Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش خبرنگار مهر، همایش نکوداشت مقام علمی و اخلاقی محمدتقی جعفری روز گذشته در انجمن آثار و مفاخر فرهنگی با حضور اندیشمندان، صاحب نظران و خانواده علامه جعفری برگزار شد.

مهدی گلشنی در این همایش گفت: علامه جعفری برای بنده دو خصوصیت داشتند که خیلی مهم است. یکی تواضع فوق العاده ایشان بود که این مسئله این روزها کمتر دیده می شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

نکته دوم آشنایی ایشان به مقتضیات زمان است. اینطور که ایشان به مقتضیات زمان توجه داشتند الان در حوزه اینگونه نیست. ایشان در وحدت حوزه و دانشگاه هم بسیار فعال بودند.

وی ادامه داد: اگر حوزه ها به نیازهای زمان توجه داشتند الان فرهنگ جامعه و دانشگاهی ما اینقدر آشفته نبود. رفتار و اخلاق علامه باعث شده بود که جوانان عاشق ایشان شوند. متاسفانه امروزه برخورد حوزویان از بالاست و نمی خواهند با دانشگاهیان دیالوگ داشته باشند و صرفاً مونولوگ دارند. الان در غرب فیزیکدان، ریاضیدان، کشیش و... با هم می نشینند و بحث می کنند.

وی افزود: علامه زمانی که در نجف بوند جز استثنائاتی بودند که پیش مراجع می رفتند و در مورد ضورت پرداختن حوزه به علوم جدید صحبت می کردند و می گفتند حوزه نباید منحصر به فقه و اصول بماند و باید درصدی از حوزویان با زبان جدید آشنا باشند.

گلشنی گفت: مرحوم علامه تمرکز بر سه موضوع را به حوزویان پیشنهاد می دادند. اول اینکه تحقیق لازم و کافی در مورد معارف اسلامی در دوره و زمان داشته باشند. دوم اینکه اطلاعات کافی از نیازهای مادی و معنوی جهان اسلام به دست آورند و سوم اینکه نیازهای جهان اسلام را بر آن معارف عرضه کنند و محصول آن را در زندگی مردم به کار بگیرند.

وی ادامه داد: در زمان علامه تفکر پوزیتیویستی حاکم بود و برخی می خواستند اسلام را با تفکر پوزیتیویستی تطبیق دهند که در کشور ما مرحوم بازرگان به دنبال این کار بود. علامه جز اولین کسانی بودند که این تذکر را دادند و تجربه گرایی را مورد نقد قرار دادند.

گلشنی گفت: عمده جامعه فلسفی و فیزیک غرب امروز از پوزیتیویسم برگشته اند اما هنوز در محیط ما پوزیتیویسم حاکم است. این تذکر را علامه جعفری سال ها پیش داده اند.

وی ادامه داد: مسئله دیگر فلسفه است که در غرب در دانشگاه های معتبر از اساتید فیزیک، ریاضی، فلسفه و علوم شناختی و کشیش ها دعوت می کنند و به روزترین مسائل را مورد بحث قرار می دهند. در ایران در دانشکده های علوم حرفی از فلسفه وجود ندارد.

وی افزود: علامه در مورد فلسفه تاکید داشتند و می گفتند برخی تفکر علمی را مشاهده و تجربه می دانند که این امر آسیب زاست و هیچ گاه نمی توان به علوم تجربی بسنده کرد. ایشان یک ترکیبی از علم و دین و فلسفه را برای حیات معقول در نظر داشتند.

گلشنی در پایان گفت: علم نمی تواند به همه سوالات مورد توجه انسان پاسخ دهد. جواب اینها را تنها می توان از دین گرفت که علامه هم بر همین نکته تاکید داشت.

