مجید مجیدی: دوباره در هند فیلم میسازم
تاریخ انتشار: ۲۲ آبان ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۵۰۰۹۸۱
به گزارش حوزه فرهنگ و هنر خبرگزاری تقریب، به نقل از تایمز آو ایندیا، مجید مجیدی بنابر گفته خودش از طریق سینمای «ساتیاجیت رای» با هند آشنا شده است، حالا او با فیلم «محمد رسولالله» در بیست و چهارمین جشنواره بینالمللی فیلم کلکته حضور دارد. سایت خبری «تایمز آو ایندیا» به بهانه حضور مجیدی در جشنواره فیلم کلکته با این کارگردان ایرانی مصاحبهای انجام داده که در ادامه میخوانیم:
مجید مجیدی کارگردان فیلم «آنسوی ابرها» و «محمد رسولالله» روز یکشنبه پس از مستقر شدن در هتل به همراه دامادش رضا تشکری که کار ترجمه را برعهده داشت به گفتگو نشستیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
* محمد رسولالله موضوع راحتی برای کار نبود...
امیدوارم سریع نهایتاً در عرض دو ماه در هند منتشر شود و منتظر واکنشها هستیم. ساخت این فیلم هفت سال طول کشید. از این رو میتوانید تصور کنید که چه فشاری را برای خلق این فیلم به جان کشیدهام.
در ایران روی یک فیلمنامه کار میکنم و داستانش بر کودکان و بزرگ شدن آنها تمرکز دارد
* سفر چطور بود؟
میدانید که فیلم در مورد پیامبر است. این سفری تاریخی است، از این رو قطعا فیلم را با نهایت احترام به احساسات پیروانش ساخته و همه جوانب را در ذهن و مد نظر قرار دادیم.
* حالا که فیلم قرار است در جشنواره کلکته به نمایش درآید، از پروژههای آتیتان بگویید.
پروژه بعدی من در ایران است. به تازگی دارم روی یک فیلمنامه کار میکنم البته هنوز برای نامش تصمیمی نگرفتهام. لیکن فیلم بر کودکان و داستان بزرگشدنشان تمرکز دارد. دو موضوع دیگر نیز دارم که میتوانند در هند اتفاق بیافتند اما من ابتدا یک فیلم دارم که باید در ایران بسازم سپس به اینجا بازخواهم گشت. پس از فیلم «آنسوی ابرها» پروژه هندی بعدی من در دست توسعه است و قطعا دوباره در این کشور فیلم خواهم ساخت.
پس از انتشار «آنسوی ابرها»، احساس کردم مخاطبین هندی، بالیوود را بیشتر ترجیح میدهد
* چه زمانی دوباره به هندوستان بازخواهید گشت؟
«معدن ذغالسنگ» نام پروژه بعدی من است که به فکر ساخت آن در هندوستان هستم که تنها پس از اینکه فیلم فعلیام در ایران را بسازم، انجام خواهد گرفت. پس از انتشار «آنسوی ابرها»، احساس کردم مخاطبین هندی، بالیوود را بیشتر ترجیح میدهد. هر فیلمی سرنوشت خودش را دارد و من همراه بهترین استعدادهای سینمایی هند بهترین و بیشترین تلاشمان را برای فیلم گذاشتیم لیکن سرنوشت اینگونه است. ازینرو تصمیم گرفتم به ایران بازگردم و قبل از رجوع مجدد به هندوستان، استراحتی به کارهایم بدهم. مشکلاتی را که ما طی یافتن لوکِیشن مناسب برای فیلم «آنسوی ابرها» با آن مواجه بودیم واقعا من را مصمم به ساخت این فیلم کرد. لیکن بعد از آن به فکر استراحت دادن به خود افتادم.
* چه عوامل و تیم اجرایی را برای پروژه بعدیتان در هند در نظر دارید؟
من میخواهم با همان تیم سابقم کار کنم که شامل «آنیل مهتا» فیلمبردار و «اِی آر رحمان» آهنگساز و مابقی عوامل هستند.
* بگذارید حالا در مورد ایران صحبت کنیم. فیلمساز بودن در ایران چگونه است؟
همانطور که میدانید، تفسیر و تعبیر ایران برای مابقی دنیا بر اساس مشکلات و مسائل سیاسی صورت میگیرد. تفسیر سینمای ایران هم از این قاعده مستثنی نیست. در ایران ساختن فیلم همیشه یک مشکل نیست. ما سالانه ۱۰۰ تا ۱۱۰ فیلم در کشورمان میسازیم. ما قوانین و مقررات خاص خودمان را داریم. در سالهای اخیر تفکرات جمعی منفی در مورد ایران به وجود آمده که میتواند بر تمام صنعت سینما تاثیر بگذارد. فرآیند فیلمسازی در ایران بسیار شبیه به دیگر کشورهاست. درست مثل هندوستان هیأت سانسور در کشور ما هم وجود دارد . شما باید فیلمتان را ارائه دهید و تأیید آن را بگیرید. برای مثال برای انتشار فیلم «محمد رسولالله» در هند، دو سال درگیر فرآیند مجوز آن شدیم.
