سرنوشت شوم شهناز در آن شب سرد!
تاریخ انتشار: ۲۱ آبان ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۴۸۱۴۵۲
رکنا: خاطره تلخ آن شب هولناک را هیچ گاه از یاد نمی برم. در آن شب سرد زمستانی توفانی سهمگین زندگی من و فرزندانم را به هم ریخت و سرنوشت ما را در مسیر دیگری قرار داد به طوری که هیچ وقت فکر نمی کردم روزی این حادثه تلخ موجب شود دست نیاز به سوی دیگران دراز کنم و ...
به گزارش گروه حوادث Accidents رکنا، زن 45 ساله به نام شهناز در حالی که از شدت شرم سرش را پایین انداخته بود، بغض اش را فرو خورد و به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری پنجتن مشهد گفت: 27 ساله بودم که حشمت به خواستگاری ام آمد، وقتی برای اولین بار به گفت وگو نشستیم جز صداقت، وفا و مهربانی چیز دیگری از او نخواستم و در آن شب خاطره انگیز حشمت نیز قول داد از هیچ تلاشی برای خوشبختی من فروگذار نکند، اکنون نیز که 18 سال از زندگی مشترک مان می گذرد همچنان به عهدش وفادار مانده است اما روزگار سیاه من از زمانی آغاز شد که مجبور شدیم برای یافتن شغل مناسب از شهرستان به مشهد مهاجرت کنیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
همسرم با پس انداز اندکی که داشت خودرویی خرید و مسافرکشی را برای تامین معاش خانواده آغاز کرد اگرچه درآمد او اندک بود اما چراغ زندگی مشترک مان با زحمت کشی و مهربانی های او همواره روشن بود و به عشقمان گرما می بخشید. با به دنیا آمدن پیام و پری رشته عشق و محبت بین من و حشمت ناگسستنی تر شد و شور عجیبی در زندگی مان به وجود آمد. او زحمت کش بود و من هم قناعت می کردم بنابراین خانواده بی نیازی بودیم و راه خوشبختی را می پیمودیم تا این که در یکی از شب های سرد زمستان هر چه انتظار کشیدم، همسرم زنگ منزل را به صدا درنیاورد. بی سابقه بود که حشمت من و فرزندانم را تا آن اندازه منتظر بگذارد. پاسی از شب گذشته بود و من مدام با تلفن همراهش تماس می گرفتم ولی گوشی او خاموش بود تا این که سپیده دم تلفن منزل مان به صدا درآمد. سراسیمه گوشی را برداشتم. یکی از کارکنان بیمارستان خبر داد که همسرم با خودروی دیگری تصادف Crash کرده و اکنون بستری است.
نفهمیدم خودم را چگونه به مرکز درمانی رساندم و از این که او را زنده می دیدم خوشحال بودم اما وقتی پزشکان ضایعه نخاعی او را مطرح کردند چشمانم پر از اشک شد. از آن روز به بعد با آن که عمل های جراحی متعددی صورت گرفت اما همسرم برای همیشه ویلچرنشین شد. پولی که به خاطر دیه از بیمه گرفتیم صرف درمان همسرم شد ولی تصادف پاهای او را گرفت. دیگر چاره ای نداشتم جز آن که کاری برای خودم دست و پا کنم چرا که پدر و مادرم فوت کرده بودند و پدر حشمت هم از دنیا رفته بود به همین دلیل یک چرخ صنعتی تهیه کردم و در منزل مشغول خیاطی شدم تا از همسرم نیز مراقبت کنم. ابتدا درآمدم بد نبود و روزگارمان می گذشت اما آرام آرام سفارش هایم کمتر شد به طوری که دیگر بیکار شدم حالا هم در حالی چندین ماه اجاره منزل مان عقب افتاده که می ترسم در این سرمای زمستان آواره کوچه و خیابان شوم. پسر نوجوانم که انگار برای خودش مردی شده است با آن که در یکی از بهترین مدارس مشهد به عنوان دانش آموز ممتاز تحصیل میکند تصمیم به ترک تحصیل گرفته تا به جای پدرش کار کند اما او فقط 17 سال دارد و حالا من مانده ام و یک دنیا شرمندگی!...اخبار 24 ساعت گذشته رکنا را از دست ندهید
اخبار اختصاصی سایت رکنا را از دست ندهید:
حبس تعدادی از بانوان تماشاگر هنگام بازی پرسپولیس و کاشیما در اتوبوس + فیلم آرین 4 ساله چطور در دیگ قرمه سبزی یک رستوران تهران افتاد؟ جزئیات قتل های تکان دهنده در زندان زنان تهران / فرشته را برای سکوت کشتند ! نقشه عربستان برای ترور سردار قاسم سلیمانی + جزئیات سکوت تلخ دختر 14 ساله کرمانشاهی در اسارتگاه روستایی شیطانی مهم ترین اخبار 24 ساعت گذشته رکنا لحظه هولناک مرگ سه عابر زیرقطار+ فیلم آغاز مرمت آرامگاه کوروش با همکاری ایتالیا مرگ دردناک یک پلیس هنگام تعقیب دزدان بانک + فیلم تومور سرطانی در مغز قاتل کرجی او را به دادگاه کشاند ! پیشنهادی برای دور زدن تحریمهای ضد ایرانی امریکا حمام لیمو شیرین باکتری های بدبوی بدن را تنبیه می کند خواننده سرود «آمریکا آمریکا» در آمریکا زندگی میکند؟! + فیلم و تصاویر زنی عجیب که در جعبه 50 سانتی متری زندگی می کند+عکس مرگ خاموشی که در کمین 40 درصد ایرانی ها نشسته استمنبع: رکنا
کلیدواژه: خودرو سلامت مسکن بازنشسته ها ارز و سکه حوادث Accidents منزل تصادف Crash بیمه اخبار حوادث هولناک زندگی سرنوشت خاطره من عکس فیلم ایران تهران زن بازی سرقت افزایش قتل مرد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.rokna.net دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «رکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۴۸۱۴۵۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
متهم به قتل در دادگاه: پشیمان نیستم
مرد جوانی که پس از بازگشت سرزده به خانهاش و مواجهه با مردی غریبه او را به قتل رسانده و همسرش را مجروح کرده بود عنوان کرد، اگر مقتول ۱۰ بار دیگر هم زنده شود باز هم او را میکشد.
