Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «تسنیم»
2024-04-26@15:35:10 GMT

پزشک‌ها گاهی به بهشت نمی‌روند

تاریخ انتشار: ۲۲ آبان ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۵۰۰۰۸۳

پزشک‌ها گاهی به بهشت نمی‌روند

«روز پزشک» ساده پیش می‌رود و تمرکز خود را روی داستان می‌گذارد، جایی که برتری آن را تعیین می‌کند. بازیگران نیز در خدمت داستان پیش می‌روند و سعی نمی‌کنند گردوخاک به پا کنند. داستان به اندازه کافی فرصت برای دیده شدن می‌دهد. ۲۲ آبان ۱۳۹۷ - ۰۹:۵۶ فرهنگی تلویزیون ، سینما و تئاتر نظرات

باشگاه خبرنگاران پویا - احسان زیورعالم

تئاتر ایران از گونه‌ها تهی است و این تهی‌بودگی محصول کپی‌کاری‌ها از دست یکدیگر است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

همین دقایقی که واژگان بر صفحه سفید جاری می‌شوند، می‌توان نام برد از آثاری که کپی دست چندمی از دیگران است؛ کما اینکه برای تولیدشان هزینه‌های اعجاب‌آوری می‌شود و برای حیات دادنشان، دست به دامان هزار ترفند و حیله شده‌اند.

گونه‌های تئاتری برایمان در چنین حال و احوالی به صفحات کتاب‌هایی خلاصه می‌شود که می‌گویند در فلان زمان یا مکان، فلان گونه نمایشی نیز اجرا می‌شود. برایمان واژه‌ای چون وودویل، جز در پانویس یک کتاب، هیچ معنایی ندارد. ما تصوری از یک فارس درست و درمان نداریم. ما حتی یک تراژدی معمولی هم ندیده‌ایم. نسل ما حتی یک بار هملت را همان‌گونه که هست ندیده است.

نمایش‌های متفاوتی در جهان درام نفس هنری خود را عمیق می‌کشند که ما لمسشان نکردیم. برای مثال اسکروبال که نوعی کمدی است باشخصیت‌های شاد و شنگول. آنات با بی‌خیالی در دنیایی پر از ثروت و شکوه به سر می‌بردند و لودگی طنازانه‌ای عرضه می‌کنند. نمایش‌هایی که فارغ از سرگرمی، هدفشان انتقاد تلخ و گزنده‌ای علیه طبقه ثروتمند و بها دادن به طبقه متوسط است. نمایش‌هایی که در یک هرج‌ومرج عظیم، قهرمان جوانش بر تمام قدرت‌ها و ثروت‌های روی صحنه چیره می‌شود و در مسیر به ظاهر بی‌منطقش، منطقی جلوه می‌کند.

یا فارس، که نوعی کمدی است با هدف سرگرم کردن مخاطب با اغراق‌آمیز کردن فضا و تکیه زدن به طنز فیزیکی و اسلپ‌استیک، استفاده از تصاویر بی‌معنای عمدی و اشارات ظریف به مسائل بشری.

در تاریخ درام‌نویسی نمونه‌های جذابی از این گونه‌های نمایشی دردسترس است که البته کمتر مورد توجه کارگردانان ایرانی قرار می‌گیرد و این روزها همه چیز به نوعی تمایل به انتزاع پیش می‌رود. پس اگر روزی نمایشی کمی از این پانویس‌ها را برایمان متجلی کند، آن روز می‌تواند خرسندمان کند که تجربه‌ای عملی از یک مفهوم را پست سرنهاده‌ایم. مثال خوبش «روز پزشک» فرزام رنجبر است که این روزها در سالن کوچک مولوی روی صحنه رفته است و دقیقاً تلفیقی از اسکروبال و فارس است. جایی که یک پزشک مغز و اعصاب به دلیل اهمال در حرفه خود، در آستانه از دست دادن تمام امتیازات طبقاتی خود است و اکنون شوریده‌حال و فروپاشیده، با همسر نامتعادلش روبه‌روست. همسرش که قرار است در مقام یک روانپزشک بر اوضاع مسلط باشد، بیش از شوهر خطاکارش از هم می‌پاشد. او که میزبان یک بیمار است، نمی‌تواند بیمارش را کنترل کند. همه چیز در یک هرج و مرج عجیب فرومی‌رود. بیمار بر زوج مسلط می‌شود. جابه‌جایی همه چیز را فرامی‌گیرد تا در نهایت فاجعه‌ای رقم خورد که بیش از هراس، خنده به ارمغان می‌آورد.

