آیا نتایج انتخابات کنگره تاثیری بر سیاست ترامپ در قبال ایران دارد؟
تاریخ انتشار: ۱۷ آبان ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۴۳۵۷۰۵
به گزارش مهر، گروه بین الملل-فاطمه محمدی پور: پیروزی دموکراتها در کسب اکثریت مجلس نمایندگان آمریکا در برابر موفقیت جمهوریخواهان در حفظ کنترل مجلس سنا برای «دونالد ترامپ» رئیس جمهور این کشور که ظرف دو سال آینده انتخابات مجدد ریاست جمهوری را پیش رو دارد، حامل واقعیات سیاسی جدید و در عین حال تلخی است.
بخشی از این واقعیات جدید آن است که دموکراتهای تازه قدرت یافته نه تنها جاه طلبی های ترامپ در حوزه وضع قوانین جدید و غالباً جنجالی را محدود خواهند کرد، بلکه از امکانات و قدرت بیشتری برای پیشبرد روند تحقیقات در مورد پرونده روسیه و تبانی احتمالی کارزار انتخاباتی ترامپ با مقامات مسکو برخوردارند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
با این حال وضع تحریمهای جدید علیه ایران، جنگ تجاری با چین، وضع تعرفه های گمرکی بر کالاهای وارداتی از کشورهای اروپایی و تعقیب یک سیاست حمایتگرانه اقتصادی از جمله کانونهای برخورد با دموکراتها بشمار می روند.
هرچند ترامپ با توجه به حفظ قدرت جمهوریخواهان در مجلس سنا تا حد زیادی از خطر استیضاح گریخته است، تصویب قوانین و لوایح موردنظر وی بسیار دشوار و حتی در برخی موارد غیرممکن خواهد بود.
در این راستا خبرنگار مهر گفتگویی با پروفسور «نادر انتصار» استاد و رئیس دانشکده علوم سیاسی دانشگاه آلابامای جنوبی آمریکا تنظیم نموده که در ادامه می آید. کتاب «سیاست کردها در خاورمیانه» از جمله آثار انتصار است که شهرت جهانی دارد.
*برخی معتقد بودند انتخابات کنگره در واقع یک رفراندوم برای رئیس جمهور ترامپ بود. نظر شما چیست؟
ترامپ از طرف بسیاری از کاندیداهای جمهوری خواه هم برای کسب کرسی در مجلس سنا و هم برای کسب کرسی در مجلس نمایندگان مبارزه کرد.
همچنین چندین نامزد جمهوریخواه از نام ترامپ استفاده کرده و در مبارزات انتخاباتی خود از برنامه کاری ترامپ حمایت کردند. بنابراین ما می توانیم بگوییم که انتخابات میان دوره ای کنگره ۲۰۱۸ به طرق مختلف یک رفراندوم در مورد ترامپیسم بود.
*جمهوری خواهان توانستند کرسی های خود را در مجلس سنا حفظ کنند و دموکرات ها پس از ۷ سال اکثریت مجلس نمایندگان را به دست آوردند. چرا دموکراتها برنده مجلس نمایندگان شدند؟
انتخابات مجلس نمایندگان بر اساس حوزه های الکترال در هر ایالت صورت می گیرد. بنابراین، برخلاف کاندیداهای مجلس سنا که باید برای کسب پیروزی در سطح ایالت فعالیت انتخاباتی انجام دهند، کاندیداهای مجلس نمایندگان فقط باید در حوزه انتخابیه خود فعالیت کنند نه در سطح ایالت.
جمهوریخواهان در سال ۲۰۱۰ توانستند بسیاری از حوزه ها را مجددا، به طور غیر عادلانه، تقسیم کنند تا دموکرات ها نتوانند به آسانی پیروز انتخابات شوند. چندین سال استراتژی جمهوریخواهان برای رسیدن به این هدف موفق بوده است.
با این حال، در طی زمان با تغییر جمعیت و تنوع جمعیت پایه در بسیاری از شهرهای بزرگ آمریکا، دموکراتها توانستند در بسیاری از شهرهای بزرگ بر تقسیم غیرعادلانه حوزه های انتخاباتی جمهوریخواهان غلبه کنند و و اکثر کرسی های انتخابات میان دوره ای مجلس نمایندگان در سال ۲۰۱۸ را به دست آورند.