به گزارش مشرق، زمستان سال ۱۴۰۰ مردی ۵۰ ساله به نام اکبر در تماس با مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ عنوان کرد که مردی غریبه و همسرش را با ضربات چاقو مجروح کرده است.
پس از آن مأموران پلیس اسلامشهر به محل که آپارتمانی ۴ طبقه بود، رفتند و با بررسیهای اولیه مشخص شد، مردی حدوداً ۴۰ ساله به نام بهروز در محل جان باخته و همسر اکبر به نام مریم هم در حالت نیمهجان روی پلههای راهرو افتاده است.
در ادامه جسد بهروز با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد و مریم از سوی اورژانس به بیمارستان انتقال پیدا کرد و اکبر نیز در محل جنایت دستگیر شد.
وی پس از انتقال به پلیس آگاهی ضمن اعتراف به قتل، در تشریح ماجرا به مأموران گفت: از ۲ سال قبل به همسرم مشکوک شده بودم و بعد از مدتی در تلفن همراه همسرم به شماره و پیامکهایی برخوردم که با اسم یک زن ذخیره شده بود، اما وقتی با آن شماره تماس گرفتم یک مرد پاسخم را داد. در ادامه با شکایت من و محکومیت مریم به شلاق پرونده بسته شد و او قول داد که دیگر خطا نکند. تا اینکه روز حادثه سرزده به خانه برگشتم و صدای پچپچ دو نفر راشنیدم. بعد هم همسرم در را باز کرد و نگرانی را در چهرهاش دیدم. به سراغ اتاقها و کمد دیواری رفتم اما کسی آنجا نبود و قرار شد همسرم را به کلاسش برسانم اما به یکباره احساس کردم کسی در خانه است و همسرم میخواهد به بهانه کلاس رفتن من را از خانه بیرون ببرد. همان موقع صدایی از داخل سرویس بهداشتی شنیدم و فهمیدم کسی داخل آنجاست، به باجناقم زنگ زدم و خواستم به خانه ما بیاید او هم ۵ دقیقهای خودش را رساند. بعد بهسرعت به آشپزخانه رفتم و چاقویی را برداشتم و به سمت سرویس بهداشتی دویدم که مریم سعی داشت مانع ورودم شود و در نهایت با زور در را باز کردم و مرد غریبهای را دیدم و چند ضربه چاقو به او زدم. بعد هم سراغ مریم رفتم و به او هم چاقو زدم و با پلیس تماس گرفتم.
در ادامه مأموران سراغ خانواده مقتول رفتند و مشخص شد که او همسر و دو فرزند دارد.
با تکمیل تحقیقات، پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۳ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
نخستین جلسه دادگاه
در این جلسه مادر مقتول درخواست قصاص کرد. پس از آن متهم با پذیرش اتهامش گفت: از قتل نهتنها پشیمان نیستم بلکه اگر او ۱۰ بار دیگر هم زنده میشد باز هم او را میکشتم.
با پایان دفاعیات متهم، قضات ادامه رسیدگی به پرونده را به جلسه بعدی و تحقیقات بیشتر موکول کردند.
دومین جلسه دادگاه
در این جلسه بار دیگر مادر قربانی درخواست قصاص کرد. بعد از آن دوباره متهم به جایگاه رفت و اظهاراتش را در مراحل بازجویی و جلسه اول رسیدگی تکرار کرد.
با پایان دفاعیات متهم، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند و متهم را به قصاص و همچنین حبس و دیه محکوم کردند.
منبع: روزنامه ایران