Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایرنا»
2024-03-29@10:41:13 GMT

رشد شکاف طبقاتی و فقر و راه های دشوار برون رفت

تاریخ انتشار: ۲۱ آبان ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۴۹۲۵۲۱

رشد شکاف طبقاتی و فقر و راه های دشوار برون رفت

تهران-ایرنا- شکاف طبقاتی، نابرابری در توزیع ثروت و گسترش محرومیت ها و فقر از اصلی ترین چالش های اقتصادی و اجتماعی بسیاری از جوامع شمرده می شود و مقابله با این چالش ها که علل گوناگونی دارند از اصلی ترین وظایف دولت ها بشمار می آید.

به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبری ایرنا، فاصله و اختلاف یا آنچه از آن تحت عنوان «طبقه اجتماعی» یاد می شود، یکی از مهمترین موضوعات در بررسی های شرایط اجتماعی در جامعه مدرن است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اختلافی که همانند بسیاری از مولفه های اجتماعی تا اندازه ای طبیعی و بهنجار است اما اگر از حد بگذرد مسبب معضلات بسیاری است.
طبقه یا کلاس اجتماعی شکلی از قشربندی یا نابرابری ساختارمند است که مبنای قانونی یا مذهبی و حتی موروثی نداشته و گروه بندی گسترده ای از افراد است که دارای منابع مشترک اقتصادی هستند. این نظام ها بسیار انعطاف پذیر بوده و مصداق عبارت یک شبه پولدار شدن، یک شبه می توانند تغییر کرده و جایگاه افراد را دگرگون سازند.. در نتیجه طبقات مختلف اجتماعی وضعیت اقتصادی افراد متفاوت بوده و در جایگاه های متفاوتی قرار می گیرند.
این مساله در ذات و به خودی خود نسبتا مساله ای طبیعی است چرا که براساس طبیعت زندگی فردی و اجتماعی توان و پتانسیل افراد با یکدیگر متفاوت بوده و قرار نیست افراد متفاوت، در همه زمینه ها شرایطی یکسان داشته باشند.
در واقع مشکل، اختلاف و انتقاد از جایی شروع می شود که این فاصله و تفاوت اختلاف بسیار زیادی با هم داشته و فاصله این سر بردار تا آن سر بردار خیلی زیاد باشد. یکی از راه های اندازه گیری و سنجش مشکل ساز این اختلاف بین طبقات مختلف استفاده از «ضریب جینی» است.
شاخص جینی یا ضریب جینی شاخصی اقتصادی برای سنجش و محاسبه توزیع ثروت در میان مردم است.زمانی که عدد بدست امده از طریق ضریب جینی در یک کشور بالا باشد به این معنی است که اختلاف طبقاتی و نابرابری درآمد در آن کشور بالا است. این ضریب ارقامی بین 0 تا 100 را شامل می شود و هرچه این رقم به سمت 100 میل کند، نشان از شکاف و نابرابری بیشتر درآمدی دارد؛ در نتیجه بر خلاف بسیاری از ضرایب لزوما عدد بزرگتر در این ضریب، امری مثبت نیست.
طبق گزارش سازمان ملل در سال 2014 ایران از نظر ضریب جینی در جایگاه شصت و هشتم قرار داشته و بالاتر از کشورهایی چون آمریکا و روسیه قرار گرفته است. اگرچه در این آمار، ایران به نسبت برخی کشور ها جایگاهی بالا و نسبت به برخی جایگاهی پایین داشته است اما مساله ای که در اینجا اهمیت دارد جایگاه ایران در مقایسه با گذشته و به نسبت سالهای قبل خودش مطرح است.
تغییرات ضریب جینی در ایران بین سال‌های 1386 تا 1392 مطابق آمار بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران نشان می دهد که این رقم که در سال 1386 در بالاترین حد خود در این دوره زمانی (86 تا 92) بوده و پس از کاهشی متداوم در طی این سال ها پس از سال 1390 روندی دائما افزایشی داشته است.
ضریب جینی ایران که در سال های 2010 تا 2015 بالغ بر 4/37 اعلام شده بود در گزارش توسعه انسانی سازمان ملل در سال 2018، 8/38 اعلام گردیده است که افزایشی قابل تامل را نشان می دهد. بر اساس این اعداد و ارقام ضریب جینی ایران در طول سال های اخیر یعنی 2016 و 2017افزایش داشته است که این مساله در درجه اول نشان از افزایش شکاف و نابرابری درآمدی در این جامعه را دارد.
در این بررسی که 153 کشور را از نظر ضریب جینی در برمی گیرد، ایران در رتبه 88 قرار می گیرد. نگاهی به رتبه 88ام ایران در این مقایسه بین المللی نشان از تنزل آن در جایگاهی پایین تر نسبت به دهه گذشته و در مقایسه با جایگاه 68 ام آن در بررسی سال 2014 از طرفی و همچنین افزایشی شدیدتر در وضعیت نابرابری درآمدی داخلی از طرف دیگر دارد.
نگاهی به وضعیت ظاهری جامعه و افزایش جلوه هایی از زندگی لاکچری با المان هایی چون افزایش ماشین های گران قیمت وارداتی زیرپای مردم، برندها و مارک هایی که پوشیده و مصرف می شوند، مغازه ها و رستوران هایی که خدماتی فوق عادی با قیمت هایی نجومی دارند از طرفی و افزایش کودکان کار، گدایان خیابانی، کارتن خوابی و ... از طرف دیگر، در شکل ظاهری این ایده را که شکاف طبقاتی در این جامعه رو به افزایش است را نشان می دهد. البته که تک تک عوامل ذکر شده دلایل بیشماری دارند و مانند سایر مولفه های اجتماعی نه علت العلل که خود معلول عوامل متعددی هستند.

