رویدادهای مناسبتی ربیع الاول
تاریخ انتشار: ۱۸ آبان ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۴۳۶۳۸۵
صراط:
زمانی که نوبت نامگذاری ماه قمری بود، به سبب همزمانی با بهار، این ایام را ربیع نامگذاری کرده اند. حقیقتا بهار مومنان این ماه است چراکه سرشار از اتفاقاتی است که شیعه را در جهان سربلند میکند. در ادامه برخی از اتفاقات مهمی که در این ماه رخ داده است، را میخوانید.
وضع تاریخ قمری به دست رسول اکرم (ص)به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان؛ نخستین کسی که دستور وضع تاریخ هجری قمری را صادر کرد، رسول خدا (ص) بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
یکی از رویدادهای این ماه رشادت امیر المومنین (ع) است. زمانی که بزرگان کوفه متوجه کمرنگی نفوذشان در جامعه شدند و خود را بازنده مبارزه با اسلام محمدی دیدند، چارهای جز کشتن پیام آور اسلام برای خود متصور نبودند. زمانی که بزرگان مکه برنامه قتل رسول خدا (ص) را کشیدند، کمی آن طرفتر از مجلس شور آنها، مسلمانان در تدارک سفر پیامبر اکرم (ص) از مکه به مدینه بودند. رسول خدا (ص) از حیله دشمنان با خبر شده بود؛ ایشان در آن شب که لیله المبیت نام داشت، مکه را به مقصد مدینه ترک کردند و حضرت علی (ع) بدون ترس از دشمنان اسلام، در بستر پیامبر (ص) خوابیدند. اگر امام علی (ع) با شجاعتش، در بستر رسول اکرم (ص) نمیخوابید، شاید اسلام در همان ابتدای راه، با چالش و خطرات فراوانی رو برو میشد که به بدنه این دین مبین لطمه میزد.
این گونه بود که آیه ۲۰۷ سوره بقره، نازل شد. خداوند در این آیه شریفه میفرمایند:
«وَ مِنَ النّاسِ مَنْ یَشْرِى نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللّهِ وَ اللّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبادِ» بعضى از مردمِ (با ایمان و فداکار) جان خود را در برابر خشنودى خدا مى فروشند و خداوند نسبت به بندگان مهربان است.
وصلتی که در آسمانها بسته شده بوددهم ماه ربیع الاول، سالروز ازدواج رسول اکرم (ص) با نخستین بانوی مسلمان، حضرت خدیجه کبری (س) است. آنچه کمتر از این وصلت آسمانی گفته شده است، ماجرای خواستگاری حضرت خدیجه (س) از حضرت محمد (ص) است. روزی خدیجه (س) در خانه خود مجلسی تشکیل داده بود و از عالمان یهودی دعوت کرده بود تا برایش صحبت کنند. در اواسط جلسه جوانی خوش سیما از مقابل خانه خدیجه (س) گذشت. دانشمند یهودی از خدیجه (س) خواست که او را به مجلس دعوت کند. پس از پایان مجلس و در هنگام خداحافظی در حالی که شعف از صورت آن عالم یهودی مشهود بود، رو به خدیجه کرد و گفت: «آن چه من در کتابهای آسمانی گذشته خواندهام، نشان میدهد که او پیامبر آخرالزمان است. خوشا به سعادت بانویی که چنین جوانی شوهرش باشد که در این صورت به شرافت، عزت و شکوه دنیا و آخرت نایل آمده است.». (مناقب ابن شهر آشوب، ج. ۱، ص. ۴۱؛ سید هاشم رسولی محلاتی، درسهایی از تاریخ تحلیلی اسلام (جلد ۲)، ص. ۱۷)
خدیجه(س) با پیامبر (ص) در جد چهارم از طرف پدر و در جد هشتم از طرف مادر متحد بودند، به همین دلیل گاهی یکدیگر را پسر عمو، دختر عمو میخواندند.تقدیر الهی به گونهای رقم خورد که اسباب همکاری میان خدیجه (س) و محمد (ص) در تجارت فراهم شد. مهربانی و ایمان الهی در رفتار محمد (ص) مشهود بود و حضرت خدیجه (س)پس از سالها هم کفو خود را پیدا کرده بود.
