Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ساعت24»
2024-04-25@17:52:30 GMT

شخصیت شناسی از روی پست‌های اینستاگرامی

تاریخ انتشار: ۲۰ آبان ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۴۷۶۸۴۰

شخصیت شناسی از روی پست‌های اینستاگرامی

ساعت 24- آنچه بصورت آنلاین پست می‌کنید و نحوه‌ی استفاده‌تان از پلتفرم‌های شبکه‌های اجتماعی مانند فیسبوک و اینستاگرام چیزهای زیادی راجع به شما فاش می‌کند.

آنچه بصورت آنلاین پست می‌کنید و نحوه‌ی استفاده‌تان از پلتفرم‌های شبکه‌های اجتماعی مانند فیسبوک و اینستاگرام چیزهای زیادی راجع به شما فاش می‌کند. در حقیقت مطالعات زیادی ارتباط شبکه‌های اجتماعی با سلامت روان، سلامت بدن، توانایی فکری فرد و غیره را عنوان کرده‌اند و با اینکه پلتفرم‌های شبکه‌های اجتماعی مردم دنیا را به هم متصل‌تر می‌کنند اما چالش‌های جدیدی را هم ایجاد کرده‌اند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

به عنوان مثال تحقیقات اخیر نشان داده‌اند که کسانی که بیشتر وقت‌شان را در اینستاگرام صرف می‌کنند به احتمال بیشتری مبتلا به افسردگی هستند. یک بررسی دیگر نشان داده که کسانی که دین‌شان را در فیسبوک مشخص می‌کنند، گویش مثبت‌تر و بهتری را در این پلتفرم به کار می‌گیرند.


از احساسات و دین گرفته تا رژیم غذایی، شبکه‌های اجتماعی این روزها همه چیز را تحت تاثیر قرار داده‌اند و پست‌های اینستاگرامی و فیسبوکی شما خیلی بیشتر از آنچه فکرش را بکنید درمورد شما اطلاعات به دست می‌دهند.

گفتنی است که امروزه دیگر فیسبوک خیلی  در ایران استفاده‌ی گسترده‌ای ندارد، اما این بررسی‌هایی که در ادامه ارائه می‌شوند روی ۲ شبکه‌ی اجتماعی پرطرفدار این روزها یعنی اینستاگرام و فیسبوک صورت گرفته، بنابراین در هر شبکه‌ی اجتماعی دیگری هم به احتمال زیاد صادق است.

۱.افراد مبتلا به افسردگی بیشتر در اینستاگرام پست می‌گذارند

اینکه هر چند وقت یک بار در اینستاگرام پست ارسال می‌کنید می‌تواند نشان دهندهٔ سلامت روان شما باشد و محققین دانشگاه هاروارد و ورمونت با استفاده از یک برنامه‌ی کامپیوتری بیش از ۴۳ هزار پست از ۱۶۶ کاربر را آنالیز کردند تا ببینند که افرادی که به افسردگی مبتلا هستند از این برنامه چطور استفاده می‌کنند. نتیجه این بود که کسانی که از افسردگی رنج می‌برند بیشتر از کسانی که هیچ مشکل ذهنی‌این نداشتند پست می‌گذاشتند. آنها همچنین فیلترهای کمتری را هم برای عکس‌هایشان استفاده می‌کردند.

۲. اگر در شبکه‌های اجتماعی وقت زیادی صرف کنید شادی‌تان کاهش پیدا می‌کند

صرف وقت زیادی در شبکه‌های اجتماعی می‌تواند سمی باشد. در حقیقت با محدودکردن زمان استفاده‌تان از این برنامه‌ها، رضایت بیشتری از تجربه‌ی کار با آنها خواهید داشت. بیش از یک میزان زمانی وقت صرف کردن در شبکه‌های اجتماعی گوناگون می‌تواند حس شادی را از شما بگیرد و این میزان زمان یا محدودهٔ زمانی برای فیسبوک ۲۳ دقیقه و برای اینستاگرام ۳۱ دقیقه است.

