اعمال زنی که همسرش از وی راضی نباشد چگونه محاسبه میشود؟ /آیا رضایت شوهر شرط قبولی عبادات است؟
تاریخ انتشار: ۱۴ آبان ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۳۸۵۸۸۸
اقدام به جمع آوری مطالبی پیرامون رضایت شوهر از همسر و قبولی اعمال و عبادات وی کرده ایم که پیشنهاد میکنیم آن را از دست ندهید. برخی افراد بر این باورند که اگر شوهر رضایتی از همسرش نداشته باشد عبادات و نماز همسر وی مورد قبول درگاه الهی قرار نمیگیرد و بیهوده است، آیا واقعا چنین سرنوشتی در انتظار همسران این افراد است؟
آیا رضایت شوهر شرط قبولی عبادات نزد خداوند است؟
زن اگر به وظایف خود نسبت به شوهرش عمل نماید، خداوند از او راضی است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اطاعت از شوهر
حفظ مال شوهر
بدون اذن او روزه مستحبی نگیرد
در مورد مسائل جنسی مانع شوهر نشود
بدون اذن شوهر از خانه خارج نگردد
زن و شوهر باید لباس و عیب پوش یکدیگر و همکار و مشاور و معاون بایکدیگر باشند. بنا بر این باید بتوانند در کنار یکدیگر با احترام متقابل و ایجاد زمینه مساعد برای فعالیت طرف مقابل اعتماد و همکاری را در خانواده ایجاد نمایند.
اگر همسری بگوید؛ نماز و عباداتت را، چون من ازت راضی نیستم خدا ازت قبول نمیکند، همچون بهانه گیری یک کودک است!
تمام اعمال زن طبق شرایط خودش مورد قبول و صحیح است و رضایت شوهر درآن شرط نیست.
زن طبق معمول و متعارف اعمال واجب خود را انجام دهد و از محرمات پرهیز کند و دراین زمینه مخالفت شوهر اعتباری ندارد.
نهایت این است که اگر زن در زندگی زناشویی خود به وظایفی که شرعأ برعهده دارد عمل نکند، مرتکب معصیت میشود.
آیا آزردن همسر مانع قبولی نماز میشود؟
رفتارهای شکایت آمیز به زندگی لطمه میزند و آفت و آسیب زیادی دارد.
کسانی که خیلی نق میزنند خودشان انسان آرامی نیستند، زیرا این نق زدن روح و روان خود فرد را هم آزرده میکند و علاوه بر آن شوهر را هم متنفر میکند.
چکها ضرب المثلی دارند که میگوید: دود، چکه و زنی که غُر میزند، مرد را فراری میدهد.
غر نزنید
وقتی خانم غر میزند مرد به بیرون از خانه میرود و این آفت دارد. امام صادق (علیه السلام) میفرماید: زبان هایتان را از نق زدن حفظ کنید.
روایت داریم که اگر خانمی به همسرش بگوید که خیری از تو به من نرسیده است، اعمال نیک او از بین میرود.
بیش از توان مرد به او تحمیل نکنید
در روایت داریم: زنی که بر مردش تحمیل میکند اعمالش از بین میرود و روز قیامت خدا را در حالی ملاقات میکند که خدا از او خشمگین است.
حضرت زهرا (سلام الله علیها) میفرماید: علی جان، من از خودم شرم میکنم که از تو چیزی بخواهم که در توان تو نیست.
شخصی به پیامبر گفت: من زنی دارم که وقتی از خانه بیرون میآیم مرا بدرقه میکند و وقتی به خانه میروم از من استقبال میکند و وقتی مرا غمگین میبیند، میگوید که اگر غم روزی را میخوری، خدا روزی را میرساند و اگر غم تو برای آخرت است خدا غم تو را بیشتر کند.
پیامبر فرمود: این زن کارگزار خدا در روی زمین است و نیمی از ثواب شهید را میبرد. (وسائل الشیعة، ج. ۱۵، ص. ۲۲۷)
زنها نباید زیاد توقع داشته باشند و نق بزنند. البته این کار طرفینی است.
مرد از زن دلبری میخواند نه دلیری
در مورد آزار زن توسط مرد روایتهای زیادی داریم. این آزار میتواند زبانی باشد. پیامبر فرمود: خانمی که شوهرش را آزار میدهد خدا نماز او را قبول نمیکند و هیچ عمل خوب و نیکویی را از او قبول نمیکند. در روایت داریم: نفرین شده است، نفرین شده است، زنی که مردش را آزار میدهد. در مورد خشونت روایت داریم که اگر زنی بر مردش غضب کند و خشونت داشته باشد، خدا او نمیبخشد.