**تقلیل مشکلات به آمار مردود است
«آرش حیدری» جامعه شناس و استاد دانشگاه در این باره به پژوهشگر ایرنا گفت: نابرابری اجتماعی پدیده ای است به قدمت تاریخ. در نتیجه بسیاری از به اصطلاح متفکران از این گزاره این برداشت را می کنند که نابرابری طبیعی است. یعنی بین تداوم تاریخی یک چیز و طبیعی بودن آن، یک رابطه خیالی متصور می شوند؛ ایران معاصر الی ماشاالله پر است از این تیپ استدلال ها. البته روشن نیست که چرا تداوم تاریخی یک چیز حتماً باید به طبیعی بودن آن منجر شود.
وی افزود: البته وقتی به این نتیجه برسیم که یک چیز طبیعی است یعنی تغییر آن ضرورت ندارد و حتی مجاز نیست؛ لذا این استدلال که نابرابری را در معنای عام به طبیعی بودن پیوند بزنیم، خواه ناخواه خصلت هایی سیاسی پیدا می کند. کسانی که به سمت طبیعی جلوه دادن انواع نابرابری پیش می روند به سوی انواعی از محافظه کاری گرایش دارند که روند فعلی امور را حفظ کنند و هر نوع تغییر را همچون شورشی علیه آنچه طبیعی است، جلوه دهند.
این جامعه شناس اضافه کرد: متاسفانه غلبه اقتصاد سنجی و فهم کمّی از امر اقتصادی باعث شده است که برای فهم شکاف طبقاتی و انواع نابرابری، صرفاً به آمارها اکتفا کنند و احساس محرومیت و معانی ذهنی افراد را کنار بگذارند. در ایران معاصر اقتصاد را صرفاً به عنوان امری کمّی می فهمند و ذهنیت ها و معانی کنشگران را به عنوان اموری بیرون از اقتصاد تحلیل می کنند. لذا ممکن است با بازی های آماری به این سمت و سو هم حرکت کنند که کل مسالۀ نابرابری را بدل به نامساله نمایند.
حیدری تاکید کرد: در آمار هم سفسطه داریم، اینطور نیست که چون علم آمار از ریاضیات مشتق می شود بری از خطا و دروغ و سفسطه باشد. برای مثال وقتی شما از درآمد افراد یک اجتماع میانگین می گیرید، ممکن است میانگینی مطلوب هم حاصل شود بدون اینکه این مساله را لحاظ کنید که درآمدهای بالا را وقتی با درآمدهای پایین جمع می زنیم و بعد به تعداد تقسیم می کنیم، ممکن است میانگینی نسبتاً مطلوب برای درآمد کل حاصل شود ولو این که اکثریت افراد درآمدی پایین داشته باشند. غالب آمارهای ما به این شکل ارائه می شوند؛ برای مثال میانه یا نمای درآمدی کمتر اعلام می شود و غالباً میانگین ها بیان می شوند که یک سفسطۀ تمام عیار است. در مورد سایر شاخص ها نیز چنین بازی هایی صورت می گیرد، بعد هم به استناد این بازی ها بخش بزرگی از مسائل و بحران های زندگی به برداشت های ذهنی فروکاسته می شود.