همچنین تعداد زیادی از زنان، به خصوص زنان رنگین پوست، که در سال جاری نامزد مجلس نمایندگان شدند، به دموکرات ها فرصت دادند کنترل مجلس نمایندگان را به دست بگیرند. تقسیمات زیادی در جامعه آمریکا وجود دارد و یکی از مهمترین آنها تقسیم شهری - روستایی است. دموکرات ها توانستند مراکز اصلی شهرها را به دست آورند.
*اکنون دموکراتها اکثریت کرسی های مجلس نمایندگان را به دست آورده اند. آیا این موضوع بر خط مشی سیاست خارجی ترامپ بخصوص در ارتباط با ایران تاثیر دارد؟
بله، دموکرات ها می توانند مسیر را برای رئیس جمهور ترامپ دشوارتر کنند. به عنوان مثال، آنها می توانند حمایت ترامپ از جنگ به رهبری عربستان سعودی علیه یمن را به چالش بکشند زیرا بسیاری از مخالفان سیاست آمریکا در میان دموکرات ها هستند.
گرچه بعضی از اعضای مجلس نمایندگان مخالف خط مشی ایرانی ترامپ، به ویژه خروج ترامپ از برجام هستند، من فکر نمی کنم که سیاست خارجی آمریکا نسبت به ایران توسط پیروزی دموکرات ها در انتخابات میان دوره ای ۲۰۱۸ تحت تاثیر قرار گیرد.
مجلس سنا که واقعا در مورد سیاست خارجی مهمتر از مجلس نمایندگان است، هنوز هم توسط نمایندگان ضد ایرانی کنترل می شود کسانی که با روحیه های ایدئولوژیکی شبیه خود در مجلس نمایندگان کار خواهند کرد تا سیاست فعلی واشنگتن در قبال ایران را دست نخورده حفظ کنند. متاسفانه، ضد ایرانی گرایی به طور عمیق هم در میان نمایندگان حزب جمهوری خواه و هم در میان نمایندگان حزب دموکراتیک ریشه دوانیده است.
*بر اساس نتایج انتخابات اخیر کنگره، آیا شما فکر می کنید ترامپ می تواند در انتخابات ریاست جمهوری بعدی پیروز شود؟
نتایج انتخابات میان دوره ای کنگره ۲۰۱۸ نشان داد که جامعه ایالات متحده آمریکا به همان اندازه - زمانی که ترامپ وارد عرصه قدرت شد - قطبی و تقسیم شده است. نیروهای وفادار به ترامپ و ایدئولوژی ترامپیسم هنوز در مخالفت با دشمنان خود متحد هستند و حمایت از ترامپ در میان این گروه یا پایگاه او نسبتا قوی است.
با توجه به سطح حمایت فعلی از ترامپ در میان بخش های خاصی از رای دهندگان آمریکایی، من باور دارم وی شانس خوبی برای انتخاب مجدد در انتخابات آینده ریاست جمهوری آمریکا دارد.
منبع: الف
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۴۳۵۷۰۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مهاجری خطاب به ذوالنور: از رئیسی و دولت حسابکشی کنید
به گزراش «تابناک»، محمد مهاجری در روزنامه اعتماد نوشت: آقای ذوالنور به افول جایگاه مجلس اشاره کرده و به عنوان نمونه، دخالتهای بیرونی در قانونگذاری را برشمرده است. با اینکه طبق قانون اساسی، قانونگذاری منحصرا در اختیار مجلس قرار دارد، اما سالهای زیادی است که نهادهایی همچون شورای انقلاب فرهنگی، شورای عالی فضای مجازی و... دستورالعملهایی را ابلاغ میکنند که در حکم قوانین لازمالاجراست. آقای ذوالنور نخستین چهره سیاسی نیست که چنین انتقادی را بیان میکند. پیش از او نمایندگان دورههای قبل مجلس - به خصوص آقای علی مطهری - بارها این موضوع را گفتهاند، اما دوستان اصولگرا همچون جناب ذوالنور حاضر به پشتیبانی از این ایده نشدند.
