Web Analytics Made Easy - Statcounter

تهران- ایرنا- کتاب و کتابخوانی یکی از مهمترین شاخصه های توسعه شناخته می شود که نقش مهمی در شکوفایی افراد دارد تا آنها را در فهم و درک درست از نادرست یاری کند. از این رو با نهادینه ساختن فرهنگ مطالعه با برنامه ریزی صحیح و ارایه راهکارهای درست می توان این مهم را در جامعه تداوم بخشید.

به گزارش گروه اطلاع رسانی ایرنا؛ «هفته کتابخوانی فرصتی برای احیای فرهنگ مطالعه ، خشم هیجان منطقی در برابر عوامل تهاجمی و نقش مهم علامه طباطبایی در پاسخ به شبهه و ابهام های فقهی» از جمله مهمترین موضوعات اجتماعی و فرهنگی محسوب می شود که در مطبوعات امروز (چهارشنبه) برجسته شده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!



** هفته کتابخوانی فرصتی برای احیای فرهنگ مطالعه
هفته کتاب و کتابخوانی که از 24 آبان شروع می شود فرصتی است برای احیای فرهنگ مطالعه و کتابخوانی تا با افزایش آمار سرانه مطالعه در کشور این عرصه فرهنگی به جایگاه اصلی خود بازگردد. به هرحال پایین یا بالا بودن آمار مطالعه برای ترویج کتابخوانی تاثیری ندارد بلکه باید همگان راه هایی را برای اضافه کردن کتاب به سبد خانوار پیدا کنند تا مطالعه کردن در جامعه افزایش یابد.

روزنامه «ایران» با درج گزارشی با عنوان «با بخشنامه و نصیحت کسی کتابخوان نمی‌شود» می نویسد: «کتابخوانی امری فرمایشی نیست که بتوان آن را به زور اجبار و نصیحت به خورد مردم داد! آدم‌ها باید باروح و جانشان ضرورت مطالعه را حس کنند؛ این هم فراهم نمی‌شود مگر با آشتی نهادهایی همچون آموزش و پرورش با این یاردیرینه!» چند سطری که خواندید بخشی از گفته ‌های مشترک اغلب فعالان عرصه ادبیات و نشر است، افرادی که به بهانه فرا رسیدن هفته کتاب به سراغشان رفتیم تا راهکارهای آنان برای ارتقای فرهنگ کتابخوانی را با تک تک افرادی که کاری در این حوزه از عهده‌شان ساخته است به اشتراک بگذاریم. امروز بیست و ششمین دوره هفته کتاب به میزبانی کاشانی ها افتتاح می شود. هفته‌ای که از سال‌ ها پیش، از سال 1372 به بهانه درج روزی با عنوان کتاب و خوانی در تقویم ملی کشورمان بنای برگزاری‌اش گذاشته شد. با اینکه آغاز و پایان این هفته فرهنگی اغلب با جابه جایی چند روزه‌ای همراه می‌شود اما همواره تلاش برگزار‌کنندگان آن بر این است که برنامه‌ریزی‌ها به شکلی باشد که بیست و چهارم آبان ماه، روز کتاب و کتابخوانی یکی از روزهای آن باشد.

در ادامه این گزارش آمده است: مصطفی رحماندوست، شاعر و نویسنده کودک و نوجوان که علاوه بر حوزه ادبیات در فعالیت‌های اجتماعی و فرهنگی هم حضوری فعال دارد درباره اینکه چطور می‌توان در شرایط فعلی مردم را قدری به کتاب و کتابخوانی نزدیک‌تر کرد به «ایران» گفت: از تدوین پی درپی بخشنامه‌ها و فرمایشات دولتی کسی کتابخوان نمی‌شود، بر اساس تجربه‌ای که از سال‌های فعالیتم در این حوزه کسب کرده‌ام معتقدم باید کاری کرد که مردم از کودکی با کتاب انس بگیرند. یکی از مهم‌ترین راهکارهای افزایش سرانه مطالعه به تلاش مسئولان آموزش و پرورش، بویژه در مقطع دبستان بازمی گردد. البته رحماندوست جایگاه مهمی هم برای والدین قائل است و تأکید دارد مادران و پدران جوان باید از دوران جنینی برای فرزند خود داستان و قصه بخوانند.مهم‌ترین مسأله‌ای که رحماندوست به آن معتقد است کمک به کودکان برای درک لذت کتابخوانی است، او برخلاف دیگر فعالان کتاب که از علاقه مند‌سازی بزرگسالان به کتابخوانی ناامید هستند معتقد است با داستان خوانی می‌توان حتی افرادی که شخصیت آنان شکل گرفته را هم به مطالعه علاقه‌مند کرد.

