رویکرد ترامپ در قبال ایران، عربستان، روسیه و اسرائیل پس از انتخابات میاندورهای چگونه خواهد بود؟
تاریخ انتشار: ۲۰ آبان ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۴۶۳۹۰۳
نتایج انتخابات میاندورهای در امریکا توازن قوا میان کاخ سفید و کنگره را تغییر میدهد، اشاره میکند که این موضوع دولت امریکا را مجبور میکند تا اصلاحاتی را در رویکرد خود در عرصه سیاست خارجی اعمال کند. آفتابنیوز : سرویس بین الملل- به نظر میرسد که احتمالا ترامپ با جدیت بیشتری پس از انتخابات میاندورهای امریکا، سیاست خاورمیانه ای خود را دنبال کند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش آفتابنیوز؛ شبکه خبری "الجزیره" با اشاره به این که نتایج انتخابات میاندورهای در امریکا توازن قوا میان کاخ سفید و کنگره را تغییر میدهد، اشاره میکند که این موضوع دولت امریکا را مجبور میکند تا اصلاحاتی را در رویکرد خود در عرصه سیاست خارجی اعمال کند.
این شبکه خبری با اشاره به مثالهای گذشته در تاریخ سیاست امریکا در اینباره مینویسد: "برای مثال، در سال 2010 میلادی، زمانی که جمهوریخواهان در انتخابات میاندورهای امریکا موفقیتی چشمگیر داشتند و مجلس نمایندگان را از آن خود کردند از حمله نظامی امریکا در لیبی در دوران ریاست جمهوری اوباما چند ماه پس از تشکیل مجلس نمایندگان تازه حمایت کردند؛ تصمیمی که بعدا از سوی اوباما به عنوان بدترین اشتباه او در دوران ریاست جمهوریاش قلمداد شد. پس از شکست انتخاباتی دموکراتها در نوامبر 2014 میلادی، دولت اوباما مذاکرات جدیتری را برای توافق هستهای با ایران انجام داد که هدف آن برجای گذاشتن آخرین میراث دولت در عرصه سیاست خارجی بود".
این شبکه خبری در ادامه مینویسد: "دولت ترامپ نیز ممکن است سیاست مشابهی را در پیش گیرد. بخشی از سیاستهای خود را تغییر دهد و یا مجبور به اصلاح آن شود. نتایج انتخابات میاندورهای امریکا پیامدهای مستقیم و غیرمستقیمی برای سیاست خارجی امریکا به ویژه در خاورمیانه دارد. پیامد مستقیم این موضوع تغییر در نوع روابط میان کنگره امریکا و قوه مقننه است. به نظر میرسد در سنا به خصوص کمیته خدمات نیروهای مسلح "جان مک کین" سناتور جمهوریخواه و "باب کورکر" ریاست آن کمیته که هر دو از منتقدان رویکرد دولت کنونی امریکا بودند با وفاداران به ترامپ از جمله "جیم اینهوف" و "جیم ریش" جایگزین خواهند شد. با این حال، مارکو روبیو، لیندسی گراهام و رند پائول هنوز حضور دارند. هر سه از سیاستهای کاخ سفید به صورت موردی انتقاد میکنند و حضورشان در سیاست خارجی تاثیراتی را خواهد داشت".
این شبکه خبری در ادامه میافزاید: "روبیو و گراهام از دولت ترامپ میخواهند که تحریمهای بیشتری را علیه ایران اعمال کند این در حالیست که رند پائول درباره خروج امریکا از برجام هشدار داده است. پس از قتل خاشقجی روزنامهنگار سعودی نیز هر سه آنان خواستار اقدامات شدیدتر امریکا علیه عربستان سعودی شدند هر چند که ترامپ تمایلی به انجام این کار ندارد. حتی پیشنهاداتی در میان جمهوریخواهان در کنگره مطرح شد که کاخ سفید روابط امریکا با ریاض را قطع کند. دموکراتها رویکرد تهاجمیتری در قبال دولت ترامپ دارند و خواستار شدت عمل زیاد او در قبال ریاض هستند و در مقابل معتقدند که تحریم در قبال ایران باید سنجیده باشد".
