محصول خاص خود می برند.

سری آی آر 15 معمولا از فشنگ های کالیبر .223 ریمینگتون بهره می برد که در حقیقت مدل تجاری فشنگ های کالیبر 5.56 میلی متری بوده و دارای تفاوت هایی در بخش انرژی دهانه و میزان قدرت باروت خروجی با یکدیگر است. در بحث نرخ شلیک در هر دقیقه نیز سلاح های این سری همگی از گونه نیمه اتوماتیک هستند و این به آن معنا است که برای شلیک هر گلوله باید یک بار ماشه کشیده شود لذا سرعت تیراندازی با این سلاح ها تا حد زیادی به مهارت شخص استفاده کننده نیز باز می گردد. در ادامه نگاهی به تعدادی از معروف ترین کشتارها در سالهای اخیر آمریکا و سلاح های به کار رفته در آن خواهیم داشت.

سینما به خون کشیده شد

در شبانگاه 20 جولای 2012 میلادی در سینمایی در شهر آورورا در ایالت کلورادوی آمریکا ، مرد جوانی به نام جیمز ایگان هولمز به درون سالن حمله کرده و به سمت تماشاگران آتش گشود. سلاح های وی شامل یک قبضه اسلحه نیمه اتوماتیک M&P15 ساخت شرکت اسمیت اند وسون ( از خانواده AR-15) ، یک قبضه شات گان مدل 870 ساخت شرکت ریمینگتون و یک قبضه اسلحه کمری گلاک 22 بود. در جریان این حادثه 12 نفر کشته و 58 نفر نیز مجروح شدند و شخص تیرانداز نیز بازداشت شد.

کشتار در مدرسه ابتدایی سندی هوک

شاید بتوان کشتار مدرسه ابتدایی "سندی هوک" در شهر نیوتاون در ایالت کنتیکت آمریکا را یکی از دردناک ترین حوادث تیراندازی نه فقط در آمریکا و بلکه در کل دنیا قلمداد کرد. در این حادثه که به تاریخ 14 دسامبر سال 2012 میلادی رخ داد، 28 نفر که تعداد زیادی از آنها را کودکان 6 و 7 ساله تشکیل می دادند به ضرب گلوله فردی به نام "آدام پیتر لانزا" به قتل رسیدند.

سلاح مورد استفاده توسط وی یک قبضه اسلحله نیمه اتوماتیک  XM15-E2S ساخت شرکت بوش مستر آمریکا بود که بر اساس اسلحه تمام اتوماتیک M-4 ساخته شده است. ام 4 خود نیز در حقیقت مدل کوچک تر شده اسلحه ام 16 محسوب شده و اسلحه نیمه اتوماتیک XM15-E2Sنیز جزو خانواده AR-15 محسوب می شود. یک قبضه اسلحه کمری پی 226 زیگ زاور و یک قبضه اسلحه کمری گلوک نیز از دیگر سلاح های همراه لانزا در این کشتار وحشتناک بود. وی که بنا به گفته مسئولان امر دچار برخی اختلالات روانی نیز بوده این سلاح ها را در منزل مادرش پیدا کرده و پس از ارتکاب به این جنایت نیز با شلیک یک گلوله اسلحه کمری گلوک، به زندگی پایان داد.

سن برناردینو؛ داعش وارد کالیفرنیا می شود

حمله در سن برناردینو کالیفرنیای آمریکا را بسیاری اولین حمله مستقیم داعش در خاک آمریکا قلمداد می کنند هر چند که هنوز هم تا به امروز وضعیت دو تیرانداز این حادثه و ارتباط داشتن آنها با این گروه تروریستی به خوبی مشخص نشده است. رضوان فاروق و تشفین مالک زوج پاکستانی بودند که این حمله را به اجرا درآوردند. رضوان از پدر و مادری پاکستانی در آمریکا متولد شده و تشفین نیز متولد پاکستان بود ولی مدت زیادی از عمر خود را در عربستان سعودی گذرانده بود. رضوان فاروق، بازرس مسئول رسیدگی به رستوران‌ها در سازمان بهداشت بخش سن برناردینو و همسرش تشفین مالک روز چهارشنبه به یک جشن تعطیلات که همکاران رضوان فاروق در آن حضور داشتند، حمله کردند.

