سرعت پیشرفت تکنولوژی در سینمای دنیا در طول سالهای گذشته، دیجیتال شدن این هنر و صنعت را بهدنبال داشته است وطبعاً سینمای ایران هم از این قاعده مستثنی نبوده است و اکنون بیش از دو دهه از دیجیتال شدن سینمای ایران میگذرد و ردپای پیشرفت تکنولوژی بخصوص در بخش فنی سینما بیش از سایر حرفههای دیگر است. پریسا ساسانی روزنامه نگار اما آنچه مسلم است تجربه، مهارت و توانایی افرادی که از دوران آنالوگ به دیجیتال کوچ کردهاند و اکنون در این عرصه مشغول هستند روایت تازهای از فعالیت در عصر دیجیتال را به دست میدهد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
روایتی که سرشار از نکات گفتنی است. علیرضا زرین دست فیلمبردار سینمای ایران از آن دسته فیلمبردارانی است که میتوان گفت با سلیقههای مختلف در سینمای ایران کار کرده است و البته بخش عمدهای از فعالیت حرفهای خود را با سینمای آنالوگ تجربه کرده است و با اندوختهای از دانستههای عصر نگاتیو به دنیای کاملاً دیجیتال ورود پیدا کرده است.این فیلمبردار پیشکسوت سینما در گفتوگو با «ایران» درباره موقعیت سینمای ایران در عصر دیجیتال سخن گفت و تأکید کرد که اعتقادی به بهره بردن از تجربه در کار ندارد و هرآنچه یک سینماگرمی تواند انجام دهد مجموع مهارت و تواناییهای فردی است. برای آغاز موقعیت
سینمای ایران را در
عصر دیجیتال چطور ارزیابی میکنید؟ برای پاسخ به این سؤال از دیالوگی از یک سریال که اوایل انقلاب پخش میشد مثال میزنم. در آن دیالوگ میگفت که - اگر شاگردی از استاد جلو بزند کار دنیا عقب عقب میرود- به اعتقاد من این تک جمله یک واقعیت است. حال اینکه آنچه بواسطه پیشرفت تکنولوژی و دیجیتال شدن در سینمای ایران رخ داده، توجه به همین مسأله است چون یکی از اشکالات عمده دیجیتال این است که در مقام استادی ایستاده است. به این معنا که در بدو ورود به سینما قرار بود کنار دست اهالی سینما بایستد و شاگردی کند اما با پیشرفت تکنولوژی و تجهیز لوازم کار در سینما به استادی رسیده و قاعده را برهم ریخته است و این دیجیتال است که با نو به نو شدن و تغییرات سریع، همه را بهدنبال خود میکشد. ضمن اینکه دیجیتال دنیای متنوعی از داشتههای خود را پیش روی مصرفکننده میگذارد که این تنوع به قدری زود به زود است که نمیتوان پیشبینی درستی از آنچه در آینده اتفاق میافتد، داشت. به همین دلیل گمان میکنم که بهتر است زمان بگذرد تا ببینیم سقف این یکه تازی دیجیتال تا کجا پیش میرود؟ درست مانند نگاتیو، تا جایی پیش آمد که به نقطه اشباع رسید و حالا باید منتظر باشیم تا رشد تکنولوژی به یک سقف برسد و تازه پس از آن اجازه دهند تا همه کسانی که سینما را همراه با هنر، خلاقیت و علم و دانش میخواهند آثار خود را بسازند در واقع فرصت پیدا کنند از دانش و خلاقیت خود برای ساخت فیلم خوب بهره ببرند. برخلاف نظر شما برخی معتقدند که فناوری دیجیتال فیلمسازی را آسان کرده و در دسترس قرار داده است. من هم با این نظر مخالف نیستم. بله دیجیتال فیلمسازی را آسان کرده ولی من با همین بخش از ماجرا مشکل دارم. به چه قیمتی فیلمسازی آسان شده است؟ اساساً تکلیف خلاقیت، وسواس و دقت در کار در میان این آسانی کار در عرصه دیجیتال چه میشود؟ به نظرمن این آسانی کار اتفاقاً به سینما لطمه وارد کرده است. ببینید ماجرا از این قرار است که دوربینهای دیجیتال دارای نوعی ذکاوت کارخانهای هستند که این ذکاوت کارخانهای خواه ناخواه برای یک کارگردان و به تبع آن یک فیلمبردار تصمیم میگیرد. بنابراین معتقدم این ذکاوت کارخانهای دشواری به وجود آورده است و متأسفانه اهالی سینما از این دشواری که کارخانه تحمیل کرده است به آسانی در کار یاد میکنند. غافل از اینکه در دراز مدت این روح خلاقیت اثر است که رفته رفته از بین میرود. نمیتوان از این هوش کارخانهای در جهت بروز خلاقیت استفاده کرد؟ بله میشود استفاده کرد اما به سختی. چرا؟ دیجیتال یک گستره بسیار فَرار و گسترده است که این گستردگی با رشد تکنولوژی رو به صعود است. در عرض ورود بیش از دو دهه دیجیتال به سینمای ایران دوربینهای بسیاری همزمان با پیشرفت تکنولوژی با سرعت عجیبی به ایران آمدند و این ورود بیاندازه تکنولوژی در دنیا همه کسانی را که در عرصه سینما کار میکردند غافلگیر کرد. در واقع بهدلیل همین رشد افسار گسیخته تکنولوژی است که میگویم بروز خلاقیت با این ذکاوت کارخانهای همخوانی ندارد و اگر هم خلاقیتی وجود داشته باشد به سختی رخ میدهد. وضعیت در سایر حرفههای سینما هم به همین منوال است؟ قطعاً این رشد در بخش فنی سینما تأثیر بیشتری گذاشته است اما خواه ناخواه سایرعوامل هم ناگزیر هستند خود را با این پدیده همراه کنند. در طول کار به محض اینکه با یک دوربین تازه از راه رسیده اُخت میشویم، میبینیم که یک مدل بالاتر از دوربینی که با آن کار کردیم به بازار آمده است. تا جایی که شاهد هستیم در حال حاضر فیلمسازی با گوشی تلفن همراه هم راحت و هم قابل نمایش بر پرده عریض سینما شده است. رشد و پیشرفت تکنولوژی و دیجیتال شدن زندگی روزمره بشر به اندازهای است که بسیاری از شرکتهایی که تولید لوازم خانگی و وسایل آشپزخانه داشتند بهدلیل سوددهی بالا در تولید تجهیزات سینمایی و بخصوص عرضه دوربینهای عکاسی و فیلمبرداری به تولید این نوع کالاها روی آوردند. در واقع رشد تکنولوژی و به روز شدن سریع وسایل و تجهیزات، آشفتگی به وجود آورده است. اینطور نیست؟ کار از آشفتگی گذشته و باید واژه بَلبشو را مورد استفاده قرار داد و این وضعیت نیاز به سرو سامان دادن و نظمدهی دارد و به اعتقاد من یکی از کارکردهای همایش «سینما در عصر دیجیتال» که قرار است بزودی برگزار شود بررسی همین وضعیت و ارائه راهکار است. زمانی که با نگاتیو کار میکردیم مواردی پیش میآمد که انجام آن برای ما سخت بود و بعضی وقتها بود که فیلمبرداری برخی از صحنهها برای ما آرزو میشد. تا جایی که میتوانستیم سعی میکردم با انجام ابداعات جدید سر فیلمبرداری به آنچه دست نیافتنی به نظر میرسید، دسترسی پیدا کنیم. اما در حال حاضر به سادگی دوربینهای دیجیتال همه آنچه لازم است را در اختیار گذاشتهاند و همین موضوع سواد و خوانش درست سینمایی را مخدوش کرده است. در تولید دوربینهای دیجیتال به مرحلهای رسیدهایم که هر آنچه با چشم قادر به دیدن آن هستیم در کمترین نور با دوربینهای دیجیتال هم دیده