Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «جام جم آنلاین»
2024-04-19@05:27:09 GMT

مردی با آرزوهای دوربُرد

تاریخ انتشار: ۲۱ آبان ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۴۸۴۶۹۵

مردی با آرزوهای دوربُرد

عراقی‌ها می‌خواستند برای نشان دادن حسن‌نیت خود در پذیرایی از مهمانانشان کم نگذارند؛ مهمانانی که تا همین چند وقت قبل با چنگ و دندان با آنها می‌جنگیدند. در میان هیات ایرانی اما چشم‌های یک نظامی جوان مشغول اسکن کوچه و خیابان‌های بغداد بود. هیچ‌کس از نظامیان عراقی نمی‌دانست که ایرانی‌ها، فرمانده جوان موشکی خود را هم در قالب هیات روانه قلب پایتخت حزب بعث کرده‌اند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

فرمانده جوان در این چند سال هم حسابی از عراق زهر چشم گرفته بود. طهرانی‌مقدم بعدها درباره سفر آن روزهایش به بغداد می‌گوید: شناسایی‌هایمان برای انتخاب هدف چنان دقیق بود که در آن سفر انگار بغداد را مثل خیابان‌های تهران می‌شناختم و محل اصابت موشک‌ها را!

شاید در اردیبهشت 1372 و زمانی که مسؤولیت دفتر امور مدارس عالی فنی و حرفه‌ای وزارت آموزش و پرورش را داشت و گواهینامه موقت یکی از دانش‌آموختگان متالورژی را صادر می‌کرد به مغزش هم خطور نمی‌کرد که دارد مدرک کاردانی فرمانده یگان موشکی کشور را صادر می‌کند. طهرانی مقدم بعد از اتمام جنگ و فراغت نسبی تصمیم گرفته بود تحصیلات گذشته خود را در رشته برش قطعات صنعتی ادامه دهد و برای همین، قدم به مسیر ادامه تحصیل گذاشته بود. تجارب یک دهه گذشته و مسؤولیت جدید او از سال 63 هم این ضرورت را بیشتر کرده بود. در همین ده سال هم آنقدر کارهای بزرگی کرده بود که ادامه تحصیل در برابر آنها هدف بزرگی محسوب نمی‌شد. او جمله معروفی داشت که خودش مصداق تمام و کمال آن محسوب می‌شد: «فقط آدم‌های ضعیف به اندازه امکاناتشان کار می‌کنند!»

رفیق روزهای سخت

سال 63 بود که صدام فتیله جنگ شهرها را بالا کشید. این طرف اما دست ایرانی‌ها خالی بود. تهدیدهای توخالی هم فایده نداشت. در نهایت بعد از رایزنی‌های سیاسی ایرانی‌ها توانستند رضایت لیبیایی‌ها را برای در اختیار قرار گرفتن موشک و سوری‌ها را برای آموزش جلب کنند بدون این‌که هیچ‌کدام از مقامات این دو کشور بدانند ایران با دیگری دارد چه معامله‌ای می‌کند. 12 آبان 63 بود که یک تیم 13 نفره از نظامیان ایرانی به فرماندهی یک جوان 25 ساله برای آموزش موشک بالستیک اسکاد راهی سوریه شدند. رئیس‌جمهور حافظ اسد به ایرانی‌ها گفته بود موشک‌های ما تحت اداره مستشاران شوروی قرار دارد و ما طبق قرارداد حق در اختیار قرار دادن آنها را به کشور ثالث نداریم، اما می‌توانیم به شما آموزش دهیم. همین هم باعث شد تیم 13 نفره ایرانی راهی دمشق شود. نظامیان سوری گفته بودند آموزش شما شش ماه طول خواهد کشید. فرمانده ایرانی اما گفته بود: «این‌قدر وقت نداریم!» حتی نفر به تعداد تخصص‌ها نداشتند. هر نفر را گذاشتند برای دو سه تخصص. «از تاریکی صبح هم شروع می‌کردیم تا 10 و 30 دقیقه شب!» این را فرمانده جوان آن روزهای آن گروه کوچک می‌گوید. او ظاهرا اولین عامل به جمله معروفش بود: «فقط آدم‌های ضعیف به اندازه امکاناتشان کار می‌کنند!»

