زن مطلقه: شوهرم میخواست بچهام را بفروشد!
تاریخ انتشار: ۲۳ آبان ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۵۱۷۳۹۴
روزنامه خراسان: با آن که ۱۰ سال از ماجرای طلاقم میگذرد، اما از مزاحمتها و تهدیدهای همسر سابقم در امان نیستم و هر روز نقشه جدیدی برای درگیری با من و فرزندانم میکشد. گاهی پسر ۱۸ ساله ام را تهدید به مرگ میکند و گاهی دم از ربودن فرزند دیگرم میزند. او سالهای جوانی مرا به نابودی کشاند تا جایی که گوشوارههای دختر کوچکم را در خواب از گوشش بیرون کشید و صرف اعتیادش کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
زن ۳۷ ساله در حالی این جملات را اشک ریزان بر زبان جاری میکرد که حتی از یادآوری روزهای تلخ زندگی اش وحشت داشت او با بیان این که فرزندانش را با مشقت و بدبختی بزرگ کرده است به کارشناس اجتماعی کلانتری الهیه مشهد گفت: ۱۸ ساله بودم که پدرم را از دست دادم و مجبور به ترک تحصیل شدم. مادرم نمیتوانست هزینههای زندگی ما را تامین کند به همین خاطر به اصرار مادرم به خواستگاری پسر همسایه که راننده کامیون بود و تحصیلات ابتدایی داشت پاسخ مثبت دادم و این گونه پا در مسیر یک زندگی مستقل گذاشتم، اما همه دلخوشیهای من بیشتر از سه سال طول نکشید آن زمان در حالی که پسر دو سالهای را در آغوشم میفشردم خبر مرگ همسرم بر اثر تصادف با کامیون مسیر زندگی ام را تغییر داد.
بعد از این ماجرا به خانه مادرم بازگشتم و برای تامین هزینههای زندگی در یکی از شرکتهای بیمه مشغول به کار شدم دو سال از مرگ همسرم میگذشت که خواربار فروش محله مرا برای برادرش خواستگاری کرد قصد ازدواج نداشتم چرا که نمیخواستم پسر چهار ساله ام زیر دست ناپدری بزرگ شود، ولی به پیشنهاد اطرافیانم احترام گذاشتم تا شرایطم را برای خواستگارم بازگو کنم آن شب وقتی با «اسحاق» رودررو نشستیم به او گفتم پسرم همه سرمایه من است و نمیخواهم با ازدواج من دچار مشکل شود.
اما پاسخ اسحاق برایم قانع کننده بود او گفت: من خودم فرزند طلاقم و مهر پدری را ندیده ام بنابراین وضعیت فرزندت را درک میکنم و دست محبت پدرانه بر سرش میکشم با این جمله او لبخندی زدم و روز بعد برای آزمایشهای پزشکی رفتیم آن جا بود که متوجه اعتیاد همسرم شدم، اما شرایط طوری رقم خورده بود که دیگر راه بازگشت نداشتم از سوی دیگر هم از حرفهای مردم میترسیدم به همین خاطر این موضوع را پنهان کردم و همه تلاشم را به کار گرفتم تا او را از این منجلاب بیرون بکشم، اما چندین بار بستری شدن او در مراکز ترک اعتیاد هم کارساز نشد و اسحاق همه درآمدش را که از راه نقاشی ساختمان به دست میآورد صرف تهیه مواد مخدر میکرد.
ماجرای اعتیاد او هر روز بیشتر وضعیت زندگی ما را به هم میریخت حتی وقتی برای به دنیا آوردن دخترم در مرکز درمانی بستری شدم او نه تنها نتوانست هزینههای بیمارستان را پرداخت کند بلکه به ملاقاتم نیز نیامد اگرچه با کمک مادرم مخارج بیمارستان را پرداختم، ولی زندگی اسفبار من به جایی رسید که اسحاق مرا ترغیب به امرار معاش از راه نامشروع میکرد او حتی شبی گوشواره دخترم را از گوشش بیرون کشید و مواد مخدر تهیه کرد.