بانوی قریشی حصار غرورش را شکست و جایگاه و شوکت دنیایی را به خوشبختی ابدی فروخت. تصمیم گرفت که در نخستین مواجهه، دغدغه ازدواجش با پیامبر (ص) را مطرح کند. روز سرنوشت ساز زندگی خدیجه (س) فرا رسید. پس از سفر تجاری که پیامبر (ص) سرپرستی آن را به عهده داشتند و برای حضرت خدیجه (س) انجام دادند، فرصت ملاقات فراهم شد. حضرت خدیجه با حفظ حیا مقابل پیامبر (ص) آمد و گفت: «ای عموزاده من بر اثر خویشی که میان من و تو برقرار است و عظمت و عزتی که در میان قوم خود داری و امانت و حسن خلقت که شهره همه اهل مکه است، مایلم که با تو ازدواج کنم.» (سید هاشم رسولی محلاتی، درسهایی از تاریخ تحلیلی اسلام (جلد ۲)، ص. ۱۹-۲۴)
پیامبر (ص) در پاسخ گفت، این موضوع را با نزدیکان و بزرگانش در میان میگذارد. با موافقت عموی پیامبر (ص) مجلس خواستگاری برگزار شد. در مجلس خواستگاری، ابوطالب عموی پیامبر (ص) به بیان ویژگیهای پیامبر (ص) پرداخت. نقاط مشترک خدیجه (س) و پیامبر (ص) موجب ازدواج آنها شد.
مرگ داود بن علی حاکم ظالم مدینهدر کتاب زاد المعد صفحه ۳۴۴ آمده است: داود بن علی عموی سفاح در مدینه در دهم ربیع الاول سال ۱۳۳ هـ. ق. به دعای امام صادق (ع) هلاک شد، چه اینکه داود بن علی فرمان داد، معلی بن خنیس را که از اصحاب امام صادق (ع) بود، شهید کردند.
مرگ معتصم عباسیدر سیر اعلام انبلاء آمده است: «در پنجشنبه دوازدهم ربیع الاول سال ۲۲۷ هـ. ق. دو ساعت از شب گذشته، معتصم عباسی در سامرا به هلاکت رسید. سبب مرگش آن شد که حجامت کرد و سپس تب کرد و به همان تب در ۴۹ سالگی به جهنم شتافت. از بزرگترین جرائم او به شهادت رساندن امام جواد (ع) است. مدت خلافت او ۸ سال و ۸ ماه و ۸ روز بود، و هشتم از خلفای بنی عباس بود. او ۸ پسر و ۸ دختر داشت و ۸ قصر بنا کرد. معتصم مردی ظالم بود و از علم و ادب و نوشتن بهرهای نداشت. او به سادات خصوصاً بزرگان آنها اذیتهای بسیاری روا داشت، و در دوران حکومتش علاقه زیادی به ساخت بنا داشت.»
منبع: سیر اعلام النبلاء، ج. ۱۰ ص. ۳۰۶٫
هلاکت یزیدبن معاویهدر نیمه ماه ربیع الاول، یزید بن معاویه به هلاکت رسید. او که نتوانست عمر حکومتش را به چهار سال برساند، طبق گفته سید ابن طاووس در لهوف، به سبب افتادن از اسب و گیر کردن پای او به زین و تاختن اسب، به هلاکت رسید. در لهوف و برخی منابع آمده است: یزید روزی با اصحابش به قصد شکار به صحرا رفت. به اندازه دو یا سه روز از شهر شام دور شد، ناگاه آهویی ظاهر شد یزید به اصحابش گفت: خودم به تنهایی در صید این آهو اقدام میکنم کسی با من نیاید. آهو او را از این وادی به وادی دیگر میبرد. نوکرانش هر چه در پی او گشتند اثری نیافتند. یزید در صحرا به صحرانشینی برخورد کرد که از چاه آب میکشید. مقداری آب به یزید داد، ولی بر او تعظیم و سلامی نکرد.