**ادراک از واقعیت، بخشی از واقعیت است
این استاد دانشگاه خاطر نشان کرد: به همین تعبیر «حباب» که مدام این روزها تکرار می شود دقت کنید. بسیار وحشتناک است که بخش بزرگی از مسوولان هنوز متوجه نیستند که نفس ادراکی که افراد از واقعیت دارند، بخشی از واقعیت است. «ادارک غیر واقعی از موقعیت واقعی، پیامد واقعی دارد». حتی اگر ادراکات افراد با حساب کتاب های اقتصاددانان هم ارز نباشد، معنای آن این نیست که این ادراکات غلط یا غیر واقعی هستند، این ادراکات بخشی از واقعیت حیات اجتماعی اند و این واقعیت را می سازند.
'در مورد شکاف های طبقاتی و بحران های مربوط به آن، صرف تکیه بر شاخص هایی همچون ضریب جینی و سایر شاخص ها هیچ درکی از حیات اجتماعی ارائه نمی کند. احساس محرومیت نسبی هم بخشی از مقولۀ فهم شکاف طبقاتی است، به این مساله بیافزاییم بحران های حوزۀ مسکن و سایر نیازهای اولیۀ یک زندگی معمولی را، کیفیت مسکن، کیفیت تغذیه، کیفیت بهداشت، دسترسی افراد به امکانات رفاهی، بهداشتی، فراغتی، حمل و نقل و... را؛ آنوقت با سطحی دیگر از مساله مواجه ایم که صرفاً با فاصلۀ درآمدی افراد قابل توضیح نیست. این شکاف در عین اینکه شکافی است در سطوح اقتصادی اما بسط و گسترشی عمیق تر به سطوح معنایی، هویتی و... پیدا می کند.

** چاره چیست
حیدری در پاسخ به این سوال که چاره این مساله در چیست، به پژوهشگر ایرنا گفت: راه های برون رفت واضح اند، مشکل دقیقاً آنجا است که هرگاه از راه حل سخن می رود انتظار دارند راه حلی داده شود که در عین حفظ یک سیستم ناکارآمد، چیزی هم گفته شده باشد. با این نظام بانکی، نظام مالیات گیری، الگوی شفافیت اقتصادی، سیاست های کلان مسکن و... هیچ کاری نمی شود کرد. چه بسا شکاف ها بیشتر و بیشتر هم خواهند شد. دردناک است که مسوولان از منتقدان طلب راه حل می کنند اما قید و بند این راه حل را هم از پیش مشخص کرده اند. برای مثال دنبال راه حلی می گردند که بدون دستکاری نظام شفافیت اقتصادی، بانک، مسکن، خصوصی سازی و... بشود شکاف را کاهش داد.
وی ادامه داد: بدیهی است راه حل در چنین شرایطی این است که برویم فرودستان را آموزش دهیم که خود را فرادست تصور کنند! برای همین است که سر هر کوی و برزن و در هر سطحی هر مساله ای طرح می شود راه حلش را فرهنگ سازی و آگاهی بخشی تصور می کنند. برای کاهش شکاف طبقاتی تا به بنیان های کلان اقتصادی و سیاست های اقتصادی مبتنی بر خصوصی سازی که در سال های اخیر شکاف را عمیق تر نیز کرده اند وارد نشویم و به شرکتی و قراردادی شدن و نامن شدن مشاغل مردم نپردازیم، کاری از پیش نخواهد رفت.
پژوهشم**س-ب**1552

منبع: ایرنا

کلیدواژه: اجتماعي اختلاف طبقاتي

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۴۹۲۵۲۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مجید انصاری: کشور ما توان بزرگی دارد؛ چرا باید شرایط طوری باشد که نخبگان ما به فکر مهاجرت باشند؟/ تریبون‌های نماز جمعه به دنبال دامن زدن به خشم و کینه نباشند/ سه انتخابات اخیر نشان داد که ما در لبه خطر ناامیدی و واگرایی اجتماعی هستیم

پایگاه خبری جماران: عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با تأکید بر اینکه با هشدار نسبت به اینکه سخنان رهبری در زمینه وحدت ملی و همدلی اجتماعی دستاویز افراد بددل، کینه‌جو و احیانا مغرض قرار نگیرد که دوباره با مستمسک قرار دادن همین مسأله بخواهند به تسویه حساب با دیگران و متهم کردن یکدیگر بپردازند، گفت: اگر جریانات سیاسی، گروه‌های اجتماعی و صاحبان قلم، تریبون و رسانه و تک تک آحاد جامعه هر کدام به این فکر باشند که ما در جهت همبستگی ملی و گسترش فضای مهربانی، محبت، خوش‌بینی و حسن ظن نسبت به یکدیگر چه گامی می‌توانیم برداریم یا چه کاری می‌توانیم انجام بدهیم، طبعا به راهکارهای مهم و عملی خواهند رسید.