فرزام رنجبر پس از موفقیتش با نمایش «B 5-6» در مولوی، یک کمدی بزن‌بکوب آشوبگر، به سراغ «روز پزشک»ی می‌رود که در داستان جنون «B 5-6» را ندارد و مدار امر ملموس و محسوس می‌گذرد؛ اما نتیجه کار کماکان جنون‌آمیز است. گویی رنجبر از ساخت کمدی‌هایی لذت می‌برد که در آن فضای بی‌منطق و آشفته، ورطه‌ای برای نابودی شخصیت‌ها پدید می‌آورد و ما از نیستی به وجد می‌آییم و این دقیقاً برخلاف شکل کلاسیک کمدی است که خنده محصول هستی است.

در این شکل کمدی، مولف خود را آزاد می‌بیند تا هر بلایی بر سر شخصیت‌هایش بیاورد؛ چرا که آنان اغراق‌آمیزترین رفتار را به احمقانه‌ترین شکل ممکن انجام می‌دهند. آنان بر مدار جدیت خود استوارند و شما می‌خندید به کرداری که با عقل جور نمی‌آید. مثل عملی که به مرگ مواجه شده است، مرگ خانواده‌ای را خشمگین کرده است و نزاع میان خانواده بیمار و پزشک بدل به یک آشوب شده است. تا بدین جای کار واقعی و ملموس است تا آنجا که می‌فهمیم عامل مرگ یک پیچ عینک است و بعدتر می‌فهمیم که این رفتار پزشک مسبوق به سابقه است. خنده زمانی به اوج می‌رسد که موقعیت طبقاتی پزشک به او اجازه می‌دهد که کماکان به اهمال‌گری خود ادامه دهد.

شرایط نمایش زمانی جذاب می‌شود که بطن نمایش از چندین داستان در هم تنیده شکل گرفته است. داستان‌هایی که عموماً در پس‌زمینه داستان حضور دارند و حتی بر صحنه نیز رخ نمی‌دهند. این داستان‌ها گره‌های رابطه‌ای میان سه شخصیت حاضر روی صحنه و چند شخصیت تأثیرگذار خارج از چارچوب دید ما را شکل می‌دهند. خودکشی پدر عاملی است برای تمام عصبیت موجود در شخصیت زوج‌ها. پدر بیمار زن بوده و زن با تمام الدورم بلدورمش نتوانسته پدرشوهرش را نجات دهد. مرگ پدر اما پسر را متزلزل کرده است؛ چرا که پدر پزشک پردل و جرأتی بوده است. در چنین شرایطی همه چیز از نو شروع می‌شود و شرایط رابطه زن و شوهر را درهم‌می‌ریزد. این مسئله درباره رابطه زوج و رئیس بیمارستان - که از قضا همسایه آنان هست، - تکرار می‌شود.

رنجبر قصه‌گوی خوبی است و می‌تواند از قصه‌هایش استفاده کند. او بسیار ظریف داستان آمدن دختر رئیس بیمارستان از خارج را در میانه داستان می‌اندازد تا به نوعی طبقه اجتماعی زوج را به سخره بگیرد، جایی که آنان دیگر برای خود شانس حضور در مهمانی این استقبال را نخواهند داشت. اغراق در رفتار طبقاتی به مضحک‌ترین شکل ممکن بدل می‌شود، زمانی که موسیقی خالتور پخش می‌شود و می‌فهمیم این موسیقی محبوب دو پزشک به اصطلاح باکلاس است.