طبق این گزارش‌ها، رضوان فاروق در این جشن حضور داشته‌است اما از محل جشن خارج شده و سپس مسلح به همراه همسرش به این محل بازگشته بود و حاضران را به گلوله بستند.

تقریبا کل پروسه تیراندازی به جمعیت 2 تا 3 دقیقه به طول انجامیده و چیزی نزدیک به 100 گلوله شلیک می شود. دو مهاجم 14 نفر را کشتند و با خودروی خود از محل حادثه فرار کردند.دو مهاجم در این حمله به یک قبضه اسلحه AR-15ساخت شرکت DPMS Panther Arms و یک قبضه اسلحه نیمه اتوماتیک M&P15 ساخت شرکت اسمیت اند وسون ( از خانواده AR-15) به همراه دو قبضه اسلحه کمری و مقداری مواد منفجره دست ساز مسلح بودند.

حدود 4 ساعت بعد از حمله اولیه که در حدود ساعت 11 قبل از ظهر صورت گرفته بود پلیس ماشین دو مهاجم شناسایی شده و تعقیب و گریز آغاز شد. در نهایت با توقف خودروی مورد نظر تبادل آتش بین زوج تبهکار و پلیس آغاز شد و حدود 5 دقیقه به طور انجامید. رضوان و تشفین در تبادل آتش با پلیس کشته شدند و در جریان این درگیری دو افسر پلیس نیز مجروح شدند.

شب خونین در لاس وگاس؛ مرگبارترین تیراندازی در تاریخ آمریکا

شب اول اکتبر 2017 میلادی شاهد خونبارترین حادثه تیراندازی تاریخ آمریکا تا به امروز بوده است. استیون کریگ پدک مردی 64 ساله از ساکنان لاس وگاس در اتاقی در طبقه 32 هتل مندلی بی به سمت جمعیت زیادی که برای فستیوال موسیقی گرد هم آمده بودند آتش گشود. وی تعداد زیادی سلاح شامل 24 قبضه سلاح را در اتاق هتل خود جمع آوری کرده بود که شامل 14 قبضه سلاح از خانواده AR-15 ساخت شرکت های مختلفی مثل Colt ، Daniel Defense ،FN Herstal و LWRC International به همراه 8 قبضه اسلحه نیمه اتوماتیک بر پایه تفنگ هجومی AR-10 با کالیبر 308 وینچستر ، یک قبضه اسلحه گلنگدنی ساخت شرکت راجرز با کالیبر 308 وینچستر و یک رولور کالیبر 38 از شرکت اسمیت اند وسون را به همراه داشته است.

وی در حدود 1100 گلوله را در فاصله 10 دقیقه بین ساعت ده و پنج الی ده و پانزده دقیقه شب به سمعت جمعیت شلیک کرد که در نتیجه آن 58 تن جان خود را از دست داده و 422 نفر نیز به دلیل برخورد گلوله مجروح شدند. حدود یک ساعت بعد پلیس موفق به ورود به اتاق فرد تیرانداز شد و با جنازه او که به وسیله شلیک یک گلوله به سر خودکشی کرده بود رو به رو شد. تا به امروز نیز هنوز انگیزه های واقعی این شخص از دست زدن به این حمله نامشخص باقی مانده است.