یزید گفت: اگر بدانی که من کیستم بیشتر مرا احترام میکنی! آن اعرابی گفت:ای برادر تو کیستی؟ گفت: من امیرالمومنین یزید پسر معاویه هستم. اعرابی گفت: سوگند به خدا، تو قاتل حسین بن علی (علیهماالسلام) هستیای دشمن خدا و رسول خدا. اعرابی خشمگین شد و شمشیر یزید را گرفت تا بر سر یزید بزند، اما شمشیر به سر اسب خورد، اسب در اثر شدت ضربه فرار کرد و یزید از پشت اسب آویزان شد. اسب سرعت میگرفت و یزید را بر زمین میکشید، آنقدر او را بر زمین کشید که او قطعه قطعه شد. اصحاب یزید در پی او آمدند، اثری از او نیافتند، تا این که به اسب او رسیدند فقط ساق پای یزید روی رکاب آویزان بود.
البته شیخ صدوق معتقد بود که یزید، شبانگاه در بسترش به سبب کثرت در شرب خمر به هلاکت رسید. در "الکامل فی التاریخ" درباره علت مرگ وی آمده است: سبب مرگ یزید، اصابت پارة سنگی از منجنیق به یک طرف صورت او بود، که همین امر باعث شد مدّتی مریض شود و بعد مُرد. (محمد جواد نجفی، ستارگان درخشان، ج. ۹، ص. ۹)
انقراض بنی امیهدر روز ۱۴ ربیع الاول با سفاح اولین خلیفه عباسی بیعت شد، و با انقراض دولت بنی مروان، دولت بنی امیه به کلی منقرض شد. البته مروان در ۲۷ ذی الحجه کشته شد، ولی در این روز با تأسیس دولت بنی عباس رسماً نام بنی امیه از صفحه خلافت برچیده شد.۱ اقوال دیگر ۱۳، ۲ و ۱۴ ربیع الاول۳، و ۱۲ ربیع الثانی۴ است.
منابع: مسار الشیعه، ص. ۵۰٫ - تاریخ یعقوبی، ج. ۲ ص. ۳۴۹٫ -توضیح المقاصد، ص. ۸٫ - تاریخ طبری، ج. ۶ ص. ۷۸٫
هفدهم ربیع الاول و ولادت دو معصومهفدهم ربیع الاول طبق نظر اکثر علمای اسلام، روز میلاد حضرت رسول اکرم (ص) و امام جعفر صادق (ع) است. بسیاری شادمانی در ماه ربیع الاول را مخصوص این روز عزیز میدانند.
اتفاقاتی که کام مسلمانان را در این ماه تلخ میکندطبق آنچه در تاریخ اسلام آمده است، حمله به خانه حضرت زهرا (س) و دست بسته بردن امام علی (ع) در روز نخست ماه ربیع، شهادت حضرت سکینه (س) در پنجم ربیع، شهادت امام حسن عسگری (ع) به روایتی، خیانت هزاران سرباز سپاه امام حسن مجتبی (ع) به این امام مظلوم در جدال با معاویه که منجر به صلح طرفین شد، آغاز خلافت ظالمانه معاویه از جمله اتفاقات تلخ و نامیمونی است که در این ماه رخ داده است.
منبع: صراط نیوز
کلیدواژه: مناسبت های مذهبی ائمه اطهار
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.seratnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «صراط نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۴۳۶۳۸۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
علل انتخاب حضرت عبد العظیم حسنی (ع) برای وکالت در ری
به گزارش خبرنگار مهر، امروز ۱۵ شوال المکرم هجری قمری و مصادف با رحلت حضرت عبدالعظیم (ع) است. حضرت عبدالعظیم (ع) مشهور به شاه عبدالعظیم و سیدالکریم از عالمان سادات حسنی و راویان حدیث است که نسب او با چهار واسطه به امام حسن (ع) میرسد و سالروز رحلت آن حضرت ۱۵ شوال المکرم ۲۵۲ هجری قمری است.