کد خبر 4458903

منبع: مهر

کلیدواژه: انجمن آثار و مفاخر فرهنگی علامه جعفری مهدی گلشنی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۵۳۰۵۷۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

فضیلت‌گرایی اخلاق توحیدی برترین مرتبه اخلاق است

حسین هوشنگی؛ دانشیار فلسفه دانشگاه امام صادق(ع)، شامگاه ۴ اردیبهشت ماه در نشست علمی «مراتب اخلاق در قرآن کریم» که از سوی انجمن علمی معارف دانشگاه شهید بهشتی برگزار شد با بیان اینکه تلقی عمومی از اخلاق متعارف برای رسیدن به سعادت این است که ما قواعد و اصول راهنمای ثابت، یکپارچه و هماهنگ داریم لذا چندگانگی و ذومراتب بودن در تلقی متعارف از اخلاق به ذهن متبادر نمی‌شود، گفت: علامه طباطبایی در تفسیر المیزان نظریه‌ای مطرح و مسالک سه‌گانه را بیان کردند ولی در میان فلاسفه غربی هم عمدتا این نکته قابل رصد است؛ دکارت دو دسته اخلاق متغیر و ثابت را بیان کرده و کانت هم اخلاق تدبیری و عقلی و تجربی را مطرح کرد و هگل هم به نحوی دیگر، بنابراین ساحات و مراتب اخلاق مسئله بدیعی نیست.

هوشنگی افزود: علامه طباطبایی در تعریف اخلاق گفته است فن و علمی است که از ملکات انسانی بحث می‌کند؛ ملکات، شاکله‌های پایدار نفس انسانی را می‌گویند که به قوای حیوانی، نباتی و انسانی انسان مرتبط است تا انسان با اتصال به آن فضایل استکمال پیدا کند. وی در جای دیگری تعریفی امروزی‌تر ارائه کرده و می‌گوید اخلاق، وظایف و مسئولیت‌هایی است که انسان نسبت به خود، خدا و دیگران در جهت کسب سعادت خودش باید عمل کند و تعهد داشته باشد. 

وی در ذیل آیه ۱۵۶سوره بقره «الَّذِینَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِیبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ» به بحث فضایل و رذایل پرداخته است، ادامه داد: انسان باید با آراستن نفس خود به فضایل، استکمال پیدا کند و رذایل را از خود دور سازد؛ این تعریف به خودی خود نوعی تصلب و ایستایی و ثبات و یکپارچگی را به ذهن متبادر می‌کند و آن اینکه نفس انسان یکسری رذایل و فضایلی دارد و اخلاق این صفات را دسته‌بندی کرده و می‌گوید انسان چگونه باید از رذایل دور و به فضایل آراسته شود. براساس این تعریف اینکه ما اخلاق را یک فرایند متغیر بدانیم که تصلب ندارد درست نیست. 

دانشیار فلسفه دانشگاه امام صادق(ع) اظهار کرد: این تعریف از علامه به روشنی فضیلت‌گرایانه است یعنی ایشان اخلاق و عمل اخلاقی را عملی می‌داند که برآمده از فضایل نفسانی و یا معطوف به آن باشد مثلا کسی که ملکه شجاعت دارد تصادفی در وجود او رخ نمی‌دهد بلکه او همیشه فعل شجاعانه از خود بروز می‌دهد؛ امروزه در فلسفه اخلاق در کنار فضیلت‌گرایی، پیامدگرایی هم مطرح است یعنی فعلی اخلاقی است که به نتیجه مفید و نافعی بینجامد؛ البته در مراد از نافع‌بودن محل بحث است که ملاک، نفع جمعی است یا فردی و یا کمال و ارزش‌ها. 

وی با بیان اینکه وظیفه‌گرایی هم در کنار فضیلت‌گرایی مطرح است، تصریح کرد: در فضیلت‌گرایی هم اصول اخلاقی اصول مطلقی دانسته می‌شوند که به هر نتیجه برسد وظیفه داریم آن را عمل کنیم. علامه طباطبایی این سه مسلک را به صورت ترکیبی مطرح کرده است یعنی قائل به نوعی فضیلت‌گرایی پیامدگرایانه است. پرسش این است که این مسالک به تعبیر علامه آیا پیوستگی ندارند و گسست بین آن‌ها حاکم است و برای انتقال از یکی به دیگری باید از یک ساختاری به ساختار دیگر برویم یا اینکه نسبت میان آن‌ها رابطه طولی است و تقدم و تاخر بین آنان وجود دارد. 