درآمد اندک من از شرکت بیمه نیز پاسخ گوی مخارج زندگی نبود او نه تنها هر روز مرا وادار به خرید سیگار میکرد بلکه مدام مرا کتک میزد تا پسرم را بفروشد و با پولش خودرویی برای مسافرکشی بخرد! اسحاق مرا پیر و عجوزه میخواند و مجبورم میکرد تا از همسایگان برایش پول قرض بگیرم.
دیگر کارد به استخوانم رسیده بود و نمیتوانستم این شرایط وحشتناک را تحمل کنم به ناچار از همه حق و حقوقم گذشتم تا با گرفتن طلاق از اسحاق فرزندانم را از این وضعیت نجات بدهم. اکنون ۱۰ سال از ماجرای طلاقم میگذرد و فرزندانم حاضر نیستند نزد پدرشان بازگردند با وجود این اسحاق همواره برای ما ایجاد مزاحمت میکند تا پولی از من بگیرد و ... شایان ذکر است به دستور سرهنگ توفیق حاجی زاده (رئیس کلانتری الهیه) پرونده این زن جوان در دایره مشاوره کلانتری تحت رسیدگی قانونی قرار گرفت
منبع: فردا
کلیدواژه: زن مطلقه طلاق فروش بچه مرد معتاد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.fardanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فردا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۵۱۷۳۹۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
هشدار اسحاق جهانگیری درباره مهاجرت رتبه های اول کنکور از ایران /عزا می گیرم وقتی می بینم مردم ما خود را با کشورهای منطقه مقایسه می کنند نه اروپا
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیسجمهوری در دولتهای یازدهم و دوازدهم، در گفتوگو با سالنامه «اعتماد» گریزی به دوره مدیریت خود در دولت گذشته زده و شرایط این روزهای ایران را هم بررسی کرده است.
در ادامه بخشهایی از این گفتوگو را میخوانید؛
* دولتی که نتواند حقوق کارمندش را خودش تامین کند، یا نتواند پول آب و برقش را تامین کند، استقلالش کجاست؟
* مجلس در اموری که نباید دخالت کند، دخالت میکند. این آشفتگیها باید برطرف شود، الان آشکارترین موضوع آن، بحث برنامه است و بودجه.
* این مجلسیها مگر همانهایی نبودند که میگفتند ما یک خیزش هستیم که میخواهیم مسائل اقتصادی کشور را حل کنیم، مسائل اقتصادی حل شد؟ الان چهار سال تمام شد. تورم را کنترل کردید؟ اجازه ندادید سفره مردم کوچک شود؟
* اینکه آدم صدایش را بلند کند، اینکه به پشتوانه یک جایی که از آدم حمایت میکند بیاید و به هر پستی که میخواهد برسد، این دلیلی بر شایستگی نیست. من معتقدم وقتی در سال ۸۴ دولت را تحویل میدادیم خودروسازی ایران از خودروسازی ترکیه و چین جلوتر بود
* به نظرم دولت احمدینژاد بنایی گذاشت که کشور از ریل توسعه خارج شد. یکی از بیاعتمادیها در اثر بیحرمتی به انسانیت اتفاق افتاد.
* چرا هنرمند ما امروز مایوس است؟ رتبههای اول کنکور دارند از ایران میروند! الان دارند میگویند که پرستار، پزشک، کارگر فنی از ایران میروند، خب نباید بگذاریم اینها بروند! این افراد را اینجا مایوس کردهایم.
* این واقعا خیلی بد است که کشور بگوید من ۲ و نیم میلیارد دلار برای دارو گذاشتهام، بعد به بچهای که شیرخشک میخورد بگویند شما سهمیه شیرخشک دارید. مردم میگویند پول شیرخشک نبوده اما چطور برای چایی این مقدار داده شده است.
* خدا شاهد است که وقتی میشنوم مردم ایران دیگر خود را با کشورهای منطقه مقایسه میکنند، عزا میگیرم. مردم ایران خود را با اروپا مقایسه میکردند، نه نهایت با ژاپن و کره مقایسه میکردند.
۲۷۲۱۵
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1892737