این شبکه خبری در ادامه با اشاره به تاثیر انتخابات میاندورهای بر سیاست امریکا در قبال عربستان سعودی میافزاید: "همچنین، احتمالا آن وجود دارد که دموکراتها در مجلس نمایندگان آمریکا از اختیارت نظارتی خود استفاده کنند. احتمال آن وجود دارد که مجلس نمایندگان امریکا نیز درصدد اعمال فشار بر ترامپ برای متوقف کردن فروش تسلیحات به عربستان سعودی باشد و از این موضوع به عنوان اهرمی برای وادار کردن ریاض به پایان دادن به جنگ در یمن استفاده کند. ترامپ نیز اخیرا خواستار اتشبس در یمن تا پایان نوامبر شد که به نظر میرسد اقدامی پیشدستانه از سوی او و پیشبینیاش از طرح خواست نمایندگان امریکا در این باره بوده است. همچنین، مجلس نمایندگان که در آن کنترل در اختیار دموکراتها باشد احتمالا در راستای کاهش بودجه دفاعی کشور حرکت خواهد کرد و خواستار کاهش نیروهای امریکایی در عراق و سوریه تا سال 2019 میلادیی خواهد شد. این موضوع توانایی ترامپ در منطقه خاورمیانه را محدودتر خواهد کرد".
این شبکه خبری در ادامه مینویسد: "شکست انتخاباتی رییسجمهوری، کنگره را به سوی ایجاد اخلال در سیاستهای داخلی کاخ سفید سوق خواهد داد. به این ترتیب، دولت ترامپ احتمالا تا آغاز کارزار انتخابات ریاستجمهوری در اواسط سال 2019 میلادی بیشتر بر روی سیاست خارجی تمرکز خواهد کرد".
"الجزیره" درباره سیاست احتمالی ترامپ در قبال موضوع منازعه اسرائیل و فلسطین مینویسد: "این احتمال وجود دارد که ترامپ در نهایت از جزئیات برنامه صلح اسرائیل و فلسطین را اعلام کند که برای حل منازعه میان اسرائیلیها و فلسطینیها خواهد بود. علیرغم آنکه ترامپ درباره تلاش برای آوردن فلسطینیان و اسرائیلیها پای میز مذاکره زیاد صحبت کرده است اما هیچ جزئیاتی را از طرح و برنامهاش و هدف دو طرف ارائه و مطرح نکرده است. با این حال، از سرگیری گفتوگو میتواند بنیامین نتانیاهو نخستوزیر اسرائیل را به چالش بکشد چرا که او را با لزوم مصالحه با فلسطینیان مواجه خواهد شد؛ چیزی که او انتظار ندارد که ترامپ دوست و همراهاش در این مسیر حرکت کند. با این حال، ممکن است بر سر این موضوع اصطکاکی میان دو طرف ایجاد شود اگر ترامپ در آغاز گفتوگویهای صلح پیش از پایان دوره نخست ریاست جمهوریاش مصمم باشد".
این شبکه خبری درباره رویکرد احتمالی ترامپ در قبال تهران و کرملین مینویسد: "کاخ سفید احتمالا کماکان به اعمال فشار بر ایران ادامه میدهد با این حال، احتمالا با انتقاد محافظه کاران در کنگره مواجه میشود. انتظار میرود که ترامپ تلاش مجددی برای مذاکره با روسها داشته باشد اما احتمالا تلاش او توسط دموکراتها در کنگره متوقف خواهد شد؛ چرا که آنان متقاعد شدهاند که کرملین به ترامپ برای برد در انتخابات ریاست جمهوری 2016 کمک کرده بود. مخالفت کنگره با هرگونه روابط نزدیکتر با روسیه میتواند مانع پیشرفت هر چه بیشتر گفتوگوها برای حل بحران سوریه شود و مانعی در برابر آغاز دوباره مذاکرات صلح میان مخالفان اسد و حکومت او در سوریه خواهد بود. از سوی دیگر محور اسرائیلی – عربی مورد حمایت امریکا نیز احتمالا در دو سال پایانی ریاست جمهوری ترامپ در موضع خود علیه ترامپ با رکود مواجه خواهد شد؛ اگر فشارهای کنگره برای اقدام کاخ سفید علیه عربستان سعودی افزایش و ادامه یابد".