فیلمهای سینمای کلاسیک هندوستان مورد علاقهام هستند و از «ساتیاجیت رای» الهام میگیرم
* چه میزان از فیلمهای سینمای هند را تماشا کردهاید؟
من تنوع گستردهای از فیلمهای سینمای هند را تماشا کردهام. لیکن فیلمهای سینمای کلاسیک هندوستان مورد علاقهام هستند به ویژه آنها را که «ساتیاجیت رای» خلق کرده است. در هند، «ساتیاجیت رای» منبع الهام من بوده است. من از طریق آثار او با سینمای هند آشنا شدم.
* بجز آثار رای، چه فیلمهایی از دنیای سینما بر شما تاثیرگذار بوده است؟
سینمای نئورئالیست ایتالیا نیز منبع الهام و تأثر برای من بوده است. «فدریکو فلینی» نیز از فیلمسازان برجسته سینمای ایتالیا نیز بر من تاثیر گذاشته است.
* چه زمان به این فکر افتادید که فیلمساز شوید؟
من از دوران کودکی به هنر، فرهنگ و کار هنری و تئاتر علاقمند بودم. شاید حدودا ۱۲ یا ۱۳ ساله بودم که به سینما علاقمند شدم. زمانیکه بزرگتر شدم در رشته تئاتر ادامه تحصیل دادم. بعدا به ساخت فیلم تجربی روی آوردم. به تدریج بر فیلمسازی متمرکز شدم و به ساخت فیلم بلند روی آوردم.
* چقدر اهمیت دارد که فیلمسازان مشتاق و علاقمند به مکاتب سینمایی بروند؟
نمیخواهم اهمیت بخش آکادمیک فیلمسازی را نادیده بگیرم اما به این مساله اعتقاد ندارم که دانشگاهها میتوانند کارگردان بسازند. این، استعداد است که به صورت طبیعی در شما وجود دارد. چنانچه هرکس در این زمینه استعداد داشته باشد اگر به دنبال آن برود به فیلمسازی خوب تبدیل خواهد شد.
* این سومین دیدار شما از کلکته است. آیا شما این شهر را شبیه به آنچه که در فیلمهای ساتیاجیت رای دیدهاید، یافتهاید؟
کلکته از لحاظ فرهنگی بسیار غنیست. من این شهر را بخاطر همین فرهنگ دوست دارم. به من الهام میبخشد تا لوکِیشن برای فیلم بعدیام پیدا کنم. و اینها مکانهایی هستند که من در فیلمهای «ساتیاجیت رای» دیدهام. من برای ساخت فیلم «معدن ذغال سنگ» چند لوکِیشن در بخش غربی بنگال در نظر گرفتهام.
انتهای پیام/
منبع: تقریب
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.taghribnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تقریب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۵۰۰۹۸۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
۵ معلم از ۵ دهه؛ از پرویز فنیزاده تا رضا عطاران
آفتابنیوز :
در دهه پنجاه مهمترین شمایل معلم پرویز فنیزاده در «رگبار» بود و در اواخر این دهه فرامرز قریبیان در «جنگ اطهر» نقش معلم انقلابی را ایفا کرد. شاید بتوان گفت تنها در دهه شصت تعداد قابل توجهی کاراکتر معلم به فیلمهای ایرانی راه پیدا کردند؛ از خسرو شکیبایی در فیلم «رابطه» تا هما روستا در فیلم «پرنده کوچک خوشبختی» و علی نصیریان در «جادههای سرد» و مجید مجیدی در فیلم «شنا در زمستان»، چند نمونه از پرداختن سینمای دهه شصت به شخصیتهای معلمند. از دهه هفتاد از تعداد فیلمهایی که معلمها در آنان نقش محوری ایفا میکردند، کاسته شد. آنچه پیش رو دارید مروری است بر ۵معلم بهیادماندنی سینمای ایران در طول ۵دهه.