۳. شبکه‌های اجتماعی خاطرات شما را تحریف میکنند

شما در شبکه‌های اجتماعی دوست دارید که خیلی مثبت و شاد بنظر برسید که این یعنی عکس‌هایی شاد و با چیزهای جالب از خودتان پست می‌کنید و معمولا هم از فیلترهای مختلف استفاده می‌کنید تا همه چیز خیی بهتر بنظر بیاید؛ ولی با اینکه شاید شبکه‌های اجتماعی یک جای عالی برای ذخیره کردن خاطرات‌تان بنظر برسند که شما بعدها می‌توانید برگردید و آنها را دوره کنید در حقیقت اینطور نیست. یک بررسی دریافت که چون مردم اغلب چیزهای مثبتی از خودشان در شبکه‌های اجتماعی پست می‌کنند، وقتی به عکس‌هایشان نگاه می‌کنند خاطرات دروغین شادی را به خاطر میاورند که درواقع خاطره‌ی واقعی با تصویر متضادی که سعی کرده‌اند از خودشان نشان بدهند مخلوط شده‌است.

۴. وابستگی مذهبی شما بر نحوه‌ی گفتار شما در شبکه‌های اجتماعی تاثیر می‌گذارد

اخیرا یک بررسی، گفتار بیش از ۱۲۸۰۰ کاربر فیسبوکی که دین‌شان را در قسمت پروفایلشان تنظیم کرده‌بودند آنالیز کرد. نتیجه این بود که افراد مذهبی، از کلمات مثبت‌تری برای ابراز احساسات خود استفاده کرده و بیشتر راجع به موضوعات اجتماعی‌ای مانند خانواده صحبت می‌کنند در حالیکه افرادی که دین‌شان را مشخص نکرده بودند از زبان منفی‌تری برای ابراز احساسات‌شان مثل خشم استفاده کرده و بیشتر راجع به مسائلی مانند بدن انسان و مرگ صحبت می‌کنند.

۵. هرچه احساس تنهایی بیشتری کنید احتمالا زمان بیشتری را هم در شبکه‌های اجتماعی صرف می‌کنید

امروزه انزوای اجتماعی در حال تبدیل شدن به مشکل بزرگتری نسبت به چاقی در آمریکاست و عامل اصلی این امر هم شبکه‌های اجتماعی هستند. با اینکه ممکن است برخی افراد فکرکنند که شبکه‌های اجتماعی باعث اتصال افراد بیشتری شده و روابط بیشتری ایجاد می‌کنند اما دقیقا این برنامه‌ها برعکس این کار را انجام میدهند. بررسی‌ای که انجام شد دریافت که افرادی که بیش از ۲ ساعت در روز وقت صرف شبکه‌های اجتماعی می‌کنند نسبت به کسانی که کمتر از این میزان وقت صرف می‌کنند احساس انزوا و تنهایی بیشتری می‌کنند.

۶. داشتن دوستان زیاد در شبکه‌های اجتماعی باعث اجتماعی‌تر بودن شما نمی‌شود

داشتن هزاران دوست اینستاگرامی به معنای داشتن داشتن هزاران دوست واقعی و زندگی اجتماعی فعال نیست. یک بررسی دریافت که مغز فقط تعداد محدودی دوست را می‌تواند مدیریت کند. دوستان مجازی مانند دوستان واقعی نیستند و ایجاد و حفظ یک رابطه‌ی دوستانه به تعاملات اجتماعی واقعی احتیاج دارد.

۷. افرادی که خیلی راجع به شریک عشقی‌شان پست می‌کنند عزت نفس کمتری دارند

پست‌های شما می‌توانند به میزان زیادی خود واقعی شما را به نمایش بگذارند. یک مطالعه با جمع آوری داده از ۵۵ کاربر فیسبوکی دریافت که افرادی که عزت نفس کمتری دارند بیشتر درمورد شریک عشقی‌شان مطلب می‌گذارند. نه تنها این، بلکه افرادی که مبتلا به خودشیفتگی یا نارسیسیسم هستند هم پست‌های بیشتر از غذاها و فعالیت‌های روتین و روزانه‌شان میگذارند.