حضرت «عبدالعظیم حسنی (ع)» از نوادگان «امام حسن (ع)» هستند. محدث نوری درباره فضائل نهفته در وجود ایشان میگوید: حضرت «عبدالعظیم حسنی (ع)» مردی پارسا، امانتدار، صادق در گفتار، عالم به امور دینی، معتقد به توحید و عدل بود و احادیث فراوانی میدانستند در عین حال تقوا پیشگی و درستکاری ایشان باعث بلندی جایگاه و مقام حضرت نزد «ائمه اطهار (ع)» بود و به خاطر کرامت طبع، عزت نفس و خدمت به محرومان ایشان را به «سید الکریم» ملقب کردند.
حضرت عبدالعظیم (ع) از برترین وکلای اهل بیت (ع) بودند
حضرت «عبدالعظیم حسنی (ع)» یکی از بهترین یاران، ولی زمان خود و از وکلا بودند و همکاری بسیاری با «ائمه معصومین (ع)» داشتند، از آنجا که «امام صادق (ع)» در دوران امامت خود یک سازمان ایجاد کردند تا بدین وسیله بتوانند با شیعیان در سراسر سرزمینهای اسلامی ارتباط برقرار کنند، این سازمان «وکلا» نام داشت و همانند شریانهای خونی عمل میکرد، نظرات و افکار شیعه را بهصورت مخفیانه گسترش میداد.
حضرت عبدالعظیم (ع)؛ محدث برجسته شیعه
حضرت «عبدالعظیم حسنی (ع)» در بین علما بهعنوان محدث مطرح هستند ایشان فن جمع آوری احادیث و طبقهبندی روایات را میدانستند و در این زمینه بسیار توانمند بودند لذا حضرت عبدالعظیم از محدثین محسوب میشوند.
حضرت «عبدالعظیم حسنی (ع)» یکی از یاران بزرگ اسلام به شمار میروند، شیخ صدوق در کتابی با عنوان «جامع اخبار عبدالعظیم» مجموعهای از روایات را گردآوری کرده است که شامل احادیثی بیواسطه از «ائمه معصومین (ع)» است، این کتاب شامل دو روایت از «امام رضا (ع)» و ۲۶ روایت از «امام جواد (ع)» و ۹ روایت از «امام هادی (ع)» است و روایات با واسطه آن نیز هم به ۶۵ حدیث میرسد.
در روایات آمده است یکی از یاران «امام هادی (ع)» به ایشان مراجعه کرد تا بعضی مسائل حلال و حرام را بپرسد، پس از اتمام کار «امام هادی (ع)» فرمودند: چنانچه در امور دینی مسئلهای بر تو دشوار شد، از عبدالعظیم بن عبدالله حسنی سوال کن و سلام مرا به او برسان این امر نشان میدهد که حضرت «عبدالعظیم حسنی (ع)» علاوه بر تسلط بر علم، امین «ائمه معصومین (ع)» نیز محسوب میشدند.
حضرت «عبدالعظیم حسنی (ع)» در میان فرزندان «ائمه معصومین (ع)» از جایگاه ویژهای برخوردار بودند و از برترینها محسوب میشدند، شیخ صدوق در مورد حضرت «عبدالعظیم حسنی (ع)» چنین گفته است: ایشان شخصی خداپرست، پارسا و پسندیده خدا و «رسول خدا (ص)» و مردم بوده است.
سابقه مبارزاتی خاندان حضرت «عبدالعظیم حسنی (ع)» از یکسو و شخصیت علمی و جهادی و ارتباط بسیار نزدیک ایشان با «اهلبیت (ع)» از سوی دیگر، موجب شد تا ایشان در سالهای پایانی زندگی خود تحت تعقیب حکومت وقت قرار گیرد، از این رو برای ادامه فعالیتها ایشان باید به ری سفر کردند، البته برخی معتقدند که حضرت «عبدالعظیم حسنی (ع)» به دستور «امام هادی (ع)» زندگی مخفی را انتخاب کردند و در قالب یک مسافری ناشناس به ری رفتند، پس از آن در خانه یکی از پیروان «اهلبیت (ع)» سکونت کرده و روزها روزه بودند و شبها به عبادت میپرداختند و گاه بهصورت مخفیانه از خانهای که در آن ساکن بودند خارج میشدند و به زیارت قبری که هماکنون در مقابل مزار ایشان قرار دارد، میرفتند و میفرمودند: این قبر مردی از فرزندان «موسی بن جعفر (ع)» است.