این بار کلیسا آماج گلوله های AR-15

یک کلیسا در منطقه ساترلند اسپرینگز ایالت تگزاس آمریکا صحنه بعدی آدم کشی در تعداد بالا با استفاده از یک عضو دیگر از خانواده AR-15 بود. در این حادثه که در روز 5 نوامبر 2017 رخ داد، مردی به نام دوین پاتریک کلی که سابقه عضویت در نیروی هوایی آمریکا از سال 2009 تا 2014 را داشت به این کلیسا وارد شده و مردم حاضر در این مکان را به یک قبضه اسلحه نیمه اتوماتیک AR-556 ساخت شرکت Ruger از اعضای خانواده AR-15 به گلوله بست که در جریان آن 26 نفر کشته و 20 تن نیز مجروح شدند.

وی پس از خروج از کلیسا با یکی از اهالی آن منطقه به نام استیفن ویل فورد رو به رو می شود که پس از شنیدن صدای شلیک با اسلحه AR-15 خود به سمت کلیسا حرکت کرده بود . ویل فورد به سمت پاتریک شلیک کرده و وی را دو بار یک بار در پا و یک بار در سمت چپ شکم مورد اصابت قرار می دهد. پاتریک در نهایت موفق به سوار شدن به خودرو و فرار می شود و ویل فورد نیز به تعقیب اون می پردازد و بعد از مدتی تعقیب و گریز که سرعت آن در مواردی به 155 کیلومتر در ساعت نیز رسیده بود در نهایت پاتریک کنترل خودرو را از دست داده به درون یک مزرعه در حاشیه جاده وارد می شود و توقف می کند. با سر رسیدن پلیس مشخص می شود که پاتریک بعد از توقف با شلیک گلوله به سر خود خودکشی کرده است.

یک دبیرستان دیگر به خون کشیده شد

در 14 فوریه 2018 میلادی یک بار دیگر داستان تیراندازی و کشتار در تعداد بالا در آمریکا رخ داد و این بار باز هم یک دبیرستان به اسم استونمن داگلاس در پارکلند فلوریدا مورد حمله نیکلاس کروز شاگرد اخراجی این دبیرستان قرار گرفت. وی با یک قبضه اسلحه نیمه اتوماتیک M&P15ساخت شرکت اسمیت اند وسون ( از خانواده AR-15) و تعداد خشاب اضافی وارد مدرسه شده و بعد از به صدا در آوردن آژیر خطر آتش سوزی به سمت دانش آموزان معلمان در مدرسه آتش گشود.

در جریان تیراندازی 17 نفر کشته شده و 17 تن دیگر نیز مجروح شدند. کروز بعد از تمام شدن مهمات خود سلاح خود را رها کرده و از مدرسه خارج شد و به یک شعبه مک دونالد رفته و غذا می خورد. حدود 1 ساعت بعد از تیراندازی کروز در فاصله 3 کیلومتری از مدرسه بدون مقاومتی توسط پلیس بازداشت می شود.

کنیسه یهودیان در پیتسبورگ؛ آخرین قربانیان AR-15

و اما جدیدترین مورد تیراندازی و کشتار وسیع در آمریکا در 27 اکتبر در کنیسه ای در شهر پیتسبورگ در ایالت پنسیلوانیای آمریکا رخ داد. مهاجم در این حادثه مرد سفید پوست 46 ساله ای به نام رابرت باورز بوده است که به نظر دارای تفکرات ضد یهودی و معتقد به برتری نژاد سفید بوده است و قبل از شروع به تیراندازی در داخل کنیسه فریاد زده بوده است : همه یهودیان باید بمیرند!

وی با یک قبضه اسلحه نیمه اتوماتیک مدل AR-15 SP-1 ساخت شرکت کلت و 3 قبضه اسلحه کمری مدل گلاک، مسلح بوده است. تیراندازی حدود 20 دقیقه ادامه پیدا می کند و با سر رسیدن پلیس مرد مهاجم به سمت پلیس شلیک کرده و دو افسر را مجروح می کند و سپس به درون کنیسه عقب نشینی می کند. نیروهای عملیات ویژه پلیس نیز با وی درگیر می شوند و رابرت باورز بعد از زخمی کردن دو مامور دیگر یگان ویژه پلیس مجروح و دستگیر می شود. در جریان این حادثه 11 نفر که همگی از مردم عادی در کنیسه بودند کشته شدند و 7 نفر نیز مجروح شدند.