فراموش نکنیم که مرد از زن دلبری میخواهد نه دلیری.
ستم به همسر، مانعی برای کمال نماز
یکی از موانعی که برای کمال نماز در نصوص و روایات بدان اشاره شده اذیت و آزار و روا داشتن ستم به همسر است.
یکی از بارزترین مصادیق ظلم که شاید عقاب شدیدتری هم داشته باشد، ظلم به همسر در خانه است.
در توصیههای اولیای دین و بزرگان دینی سفارش زیادی شده که در میان اعضای خانواده عدالت بلکه عفو و گذشت و اخلاق دینی باید حاکم باشد؛ و کمترین ستم نسبت به زیر دستان، هیچ توجیه شرعی ندارد؛ و این عمل که قبیحترین و زشتترین عمل محسوب میشود مانع بزرگی برای کمال نماز است.
از پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) مرویست که فرمودند:
«کسی که همسر خود را آزار دهد نماز و اعمال نیک او پذیرفته نیست نزد خداوند مگر اینکه او را کمک نماید یا او را راضی نماید هر چند در تمام ایام عمر، روزه داشته باشد و نیز شوهر هم دارای همین نوع از عذاب و عقاب است در صورتی که به همسرش ظلم روا بدارد.»
از اصحاب و یاران پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم) نقل شده است که حضرتشان به سه چیز بسیار تأکید داشته و نزدیکان خود را بدان توصیه میفرمودند:
الصلاة الصلاة وما ملکت ایمانکم لا تکلِّفُوهم ما لایطیقون واتقوا الله فی النساء فانَّهُنَّ عوانٌ فی ایدیکم.
«نماز، نماز بگزارید و به زیر دستان به نیکی رفتار کنید و از خدا بترسید در کار زنان که آنان اسیران دست شمایند.»
نماز و عدالت با زیر دستان و تقوای الهی سه امر مهمی هستند که پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) پیروان و نزدیکان خود را بدان توجه دادهاند. به نظر میرسد که ارتباط این سه امر در این باشد که نماز واقعی موجب میشود که نمازگزار از ظلم و تعدی به حقوق دیگران دوری نموده و درجات ایمان و ترس از خدا در قلب او بیشتر گردد و متقابلاً کسی که به خانواده و دیگران ظلم و ستم نماید و در عین حال نماز هم بخواند. نمازش هر چند شرط صحت را داراست، ولی قطعاً شرط کمال را فاقد است.
چنین حکمی هم برای مردان آمده است و هم برای زنان. در روایات تأکیدات زیادی شده است که زن باید در رضایت شوهر بکوشد؛ و احادیث بسیاری از معصومین (علیهم السلام) در باب ارتباط عبادات با رضایت شوهر بیان شده است.
از صاحب شریعت اسلام و خاتم پیامبران (صلی الله علیه وآله وسلم) روایت است که: «خداوند نماز پنج گروه را نمیپذیرد بندهایی که از مولای خود فرار کرده است، شراب خوار، رباخوار، کسی که عاق والدین قرار گیرد و زنی که شوهرش از او راضی نباشد.» (مستدرک الوسائل، ج. ۱۳، ص. ۳۳۲)
پس نماز در رعایت موازین شرع و در زندگی خانوادگی و عفو و گذشت در روابط زناشویی نقش مهمی را ایفا میکند یعنی آنان که مواظبت بر عبادات و نماز خویش دارند و بدان اهمیت میدهند به حفظ موازین شرع مقیدتر و به مقام قرب الهی نزدیکترند. چون کمترین آثار نماز همین است که در میان اهل خانواده ظاهر گردد و از آنجا به جامعه تسرّی یابد و آنکه به حفظ نماز توجه و اهمیتی قائل نیست از معاصی و گناهان نسبت به خانواده و جامعه اِبایی ندارد.