پیرامون جایگاه علمی «حضرت عبدالعظیم حسنی (ع)» گفت: «سیدالکریم (ع)» در زمان سه امام بزرگوار زندگی و از محضر آنان استفاده کردند، «امام رضا (ع)»، «امام جواد (ع)» و «امام هادی (ع)»، آنها معصومینی بودند که «حضرت عبدالعظیم حسنی (ع)» در محضر آنان شاگردی کردند و توانستند از نظر علمی به جایگاه ارزشمندی دست یابند، همین امر سبب شد تا بعد از مدتی بهعنوان نماینده و یا وکیل «امام هادی (ع)» به سمت سرزمین ری حرکت کنند.
«حضرت عبدالعظیم (ع)» توانستند در بین اصحاب امامیه بهعنوان وکیل و کسی که مسئول مقدورات «امام هادی (ع)» است جایگاه مناسبی را برای خود فراهم کنند، ایشان بهعنوان مرجع تقلید و نایب «امام هادی (ع)» در منطقه شناخته شده بودند.
دلایل انتخاب «حضرت عبد العظیم حسنی (ع)» برای وکالت در شهر ری از جانب «امام هادی (ع)»
«حضرت عبدالعظیم حسنی (ع)» یکی از نادر افرادی بودند که در زمان خود به نهاد امامت و «اهل بیت (ع)» ارادت ویژه نشان دادند، ایشان حتی در بین مردم نیز محبوبیت پیدا کرده و مورد توجه افکار عمومی قرار گرفتند.
«امام صادق (ع)» در دوران امامت خود یک سازمان ایجاد کردند تا بدین وسیله بتوانند با شیعیان در سراسر سرزمینهای اسلامی ارتباط برقرار کنند، این سازمان «وکلا» نام داشت و همانند شریانهای خونی عمل میکرد، نظرات و افکار شیعه را بهصورت مخفیانه گسترش میداد. «امام هادی (ع)» در نظر داشتند تا فردی را برای وکالت در شهر ری انتخاب کنند که بهعنوان وکیل از جایگاه علمی و قدرت اختفا بسیار بالایی برخوردار باشد، لذا «حضرت عبدالعظیم حسنی (ع)» را بهعنوان وکیل خود انتخاب کردند.
«امام هادی (ع)» در بیان شخصیت «حضرت عبد العظیم حسنی (ع)» میفرمایند: «انت ولینا حقاً؛ تو دوستدار و یاور حقیقی ما هستی» این توصیف «اهل بیت (ع)» نشان میدهد این امامزاده بزرگوار تا چه میزان ارزشمند و با اهمیت بودهاند.
علم حضرت عبدالعظیم حسنی (ع)
حضرت عبدالعظیم حسنی (ع)» با توجه به اینکه سن زیادی داشتند و علوم فراوانی را در محضر امامان گذشته کسب نموده بودند، اما هنگامی که در برابر «امام هادی (ع)» قرار گرفتند فرمودند: یا سیدی من تمام تفکرات و عقاید خود را در مقابل شما ارائه میکنم تا شما ایرادات و اشتباهات من را بیان کنید تا بدانم کدامیک درست است و کدامیک نادرست است، این رویداد بهعنوان «عرضه دین» معرف شد، ایشان با این کار نشان دادند هرچقدر درجات علمی و دینی ما بالا برود بازهم باید در مقابل «ائمه معصومین (ع)» تواضع داشته باشیم.
گسترش تعالیم اهل بیت (ع) از اهداف مهم حضرت عبد العظیم (ع)
توسعه سازمان وکلا و گسترش تعالیم «اهل بیت (ع)» از جمله اهدافی بودند که «حضرت عبد العظیم حسنی (ع)» در ری به دستور «امام هادی (ع)» دنبال میکردند و تلاش داشتند تا مشکلات پیش آمده شیعیان را حل کنند، «حضرت عبد العظیم حسنی (ع)» در طی سالهای فعالیت خود در ری توانستند مأموریت خود را بهخوبی به اجرا بگذارند، ایشان چتر حمایتی و هدایت تشیع را در منطقه گسترانیدند و معارف «اهل بیت (ع)» را بدون اینکه دستگاه خلافت وقت متوجه شود توسعه دادند.