مراتب سه‌گانه اخلاق از منظر علامه طباطبایی

هوشنگی با اشاره به مسالک و مراتب اخلاق سه‌گانه یعنی فلسفی(دنیوی)، اخلاق توحیدی قرآنی و اخلاق انبیای سلف از منظر علامه طباطبایی، افزود: از منظر ایشان اخلاق قرآنی در انبیای سلف و متون قبل از قرآن پیشینه نداشته است؛ اولین مسلک از این جهت فلسفی نامیده شده است که کسانی مانند ارسطو آن را مطرح کردند؛ در این مسلک نفس قوای نباتی، حیوانی و انسانی دارد و ما باید برای وصول به ملکات فاضله باید این قوا را تعدیل و تحت کنترل عقل درآوریم و سعادت مترتب بر این فضایل و ملکات است.

استاد دانشگاه امام صادق(ع) با اشاره به معیار فضیلت در این دیدگاه، اظهار کرد: ارسطو در اینجا حد وسط را بیان کرده است یعنی حد وسط بین افراط و تفریط را ملاک قرار می‌دهیم مثلا جبن، تفریط و تهور افراط و شهوت هم در بحث عفت، زیاده‌روی است. علامه یک حق اجتماعی را هم از این بحث استفاده کرده است یعنی این مسلک با اینکه مورد قبول نیست ولی در عین حال آن را خالی از حقیقت نمی‌داند و حقیقت آن را مورد توافق اجتماع عقلا می‌داند.

وی تاکید کرد: نکته مهم این است که ما فضیلت‌مند می‌شویم تا به یک امر و سعادت دنیوی برسیم. یعنی اگر کسی عفت داشته باشد این امر موجب سرافرازی و عزت و احترام من نزد دیگران است ولی اگر اهل طمع و آز باشم نوعی خفت در نزد دیگران خواهم داشت. صدق، اعتماد مردم را به همراه دارد و نوعی اخلاق انتفاعی ایجاد می‌کند. 


هوشنگی با بیان اینکه در این اخلاق، خدا و آخرت مطرح نیست و به تعبیری سکولار است یعنی ما صداقت و خوبی انجام می‌دهیم تا جامعه بهتر و زندگی دنیایی بهتری داشته باشیم، اضافه کرد: البته در این اخلاق سکولار، علامه به مفهوم نسبیت‌گرایی هم اشاره دارد زیرا نسبیت‌گرایان معتقدند که اخلاق دارای اصول ثابتی نیست و بسته به فرهنگ و قومیت و جغرافیا و ملیت، بایدها و نبایدها هم فرق دارد و اخلاق تابع تحولات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی است. 

هوشنگی با اشاره به اخلاق انبیای سلف، اظهار کرد: انبیا ما را از رذایل پرهیز و به فضایل توصیه کرده‌اند و این موارد ما را به سعادت دنیوی و اخروی می‌رساند؛ این مسلک در قرآن کریم آمده و مهر تایید هم خورده است: إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَیٰ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ ۚ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَیَقْتُلُونَ وَیُقْتَلُونَ ۖ وَعْدًا عَلَیْهِ حَقًّا فِی التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِیلِ وَالْقُرْآنِ ۚ وَمَنْ أَوْفَیٰ بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ ۚ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَیْعِکُمُ الَّذِی بَایَعْتُمْ بِهِ ۚ وَذَٰلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ؛ یعنی بهشت را در قبال اینکه مؤمنان، جان و مال خود را در مسیر حق خرج می‌کنند وعده داده است یا آیه «قُلْ یَا عِبَادِ الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا رَبَّکُمْ ۚ لِلَّذِینَ أَحْسَنُوا فِی هَٰذِهِ الدُّنْیَا حَسَنَةٌ ۗ وَأَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةٌ ۗ إِنَّمَا یُوَفَّی الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَیْرِ حِسَابٍ».

استاد دانشگاه امام صادق(ع) با اشاره به حق اجتماعی و حق واقعی با بیان اینکه در تعالیم انبیا حق اجتماعی نفی نمی‌شود ولی اصل، آخرت است، بیان کرد: خداوند فرموده است که آخرت خیر و ابقی و باقی است؛ علامه از حق اخروی به حق واقعی در برابر حق اجتماعی یاد می‌کند یعنی همه حقیقت، امور اجتماعی و مذموم و پسندیده این دنیایی نیست بلکه یکسری مصالح واقعی اخروی وجود دارد که سعادت انسان در گرو آن است گرچه این سعادت با سعادت دنیا در تضاد نیست. 