مشروح گفت‌وگوی خبرنگار جماران با حجت‌الاسلام و المسلمین مجید انصاری را در ادامه می‌خوانید:

مقام معظم رهبری در بخشی از فرمایشات اول فروردین امسال با ابراز تأسف از وجود مشکلات و عقب‌افتادگی در زمینه وحدت ملی فرمودند:« در این زمینه دچار غفلت شده‌ایم و به دست خودمان وحدت ملی و همدلی اجتماعی را مخدوش کرده‌ایم. همه هم در این غفلت شریکیم و همه نیز وظیفه داریم وحدت ملی و اتحاد مردم و مسئولان را حفظ و روز به روز تقویت کنیم». به نظر شما مخاطب این بخش از سخنان رهبری چه افراد یا گروه‌هایی هستند؟ و راه حل بهبود وضعیت فعلی چیست؟

به نظر من نکته بسیار مهم و برجسته سخنان رهبر معظم انقلاب همین فرازی بود که مورد اشاره شما است. گرچه سایر بخش‌های سخنان هم، به خصوص در بخش اقتصادی هم مهم است ولی ایشان خیلی صریح، شفاف و منصفانه به یک پدیده زشت و بیماری مهلک اجتماعی پرداختند که در چند سال گذشته گریبان‌گیر فضای عمومی کشور ما و حاکم بر روابط جریانات سیاسی و اجتماعی و همچنین نهادها و رسانه‌ها شده است.

ایشان منصفانه تقصیر همگانی را بیان و به کوتاهی عمومی در این حوزه اذعان کردند. لذا من فعلا در مقام بیان مصادیق یا تعیین افراد یا جریانات نیستم، چون خود این می‌تواند مصداقی از کوتاهی در امر همدلی و وحدت ملی باشد و دوباره به بهانه اینکه مقصد سخنان ایشان چه کسی بوده، کدورت و اختلاف و نفرت‌افکنی را دامن بزند.

لذا من ضمن تشکر از ایشان به خاطر طرح این مسأله مهم، هشدار می‌دهم که مجددا این سخنان دستاویز افراد بددل، کینه‌جو و احیانا مغرض قرار نگیرد که دوباره با مستمسک قرار دادن همین مسأله بخواهند به تسویه حساب با دیگران و متهم کردن یکدیگر بپردازند. مهم این است که در فضای دوستانه، خیرخواهانه، مصلحت‌اندیشانه و اصلاح‌گرایانه رفتار عمومی، ارتباطات و تعاملات با یکدیگر را آسیب‌شناسی کنیم.

به هر حال در این سال‌ها به بهانه‌های مختلف و دلایل گوناگون ظلم‌های زیادی به بعضی از اشخاص و جریانات شده و بی‌انصافی‌ها و اتهامات ناروا و بی‌پایه و مصادیق گناهان کبیره مثل غیبت، تهمت، افترا، استهزا، تحقیر و تکفیر یکدیگر صورت گرفته و جریاناتی خودشان را حق مطلق فرض کرده‌اند و تصور کرده‌اند هرچه آنها از دین و انقلاب می‌فهمند، دیگران هم مکلف هستند همان را بفهمند؛ و غیر از آن هر که بوده را با زخم زبان، اتهام و برچسب‌های بی‌دینی، وادادگی، غرب‌زدگی، پشیمانی از انقلاب و امثال این طور تهمت‌ها آنها را طرد کرده‌اند.

حتی در میدان عمل هم در گزینش‌ها ارتقائات اداری، اشتغال و استخدام زندگی را بر خیلی‌ها دشوار کرده‌اند و سالیانی است که با شاخص‌های تنگ‌نظرانه جناحی و احیانا سیاسی و باندی در کشور بزرگی مثل ایران برخورد شده که تنوع سلیقه‌ها و دیدگاه‌ها در آن وجود دارد و رنگین‌کمانی از اقوام و مذاهب در آن هست. می‌توانست این رنگین‌کمان مظهر زیبایی و هم‌افزایی توانایی‌ها و مهربانی‌ها باشد اما به انواع کینه‌ها و برخوردها تبدیل شد که بعضا هم این برخوردها به خشونت‌هایی انجامید.