قدرت و ثروت لابی اسلحه از کجا می آید؟   شاید این سوال برای بسیاری از شما پیش آمده باشد که چگونه اسلحه تبدیل به یک مسئله بسیار مهم و جنجالی در این کشور شده است. برای پاسخ به این سوال به این اعداد توجه کنید. به ازای هر 100 شهروند آمریکایی حدودا 112 اسلحه در این کشور وجود دارد که بیشترین تعداد در جهان است. ارزش کلی صنعت و تجارت سلاح های سبک در آمریکا در حدود 14 میلیارد دلار به صورت سالانه برآورد شده و رقمی در حدود 5 میلیارد و هشتصد میلیون دلار نیز توسط این صنایع به صورت مالیات به دولت آمریکا پرداخته می شود. هزاران نفر از مردم این کشور نیز به صورت مستقیم در این صنعت درگیر بوده و با هر گونه تغییر در وضعیت بازار و ایجاد هرگونه محدودیت، ممکن است شغل خود را از دست بدهند.   یک نماشگاه اسلحه در آمریکا

مسئله به نوعی تاسف بار اینجاست که این بعد از هر تیراندازی بزرگ در آمریکا و به محض آغاز اعتراضات و درخواست از دولت برای انجام کاری به منظور محدود کردن صنایع اسلحه سازی و ایجاد قوانینی در این بخش، رسانه ها و تبلیغات لابی های فروش اسلحه باعث می شود اسلحه فروشی های آمریکا مجددا پر از مردمی شود که از ترس ایجاد محدودیت سعی می کنند سلاح و مهمات بیشتری را خریداری کنند!

 

دونالد ترامپ نیز در دوران انتخابات ریاست جمهوری خود، از فرصت استفاده و سعی کرد تا با دادن وعده هایی در این بخش، دارندگان اسلحه و لابی NRA را به سمت خود جذب کند. لابی اسلحه این کشور نیز در ماه های منتهی به انتخابات، کمپین بسیار گسترده ای را علیه هیلاری کیلینتون آغاز کرده و حتی پس از انتشار اخباری مبنی بر پیشتاز بودن کلینتون در نظرسنجی های انتخاباتی، با تبلیغات خود مبنی بر احتمال ممنوعیت خرید، فروش اسلحه بسیار افزایش یافت و مردم این کشور از ترس اعمال محدودیت در صورت پیروزی اولین زن در انتخابات ریاست جمهوری، خرید سلاح هایی خصوصا مثل سری AR-15 را افزایش دادند.

این ماجرا بدین معناست که در هر شرایطی، لابی و نفوذ تبلیغاتی و سیاسی اسلحه سازان آمریکایی، شرایط را به نفع خود تغییر داده و فروش محصولات خود را افزایش می دهند؛ چه این شرایط، قتل عام باشد و چه انتخابات ریاست جمهوری یا ممنوعیت فروش اسلحه!

 

منبع: دانا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۳۵۲۰۴۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

فاشیسم با یک سلاح جدید بازگشته است: نظریه توطئه!

فرارو- جهان در حال آغاز یک تغییر است. سیاست‌ها و ایدئولوژی‌های راست افراطی از حاشیه طیف‌های سیاسی بیرون می‌آیند و در حال قرار گرفتن در متن و جریان اصلی سیاست هستند. این یک تغییر خطرناک است به ویژه با دانستن مسیری که به فاشیسم در دهه‌های ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ میلادی منتهی شد. فاشیسم مدرن که اغلب از آن تحت عنوان نئوفاشیسم یاد می‌شود علیرغم ارتباط با میلیتاریزاسیون (نظامی سازی) و فتوحات سرزمینی، ایدئولوژی‌های امپریالیستی را کنار گذاشته است. در عین حال، به نظر می‌رسد که نئوفاشیسم سلاح کاملا جالبی را در دست گرفته است: نظریه‌های توطئه.