بچه زرنگ‌های ایرانی

دی ماه سرد سال 63 بود که هواپیمای گروه کوچک و آموزش دیده ایرانی پس از یک دوره فشرده در باند فرودگاه مهرآباد به زمین نشست. آن طرف موشک‌ها هم از لیبی رسیده بود. تیم لیبیایی ماموریت داشت ایرانی‌ها را در شلیک موشک یاری کند. ایرانی‌ها هم یک تیم از نیروهای ظاهرا صفرکیلومتر را گذاشتند کنار دست نظامیان لیبیایی. سرگرد سلیمان و همکارانش از ارتش لیبی نمی‌دانستند نیروهای ساده‌ای که ظاهرا وردست آنها بودند، تازه دوره آموزشی را در ارتش سوریه طی کرده‌اند. این شد که تیم 13 نفره ایرانی و فرمانده جوان‌شان ایستادند کنار دست لیبیایی‌ها و مثل یک نیروی ساده مشغول امربری شدند. ایرانی‌های همکار اما تحمل می‌کردند. شلیک‌هایی که تا ماه‌ها بعد از بیخ مرز داشتند، صدام را مجاب کرده بود که فتیله جنگ شهرها را پایین بکشد. تا دو سال بعد حدود 30 فروند موشک شلیک شد. ایرانی‌ها کنار سکو تمام رفتار و سکنات تیم لیبیایی را اسکن کرده بودند. نظامیان لیبیایی رفتار مناسبی نداشتند. تکبر و غرور از رفتارشان می‌بارید. غافل از آن‌که ایرانی‌های کنار دست آنها تیم آموزش‌دیده‌ای است که قرار بوده دور از چشم لیبیایی‌ها، تمام پروتکل‌های آماده‌سازی و شلیک را ثبت و ضبط کنند برای روز مبادا.

ما را لت و پار کردند!

دی ماه 65 بود که اتفاقی که نباید می‌افتاد، افتاد. صدام توانست قاپ سرهنگ را بدزدد. نتیجه قاب دزدیدن درون مرزهای ایران هم قهر سرگرد سلیمان و جمع کردن دفتر و دستک و پناه بردن به سفارت لیبی بود. ایرانی‌ها تازه چند روز بعد بود که فهمیدند که قضیه صرفا به قهر نظامیان ارتش سرهنگ ختم نشده و در سیستم‌های سکو و پرتاب هم خرابکاری‌هایی صورت گرفته. آن طرف مرز هم صدام بلند شد رفت شهرک نیروی هوایی عراق و گفت قسم به قرآن و خاک وطن که ایران دیگر توانایی شلیک و پرتاب موشک ندارد. تنور جنگ شهرها دوباره گُر گرفت. ایرانی‌ها مانده بودند و حوض‌شان. تلخی آن روزها حتی تا سه دهه بعد زیر زبان فرمانده مانده بود وقتی که روبه‌روی دوربین آرشیو محرمانه سپاه نشست و با تاثر و تالم از آن روزها می‌گفت: «شهرهای ما را لت و پار کردند بدون این‌که از این طرف حتی یک موشک شلیک شود!» فرمانده جوان اما کسی نبود که به این راحتی تن به شرایط بدهد. او تصمیمش را گرفته بود: «فقط آدم‌های ضعیف به اندازه امکانات‌شان کار می‌کنند!»

مقدم عجله کن!

فرمانده از چند وقت قبل بعضی از مهندسین فنی را دور هم جمع کرده و دو موشک از موشک‌های لیبیایی را هم از رفیقدوست گرفته و بازشان کرده بود. کارد که به استخوان رسید این تیم را کشاند پای سکوی پرتاب. از یک طرف حجم کشتاری که صدام از غیرنظامیان می‌گرفت و از طرف دیگر فشار سیاسیون روی گرده‌اش سنگینی می‌کرد: «هر روز تماس می‌گرفتند می‌پرسیدند چه شد؟ می‌گفتند مقدم عجله کن!» فرمانده جوان 27 ساله تمام دار و ندار نهال کوچک موشکی سپاه را آورده بود پای کار. حجم خرابکاری سرگرد سلیمان و همکارانش به قدری بود که ایرانی‌ها حتی قادر به جابه‌جا کردن سکوی پرتاب هم نبودند. 17 روز بعد اما اتفاق عجیبی افتاد. غول چند تنی روسی که با همت فرمانده جوان و تیم کوچک و جمع و جورش سر پا شده بود از مرزهای غربی کشور روانه قلب بغداد شد. روایت فرمانده از آن روز شنیدنی است: «فریم به فریم آن روز یادم مانده! 21 دی‌ماه 1365. حدود 6 صبح بود. شلیک کردیم و به آقای هاشمی اطلاع دادیم. ایشان گفت اعلام نکنید تا خود عراقی‌ها اعلام کنند!» این حرف به تیم جوان ایرانی برخورده بود. این را بعدها معاونش گفت. کسی که الان جای فرمانده نشسته است. طهرانی‌مقدم دوباره ثابت کرده بود که فقط آدم‌های ضعیفند که به اندازه امکانات‌شان کار می‌کنند و او و همکارانش آدم‌های ضعیفی نبودند.