روزنامه «اطلاعات» با انتخاب گزارشی با عنوان «آینده ما به کتابخوانی و رویاپردازی وابسته است» آورده است: ادبیات داستانی دو کاربرد دارد: اول این که یک راه ورود به دنیای کتاب‌خوانی است. این محرک که بدانیم چه اتفاقی قرار است بیفتد. این که بخواهیم صفحه را برگردانیم، نیاز به جلو رفتن با وجود تمامی سختی‌ها به خاطر این‌که یک نفر به دردسر افتاده و تو می‌خواهی بدانی که این جریان چطور تمام می‌شود… این یک محرک خیلی واقعی است و این تو را مجبور می‌کند که کلمات جدید یاد بگیری، به افکار جدید بپردازی و به کارت ادامه دهی. کشف چنین خوانشی خیلی لذت‌بخش است. وقتی این را می‌فهمی در مسیر خواندن همه چیز قرار می‌گیری و خواندن کلید اصلی است. چند سال پیش صحبت‌های مختصری درباره این ایده که ما در جهان پساباسوادی زندگی می‌کنیم صورت گرفت؛ جهانی که در آن توانایی درک کلمات نوشتاری به گونه‌ای حشو و زاید بود. اما آن روزها رفته‌اند. واژه‌ها مهم‌تر از همیشه هستند. ما جهان را با کلمات سیر می‌کنیم و همان‌طور که دنیا درون یک شبکه فروافتاده است، باید به دنبالش برویم تا ارتباط داشته باشیم و بفهمیم که چه می‌خوانیم.

در ادامه این گزارش می خوانیم: مردمی که همدیگر را نمی‌فهمند نمی‌توانند با هم تبادل نظر کنند، نمی‌توانند با هم ارتباط بگیرند و برنامه‌های ترجمه فقط تا همین حد جلو رفته‌اند. راحت‌ترین راه برای اطمینان حاصل کردن از این که ما کودکانی اهل مطالعه تربیت می‌کنیم، این است که به آن‌ها یاد بدهیم بخوانند و به آن‌ها نشان دهیم که مطالعه فعالیتی لذت‌بخش است و این به معنای پیدا کردن کتاب‌های مورد علاقه آن‌ها و در اختیار قرار دادن این آثار و اجازه مطالعه دادن به آن‌هاست. بزرگسالان خوش‌نیت به راحتی می‌توانند عشق یک کودک به مطالعه را از بین ببرند و باعث شوند آن‌ها از خواندن آن‌چه لذت می‌برند، دست بکشند یا کتاب‌های ارزشمند اما بی‌مزه‌ای را که خودشان دوست دارند به آن‌ها بدهند، کتاب‌هایی که معادل قرن بیست‌و یکمی ادبیات در حال رشد دوره ویکتوریایی هستند. در نتیجه شما نسلی را پرورش می‌دهید که متقاعد شده مطالعه بی‌مزه و حتی بدتر از آن ناخوشایند است. کتابخانه‌ها هم‌معنی آزادی هستند؛ آزادی برای مطالعه، آزادی ایده‌ها و ارتباطات. کتابخانه‌ها به معنای آموزش (فرآیندی که روز بعد از ترک مدرسه یا دانشگاه تمام نمی‌شود)، به معنای سرگرمی، داشتن فضای شخصی و دسترسی به اطلاعات هستند.

روزنامه «گسترش تجارت» با درج گزارشی با عنوان «کتاب‌ خوانی شاخص توسعه جامعه است» نوشت: در اسلام مسئله کتابخوانی امری مقدس است، اهمیتی که اسلام به مسئله کتاب و کتابخوانی داده در هیچ دینی و در هیچ مکتبی وجود ندارد. کتاب حاصل فکر و اندیشه است، حاصل تجربه است، حاصل عمر انسان است؛ وقتی کسی کتاب می نویسد در حقیقت کتاب محصول اندیشه، فکر و عمر آن شخص است و در اختیار دیگران قرار می گیرد. برخی کتاب ها ویراستاری نیست، حتی ظاهر کتاب در ترویج کتابخوانی موثر است. کتابی که جلد زیبا داشته باشد، ورد زیبا داشته باشد. دومین عامل در ترویج کتابخوانی کتابخانه ها است، کتابخانه غنی، مجهز و مناسب. بخشی از کاهش سرانه مطالعه کتاب در کشور به توسعه فضای مجازی بر می‌گردد. بحث فضای مجازی به صورت جدی در کشور جا باز کرده و نه تنها در بخش کتاب بلکه در سایر رشته‌های فرهنگی نیز تاثیرگذار بوده است.