برخلاف نمایشنامه‌های نیل سایمون - که شباهت معناداری با ساختار کمدی «روز پزشک» دارد - بیش از آنکه کمدی در دیالوگ شکل بگیرد، در رویداد به وجود می‌آید. مهمتر آنکه برخلاف سایمون، رنجبر از یک شخصیت ثالث بهره می‌برد که از قضا بار کمدی بیش از همه روی دوش اوست. او کسی است که می‌تواند گره موجود در نمایش را از شکل عذاب‌آورش خارج کند و آن را به یک مضحکه بدل کند. مهمتر آنکه او مثل یک مک‌گافین عمل می‌کند؛ زمانی که مدرک مورد نیاز زوج را می‌یابد و البته این یافتن یک پوچی محض از آب درمی‌آید. او عنان کار را به دست می‌گیرد تا جایی که زوج بدل به بیمارانی زیر دست او می‌شوند. دخترک از گفتارهای پزشک خود بهره می‌برد و اکنون حرف‌های پزشکش را با همان ترتیب ارائه می‌کند. نتیجه یک مضحکه است.

شرایط کمدی بسیار شبیه به «B 5-6» است. در آنجا یک گروه به ظاهر حرفه‌ای در آدمکشی، فاجعه‌ای را رقم می‌زنند که محصول اغراق در موقعیت است. در هر دو نمایش حرفه‌ای‌های یک شغل در موقعیت ساده‌ای قرار می‌گیرند که به سبب اگزجره کردن موقعیت، نمی‌توانند از پس ماجرا بربیایند و همین امر دراماتیک نمایش را شکل می‌دهند. اگرچه «روز پزشک» برخلاف «B 5-6» کمی آماتوری است. در «B 5-6» ترکیب بازیگران به سبب تجربه‌های پیشین - به خصوص زوج امیر نوروزی و مجتبی پیرزاده - کمی مسلط‌تر بر صحنه ظاهر می‌شوند و مهمتر آنکه فضای اجرا در یک سالن بسیار محدود نیست. «روز پزشک» فرصتی برای میزانسن نمی‌یابد و مجبور است کلیت فیزیک اجرای خود را به یک فضای اندک محدود کند. امیر نوروزی از این اندک فضای ممکن برای خلق فضای اسلپ‌استیک بهره می‌برد تا نشان دهد می‌توان با یک کاناپه هم می‌تواند فرصت خندیدن آفرید.

«روز پزشک» مدعی نیست و قصد ندارد برای شگفتی دست به انتحار انتزاع بزند. هرچند به نظر می‌رسد می‌شد فرصت‌هایی برای انتزاعی کردن ماجرا ایجاد کرد. توهمات و رویاهایی که زندگی زوج را تیره و تار کرده‌اند و داستان‌هایی که روی صحنه نیستند،‌ فرصت‌های انتزاع هستند که رنجبر از آن فاصله می‌گیرد. به جای آن سعی می‌کند داستانش را تعریف کند تا جایی که ما نیز از آن لذت ببریم. سعی می‌کند بر سبیل خیری باشد که خود می‌پسندد. جهانی مملو از آشوبی مضحک برای یک ساعت درهم‌ریختگی و جنون‌آفرینی.

انتهای پیام/

R1369/P1356/S4,34/CT4 واژه های کاربردی مرتبط تالار مولوی تئاتر

منبع: تسنیم

کلیدواژه: تالار مولوی تئاتر تالار مولوی تئاتر

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۵۰۰۰۸۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ماجرای غرق شدن پسر بچه ۷ ساله در اردوی ازمیغان تا بهشت

به گزارش قدس خراسان، اردوی تفریحی برای کودکان همیشه تجربه‌ای پر هیجان و دوست داشتنی است که گاهی از ذوق فردایی که قرار است به اردو بروند تا صبح چند بار بیدار می‌شوند، خیال پردازی می‌کنند و برای رسیدن صبح لحظه شماری!