ثمره این رفتار نادرست همان بود که در قرآن کریم فرموده تنازع باعث سستی و فشل شدن شما و ریختن ابهت شما خواهد شد. اگر ما امروز در سطوحی شاهد برخی ناامیدی‌ها و بدبینی‌ها هستیم، بخش عمده‌ای ناشی از همین مسأله است. چه بسیار مواردی که بدون تحقیق و اطلاع جریان یا شخصی متهم شده و با استفاده از فضای گسترده رسانه و فضای مجازی گرد و غباری از انواع ابهامات و اتهامات به تخریب‌ها، کینه‌ها و نفرت‌ها آکنده شده که امروز به جای تعامل، همراهی، وحدت و همفکری نوعا به فکر حذف و کنار زدن یکدیگر هستند.

اگر جریانات سیاسی، گروه‌های اجتماعی و صاحبان قلم، تریبون و رسانه و تک تک آحاد جامعه هر کدام به این فکر باشند که ما در جهت همبستگی ملی و گسترش فضای مهربانی، محبت، خوش‌بینی و حسن ظن نسبت به یکدیگر چه گامی می‌توانیم برداریم یا چه کاری می‌توانیم انجام بدهیم، طبعا به راهکارهای مهم و عملی خواهند رسید. در این وسط به نظر من نقش صدا و سیما بسیار برجسته و مهم است و حتما سهم بزرگی از آنچه که رهبر انقلاب فرموده‌اند از نفرت‌پراکنی، اختلاف‌افکنی و امثال اینها به برنامه‌های رسانه بر می‌گردد که در گذشته بوده است.

 یک طرفه و بدون حضور اشخاص، در رسانه متهم و محکوم شدند، سریال علیه جریانات و افراد ساخته شده، غیر منصفانه دولت‌ها و شخصیت‌های گذشته نقد شدند و حتی شخصیت‌هایی که از میان ما رفته‌اند، تنگ‌نظرانه سعی شده که آنها به فراموشی سپرده شوند و نام و تصویر آنها از حافظه مردم پاک شود. اینها جلوه‌هایی از همین بد اخلاقی‌ها است؛ و وقتی که شروع شود در یک جا متوقف نمی‌شود.

از این جهت به نظر من در درجه اول باید برنامه‌ریزان و سیاست‌گذاران رسانه ملی با این گستره شبکه‌های مختلف ملی و استانی ببینند چه کاری می‌توانند در جهت تحقق رهنمودهای مقام معظم رهبری در سال جاری پیش بگیرند. این نمی‌شود مگر اینکه دایره دیدشان را وسیع کنند و این حلقه تنگ و محدود خودی که به دور خودشان کشیده‌اند و امروز کسی باقی نمانده را باز کنند.

بالأخره نباید رفتار به گونه‌ای باشد که تلقی لجبازی با مردم شود. اگر چهره‌های محبوب مردم در صدا و سیما تخریب یا تحریم شوند، مصداقی از همین نفرت‌افکنی است. دیگر تریبون‌های عمومی مثل تریبون‌های نماز جمعه و برنامه‌های عمومی مساجد، هیأت و در هر زمینه‌ای که رسانه و تریبون عمومی وجود دارد، به نظر من باید تلاش کنند که به دنبال جذب و گسترش مهربانی و رحمت باشند؛ نه اینکه متهم کردن، خشم و کینه را دامن بزنند.

این مسائلی است که به نظر من می‌رسد باید توجه شود و اگر به کسانی هم در این حوزه‌ها ظلم شده، جبران شود و مردم در عمل هم ببینند که اگر کسانی مورد بی‌مهری قرار گرفتند و به آنها جفایی شده، حالا فضای رحمت و مهربانی جای آن را می‌گیرد.

 

یکی از ثمراتی که در فرمایشات رهبری برای بحث وحدت در راستای منافع بود، این است که ایجاد امید و شکوفایی می‌کند. از نظر شما این وحدت و همدلی ملی اگر به وجود بیاید چه ثمراتی برای فضای کشور دارد؟

خیلی روشن است از این مطلب که همواره مورد تأکید اسلام بوده و از ابتدای انقلاب امام همواره روی مسأله اتحاد، وحدت و یکدلی تأکید داشتند و کمتر موضوعی مثل مسأله اتحاد و همبستگی بودهکه مورد تأکید امام از همان روزهای اول باشد؛ و در انقلاب، دفاع مقدس و 45 سال گذشته اگر جایی پیشرفت، پیروزی و دستاوردی داشته‌ایم، زمان‌هایی بوده که بین مردم همبستگی و نشاط وجود داشته و مردم احساس می‌کردند همه با هم هستند و احساس دوگانگی و بیگانگی نمی‌کردند؛ همه ایران را خانه خودشان می‌دیدند و حوادثی هم که در ایران پیش می‌آمد، از انتخابات گرفته تا مقابله با دشمن در جنگ، مردم احساس مشارکت می‌کردند.