در ادامه این گزارش آمده است: فضای مجازی می تواند در بالا بردن فرهنگ مطالعه، توسعه کتابخوانی و همچنین شناسایی و معرفی خوب آثار شاخص و فاخر به شدت تاثیرگذار باشد زیرا استفاده عمومی از این فضا بسیار بالا رفته است. من معتقدم امروزه آنچه نیاز اصلی عرصه کتابخوانی است را باید در فرهنگسازی عمومی جهت بالا بردن میل جامعه برای خواندن کتاب جستجو کرد. تعداد کتابخانه های هر کشوری نشانگر وضعیت علمی و ثروت ملی آن کشور است امروزه کتابخوانی و مطالعه به دو شکل مجازی و فیزیکی درآمده است و با توجه به معایب مطالعه مجازی نمی توانیم خودمان را از مزایای آن بی بهره سازیم و کتابخوانی در هر خانواده ای باید از ابتدا به کودکان آموزش داده شده و همانطور که معجزه خداوند یعنی قرآن کریم که بصورت یک کتاب آمده است گویای اهمیت والای کتاب و کتابخوانی در جامعه می باشد.

** خشم هیجان منطقی در برابر عوامل تهاجمی
خشم یک هیجان منطقی در برابر عوامل تهاجمی است اما اگر از کنترل عقل خارج شود، نتایجی به بار خواهد آورد که شاید جبران آن غیر ممکن باشد. آمارها و نشانه‌های امروز جامعه نگرانی‌هایی را بابت افزایش خشونت در جامعه گوشزد می‌کند. بسیاری از رفتارهای تبعیض‌آمیز، ناعدالتی‌ها و رفتارهای متحجرانه بسترهای خشونت‌ورزی را مهیا کرده‌اند که در صورت بی‌توجهی به آن آثار و نتایج آن را در عرصه‌های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی شاهد خواهیم بود.

روزنامه «ایران» با درج گزارشی با عنوان «مدارا نیست چون گفت و گو نداریم» می نویسد: ما جامعه خشمگینی هستیم؟! شما به این سؤال چه پاسخی می‌دهید؟ اگر جوابتان مثبت است، سهم خودتان را در تولید این خشم تا چه اندازه پررنگ می‌بینید؟ در مقابل چه میزان سهم برای سیاستمداران، مدیران و مسئولانی قائلید که هر روز صدا و رفتارشان از رسانه‌های مجازی و واقعی پخش و باز پخش می‌شود! آیا وقتی حرف‌ها و نقطه نظرات آنها را از شبکه‌های مختلف می‌شنوید، احساستان تغییر می‌کند؟ یا وقتی وعده‌ای می‌شنوید که سال‌هاست از زمان اجرایش گذشته یا اظهاراتی که حقیقت در آن بی‌معنی است، دچار خشم نمی‌شوید؟! دکتر احمد بخارایی جامعه شناس و استاد دانشگاه در واقع با تشریح علل خشم در جامعه ایران، به این سؤال پاسخ می‌دهد که تا چه اندازه رفتارها، اظهارات و کنش مسئولان درتولید و بازتولید خشم در جامعه نقش دارد. پیش از این البته باید پرسید که اساساً آیا جامعه ایران، جامعه خشمگینی محسوب می‌شود یا خیر؟ اگرچه به گفته این استاد، جامعه ایران از این نظر در شرایط خوبی به سر نمی‌برد! بهتر است در ابتدا به سراغ این مسأله برویم که اساساً خشونت چگونه تعریف می‌شود، یعنی اگر فقط کسی فحاشی کرد یا بد کلام بود، اسمش خشونت است؟ یا نه خشونت لایه‌های پنهان دیگری هم دارد...