۸. فقط نگاه کردن به لوگوی شبکه‌های اجتماعی می‌تواند شما را وسوسه به چک کردن آنها بکند

مثل غذا و مواد اعتیاد آور، شبکه‌های اجتماعی هم یک نوع اعتیاد ایجاد میکنند. یک بررسی دیگر دریافته که فقط نگاه کردن به لوگوی شبکه‌های اجتماعی می‌تواند شما را وسوسه کند که آنها را چک کنید، حال چه کاربردائمی و خیلی فعالی باشید، چه نه.

۹. استفاده‌ی زیاد از شبکه‌های اجتماعی می‌تواند در خواب‌تان اختلال ایجاد کند

امروزه با این همه چیزهای جالبی که تکنولوژی در اختیار ما قرار می‌دهد، داشتن خواب خوب شب ممکن است کمی دشوار باشد. یک مطالعه دریافت که ۱ نفر از هر ۵ نفر جوان، به طور منظم شب‌ها از خواب بیدار می‌شود تا پیام‌هایش را چک کند. یک مطالعهٔ دیگری که به طور پرسشنامه در میان ۱۷۸۸ آمریکایی انجام شد نشان داد که افرادی که مدام شبکه‌های اجتماعی خود را چک می‌کنند از اختلال خواب شدیدی رنج می‌برند.

۱۰. شما برای هر پلتفرم شخصیت متفاوتی دارید

مطالعه‌ای دریافت که افراد بر اساس پلتفرمی که از آن استفاده می‌کنند عکس پروفایل خود را انتخاب می‌کنند. کاربران، هر پلتفرم را دنیای متفاوتی در نظر میگیرند و خودشان را در هرکدام به طور متفاوتی به نمایش می‌گذارند.

۱۱. کاربرانی که سن‌شان کمتر از ۲۵ سال است در تصاویر پروفایلشان کمتر لبخند می‌زنند

دلیلش این است که آنها میخواهند خفن بنظر برسند یا واقعا روز بدی داشته‌اند، اما مطالعه‌ای که انجام شد نشان داد که افرادی که سن‌شان کمتر از ۲۵ سال است، کمتر در عکس‌های پروفایلشان میخندند. این مطالعه همچنین دریافت که زنان در مقایسه با مردان تمایل کمتری به استفاده از عینک‌های طبی در عکس‌هایشان دارند.

۱۲. پیام دادن و استفاده‌ی بیش از حد از شبکه‌های اجتماعی شما را تبدیل به یک آدم غیرقابل تحمل میکند

تحقیقات نشان می‌دهند که پیام دادن افراطی و چک کردن شبکه‌های اجتماعی نه تنها باعث می‌شود شما آدم غیرقابل تحمل و بیخودی بنظر بیایید، بلکه شما را واقعا به یک آدم بیخود و غیرقابل تحمل تبدیل می‌کند. حضور مداوم در شبکه‌های اجتماعی باعث می‌شود که افراد سریعا همه چیز را قضاوت کرده و به مسائل خیلی سطحی اهمیت بدهند و در نهایت این مسئله باعث می‌شود که افراد بسیار سطحی‌نگر و غیر منطقی و بی‌اخلاق شوند.

۱۳. احساسات در شبکه‌های اجتماعی واگیردار هستند

وقتی یک نفر روز بدی داشته یا عالی‌ترین خبر دنیا را شنیده، برای بیان آن به شبکه‌های اجتماعی روی می‌آورد و با اینکه آنها فقط دارند راجع به خودشان حرف می‌زنند اما حس غم و شادی‌شان ممکن است روی شما هم تاثیربگذارد. تحقیقات نشان میدهند که احساساتی که به صورت آنلاین ابراز می‌شوند به شدت مسری هستند و چیزی که شما پست میکنید می‌تواند بر احساسات دوستان یا فالورهایتان تاثیر بگذارد. البته احساسات مثبت شما صرفا تاثیر مثبتی بر دیگران نخواهد داشت و برعکس.