حالا تصور کنید کودکی که قرار است به اردو برود، به جای آغوش گرم خانواده، به خاطر محروم بودن از نعمت والدین یا بدسرپرست بودن در یکی از مراکز تحت پوشش بهزیستی زندگی کند؛ اردو رفتن برای چنین کودکی ماورای تصور ما دلپذیر است.

شاید به همین علت بود که صبح پنجشنبه ۳۰ فرودین ماه یکی از مراکز نگهداری کودکان در محولات، تصمیم گرفت بچه‌ها را برای تجربه یک روز شاد و مفرح بهاری به طبیعت سرسبز و زیبای ازمیغان در شهرستان طبس ببرد.

خدا می‌داند آنها تا صبح ازمیغان را در ذهن‌های کودکانه خود چطور تصویرسازی کردند و چه نقشه‌ها که برای یک روز فراموش نشدنی در سر پروراندند. آسمانی آبی‌تر، درختانی سبزتر، رودخانه‌ای مهربان‌تر، نسیمی خنک‌تر و شاید خورشیدی با پرتوهای نورانی‌تر.

صبح آن روز همه خوشحال و خندان سوار وسیله نقلیه شدند اما در غروب آن روز همه با هم برنگشتند، موقع برگشت آن‌ها خوشحال نبودند. برخی گریه می‌کردند و شاید برخی در بهت فرورفته بودند و باورشان نمی‌شد آن طبیعت زیبا جان دوست کوچکشان را گرفته باشد، دوستی که دو ساعت تمام دنبالش گشتند و اسمش را صدا زدند و فکر کردند لابد دارد با آن‌ها بازی می‌کند.

مفقود شدن این کودک عضو کاروان تحت نظر بهزیستی که از شهرستان محولات خراسان رضوی در منطقه ازمیغان خراسان جنوبی حضور یافتند، عصر پنجشنبه ۳۰ فروردین به مراکز امدادی شهرستان طبس اعلام شد و تیم‌های آتش نشانی و هلال احمر وارد عمل شدند و در نهایت پس از بررسی اولیه و عملیات جست و جو توسط نیروهای امدادی جسد بی‌جان کودک هفت ساله در میان آب‌های سطحی دره ورودی به کشتزارهای منطقه پیدا شد.

اظهارات رییس آتش نشانی طبس در خصوص این حادثه 

«حدود ساعت ۱۶ و ۵۰ دقیقه روز پنجشنبه با اعلام حادثه به مرکز آتش‌ نشانی، تیم چهار نفره غواص اعزام شد، موقعیت حادثه جایی نبود که مردم جمع می‌شوند بلکه در قسمت پرت واقع شده لذا کسی از آنجا عبور نکرده که متوجه غرق شدن این کودک شود» این‌ها را رئیس سازمان آتش نشانی و خدمات ایمنی شهرداری طبس گفت.

مرتضی افراسیابی در ادامه صحبت‌هایش با اشاره به اینکه آب محل حادثه گل آلود بوده است، بیان کرد: با توجه به شواهد موجود، این کودک تنها وارد آب شده، چون سرپرست گروه و بقیه اعضا حدود ۲ ساعت به دنبالش بودند.

رئیس سازمان آتش نشانی و خدمات ایمنی شهرداری طبس، عمق آب این مکان را تقریبا سه متر اعلام کرد و گفت: نیروهای آتش نشانی حدود ۴۰ تا ۵۰ دقیقه بعد از اعلام حادثه به محل رسیدند و زمان عملیات ۱۰ دقیقه طول کشید تا جسد از آب بیرون کشیده شد.

وی بر لزوم رعایت نکات ایمنی و مراقبت‌های لازم توسط خانواده‌ها و مربیان همچنین استقرار نجات غریق در زمان حضور گردشگران و مردم منطقه برای جلوگیری از چنین حوادثی تاکید کرد.

سالانه افراد زیادی در این منطقه غرق می‌شوند!