در ادامه این گزارش می خوانیم: خشونت چه از نظر کلامی و چه از لحاظ رفتاری، از 4 زاویه قابل تأمل و تحلیل است. اول اینکه فرد چه هدفی را دنبال می‌کند، دوم، روش او برای بروز خشونت چیست، سوم به علت و ریشه خشونت بر می‌گردد و در نهایت اینکه این خشونت در چه قالبی بروز کرده و پوشش داده می‌شود، این 4 عامل موجب می‌شود تا بتوانیم خشونت را بشناسیم و سپس آن را تحلیل کنیم که چرا این اتفاق افتاده است. مثلاً در خشونت کلامی ممکن است ما به فردی بگوییم چقدر بی‌مصرف است. همین لغت، مصداق یک نوع خشونت و آزار زبانی است. در اینجا هدف، تحقیر طرف مقابل است و روش فرد، حمله به احساسات فرد از طریق خشونت زبانی است، اما آنچه مهم است ریشه و علت خشونت است. طبیعتاً اگر نتوانیم علت ها را تشخیص دهیم به درمان هم نمی‌رسیم.ریشه خشونت درواقع به حقارت‌های پنهانی که در افراد وجود دارد، بر می‌گردد. در سطح خرد، فرد ممکن است که به خشونت کلامی متوسل شود اما در سطح کلان، جامعه دچار حقارت می‌شود و در همین نقطه، خشونت وسیع می‌شود و از سوی افراد زیادی در سطوح مختلف بروز می‌کند.

روزنامه «صبح نو» با درج یادداشتی با عنوان «خشونت و بازتاب آن در جامعه» می نویسد: نمایش صحنه‌های خشن در فیلم‌های سینمایی بطور ناخودآگاه زمینه خشونت‌ورزی را در ذهن مخاطبانش شکل می‌دهد زیرا حل مسأله با شیوه‌های خشونت‌آمیز نه تنها تمایل به خشونت را کاهش نمی‌دهد بلکه موجد خشونت خواهد بود. درواقع مشاهده خشونت در تلویزیون رابطه مستقیم و معنا‌داری با افزایش خشونت در میان شهروندان خواهد داشت. متأسفانه برنامه‌های اکشن و خشونت‌آمیز در رسانه‌های جمعی و بخصوص تلویزیون به‌عنوان تجارتی پر سود برای تولیدکنندگان فیلم درآمده و نمایش این‌گونه از فیلم‌ها در تلویزیون به علت پرطرفدار بودن و منافع اقتصادیش بسرعت در حال گسترش است بطوری ‌که بر اساس پژوهش‌ های به عمل آمده نمایش فیلم‌های پر مخاطب اکشن خشونت را از سطح بزرگسالی به دوره نوجوانی انتقال داده است.

در ادامه این یادداشت که به قلم مصطفی آب روشن جامعه ‌شناس نگاشته شد، آورده است: متأسفانه افرادی که دارای آشفتگی‌های هیجانی هستند بدون داشتن مهارت‌های شناختی، ذهنی و اجتماعی بخوبی نمی‌توانند تفاوت آشکار میان واقعیت و خیال‌پردازی‌هایی که در تلویزیون نمایش داده می‌شود را تشخیص داده بطوری‌که همین واقعیت پنداری یکی از عواملی است که به گسترش خشونت‌های بین فردی یا خیابانی در جامعه دامن می‌زند. لذا به این نتیجه الزام ‌آور می‌رسیم که خشونت مشاهده شده از طریق تلویزیون یکی از عوامل خشونت ‌های کلامی و فیزیکی در جامعه بوده و ادامه این روند پیامدهای جبران ‌ناپذیری را متوجه نسل‌ های آینده خواهد کرد. وقتی صحنه‌های خشونت در فیلم‌ها در معرض دید خانواده قرار می‌گیرد، براحتی می‌توان افزایش خشونت ورزی در جامعه را پیش‌بینی کرد. نشان دادن فیلم‌هایی از قتل و جنایت و عادی‌سازی آن در ذهن شهروندان، باعث خواهد شد وجدان جمعی حساسیت مطلوب را از دست بدهد و به مرور، وقتی شهروندان در معرض مکرر خشونت پراکنی قرار می‌گیرند نوعی اثر حساسیت زدایی ایجاد می‌شود و افراد به باورهایی هدایت می‌شوند که می‌توانند به شیوه‌های آموخته شده به دیگران آسیب برسانند.

روزنامه «نقش» با انتخاب گزارشی با عنوان «چگونه از تبدیل خشم به خشونت جلوگیری کنیم» می نویسد: یکی از راه‌های رایج برای مهار خشم، بیان و ابراز آن است چون فروخوردن آن، می‌تواند علائم اضطرابی، افسردگی و حتی علائم جسمانی مثل سردرد و بدن‌درد را در پی داشته باشد. خشم یک حس است و زمانی ایجاد می‌شود که حقمان ضایع شود یا فکر کنیم حقمان ضایع شده؛ یعنی ممکن است واقعا حقی از ما ضایع نشده باشد و برداشت ما این باشد که این اتفاق افتاده. پس این حس بسیار شایع است و در موقعیت ‌های مختلف در هر فردی ایجاد می‌شود. ما باید بتوانیم این حس را مثل تمام حس‌ های دیگر مثل غم و... کنترل کنیم تا از آسیبی که می‌تواند به ما بزند، کاسته شود.

