Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش ایکنا؛‌ ایسنا نوشت: بر اساس خبر رسیده، ابراهیم اکبری دیزگاه با انتشار نامه‌ای در فضای مجازی و خطاب به مهدی قزلی، حضور در بخش ویژه جایزه جلال آل احمد ویژه «چهل‌سالگی انقلاب اسلامی» با نام «آتیه داستان ایرانی» را مقتضی زمان حال خود ندانست و خواست نام او خط زده شود.
در این نامه آمده است:
«برادر عزیزم، حضرت مهدی قزلی
با سلام و احترام فراوان
لطف بفرمایید اسم بنده را از لیست آتیه ادبیات داستانی ایران خط بزنید.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

از عنایت شما و همکارانتان سپاسگزارم.
لازم است نکته‌ای را تذکر دهم، شاید برای همه ما اهالی ادبیات داستانی مفید باشد؛ نویسنده‌ای که آینده و آتیه را در معاد می‌بیند، باید مدام به قیام و بازگشت فکر کند؛ قیام در مقابل خدا و بازگشت به سوی او! ولی من اکنون در فکر فرارم؛ « فَفِرُّوا إِلَی اللَّه» (ذاریات/۵۰)
پس آتیه و آینده من همین الان است؛ الانی که دارم برمی‌گردم، قیام می‌کنم و فرار!»
با تشکر
ابراهیم اکبری دیزگاه

در پی نامه درخواست ابراهیم اکبری دیزگاه برای خروج از فهرست انتخاب «آتیه داستان ایرانی»، مدیر بنیاد شعر و ادبیات داستانی هم طی نامه‌ای به او پاسخ داد.
در این نامه آمده است:
«برادر گرامی؛ جناب آقای ابراهیم اکبری دیزگاه
با سلام
شما چه از شرکت در این انتخاب انصراف بدهید و چه ندهید، از استوانه‌های حال و افق‌های روشن آینده ادبیات داستانی ایران هستید.»

همچنین محمد سرشار با انتشار یادداشتی، از مخاطبان ادبیات خواست تا به نامزدهای دیگر رای دهند.
در این مطلب که در صفحه شخصی سرشار منتشر شده، او با تشکر از انتخابش به عنوان «آتیه داستان ایرانی»، از مخاطبانش خواست تا رای خود را به نفع محمدعلی جعفری و مصطفی رضایی ثبت کنند.
در این یادداشت آمده است:
«یازدهمین دوره جایزه ادبی دولتی جلال آل‌احمد، امسال بخشی را با عنوان «آتیه داستانی ایرانی» به راه انداخته و بیست داستان‌نویس متولد سال ۱۳۵۷ به بعد را به بازدیدکنندگان سایتش معرفی کرده تا به سه نفر از آنها رأی بدهند… به این حقیر هم لطف داشته‌اند و مرا یکی از این بیست نویسنده «جوان» آتیه داستان ایرانی دانسته‌اند. از این انتخابشان متشکرم و امیدوارم این قلم ناچیز وقف انقلاب اسلامی باقی بماند.
اما با توجه به اینکه متولد سال ۱۳۶۰ هستم و براساس هر تعریفی از «جوان» (به جز کودک درون!)، در ۳۷ سالگی دیگر جوان محسوب نمی‌شوم از رای‌دهندگان احتمالی درخواست می‌کنم به برادرانمان محمدعلی جعفری (متولد سال ۱۳۶۶) و مصطفی رضایی (متولد سال ۱۳۶۹) رای دهند که کسوت جوانی، شایسته این دو عزیز است.»

در فراخوان انتخاب «آتیه داستانی ایرانی» که توسط دبیرخانه یازدهمین جایزه ادبی جلال آل احمد منتشر شده است، از مخاطبان ادبیات خواسته شده تا ۱۳ آبان با مراجعه به نشانی javan.adabiatirani.com ، سه نامزد از فهرست ۲۰ نویسنده زیر ۴۰ سالی که هر کدام اثری مرتبط با هویت انقلابی-دینی-ملّی دارند انتخاب کنند.

انتهای پیام

منبع: ایکنا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت iqna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۵۲۷۴۵۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

داستان‌های عامه ما، ریشه در واقعیت دارند/ ردّپای کهن الگوها در روایت‌های زنان/ مضامین متنوع لالایی‌ها و شعرهای زنانه

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین از انجمن مستندسازان سینمای ایران، بیست‌وششمین نشست‌ ماهانه‌ی «مستندهای ایران‌شناسی» به نمایش و نقد و بررسی فیلم مستند «طرقه» ساخته محمدحسین دامن‌زن اختصاص داشت. این فیلم یکی از پر افتخارترین و موفق‌ترین فیلم‌های سینمای مستند ما در عرصه‌ی بین‌المللی است. «طرقه» در بیش از هشتاد کشور دنیا به نمایش در آمده است.