دهه پنجاه؛ آقای حکمتی (پرویز فنیزاده در فیلم «رگبار»)
بهیادماندنیترین تصویر معلم در سینمای قبل از انقلاب که معمولا عنایتی به حرفه معلمی نشان نمیداد. در فیلم «رگبار» آقای حکمتی معلمی است که به محلهای در جنوب شهر آمده است. مدرسه مهمترین و محوریترین لوکیشن فیلم «رگبار» است و فیلمساز تصویری دقیق و پرجزئیات از فضای آموزشی مدارس در ابتدای دهه پنجاه ارائه میدهد. ادارهکردن کلاسی شلوغ با پسربچههایی شیطان مهمترین مشکل آقای حکمتی در نیمه اول فیلم است. فیلم با علاقهمندی آقای حکمتی به عاطفه، خواهر یکی از دانشآموزان، وارد فضایی عاطفی میشود و درنهایت هم با انتقال از مدرسه و ترک محله به پایان میرسد. معمولا به انبوه تمثیلها و استعارهها در فیلم «رگبار» اشاره میشود و آنچه کمتر به آن توجه شده، تصویر ملموس معلمی است که نمیخواهد تن به آنچه هست بدهد. آقای حکمتی یکی از ملموسترین غریبههایی است که نویسنده و کارگردان «رگبار» در طول دوران فعالیت هنریاش آفریده است.
دهه۶۰؛ بیژن امکانیان در «دبیرستان»
علی ناصری، معلم زیستشناسی در فیلم «دبیرستان» (۱۳۶۶) با ایفای نقش بیژن امکانیان، در دههای که تعداد زیادی از شخصیتهای سینمای ایران معلم بودند، به چند دلیل شاخص و بهیادماندنی است؛ معلمی که خود سابقه اعتیاد داشته و مثل بیشتر معلمهای سینمای ایران در دهه شصت آرمانگراست و میکوشد شاگردانش را از دام اعتیاد بیرون بکشد. فیلم بهعنوان ملودرامی تلخ، یکی از موفقترین آثار سینمای ایران در دهه شصت است که سال۶۶ سینماروهای زیادی را در شهرستانها جذب سینما کرد. شخصیت سمپاتیک معلم و نحوه برخورد و تعاملش با شاگردان و چهره بیژن امکانیان بهعنوان یکی از بازیگران مهم دهه شصت، تصویری از «دبیرستان» برای سینماروهای دهه شصت ساخت که دوستداشتنی و تأثیرگذار بود.
رامین پرچمی در «ضیافت» (۱۳۷۴)
رامین پرچمی در فیلم «ضیافت» تنها کسی از رفقای دبیرستانی است که از محلهاش نمیرود و نخستین نفری هم هست که به کافه ماطاووس میآید تا به عهدی که سالها پیش با رفقا بستهاند وفادار باشد. بین شخصیتهای فیلم «ضیافت»، رامین پرچمی معلم است؛ معلمی که سطح زندگیاش از همه رفقا پایینتر است و ازدواج نکرده و راز علاقهاش به منیر خواهر عبد (پارسا پیروزفر) را هم مکتوم نگاه داشته است. در فیلمی که فرصت کافی برای پرداختن به همه حاضران در کافه ماطاووس ندارد و از نیمه دوم بیشتر بر علی یزدانی (فریبرز عربنیا) و رامین (بهزاد خداویسی) متمرکز است، شخصیت رامین پرچمی بهعنوان معلمی شریف بیشتر در یادها میماند؛ معلمی که پاسدار رفاقت است و گذشته را فراموش نکرده است.
رضا عطاران در «ورود آقایان ممنوع» ۱۳۸۹
تصویری طنز آمیز از معلم در فیلمی کمدی که پرفروش و پرتماشاگر از کار درآمد. رضا عطاران در «ورود آقایان ممنوع» تصویری از معلم در سینمای ایران به نمایش میگذارد که مسبوق به سابقه نبود. مدیر یک مدرسه دخترانه خصوصی با ورود آقایان به مدرسه خود شدیداً مخالف است، اما وقتی دبیر شیمی دانش آموزان المپیادی به علت زایمان، شش ماه مرخصی میگیرد، مجبور میشود تا یک دبیر جایگزین به دبیرستان بیاورد؛ ولی تلاش وی برای یافتن دبیر المپیاد زن در میانه سال تحصیلی بیفایده است و وی مجبور است یک مرد را به عنوان تنها گزینه بپذیرد تا از رقابت المپیاد جا نماند، اما ورود این آقای معلم مجرد و بیدستوپا، و شیطنت دختران دانشآموز، و تجرد خانم مدیر جدی و بداخلاق که تا به حال خواستگاری نداشته، باعث ایجاد اتفاقات بسیار خنده داری میشود. دختران دانشآموز دست به یکی کرده و با کمک پدر یکی از دانش آموزان، اردویی را تدارک میبینند تا این دو مجرد میانسال را در روبهروی یکدیگر قرار دهند. رضا عطاران در «ورود آقایان ممنوع» یکی از بامزهترین شخصیتهای معلم سینمای ایران را ساخته است.
منبع: همشهری آنلاین