سفیر جنگ در بغداد/ هدف ترامپ از اعزام متیو تولر به عراق چیست؟
تاریخ انتشار: ۲۴ آبان ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۵۳۰۶۲۶
رویداد۲۴ العربی الجدید در گزارشی نوشته است: متیو تولر از سال ۲۰۱۴، سفیر ایالات متحده در یمن بود و بین سالهای ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۴ همین سمت را در کویت داشت. پیش از آن، وی در سفارتهای واشنگتن در قاهره، بغداد، کویت و ریاض فعالیت میکرد و مناصب مختلفی داشت.
تحلیلگران سیاسی بر این عقیده اند که ترامپ شخصی را به عنوان سفیر ایالات متحده در عراق انتخاب کرده است که از منتقدین سرسخت سیاستهای ایران و نفوذ تهران در عراق، سوریه و منطقه عربی است، علاوه بر اینکه گوش به فرمان ترامپ بوده و تلاش زیادی برای راضی کردن روسای جمهور پیشین آمریکا کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در همین رابطه، یک مسئول بلند پایه در دولت عراق در گفتگو با العربی الجدید گفت: «با توجه به اینکه تولر پس از اشغال عراق توسط آمریکا نقش مهمی در بررسی برخی پروندهها داشته و در بین فرماندهان درجه یک عراق شناخته شده است، باید به این تصمیم ترامپ در مورد انتخاب او بعنوان سفیر جدید آمریکا در بغداد، با تامّل نگریسته شود. علاوه بر اینکه وی دشمنی سرسختی با ایران دارد و نمیتوان دوران حضور او در بغداد را راحت توصیف کرد، بلکه باید تولر را سفیر جنگ در عراق نامید.»
پس از تشکیل دولت جدید عراق و مشخص شدن نخست وزیر و رئیس جمهور این کشور، آمریکاییها به دنبال آن هستند تا کادر خود در عراق را به شکل کامل تغییر دهند و مسئولان عراقی فضای عمومی و فعلی در عراق را پس از تعیین تولر به عنوان سفیر ایالات متحده نگران کننده ارزیابی کرده و معتقدند ترامپ به دنبال آن است تا عراق را به سمت درگیری با ایران سوق دهد. آنها خاطر نشان میکنند که احتمالا ایالات متحده با شروع کار سفیر جدید خود، اقداماتی را در عراق انجام داده و تلاش میکند فشارها را بر بغداد افزایش دهد تا مجبور به پایبندی به تحریمهای آمریکا علیه تهران شود. گذشته از این، ایالات متحده برای مهار نقش شبه نظامیان حشد الشعبی مورد حمایت ایران در بغداد تلاش کرده و میکوشد مسیر سیاسی بین عراق و ایالات متحده را تقویت کند.
یک مسئول عراقی در توضیح نقش سفیر جدید عراق در مهار شبه نظامیان و منع عادی سازی روابط با ایران گفت: «رئیس جمهور آمریکا میداند که عراق برای آمریکا بسیار مهم است، از این رو با این کشور تعاملی متفاوت دارد. علاوه بر اینکه گروههای وابسته به ایران در عراق محاصره خواهند شد و هرگز نمیتوانند با سفیر جدید مدارا و تعامل کنند.»
ایاد الدلیمی، تحلیلگر مسائل سیاسی عراق نیز معتقد است که انتخاب تولر همگام با تهاجم آمریکا علیه ایران صورت گرفت و این مرد به مواضع عداوت آمیز خود در قبال ایران معروف است. وی در گفتگو با العربی الجدید گفت: «انتخاب سفیر جدید نشان دهنده تاکید ترامپ بر هدف محاصره ایران است و مساله مهم در حال حاضر آن است که تولر چگونه میتواند از پراکندگی استراتژی و عمل سیاسی آمریکا در عراق که اکنون در گرو سیاستهای ایران است، بکاهد؟»
الدلیمی افزود: «حتی اگر تولر شاخصهای لازم را در اختیار داشته باشد، این مأموریت آسان نخواهد بود. او به حمایت میدانی کشورش نیاز دارد، اما تحقق چنین حمایتی همچنان برای آمریکا دشوار است. بله تولر سفیر جنگی است، اما سلاح او روانی است، نه مادی.»
در همین چارچوب، نماینده پارلمان عراق، رامی السکنی، که یکی از اعضای ائتلاف سائرون است، تغییر سفیر آمریکا را به معنای استراتژی جدید این کشور میداند.
منبع: رویداد24
کلیدواژه: رویداد24 سفیر آمریکا در عراق عراق ایران و عراق عراق و آمریکا حضور آمریکا در عراق
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.rouydad24.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «رویداد24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۵۳۰۶۲۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پولیتیکو: ۳ دولت اخیر آمریکا در مقابل ایران ناکام شدند
خبرنگار نشریه پولیتیکو میگوید: وقتی از یک مقام آمریکایی پرسیدم استراتژی بایدن در قبال ایران چیست، با خنده گفت: من یک پاسخ برای آنها دارم؛ دولت بایدن هیچ استراتژیای در قبال ایران ندارد.
به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: پولیتیکو به قلم یک اپوزیسیون ایرانی میافزاید: اگر بایدن بخواهد به هرجومرج رو به افزایش در خاورمیانه پایان دهد، باید با یک استراتژی مشخص به میدان بیاید. بیشتر تهدیداتی که متوجه منافع آمریکا است، از جانب ایران است. ایران در آستانه دستیابی به بمب اتم قرار دارد. نیروهای نیابتی آن در حال گسترش اقدامات خود هستند. آنگونه که حمله اخیر به اسرائیل نشان داده، برنامه موشکهای بالستیک ایران در حال تقویت شدن است.