یک شهابِ تمام ایرانی

سرهنگ قذافی و سرگرد سلیمان وسط پروژه، کار را زمین گذاشته و رفته بودند. دو سال همکاری مخفیانه ایرانی‌های آموزش دیده در قالب یک سری افراد ساده با تیم لیبیایی اما باعث شد که کار زمین نخورد. رفیقدوست هم به کمک آمد. موفق شدند هشت موشک و چهار سکوی پرتاب از کره شمالی به چنگ بیاورند. رفتند توی کار مهندسی معکوس. نهال کوچک و جوان ایران می‌رفت که آرام آرام ریشه بدواند. سال 66 کلنگ اولین سایت صنعتی یگان موشکی توسط رئیس‌جمهور خامنه‌ای به زمین زده شد. کسی که از اولین روزهای ایده موشکی شدن ایران، پشت فرمانده جوان و همکارانش ایستاده بود. فرمانده گفته بود این پروژه شاید به جنگ نرسد اما موفقیت‌آمیز است. ادعای او چندان هم دور از واقعیت نبود. اولین سری از موشک‌های 300 کیلومتری بالستیک «ساخت ایران» با نام «شهاب 1» سال 72 تحویل یگان‌های رزمی شد زمانی که پنج سال از پایان جنگ گذشته بود. از سال 63 و اعزام به سوریه برای آموزش تا ساخت بالستیک‌های تمام ایرانی فقط 9 سال گذشته بود. این هنر مردانی بود که از همان ابتدا بیشتر از امکانات‌شان کار می‌کردند.

بغض بیخ گلوی فرمانده

حالا تازه بعد از شهادت طهرانی مقدم است که ما نشسته‌ایم و تاثر و تالم او را می‌بینیم. وقتی که جمله «شهرهای ما را لت و پار کردند بدون این‌که از این طرف حتی یک موشک شلیک شود!» را بر زبان می‌راند و دست می‌گذارد روی صورت و به جایی بیرون از کادر دوربین خیره می‌شود تا بغضِ بیخ گلویش را قورت دهد. حتی یادآوری دست‌های بسته آن روزهای ما هم ذهن طهرانی‌مقدم را مکدر کرده بود. فرمانده گرم و سرد چشیده موشکی حالا هفت سال است که دیگر در میان ما نیست. روی سنگ مزارش در بهشت زهرای تهران به سفارش خودش نوشته‌اند «اینجا مدفن کسی است که می‌خواست اسرائیل را نابود کند!»

فرمانده که از دست‌های بسته سال 65 و کشتار هموطنانش به خشم می‌آمد حالا دیگر نیست تا ببیند چند سالی است که ایرانی‌ها پاسخ هر پنجه کشیدنی به مردم را از درون خاک خودشان می‌دهند. فرقی برایشان نمی‌کند که دشمن در کردستان عراق باشد یا شرق فرات یا دیرالزور یا حتی فلسطین و سرزمین‌های اشغالی.

حالا پنجه‌های ایران آنقدر قدرتمند شده که هزینه پنجه کشیدن به هر جای خاک ایران بالا باشد. موشک‌ها و بالستیک‌های ریز و درشت ایرانی که هر لحظه آماده‌اند تا قلب هر دشمن متجاوزی را بدرند، ثمره تلاش‌های مرد خستگی‌ناپذیری است که اعتقاد داشت «فقط انسان‌های ضعیف به اندازه امکانات‌شان کار می‌کنند!» توصیه‌ای که شاید خیلی به کار این روزهای ما هم بیاید.

محمدصادق علیزاده

منبع: جام جم آنلاین

کلیدواژه: موشک حسن طهرانی مقدم جام جم آنلاین

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۴۸۴۶۹۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

تصاویری جدید از برخورد موشک‌های ایرانی به اسرائیل + ویدئو | مانور موشک های سپاه را ببینید

دریافت 905 KB دریافت 1 MB کد خبر 845026 منبع: فارس برچسب‌ها دفاع - سپاه پاسداران خبر ویژه دفاع - موشک حمله ایران به اسرائیل

دیگر خبرها

  • حجت الاسلام و المسلمین حاج علی اکبری خطیب نماز جمعه این هفته تهران
  • حجت‌الاسلام حاج علی اکبری خطیب این هفته نماز جمعه تهران
  • تقابل لژیونر جوان ایران و آلمیدا (عکس)
  •  پیام‌رسان‌های ایرانی جریمه خواهند شد؟ + فیلم
  • موشک های ایران در آسمان قدس ؛ عکس تاریخی به چند دلیل
  • تصاویر جدیدی از برخورد موشک‌ها به سرزمین‌های اشغالی
  • تصاویری جدید از برخورد موشک‌های ایرانی به اسرائیل + ویدئو | مانور موشک های سپاه را ببینید
  • (تصاویر) ارتش اسرائیل بقایای موشک بالستیک ایرانی را به نمایش گذاشت
  • ۵ هزار جوان ایرانی با وام ازدواج بانک سینا به خانه بخت رفتند
  • (ویدیو) این موشک ایرانی پایگاه نظامی اسرائیل را منهدم کرد