۱۴. گرفتن لایک‌های بیشتر حتما باعث نمی‌شود که حس خوبی داشته باشید

با اینکه خیلی‌ها فکر می‌کنند لایک‌های بیشتر اعتمادبنفس افراد را تقویت کرده و باعث می‌شود حس خوبی پیداکنند، اما معلوم شده که این موضوع لزوما صحیح نیست. مطالعه‌ای دریافته که مورد توجه قرار گرفتن در قالب لایک‌های فیسبوکی یا اینستاگرامی، خلق و خو و حال و هوای افراد را بهتر نمی‌کند.

۱۵. ارسال عکس غذا در اینستاگرام می‌تواند به کاهش وزن شما کمک کند

اگر به دنبال کاهش وزن هستید بد نیست چند عکس از غذاهای مختلف در اینستاگرام پست کنید. با اینکه ممکن است فکر کنید که این کار تاثیر سوء داشته و بیشتر باعث می‌شود وزن اضافه کنید، مطالعه‌ای که انجام شده نشان میدهد افرادی که عکس از غذاهایی که می‌خورند پست می‌کنند، بیشتر غذاهای سالم مصرف کرده و حتی وزن بیشتری هم کم می‌کنند.

۱۶. شبکه‌های اجتماعی می‌توانند باعث شوند که شما به دوستان‌تان حسادت کنید

شکی نیست که شبکه‌های اجتماعی باعث می‌شوند افراد خودشان را با دیگران بیشتر مقایسه کنند که همین هم می‌تواند بر سلامت فرد تاثیر بگذارد. تحقیقات نشان می‌دهند که وقتی دوستان کسی در شبکه‌های اجتماعی عکس‌های باحال و جالب از خودشان پست می‌کنند، آن فرد احساس حسادت میکند و این موضوع باعث می‌شود که سعی کند او هم پروفایلش را پر از عکس‌های شاد و جالب کند.

۱۷. ۳ نوع متفاوت از افرادی که سلفی می‌گیرند وجود دارد

شاید فکر کنید که افرادی که سلفی می‌گیرند خیلی خودخواه و خودپسندند اما این موضوع لزوما صحیح نیست. مطالعات دریافتند که ۳ نوع سلفی گیرنده وجود دارد: ارتباط برقرار کننده‌ها، اتوبیوگرافرها و خودتبلیغ کننده‌ها.

ارتباط برقرارکننده‌ها سلفی را برای شروع یک گفت و گو با فالورها پست میکنند، مثلا یک نفر عکسی از خودش با کپشن« من رای دادم» منتشر میکند. اتوبیوگرافرها سلفی می‌گیرند تا لحظات مختلف زندگی‌شان را ثبت کرده و همچنین لحظات خاص‌شان را به یادگار نگه دارند. خودتبلیغ کننده‌ها کل زندگی‌شان را به صورت عکس و سلفی ثبت میکنند و در تلاش‌اند تا مثبت‌تر بنظر بیایند.

۱۸. سلفی‌های بیش از حد میتوانند تاثیر منفی‌ای بر روابط داشته باشند

همه یک سری سلفی از خودشان دارند و گاهی آنها را به اشتراک می‌گذارند اما همه‌ی ما دوستانی داریم که در این کار زیاده روی کرده و به اصطلاحی گند آن را درمیاورند. مطالعه‌ای دریافت که وقتی کسی خیلی از خودش سلفی پست می‌کند، رابطه‌اش را با برخی از فالورهایش به خطر می‌اندازد.