به گزارش فرارو به نقل از فِرآبزرور، رهبرانی مانند "ویکتور اوربان" نخست وزیر مجارستان و "دونالد ترامپ" رئیس جمهور پیشین ایالات متحده نظریه‌های توطئه‌ای را تداوم می‌بخشند که باعث قطبی شدن پایگاه رای دهندگان می‌شود و بر شدت دفاع از ایدئولوژی‌های ملی گرایانه افراطی می‌افزاید. به نظر می‌رسد که فاشیسم چهره جدیدی به خود گرفته است. دیگر نظریه پردازان توطئه و نئوفاشیست‌ها محصور در گوشه‌هایی از فضای مجازی نیستند. مقام‌های منتخب اکنون به طور فزاینده‌ای ایده‌های راست افراطی را عادی سازی کرده و آن را تبدیل به جریان می‌سازند. در سرتاسر عرصه بین المللی گروه‌های راست افراطی بی سر و صدا به جریان اصلی نفوذ کرده اند بدون آن که باعث ایجاد خشم ناگوار ناشی از یک کودتا شوند.

نقطه اتصال بین نئوفاشیسم و نظریه توطئه

"بنیتو موسولینی" ایدئولوژی فاشیسم را در دهه ۱۹۲۰ معرفی کرد. فاشیسم پاسخی ارتجاعی به کمونیسم، سوسیالیسم و ​​لیبرالیسم بود. نئوفاشیسم تکرار مدرن آن است. نئوفاشیسم طیفی از باور‌ها و عملکرد‌های ملی گرایانه افراطی را در بر می‌گیرد و مواضع چپ، چپ میانه و راست میانه را رد می‌کند. این شکل مدرن فاشیسم با برتری نژادی، پوپولیسم، اقتدارگرایی و بومی گرایی مشخص می‌شود. نئوفاشیسم به شدت با لیبرال دموکراسی، مارکسیسم، کمونیسم و ​​سوسیالیسم مخالف است و اغلب ایده‌های بیگانه هراسانه و دیدگاه‌های مهاجرستیزانه را ترویج می‌کند. نئوفاشیست‌ها تمرکز متعصبانه‌ای بر کشور خود و مسائل آن دارند و مهاجران، لیبرال‌ها و افراد دارای هویت‌های نژادی مختلف را مقصر معضلات کشورشان قلمداد می‌کنند.

ابزار رایج نئوفاشیسم نظریه توطئه است. نظریه پردازان توطئه معتقدند که یک موقعیت یا رویداد نتیجه یک نقشه مخفیانه توسط بازیگران تاثیرگذار است که اغلب با انگیزه‌های سیاسی انجام می‌شود. هر نظریه در مورد توطئه یک نظریه توطئه نیست. بلکه این اصطلاح حاکی از تکیه بر تعصب یا شواهد ناکافی است. اغلب نظریه‌های توطئه با استدلال‌هایی تقویت می‌شوند و جایی که شواهدی با نظریه توطئه مغایرت دارند از ان استدلال‌ها به عنوان پشتیبان تفسیر نظریه توطئه استفاده می‌شود.

بسیاری از جناح‌های نئوفاشیست از نظریه‌های توطئه برای افراطی کردن افراد و تقویت دستورکار و برنامه‌های شان استفاده می‌کنند. سپس در فرایند رادیکالیزه یا افراطی کردن فرد ایده‌های مرتبط با وجود خطر و ضرر به فرد القا می‌شود. نئوفاشیست‌ها به دنبال متقاعد کردن افراد به پذیرش این باور هستند که شیوه زندگی انان در معرض خطری فوری قرار دارد.

نظریه "جایگزینی بزرگ" "رنو کامو" نویسنده فرانسوی مبتنی بر این فرض است که "نخبگان" در حال تنظیم جایگزینی اروپایی‌های سفیدپوست با غیراروپایی‌ها هستند.

