کودکان را با ادب و احترام تنبیه کنیم
تاریخ انتشار: ۲۲ آبان ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۴۹۹۹۷۵
بعضی والدین وقتی فرزندشان را به دلایلی دعوا میکنند از جملاتی مثل «تو یک بیعرضه هستی! هیچ وقت یک کار را درست انجام نمیدهی! تو دست و پا چلفتی هستی! تو بیلیاقتی! و...» استفاده میکنند. آنها فرزند خود را به این نتیجه سوق میدهند که اصلاً آدم به درد بخوری نیست و نباید در کاری دخالت کند. کودکانی که با این نوع برخوردها بزرگ میشوند کودکان درماندهای هستند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
همیشه انگ زدن مانع رشد شخصیت کودک میشود. انسانها در هر سن و سالی که باشند رفتار و گفتار دیگران را تجزیه و تحلیل میکنند. کودکان نیز از این موضوع مستثنی نیستند، ولی بسیاری از والدین در مواجهه با کار و رفتار اشتباه فرزند خود از جملات ناشایستی استفاده میکنند و رفتارهای تحقیرآمیزی بروز میدهند که در ذهن و شخصیت کودک رسوخ و در بزرگسالی برای او مشکلاتی ایجاد میکند. بیماری درماندگی در واقع به بخشی از وجود انسان اشاره دارد که ناتوانی و شکست را برای خود ملکه ذهنی کرده و پذیرفته است که توانا نیست. بیشتر بچههایی که دوست دارند دنبالهرو دیگران باشند و از خود هیچ ارادهای ندارند در واقع قربانی تربیت اشتباه والدین خود بوده و مبتلا به بیماری درماندگی هستند. هر چقدر در کودکی فرزند خود را تحقیر کنیم و اجازه ندهیم شخصیت او به خوبی رشد کند نتیجه آن را در نوجوانی و جوانی به شکل بدی میبینیم. از سویی نوجوانی و سن بلوغ ماهیتاً ممکن است برای فرزندان ما همراه با انزوا و پرخاشگری باشد، حال اگر این دوران با انگ زدنها و تحقیر کردنهای والدین توأم باشد بیشک وضعیتی بحرانی برای آنان ایجاد خواهد کرد. فراموش نکنیم کودکی که ما در کودکی درماندهاش کردهایم به احتمال زیاد در نوجوانی منزوی و در جوانی فاقد اعتمادبهنفس خواهد شد.
والدین آیا تصور میکنند کودکی خود را بدون کوچکترین اشتباه و خطایی گذراندهاند؟ قطعاً همه ما بزرگترها در کودکی خطاهایی را مرتکب شدهایم، پس چرا این انتظار را از کودکان خود داریم که همیشه درستترین کار را انجام دهند و اگر اشتباهی مرتکب شوند آنان را تحقیر میکنیم؟ چرا سعی نمیکنیم با دقت در انتخاب واژهها هنگام صحبت کردن به فرزند خود کمک کنیم راه درست را پیدا کند.
آیا همیشه در طول روز فرزند شما یکسره کارهای اشتباه انجام میدهد یا نه فقط گاهی دچار خطا میشود؟ او قطعاً در کنار برخی اشتباهات خود کارهای درست و خوبی هم انجام میدهد. درست شبیه شما و همه انسانها. پس اشتباهات او را بزرگنمایی نکنید، چون فرزندتان باور میکند که همیشه بد است و هیچ وقت خوب نیست و کمکم درمانده خواهد شد. شما باید به این باور برسید که همه انسانها ممکن است کار اشتباه انجام دهند و طبعاً کودکان اشتباهات بیشتری خواهند داشت. کودکان موجودات بکر و معصومی هستند که غیر از ما هیچ کس را ندارند تا راه درست زندگی کردن را از او بیاموزند، پس با فرزندان خود منصفانه رفتار کنیم. آنها به کمک ما احتیاج دارند، نه طعنه و کینه و سرزنش ما. باید به صورت شفاف و کوتاه برای آنها مشخص کنیم کجا اشتباه شده و چگونه میتوانند آن را جبران کنند. هر چقدر کودک خود را تحقیر کنیم این رفتار در عمق شخصیت او نفوذ میکند و در آینده به اشکالی منفی و ناهنجار خود را نشان میدهد.