جای این پرسش جدی وجود دارد که چرا چنین جراتی وجود دارد که جایگاه مجلس نادیده گرفته شود و شعار در راس امور بودن آن عملیاتی نشود؟ بگذارید از همین انتخابات اخیر مجلس در اسفند ۱۴۰۲ شروع کنیم. متاسفانه فرآیندی که از ماهها قبل آغاز شد و مجلس یازدهم هم با اصلاح قانون انتخابات به آن کمک کرد، شرایطی را به وجود آورد که مجلس دوازدهم از هماکنون با شائبه ناکارآمدی مواجه شود.
بخش بزرگی از نمایندگان مجلس یازدهم که شاید آقای ذوالنور هم جزو آنها باشد مدتی قبل از انتخابات ریاستجمهوری سیزدهم از آقای رییسی دعوت کردند وارد میدان رقابت ریاستجمهوری شود. این اقدام اگر در قالب یک فعالیت تعریف شده حزبی صورت میگرفت کاملا قابل دفاع بود، زیرا وقتی یک حزب سیاسی از کاندیدایی حمایت میکند مسوولیت اقدام خود را هم میپذیرد. اما اقدام فردی نمایندگان مجلس یازدهم معنای اقدام حزبی نداشت، بلکه نمایندگان استقلال خود را به حراج گذاشتند و عملا چک سفید امضا به رییس دولت دادند و به همین دلیل همه نمایندگانی که آن نامه را امضا کردند، باید در برابر ناکارآمدی دولت سیزدهم پاسخگو باشند. انتخابات مجلس دوازدهم متاسفانه با مشارکت کم صورت گرفت و آرای نمایندگان نیز بسیار پایین بود و از جمله در تهران، نفر اول کمی بیش از ۵۰۰ هزار رای (معادل ۵ درصد رای واجدان شرایط شرکت در انتخابات) کسب کرد. در اکثر حوزههای انتخابیه نیز افراد منتخب کمی بیش از ۲۰ درصد آرا را به خود اختصاص دادهاند.
حتما آقای ذوالنور توجه دارند که هر چه پایگاه مردمی مجلس (و البته ریاستجمهوری) ضعیفتر باشد، نهادهای دیگر حاکمیت تلاش میکنند نقش آن را در مقدرات کشور کمرنگ کنند. مجلس دوازدهم علاوه بر ضعف پیش گفته، به مدد شورای محترم نگهبان از چهرههای خاصی برخوردار شده که برخی از آنها به تنهایی قادر به نابودی حیثیت کل مجلس هستند.
جای شکرش باقی است که یکی از این افراد با تذکر رهبر معظم انقلاب، دستکم تا اطلاع ثانوی از تنشزایی و پرخاشجویی فاصله گرفت، اما باید منتظر ماند و با آغاز مجلس جدید، فصل تازهای از هنرنمایی این گروه را به تماشا نشست. دقیقا آنچه را آقای ذوالنور از بابت پایین آمدن شأن مجلس نگرانش است، همان چیزی است که خود او حتی اگر در ایجادش موثر نبوده، در برابر آن سکوت تاییدآمیز داشته است.
با این همه اگر بخواهیم خوشبینانه به آسیبشناسی نماینده محترم قم بنگریم و فرض کنیم که او با این نگاه به دنبال اصلاح مجلس است، گریزی نیست جز اینکه امیدوار باشیم همین مجلس ضعیف کم رای، نقایص خود را با عملکرد مثبت جبران کند. حسابکشی جدی و دقیق از دولت، نظارت بر عملکرد دستگاههای اجرایی و برخورد بدون رودربایستی با وزرای ضعیف و شخص رییسجمهور و نیز آتش نزدن قراردادهای بینالمللی (که حتما جناب ذوالنور آن را به یاد دارد!) میتواند کفارهای برای جبران اشتباهات گذشته باشد. امید که آقای ذوالنور - که از الان در قامت کاندیدای ریاست مجلس- سخن میگوید، حتی اگر به چنین منصبی هم نرسید، در رفع آسیبی که آن را فهم کرده است، برآید.