از زمانی که به تدریج دامنه بحث خودی و غیر خودی، طرد یکدیگر و اختلاف و کینه جایگزین شد، تبعا مردم فاصله گرفتند و افتراق ایجاد شد. وقتی که قوای یک جامعه به جای هم‌افزایی به نفی و طرد یکدیگر بپردازند، ثمره‌ای جز عقب‌ماندگی، بروز مشکلات و نهایتا ناامیدی در بر نخواهد داشت. به خصوص امروز که ما در شرایطی قرار داریم که کشورهای رقیب در منطقه به سرعت پیشرفت دارند و طرح‌های بزرگی را اجرا و چهره کشورشان را دگرگون می‌کنند، نباید کشور ما با این سابقه تمدنی و امکاناتی که دارد، مردم نسبت به آنها احساس حقارت کنند.

من با کمال تأسف باید عرض کنم امروز مجموعه عظیمی از نیروی انسانی دانشمند و با تجربه، مدیران با تجربه گذشته، اساتید دانشگاه و صاحبان تجربه در حوزه‌های مختلف اقتصادی، مدیریتی، فرهنگی و دانشگاهی وجود دارند که وجود اینها معطل مانده و در گوشه انزوا و فراموشی ضایع می‌شوند؛ و احیانا کارها و میدان در انحصار افرادی قرار گرفته که از آن تجربه و توان برخوردار نیستند و با آزمون و خطاهای زیاد و تحمیل هزینه‌های سنگینی بر جامعه از بودجه عمومی، همچنان ما شاهد عقب‌ماندگی و پس‌رفت هستیم؛ و شاخص‌های رشد و توسعه در کشور به جای حرکت به جلو مرتب روند نزولی را طی می‌کند که جلوه بارز آن در بحث اقتصاد، تولید، معیشت، زندگی و رفاه مردم هست.

ناترازی زیرساخت‌های انرژی، بانک‌ها و اقتصاد کشور، زیرساخت‌های مختلف توسعه کشور و حتی زیرساخت‌های فرهنگی و اجتماعی ما دارد یک روند اضمحلال طی می‌کند. همه اینها ثمرات شوم از هم جدا بودن و استفاده نکردن از توان ملی است. کشور ما توان بزرگی دارد؛ چرا باید شرایط طوری باشد که نخبگان، سرمایه‌داران، افراد متمکن، پزشکان، دانشجویان، اساتید، خلبانان و کارآفرینان ما به فکر مهاجرت باشند و ثروت معنوی، مادی و علمی کشور مرتب به کشورهای همجوار منتقل شود و ما شاهد باشیم کشورهای همجوار و کشورهای اروپایی با پول، فکر و دانش ایرانی در حال توسعه و شکوفایی باشند و کشور خودمان در حسرت عقب‌ماندگی و فاصله گرفتن از رقبا و کشورهای منطقه‌ای آه حسرت بکشند و بسوزند؟!

اینها مشکلاتی است که حتما باید آسیب‌شناسانه مورد بررسی قرار بگیرد و کارشناسانه برای جبران لطمه‌های سنگینی که از این رهگذر به کشور وارد شده، اقدام شود. وظیفه دستگاه قضایی در این حوزه بسیار مهم است. عدالت قضایی، عدالت رسانه‌ای و عدالت سیاسی می‌تواند امیدآفرین باشد.

به هر حال همین انتخابات اخیر و انتخابات پیش از این در سال‌های 1400 و 98 نشان داد که ما در لبه خطر ناامیدی و واگرایی اجتماعی هستیم و مرحله به مرحله مشارکت اجتماعی ما کاهش پیدا می‌کند؛ و این برای امنیت کشور هم خطرناک است. امنیت سخت و نظامی برای هر کشور لازم هست ولی به هیچ وجه کافی نیست. یعنی وحدت توأم با امید، نشاط و رضایتمندی مؤلفه‌های اصلی امنیت ملی و اقتدار ملی است که مورد غفلت قرار گرفته است. همه اینها ان شاء الله باید بازیابی شود.

من امیدوارم این رهنمودهای رهبری مثل بعضی رهنمودهای دیگر از ناحیه افراد منفعت‌طلب به فراموشی سپرده نشود؛ و توجیه نشود که ما نبوده‌ایم و دیگران بوده‌اند، ما مورد خطاب ایشان نیستیم و دیگران هستند؛ بعد از یک مدت هم باز همچنان کار خودشان را انجام بدهند و راه گذشته که طرد، اختلاف و نفرت‌افزایی هست، ادامه پیدا کند.