در ادامه این مطلب آمده است: یکی از راه‌ های رایج برای مهار خشم، بیان و ابراز آن است چون فروخوردن آن، می‌تواند علائم اضطرابی، افسردگی و حتی علائم جسمانی مثل سردرد و بدن‌درد را در پی داشته باشد. گاهی هم اشخاص با مکانیسم جابجایی، خشم را به یک موضوع یا فرد دیگری معطوف می‌کنند. نمود بیرونی خشم، خشونت است. گاهی این خشونت معطوف به خود فرد هم می‌شود و به صورت خودزنی، خودکشی، سرزنش مداوم خود و... بروز پیدا می‌کند. اما وقتی درباره خشونت خانگی صحبت می‌کنیم، معمولا نمود بیرونی این خشم را روی سایر افراد خانواده می‌بینیم؛ یعنی ممکن است یکی از اعضای خانواده از موضوعی یا کسی بیرون از خانه رنجیده و عصبانی باشد و به جای عکس ‌‌العمل به همان فرد، خشم خود را معطوف به همسر و فرزند کند.

** نقش مهم علامه طباطبایی در پاسخ به شبهه و ابهام های فقهی
آیت الله سید محمدحسین طباطبایی مشهور به علامه طباطبایی در 1281 خورشیدی در تبریز چشم به جهان گشود. او در مقطعی به نگارش اثر گرانبهای «تفسیرالمیزان» به زبان عربی در 20 جلد همت گماشت. همگان از علامه طباطبایی به عنوان یک فیلسوف برجسته در احیای حکمت اسلامی یاد می کنند که توانست راه های بسیار مفیدی را برای حل مسایل فقهی بنیان گذارد و در پاسخ به شبهه ها و رفع ابهام ها در سطح های مختلف نقش مهمی ایفا کند.

روزنامه «ایران» با درج یادداشتی با عنوان «فهم «دیگری»» آورده است: امروزه به «من» و «دیگری» در حوزه علوم‌انسانی و اجتماعی به‌عنوان یک مسأله نگریسته می‌شود و علامه طباطبایی از جمله متفکرانی است که در دو بعد «وجودشناختی» و «معرفت‌شناختی» به این مسأله پرداخته است. ایشان مسیری که در «برهان صدیقین» پیش می‌گیرند، ارتباط میان ‌فرهنگی یا به تعبیری «دیگری» را به تأمل می‌گذارند. فلسفه اسلامی، مباحث مختلفی در خصوص معنا ارائه کرده است اما در حوزه علوم‌اجتماعی در خصوص معنا دو رویکرد وجود دارد؛ یک رویکرد، معنا را برساخته می‌بیند و ذاتی مستقل برای آن قائل نیست که مکاتب مختلفی در ذیل این رویکرد قرار می‌گیرند؛ اغلب، رویکردهای نوکانتی و فرانکفورتی این گونه هستند. همچنین رویکردهای ساختارگرایانه، پساساختار گرایانه و پسامدرن نیز در این دسته گنجانده می‌شوند. این رویکردها که بیشتر هم فرانسوی هستند، موجب می‌شوند معنا همواره در کنش انسانی شکل گیرد و این ما هستیم که با نوع خوانش ‌مان، کنش دیگران و حتی کنش دیروز خود را از افق امروز بازخوانی می‌کنیم. بر این اساس در این فضا، مشکل تنها «هویت دیگری» نیست بلکه «هویت خود» نیز هست؛ یعنی خود انسان در هر خوانش جدید از خود، هویت‌اش را بازسازی می‌کند. این رویکرد به «مرگ متن» منجر شده و «مفسر» را محور قرار می‌دهد. کاملاً روشن است پیامد این رویکرد در مسأله هویت تنها به دیگری باز نمی‌گردد، بلکه هویت خود را نیز شامل می‌شود. در این رویکرد، ما با چیزی تحت عنوان نسبیت فهم و حقیقت مواجه هستیم.