"برنتون تارانت" ۲۹ ساله پیش از تیراندازی در تاریخ ۱۵ مارس ۲۰۱۹ به سوی مسجد النور و مرکز اسلامی لینوود واقع در کرایست چرچ در نیوزیلند نظریه "جایگزینی بزرگ" را در قالب یک مانیفست مورد تاید قرار داده بود. "جایگزینی بزرگ" با روایت "نسل زدایی سفیدپوستان" پیوند پیچیده‌ای دارد که بر برتری نژاد سفیدپوست تاکید می‌کند و ترس از جابجایی جمعیتی را ترویج می‌نماید.

گروه‌های نئوفاشیست از این نظریه استفاده می‌کنند تا با تداوم ایجاد ترس افراد را به طور مستقیم رادیکالیزه کنند. احزاب جناح راست اغلب این ایده‌ها را پرورش می‌دهند و تبلیغ می‌کنند تا حمایت رای دهندگان را از یک دولت قدرتمند برای ایفای نقش ناجی تضمین نمایند.

بنابراین، نئوفاشیسم و ​​ترویج نظریه‌های توطئه دست به دست یکدیگر می‌دهند. آن‌ها یکدیگر را برای ایجاد یک قرارداد اجتماعی جدید بین دو گروه تقویت می‌کنند: بخشی از جامعه که با ترس به جهان لیبرال دموکراتیک می‌نگرد و احزاب سیاسی که بازگشت نئوفاشیسم را تنها راه توقف انحطاط و هرج و مرج جهان می‌دانند.

بازگشت فاشیسم در اروپا

حزب فیدز تحت رهبری اوربان از سال ۲۰۱۰ میلادی در قدرت بوده است. تحت رهبری او مجارستان نه تنها به یکی از ضد اروپایی ترین، طرفدار روسیه‌ترین و طرفدار چین‌ترین کشور‌های اتحادیه اروپا تبدیل شده بلکه به یکی از محافظه کارترین و ضد مهاجرت‌ترین کشور‌ها نیز تحت دفاع فرضی از ارزش‌های سنتی و کاتولیک تبدیل شده است.

مجارستان علیرغم عضویت در اتحادیه اروپا آن اتحادیه را تهدیدی برای چشم انداز ترسیمی اوربان به منظور داشتن یک جامعه و اقتصاد ملی گرا قلمداد می‌کند. اوربان در طول کارزار انتخاباتی اروپا در سال ۲۰۱۹ میلادی پوستری با چهره "جورج سوروس"  سرمایه گذار و کنشگر سیاسی مجارستانی "ژان کلود یونکر" رئیس وقت کمیسیون اروپا راه اندازی کرد. روی پوستر نوشته شده بود:"شما این حق را دارید که بدانید بروکسل در حال برنامه ریزی برای انجام چه کاری است". در آن زمان "مارگاریتیس شیناس" سخنگوی ارشد یونکر دولت مجارستان را به طرح نظریه‌های توطئه علیه اتحادیه اروپا متهم کرد.

آن پوستر به سهمیه‌های اجباری جابجایی مهاجران اشاره داشت که توسط اتحادیه اروپا تعیین شده بود. از دید حزب فیدز تحت رهبری اوربان یونکر از نفوذ و سرمایه خود برای نابودی فرهنگ اروپایی از طریق طرح‌هایی برای پذیرش دسته جمعی پناهجویان استفاده می‌کرد. اتحادیه اروپا اخراج مهاجران مجارستان را غیرقانونی اعلام کرد، اما مجارستان اتحادیه اروپا را به حمله علیه ارزش‌های آن کشور متهم کرده بود.