 

با توجه به مسائل گفته شده، آیا پیشنهاد یا راهکاری در این زمینه دارید؟

به نظر من در درجه اول باید مسئولین ذیربط در بخش‌های مختلف دولت، قوه قضائیه و همچنین دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی، رسانه‌ای و تبلیغی سخنان رهبری را صرفا یک نصیحت و موعظه تلقی نکنند؛ بلکه به عنوان یک دستور لازم الاجرا و یک امر ضروری و فوری نگاه کنند. همین طوری که ایشان تأکید داشتند در طول این مدت کوتاهی شده، باید زخم‌های ناشی از این اختلاف‌افکنی‌ها و نفرت‌پراکنی‌ها ترمیم شود؛ که تبدیل به زخم‌های عمیقی بر وحدت ملی، انسجام ملی، اعتماد عمومی و امید به آینده شده است.

ترمیم این زخم‌ها و بیماری‌های خطرناک اقدامات هوشمندانه، کارشناسانه، دقیق و بدون تنگ‌نظری و توجیه‌گری لازم هست. در دانشگاه‌ها برخوردهای حذفی، قهرآمیز و تحکم‌آمیز و تحقیر و توهین به اساتید باید جای خودش را به فضای امن، مسالمت، همدلی، همفکری و نشاط در خور محیط‌های علمی و دانشگاهی بدهد. ما تجربه‌های موفقی را دهه‌های گذشته در این زمینه داشته‌ایم. در مواقعی دانشگاه موتور محرک تحرک سیاسی و نشاط اجتماعی ما بوده و امروز سرخوردگی و خمودی بسیار نگران کننده شده و به مرز هشدار رسیده است.

در خصوص واحدها و هسته‌های گزینش، چه در دانشگاه‌ها و چه در مراکز اداری و استخدامی، واحدهای حراست دستگاه‌ها، باید واقعا یک تغییر اساسی در بینش خودشان بدهند و همه مردم ایران را اعضای یک خانواده بپندارند و انواع تبعیض‌های آزار دهنده موجد شکاف‌های اجتماعی را کنار بگذارند.

همچنین وزارتخانه‌های مهمی مثل وزارت ارشاد، واقعا می‌تواند حلقه وصلی بین نخبگان، هنرمندان، اصحاب فکر و فرهنگ و هنر در کشور باشد و هر کدام از آنها در این عرصه مهم می‌توانند پیشگام باشند. ولی امروز خود آنها گلایه‌مند هستند و گلایه‌مندی آنها در فضاهای مختلف اجتماعی منعکس می‌شود؛ و تأثیری که این اشخاص مرجع اجتماعی مثل هنرمندان، اساتید دانشگاه، ورزشکاران، قهرمانان ورزشی و شخصیت‌هایی که به هر دلیل محبوب مردم هستند، اگر احساس کنند فضا به سمت احترام متقابل و استفاده از اندیشه و جذب آنها هست، طبیعتا می‌توانند در این مسیر بازیافت اعتماد عمومی کمک کنند.

قبلا عرض کردم که نقش صدا و سیما در این حوزه خیلی مهم و برجسته است. با افراد تنگ‌نظر و دارای فکر افراطی جناحی، آن هم نوع بد و بدخیم، نمی‌تواند نماد درستی از وجهه عمومی نظام باشد. ما بخواهیم یا نخواهیم، صدا و سیما در جایگاه سخنگویی نظام قرار دارد. اگر 100 بار هم گفته شود که اینها یک گروهی هستند و سلیقه شخصی خودشان است، مردم نمی‌پذیرند. صدا و سیما در کشور ما طبق تفسیر شورای نگهبان، انحصاری است؛ و رسانه نظام تلقی می‌شود. بنابراین رسانه نظام باید دنبال خواسته نظام باشد و از افراد اندیشمند جامعه‌شناس و افراد محبوب مردم استفاده شود و از مجریانی که بی جهت طرد شده‌اند و چهره‌های مقبولی که در صدا و سیما بوده‌اند و امروز نیستند.

با کمال تأسف در این ماه رمضان دیدیم یک سری افراد لوده و کم مایه دعوت شدند و بعضی از بزرگان عرصه هنر ما را تحقیر کردند و بعضی از آثار هنری را به تمسخر گرفتند؛ همه اینها آسیب می‌زند.