۱۹. دنبال کردن بیش از حد افراد غریبه باعث دپرس شدن شما می‌شود

برای دنبال کردن سلبریتی‌ها و افراد موردعلاقه‌تان در شبکه‌های اجتماعی اصلا احساس گناه نکنید، اما دنبال کردن افراد غریبه‌ی زیاد، پیامدهای منفی‌ای برایتان خواهد داشت. تحقیقات نشان دادند افرادی که بیش از حد غریبه‌ها را دنبال می‌کنند، علائم افسردگی و دپرسی بیشتری نسبت به کسانی که غریبه‌های کمتری را دنبال میکنند دارند.

۲۰. کاربرانی که افراد بیشتری را در عکس‌هایشان تگ می‌کنند کمتر تنها هستند

پست کردن عکس‌هایی که شروع کننده‌ی گفت و گو نبوده و به افراد دایرکت نمی‌شوند نشان دهنده‌ی سطوح بالاتری از تنهایی می‌باشند. طبق تحقیقات، افرادی که عکسی پست کرده و دیگران را در آن تگ می‌کنند تا با آنها در تعامل و معاشرت باشند، کمتر احساس تنهایی می‌کنند.

دیجی رو

منبع: ساعت24

کلیدواژه: اینستاگرام

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.saat24.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساعت24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۴۷۶۸۴۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

عباس عبدی : درمورد زنان چند بار دست در حفره حجاب کردند و گزیده شدند، اما باز هم تکرار می‌کنند!