در ادامه این یادداشت که به قلم حمید پارسانیا عضو هیأت علمی دانشگاه باقرالعلوم نگاشته شد، می خوانیم: مسیری را که علامه طباطبایی از بعد معرفت‌شناختی در برهان صدیقین طی کرده‌اند، این است که نخستین معرفت انسان چیستی مرز فلسفه و سفسطه است. وقتی معرفت را سوبژکتیو و ذهنی در نظر می‌گیریم تا زمانی که به حوزه‌های نوکانتی نرسیم، مشکل ارتباطات میان‌فرهنگی، خود را نشان نمی‌دهد. در کانت، چنین مشکلی وجود ندارد، معرفت متعلق به ذهن فاعل‌شناسا است و همه، جنبه استعلایی داشته و همه، معرفت و حکمت مشترکی دارند. علامه طباطبایی در برهان صدیقین عنوان می‌کند اینکه واقعیت وجود دارد، یک گزاره سوبژکتیو نیست و ضرورت صدق آن حملی شایع است. آنچنان نیست که ما آن را صرفاً به‌عنوان امری درونی درک کنیم و این مسأله مورد توجه فیلسوفان قبل از ایشان نیز هست. مرز فلسفه و سفسطه از همین جا (اصل واقعیت را پذیرفتن) آغاز می‌شود.

روزنامه «صبح نو» با درج گزارشی با عنوان «انقلاب علامه» روایت آیت‌الله مصباح یزدی از طرح حکومت اسلامی علامه طباطبایی سال ‌ها پیش از انقلاب اسلامی منتشر کرد و نوشت: تصور بنده این است که ما در بین علمای معروفی که نسبت به همه آن‌ها بدهکار هستیم و باید زانوی ادب به زمین بزنیم و برای علوّدرجات آن‌ها دعا کنیم اشخاصی به جامعیت مثل مرحوم علامه طباطبایی کم پیدا می‌شود. در میان ویژگی‌هایی که علامه طباطبایی (ره) داشت شاید بارزتر آن خدماتی بود که ایشان برای قرآن انجام داد و به همین جهت بیت ایشان دارالقرآن نامیده شد. در میان کسانی که ما می‌شناسیم از بزرگان علما و اساتید و کسانی که مدیون همه آن‌ها هستیم کسی که این توفیق را پیدا کرده باشد که قرآن را از مهجوریت دربیاورد کمتر مثل علامه می‌شود، پیدا کرد. نمی‌گویم اصلاً نیست. من بر همه احاطه ندارم. مطالعات من خیلی زیاد نیست اما بعید می‌دانم افراد زیادی مثل ایشان باشند که در این جهت سعی کرده باشند که قرآن را از مهجوریت خارج کنند. می‌خواهم یک نمونه کوچکی از کاری را که مرحوم علامه طباطبایی(ره) برای بعضی مسائل پیچیده ما کرد و از قرآن استفاده کرد که کم‌نظیر است بگویم.

در ادامه این گزارش می خوانیم: می‌دانیم امام رضوان‌الله‌علیه صریحاً می‌فرمود که قسمت اعظمی از فقه ما مربوط به مسائل سیاسی و اجتماعی است. در دوران منحوس شاهنشاهی این مسائل جایی برای طرح نداشت و گوش شنوایی هم برای آن نبود. نه کسی مطالبه می‌کرد نه کسی چندان تحقیقی می‌کرد و اهمیتی می‌داد. عمدتاً بر زبان‌ها این بود که آقا امام زمان عج باید خودش بیاید مسائل را درست کند و ما باید صبر کنیم. این روایت را زیاد می‌خواندند که «کونوا احلاس بیوتکم». پلاس خانه‌تان باشید، به کسی کاری نداشته باشید. این فرهنگ غالب بود. خدا امام را مبعوث فرمود و یک تحولی در بینش ما نسبت به اسلام و مسائل سیاسی و اجتماعی به وجود آمد. اما در همان اوایل نهضت کسانی بودند که به این فکر افتادند که این مسائل را ازنظر علمی و فکری حل کنند. شاید یادتان باشد یک مجموعه مقالاتی از مرحوم علامه طباطبایی ره، مرحوم آقای مطهری رض، مرحوم آقای بهشتی(رض) و چند نفر به نام مرجعیت و روحانیت نوشته شد و چاپ شد و اتفاقاً همان سال‌ها هم کتاب برگزیده سال شد. سال 41 این کتاب به‌عنوان کتاب سال برگزیده شده. دو مقاله مرحوم آقای طباطبایی در آن کتاب دارد. یکی عنوان آن ولایت و زعامت است.