این شبکه خبری در پایان مینویسد: "علاوه بر این پیامدهای مستقیم و غیر مستقیم انتخابات میاندورهای آن است که ممکن است تحولاتی در درون دولت ترامپ روی دهد. از جمله کنار گذاشتن "جیمز متیس" وزیر دفاع و یا استعفای احتمالی شخص او پیش از آن که کنار گذاشته شد. این موضوع میتواند دینامیسم درونی قدرت در داخل دولت ترامپ را تغییر دهد و سبب حرکت بیشتر آن به سوی جناح راست شود. همچنین، جدیترشدن تحقیقات رابرت مولر درباره انتخابات 2016 و ارتباط احتمالی کارزار ترامپ با روسیه و در مقابل استفاده ترامپ از قوه قضاییه برای مسدودکردن این بررسی با استفاده از قضات نزدیک به خود میتواند بازی را تا حد زیادی تغییر دهد. در مجموع، انتظار میرود که کاخ سفید پس از انتخابات میاندورهای بیشتر در خارومیانه حضور پیدا کند و انتظار میرود که سیاست خارجی کم و بیش مشابه قبل را دنبال کند: بیشتر تاکتیکی تا استراتژیک و بیشتر غیرقابل پیشبینی تا یکپارچه و هماهنگ".
کد خبر: ۵۵۵۹۳۴ تاریخ انتشار: ۲۰ آبان ۱۳۹۷ - ۰۸:۵۲
منبع: آفتاب
کلیدواژه: آمریکا دونالد ترامپ انتخابات کنگره جمهوری خواهان دموکرات ها خاورمیانه اسرائیل فلسطین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۴۶۳۹۰۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آیا جان توافق ایران و عربستان با ابتکار چین در خطر است؟/ پکن از ترس تحریم های ثانویه فروش نفت از تهران را کاهش خواهد داد/ دیپلماسی تلفنی چین میان ایران و آمریکا موفق بود
به گزارش جماران، اندیشکده چتم هاوس در گزارشی درباره تاثیر تنش میان جمهوری اسلامی ایران و رژیم اسرائیل بر تلاش های چین برای برقراری صلح در منطقه نوشت:
حملات پهپادی و موشکی ایران علیه اسرائیل در 13 آوریل، و پاسخ متعاقب اسرائیل، ثبات آشتی عربستان و ایران را که چین در سال گذشته میانجی آن شده بود، زیر سوال برد: این حملات چشمانداز استراتژیک را بهطور چشمگیری تغییر داده است، امنیت منطقهای را دچار ابهام کرده و شهرت اخیر چین را بهعنوان یک میانجی معتبر به بوته آزمایش گذاشته است.
پس از حمله هواپیمای بدون سرنشین ایران، پکن بیدرنگ دیپلماسی تلفنی اضطراری را آغاز کرد تا از تضعیف توافق ایران و عربستان به دلیل وضعیت ناآرام در منطقه جلوگیری کند. وانگ یی، وزیر امور خارجه چین، پس از تماس با همتایان سعودی و ایرانی خود، «تأکید ایران بر هدف قرار ندادن کشورهای منطقه و همسایه» - اشاره ضمنی به عربستان سعودی و دیگر کشورهای خلیج فارس- را تحسین کرد. ممکن است تماسهای مشابهی پس از حمله اسرائیل هم انجام شده باشد. در 19 آوریل، لین جان، سخنگوی وزارت خارجه علنا اعلام کرد که «چین با هر اقدامی که تنشها را بیشتر میکند مخالف است.»
یکی از جنبه های قابل توجه واکنش چین ثبات آن بوده است. این کشور همچنان متعهد به حفظ منافع خود باقی مانده و همزمان از اسرائیل و آمریکا انتقاد کرده و خواستار کاهش تنش شده است. پکن مانند موضع خود در مورد تشدید تنش حوثی ها در دریای سرخ، دور جدید تشدید تنش را «سرریز» جنگ غزه می داند و نه کاتالیزور آن. این نشان می دهد که پایان دادن به درگیری غزه ممکن است یک اثر موجی ایجاد کرده و صلح و تنش زدایی را در سراسر خاورمیانه به ارمغان آورد.