عباس عبدی در اعتماد نوشت: چرا عده‌ای با علوم اجتماعی و انسانی به شدت دشمن هستند؟ گروهی که در مرحله بعد نیز به شیوه‌های گوناگون با دانش پزشکی مخالفت می‌کنند. ریشه این مخالفت را باید در الزامات عقلانیت جدید و ترس سنت‌گرایان و به طور مشخص مستبدان و یا بنیادگرایان با این عقلانیت جست‌وجو کرد. ریاضیات و فیزیک کمتر دچار این وضعیت بوده‌اند. بشر از روزی که به مفهوم عدد پی برده دو به علاوه دو را چهار می‌داند و مخالفت با این گزاره ممکن نیست، یا آن اندازه به دور از عقل سلیم است که محلی برای مخالفت باقی نمی‌گذارد. ولی ماجرای جامعه‌شناسی و علوم اجتماعی و انسانی و تا حدی پزشکی متفاوت است.   جامعه‌شناسی یکی از جدیدترین علوم است و اگر بخواهیم خیلی ساده و فشرده تعریف کنیم، بر این فرض استوار است که ریشه پدیده‌های اجتماعی در دنیای انسانی ما قرار دارد و به جای آنکه پدیده‌های اجتماعی را به چیزهایی مثل خشم خدایان اسطوره‌ای یا طبیعت نسبت بدهد، ریشه‌ها و علل را در مناسبات میان انسان‌ها جست‌وجو می‌کند. بر این اساس، جامعه‌شناسان معتقدند که جامعه در طول زمان و به تدریج و بر اثر کنش‌های متقابل انسانی شکل می‌گیرد یا به عبارت ساده‌تر، مجموعه انسان‌ها با هم جامعه را می‌سازند.   این فرض یا ایده معنایش این است که جامعه چنان نرم و شکل‌پذیر نیست که کسی یا کسانی بتوانند مثل موم هر جور که می‌خواهند آن را شکل بدهند. جامعه‌شناسی نشان می‌دهد که بسیاری از خواست‌ها و ذهنیت‌های صاحبان قدرت تحقق‌پذیر نیست؛ و چه بسا نتایج مترتب بر اعمال و رفتار آنان چیزی مغایر با اهداف مورد نظرشان شود. از این منظر علوم اجتماعی برای آنان در نقش جام جهان‌بین است در حالی که آنان هیچ علاقه‌ای به دیدن واقعیات این جام ندارند و به صورت پیش‌فرض آن‌ها را انکار می‌کنند.   جامعه‌شناسی چه پیامی دارد که تا این اندازه مورد نفرت و خشم چنین افراد و گروه‌هایی است؟ به نظرم از میان همه پیام‌ها دو جنبه از همه مهم‌تر است. یکی نگرش تاریخی و دیگری قائل بودن اعتبار برای عینیت اجتماعی و استقلال نسبی آن از اراده‌های فردی و حتی اثرگذاری و جهت‌دهی آن بر اراده است.   نگرش تاریخی یعنی اینکه پدیده‌های اجتماعی در زمان شکل می‌گیرند، رفته‌رفته جا می‌افتند و در طول زمان تغییر می‌کنند و در نهایت هم در زمانی مقرر نیز کاملا دگرگون می‌شوند و از میان می‌روند. این نگرش می‌گوید پدیده‌های اجتماعی ازلی و ابدی نیستند. عقاید مردم، سبک زندگی آن‌ها، سلیقه‌ها و گرایش‌ها و بسیاری از چیزها همواره در حال تغییر است و کسی یا کسانی نمی‌توانند یک قاعده تعیین کرده و از همگان بخواهند که بر اساس آن عمل کنند.   مثل اینکه قاعده‌ای بگذارند که همه باید یک نوع غذا بخورند. در جهان قدیم علوم اجتماعی به معنایی که امروز می‌شناسیم، چندان اهمیت نداشت. زیرا برای تبیین پدیده‌های اجتماعی به تقدیر یا خواست خدایان و مانند آن متوسل می‌شدند. مثلا درباره فقر معتقد بودند که این سرشت خلقت و طبیعت است که برای گروهی از مردم فقر را رقم زده و برای گروهی دیگر موقعیت بالا را. به تعبیر حافظ «بشنو این نکته که خود را ز غم آزاده کنی/ خون خوری‌گر طلب روزی ننهاده کنی…»   در چنین جامعه‌هایی تحولات بسیار آهسته و بطئی بود. تحرک اجتماعی، روابط میان فرهنگ‌ها و ساکنان مناطق گوناگون خیلی کم بود. بنا بر این کمتر عاملی در جامعه بود که در کوتاه یا حتی میان‌مدت دچار تحولات ریشه‌ای شود و اساسا پرسشی هم درباره تغییر پیش نمی‌آمد و اگر هم بود به تقدیر و سرنوشت و اموری از این نوع نسبت داده می‌شد. در حالی که در چند سده اخیر در اروپا و در ۱۵۰ سال اخیر در ایران تغییرات بسیار گسترده و تند بوده است.   