وقتی پاریسیها رکورد بزرگ را شکستند؛ همه مخوفها
تاریخ انتشار: ۱۲ آبان ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۳۵۶۰۱۲
در جشنواره استثنوایی پول پارو کن ( کلیک کنید )
وبسایت رسمی برنامه نود - پیروزی پاریسنژرمن در اولین بازی هفته دوازدهم لوشامپیونه، یک اتفاق تاریخی را رقم زد؛ تبدیل شدن به رکوددار بیشترین پیروزی متوالی از ابتدای فصل در تاریخ 5 لیگ معتبر اروپا.
به گزارش سایت نود، در واقع دار و دست نیمار و امباپه با پیروزی مقابل لیل از رکورد تاتنهام در فصل 1961-1960 گذر کردند و دستاورد بیسابقه 12 برد از 12 بازی اول یک فصل 5 لیگ معتبر اروپا را رقم زدند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مخوف لندنی
تاتنهام در روزهای درخشانش با رهبری نیکولسون یکهتاز فوتبال انگلیس بود و برای رقم زدن پرامتیازترین و بهترین فصل تاریخش، یک شروع رویایی تدارک دید؛ برتری در 11 بازی اول فصل 1961-1960. این تیم در لیگ 22 تیمه آن زمان فوتبال انگلیس، نیمفصل اول را با 18 برد از 21 بازی به پایان برد و در نهایت هر 2 جام لیگ و حذفی را تصاحب کرد. جالب اینکه منچسترسیتی در هفته دوازدهم ترمز تاتنهام را کشید و به روند پیروزیهای متوالی تیم لندنی خاتمه داد.
مهارناپذیرهای پایتخت
از نمای کلی رم در فصل 2014-2013 سری A به نظر نمیرسید توانایی یک شروع رویایی را داشته باشد اما مردان پایتخت در 10 بازی اول به ترتیب بر لیورنو، هلاس ورونا، پارما، لاتزیو، سامپدوریا، بولونیا، اینتر، ناپولی، اودینزه و کیهوو را بردند اما در بازی یازدهم مقابل تورینو کم آوردند و پیروزیهایشان در عدد 10 متوقف ماند. رم آن فصل را با رتبه دوم، پشت سر یوونتوس که رکورد بیشترین امتیاز در تاریخ سری A را رقم زد به پایان رساند.
قدرتنمایی در روزهای سخت
منچستریونایتد در دهه 80 علاوه بر تماشای قدرتنمایی لیورپول، رقیب دیرینه، دچار ضعف مفرطی شده بود اما در آخرین فصل کامل مربیگری ران اتکینسون و چندی قبل از ورود سرآلکس فرگوسن افسانهای، بارقههای امیدی به وجود آورد. 10 پیروزی متوالی در 10 بازی اول، شکست ناپذیری در 15 هفته نخست فصل 1986-1985 و حفظ رتبه اول تا ماه نوامبر هم برای به پایان رساندن انتظار 19 ساله قهرمانی در لیگ کافی نبود و در نهایت تیم، فصل را در رده چهارم به پایان رساند.
طوفان باواریاییها
بایرنمونیخ در سالهای اخیر یکطرفهتر از همیشه، بوندسلیگا را به ملک شخصی خودش تبدیل کرده و در این راستا در فصل 2016-2015 کاری انجام داد که در تاریخ فوتبال سابقه نداشت. این تیم فصل را با 10 پیروزی متوالی آغاز کرد و هر چند کمی دیرتر از 3 فصل قبلی و این بار در هفته ماقبل پایانی قهرمانی خودش در بوندسلیگا را قطعی کرد اما به هرحال موفق به رقم زدن دوگانه (فتح توامان لیگ و جام حذفی آلمان) شد و روزهای باشکوهی را در فوتبال آلمان سپری کرد.
... و حالا پاریسنژرمن
سرانجام یک تیم پیدا شد که رکورد همه تیمهای مورد اشاره را شکست. پاریسنژرمن با گل جادویی امباپه و درخشش نیمار 2 بریک لیل میهمان را برد تا دوازدهمین پیروزی متوالی خودش را جشن بگیرد، صاحب رکورد بیشترین پیروزی از ابتدای فصل در تاریخ 5 لیگ معتبر شود و پس از 57 سال رکورد تاتنهام را بشکند. آیا آنها به تنها تیم پیروز در تمام بازیهای نیم فصل اول تاریخ 5 لیگ معتبر اروپا تبدیل میشوند؟ تنها 7 پیروزی دیگر کافی است!