روزنامه «جمهوری اسلامی» با درج گزارشی با عنوان «مروری بر مجموعه آثار علامه طباطبائی» می نویسد: به عبارت دیگر 24 آبان سال 1360سالروز درگذشت علامه سید محمد حسین طباطبایی، یکی از دانشمندان و عرفای بزرگ روزگار معاصر، فقیه، فیلسوف، حکیم، مفسر قرآن و نویسنده تفسیر المیزان است. علامه طباطبایی در سال 1281 در تبریز متولد شد، در پنج سالگی مادر و در 9 سالگی پدر خود را از دست داد؛ وصی پدر او و تنها برادرش محمدحسن الهی، ایشان را برای تحصیل به مکتب فرستاد، تحصیلات ابتدایی شامل قرآن و کتب ادبیات فارسی را از سال 1290 تا 1296 فراگرفت و سپس از سال 1297 تا 1304 به تحصیل علوم دینی پرداخت و به تعبیر خود «دروس متن در غیر فلسفه و عرفان» را به پایان رساند. خود ایشان درباره دوران تحصیلش نوشته ‌است:«در اوایل تحصیل که به صرف و نحو اشتغال داشتم، علاقه زیادی به ادامه تحصیل نداشتم و از این رو هر چه می‌خواندم، نمی‌فهمیدم و چهار سال به همین نحو گذراندم. پس از آن یک‌باره عنایت خدایی دامن گیرم شده عوضم کرد و در خود یک نوع شیفتگی و بیتابی نسبت به تحصیل کمال، حس نمودم. به طوری که از همان روز تا پایان ایام تحصیل که تقریبا هفده سال طول کشید، هرگز نسبت به تعلیم و تفکر درک خستگی و دلسردی نکردم و زشت و زیبای جهان را فراموش نموده و تلخ و شیرین حوادث، برابر می‌‌پنداشتم. بساط معاشرت غیر اهل علم را به کلی برچیدم، در خورد و خواب و لوازم دیگر زندگی، به حداقل ضروری قناعت نموده باقی را به مطالعه می‌‌پرداختم؛ بسیار می‌‌شد به ویژه در بهار و تابستان که شب را تا طلوع آفتاب با مطالعه می‌گذراندم و همیشه درس فردا را شب پیش مطالعه می‌‌کردم و اگر اشکالی پیش می‌‌آمد با هر خودکشی بود حل می‌‌نمودم و وقتی که به درس حضور می‌‌یافتم از آنچه استاد می‌‌گفت قبلا روشن بودم و هرگز اشکال و اشتباه درس را پیش استاد نبردم.

در ادامه این مطلب آمده است: علامه طباطبایی تالیفات فراوانی دارد که از میان آنها دو اثرش شاخص است و بیشتر از سایر آثار وی مورد توجه قرار گرفته ‌است، نخست تفسیر المیزان است که در 20 جلد و طی 20 سال به زبان عربی تالیف شده‌ است. در این تفسیر، از روش «تفسیر قرآن به قرآن» استفاده شده و علاوه ‌بر تفسیر آیات و بحث‌های لغوی در بخش‌هایی جداگانه با توجه به موضوع آیات مباحث روایی، تاریخی، کلامی، فلسفی و اجتماعی نیز دارد. اثر شاخص دیگر علامه «اصول فلسفه و روش رئالیسم» است، این کتاب شامل 14 مقاله فلسفی است که طی دهه‌های 20 و 30 شمسی تالیف شده و توسط استاد شهید آیت ‌الله مطهری و با رویکرد فلسفه تطبیقی شرح داده شده‌ است. اصول فلسفه و روش رئالیسم، اثری سترگ و گران‌ سنگ در فلسفه اسلامی و حاصل بحث‌‌های فلسفی فیلسوف گرانقدر استاد علامه سید محمد حسین طباطبائی است. نخستین مقاله درباره چیستی فلسفه، مقاله دوم، فرق میان فلسفه و سفسطه، سومین مقاله علم و ادراک، مقاله چهارم ارزش معلومات و پنجم پیدایش کثرت در ادراکات، ششمین مقاله ادراکات اعتباری، مقاله هفتم پیرامون وجود... و در نهایت در چهاردهمین مقاله درباره خدای جهان و جهان بحث شده است.

پژوهشم**9117**9113

منبع: ایرنا

کلیدواژه: اجتماعي تحليل روزنامه ها اجتماعي و فرهنگي 24آبان

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۵۱۵۷۵۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

بازگشت ۲۰ واحد راکد و نیمه فعال پرورش ماهی همدان به تولید

مدیر شیلات و امور آبزیان سازمان جهاد کشاورزی استان همدان با بیان اینکه ۲۰ واحد راکد و نیمه فعال پرورش ماهی به چرخه تولید برگشتند گفت: ۲۲ فقره پرونده اخذ تسهیلات بانکی به مدیریت سرمایه گذاری ارجاع شده است. - اخبار استانها -

به گزارش خبرگزاری تسنیم از همدان، احمد بختیاری امروز در جمع خبرنگاران در تشریح برنامه امسال این مرکز اظهار داشت:  تولید حداقل 7 هزار و 500 تن ماهی سردآبی و گرم‌آبی از طریق گسترش پرورش ماهی در استخرهای دو منظوره، قنوات، تلفیق آبزی‌پروری با گلخانه‌ها و افزایش تولید در واحد سطح با مکانیزاسیون در سال جدید پیش‌بینی شده است.