محمدحسن دامن‌زن در مستند «طرقه»، در همراهی با چهار زن نوازنده‌ی شمال خراسان زندگی، زمانه و احوالات آنها را روایت می‌کند. با پایان اکران اثر، محمدحسن دامن‌زن کارگردان «طرقه»، حمید جعفری مستندساز و رئیس هیئت مدیره انجمن مستندسازان سینمای ایران، دکتر زهرا محمدحسنی فولکلوریست و دکتر علیرضا حسینی مردم‌شناس درباره وجوه مختلف اثر به بحث و تبادل‌نظر پرداختند. حمید جعفری، در سخنان ابتدایی، بعد از خوش‌آمدگویی به حاضران بحث را به مهمانان سپرد.

دکتر زهرا محمدحسنی فولکلوریست راجع به تأثیری که تجربه تماشای «طرقه» بر او داشته است، عنوان کرد: این دومین باری است که فیلم را می‌بینم و می‌توانم بگویم که با لحظه لحظه آن ارتباط برقرار کردم و تأثیر عجیبی روی من داشت. با توجه به حوزه‌ی تخصصی‌ام که زنان در فرهنگ و ادبیات عامه‌ ایران است، باید بگویم صدای ساز زنان و شعر زنانه که کلا در ادبیات عامه ما دیده می‌شود برخلاف ادبیات و فرهنگ رسمی است. در ادبیات رسمی تا قبل از فروغ، دست کم صدای شعر زنانه نداریم. پروین اگر شعر می‌گوید، هیچ فرقی با شعر بهار ندارد. یعنی صدای شعر تا فروغ زنانه نیست ولی در ادبیات عامه ما و فرهنگ ما، از گهواره ها و آوازها، احساسات زنانه و طنین صدای آنها کاملا لمس می‌شود. این مستند به خوبی به این موضوع قدرت زنان و صدای زنان پرداخته بود. محمدحسن دامن‌زن کارگردان اثر، طریقه جلب اعتماد سوژه‌ها برای باز کردن سفره دلشان را این گونه شرح داد: خیلی زمان برد. اول اینکه من در یک محیط زنانه بزرگ شدم. پدرم خیلی زود فوت کرد و مادرم مرا بزرگ کرد از این رو اطراف من بیشتر خانم‌ها حضور داشته‌اند. به هر حال، آشنایی من با این خانم‌ها زمان برد. من به شیروان رفتم و یک خانه اجاره کردم. هشت ماه را در آنجا سپری کردم تا اینکه این خانم‌ها، به مرور پیدا شدند.

او درباره اینکه جرقه ساخت اثر چگونه زده شد، گفت: موقعی که خارج از کشور بودم، نواری به من کادو دادند. نوار درباره موسیقی شمال خراسان بود و آخر این نوار، چند تا لالایی بود و برای اینکه این لالایی‌ها مجوز پخش بگیرند، روی این لالایی‌ها، یک صدای نخراشیده ای دکلمه می‌کرد. من این لالایی‌ها را گوش کردم و دیدم چه زیباست! با خودم گفتم این خانم‌های شمال خراسان که اینطوری لالایی می‌خوانند، پس حتما به موسیقی اشراف دارند. متأسفانه، مادرم آلزایمر گرفت و من به ایران برگشتم. این موضوع، مرا له کرد. به شیروان رفتم، خانه‌ای اجاره کردم و هشت ماه در آنجا زندگی کردم، تا به مرور با این خانم‌ها آشنا شدم و در نهایت، این فیلم ساخته شد. چون وقتی هم‌زبانی پیش می‌آید، همه‌چیز راحت طرح می‌شود و پیش می‌رود.

حمید جعفری با اشاره به توضیح کارگردان گفت: می‌بینید که یک مستندساز برای ساخت مستندی که ممکن است به نظر بسیار ساده بیاید، چه مسیری را طی می‌کند، در روستا یا شهر دیگری خانه‌ای اجاره می‌کند و هشت ماه جور دیگری زندگی می‌کند، تا بتواند به آدم‌های فیلمش نزدیک شود و مسیر ساخت فیلم را هموار کند.