پس بیائیم به این کلام نورانی پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) جامه عمل بپوشانیم که فرمودند:
مَنْ صَبَرَ علی سوء خُلق اِمرأته اعطاه الله من الاجر مثل ما اعطی ایوب علی بلائه ومَنْ صَبرتْ علی سوء خُلقِ زوجِها اعطاها اللهُ مثل ثوابِ آسیةَ امرأة:
هر مردی که بر بداخلاقی همسرش برای خدا صبر و شکیبایی کند خداوند بزرگ برای هر بار صبر او، پاداشی همانند و همسنگ پاداش صبر ایوب در برابر بلای او به وی خواهد داد و هـر زنى که در بـرابر بـد اخلاقى شـوهـرش صبر و شکیبایى ورزد، خداوند همانند (ثواب) آسیه (همسر فرعون) به او عطا کند. (وسائل الشیعة/۱۱۵/۳۷ / بحار الأنوار: ۱۰۳ / ۲۴۷ / ۳۰ منتخب میزان الحکمة: ۲۵۴)
منبع: افکارنيوز
کلیدواژه: پیامبر اکرم معاون خانواده امام صادق زهرا زمین خشونت خشونت دین خانواده اخلاق زنان حقوق قلب مردان والدین جامعه جامعه امام صادق پیامبر اکرم رضایت همسر قبولی اعمال احادیث و روایات
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.afkarnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «افکارنيوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۳۸۵۸۸۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اگر صافی کف پا نوعی بمب ساعتی نباشد چه؟
فرارو- اگر نگوییم برای قرنها دست کم برای چندین دهه محققان، متخصصان پزشکی و عموم مردم بر این باور بودند که افراد دارای کف پای صاف بیشتر مستعد ابتلا به انواع مشکلات هستند. به طور خاص اعتقاد بر این بود که داشتن کف پای صاف افراد را مستعد دردهای آینده و سایر مشکلات اسکلتی عضلانی (مانند عضلات، تاندونها ویا رباطها) میسازد.
به گزارش فرارو به نقل از کانورسیشن، اعتقاد بر این بود که کف پای صاف نوعی بمب ساعتی است. با این وجود، مقالهای تازه منتشر شده در مجله پزشکی ورزشی بریتانیا این افسانه را به چالش میکشد. نتایج بررسی تازه نشان میدهد که این تصور که داشتن کف پای صاف به طور اجتناب ناپذیری منجر به درد یا سایر مشکلات اسکلتی – عضلانی میشود بی اساس است.
این فرضیه از کجا میآید؟این ایده که صافی کف پا یک مشکل است به قرنها قبل برمی گردد. "مرتون ال روت"، "ویلیام پی اورین" و "جان اچ وید" متخصصان امریکایی در زمینه پا در نیمه دوم قرن بیستم مفهوم پاهای "ایده آل" یا "عادی" را متداول ساختند و این ایده که صافی کف پا یک مشکل قلمداد شد از سوی آنان ظاهری علمی پیدا کرد.
این پزشکان و محققان اولین کسانی بودند که مدعی شدند اگر پاها معیارهای خاص "طبیعی بودن" را نداشته باشند برای مثال، فاقد قوس کف پا باشند غیر طبیعی بوده و باعث میشود فرد مستعد آسیب شده و پا کمتر کارآمد باشد. این فرضیه از آن زمان به این سو در دستور کار برنامههای آموزشی متخصصان بهداشت و درمان قرار گرفت. اگرچه امروزه با به روز شدن برنامههای درسی مدرن، این فرضیه به تدریح در حال منسوخ و از دستور کار خارج شدن است. این فرضیه تقریبا برای مدت پنج دهه در سراسر جهان تدریس میشد اگرچه پایه علمی ضعیفی داشت. در واقع، علم هرگز این فرضیه را تایید نکرده در نتیجه به نظریه تبدیل نشد و در سطح فرضیه باقی ماند. با این وجود، در طول سالهای متمادی تا به امروز بسیاری از متخصصان سلامت از این فرضیه حمایت میکنند که کف پای صاف خطر بزرگی برای ایجاد اختلالات اسکلتی - عضلانی است. در نتیجه، این ایده همچنان در باورهای عموم مردم ثابت است.
آیا کف پای صاف باعث آسیبهای اسکلتی - عضلانی میشود؟برخلاف فرضیه روت و همکاران اش متاآنالیزها که بالاترین سطح شواهد علمی است افزایش خطر ابتلا به اکثر قریب به اتفاق آسیبهای اسکلتی - عضلانی را در میان افراد دارای کف پای صاف نشان نداده اند. این متاآنالیزها تنها پیوندهای ضعیفی را بین داشتن کف پای صاف و خطر ابتلا به سندرم استرس میانی تیبیا (درد در استخوان درشت نی)، سندرم کشکک رانی (درد در اطراف کاسه زانو) و آسیبهای ناشی از استفاده بیش از حد غیر اختصاصی در اندام تحتانی شناسایی کردند.
علاوه بر این، نتایج یک بررسی سیستماتیک و یک متاآنالیز نشان داد که دوندگان با کف پای صاف بیشتر از آنانی که کف پای غیر صاف دارند در معرض خطر آسیب قرار ندارند. نتایج این تحلیلها این ایده را زیر سوال میبرند که افراد دارای کف پای صاف در معرض خطر جدی ابتلا به اختلالات اسکلتی - عضلانی قرار دارند. با این وجود، علیرغم این یافتهها منابع مختلف مانند وب سایتهای حرفه ای، فورومهای اینترنتی و سایر رسانهها اغلب این ایده را مطرح میکنند که افرادی که کف پای صاف دارند در معرض خطر بیش تری برای مواجهه با آسیب قرار دارند و حتی نیاز به درمان دارند حتی اگر هیچ گونه علائمی از اسیب را نداشته باشند.