این توضیح می دهد که چرا چین حمله 13 آوریل ایران را محکوم نکرد، بلکه آن را اقدامی دفاع از خود خواند. این کشور خود را درست در مرکز جنگ روایات قرار داده و به طور موثر ادعای دفاع از خود ایران را در برابر ادعای مشابه اسرائیل که برای توجیه مجازات دسته جمعی فلسطینیان در غزه استفاده می شود، قرار داده است.(اسرائیل همچنان حمله بی امان به غزه را دفاع از خود پس از ماجرای هفت اکتبر 2023 می خواند.)
چین در مبادلات خود با ایالات متحده نیز همین کار را انجام داده و از این کشور می خواهد که نقش سازنده ایفا کند و اسرائیل را در زمانی که واشنگتن از پکن خواسته بود تهران را از اقدام متقابل منصرف کند، مهار کند.
آشتی ایران و عربستان در خطر استنگرانی در مورد توافق عربستان و ایران زنگ خطر را در پکن به صدا درآورد. دو عامل کلیدی نگرانی های چین را برانگیخته است. اول، هدف راهبردی ایران در پشت انتقامجویی از اسرائیل، ایجاد یک پارادایم بازدارندگی جدید بود. ایران از سیاست جنگ در سایه و استفاده از نیروهای نیابتی که باعث می شد برخی عملیات های مدیریت شده را به راحتی انکار کند، فاصله گرفت. اسرائیل با حمله متقابل خود ( به اصفهان) در حال آزمایش خطوط قرمز ایران در حالی است که به دنبال مکانیزم امنیتی جدید برای جایگزینی مکانیزم شکسته شده در 7 اکتبر است.
پارادایم جدید ، ریسک پذیری تهران و تل آویو را افزایش می دهد و در نتیجه حملات تلافی جویانه را تشدید و سناریوی درگیری مستقیم را چه در حال حاضر یا بعد معتبرتر می کند. این رویارویی ممکن است به منطقه خلیج فارس هم کشیده شود و کشورهای این منطقه (به ویژه عربستان سعودی) را وادار کند تا مواضع امنیتی خود را مجدداً تنظیم کنند. آنها ممکن است به این نتیجه برسند که ممکن است دوستی بی پروا با ایران خطرات بیشتری نسبت به منافع آن داشته باشد. ریاست جمهوری دوم دونالد ترامپ در ایالات متحده می تواند این روند را بیشتر تسریع کند.
عامل دوم، پیشرفت کندی است که توافق عربستان و ایران از زمان امضای آن در یک سال پیش داشته است. این سازوکار همچنان بر مسائل امنیتی متمرکز بوده و نتوانسته به بررسی فرصت های اقتصادی و فرهنگی ادامه دهد.
یکی دیگر از عوامل مرتبط، تلقی اسرائیل از این معامله به عنوان یک تهدید مستقیم و تمایل بالقوه برای از بین رفتن آن است. اسرائیل ممکن است دوستی ایران و عربستان را بی تاثیر بر روند عادی سازی رابطه خود با عربستان سعودی تلقی نکند، همانطور که ایران با شک به تشکیل ائتلاف امنیتی عربی-اسرائیل تحت حمایت ایالات متحده نگاه خواهد کرد. مطالب درز داده شده به مطبوعات اسرائیل بر مشارکت قابل توجه عربستان و امارات در سیستم دفاع جمعی که تقریباً همه موشکها و پهپادهای ایرانی را در 13 آوریل سرنگون کرد، تأکید کرد، اگرچه این موضوع بعداً توسط ریاض و ابوظبی تکذیب شد.