دکتر علیرضا حسینی مردم‌شناس راجع به چرایی برقراری ارتباط راحت‌تر با مردم کرمانج گفت:نکته مهم درباره آنها، سادگی و بی‌آلایش بودن است. چون قسمتی از کرمانج ها در شمال خراسان، عشایری هستند که ییلاق و قشلاق می‌کنند. این جو سرزمینی و سرسبزی این سرسبزی آنجا باعث می‌شود به راحتی به دیگران اعتماد کنند. زهرا محمدحسنی درباره نقش موسیقی در اعتماد به دیگران بیان کرد: نمی‌توان به ضرس قاطع در این باره نظر داد اما می‌تواند تاثیرگذار باشد.

زهرا محمدحسنی در سخنان پایانی، این باور که شعرها و لالایی‌های زنانه تماما شکوه ها و گلایه‌های زنانه هستند را غلط نامید و گفت: دیدگاه غالبی که درباره ادبیات عامه ما وجود دارد، این است که لالایی‌ها و شعرهای زنانه عمدتاً شکوه‌ها و گلایه‌های زنانه هستند. اگر کلیدواژه «لالایی» را در مقاله‌های حوزه فولکلور جستجو کنید، همه اش همین است که: «لا لا لا، بابات رفته زن بگیرد» و این لالایی که در مناطق مختلف به اقسام گوناگون تکرار شده است را مورد استناد قرار داده‌اند و گفته‌اند لالایی‌ها عمدتاً شکایت زنانه و بیان سرخوردگی‌های زنانه است.

چند سال پیش طی یک پژوهش، هزار لالایی را از شهرهای مختلف بررسی کردم و از این هزار لالایی، تنها سه درصد به شکوه از مرد مربوط می‌شد در صورتی که باقی لالایی‌ها، خیرخواهی برای مرد را می‌خواستند، دعا کردن برای مرد یا ناز و عتاب عاشقانه بود. حتی شامل دلتنگی و از دست دادن یار هم می‌شد مثل «گلی از دست رفته و خار مانده است/ به من جور و جفا بسیار مانده است».

بعضی پژوهشگران گفته‌اند که این ناز و عتاب عاشقانه با یک معشوق خیالی است. در نواهایی که این خانم‌ها در فیلم می‌خواندند هم این گفتگو با معشوق وجود داشت. از نظر من، این دیدگاه غالب که لالایی‌ها و شعرهای زنانه ضدمرد هستند، بیانگر ظلم به زنان است دور از واقعیت و تقلیل آواهای زنانه است. اتفاقاً این ساز زدن که خود یک کار ممنوعه است، شکستن همان محدودیت‌ها برای زنان است و شکستن همان چهارچوب‌ها است که دارد به آنها قالب می‌شود. در این فیلم هم دیدیم که هم ساز مرد و هم ساز زن را شکسته بودند و فقط ساز خانم نبود. چون اجرای موسیقی در کشور ما کلا با چالش مواجه است.

بیست‌وششمین نشست‌ ماهانه‌ی «مستندهای ایران‌شناسی»، به همت انجمن مستندسازان سینمای ایران و انجمن دوستداران شاهنامه البرز (اشا) و با همکاری سازمان نظام پزشکی کرج، غروب روز دوشنبه، ۲۷ فروردین ماه ۱۴۰۳، در سالن آمفی‌تئاتر سازمان نظام پزشکی کرج برگزار شد.

۵۷۵۷

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1896476

دیگر خبرها

  • داستان‌های عامه ما، ریشه در واقعیت دارند/ ردّپای کهن الگوها در روایت‌های زنان/ مضامین متنوع لالایی‌ها و شعرهای زنانه
  • آموزش نویسندگی خلاق با این کتاب
  • «پایان باز» نباید به یک مُد مخرب تبدیل شود
  • کتاب «سه چهارده» رونمایی شد
  • ساره خسروی؛ مترجم: روانشناسان خواندن «سلام زیبا» را به مراجعین خود پیشنهاد می‌کنند
  • معرفی داوران بخش فیلم‌های داستانی کوتاه جشنواره فیلم اقوام ایرانی
  • داوران بخش فیلم‌های داستانی کوتاه جشنواره ملی فیلم اقوام ایرانی معرفی شدند
  • افخمی: بعید نبود شهید آوینی سراغ تولید سینمای داستانی برود/ ویژگی‌های دفاع مقدس موجب شد «سید مرتضی» فرم مستند را انتخاب کند+فیلم
  • رد جایزه قلم آمریکا برای موضع ناکافی در قبال جنگ غزه
  • چرا در ایران از مارکز استقبال شد؟