متاسفانه این موضوع اغلب منجر به مداخلات غیر ضروری در افراد میشود مانند استفاده از کفشهای ارتوپدی یا ارتزهای سفارشی پا برای صافی کف پای بدون علامت. هم چنین، باور به غیر طبیعی بودن کف پای صاف منجر به نگرانیهای قابل توجهی در بین افراد دارای کف پای صاف در مورد ظاهر پاهای شان میشود.
کف پای صاف بدون علامت معمولا نیازی به مداخله متخصصان سلامت ندارد. براساس دانش علمی فعلی ارزیابی این که آیا یک فرد دارای کف پای صاف برای تعیین خطر آسیب دیدگی است یا خیر بی اثر است و حتی میتواند تاثیر معکوس داشته باشد.
در حالی که ممکن است فردی با کف پای صاف دچار آسیب اسکلتی - عضلانی شود این لزوما بدان معنا نیست که صافی کف پا باعث بروز آسیب شده است.
کاملا ممکن است که دو متغیر در یک زمان وجود داشته باشند بدون اینکه پیوند علّی وجود داشته باشد. بین پیوند علی و همبستگی تفاوت مهمی وجود دارد. رابطه علت و معلولی بدان معناست که تغییر در متغیر (علت) منجر به تغییر در متغیر دیگر (موثر) میشود. وقتی دو متغیر با هم مرتبط هستند تغییرات در یک متغیر ممکن است با تغییرات دیگری همراه باشد، اما این بدان معنا نیست که یکی باعث دیگری میشود. برای تشریح این مفهوم مثال ذیل را در نظر میگیریم: ما به ۵۰۰ کودک شش تا ۱۲ ساله یک آزمون ریاضی میدهیم. با انجام تستهای همبستگی متوجه روندی میشویم: هر چه پای کودکان بزرگتر باشد نمره نهایی آنان در امتحان بالاتر میرود. در اینجا این پرسش مطرح میشود که آیا اندازه پا واقعا بر مهارتهای ریاضی تاثیر میگذارد؟ البته که پاسخ منفی است!
متغیر دیگری که در نظر گرفته نشده سن است که نقش عمدهای در این همبستگی دارد. از آنجایی که پاها با افزایش سن بزرگتر میشوند یک همبستگی قوی، اما نادرست وجود دارد؟ همین اصل در مورد کف پای صاف نیز صدق میکند. اگر آسیب اسکلتی عضلانی در فردی با کف پای صاف رخ دهد نتایج تحقیقات کنونی نشان میدهند که که صافی کف پا لزوما علت آن نیست و سایر عوامل باید بررسی شوند. پیوند مربوط به همبستگی است و نه علت و معلول.
از نظر مالی به راحتی میتوان فهمید که تجویز ارتزهای سفارشی پا با هزینه صدها دلاری برای جلوگیری از آسیبهای اسکلتی - عضلانی مرتبط با صافی کف پای بدون علامت تاثیر منفی قابل توجهی دارد. این امر به ویژه با توجه به این که وجود کف پای صاف تنها اندکی خطر ابتلا به این آسیبها را افزایش میدهد صدق میکند. برای حل این مشکل متخصصان مراقبتهای بهداشتی باید با ایجاد تمایز واضحتر برای بیماران خود بین انواع آناتومیکی بی ضرر و شرایط بالقوه نگران کننده به کاهش تشخیص بیش از حد کف پای صاف کمک کنند. از آنجایی که تشخیص بیش از حد اغلب منجر به درمان بیش از حد میشود اجتناب از درمانهای غیر ضروری به کاهش نگرانی بیماران در مورد کف پای صاف کمک میکند.
در نهایت این که ما باید این ایده قدیمی را که هنوز هم به شکل گستردهای رواج دارد کنار بگذاریم که استدلال میکند صاف بودن کف پا مشکلی است که افراد را در معرض خطر بالای دچار شدن به آسیب اسکلتی - عضلانی قرار میدهد. زمان آن فرارسیده که دیدگاه و رویکرد خود را نسبت به اهمیت کف پای صاف تغییر دهیم و تنوع طبیعی آنها را در زمینه سلامت کلی پا بشناسیم. مهمتر از همه زمان آن فرارسیده که صافی کف پای بدون علامت را صرفا به عنوان یک نوع آناتومیکی و نه یک نقص یا نوعی غیر طبیعی در نظر بگیرید.