مقامات در واشنگتن بر سر نحوه تعریف کلمه استراتژی اختلافنظر دارند و بسیاری از این کلمه به صورت عمومی استفاده میکنند. من از بسیاری از سیاستگذاران شنیدهام که آنها از نامگذاری برخی اسناد به عنوان استراتژی که در واقع استراتژی نیستند گلایه دارند. این اسناد در واقع بحثهایی انتزاعی هستند که اغلب به چالشهای فوری و مهم سیاست خارجی نمیپردازند. اگر هدف نهائی تلاش شما حل مشکل نباشد، در آن صورت شما استراتژیای برای آن موضوع نخواهید داشت.
بنابراین وقتی مسئولان سیاست خارجی برای توصیف رویکرد بایدن در قبال ایران از کلماتی مانند «مهار»، «تنشزدایی»، «بازدارندگی» و «مدیریت ریسک» استفاده میکنند، برداشت من از این کلمات تنها تاکتیکهای مختلف است نه یک استراتژی مشخص. ایران یک مشکل است اما به نظر نمیرسد که برنامهای منسجم برای حل آن در سر داشته باشد.
در دوران ریاستجمهوری اوباما، دولت میخواست مشکل برنامه هستهای ایران را حل کند. دولت همچنین راهی برای رسیدن به آن هدف داشت و آن بهکارگیری تلفیقی از تحریمها و دیپلماسی بود؛ تلاشی که دولت اوباما از تیم جورج بوش پسر به ارث برده بود. آن استراتژی جواب داد و توافق هستهای ایران متولد شد. بسیاری از ناظران میگویند برجام به اندازه کافی خوب نبود و برخی میپرسند استراتژی واقعی اوباما درباره ایران چه بود؟ برخی او را به تلاش برای ازسرگیری روابط با ایران، به عنوان یک دشمن دیرین آمریکا متهم کردهاند. اوباما امیدوار بود توافق هستهای بتواند منجر به بهبود کلی روابط با ایران شود، اما به نظر من این یک امیدواری بود و نه بخشی از استراتژی.
دونالد ترامپ با به خطر انداختن توافق هستهای استراتژی و امید دولت اوباما را از بین برد. اما از این جهت ترامپ نیز حداقل استراتژی مشخصی برای خود داشت. هدف اعلامی او تغییر رفتار حکومت ایران بود نه خود حکومت. تغییر رفتاری که دولت ترامپ به دنبال آن بود بسیار بنیادین بود، اما در تئوری این درخواست منجر به دنبال کردن سیاست تغییر حکومت شد، نه حل مشکل. تاکتیک ترامپ فشار حداکثری بود، با چاشنی تحریمهای سنگین و دیگر اقدامات تنبیهی. واضح است که این استراتژی جواب نداد. بایدن با هدفگیری نهچندان قاطعانه احیای برجام و یک استراتژی غیر ایدهآل برای دستیابی به این هدف پا به کاخسفید گذاشت. او چند شرط برای این هدف گذاشت، از جمله اصرار بر اینکه ایران باید موافقت کند که در آینده بر سر یک توافق سختگیرانهتر و بلندمدتتر مذاکره نماید. دولت او چنان دیرهنگام به پای میز مذاکره برگشت که تلاش برای احیای برجام حتی قبل از روی کار آمدن یک دولت تندرو در تهران به دلیل درخواستهای طرف آمریکایی سرنوشت نامعلومی پیدا کرده بود.
از وقتی که تلاشها برای احیای برجام به در بسته خورد، تیم بایدن تصمیم گرفت به برخی پیروزیهای کوچک که میتوانست در مواجهه با ایران کسب کند بسنده نماید. آنها چند آمریکایی زندانی را به خانه برگرداندند هرچند که در قبال آن مجبور به پرداخت رقم قابلتوجهی وجه نقد شدند. آنها همچنین از طریق ابزارهای تکنولوژیک به حمایت از جنبش اعتراضی در ایران پرداختند.
دولت بایدن همچنان تحریمهای دولت ترامپ علیه ایران را حفظ کرده است. اما از آنجایی که اجرای این تحریمها را محدود کرده یا به دلایلی خارج از کنترل واشنگتن این تحریمها به اندازه کافی به ایران فشار نیاوردهاند، تغییری در رفتار حکومت ایران بروز نکرده است. در حال حاضر صادرات نفت ایران افزایش یافته است. احتمالا دولت بایدن به این نتیجه رسیده که هیچ راه واقعبینانه و مستقیم برای «حل» مشکل ایران وجود ندارد. تردیدی نیست که این یک مشکل دشوار است. دیگر این است که روسیه و چین که زمانی درخصوص ایران با آمریکا همکاری میکردند اکنون به دلیل تنشهایی که خود با واشنگتن دارند در حال کمک به تهران برای دورزدن تحریمها هستند. دولت بایدن حتی پس از حمله ۷ اکتبر حماس به اسرائیل، همچنان به پیگیری چشمانداز بزرگتر خود یعنی «یکپارچگی منطقهای» برای خاورمیانه ادامه میدهند. مشکلی که دولت بایدن به دنبال حل آن است، شکاف و اختلاف بین اسرائیل و دولتهای عربی است. آمریکا امیدوار است شاهد برقراری روابط دیپلماتیک میان اسرائیل و عربستان باشد.