1977
منبع: وبسایت برنامه ۹۰
کلیدواژه: خارجی بایرن مونیخ اختصاصی منچستریونایتد پاری سن ژرمن آ اس رم تاتنهام جام حذفی تیم ملی فوتبال ایران استقلال استقلال خوزستان تراکتورسازی ذوب آهن صنعت نفت آبادان سایپا سپاهان سیاه جامگان فولاد پیکان نفت تهران پدیده پرسپولیس گسترش فولاد سپیدرود رشت پارس جنوبی جم گل گهر خونه به خونه اکسین البرز نفت مسجد سلیمان ملوان انزلی آلومنیوم اراک بادران تهران راه آهن نساجی مازندران مس کرمان ایرانجوان بوشهر فجر سپاسی مس رفسنجان ماشین سازی تبریز صبای قم شهرداری تبریز شهرداری ماهشهر برق جدید فارس برنامه ۹۰ کارشناسی داوری تیم منتخب هفته مسابقات و حواشی لیگ از نود تا نود آنالیز ترین های هفته نود درجه سوال پیامکی کلیپ نود فوتسال مناظره و گفت و گو سایت 90 لژیونرها ویژه نود نوستالژی لیگ یک لالیگا تیم ملی اسپانیا لیگ جزیره جام اتحادیه انگلیس تیم ملی انگلیس کالچو تیم ملی ایتالیا بوندسلیگا جام حذفی آلمان تیم ملی آلمان لوشامپیونه تیم ملی فرانسه برزیل آرژانتین لیگ اروپا لیگ قهرمانان اروپا جام باشگاه های جهان اخبار ورزشی فوتبال ۱۲۰ جام ملتهای آسیا یورو کشتی والیبال بسکتبال
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت 90tv.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «وبسایت برنامه ۹۰» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۳۵۶۰۱۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نظربازی با اصفهانِ اردیبهشتی
ایسنا/اصفهان نویسندۀ سفرنامۀ «در کلمات هم میشود سفر کرد» داستاننویس و فیلمسازی است که از زیباییهای اصفهان در روایت سفرش به این شهر در هنگامۀ پاییز میگوید، اما حتی در این سفر پاییزی نیز خاطرۀ شیرین سفرهای اردیبهشتیاش به نصفجهان را به یاد میآورَد.
آدم باید خیلی بیذوق باشد که به اصفهان سفر کند، در دل طبیعت و باغات آن غرقه شود، میان معماری نابش از این سو به آن سو برود و تاریکروشنِ ادبیات و تاریخ این دیار را تجسم کند، اما شوری در وجودش هویدا نشود! در وجود این شهر شوریده همواره رازها و استعارههایی پنهان بوده است که شاید با دیدگان به نظر نیایند، اما حس میشوند، سرها را پرشور و دلها را حیران میکنند. آنهم نه به وقتی که شهر در بینقصترین روزگار خود به سر میبرد، بلکه در همین زمانۀ ما که مسافران، زایندهرود را کمآب یا بیآب میبینند، بیغشترین آثار معماری را زخمی و بیرمق در اسارت داربستها دیدار میکنند و در خیابانها یا کوچههای شهر هزاران چالهچوله و نازیبندگی خودنمایی میکند، باز هم دیدن اصفهان آدمی را به هیجان میآورد و همزمان آرامشی دلنشین به او میبخشد.
نمونۀ آن را باید در سفرنامۀ نهچندان معروف اصغر عبداللّهی از اهالی قلم کمنظیر جنوب ایرانمان، یعنی آبادان گرم و صمیمی یافت. عبداللّهی در همین روزگار ما به اصفهان میآید و در خاطرات سفرش موسوم به «در کلمات هم میشود سفر کرد» پا به این شهر میگذارد. او نیز برخی کموکاستیهای شهر اصفهان به چشمش میآید و آزارش میدهد، اما از یادداشتش به نصف جهان معلوم است که خیالش به پرواز درآمده و اشتیاقی یافته که بازتابش در قلم او یافتنی است.
گلچینان گلچینان به سمت چهارباغ
اصغر عبداللّهی، داستاننویس و فیلمساز، در این سفر که روایتش را به قلم میآورد، هنگامۀ پاییز است و از زیباییهای اصفهان در این موسم فراوان میگوید. اما او بارها به اصفهان پا گذاشته و چهار فصل آن را دیده است، و حتی در این سفر پاییزی نیز خاطرۀ شیرین سفرهای اردیبهشتیاش به نصف جهان را در یاد دارد و میگوید:
«اصفهان شهری نیست که در یک نظر و یک سفر کشف شود. اگر بهدلخواه مسافر اصفهانی، اردیبهشت هم ماه خوبی است برای نظربازی با شهری که پُر از تکههای کوچک نقاشیهای لاجوردی و فیروزهای است. هم آفتاب دارد، هم نمنم باران و نرمهبادی که از روی میوههای خوشطعم درختان کویری گذر کرده است.»
عبداللّهی از نویسندگان قدر و آگاه به ادبیات، تاریخ و فرهنگ ایرانزمین است. همین مسئله نیز بر منحصربهفردشدن داستان سفرش به اصفهان تأثیری مهم گذاشته است. او سفرنامهای دارد که مثل اصفهان جان و روحی در آن میتوان یافت. عبداللّهی در این گزارش سفرش به زیبایی از قدرت خیال و تخیل نویسندگی خود بهره میبرد و غالباً در دیدار با جایجای شهر به یاد اثری مکتوب در ادبیات یا تاریخ میافتد و به زیبایی با اصفهان کنونی پیوند میدهد که شاید از پس خاطر و نوشتار هرکسی بر نیاید.