اگر ما والدین به الگو بودن خود برای فرزندانمان اعتقاد داشته باشیم به رفتارهای خود بیشتر دقت میکنیم. بچهها دقیقاً به حرفهای ما و نحوه بیان ما گوش میدهند و رفتارهای ما نقش مهمی در درک آنها نسبت به خودشان دارد. برای آنکه فرزندمان درک سالم و درستتری از خودش به دست بیاورد، بهتر است از جملات دقیقتری در برخورد با آنها استفاده کنیم. مثلاً به جای استفاده از این جمله که «با کارهایت مرا دیوانه میکنی» بهتر است بگوییم: «بعضی از کارهایی که میکنی ناراحتکننده است.» این جمله به او نشان میدهد که تنها بخشی از کارهای او شما را ناراحت میکند، نه همه کارها و حتی خود کودک. به جای استفاده از جمله «خجالت بکش» به او بگویید میدانید که او هم به اندازه شما از این کارش ناراحت است، زیرا این حرف باعث میشود او هم از کارش خجالت زده شود. بهتر است به جای جمله «ساکت شو» به او بگویید که آرام باشد. بچهها حرفهای توهین آمیز را به سرعت میآموزند و بعید نیست در ارتباط با شما هم از آنها استفاده کنند.
همیشه جریمه، تنبیه و تحقیر کارساز نیست. تشویق نیز میتواند بسیار مؤثر باشد، به خصوص هنگامی که کودک برخلاف عادات قبلی، برای نخستین بار به حرف شما گوش میکند و آنچه را که خواستهاید انجام میدهد. هرگاه متوجه حرف شنوی فرزندتان شدید، او را تشویق کنید و به او بگویید از این کار او متشکرید. یادمان باشد هیچگاه در ارتباط با تربیت کودک مرز ادب و احترام را نشکنیم حتی زمانی که قصد تنبیه او را داریم.
منبع: روزنامه جوان
منبع: الف
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۴۹۹۹۷۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پرتناقضترین سن کودک کدام است؟
آفتابنیوز :
در این بازه سنی والدین با احساسات متنوعی سر و کار خواهند داشت. چالش اصلی کودکان 3 تا 4 ساله، افزایش کنترل خود روی عواطف فردی و ارتقا سطح استقلال به شمار می رود.
در واقع استقلال برای یک کودک 3 تا 4 ساله مایه مباهات است و حرف اول و آخر را برای وی میزند. پدران و مادران کودکان 3 ساله باید به نکات مختلفی توجه کنند. به عنوان نمونه کودک در این سن تمایل زیادی به همکاری و انجام تمام و کمال مسئولیتهایی خواهد داشت که گمان میکند از پس آنها بر میآید. با این حال والدین نباید انتظار همکاری مداوم را از فرزند خود داشته باشند و لازم است کمی واقع گرا باشند.
علاوه بر موارد فوق، کودکان پس از 3 سالگی شروع به درک روابط علت و معلولی خواهند کرد. برای مثال آنها به مرور زمان متوجه میشوند که پیامد شیطنتهای کنترل نشده، تنبیه و یا حذف یک سری از امتیازات خواهد بود.
وی همچنین در مییابد که رفتاهای خوب با تشویق و تایید همه جانبه شما همراه میشوند. بدخلقیهای مقطعی و واکنشهای شدید رفتاری همچنان در این بازه سنی طبیعی و شایع هستند و حتی ممکن است با غر زدنهای مکرر روزانه نیز روبهرو شوید. اما در مجموع کودک به توانایی بهتری در راستای مدیریت نا امیدی، ناراحتی و احساس خشم و عصبانیت خود دست خواهد یافت.
آنها در عین حال با چالشی جدی برای کنترل صحیح خشم و اضطراب مواجه خواهند بود. گاهی اوقات همین موضوع میتواند بر قابلیتهای اجتماعی و مهارتهای عاطفی فرزندان خردسال تاثیرگذار باشد. با مرور سریع تمامی نکات نام برده میتوان به راحتی به این نتیجه رسید که تنبیه کودکان 3 الی 4 ساله همانند سایر ردههای سنی چه به صورت فیزیکی و چه کلامی دستاورد مطلوبی به دنبال نخواهد داشت.
راهبردهای تربیتی و تنبیهی پیشنهادی برای کودک
یکی از مهمترین استراتژیهای مورد استفاده در خصوص کودکان 3 الی 4 ساله، مشارکت دادن آنها در کمک به انجام امور داخلی خانه یا تعریف یک سری مسئولیتهای مشخص به شمار میرود. این وظایف باید تناسبی منطقی با شرایط سنی فرزندان داشته باشند و بتوانند در توسعه یکی از مهارتهای زندگی یا آموزش نکتهای ویژه به کودک نقش اساسی ایفا کنند.