حفظ کیان تشیع و نشر معارف اسلامی از مهمترین اقدامات حضرت عبدالعظیم (ع) در ری
مخالفت با فرزندان و نسل امام علی (ع) در مدینه توسط متوکل عباسی به حدی رسیده بود که کسی حق نداشت با آنان معاشرت داشته و معامله اقتصادی کند و وضع اقتصادی و معیشتی آنها به سختی انجام میشد و درآن شرایط ظلم و خفقان که امام جواد (ع) و امام هادی (ع) دستگیر و تبعید شدند و شیعیان در شکنجه، زندان و زیر ظلم بودند. حتی قبر و بارگاه امام حسین (ع) از ظلم آنان مصونیت نداشت. در این شرایط متوکل از معاشرت و رابطه حضرت عبدالعظیم (ع) با امام هادی (ع) که در سامرا تبعید بود و از انتقال پیام توسط ایشان به شیعیان باخبر شد و برای حکومت خود احساس خطر کرد، از طرفی حضرت عبدالعظیم (ع) در برابر طاغوت مبارزه و ایستادگی کرد، تا جایی که از سوی حکومت متوکل عرصه بر ایشان تنگ شد و امام هادی (ع) به ایشان دستور هجرت میدهد. به همین جهت حضرت هجرت از چنگال ظلم را برماندن در مدینه ترجیح میدهد و در شهرهای مختلف مخفیانه زندگی میکرد. امام هادی (ع) هم به حضرت عبدالعظیم (ع) دستور هجرت به شهرری را دادند.
علاوه بر آن یکی از دلایل هجرت ایشان به شهرری نیاز جامعه شیعه برای هدایت و رهبری بوده است که این موضوع با حضور حضرت عبدالعظیم (ع) در این شهر محقق میشد. از طرفی حضرت عبدالعظیم (ع) لزوم پایگاه سازی و تشکیل مرکز تجمع نیروها و اجتماعات در ری را موضوع مهمی میدانست که برای حفظ کیان تشیع و نشرمعارف اسلامی باید دنبال میشد.
برابری ثواب زیارت حضرت عبدالعظیم (ع) با زیارت امام حسین (ع)
ثواب زیارت حضرت «عبدالعظیم حسنی (ع)» برابر با زیارت «امام حسین (ع)» دانسته شده، حضرت «عبدالعظیم حسنی (ع)» مقام رفیعی داشتند که درباره زیارت هیچ معصومی این ثواب ذکر نشده است البته باید این نکته را متذکر شد ثوابهایی که برای زیارت حضرت «عبدالعظیم حسنی (ع)» ذکر شده در مقایسه با زیارت «ائمه معصوم (ع)» نیست، ولی اهمیت زیارت این بزرگوار را نشان میدهد.
مردی از شهرری میگوید در سامرا به حضور امام هادی (ع) رسیدم، آن بزرگوار از من سوال کرد، کجا بودی؟ پاسخ دادم به زیارت حسین بن علی (ع) رفته بودم و اکنون از کربلا می آیم. دهمین امام شیعیان به وی گفت: «اما انک لوزرت قبرعبدالعظیم عندکم لکنت کمن زارالحسین (ع)، توجه داشته باش، اگر قبر عبدالعظیم (ع) را زیارت کرده بودی، مثل این بود که به زیارت قبرحسین بن علی (ع) رفته باشی»، با توجه به این بیان پاداش زیارت حضرت عبدالعظیم (ع) معادل فضیلت زیارت سیدالشهدا (ع) میباشد. این حدیث از نظر سند و مدرک معتبراست و در بسیاری از کتابهای عالمان حدیث شناس آمده است. در تبیین مفهوم حدیث میتوان این برداشت را داشت که شاید حضرت با شناخت خاص از مخاطب خواسته او را متوجه مقام و شخصیت حضرت عبدالعظیم (ع) کند.
کد خبر 6087376 سمانه نوری زاده قصری