برای چین، چنین سناریویی خطراتی را برای امنیت انرژی این کشور ایجاد می کند و چشم انداز پکن را برای چارچوب امنیتی جدید در خاورمیانه تیره و تار می کند. یکی از ستون های این مفهوم ایجاد یک پلت فرم گفتگوی چندجانبه در منطقه خلیج فارس تحت ابتکار امنیت جهانی است. چشم انداز چنین کاری می تواند به راحتی با تشدید آشفتگی های منطقه ای تضعیف شود.
جاه طلبی های چین برای محدود کردن نفوذ ایالات متحده بر کشورهای خلیج فارس نیز می تواند معکوس شود. بزرگترین درس برای کشورهای خلیج فارس از دخالت مستقیم ایالات متحده در دفاع از اسرائیل در برابر حمله ایران این است که وقتی فشار وارد می شود، تنها ایالات متحده توانایی ارائه کمک های امنیتی قابل توجه به آنها را خواهد داشت.
با این حال، یک درس دیگر این است که در حالی که ایالات متحده منافع خود را برای دفاع از اسرائیل به خطر انداخته ، ممکن است این کار را برای آنها انجام ندهد. اما واقعیت این است که تصور در خلیج فارس و منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا این است که اسرائیل قادر به تکیه بر توانایی های خود در سناریوی جنگ با ایران نبود.
این چه معنایی برای نقش منطقه ای چین دارد؟ این فرض چین را با فرصتها و چالشهایی در تلاش برای ارتقای خود بهعنوان یک میانجی مسئول و اصول محور در منطقه مواجه میکند. تصور رایج در خلیج فارس از 7 اکتبر این است که ایالات متحده متحد اصلی اسرائیل است، این مسئله شک و تردید در مورد قابلیت اطمینان به واشنگتن را در میان کشورهای عربی منطقه دامن میزند و انگیزهها را برای عربستان سعودی برای متعهد شدن بیشتر به کاهش تنش با ایران افزایش میدهد. بی اعتمادی به ایالات متحده همچنین ایران را تشویق میکند تا توافق خود با عربستان را منفک از تغییر در استراتژی رویارویی خود با اسرائیل پیگیری کند.
جبهه واحد دیپلماتیک آمریکا و کشورهای اروپایی که پس از حملات ایران، از جمله با افزایش تحریمها علیه ایران با اسرائیل تشکیل شد، شراکت تهران با چین و روسیه را نیز تحکیم میکند. با این حال، این بحران محدودیتهای چین را در حفاظت از توافق میان تهران و ریاض، فراتر از درخواست از ایران برای تنشزدایی و ارسال پیامهایی بین ریاض و تهران آشکار کرده است. این تا حدودی به دلیل نقش چین به عنوان یک تسهیل کننده صرف است، نه یک میانجی یا ضامن توافق به سبک و سیاق غربی ها .
دلیل دیگر نفوذ اقتصادی چین است. چین تحت هیچ شرایطی قدرت اقتصادی خود را برای مجازات هر یک از طرفین در صورت نقض مفاد توافق به کار نخواهد گرفت. از منظر چین، تحریمها ممکن است در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا نتیجه معکوس داشته باشند چرا که نوسان های این منطقه می تواند مستقیماً به منابع انرژی چین ضربه بزند.
چین به تلاش برای برقراری ثبات در شمال آفریقا و خاورمیانه ادامه خواهد داد. از آنجایی که ایالات متحده در حال سفت کردن پیچ تحریم صادرات نفتی ایران است، خریدهای چین از ایران تا پایان سال جاری کاهش می یابد تا از تحریم های ثانویه آمریکا در امان بماند. از قضا، این میتواند تعادل چین بین ایران، عربستان سعودی و اسرائیل را آسانتر کند، زیرا این تصور را کاهش میدهد که پکن در حال حمایت مالی از استراتژی دفاعی ایران با خرید نفت از این کشور است.
در سناریوی تیره و تار درگیری گستردهتر، میتوان انتظار داشت که چین همان الگوی بازی را که در جریان حملات حوثیها در دریای سرخ اجراییکرد، اعمال کند: یک اقدام موازنهسازی دقیق با هدف نهایی حفاظت از منافع اقتصادی خود و در عین حال انتقاد از آمریکا و اسرائیل.