میشود. در عین حال اگر بهعنوان یک کارگردان یا فیلمبردار بخواهیم تصویری داشته باشیم که قابلیت یک تصویر تمام عیار و قابل ستایش و سرشار از کنجکاوی را داشته باشد تمام مهارتهایی را که نگاتیو در اختیار من گذاشته در کار با دوربین دیجیتال نیز به کار میگیرم. بنابراین نمیتوان گفت چون دیجیتال است کار آسان شده چون فیلمبرداری مثل شما به پشتوانه تجربه سالها فعالیت در این عرصه توانسته اید صحنهای درست را خلق کنید. واقعیت این است که من شخصاً به تجربه اعتقادی ندارم. چرا که در این عرصه جوانهای کم تجربهای را دیدم که به محض ورود خوش درخشیدند و تصویرهای خوبی ثبت و ضبط کردهاند. یا توانستند فیلمهای خوب و اصولی را کارگردانی کنند. برعکس این ماجرا هم هست فیلمبردار یا کارگردانهای کهنهکاری را هم داریم که در دوره کار با سیستم آنالوگ خوش درخشیدند ولی در حال حاضر نتوانستند اثر خوبی خلق کنند. بنابراین به اعتقاد من عنوان تجربه نوعی گریز از بهانه آوردن برای عدمتوانایی است. من معتقدم مهارتهای فردی به اشتباه تجربه نامیده شده است و به نظرمن این مهارتها محصول تواناییهای فردی است و حال اینکه دیجیتال آمده علم و تکنولوژی را با مهارتهای یک هنرمند به خلاقیت تبدیل کرده است. درست مانند هنر نقاشی. یک نقاش با وجود پیشرفتهترین ابزار هنر نقاشی نمیتواند شاهکار خلق کند ولی در عین حال نقاشهایی هستند که با همان ابزار و تجهیزات نقاشی، میتوانند اثری خلق کنند که نظیر نداشته باشد. نکته دیگر اینکه بسیاری از فیلمبرداران یا کارگردانهایی هستند که اساساً به درد این حرفه نمیخورند اما بهدلیل جذابیتهای ذاتی سینما و همچنین مطرح شدن در بین مخاطبان یا اینکه شاید یک عده آنها را «آقا» خطاب میکنند حاضر نیستند که این حرفه را رها کنند. از عجایب این است که با وجود شکست حرفهای و هنری در میان اهالی سینما یا حتی شکست در گیشه باز هم فرصت میکنند فیلم بعدی را با نازلترین کیفیت بسازند. فکر میکنید چرا این اتفاق افتاده است؟ دیجیتال کار را آسان کرده است. این پدیده در کنار همه حسنهایی که داشت معایبی را نیز در برمیگرفت. به این معنا که عدهای به اشتباه گمان کردند که چون تصویر خوب دارند و یک داستان لاغر و نیمه جان را هم روایت کردهاند، فیلمساز شدهاند. از سوی دیگر به موازات آسان شدن تولید فیلم، جشنوارههای متعددی هم به وجود آمدند و این فیلمها در این جشنوارهها چرخیدند و بعضاً جوایزی هم گرفتند که در نهایت این امر بر بسیاری از کسانی که در سینما هستند یقین شد که فیلمساز شدهاند. به هر حال دیجیتال به سینمای ایران آمد و به قول شما معلوم نیست سقف این حضور تا کجاست. پیشنهاد شما چیست؟ در شرایط فعلی نمیتوان پیشنهاد داد و همانطور که گفتم باید زمان بگذرد. اما میخواهم با طرح یک سؤال موضوع را روشنتر بکنم. تا حالا به این موضوع فکر کردید که چرا یک اثر موزهای میشود و در موزه به یادگار میماند؟ ولی در مقابل صدها اثر هستند که امکان موزهای شدن پیدا نمیکنند؟ برای اینکه آن اثر و آن فیلمساز، نقاش یا اثر هر هنرمند دیگری که به موزه میرود مخاطب را وادار به مکاشفه میکند و هربار درهر فصلی که به آن اثر نگاه میکند، معنای خاص توأم با آن زمان را به مخاطب میدهد و این نکته مهمی است که در آثار هنرمندان قدیمی میتوان دید. هنوز هستند فیلمهایی در تاریخ سینمای ایران که میتوان با چشم دل نگاهشان کرد و عاشقانه بارها و بارها فیلم را دید و دیالوگهای آن را با عشق زمزمه کرد؛اتفاقی که در سینمای دیجیتال نیفتاده یا من هنوز ندیدهام. البته فیلمهای خوبی هم وجود دارد که در عصر دیجیتال ساخته شدهاند و در سینمای ایران درخشیدند. بله من هم منکر این موضوع نیستم ولی کمتر فیلمی را سراغ دارم که دارای شاخصههای ارزشمند ماندگاری در این عصر باشند. نکته دیگر اینکه با وجود اینکه فیلم ساختن با دیجیتال آسان شده ولی فیلم خوب ساختن همیشه سخت بوده و در حال حاضر هم فیلم خوب ساختن بیش از گذشته سخت شده است. چون رقابت به واسطه دیجیتال شدن حرف اول را در سینما میزند. ضمن اینکه یک فیلم خوب را یک تیم خوب میسازد و یک تیم خوب هم از افراد متخصص با توانایی استثنایی تشکیل میشود. در واقع افرادی را میخواهد که فقط مجری نباشند. باید افرادی باشند که با امکانات اندک در اختیار بتوانند فراتر از آنچه از آنها خواسته شده چیزی را به داشتههای خود اضافه کنند و این ماندگاری بواسطه داشتن تواناییهای لازم در به کارگیری مهارتها است. موفق شدن در سینما از موفق ماندن در این هنر و صنعت سختتر است. چراکه برای موفق ماندن این خود فرد است که باید خودش را جلا دهد، به کار خود عزت دهد و به گونهای کار کند که اطرافیان هنر و خلاقیت وجودی او را باور کنند. در سینما میزان حرفهای بودن افراد خیلی زود مشخص میشود. دقیقاً همینطور است. دراین حرفه خیلی زود اطرافیان تکلیف خود را با افراد روشن میکنند در عرض 5 روز کار در یک پروژه همه عوامل صحنه به سرعت میفهمند که مدیر فیلمبرداری چقدر توانایی دارد یا کارگردان چقدر میداند که از فیلمنامه و افراد گروه چه میخواهد و این اتفاق یعنی اینکه آدمها با خودشان تصمیم میگیرند که یک کارگردان، یک فیلمبردار، یک طراح صحنه وسایر عوامل را چقدر باید جدی بگیرند و باور کنند. پذیرفته شدن بهعنوان یک آدم حرفهای در سینما کار بسیار سختی است، که به سادگی به دست نمیآید. خیلی طاقت فرسا اما لذتبخش است. وقتی فرد کاربلدی در سینما به نقطهای میرسد که مورد اعتماد قرار میگیرد و دارای اعتبار میشود، ماندگاری در موفقیت اتفاق میافتد. بیش از 50 سال است که در سینمای ایران فعالیت میکنم و هر دو سال یکبار فیلمهایی را کار کردهام که تحسین دیگران را برانگیخته است. ماندن در این نقطه تحسین برانگیز کار سادهای نیست. این تلاش در نتیجه پذیرفته شدن و اعتماد کردن در سینما حاصل میشود. اشاره کردید که به روز ماندن در سینما خیلی سخت است و اشاره درستی است. اما این سؤال مطرح است که با توجه به پیشرفت تکنولوژی و نو به نو شدن ابزار، شما بهعنوان یک پیشکسوت آیا خود را ملزم میدانید که همگام با تکنولوژی پیش بیایید؟ جز با این همراهی و همگامی نمیتوان گونه دیگری بود. اگر در گستره عظیم تکنولوژی نتوانم دانش خود را به روز کنم و اگر نتوانم هربار دست خود را بالا بگیرم و بگویم که اسپارتاکوس هستم، بیشک باختهام و به حیات خود پایان دادهام. بیتردید شما اسپارتاکوس ایران در حوزه فیلمبرداری هستید و بخش عمدهای از سینمای ایران مدیون شما است. خوشحالم و این بهترین هدیهای بود که این روزها دریافت کردهام. با توجه به صحبتهای شما آیا میتوان گفت با ورود دیجیتال به ایران پایان سینما از راه رسیده است؟ نه اصلاً پایان سینما نیست. اما سینما در 15 سال آینده دچار دگردیسی میشود. به چه علت؟ دلیل سادهای دارد. یک زمانی فیلم ساختن برای سینما با فیلم ساختن برای تلویزیون فرق داشت. اما در حال حاضر فرقی ندارد و میتوان انواع فیلمها را هم در قابهای بزرگ تلویزیون که مانند پردههای سینما است، به تماشا نشست. بنابراین در 15 سال آینده مردم فیلمهای خود را در خانه میبینند. در واقع دیگر آداب فیلم دیدن در سالنهای سینما کمرنگ میشود و کمتر کسی است که بلیت بخرد به سالن سینما برود و منتظر خاموش شدن چراغهای سالن بشود و در تاریکی به تماشای فیلم بنشیند بلکه فیلمها به کمپانی سفارش داده میشود و رأس ساعت مشخصی فیلم در تلویزیون خانگی پخش میشود. همین الان هم این اتفاق افتاده است و فیلمی مثل «توران خانم» با خرید آنلاین در خانهها دیده شد. بله دقیقاً این تجربه هم به نوعی شده است. حتی روند فروش فیلمها هم متفاوت میشود و شکل اجرایی سینما هم تغییر میکند. حالا سؤال پیش میآید که آیا مسئولان برای تغییرات در راه فکری کردهاند و تا چه اندازه به اهمیت این موضوعات در همایش بینالمللی«سینما در عصر دیجیتال» پرداخته میشود؟ آقای زرین دست بزودی فیلم «سرو زیر آب» ساخته محمدعلی باشه آهنگر با فیلمبرداری شما اکران میشود در این فیلم سکانس تأثیرگذاری وجود دارد که زیر آب فیلمبرداری شده است. سکانسی که نشان از غیرت و غرور ملی دارد. این سکانس به شکل کامل با دوربینهای دیجیتال فیلمبرداری شده است. سؤال این است که آیا تجربه شما در سینمای آنالوگ که آن را به مهارت و توانایی فردی تعبیر میکنید در تصویربرداری این صحنه به شما کمک نکرده است؟ خود من هم آن سکانس را بسیار دوست دارم و یادم هست که با سه دوربین مختلف فیلمبرداری شد. دوربین در این صحنه مدام رو و زیر آب را فیلمبرداری میکرد و باید با وسایل حرکتی مناسب کار میکردم که خیلی سخت بود و همراه با تیم فیلمبرداری و البته کارگردانی آقای آهنگر با سختی و مرارت بسیار این سکانس فیلمبرداری شد که نتیجه خوبی در برداشت و بیشک مهارت و تخصص و همراهی گروه خوبم به کمک آمد. یکی دیگر از سکانسهای سخت، سکانس سوله بود که ماشین بزرگ وارد میشود. تعداد چراغهایی که در این سکانس استفاده کردیم خیلی زیاد بود و فکر میکنم بالغ بر 600 چراغ در این صحنه داشتیم و فیلمبرداری آن یک ماه طول کشید. ارتفاع از کف زمین تا سقف 50 متر بود و چراغها باید درست وصل میشد تا قابل کنترل میشد. اما یکی از اتفاقهای خوب این پروژه حضور حامد حسینی تهیهکننده بود که هر آنچه من میخواستم را در اختیار میگذاشت. بهعنوان آخرین سؤال برای اینکه جوانها هم بتوانند در عرصه سینما موفق شوند و به قول شما اسپارتاکوس شوند، چه بکنند؟ جهان دیجیتال بیرحمانه در حال حرکت است باید به گونهای در این جهان پرهیاهو زندگی کرد که از جهان جا نماند.