کافی است تصویری چند بعدی از ایران در ۱۵۰.۱۰۰ و حتی ۵۰ سال پیش داشته باشیم و با تصویر مشابه امروز مقایسه کنیم، خواهیم دید که در چهار جهان به نسبت متفاوت قرار داریم. این واقعیت حتی در طول یک نسل نیز مشهود است. ما از چند دهه پیش، از یک جامعه روستایی با اقتصاد کشاورزی و خانواده‌های گسترده، افرادی کم‌سواد و بی‌سواد در فضایی غیرارتباطی وارد عصر صنعتی، شهری با خانواده‌های هسته‌ای یا تک‌عضوی، فناوری دیجیتال، مردم تحصیلکرده و با ارتباطات گسترده شده‌ایم. طبیعی است که هضم این حد از تغییرات برای خیلی‌ها سخت است.   یکی از نزدیکان از عذاب‌هایی که مادر پیرش می‌کشید تعریف می‌کند که با دیدن بی‌توجهی نوه‌ها به دین و نیز پوشیدن شلوارک و تاپ دختران در خانه جلوی برادران خودش چنان حرص و جوش می‌خورد که حد ندارد. یا از سفر رفتن آنان با دوستان‌شان، یا شادی‌ها و زندگی آنان را نمی‌تواند درک کند و تعابیری دیگر از آن‌ها در ذهن دارد. یا دیر ازدواج کردن یا اصلا ازدواج نکردن که مطلقا قابل فهم برای او نیست.   خوب این مادربزرگ دوست‌داشتنی کار چندانی نمی‌تواند انجام بدهد، ولی حکومت‌ها و صاحبان قدرت که نتوانند این تحولات را هضم و درک کنند و بخواهند مانع از تغییرات شوند یا حتی تغییراتی را برخلاف خواست عمومی ایجاد کنند، دچار شکست‌های فاحش می‌شوند، در حالی که دانش جامعه‌شناسی می‌تواند آنان را از این خبط‌های سیاستی دور دارد.   یکی از جالب‌ترین نمونه‌های آن اقدامات رضاشاه در مخالفت با حجاب و برداشتن آن از سر زنان بود. او به خیال یا ادعای خود می‌خواست جامعه را پیشرفته کند، لذا محصول تحولات جامعه مدرن که مشارکت زنان بود را با ریشه آن - که تحولات اقتصادی و اجتماعی است - اشتباه گرفت و جابه‌جا کرده و در سال ۱۳۱۴، اقدام به کشف حجاب اجباری کرد. در شرایطی که ایران هنوز در دوره ارباب‌رعیتی و خان‌خانی بود. غالب اقتصاد آن معیشتی و کشاورزی بود، طوایف هنوز یکه‌تاز بودند.   بی‌سوادی بالای ۸۰ درصد بود. بی‌سوادی زنان احتمالا بالای ۹۵ درصد بود، اشتغال صنعتی و اداری در حداقل‌های قابل تصور بود، شهرنشینی زیر ۲۵ درصد بود، نرخ‌زاد و ولد و نیز مرگ و میر بسیار بالا بود و هیچ نشانه‌ای از شاخص‌های جامعه مدرن در حد متعارف دیده نمی‌شد. او در چنین شرایطی مدعی آزاد کردن زنان بود!   در حالی که مردانش آزاد نبودند و در همان زمان نزدیک‌ترین همراهان سیاسی خود را یکی پس از دیگری در زندان می‌کشت یا بیرون از زندان مجبور به خودکشی می‌شدند. این سیاست به نحو دیگری نیز در حکومت محمدرضا پهلوی نیز ادامه یافت و نتیجه همه اینها را در جریان انقلاب دیدند و جالب اینکه در هر دو مورد سیاستمداران فهمیده‌ای بودند که آن‌ها را از این رفتارها منع می‌کردند.   اکنون نیز با مشکل مشابهی مواجه شده‌ایم؛ قانون فرزندآوری رویه دیگری از همین بی‌توجهی و دشمنی با علوم اجتماعی است. قانونی که با صرف هزینه‌های سرسام‌آور نه‌تنها به اهداف تعیین شده، نرسید که نتایج آن کاملا هم معکوس بوده که در یادداشت جداگانه‌ای با ریز جزییات اشاره کرده‌ام.   مورد مهم‌تر که هزینه‌های مادی، روانی، اجتماعی و سیاسی آن بسیار بیشتر است، نحوه مواجهه با مساله پوشش زنان است. تا حالا چند بار دست در این حفره کرده و گزیده شده‌اند و همچنان هم در حال تکرار آن هستند. توجه ندارند که نتایج منفی این سیاست‌ها بسیار زیان‌بار است. می‌خواهید بدانید که نتیجه چه خواهد شد؟   