وی با اشاره به پیش‌بینی تولید پنج میلیون و 650 هزار قطعه ماهیان زینتی و زالوی طبی در سال 1403 بیان کرد: همچنین تولید 25میلیون بچه ماهی قزل‌آلا در مراکز حد واسط، دستیابی به سرانه حدود 9 کیلوگرمی مصرف آبزیان و اجرای جشنواره‌ها و دوره‌های طبخ آبزیان و توسعه بازار آبزیان از دیگر برنامه‌های این واحد در سال جدید است.

بختیاری از آغاز طرح جهادی تلفیق آبزی‌پروری با دیگر فعالیت‌های کشاورزی در استان همدان خبر داد و افزود: این مهم همزمان با سراسر کشور و در راستای تحقق شعار سال با جدیت پیگیری می‌شود.

مدیر شیلات و امور آبزیان سازمان جهاد کشاورزی استان همدان گفت: این طرح جهادی با اهدافی همچون استفاده بهینه و دو منظوره، افزایش بهره‌وری آب، افزایش تولید گوشت ماهی به عنوان غذای سلامت، ایجاد و تثبیت اشتغال در مناطق روستایی، افزایش محصولات زراعی و در آمد روستائیان، جلوگیری از مهاجرت و افزایش سرانه مصرف آبزیان اجرایی می‌شود.

وی با اشاره به اینکه این طرح نقش موثری در امنیت غذایی جامعه دارد بیان کرد: در کشور 500هزار چاه کشاورزی و 65 هزار استخر ذخیره آب ساخته شده وجود دارد که تاکنون 11 هزار و 800 استخر ماهی دار شده و با اجرای این طرح 15 هزار استخر دیگر ماهی دار می‌شود.

بختیاری اعلام کرد: در همدان نیز حدود 15 هزار چاه، چشمه قنات و رودخانه وجود دارد و طبق برآوردها حداقل دو هزار استخر ذخیره آب کشاورزی خاکی، بتونی و ژئوممبران موجود است که با اندک تغییراتی قابلیت استفاده در پرورش انواع ماهیان سردآبی و گرم آبی را دارند.

مدیر شیلات و امور آبزیان سازمان جهاد کشاورزی استان همدان با بیان اینکه کمتر از پنج درصد منابع آبی استان در زمینه تولید آبزیان به کار گرفته شده است عنوان کرد: سال گذشته در 65 واحد پرورش ماهیان زینتی و زالوی طبی حدود پنج میلیون و 250 هزار قطعه ماهی زینتی و زالوی طبی تولید شده است.

بختیاری با بیان اینکه در مجموع زمینه اشتغال مستقیم یک هزار و 380 شغل در این صنعت فراهم شده است اعلام کرد: از سوی دیگر سرانه مصرف آبزیان استان حدود 8.6کیلوگرم است به طوری که در راستای افزایش سرانه مصرف 11 جشنواره طبخ آبزیان در شهرستان‌های استان با مشارکت بخش‌های دولتی و خصوصی اجرا شده است.

انتهای پیام/

 

دیگر خبرها

  • حس خوب نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران همچنان جاری است
  • نادری، فوتبالیستی که کتاب می‌خواند (عکس)
  • افزایش سرانه فضای ورزشی مدارس اردبیل
  • مسابقه بزرگ کتابخوانی به مناسبت شهادت امام علی (ع) + جوایز ویژه
  • سرانه فضای ورزشی آذربایجان غربی به ۲۰ سانتی متر رسید
  • بازگشت ۲۰ واحد راکد و نیمه فعال پرورش ماهی همدان به تولید
  • سرانه فضاهای آموزشی کهگیلویه و بویراحمد افزایش یافت
  • تشکیل باشگاه کتابخوانی در ۱۲ باب از کتابخانه‌های کانون مساجد زنجان
  • چرا از تورم متنفریم؟
  • نتیجه پژوهش محققان؛ رژیم فستینگ می تواند به سلامت روده کمک کند