شهروندان مجارستان این نگرانی را دارند که ارزش ها، فرهنگ و هویت شان به مثابه یک ملت از سوی اتحادیه اروپا مورد هجمه قرار گیرد. رهبران بروکسل در عمل مجار‌ها را منزوی کرده و آنان را از رهبری اتحادیه اروپا ناامید ساخته اند. آنان از خود می‌پرسند چگونه می‌توانند از رهبری اتحادیه اروپا پیروی کنند در حالی که به نظر می‌رسد آن اتحادیه از هویت ملی آنان محافظت نمی‌کند؟ اینجاست که فریبنده بودن رهبری فردی مانند ویکتور اوربان نمایان می‌شود.

سادگی روایات اخلاقی اوربان جذابیت او را بیش از پیش تقویت می‌کند و جهت روشنی را ارائه می‌دهد و اتحادیه اروپا را به عنوان نهادی که هدف پاکسازی هویت قومیتی مجاری را در سر دارد به مردم مجارستان معرفی می‌کند. این موضوع باعث ایجاد کیش شخصیتی شده که در آن اوربان نماینده کامل هویت مجارستانی است. این امر همراه با شخصیت رهبری قوی اوربان، مجار‌های میانه رو را جذب می‌کند و آنان را به این نتیجه می‌رساند که او مصمم به حفظ هویت و ارزش‌های مجارستان است. از این رو حتی مجار‌های میانه رو نیز به سمت جناح راست سوق پیدا می‌کنند موضوعی که اصول دموکراتیک مجارستان را تهدید خواهد کرد. جذابیت اوربان ناشی از نظریه‌های توطئه به افراد سرخورده و افراطی اجازه می‌دهد تا تقصیر را به گردن اتحادیه اروپا انداخته و ان نهاد را برای پاک کردن هویت قومی مجاری مصمم بدانند. اوربان یک بدیل را ارائه می‌دهد.

او در کنفرانسی با حضور نمایندگان جریان‌های راستگرای اروپایی گفته بود: "اگر اثبات شود رهبری بد است باید جایگزین شود". برای یک مجار سرخورده که احساس می‌کند هویت اش در معرض خطر قرار دارد اوربان راستگرا و نئوفاشیست به مثابه یک پناه قلمداد می‌شود. فقدان رهبران جذاب شهروندان میانه رو را به سمت رهبران سیاسی شجاع و ضد سیستمی سوق می‌دهد که راه حل‌های تند و تیز و انقلابی برای مشکلات سیستمی ارائه می‌دهند از آنجایی که توده‌های میانه رو بیش تری به سمت رهبران رادیکال و نئوفاشیست روی می‌آورند دموکراسی در پرتگاهی خطرناک قرار گرفته است.

دموکراسی در ایالات متحده مورد حمله قرار گرفته است

پدیده نئوفاشیسم محدود به مرز‌های اروپا نیست. علیرغم مشکلات حقوقی بی شمار دونالد ترامپ پیشتاز جمهوری خواهان برای راهیابی دوباره به کاخ سفید است تا تبدیل به چهل و هفتمین رئیس جمهور ایالات متحده شود. البته ممکن است تا زمان برگزاری انتخابات اتفاقات زیادی رخ دهند با این وجود، نتایج تمام نظرسنجی‌ها نشان می‌دهند که ترامپ از بایدن جلوتر است. او در اکثر ایالت‌های نوسانی نامزد پیشتاز است. شرکت کنندگان در نظرسنجی ترامپ را بیش از بایدن در زمینه اقتصاد قابل اعتماد می‌دانند.

هم چنین، واضح است که ترامپ از زمانی که کاخ سفید را ترک کرد نظرش را به خصوص درباره ادعای تقلب انتخاباتی تغییر نداده است. او کماکان از این نظریه دفاع می‌کند که نتایج انتخابات ۲۰۲۰ میلادی به سرقت رفته است. ترامپ علیرغم مواجهه با ۹۱ فقره اتهام کیفری از جمله یک پرونده فدرال در مورد سازماندهی توطئه برای کلاهبرداری و فریب درون سیستم انتخاباتی امریکا معتقد است که "قربانی یکی از بزرگترین کارزار‌های بدنام کننده افراد در طول تاریخ ایالات متحده" قرار گرفته است.