نکته دومی که باید عرض کنم، به نظرم قوه قضائیه بر اساس این بینش باید گروه ویژه‌ای را تشکیل بدهد؛ ریاست محترم قوه قضائیه، جناب آقای اژه‌ای، و این گروه ویژه یک بازنگری در بعضی از پرونده‌ها، محکومیت‌ها و محرومیت‌ها داشته باشند. هیچ کسی نمی‌تواند بالای سر قوه قضائیه باشد و قوه قضائیه در راستای بسط عدالت و رفع ظلم و تبعیض از افراد و احیانا سخت‌گیری‌های بی موردی که در گذشته شده تجدید نظر کنند و اگر در جایی هم ظواهر قانون، فرآیند قانونی و آیین دادرسی احتیاج به اصلاح یا استجازه‌ای دارد، انجام بدهند تا جامعه احساس کند فضای کشور به سمت عفو، بخشودگی، صلح، صفا، دوستی، مهربانی و گذشت پیش می‌رود؛ نه به سمت سخت‌گیری، مچ‌گیری و برخورد قهرآمیز.

البته واضح است مواردی که به کلیت کشور، انقلاب و امنیت ملی بر می‌گردد، استثنا است؛ ولی این موضوع نباید بهانه شود که هر اظهار نظر یا اقدامی «اقدام علیه امنیت ملی»، «تبانی علیه امنیت ملی» و «تبلیغ علیه نظام» تلقی شود.

مسأله دیگر این است که دستگاه‌های اطلاعاتی ما اعم از وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه و دیگر دستگاه‌های نظامی و اطلاعاتی، و در مجموع شورای عالی امنیت ملی به عنوان هماهنگ کننده و در رأس اینها، باید تغییر نگرشی در بینش امنیتی خودشان بدهند. مقوله امنیت ملی را از رهگذر تحکیم همبستگی، اخوت و وحدت ملی بیشتر تعقیب کنند؛ نه از طریق تأمین امنیت سخت و سخت‌افزاری. البته آن هم در جای خودش باید باشد و من نمی‌خواهم آن را نفی کنم.

طبعا تقویت بنیه دفاعی و امنیتی، هوشیاری در برابر بیگانگان و نفوذ اجانب و خطرات دشمنان سر جای خودش محفوظ است. ولی باید به این نکته توجه داشته باشند که دشمن‌پنداری در داخل نسبت به جریانات خودی و تفسیر مخالفت با امنیت ملی از هر اقدامی که احیانا در زاویه تنگ نگاه سیاسی و یا جناحی نمی‌گنجد، نتیجه‌اش همین جدایی‌ها، تفرقه‌ها و نفرت‌پراکنی‌ها می‌شود. لذا «تغییر نگرش در مقوله امنیت ملی»، مسأله مهمی است که نیاز به بازخوانی و اقدامات عملی دارد.

در مجموع می‌خواهم عرض کنم که نباید با این رهنمود راهگشای رهبری در حد شعار و تکرار در رسانه‌ها و بعد فراموش شدن برخورد شود. همه جدی بگیرند و راهکارهای عملی را داشته باشند. طبعا گروه‌های سیاسی، احزاب، جریانات و شخصیت‌های مؤثر تریبون‌دار هم هر کدام به سهم خودشان می‌توانند کمک کنند. ولی اقدامات اجرایی و عملیاتی اجزاء و ارکان خود نظام رسمی کشور مؤثرتر از همه است.

دیگر خبرها

  • ترکیه، رقابت انتخاباتی دشوار در استانبول و آنکارا
  • عضویت ۱۰ هزار همدانی در صندوق بیمه کشاوران، روستائیان و عشایر
  • رونمایی از چندین پروژه شهری در سنندج
  • هشدارهای بدون تعارف مجید انصاری /در لبه خطر ناامیدی و واگرایی اجتماعی هستیم /در گزینش‌های اداری و استخدام زندگی را بر خیلی‌ها دشوار کرده‌اند
  • هشدار ووچیچ نسبت به اتفاقات خطرناک برای صربستان
  • پارکینگ طبقاتی شهدا به‌زودی در سنندج کلنگ‌زنی می‌شود
  • شکاف درآمدی در ایران کمتر از ترکیه، مالزی و برزیل
  • مجید انصاری: کشور ما توان بزرگی دارد؛ چرا باید شرایط طوری باشد که نخبگان ما به فکر مهاجرت باشند؟/ تریبون‌های نماز جمعه به دنبال دامن زدن به خشم و کینه نباشند/ سه انتخابات اخیر نشان داد که ما در لبه خطر ناامیدی و واگرایی اجتماعی هستیم
  • کسانی که از اختلاف طبقاتی سود می بردند اولین مخالفان پیامبران بود
  • پیروزی دشوار و صعود ایران در عشق‌آباد با تک‌گل نیمار آسیا