توماس پیکتی در کتاب «تاریخ کوتاه برابری» با تحلیلی دقیق از بی‌توجهی بلشویک‌ها در تقدیس روابط قدرت و یقین آنان به دانستن حقیقت؛ سرنوشت این حکومت را که مهد سوسیالیسم و منع مالکیت خصوصی و مظهر برابری بود را در پایان عمر ۷۳ ساله‌اش چنین ترسیم می‌کند: «روسیه در سده بیستم به کشوری بدل شد که مالکیت خصوصی را کاملا لغو کرده بود، [ولي] در آغاز سده بیست و یکم به پایتخت جهانی الیگارشی‌ها و نبود شفافیت مالی و بهشت‌های مالیاتی تبدیل شد.»   اگر در سال ۱۹۲۰ و یا حتی ۱۹۴۵ پس از تبدیل شدن اتحاد جماهیر شوروی به یکی از دو قطب جهان، کسی می‌گفت که فقط ۴۵ سال دیگر لازم است تا جامعه‌ای به نسبت مذهبی، همراه با سرمایه‌داری لجام‌گسیخته را در مناطق شوروی شاهد باشیم، اصحاب قدرت مسخره می‌کردند؛ ولی بودند کسانی که ادامه آن روند رسمی حکومت کمونیستی را غیرممکن می‌دانستند. امروز نه فقط یک الیگارشی فاسد سرمایه‌داری در آنجا هست، بلکه افراطی‌ترین مذهبی‌های جهان نیز در گوشه و کنار آن امپراتوری عجیب ریشه دوانده و حتی خودشان را هم از تبعات فاجعه‌بار این افراط‌گری بی‌نصیب نگذاشته‌اند.   کشورهای کمونیستی می‌خواستند جامعه‌ای بسازند که همه انسان‌ها مطابق با قاعده‌ای که حکومت می‌گوید فکر و تحلیل کنند، غذا بخورند، لباس بپوشند، یکسان ببینند و… حتی برای اینکه چه کسی با چه کسی ازدواج کند از حزب کمونیست مجوز بگیرند. اسلاونکا دراکولیچ نویسنده و متفکر کروات در کتاب «کمونیسم رفت و ما ماندیم و حتی خندیدیم» می‌نویسد: «اگر زنی لباس زیبا می‌پوشید عنصر مشکوکی به حساب می‌آمد که گاهی حتی لازم بود درباره‌اش تحقیق شود.   اعضای حزب کمونیست در یوگسلاوی تا سال‌ها بعد از جنگ هم اگر می‌خواستند با زنی ازدواج کنند که ظاهر مشکوکش به وضوح بر اصل و نسب «بورژوایی» او دلالت می‌کرد، می‌بایست رسما از حزب درخواست مجوز می‌کردند». (ص ۴۹)   امروز نه از یوگسلاوی نشانی مانده و نه از آن حزب کمونیست صادرکننده مجوز ازدواج؛ چنان که از شوروی و حزب کمونیستش هم نشانی نمانده، اما جامعه‌ای بسیار متفاوت به جا مانده است. البته یک چیز دیگر هم به جا مانده و آن قضاوتی است که درباره آن سیاست‌ها ابراز می‌شود. قضاوتی همراه با خوارشماری و نفرتی که در مورد این رفتارها و آن ایده‌ها وجود دارد.   بی‌توجهی به رویکردهای جامعه‌شناسانه هزینه سنگینی است که پرداخت خواهد شد. فریب کلاه‌برداران گندم‌نمای جو فروش را نخورید. کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: سه گروه اصولگرایان از نظر عباس عبدی : از "ارزشی های واقعی" تا "بی شخصیت های هتاک" سردار رادان:‌ برخورد با کشف حجاب با قوت ادامه دارد هشدار آذری جهرمی: ترمز تشدید نارضایتی عمومی را بکشید/ فردا نگویید توطئه دشمن بود

دیگر خبرها

  • «غرغر خان» به باغ شادونه رسید/ یک ماجرای جدید
  • جامعه‌شناسی محیط‌زیست
  • سوءاستفاده از احساسات زنان با پیج مادر
  • به جای افتادن در چرخه باطل اخاذی و باج گیری به کارآگاهان پلیس اعتماد کنید!
  • استقلال، خودشکوفایی و تعالی در گرو اوقات فراغت
  • داروی اوزمپیک شخصیت افراد را تغییر می‌دهد؟
  • بازداشت ۱۸ کلاهبردار کنکوری / فروش سوالات در ۲۰ کانال و گروه تلگرامی و صفحه اینستاگرامی
  • عباس عبدی : درمورد زنان چند بار دست در حفره حجاب کردند و گزیده شدند، اما باز هم تکرار می‌کنند!
  • درآمدی بر روش‌شناسی رئالیسم انتقادی
  • روش‌شناسی رئالیسم انتقادی؛ عناصر، فرایند و گام‌ها