این در حالیست که هیچ گونه شواهد و مستنداتی وجود ندارند که نشان دهند ادعای او درباره تقلب در انتخابات ۲۰۲۰ صحت دارد. با این وجود، بسیاری از گروه ها، سازمان ها، پلتفرم‌های رسانه‌ای و گروه‌های شبه نظامی در جناح راست هنوز از این ادعای ترامپ و از شخص او حمایت می‌کنند. نامزدی ترامپ ریشه محکمی در آرمان‌ها و ایده‌های جنبش موسوم به MAGA (امریکا را دوباره عظمت ببخش) دارد. در میان اعضای آن جنبش می‌توان طرفداران نظریه جایگزینی بزرگ را یافت که معتقدند یک توطئه بین المللی وجود دارد که هدف آن "مهندسی مهاجرت افراد غیر سفیدپوست به کشور‌های از نظر تاریخی با جمعیت سفیدپوست" است. آنان این به زعم خود توطئه را تلاشی برای "جایگزینی" سفیدپوستان با نژاد‌های دیگر می‌دانند. ایده آنان این است که در این باره باید بر سوء ظن ناشی از ترس از "دیگران" که متفاوت از "ما" هستند تاکید نمایند.

برای جمعیتی که از قبل عمیقا نگران ریشه کن شدن ازادی‌های فردی شان از سوی دولت فدرال امریکا هستند نظریه‌های توطئه راهی برای فرو نشاندن سرخوردگی راست میانه ارائه می‌دهد. در این میان بخش عمده خشم اجتماعی مردان سفید پوست محافظه کار به سوی طرفداری از این جریان سوق پیدا کرده است. محافظه کاران از ترس از دست دادن ازادی شان خشم خود علیه دولت‌هایی که به زعم شان اجاره ورود مهاجران از نژاد‌های دیگر را به کشور می‌دهند هدایت می‌کنند؛ بنابراین برای چنین پایگاه رای دهنده راستگرای آشفته‌ای دیگر رهبران سیاسی میانه رو مورد علاقه نیستند. ترامپ نامزد مناسبی برای پر کردن این خلاء است.

کاریزمای رهبری مانند ترامپ از ایده اغوا کننده محافظت از پاکی ملت "واقعی" در برابر "انحطاط خارجی" ناشی می‌شود. رای دهندگان جناح راست در ایالات متحده به طور فزاینده‌ای رهبران سیاسی میانه رو جریان خود را ناتوان از ارائه راه حل‌های عملی برای مشکلاتی که در جامعه می‌بینند تصور می‌کنند. این وضعیت مسیری عالی را برای  رهبران پوپولیست و افراطی مانند ترامپ هموار می‌کند. برای جناح راست افراطی هیچ گزینه دیگری قابل اجرا نیست.

یک راه رو به جلو

رهبران افراطی و نئوفاشیست به درگیری‌های خشونت آمیز در جوامع از پیش قطبی شده دامن می‌زنند. بنابراین، چالش اصلی تلاش برای بازگرداندن اعتدال است. محافظه کاری انتقادی، منطقی و بالغ سالم باید از بی‌عقلی نئوفاشیسم و ​​مردم سرخورده نجات یابد.

دولت‌ها باید نارضایتی‌های اجتماعی را جدی بگیرند. ما باید همه چیز را از شرایط ملموس مانند هزینه‌های دلهره آور زندگی گرفته تا مسائل عمیقی مانند اولویت دادن به سیستم‌ها بر فرد مورد بررسی قرار دهیم. تنها هوشیاری و مشارکت فعال در فرهنگ مدنی و زندگی عمومی می‌تواند بلایی، چون نئوفاشیسم را سرکوب کند. ما باید از ظهور خطرناک نئوفاشیسم درس بگیریم.