دادستان عمومی و انقلاب شهرستان طبس هم با بیان اینکه سالانه غرق شدگی در روستای ازمیغان زیاد بوده است گفت: امسال در عید نوروز به لحاظ استقرار نجات غریق مشکلی نداشتیم اما بعد از اتمام تعطیلات تیم‌های غریق نجات هم رفتند لذا وظیفه سرپرست اردو بوده که مراقبت و نظارت بیشتری داشته باشد.

مجتبی ابراهیمی ادامه داد: روستای ازمیغان به خاطر شرایط آب و هوایی خاص، محل قرارگیری نخل و شالی کنار هم است لذا آب زیاد اطراف باغ‌ها جریان دارد اما در برخی نقاط عمق آب بیشتر یا باتلاقی می‌شود که تابلوهای خطر و هشدارهای لازم نصب شده است.

بهزیستی: برخورد سختگیرانه‌ای با آن مرکز نگهداری کودکان انجام دادیم

مدیرکل بهزیستی خراسان رضوی در این باره به خبرنگار قدس خراسان گفت: طبق پروتکل‌هایی که در بهزیستی داریم هر اتفاق ناگواری در مراکز تحت پوشش رخ دهد بلافاصله اطلاع رسانی صورت می‌گیرد به محض اینکه از این اتفاق مطلع شدیم اطلاع رسانی به دادستانی مشهد شهرستان مه ولات و حتی خراسان جنوبی انجام شد و اول وقت صبح جمعه تیم حراست و بازرسی را به شهرستان محولات فرستادیم، آنها پس از بررسی‌های لارم از انجا به محل وقوع حادثه در شهرستان طبس رفتند و موضوع را مورد بررسی قرار دادند.

مسعود فیروزی ضمن اظهار تاسف و تاثر قلبی از این اتفاق تلخ، بیان کرد: روز یکشنبه بر اساس مشاهدات و بررسی‌هایی که صورت پذیرفت کمیته نظارت را برگزار کردیم و با توجه به قصورهایی که ممکن است با توجه به دستورالعمل‌ها اتفاق افتاده باشد برخورد نظارتی را خیلی سختگیرانه انجام دادیم و موضوع را به مرکز ابلاغ کردیم.

وی ادامه داد: علاوه بر این دادستانی خراسان جنوبی هم در حال پیگیری است و بر اساس شکایتی که والدین این کودک انجام دهند بررسی‌های قضایی صورت خواهد گرفت.

مدیرکل بهزیستی خراسان رضوی تاکید کرد: تمام تلاش ما این است که کمترین اتفاقات را در مراکز داشته باشیم اما زمانی هم که امثال این اتفاقات بیفتد باید بعنوان تجربه‌ای برای جلوگیری از تکرار اتفاقات مشابه باشد.

روستای ازمیغان از مناطق گردشگری است که در ۳۵ کیلومتری شرق بخش مرکزی طبس قرار گرفته و از معدود روستاهایی است که رودخانه‌ دائمی دارد اما متاسفانه به خاطر فراهم نبودن زیرساخت‌های ایمنی و امدادرسانی قربانیان زیادی گرفته است.

خبرنگار: معصومه مومنیان

معصومه مؤمنیان

دیگر خبرها

  • پای «توقف اتانازی» به رادیو نمایش باز شد
  • پای «توقف اتانازی» به رادیونمایش باز شد
  • استقبال مخاطبین سینما از «مست عشق»
  • ماجرای غرق شدن پسر بچه ۷ ساله در اردوی ازمیغان تا بهشت
  • از کمدی تا آخرالزمان / هفتمین جلسه پاتوق برگزار می‌شود
  • هفتمین «پاتوق فیلم کوتاه» برگزار می‌شود/ از کمدی تا آخرالزمان
  • تئاتر کمدی «هشتگ، بچه شهرستانی‌ام» به روی صحنه می‌رود
  • تئاتر کمدی «هشتگ، بچه شهرستانی ام» به روی صحنه می‌رود
  • حامد بهداد و سحر دولتشاهی در کمدی فانتزی «مفت‌ بر»
  • جزئیات 2 سریال جدید تلویزیون ؛ معمایی و کمدی (+عکس)