البته گفتنی است که نباید به هیچ عنوان کودک را به واسطه عدم پیگیری درخواست مطرح شده از جانب شما و همکاری لازم مجازات کنید. کار مورد نظر را با زبانی ساده به فرزندتان توضیح دهید و از سعی و تلاش وی برای انجام صحیح آن قدردانی به عمل آورید.
به تکرار و الگو سازی رفتار خوب بپردازید و تا جایی که میتوانید فرزندتان را مورد تعریف و تمجید قرار دهید. لازم به ذکر است که استفاده از رویکردهای مفرح مانند بازی، قدرت بیشتری در القای الگوهای رفتاری و گفتاری مطلوب در فرزندان خواهد داشت. مثلا می توانید آهنگ مورد علاقه فرزند خود و یا آهنگی دلنشین پخش کنید و از او بخواهید تا پیش از اتمام آن، حداقل 3 مورد از مسئولیتهای خود را انجام دهد.
اگر به سیستمهای تشویقی و تنبیهی معتقد هستید، پیامدهای مورد نظر برای رفتارهای اشتباه فرزندان را به صورت مختصر و مفید اجرا کنید و از رویکردهای افراطی به شدت بپرهیزید. برای مثال یک کودک 3 ساله به اندازی بالغ شده است که بتواند تکنیک گوشه نشانی را برای مدت زمانی در حدود 3 دقیقه تحمل کند. توصیه میشود در صورت امکان به جای استفاده از سیستم های تنبیهی مانند تکنیک گوشه نشانی، از مسیر پیشگیری مشکلات را پیش از وقوع آنها برطرف کنید.
رفتارهای ممنوع برای والدین
از آن جایی که مهارتهای شناختی کودکان با فرا رسیدن 3 سالگی دستخوش پیشرفت قابل ملاحظهای میشود، اعمال خشونت و تنبیه فیزیکی یا کلامی فرزندان تبعات جبران ناپذیری در آینده آنها خواهد داشت. آسیب به کودکان خصوصا در اشکال جسمانی، به آنها میآموزد که چنین رفتارهایی کاملا عادی هستند و خودشان هم میتوانند در صورت صلاح دید به افراد ضعیف تر زورگویی کنند. والدین باید به طور جدی محتوایی که به فرزند خود آموزش می دهند را بررسی و تجزیه و تحلیل کنند.
در برخی از موارد ممکن است کودک به هیچ عنوان صحبتهای والدین را گوش ندهد و لجبازی بیشتری از خود نشان دهد. در چنین شرایطی معمولا والدین دچار خشم و عصبانیت می شوند و سعی می کنند با سخنرانیهای طولانی فرزندان را متقاعد سازند. این در حالی است که توصیه میشود والدین تا جای امکان از چنین گفتوگهای دو طرفه و مخربی دوری کنند.
اگر فرزندتان بر منطق خود پافشاری میکند و درخواستهای شما را جدی نمیگیرد، بهتر است از عبارات کوتاه استفاده کنید. به بیان دیگر تنها 1 یا 2 کلمه مناسب با بار مفهومی لازم برای تفهیم کودک 3 ساله شما کافی خواهند بود تا وی را از لجاجت مقطعی ناشی از تنش ایجاد شده جدا کنند.
یکی دیگر از مشکلات عمده پدران و مادران در برخورد با کودکان خردسال (3 سالگی به بعد)، عدم وجود صبر و بردباری کافی محسوب می شود. از آن جایی که مغز کودکان همچنان قابلیت دریافت اطلاعات و تجزیه و تحلیل بسیار سریع آنها را ندارد، شاید لازم باشد درخواست خود را چندین بار برای آنها تکرار کنید. تحمل بالا در این مسیر نه تنها ضروری است، بلکه باید تبدیل به یکی از عادات اصلی والدین شود.
در میان موارد مذکور شماری از والدین را نیز میتوان مثال زد که توجه چندانی به حالات چهره، لحن صدا و هم سطحی فیزیکی با فرزندان خود ندارند. از جمله اصلیترین نشانههای احترام والدین به فرزندان، نشستن و یا خم شدن هنگام گفت وگو با کودک محسوب میشود. اگر میخواهید صحبت شما بیشترین تاثیر ممکن را بر فرزندتان داشته باشد، باید به این موارد جزئی توجه کنید. از حالت چهره گرفته تا لحن صدا و هم سطحی بدن، حتی در موقعیتهای تنش زا هم به کودکان خردسال احترام بگذارید.
منبع: خبرگزاری ایسنا