منبع: ایران آنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا
منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۴۹۸۲۶۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کیانوش عیاری: پاداش فیلم «تنوره دیو» اجازه ساخت فیلمنامه «شبح کژدم» بود
کیانوش عیاری ساخت فیلمنامه «شبح کژدم» را پاداش جایزه فیلم «تنوره دیو» در جشنواره فیلم فجر دانسته است.
به گزارش ایسنا، این کارگردان سینما که قرار است، فیلمش ۵ اردیبهشت ماه در سینما تک خانه سینما به نمایش درآید، در گفتوگویی چند سال قبل گفته بود:
«شبح کژدم» انتخاب نهایی من نبود؛ تعدادی فیلمنامه از جمله «قلعه میرزاخانی» یکی از فیلمنامههایی بود که به همراه چند فیلمنامه دیگری که نوشته بودم حذف شد و در نهایت «شبح کژدم» اجازه ساخت پیدا کرد و در آن زمان به من گفته بودند، ساخت این فیلمنامه پاداش جایزه فیلم «تنوره دیو» در جشنواره فیلم فجر است. من فیلم «شبح کژدم» را با علاقه ساختم و اتفاق مهمی که همراه با ساخت فیلم رخ داد، این بود که صدابرداری سرصحنه وارد سینمای ایران شد.
خبر رسیده است که چهارشنبه پنجم اردیبهشت ماه با نمایش و نقد فیلم «شبح کژدم» ساخته کیانوش عیاری، سینماتک خانه سینما دوره جدید فعالیت خود را آغاز میکند.
«شبح کژدم» نخستین بار در بخش مسابقه سینمای ایران پنجمین دوره جشنواره فیلم فجر به نمایش در آمد. در این فیلم جهانگیر الماسی، ناصر آقایی، حسن رضایی به ایفای نقش پرداختهاند.
در خلاصه داستان این فیلم آمده است: محمود، فیلمساز فیلمهای هشت میلی متری، شیفتگی خاصی به سینمای هشت میلی متری دارد. او که فیلم کوتاهی به نام شبح کژدم ساخته، قصد دارد تا از فیلمنامه آن فیلمی بلند بسازد، اما فقدان امکانات مانعی بر سر کار است. محمود دوستی دارد که سیاهی لشگر فیلمهای فارسی است. دوستی و رفاقت این دو پایهای است که راه داستانی را شکل میدهد...
این فیلم روز چهارشنبه پنجم اردیبهشت ماه ساعت ۱۶:۳۰ در سالن سیفالله داد خانه سینما به نمایش درمیآید و پس از نمایش فیلم، محمد جعفری و مازیار فکری ارشاد به نقد اثر میپردازند.
حضور در برنامههای سینماتک خانه سینما برای اعضای صنوف زیرمجموعه خانه سینما آزاد و رایگان است.
کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: اکران آنلاین «ویلای ساحلی» عیاری و ۲ فیلم دیگر سینمای عجیب و غریب ایران ؛ توضیحات 2 تهیه کننده مطرح از وضعیت آخرین فیلمی که ساختهاند