این داستاننویس در همان ابتدای کار از خوانندهاش میخواهد که پیش از هر جاذبهای به دیدار چهارباغ برود: «سلانهسلانه یا به قول قجرها گلچینان گلچینان برو به به سمت چهارباغ» وقتی به چهارباغ میرسد، همزمان با دیدن این خیابان شگفتانگیز یادش به داستاننویسان نامدار اصفهان میافتد. و میگوید در چهارباغ باید با داستاننویس اصفهانی، علی خدایی، قدم زد.
فقط خدایی نیست. این آبادانی وقتی در اصفهان درختان و گلها را در جایجای شهر میبیند و وقتی آواز پرندگان چون آهنگی دلنواز به دلش مینشیند، یاد نویسندۀ فرانسوی، آندره مالرو میافتد؛ رماننویسی که رُستنیهای نصف جهان سرمتش و بهگفتۀ عبداللّهی در گوشهای از خاطراتش چنین به آنها اشاره میکند: «گل ابریشم سرخ و گلهای کاغذی افشان و سه گل ارغوانی بر یک درخت انار در حیاطی [...].»
بعد به یادمان میآورد که مالرو، مالرویی که تمام دنیا را زیرپا گذاشته بود، حساب سه شهر اصفهان و ونیز و فلورانس را از همۀ دنیا جدا میکرد، چون هیچ شهر دیگری به پای زیبایی و شکوه و شیدایی این سه نمیرسد. گشتوگذار در اصفهان، نویسندگان یا کتابهای ادبی بسیار دیگری را به خاطرش میرود. «صادقممقلی؛ شرلوک هلمس ایران یا داروغۀ اصفهان» اثر کاظم مستعانالسلطان و «ده قزلباش» اثر حسین مسرور سخنیار اصفهانی از آن جملهاند.
آدمهایی دیدم که دیگر زنده نیستند
عبداللّهی با قدمزدن و گشتن در اصفهان بهجز ادبیات، تاریخ را هم پوینده و جاندار در برابر دیدگانش میبیند. وقتی در عمارت چهلستون است، ظلالسطان، شازده قجری و حاکم اصفهان را میبیند که چطور دستبهکمر دستور میدهد تا آدمهایش نقاشیهای این بنای باشکوه را و گچبریهای ظریفش را با هرچه که به دستشان میآید، تخریب کنند.
بعد در غیاب این شازده قجری پا به اندرونی معروفش میگذارد! همان جا که حالا موزۀ هنرهای تزئینی و معاصر شهرمان شده است و تاریخ خودش را دارد، همان جا که قرنهای درازی به رکیبخانه شهره بود. در اندورنی، عبداللّهی ویلفرد اسپاروی اهل انگلستان، معلم سرخانۀ بچههای ظلالسطان را میبیند. او در دل این موزه، همان لحظهای از تاریخ اصفهان را به چشم میبیند که اسپاروی با خانوادۀ ظلالسطان بهصورت گروهی نمایشنامۀ «توفان» شکسپیر را اجرا میکنند، گویی که خیلی از این نمایش نمیگذرد و دیوارهای عمارت هنوز آن را به یاد دارند. بعد فرزندان حاکم اصفهان یا نوههای ناصرالدینشاه دور هم با معلمشان داستانی از ادگار آلن پو میخوانند.
و همۀ اینها را عبداللّهی میبیند! درگذشتگان بسیاری در یادش جان میگیرند. حتی ناصرخسرو و شاردن و گوبینو و دهها نفر دیگر را میبیند که هنوز ردشان در اصفهان پیدا میشود؛ همانطور که در دل هر بنای تاریخی و کوچه و خیابان و منظرۀ شهر آیندۀ این دیار را هم به تماشا مینشیند.
او این آینده را در عکسها میبیند، مثلاً جایی که از دانشجویان دانشکدۀ هنر اصفهان مینویسد: «برو به عمارت پُرنقش و نگار و به سقف نگاه کن و به یاد بیاور که تصویری از تو در تعداد زیادی از این عکسهای دانشجویان احتمالاً دانشکدۀ معماری حالیه که در غیبت شازده در عمارت توحیدخانه مستقر هستند خواهد بود. آنها تو را به یاد نمیآورند، تو هم آنها را فراموش خواهی کرد اما در این عکسهای دیجیتال باقی خواهی ماند.»
بعد در جایی دیگر دوباره از عکاسی مردم اصفهان و مسافرانش و از عکسهایی که عمرشان بیشتر از آدمهاست برایمان تعریف میکند؛ همان عکسهایی که وقتی عبداللّهی به آنها خیره میشود، احساساتش را دربارهشان اینگونه نشان میدهد: «آدمهایی دیدم که دیگر زنده نیستند. و غم ملایم خودخواستهای در من مِهِ متراکم میشود.»
مرجع:
عبداللّهی، اصغر (۱۴۰۰)، «در کلمات هم میشود سفر کرد»، تهران: چشمه.
انتهای پیام