وی اظهار کرد: کسانی که دین لقلقه زبان آنان است و ایمان و معرفت لازم را ندارند چه بسا در مسلک اول به سر می‌برند یعنی به دنبال امر اجتماعی و حیثیت اجتماعی هستند ولی فرد اگر تحت تعالیم انبیا نسبت به مبدا و معاد آگاهی لازم را پیدا کند و پی ببرد آخرت، باطن دنیاست و سعادت واقعی در گرو مصالح و مفاسد واقعی است به مرحله دوم ارتقا خواهد یافت و به حق واقعی در برابر حق اجتماعی خواهد رسید.  

نیت؛ عامل تفاوت میان فضیلت‌گرایی اجتماعی و اخروی

هوشنگی تصریح کرد: نوع اول از اخلاق، فضیلت‌گرایی پیامدگرای دنیوی است یعنی می‌خواهد منفعت اخلاق را در دنیا ببرد؛ نوع دوم یعنی اخلاق انبیای سلف، فضیلت‌گرایی پیامدگرای اخروی است و در هر دو مسلک، فضیلت وجود دارد؛ علامه بر شباهت این دو در این مسئله تاکید کرده است ولی به تعبیر ایشان قرآن کریم مسلک اول را رد کرده و مسلک دوم را تایید فرموده ولی آن را کامل نمی‌داند. تفاوت این دو مرحله هم در نیت نهفته است یعنی کسانی فضایل را با نیت خیر دنیوی انجام می‌دهند ولی گروه دیگر برای خیر اخروی این کار را می‌کنند. 

استاد دانشگاه امام صادق(ع) با بیان اینکه نوع سوم، اخلاق قرآنی توحیدی است، تصریح کرد: علامه فرموده است انسانی که در مراتب ایمان پیشرفت کرده و به توحید رسیده است (چه توحید نظری و به خصوص توحید عملی) مستغرق در خدا خواهد شد و در دل مجذوب خدا و مستغرق در اسمای حسنای الهی خواهد شد؛ قرآن کریم فرموده است: وَمِنَ النَّاسِ مَنْ یَتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْدَادًا یُحِبُّونَهُمْ کَحُبِّ اللَّهِ ۖ وَالَّذِینَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ. در این حالت به لحاظ اخلاقی این فرد موح نه دنبال فضایل و به خودی خود پرهیز از رذایل و بهشت و جهنم است بلکه فقط مراد او ابتغاء وجه الله و کسب رضایت خداوند است و این مسیر را از طریق عبودیت عاشقانه طی می‌کند. به تعبیر علامه در اینجا رذایل و فضایل رها نیست و فرد متخلق به فضایل است ولی نیت او از کسب فضایل رسیدن به خیر دنیوی و خیر اجتماعی و حتی بهشت و جهنم و خیر اخروی نیست بلکه هدف، تنها جلب رضایت و مهر و حب خداوند است.

منبع: ایکنا (خبرگزاری بین‌المللی قرآن)

دیگر خبرها

  • فضیلت‌گرایی اخلاق توحیدی برترین مرتبه اخلاق است
  • ما از تحقیقات غرب در حوزه فلسفه اسلامی بی‌اطلاع هستیم
  • حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) مدال ولایت را از امام زمان خود گرفت
  • آکادمی ورزش و تندرستی دانشگاه علامه‌طباطبایی راه‌اندازی شد
  • کوتاه شدن قد و علائم قوز پشتی؛ نشانه‌هایی که احتمال ابتلا به پوکی استخوان را گوشزد می‌کند
  • اجرای نمایش «سپیده» در حوزه هنری
  • دانشگاه علامه‌طباطبایی میزبان ۱۵ هزار و ۳۰۵ داوطلب کنکور سراسری
  • علامه جعفری از شایستگی تفکر به صورت بالفعل برخوردار بود
  • «آکادمی ورزش و تندرستی» دانشگاه علامه‌طباطبائی راه‌اندازی شد
  • معرفی سرگذشت رباعیات خیام و 4 کتاب دیگر